امروز رفتم آزمایش خون بدم، و خب من از خون دادن خیلی میترسم، به حدی که رنگم میپره و دستام یخ میکنه و یه فاجعه به تمام معنا :))) خانمه رگم رو که داشت میگرفت پرسید این همه جای خراش چیه؟ گربه داری؟ همسرم گفت شش تااااا گربه داریم! برمیداره فاستر میشه گربههایی که مامان ندارن رو بزرگ میکنه و بعد به شلتر پس میده. یه جوریم گفت که خدایا من از دست این زن چیکار کنم :))) کاش با گربهها آشناش نمیکردم. عجب اشتباهی کردم بهش گفتم بیا با گربهها دوست شو. خانمه گفت that’s a lot of work!
گفتم من از پنجول گربه نمیترسم ولی از سوزن پزشکی میترسم 😁.
گفتم من از پنجول گربه نمیترسم ولی از سوزن پزشکی میترسم 😁.
دوتا موضوع که درمورد انیمالشلتری که عضویت دارم خیلی دوست دارم، یکیش اینه که تحت هیچ شرایطی(کمبود فضا و غیره) یوتانایزد نمیکنن و ضد کشتن حیوانات هستن.
بعضی از انیمالشلترها این کار رو انجام میدن.
دومین مورد اینه که درمورد شغل کسی که فاستر میشه چیزی نمیپرسن، تمام فرمها و سوالات درمورد دیدگاه افراد به حیواناته. این خیلی جالبه که داخل شلتر همه مدل آدمی میبینی که یک ویژگی مشترک دارن.
منظور اینکه علاقهمندی به این کار، نیاز به بودن در طبقه خاصی از اجتماع نداره و آدمها فیلتر نمیشن.
بعضی از انیمالشلترها این کار رو انجام میدن.
دومین مورد اینه که درمورد شغل کسی که فاستر میشه چیزی نمیپرسن، تمام فرمها و سوالات درمورد دیدگاه افراد به حیواناته. این خیلی جالبه که داخل شلتر همه مدل آدمی میبینی که یک ویژگی مشترک دارن.
منظور اینکه علاقهمندی به این کار، نیاز به بودن در طبقه خاصی از اجتماع نداره و آدمها فیلتر نمیشن.
پسر همسایهمون حدود ۱۰ سالشه با دوستاش بیسبال بازی میکنن تو چمن جلو خونه. لاکی گاهی اوقات میره پیش اونها و من بهشون غذا دادم که اگه اومد هواش رو داشته باشین.
دیروز دیدم سه تا پسر کله زرد دارن در میزنن که میشه گربههات رو صدا کنی پتشون کنیم؟ لاکی و هپی بیرون هستن میدونستن صداشون کنم میآن 🥺
منم به جاش بردمشون تو زیرزمین ۴ تا بچه گربه که فاستر هستم رو نشون دادم.
ذوق کرده بودنا 😍
از بچه مودب خوشم میآد.
دیروز دیدم سه تا پسر کله زرد دارن در میزنن که میشه گربههات رو صدا کنی پتشون کنیم؟ لاکی و هپی بیرون هستن میدونستن صداشون کنم میآن 🥺
منم به جاش بردمشون تو زیرزمین ۴ تا بچه گربه که فاستر هستم رو نشون دادم.
ذوق کرده بودنا 😍
از بچه مودب خوشم میآد.
حالم خیلی بده. جسمی، فشار کاری، ددلاین پوستر سیمپوزیوم که استادم کمک نمیکنه درستش کنم، ددلاین پیپر، پروژه دکترا، کارای خودم، زندگیم. همه چیز زیاده. یه عالمه ددلاین دارم. خستهم.
گلبو
اکتبر 🍁 با محصول مرغوبی از لهستان، به تابستان بدرود گفته و وارد پاییز میشویم 🤍
با محصول مرغوبی از مکزیک، به تابستان بدرود میگیم.
در کل سالی دوبار الکل میخورم(مینوشم)، هر دوبار رو هم اینجا اعلام میکنم امتیازش رو از دست ندم :))))
یه موقعهایی تنها چیزی که داری روزهای مزخرفن. سعی کن باهاشون دوست باشی. انسان بدبخت و مجبور.
من تازگیها خیلی بیشتر برای ایران غصه میخورم ولی مدلش فرق کرده. دیگه به شخص فکر نمیکنم و بیشتر به جامعه فکر میکنم. جامعه برام یه هالهی خاکستریه. تمام موضوعات مربوط به بچههای همسن و سال خودم برام بیروحه. چطوری تحصیل میکنن؟ ازدواج میکنن؟ گوشی میخرن؟ قبلن پول ماشین رو میدادن گوشی به جاش میخریدن الان همون گوشی هم نمیشه به جاش میرن کافه. آخرین باری که ایران بودم دلار ۲۷ تومن بود و درک خاصی ندارم چه خبره ولی غصه میخورم که چقدر وضعیت بده. نمیدونم. خیلی همه چیز از دور برام وحشتناکه. مثلن الان یه توییت خوندم نوشته بود دندون سالم داشتن یه چیز لاکچری شده. خیلی بده. لعنت به جبر جغرافیایی.
امروز دوشنبه ۲۹/سپتامبر/۲۰۲۵
بلخره ساختن پوستر تموم شد و امیدوارم تو چاپ هم خوب بشه. حقیقتن پوستر تنهایی ساختن و ران کردن تمام اعداد از اول کار سختی بود. ۶۰درصد مخاطبین از اینداستری میآن و من هرچی میخواستم وارد کنم it was too technical واسه همین مجبور شدم خیلی کار رو همه فهمتر در بیارم.
بلخره ساختن پوستر تموم شد و امیدوارم تو چاپ هم خوب بشه. حقیقتن پوستر تنهایی ساختن و ران کردن تمام اعداد از اول کار سختی بود. ۶۰درصد مخاطبین از اینداستری میآن و من هرچی میخواستم وارد کنم it was too technical واسه همین مجبور شدم خیلی کار رو همه فهمتر در بیارم.
آدم مثل یه کش میمونه و مشکلات مثل دوتا بچهی تخس و بیتربیت سر این کش رو گرفتن. هرچی بیشتر کش بیای و لبخند بزنی اونا بیشتر میکشن. تا جایی میکشن که یا تو پاره بشی یا اونا خسته بشن ولت کنن برن بعد بیان.
Forwarded from Independent🪁
آدم یه ربع توی لینکدین میچرخه برگاش میریزه که مردم چجوری همین کارهای روتینی که داره انجام میده و به چشمش نمیاد رو کادوپیچ میکنند و به عنوان یک کار مهم و تاثیرگذار در زندگیشون نشون میدن🎀
Independent🪁
آدم یه ربع توی لینکدین میچرخه برگاش میریزه که مردم چجوری همین کارهای روتینی که داره انجام میده و به چشمش نمیاد رو کادوپیچ میکنند و به عنوان یک کار مهم و تاثیرگذار در زندگیشون نشون میدن🎀
درستشم همینه. بهش میگن «هنر پرزنت کردن». جدای اینکه این کار باعث میشه افراد اعتماد به نفسشون بره بالاتر، میتونه کمک کنه شخص از جایی که وایساده یه قدم بره جلوتر، به عنوان مثال اگه تا الان فقط به فارسی پست میذاشته از اون به بعد انگلیسی پست بذاره.
در نهایت اون رکروتر/هایرینگ منیجر تشخیص میده که آیا این شخص ارزش استخدام داره یا نه و اگر اشتباهی هم این وسط صورت بگیره، اونا متوجه میشن و عذرش رو میخوان.
در نهایت اون رکروتر/هایرینگ منیجر تشخیص میده که آیا این شخص ارزش استخدام داره یا نه و اگر اشتباهی هم این وسط صورت بگیره، اونا متوجه میشن و عذرش رو میخوان.
Forwarded from سهم من از جهان
گلبو
درستشم همینه. بهش میگن «هنر پرزنت کردن».
موافقم. مهارت پرزنتکردن بهخودیِ خود ارزشمنده. توانایی بازنمایی یک فعالیت حتی اگه در ظاهر روتین یا پیشپاافتاده باشه، بهطوریکه که توجه دیگران رو جلب کنه، نشونهایه از تسلط بر مهارتها. ولی مسئله زمانی شکل دیگهای به خودش میگیره که توی فرآیند پرزنت، تحریف واقعیت یا حتی دروغ وارد میشه. یعنی کسی خودش رو ناآگاهانه یا آگاهانه صاحب تجربهای معرفی میکنه که در واقع نداره. این مورد رو من در بعضی افراد دیدم. سخت میشه فهمید چه کسی واقعاً داره «پرزنت» میکنه و چه کسی «دروغپراکنی». برای همین، گاهی حس میکنم لینکدین هم اینستاگرام علمیه.