-قلب‌‌ من‌ هر شب تو را
آرزو می‌کند‌ ای‌حُسین علیه‌السلام 🤍

برخی از پیام های امیرالمؤمنین(ع) خطاب به مردم بصره پس از خیانت به او و در لشگر معاویه قرار گرفتن

ای مردم بخاطر مخالفتی که با من کردین (شرکت در جنگ جمل ) مستحق مجازات بودین اما من از شما گذشتم و کسانی که از من برگشتند را مجازات نکردم و هرکس به سوی من برگشت را پذیرفتم ، اگر به بیعت با من وفا کنید به حکم کتاب خدا و پیامبر ص با شما رفتار میکنم (یعنی به حق) اما اگر به دشمنی من ادامه دهید ناچارم با شما بحنگم

پ ن : قبل از این نامه نیز آن حضرت سفیر خود یعنی اعین بن ضبیعة را به سوی آنان فرستاد و او با آنان گفتگو کرد اما به شهادت رسید

منبع : الغارات ۱۱۳ الی ۱۱۹
ابراهیم بن محمد ثقفی

#خلیفة_الرسول

ابوذر از حرم خاتم الانبیا(ص) نقل می کند :

هرکس از من جدا شود از خدا جدا شده و هرکس از علی (ع) جدا شود از من جدا شده

منبع : الغارات، ص ۱۲۴

‌کم لطفی ز اولاد علی باور نمی گردد...

برخی سخنان امیرالمؤمنین(ع) به لشگر خود
برای جنگ با لشگر بسر بن ارطاة (لعن الله )

با برکت و یاری خدا حرکت کن تا به دشمن برسی . مبادا کسی از بندگان خدا را تحقیر کنی یا شتر و الاغ کسی را به زور بگیری ، هرچند پیاده و پابرهنه باشی وقتی بر سر آبی رسیدی هرگز خودت را بر صاحب آن آب مقدم نکن و تا وقتی راضی نبود از آن نخور ، هیچ مرد و زن مسلمانی را دشنام نده و بر هیچ کافر معاهدی ظلم نکن

منبع : الغارات، صفحه ۲۵۰ و ۲۵۱
ابراهیم بن محمد ثقفی

#سیره_مولا

امیرالمؤمنین(ع) هر هفته قبل از رسیدن روز جمعه بیت المال را میان مسلمین تقسیم میکرد و وقتی جمعه فرا می‌رسید محل نگهداری اموال حکومت را آب و جارو می کرد

الغارات، ص ۲۷۳
ابراهیم بن محمد ثقفی

#سیره_مولا

امیرالمؤمنین(ع) را دیدم که میان دو تپه طلا و نقره ایستاده بود و آن اموال را میان مردم تقسیم کرد تا چیزی باقی نماند و خودش با دست خالی به خانه برگشت

منبع : الغارات، صفحه ۲۷۴
ابراهیم بن محمد ثقفی

#سیره_مولا

امیرالمؤمنین(ع) فرمودند : من هیچ کس را به صرف اتهام و گمان مؤاخذه نخواهم کرد تنها با کسی می جنگم که دشمنی خود را آشکار کرده و علیه من بایستد ، در این صورت باز هم با او نمی جنگم و حرف او را می شنوم و اگر باز بر دشمنی من اصرار کرد و برنگشت با او می جنگم

منبع : الغارات، صفحه ۱۷۷ و ۱۷۸
ابراهیم بن محمد ثقفی

زمانی که خریت بن راشد علیه امیرالمؤمنین(ع) لب به مخالفت گشود از آن حضرت خواستند تا او را زندانی کند ، حضرت فرمودند :

(( اگر بنا باشد هرکس که مورد اتهام است به زندان بیندازم پس زندان از مردم پر می‌شود ))

الغارات، صفحه ۱۵۲
ابراهیم بن محمد ثقفی

#سیره_مولا

امیرالمؤمنین(ع) خطاب به مامور ذکات خود فرمودند :

(( هرگز میان شتر ماده و بچه‌ اش فاصله ننداز و از هم جدا نکن و همه شیر شتر را ندوش که به بچه اش آسیب برسد مبادا بیشتر از طاقت شتر بر آنها سوار شود . به هر چشمه یا آبی رسیدی به آنها آب بنوشان و آنها را از علفزار به جاده نکش در ساعاتی که باید آرامش داشته باشند و بچرند، با آنها مدارا کن و فربه نزد من بیاور نه خسته و از پا افتاده

منبع : الغارات، صفحه ۲۸۰
ابراهیم بن محمد ثقفی

غـمِ شیرینم یا اباعبدالله 🤍

برخی از سخنان امام حسن (ع) پس از صلح زمانی که بی وفایی بسیاری از شیعیان و عدم همراهی مردم را دید

من خواسته بیشتر مردم را در صلح و ناخشنودی نسبت به جنگ دیدم و دوست ندارم تا آنها را بر آنچه ناخوش دارند اجبار کنم

من دیدم که بیشترین شما از جنگ رویگردان شده و در جنگ سست شده اند و من چنان نیستم که تا شما را بر آنچه دوست ندارید اجبار کنم

منبع : تاریخ اسلام، جلد دوم
صفحه ۳۸۶ ، شیخ رسول جعفریان

حفظ جان امام معصوم(ع) برتر از حفظ حکومت اسلامی است

امام حسن(ع) در خصوص یکی از دلایل صلح خود فرمودند :
(( من صلح را پذیرفتم تا از خونریزی جلوگیری کنم و جان خودم را حفظ کنم بهتر از آن است که اینها مرا بکشند و از بین برود أهل و عیال و خویشان من به خدا سوگند اگر با معاویه بجنگم اینها (منافقین) مرا به دست معاویه می دهند بخدا سوگند اگر با صلح عزیز باشم بهتر است تا با خواری کشته شوم یا منت آزادی او را ببینم))

منبع : جلاءالعیون، علامه مجلسی
صفحه ۴۴۵ و ۴۴۶

منابع : جلاءالعیون، علامه مجلسی، صفحه ۴۴۵

حضرت خاتم الانبیا(ص) فرمودند :

هیچگاه بر صورت اسبها نزنید زیرا آنان تسبیح پرودگار را می گویند

من لا یحضره الفقیه، جلد سوم
صفحه ۱۶۳

#پیامبر_رحمت فرمودند :

چیزی را بیشتر از طاقت بر اسبت بار نکن و آنرا جز به اندازه توانش راه نبر

من لا یحضره الفقیه، جلد سوم
صفحه ۱۶۳

حضرت خاتم الانبیا(ص) به کسی که شترش را بسته بود در حالی که بار هنوز بر روی آن شتر بود فرمودند :

فردای قیامت برای مخاصمت آماده شو

من لا یحضره الفقیه، جلد سوم
صفحه ۱۷۱

‌اُمّ البنين به پيش همه روضه خواند و گفت:
شرمنده ام رباب، پسرم را حلال كن...

#تلنگر

یکی از جمله صالحان به خواب دید پادشاه را در بهشت و پارسایی را در عذاب دوزخ ، پرسید که موجب درجات چیست ؟ که مردم خلاف آن پنداشتند

ندا آمد که پادشاه به ارادت درویشان در بهشت است و این پارسا به تقرب فرمانروایان

گلستان سعدی، حکایت ۱۵