Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️حسین معصومی همدانی عنوان میکند که برخی انتظارات را از دانشِ فلسفه نمیباید داشت🔺
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from نشر هرمس (نشر هرمس)
🔺چاپ بیستوهفتم کتاب «پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است» منتشر شد
📚 کتاب: #پرسیدن_مهمتر_از_پاسخ_دادن_است
🖊نویسنده: #دنیل_کلاک و #ریموند_مارتین
🖊 مترجم:#حمیده_بحرینی
🖊 ویراستار:#هومن_پناهنده
🔹 چاپ بیستوهفتم
◽️ پالتویی، شومیز، ۲۱۶ صفحه
🔻 قیمت: ۲۵۸ هزار تومان
برشی از متن:
تو کیستی؟
وقتی کسی از شما میپرسد «کیستی»، معلوم است اولین چیزی که فوراً به ذهنتان خطور میکند اسمتان است. بیلحظهای درنگ میتوانید به این سؤال پاسخ دهید. اما اسم شما تنها یک کلمه است. معرّفِ هویت شما نیست. مرجع تو در سؤال «تو کیستی؟» کلمه نیست، تو است.
خُب، پس تو کیستی؟
در جواب علاوه بـراسم علایق و شغل و محل زندگی و چیزهایی مثل اینها هم به ذهنتان میآید. اما اینها جزء ضروری تو نیست. زیرا ممکن است علایقتان، شغلتان یا محل زندگیتان تغییر کند بیآنکه در هویت شما تغییری حاصل شود. پس مرجـع تـو علایق، شغل و محل زندگیتان هم نیست. پس تو کیستی؟
دربارۀ کتاب:
پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است اثر مشترک دنیل کلاک و ریموند مارتین یکی از مهمترین آثار پایه برای شروع فلسفه است که نخستینبار در سال ۱۹۸۸ منتشر شد و یکی از پرفروشترین آثار مقدماتی فلسفه است. نویسندگان این کتاب در زمانهای که بشر بسیار قدرتمندتر و ذهنش بسیار انباشتهتر از دوران سقراط است ما را به شیوهٔ سقراطی به عرصهٔ داشتهها و دانشهایمان میبرند تا در پایان راه، «نمیدانمِ» سقراط را بر زبانمان جاری سازند. «نمیدانم»ی که به بیان آنان اصل حکمت است.
آنان از ما دربارهٔ چیزهایی میپرسند که بدیهی و روشن میپنداریم و هر سؤالی را دربارهٔ آنها احمقانه و دور از خرد. آنان از مکان میپرسند و از جایی که ایستادهایم و از زمان و «جا»یی که بهسر میبریم و اینکه «کیستیم»، و وقتی از «من»، «مکان من»، «زمان من» و... سخن میگوییم در واقع از چه سخن میگوییم؟ آیا واقعاً «مختاریم»؟ اگر آری چقدر و تا کجا؟ و اصلاً کدام کار ما مختارانه است؟ آیا دانش ما معتبر است و به حقیقت راه میبرد؟ آیا استدلالهای خداباورانه ما را به ایمان مبتنی بر راز سوق میدهند یا نه؟ آیا تجربه میتواند دست ما را در دست واقعیت و حقیقت بگذارد؟ ایمان چطور؟ ...شیوهٔ بایستۀ زندگی چیست؟ آیا بقا و جاودانگی در انتظار ماست؟ یا... .
#نشر_هرمس
#بخوان_که_زندگی_کنی
#تجدید_چاپ
@hermesspublication
📚 کتاب: #پرسیدن_مهمتر_از_پاسخ_دادن_است
🖊نویسنده: #دنیل_کلاک و #ریموند_مارتین
🖊 مترجم:#حمیده_بحرینی
🖊 ویراستار:#هومن_پناهنده
🔹 چاپ بیستوهفتم
◽️ پالتویی، شومیز، ۲۱۶ صفحه
🔻 قیمت: ۲۵۸ هزار تومان
برشی از متن:
تو کیستی؟
وقتی کسی از شما میپرسد «کیستی»، معلوم است اولین چیزی که فوراً به ذهنتان خطور میکند اسمتان است. بیلحظهای درنگ میتوانید به این سؤال پاسخ دهید. اما اسم شما تنها یک کلمه است. معرّفِ هویت شما نیست. مرجع تو در سؤال «تو کیستی؟» کلمه نیست، تو است.
خُب، پس تو کیستی؟
در جواب علاوه بـراسم علایق و شغل و محل زندگی و چیزهایی مثل اینها هم به ذهنتان میآید. اما اینها جزء ضروری تو نیست. زیرا ممکن است علایقتان، شغلتان یا محل زندگیتان تغییر کند بیآنکه در هویت شما تغییری حاصل شود. پس مرجـع تـو علایق، شغل و محل زندگیتان هم نیست. پس تو کیستی؟
دربارۀ کتاب:
پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است اثر مشترک دنیل کلاک و ریموند مارتین یکی از مهمترین آثار پایه برای شروع فلسفه است که نخستینبار در سال ۱۹۸۸ منتشر شد و یکی از پرفروشترین آثار مقدماتی فلسفه است. نویسندگان این کتاب در زمانهای که بشر بسیار قدرتمندتر و ذهنش بسیار انباشتهتر از دوران سقراط است ما را به شیوهٔ سقراطی به عرصهٔ داشتهها و دانشهایمان میبرند تا در پایان راه، «نمیدانمِ» سقراط را بر زبانمان جاری سازند. «نمیدانم»ی که به بیان آنان اصل حکمت است.
آنان از ما دربارهٔ چیزهایی میپرسند که بدیهی و روشن میپنداریم و هر سؤالی را دربارهٔ آنها احمقانه و دور از خرد. آنان از مکان میپرسند و از جایی که ایستادهایم و از زمان و «جا»یی که بهسر میبریم و اینکه «کیستیم»، و وقتی از «من»، «مکان من»، «زمان من» و... سخن میگوییم در واقع از چه سخن میگوییم؟ آیا واقعاً «مختاریم»؟ اگر آری چقدر و تا کجا؟ و اصلاً کدام کار ما مختارانه است؟ آیا دانش ما معتبر است و به حقیقت راه میبرد؟ آیا استدلالهای خداباورانه ما را به ایمان مبتنی بر راز سوق میدهند یا نه؟ آیا تجربه میتواند دست ما را در دست واقعیت و حقیقت بگذارد؟ ایمان چطور؟ ...شیوهٔ بایستۀ زندگی چیست؟ آیا بقا و جاودانگی در انتظار ماست؟ یا... .
#نشر_هرمس
#بخوان_که_زندگی_کنی
#تجدید_چاپ
@hermesspublication
Forwarded from هممیهن
انتقاد تند عباس عبدی از یک سوال آزمون فرهنگیان/ می دانید هدف از این سوال که در آن دروغ مطرح شده است چیست؟
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
🔹یکی از سوالات آزمون ضمن خدمت فرهنگیان (نه حتی دانشآموزان) که باید از امور آگاه باشند این است: «کدام کشور برای اولین بار در دنیا موفق شد، چهار فروند از جنگندههای F-35 را منهدم کند؟»
🔹گزینهها: ۱ـ روسیه ۲ـ کرهشمالی ۳ـ ایران ۴ـ امریکا
🔹جناب آقای پزشکیان! این یک اشتباه عادی نیست. این یک دروغ نظاممند است که حتی هدف آن القای مطلب دروغ هم نیست، بلکه به ابتذال کشیدن شخصیت پاسخگو است.
🔹 میگوید که ما و تو میدانیم که این دروغ است ولی تو باید برای آموزگار شدن رسما پاسخ دروغ را انتخاب و خود را تحقیر کنی. باید دانشآموزان خود را هم بر همین سیاق و روش آموزش بدهی.
🔹به نظر شما اگر کلاس و مدرسه نداشته باشیم بهتر است یا هنگامی که کلاس داریم و چنین آموزگاری را روانه کلاس کنیم؟
🔹 کدام آدم با وجدان و عاقلی حاضر میشود، فرزند خود را روانه این محیط ضدآموزشی کند؟ مساله شما و دولت در درجه اول اصلاح این است و نه ساختن مدرسه و کلاس.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
🔹یکی از سوالات آزمون ضمن خدمت فرهنگیان (نه حتی دانشآموزان) که باید از امور آگاه باشند این است: «کدام کشور برای اولین بار در دنیا موفق شد، چهار فروند از جنگندههای F-35 را منهدم کند؟»
🔹گزینهها: ۱ـ روسیه ۲ـ کرهشمالی ۳ـ ایران ۴ـ امریکا
🔹جناب آقای پزشکیان! این یک اشتباه عادی نیست. این یک دروغ نظاممند است که حتی هدف آن القای مطلب دروغ هم نیست، بلکه به ابتذال کشیدن شخصیت پاسخگو است.
🔹 میگوید که ما و تو میدانیم که این دروغ است ولی تو باید برای آموزگار شدن رسما پاسخ دروغ را انتخاب و خود را تحقیر کنی. باید دانشآموزان خود را هم بر همین سیاق و روش آموزش بدهی.
🔹به نظر شما اگر کلاس و مدرسه نداشته باشیم بهتر است یا هنگامی که کلاس داریم و چنین آموزگاری را روانه کلاس کنیم؟
🔹 کدام آدم با وجدان و عاقلی حاضر میشود، فرزند خود را روانه این محیط ضدآموزشی کند؟ مساله شما و دولت در درجه اول اصلاح این است و نه ساختن مدرسه و کلاس.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from Bukharamag
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی استاد حسین معصومی همدانی
در شب کامران فانی
دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴
در شب کامران فانی
دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴
«پیوست دیلمان»
رادیو سرگذشت
«اجراهای مختلف دیلمان»
۳۲ اجرای مختلف از دیلمان که سراسر غم است و اندوه و اندوه و اندوه.
اگر هوای گریه دارید، این ۱ ساعت و ۵۵ دقیقه و ۵۰ ثانیه را گوش کنید.
5:19| اجرای استاد صبا برای دخترشان
6:35| بنان، معروفی، و فرزان
10:07| حسن کسایی
12:10| محمدرضا شجریان
15:20| محمود کریمی
17:53| جواد معروفی
21:20| بنان، معروفی، فرزان
27:54| شجریان، پیرنیاکان، و عندلیبی
31:40| بنان
35:47| عبدالوهاب شهیدی
38:54| لطفی و فرهنگفر
42:41| طلایی و سروستانی
46:54| حبیبالله بدیعی
49:12| شجریان و رحمتالله بدیعی
54:53| ایرج بسطامی
58:25| شجریان، قاسمی، و تبریزیزاده
62:46| جلال ذوالفنون
67:00| سلیم فرزان
69:44| ولیالله البرز
71:29| محمد شمس و عماد رام
73:24| فرامرز پایور
76:12| بنان و قباد ظفر
79:41| پریسا و مشکاتیان
82:44| شجریان و مشکاتیان
85:58| شجریان و پایور
92:12| شجریان و صارمی
95:28| بسطامی و پرنیا
98:21| شاهو عندلیبی
101:16| سولماز بدری
103:20| ابوالحسنخان صبا
110:42| همایون خرم
113:25| فریدون پورضا
@rahi_be_rahaei
۳۲ اجرای مختلف از دیلمان که سراسر غم است و اندوه و اندوه و اندوه.
اگر هوای گریه دارید، این ۱ ساعت و ۵۵ دقیقه و ۵۰ ثانیه را گوش کنید.
5:19| اجرای استاد صبا برای دخترشان
6:35| بنان، معروفی، و فرزان
10:07| حسن کسایی
12:10| محمدرضا شجریان
15:20| محمود کریمی
17:53| جواد معروفی
21:20| بنان، معروفی، فرزان
27:54| شجریان، پیرنیاکان، و عندلیبی
31:40| بنان
35:47| عبدالوهاب شهیدی
38:54| لطفی و فرهنگفر
42:41| طلایی و سروستانی
46:54| حبیبالله بدیعی
49:12| شجریان و رحمتالله بدیعی
54:53| ایرج بسطامی
58:25| شجریان، قاسمی، و تبریزیزاده
62:46| جلال ذوالفنون
67:00| سلیم فرزان
69:44| ولیالله البرز
71:29| محمد شمس و عماد رام
73:24| فرامرز پایور
76:12| بنان و قباد ظفر
79:41| پریسا و مشکاتیان
82:44| شجریان و مشکاتیان
85:58| شجریان و پایور
92:12| شجریان و صارمی
95:28| بسطامی و پرنیا
98:21| شاهو عندلیبی
101:16| سولماز بدری
103:20| ابوالحسنخان صبا
110:42| همایون خرم
113:25| فریدون پورضا
@rahi_be_rahaei
Forwarded from شکفتن در آفتاب
شیطنت صادق هدایت از زبان پزشکزاد
"سالها پیش، از یکی از نزدیکان صادق هدایت- خانلری یا رضوی یا انجوی- شنیدم که هدایت یک بار که با اتوبوس سفر کرده بود، آنقدر از این تکرار بی انتهای صلواتها با صدای بلند آزار دید که تصمیم جدی به انتقام گرفت. بعد از مدتی، سفری به قم با اتوبوس به اتفاق حسن قائمیان جور کرد و از لحظه حرکت، دقیقه به دقیقه خودش دعوت به صلوات بلند و بلندتر را تکرار کرد. به قدری به این کار ادامه داد که نفس همه رابرید. عاقبت یکی از مسافران سالمند قمی در یکی از قهوهخانههای میان راه، حسن قائمیان را به کناری کشیده و با التماس و وعده یک چلوکباب در قم، از او خواسته بود که وساطت کند تا این همسفر مؤمن و مقدسش این تکرار دعوت به ختم صلوات را تمام کند و توضیح داده بود که چون کسبهی رقیبش به او نسبت بیدیانتی دادهاند، ناچار است از همه بلندتر صلوات بفرستد. ولی از بس فرستاده تنگی نفس گرفته و گلویش زخم شده است."
گلگشت خاطرات - ایرج پزشکزاد
@shekoftandaraftab
"سالها پیش، از یکی از نزدیکان صادق هدایت- خانلری یا رضوی یا انجوی- شنیدم که هدایت یک بار که با اتوبوس سفر کرده بود، آنقدر از این تکرار بی انتهای صلواتها با صدای بلند آزار دید که تصمیم جدی به انتقام گرفت. بعد از مدتی، سفری به قم با اتوبوس به اتفاق حسن قائمیان جور کرد و از لحظه حرکت، دقیقه به دقیقه خودش دعوت به صلوات بلند و بلندتر را تکرار کرد. به قدری به این کار ادامه داد که نفس همه رابرید. عاقبت یکی از مسافران سالمند قمی در یکی از قهوهخانههای میان راه، حسن قائمیان را به کناری کشیده و با التماس و وعده یک چلوکباب در قم، از او خواسته بود که وساطت کند تا این همسفر مؤمن و مقدسش این تکرار دعوت به ختم صلوات را تمام کند و توضیح داده بود که چون کسبهی رقیبش به او نسبت بیدیانتی دادهاند، ناچار است از همه بلندتر صلوات بفرستد. ولی از بس فرستاده تنگی نفس گرفته و گلویش زخم شده است."
گلگشت خاطرات - ایرج پزشکزاد
@shekoftandaraftab
Forwarded from هممیهن
فدوی، جانشین فرماندهکل سپاه: جمهوری اسلامی تمام توان نظامی دنیا را شکست داد
علی فدوی:
🔹 در جنگ ۱۲ روزه همه توانمندیهای مادی و علمی دنیا به کار گرفته شد؛ بسیاری از فناوریها و تجهیزات استفادهشده، تا پیش از آن در هیچ جنگی تجربه نشده بود. پیروزی در جنگ ۱۲ روزه نشان داد که انقلاب اسلامی نه تنها در عرصه ایمان و مقاومت، بلکه در حوزه علم و فناوری نیز به نقطهای رسیده که میتواند همه قدرتهای جهان را ناکام بگذارد. /تسنیم
@hammihanonline
hammihanonline.ir
علی فدوی:
🔹 در جنگ ۱۲ روزه همه توانمندیهای مادی و علمی دنیا به کار گرفته شد؛ بسیاری از فناوریها و تجهیزات استفادهشده، تا پیش از آن در هیچ جنگی تجربه نشده بود. پیروزی در جنگ ۱۲ روزه نشان داد که انقلاب اسلامی نه تنها در عرصه ایمان و مقاومت، بلکه در حوزه علم و فناوری نیز به نقطهای رسیده که میتواند همه قدرتهای جهان را ناکام بگذارد. /تسنیم
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from هممیهن
حجتالاسلام رضا منصوریان رئیس هیأت بولینگ و بیلیارد خراسان شمالی شد
🔹مجمع انتخابات هیأت بولینگ و بیلیارد خراسان شمالی با حضور مدیرکل ورزش و جوانان و دبیر فدراسیون برگزار شد و حجت الاسلام رضا منصوریان با ۱۶ رأی انتخاب شد.
@hammihanonline
🔹مجمع انتخابات هیأت بولینگ و بیلیارد خراسان شمالی با حضور مدیرکل ورزش و جوانان و دبیر فدراسیون برگزار شد و حجت الاسلام رضا منصوریان با ۱۶ رأی انتخاب شد.
@hammihanonline
Audio
امروز در مراسم تشییع ناصر تقوایی در خانه سینما هیچکس سخنرانی نکرد و فقط این فایل پخش شد که بخشهایی از سخنرانیهای خود تقوایی بود.
این بخش حرفهایش بیشتر از بقیه متاثرم کرد:
«امیدوارم اگر عمر ما قد نداد، ما کوشش خودمون رو کرده باشیم. به قول نیما، همین کوشش خودش یکجور انجام وظیفه است. عدم توفیق هم یکجور انجام وظیفه است.»
.
این بخش حرفهایش بیشتر از بقیه متاثرم کرد:
«امیدوارم اگر عمر ما قد نداد، ما کوشش خودمون رو کرده باشیم. به قول نیما، همین کوشش خودش یکجور انجام وظیفه است. عدم توفیق هم یکجور انجام وظیفه است.»
.
Forwarded from چهرداد - مسعود طاهری
سرانجام نسخه فرانسوی کتاب محمد مورخان کار مشترک محمدعلی امیرمعزی و جان وی تولَن توسط نشر سرف به بازار عرضه شد
پیشتر توضیحات در مورد این پروژه را از زبان خود محمدعلی امیرمعزی در همین کانال گذاشتم که اینجا می توانید ویدئوی سخنان او را تماشاکنید
این تصویری از جلد نسخه فرانسوی کتاب است
پیشتر توضیحات در مورد این پروژه را از زبان خود محمدعلی امیرمعزی در همین کانال گذاشتم که اینجا می توانید ویدئوی سخنان او را تماشاکنید
این تصویری از جلد نسخه فرانسوی کتاب است
Forwarded from چهرداد - مسعود طاهری
مطلب ویژه مجله لوپوئن درباره کتاب محمد مورخان و نیز مصاحبه این مجله با محمدعلی امیرمعزی سرویراستار کتاب
Forwarded from چهرداد - مسعود طاهری
متن مطلب مجله لوپوئن :
پیامبر اسلام توسط ۵۰ پژوهشگر بینالمللی در کتاب «محمدِ مورخان » انتشارات سرف مورد بررسی قرار گرفته است که میان اسطوره و واقعیت تفکیک میکند.
پنجاه متخصص بینالمللی اسلام، ۲۰۰۰ صفحه و یک دفترچه تصاویر باشکوه گردآوری شده در یک جعبه زیبا...
این یک مجموعه اختصاص یافته به محمد است که انتشارات سرف به سرپرستی محمدعلی امیرمعزی و جان تولان منتشر کرده است و مجله«لوپوئن» اولین ارائه دهنده آن است.
این اثر، «محمدِ مورخان» ، یک رویداد مهم است. برای اولین بار به زبان فرانسوی، گروهی از پژوهشگران برجسته، چهره پیامبر اسلام، پیام او، عملکردش، نفوذش، بازنماییهایش و پیروانش را به طور علمی بررسی میکنند.
منابع تحلیل میشوند. سنتهای عربی، آفریقایی، ایرانی، اندونزیایی ... بررسی میشوند. ادبیاتها تحلیل میشوند.اسطورهها و افسانهها مورد کنکاش قرار میگیرند.
این اثر موزاییکی ادامه«قرآنِ مورخان» است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و بیش از ۳۰۰۰ صفحه دارد و امروزه به یک مرجع تبدیل شده است.
دو پروژهای که توسط محمدعلی امیرمعزی به انجام رسیده است. متولد ۱۹۵۶ در تهران در خانوادهای فرانسه زبان، ورود به فرانسه برای تحصیل در سال ۱۹۷۴، استاد دانشگاهها، مدیر مطالعات در مدرسه عالی مطالعات عملی، این فرد متخصص برجسته تشیع و تاریخ نگارش قرآن است. گفتوگو درباره محمد، میان اسطوره و واقعیت.
پیامبر اسلام توسط ۵۰ پژوهشگر بینالمللی در کتاب «محمدِ مورخان » انتشارات سرف مورد بررسی قرار گرفته است که میان اسطوره و واقعیت تفکیک میکند.
پنجاه متخصص بینالمللی اسلام، ۲۰۰۰ صفحه و یک دفترچه تصاویر باشکوه گردآوری شده در یک جعبه زیبا...
این یک مجموعه اختصاص یافته به محمد است که انتشارات سرف به سرپرستی محمدعلی امیرمعزی و جان تولان منتشر کرده است و مجله«لوپوئن» اولین ارائه دهنده آن است.
این اثر، «محمدِ مورخان» ، یک رویداد مهم است. برای اولین بار به زبان فرانسوی، گروهی از پژوهشگران برجسته، چهره پیامبر اسلام، پیام او، عملکردش، نفوذش، بازنماییهایش و پیروانش را به طور علمی بررسی میکنند.
منابع تحلیل میشوند. سنتهای عربی، آفریقایی، ایرانی، اندونزیایی ... بررسی میشوند. ادبیاتها تحلیل میشوند.اسطورهها و افسانهها مورد کنکاش قرار میگیرند.
این اثر موزاییکی ادامه«قرآنِ مورخان» است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و بیش از ۳۰۰۰ صفحه دارد و امروزه به یک مرجع تبدیل شده است.
دو پروژهای که توسط محمدعلی امیرمعزی به انجام رسیده است. متولد ۱۹۵۶ در تهران در خانوادهای فرانسه زبان، ورود به فرانسه برای تحصیل در سال ۱۹۷۴، استاد دانشگاهها، مدیر مطالعات در مدرسه عالی مطالعات عملی، این فرد متخصص برجسته تشیع و تاریخ نگارش قرآن است. گفتوگو درباره محمد، میان اسطوره و واقعیت.
Forwarded from چهرداد - مسعود طاهری
متن مصاحبه مجله لوپوئن با محمدعلی امیرمعزی
بخش اول
لوپوئن: آیا امروز می توان محمد را به طور علمی مطالعه کرد؟
محمدعلی امیرمعزی : از دیدگاه مورخان، در غرب بله. غرب مطالعه ای انتقادی و فاصله دار از امور ایمان، ازجمله متون مقدس و چهره های مقدس را توسعه داده است که چندین قرن زمان برده است. کشورهای مسلمان چنین تاریخی را تجربه نکرده اند. بنابراین همیشه این بیم وجود دارد که اکثر مسلمانان احساس می کنند یک مطالعه تاریخی و علمی می تواند ایمانشان را تهدید کند، خصوصاً از طریق نسبی سازی تاریخی.
از محمد چه میدانیم؟
همه چیز بستگی به دیدگاهی دارد که اتخاذ میکنیم: دیدگاه مسلمانان یا دیدگاه مورخ مدرن. برای مسلمان، محمد پیامبر و قدیس برتر دیانتش است. او در سده ششم و هفتم میلادی در عربستان غربی زندگی کرد و بنا بر روایت، باواسطه فرشته جبرئیل وحی الهی را دریافت کرد که بهنوشته درآمد و به قرآن تبدیل شد. بر اساس سنت، دیرتر، تقریباً دو قرن پس از مرگ پیامبر، یک نوع زندگینامه رسمی تدوین شد که تقریباً همه جزئیات زندگی او را در بردارد. همین موضوع باعث شد ارنست رنان در پایان قرن نوزدهم بگوید که میان همه پیامبران، فقط محمد واقعاً تاریخی است. اکنون میدانیم چنین نیست. آنچه مورخ مدرن میتواند با اطمینان نسبتاً بالایی درباره زندگی محمد بداند، از یک صفحه تجاوز نمیکند. زندگینامه رسمی پیش از آن، توسط نویسندگان متعلق به گروه های رقیب، نوشته شد که درباره اساسی ترین اطلاعات - تاریخ تولد، وفات، هجرت، تعداد فرزندان، همسران، ویژگیهای شخصیتی - کاملاً متناقض هستند. ما میدانیم که محمد بین سده ششم و هفتم در عربستان وجود داشته است. منابع غیرعربی و غیر اسلامی معاصر یا اندکی متأخر، عمدتاً سوریانی یا عبری، از او بهعنوان پیامبری یاد میکنند که آمد تا خبر پایان دنیا را بدهد. او احتمالاً تلاش کرد اورشلیم را فتح کند اما موفق نشد و درگذشت. تقریباً همین مقدار اطلاعات داریم.
شما تأکید میکنید که زندگی محمد فقط در یک صفحه خلاصه میشود، اما کتاب شما ۲۰۰۰ صفحه دارد؟
برای مورخ، زندگینامه او بسیار مختصر است. اما در تاریخ ادیان، گاهی چهره یک مرد مقدس بسیار مهمتر از هویت تاریخی اوست. نمونه ابراهیم را در نظر بگیرید. چه چیز درباره او میدانیم؟ هیچ، اما ببینید در یهودیت، مسیحیت و اسلام چه نمادی دارد. آنچه در «محمدِ مورخان» برای ما جذاب است، بازنماییهای مختلف پیامبر است، چهره یا چهرههای او در حوزه ها، فرهنگ ها و اسلام های مختلف از قرآن تا سینما.
آیا چهره محمد بسته به سنتها و فرهنگهای اسلامی متفاوت است؟
مسلماً وجوه مشترک زیادی وجود دارد اما چهره او همچنین عناصر برگرفته از فرهنگ های مختلف ازجمله اندونزی، آفریقا، ترک و غیره را جذب میکند. همچنین باید توجه کرد بازنماییهای پیامبر در عرفان، فلسفه، فقه، الهیات و هنر متفاوت است، اما همیشه افق معنوی مشترک برای همه وجود دارد.
در هنر، آیا بازنمایی او ممنوع نیست؟
اینیک تصور اشتباه است. برخی مکاتب فقهی اسلام، بازنمایی انسان را ممنوع کردند اما این فقط درباره برخی از آنهاست. بسیاری مکاتب نهتنها مجاز دانستند بلکه سفارش نسخه های خطی دادند که در آنها تصویر پیامبر وجود دارد. بهعنوانمثال، در اسلام ترک-فارس از قرونوسطی، بازنماییهای فراوانی از پیامبر حتی بدون نقاب داریم. این تصور اشتباه از ممنوعیت کامل تصویرسازی پیامبر اخیراً و خصوصاً با اسلام سیاسی یا سلفیسم مطرح شده است. در کتاب، فصل مفصلی درباره هنر کلاسیک و یک دفترچه تصاویر داریم که در آن تصاویر پیامبر دیده میشود. در تشیع، آیکونوگرافی بسیار غنی است و کافی است در سرزمین شیعه قدم بزنید تا پرترههای فراوانی از اولیاء ببینید.
آیا تسنن و تشیع رویکردهای متفاوتی نسبت به محمد دارند؟
در تشیع، پیامبر چهرهای تئوفانیک دارد، یعنی کسی که باوجود و آموزه خود صفات الهی را متجلی میسازد. او کسی است که میتوان او را«انسان الهی» دانست. همین شکل در عرفان اهل سنت نیز دیده میشود که غالباً از «نور محمد» سخن میگوید. نکته مهم، شیوه انتقال این نور معنوی توسط پیامبر است. در تشیع، این نور از طریق امامان و راهبران روحانی، ابتدا علی (داماد پیامبر)، منتقل میشود؛ اما در تسنن ارتدوکس، نور عمدتاً از طریق قرآن انتقال مییابد. اگر بخواهم خلاصه کنم، میگویم تسنن خدا متجلی در یک کتاب یعنی قرآن است، ولی در تشیع، متجلی در یک انسان یعنی چهره های پیامبر و امام و دارد.
چه پیامدهایی برای سیاست دارد؟
کنشهای سیاسی بسته به عصر و مکان متفاوت است اما همیشه شاهد پدیده جهانی ابزارسازی سیاسی دین هستیم که ارتباط چندانی با محتوای ادیان و چهرههای مقدس ندارد.
پایان بخش اول
بخش اول
لوپوئن: آیا امروز می توان محمد را به طور علمی مطالعه کرد؟
محمدعلی امیرمعزی : از دیدگاه مورخان، در غرب بله. غرب مطالعه ای انتقادی و فاصله دار از امور ایمان، ازجمله متون مقدس و چهره های مقدس را توسعه داده است که چندین قرن زمان برده است. کشورهای مسلمان چنین تاریخی را تجربه نکرده اند. بنابراین همیشه این بیم وجود دارد که اکثر مسلمانان احساس می کنند یک مطالعه تاریخی و علمی می تواند ایمانشان را تهدید کند، خصوصاً از طریق نسبی سازی تاریخی.
از محمد چه میدانیم؟
همه چیز بستگی به دیدگاهی دارد که اتخاذ میکنیم: دیدگاه مسلمانان یا دیدگاه مورخ مدرن. برای مسلمان، محمد پیامبر و قدیس برتر دیانتش است. او در سده ششم و هفتم میلادی در عربستان غربی زندگی کرد و بنا بر روایت، باواسطه فرشته جبرئیل وحی الهی را دریافت کرد که بهنوشته درآمد و به قرآن تبدیل شد. بر اساس سنت، دیرتر، تقریباً دو قرن پس از مرگ پیامبر، یک نوع زندگینامه رسمی تدوین شد که تقریباً همه جزئیات زندگی او را در بردارد. همین موضوع باعث شد ارنست رنان در پایان قرن نوزدهم بگوید که میان همه پیامبران، فقط محمد واقعاً تاریخی است. اکنون میدانیم چنین نیست. آنچه مورخ مدرن میتواند با اطمینان نسبتاً بالایی درباره زندگی محمد بداند، از یک صفحه تجاوز نمیکند. زندگینامه رسمی پیش از آن، توسط نویسندگان متعلق به گروه های رقیب، نوشته شد که درباره اساسی ترین اطلاعات - تاریخ تولد، وفات، هجرت، تعداد فرزندان، همسران، ویژگیهای شخصیتی - کاملاً متناقض هستند. ما میدانیم که محمد بین سده ششم و هفتم در عربستان وجود داشته است. منابع غیرعربی و غیر اسلامی معاصر یا اندکی متأخر، عمدتاً سوریانی یا عبری، از او بهعنوان پیامبری یاد میکنند که آمد تا خبر پایان دنیا را بدهد. او احتمالاً تلاش کرد اورشلیم را فتح کند اما موفق نشد و درگذشت. تقریباً همین مقدار اطلاعات داریم.
شما تأکید میکنید که زندگی محمد فقط در یک صفحه خلاصه میشود، اما کتاب شما ۲۰۰۰ صفحه دارد؟
برای مورخ، زندگینامه او بسیار مختصر است. اما در تاریخ ادیان، گاهی چهره یک مرد مقدس بسیار مهمتر از هویت تاریخی اوست. نمونه ابراهیم را در نظر بگیرید. چه چیز درباره او میدانیم؟ هیچ، اما ببینید در یهودیت، مسیحیت و اسلام چه نمادی دارد. آنچه در «محمدِ مورخان» برای ما جذاب است، بازنماییهای مختلف پیامبر است، چهره یا چهرههای او در حوزه ها، فرهنگ ها و اسلام های مختلف از قرآن تا سینما.
آیا چهره محمد بسته به سنتها و فرهنگهای اسلامی متفاوت است؟
مسلماً وجوه مشترک زیادی وجود دارد اما چهره او همچنین عناصر برگرفته از فرهنگ های مختلف ازجمله اندونزی، آفریقا، ترک و غیره را جذب میکند. همچنین باید توجه کرد بازنماییهای پیامبر در عرفان، فلسفه، فقه، الهیات و هنر متفاوت است، اما همیشه افق معنوی مشترک برای همه وجود دارد.
در هنر، آیا بازنمایی او ممنوع نیست؟
اینیک تصور اشتباه است. برخی مکاتب فقهی اسلام، بازنمایی انسان را ممنوع کردند اما این فقط درباره برخی از آنهاست. بسیاری مکاتب نهتنها مجاز دانستند بلکه سفارش نسخه های خطی دادند که در آنها تصویر پیامبر وجود دارد. بهعنوانمثال، در اسلام ترک-فارس از قرونوسطی، بازنماییهای فراوانی از پیامبر حتی بدون نقاب داریم. این تصور اشتباه از ممنوعیت کامل تصویرسازی پیامبر اخیراً و خصوصاً با اسلام سیاسی یا سلفیسم مطرح شده است. در کتاب، فصل مفصلی درباره هنر کلاسیک و یک دفترچه تصاویر داریم که در آن تصاویر پیامبر دیده میشود. در تشیع، آیکونوگرافی بسیار غنی است و کافی است در سرزمین شیعه قدم بزنید تا پرترههای فراوانی از اولیاء ببینید.
آیا تسنن و تشیع رویکردهای متفاوتی نسبت به محمد دارند؟
در تشیع، پیامبر چهرهای تئوفانیک دارد، یعنی کسی که باوجود و آموزه خود صفات الهی را متجلی میسازد. او کسی است که میتوان او را«انسان الهی» دانست. همین شکل در عرفان اهل سنت نیز دیده میشود که غالباً از «نور محمد» سخن میگوید. نکته مهم، شیوه انتقال این نور معنوی توسط پیامبر است. در تشیع، این نور از طریق امامان و راهبران روحانی، ابتدا علی (داماد پیامبر)، منتقل میشود؛ اما در تسنن ارتدوکس، نور عمدتاً از طریق قرآن انتقال مییابد. اگر بخواهم خلاصه کنم، میگویم تسنن خدا متجلی در یک کتاب یعنی قرآن است، ولی در تشیع، متجلی در یک انسان یعنی چهره های پیامبر و امام و دارد.
چه پیامدهایی برای سیاست دارد؟
کنشهای سیاسی بسته به عصر و مکان متفاوت است اما همیشه شاهد پدیده جهانی ابزارسازی سیاسی دین هستیم که ارتباط چندانی با محتوای ادیان و چهرههای مقدس ندارد.
پایان بخش اول
Forwarded from چهرداد - مسعود طاهری
مصاحبه مجله لوپوئن با محمدعلی امیرمعزی
بخش دوم
آیا پیام محمد توسط سیاستمداران منحرف شده است؟
بله، همیشه درباره ادیان همینطور است که بهمثابه نهادهای جمعی، ابزار قدرت میشوند. اسلام بهعنوان دین امپراتوری چند دهه پس از مرگ پیامبر، مخصوصاً توسط دودمان اموی ایجاد شد. در واقع، خلفا از آن بهرهبرداری کردند. خلیفه مهمی به نام عبدالملک در انتهای قرن هفتم، احتمالاً مسئول شکلگیری اسلام بهعنوان دین امپراتوری بوده است. او کسی است که این نام را برای دین گذاشت، قرآن را بهعنوان متن مقدس معرفی کرد و محمد را پیامبر قرار داد. ازآنجا روند عربیسازی و اسلامیسازی این دین آغاز شد؛ دینی که اولیه آن بسیار فراگیرتر بود. در کنار اسلام سلطهگر، اسلامهای دیگری هم وجود دارند که راه خود را ادامه دادند و بعد معنوی آن زنده مانده است.
مانند عیسی یا بودا، درباره محمد نیز افسانه ساخته شده است؛ چگونه؟
نهفقط یک افسانه، بلکه افسانههای فراوان بسته به زمان و مکان. این سرنوشت مشترک اولیاء است. حتی در«زندگینامهها» روایتهایی داریم که ذاتاً افسانهوار هستند. وقتی میگویم افسانه، هیچ بار معنایی منفی ندارد؛ اینها روایاتی ستایشی هستند که چهره قدیس را تقویت و گسترش میدهند. این روایات برای مورخ بسیار ارزشمندند، چون تصویری زنده از پیامبر در فرهنگهای مختلف اسلامی ارائه میدهند.
روابط محمد با زنان چگونه بود؟
مانند سایر موارد و همانطور که قبلاً گفتم، هیچچیز قطعی نمیدانیم. بازهم روایات بسیار متناقضاند. اما مناقشه ضداسلامی مسیحی در سراسر قرونوسطی و بعدتر، محمد را مردی اشرافی تصویر کرده و برخی سنتهای اسلامی را به ابزار بدل کرده است.
آیا محمد یک رهبر جنگی بود؟
اگر به سنت رجوع کنیم، بله. سالهای پایانی زندگیاش در جنگها سپری شد. او دعوتش را از مکه آغاز کرد، با استقبال بد مواجه شد، تبعید گشت و در مدینه پناه گرفت. سپس قدرتمند شد، قبایل را متحد کرد و وارد جنگ شد، غالباً علیه قبیله مکی خود. سرانجام فتح مکه رخ داد اگر روایتها را ملاک قرار دهیم، میتوان گفت محمد در مقطعی یک رهبر جنگی بوده است. شاید با همراهی پیروانش میخواست جهانی برای واپسین امور آماده کند. اما مورخ همهجا نقطه تردید میبیند. آنچه طبق قرآن قطعی است، آن است که با پیامبری روبرو هستیم که آمد تا خبر پایان دنیا را بدهد. تصویری که در روایت رسمی از او میبینیم – مردی زاهد، نمازگزار، بردبار اما همچنین سلطهجو که هدف برایش وسیله را توجیه میکند حتی اگر به قتل منجر شود – شخصیتی پر از تناقض، رهبر مشروع سیاست امپراتوری و فتوحات است؛ تا چه حد این تصویر مطابق واقعیت است، مشخص نیست.
آیا فاتح در انکار، حتی نفرت، بهویژه نسبت به یهودیان، رشد میکند؟
برخی بخشهای قرآن و سنتها، گاهی منعکسکننده مجادلات ضدیهودی مسیحی، همین را نشان میدهند. اما آیا واقعیت تاریخی محمد را نقل میکنند یا اراده قدرتهای بعدی برای توجیه سیاست سلطه شان؟ این پرسش جدی برای مورخ مطرح است.
بهعنوان پیامبر، پیام او چیست؟
اگر قرآن را پیام او بدانیم، این پیام برای هر یهودی و مسیحی آشناست: ابتدا یکتاپرستی، یعنی خدا یگانه است. سپس نبوت، یعنی این خدا با انسانهایی سخن میگوید که پیامش را به مردم میرسانند. بعد، امور آخرت و قیامت. اینها اصل اساسی است. اما دادههای معنوی ظریفی هم دارد؛ مثلاً نقش نماز، ذکر، یاد خدا. آیاتی که درباره آن سخن میگویند معمولاً با اشاره به «قلب» همراه است. این پیوند نماز و قلب در قرآن بسیار دیده میشود.
چگونه خشونت برخی آیات را توضیح میدهیم؟
این آیات متعلق به زمان و مکان خود هستند، یعنی تاریخ و جغرافیا آنها را قابل تفسیر کرده و وجه فرعی و نسبیشان را در مقایسه با سایر آیات اساسی اخلاقی و معنوی نشان میدهد. به همین ترتیب نگاه تاریخی توانسته است آیات بسیار خشن عهد عتیق را نیز با نشان دادن کهنگی و عدم امکان اجرایشان، تفسیر کند.
بعد از خشونتهایی که پس از انتشار کاریکاتورهای محمد رخ داد، آیا انتشار «محمد مورخان» در سال ۲۰۲۵ ریسک دارد؟
به نظر من نه. کاریکاتورها توسط اقلیت کوچکی از مسلمانان، که خشن هستند، بهعنوان توهین تلقی شد که باید تأکید کنم اقلیت هستند. این کتاب کاملاً تاریخی، زبانشناختی و مردمشناختی است و به موضوع خود، چهره محمد، احترام میگذارد. منابع با عینک انتقادی اما با احترام و باهدف فهمیدن خوانده میشوند. مورخ حتی با حفظ فاصله باید نسبت به موضوع و به اعتقادات کسانی که ایماندارند، نهایت احترام را داشته باشد.
بخش دوم
آیا پیام محمد توسط سیاستمداران منحرف شده است؟
بله، همیشه درباره ادیان همینطور است که بهمثابه نهادهای جمعی، ابزار قدرت میشوند. اسلام بهعنوان دین امپراتوری چند دهه پس از مرگ پیامبر، مخصوصاً توسط دودمان اموی ایجاد شد. در واقع، خلفا از آن بهرهبرداری کردند. خلیفه مهمی به نام عبدالملک در انتهای قرن هفتم، احتمالاً مسئول شکلگیری اسلام بهعنوان دین امپراتوری بوده است. او کسی است که این نام را برای دین گذاشت، قرآن را بهعنوان متن مقدس معرفی کرد و محمد را پیامبر قرار داد. ازآنجا روند عربیسازی و اسلامیسازی این دین آغاز شد؛ دینی که اولیه آن بسیار فراگیرتر بود. در کنار اسلام سلطهگر، اسلامهای دیگری هم وجود دارند که راه خود را ادامه دادند و بعد معنوی آن زنده مانده است.
مانند عیسی یا بودا، درباره محمد نیز افسانه ساخته شده است؛ چگونه؟
نهفقط یک افسانه، بلکه افسانههای فراوان بسته به زمان و مکان. این سرنوشت مشترک اولیاء است. حتی در«زندگینامهها» روایتهایی داریم که ذاتاً افسانهوار هستند. وقتی میگویم افسانه، هیچ بار معنایی منفی ندارد؛ اینها روایاتی ستایشی هستند که چهره قدیس را تقویت و گسترش میدهند. این روایات برای مورخ بسیار ارزشمندند، چون تصویری زنده از پیامبر در فرهنگهای مختلف اسلامی ارائه میدهند.
روابط محمد با زنان چگونه بود؟
مانند سایر موارد و همانطور که قبلاً گفتم، هیچچیز قطعی نمیدانیم. بازهم روایات بسیار متناقضاند. اما مناقشه ضداسلامی مسیحی در سراسر قرونوسطی و بعدتر، محمد را مردی اشرافی تصویر کرده و برخی سنتهای اسلامی را به ابزار بدل کرده است.
آیا محمد یک رهبر جنگی بود؟
اگر به سنت رجوع کنیم، بله. سالهای پایانی زندگیاش در جنگها سپری شد. او دعوتش را از مکه آغاز کرد، با استقبال بد مواجه شد، تبعید گشت و در مدینه پناه گرفت. سپس قدرتمند شد، قبایل را متحد کرد و وارد جنگ شد، غالباً علیه قبیله مکی خود. سرانجام فتح مکه رخ داد اگر روایتها را ملاک قرار دهیم، میتوان گفت محمد در مقطعی یک رهبر جنگی بوده است. شاید با همراهی پیروانش میخواست جهانی برای واپسین امور آماده کند. اما مورخ همهجا نقطه تردید میبیند. آنچه طبق قرآن قطعی است، آن است که با پیامبری روبرو هستیم که آمد تا خبر پایان دنیا را بدهد. تصویری که در روایت رسمی از او میبینیم – مردی زاهد، نمازگزار، بردبار اما همچنین سلطهجو که هدف برایش وسیله را توجیه میکند حتی اگر به قتل منجر شود – شخصیتی پر از تناقض، رهبر مشروع سیاست امپراتوری و فتوحات است؛ تا چه حد این تصویر مطابق واقعیت است، مشخص نیست.
آیا فاتح در انکار، حتی نفرت، بهویژه نسبت به یهودیان، رشد میکند؟
برخی بخشهای قرآن و سنتها، گاهی منعکسکننده مجادلات ضدیهودی مسیحی، همین را نشان میدهند. اما آیا واقعیت تاریخی محمد را نقل میکنند یا اراده قدرتهای بعدی برای توجیه سیاست سلطه شان؟ این پرسش جدی برای مورخ مطرح است.
بهعنوان پیامبر، پیام او چیست؟
اگر قرآن را پیام او بدانیم، این پیام برای هر یهودی و مسیحی آشناست: ابتدا یکتاپرستی، یعنی خدا یگانه است. سپس نبوت، یعنی این خدا با انسانهایی سخن میگوید که پیامش را به مردم میرسانند. بعد، امور آخرت و قیامت. اینها اصل اساسی است. اما دادههای معنوی ظریفی هم دارد؛ مثلاً نقش نماز، ذکر، یاد خدا. آیاتی که درباره آن سخن میگویند معمولاً با اشاره به «قلب» همراه است. این پیوند نماز و قلب در قرآن بسیار دیده میشود.
چگونه خشونت برخی آیات را توضیح میدهیم؟
این آیات متعلق به زمان و مکان خود هستند، یعنی تاریخ و جغرافیا آنها را قابل تفسیر کرده و وجه فرعی و نسبیشان را در مقایسه با سایر آیات اساسی اخلاقی و معنوی نشان میدهد. به همین ترتیب نگاه تاریخی توانسته است آیات بسیار خشن عهد عتیق را نیز با نشان دادن کهنگی و عدم امکان اجرایشان، تفسیر کند.
بعد از خشونتهایی که پس از انتشار کاریکاتورهای محمد رخ داد، آیا انتشار «محمد مورخان» در سال ۲۰۲۵ ریسک دارد؟
به نظر من نه. کاریکاتورها توسط اقلیت کوچکی از مسلمانان، که خشن هستند، بهعنوان توهین تلقی شد که باید تأکید کنم اقلیت هستند. این کتاب کاملاً تاریخی، زبانشناختی و مردمشناختی است و به موضوع خود، چهره محمد، احترام میگذارد. منابع با عینک انتقادی اما با احترام و باهدف فهمیدن خوانده میشوند. مورخ حتی با حفظ فاصله باید نسبت به موضوع و به اعتقادات کسانی که ایماندارند، نهایت احترام را داشته باشد.
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه
🔴تبعیض تحقیرآمیز در ماجرای دانشگاه بوعلی همدان
در روزهای اخیر خبرهایی منتشر شد که طبق آنها دانشجویان یا برخی دانشجویان پسر عراقی دانشگاه بوعلی همدان برای دختران دانشجوی ایرانی مزاحمتهای غیرقابل تحملی ایجاد میکنند و محیطی ناامن برای دختران ساختهاند.
این امر موجب اعتراض دانشجویان دانشگاه بوعلی و اهالی همدان و تجمع آنها شده است و خواهان برخورد با دانشجوهای مزاحم عراقی شدهاند.
حالا بعد از چند روز، وحید شالچی معاون وزیر علوم بدون آنکه ذکری از ملیت مزاحمین به میان آورد یا نوع مزاحمت را بگوید مدعی است که موضوع دانشگاه بوعلی"بزرگنمایی"شده است!
آقای معاون پا را فرتر گذاشته و برای اینکه ثابت کند ماجرای دانشگاه بوعلی "بزرگنمایی" شدهاست، بازتاب رسانهای آن را مثل همیشه به "رسانههای بیرونی" نسبت میدهد.
حتی نمایندهء همدان در مجلس نیر به کتمان ملیت عراقی دانشجویان مزاحم اعتراض کرد.
سنت زشتی که در دولتمردان کشور وجود دارد این است که همواره تلاش میکنند بجای دیدن واقعیت و یافتن راه حل برای مشکلات مردم، پردهپوشی کنند و با کتمان واقعیت آن را "کوچکنمایی" کنند.
این نوع تفکر و این شیوهء عمل نشاندهنده گریز معاون وزیر علوم از مسئولیت است.
سهل است که این برخورد به شکل تحقیرآمیزی تبعیضآمیز است.
نمونههایی وجود دارد که اگر یک دانشجوی پسر ایرانی برای یک دانشجوی دختر ایرانی مزاحمت ایجاد کند دانشگاه و وزارتخانه او را با جنجال و هیاهو به سختترین شکل ممکن تنبیه میکنند. اما چون در موضوع دانشگاه بوعلی متخلفان، عراقی و از اتباع دولت بیگانه اند، مسئولان امر سر تعظیم فرود میآورند بدای آنها حاشیهء امن میسازند؛ مهربان میشوند و مسئولیت را از سر خود باز میکنند.
این روش مانع از روشن شدن حقیقت است که در دانشگاه بوعلی چه رخ داده و ابعاد آنچه بودهاست.
با چنین مدیرانی "کتمانگر" و مسئولیتگریز چگونه میشود مشکلات کشور را حل کرد؟
https://www.tgoop.com/kambiznouroozi
در روزهای اخیر خبرهایی منتشر شد که طبق آنها دانشجویان یا برخی دانشجویان پسر عراقی دانشگاه بوعلی همدان برای دختران دانشجوی ایرانی مزاحمتهای غیرقابل تحملی ایجاد میکنند و محیطی ناامن برای دختران ساختهاند.
این امر موجب اعتراض دانشجویان دانشگاه بوعلی و اهالی همدان و تجمع آنها شده است و خواهان برخورد با دانشجوهای مزاحم عراقی شدهاند.
حالا بعد از چند روز، وحید شالچی معاون وزیر علوم بدون آنکه ذکری از ملیت مزاحمین به میان آورد یا نوع مزاحمت را بگوید مدعی است که موضوع دانشگاه بوعلی"بزرگنمایی"شده است!
آقای معاون پا را فرتر گذاشته و برای اینکه ثابت کند ماجرای دانشگاه بوعلی "بزرگنمایی" شدهاست، بازتاب رسانهای آن را مثل همیشه به "رسانههای بیرونی" نسبت میدهد.
حتی نمایندهء همدان در مجلس نیر به کتمان ملیت عراقی دانشجویان مزاحم اعتراض کرد.
سنت زشتی که در دولتمردان کشور وجود دارد این است که همواره تلاش میکنند بجای دیدن واقعیت و یافتن راه حل برای مشکلات مردم، پردهپوشی کنند و با کتمان واقعیت آن را "کوچکنمایی" کنند.
این نوع تفکر و این شیوهء عمل نشاندهنده گریز معاون وزیر علوم از مسئولیت است.
سهل است که این برخورد به شکل تحقیرآمیزی تبعیضآمیز است.
نمونههایی وجود دارد که اگر یک دانشجوی پسر ایرانی برای یک دانشجوی دختر ایرانی مزاحمت ایجاد کند دانشگاه و وزارتخانه او را با جنجال و هیاهو به سختترین شکل ممکن تنبیه میکنند. اما چون در موضوع دانشگاه بوعلی متخلفان، عراقی و از اتباع دولت بیگانه اند، مسئولان امر سر تعظیم فرود میآورند بدای آنها حاشیهء امن میسازند؛ مهربان میشوند و مسئولیت را از سر خود باز میکنند.
این روش مانع از روشن شدن حقیقت است که در دانشگاه بوعلی چه رخ داده و ابعاد آنچه بودهاست.
با چنین مدیرانی "کتمانگر" و مسئولیتگریز چگونه میشود مشکلات کشور را حل کرد؟
https://www.tgoop.com/kambiznouroozi
Telegram
کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه
تأملی در حقوق ، جامعه و فرهنگ | ارتباط با مدیر کانال @Knouroozi