Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
536 - Telegram Web
Telegram Web
#js_trick
#js

توی جاوا اسکریپت اگر قسمت صحیح یه عدد رو خواستین میتونین قبلش دوتا کاراکتر تیلدا (~) بذارید
console.log(~~4.131839) // 4
console.log(~~-3.825682) // -3

شاید بگین خب متد Math.floor هم عدد صحیح بر میگردونه ولی رند میکنه :

Math.floor(-3.825682)
Output: -4

▫️Happy Js Coding😉

@FullStackDevs
👍1
#js
#arrowFunction
#this

در جاوا اسکریپت کلمه کلیدی this به به یک آبجکت اشاره میکند.این ابجت، ابجکتی هست که باعث اجرا شدن کدهای جاوااسکریپت میباشد.
به عبارتی دیگر هر function در جاوااسکریپت دارای رفرنسی به یک execution context میباشد که آنرا this می گوییم.
در نتیجه اگر یک فانکشن معمولی را به وسیله ابجکت های متفاوت صدا بزنید this به ابجکت های متفاوتی اشاره خواهد کرد.
در جاوا اسکریپت arrow function ها
باعث bind شدن ابجکت جدیدی به this نمیشوند و به جای آن this در arrorw function ها به اسکوپ parent اشاره میکند. یعنی رفرنس this در درون یک arrow function با رفرنس this در خارج از همان arrow function یکسان خواهد بود.

@FullStackDevs
Forwarded from Web Devs
#Keyless_Entity

🔴این پست شامل دو پیام میباشد

✳️Keyless Entity Types

🔸این ویژگی از EF Core 2.1 با نام query type به Ef Core اضافه شد که در Ef Core 3.0 به keyless entity type تغییر نام پیدا کرد است.
از این رو EF Core علاوه بر Entity های معمولی، Model میتواند شامل Entity هایی باشد که کلید اصلی ندارند.
▪️یک keyless Entity میتواند قالب یا مدل خروجی یک کوئری،procedure که از نتیجه Join چند Table در دیتابیس به وجود می اید باشد.
علاوه بر این یک Keyless Entity اکثر ویژگی های یک Entity که شامل inheritance mapping و navigation property و ... است، پشتیبانی میکند.
همچنین میتواند یک Keyless Entity Type را به یک آبجکت نظیر Table یا View در دیتابیس Map کرد.این کار را با کمک fluent API یا data annotations میتوانید انجام دهید.

🔸با همه این ویژگی های مشترک اما یک Keyless Entity تفاوتهایی نسبت به یک Entity دارد که میتوان به موارد ذیل اشاره کرد :
▫️نمیواند کلید اصلی داشته باشند
▫️تغییرات آنها اصلا توسط Change Tracker ردیابی نمیشود پس درنتیجه هرگز امکان درج و حذف و آبدیت انها در DbContext را ندارید.
▫️برای آنها قرار دادی (Convention) وجود ندارد یعنی کلیه Convention هایی که به صورت پیشفرض برای Entity ها در Ef Core وجود دارد برای یک keyless Entity وجود ندارد.
▫️تنها از زیر مجموعه ای از navigation mapping پشتیبانی میکند که به طور خاص دارای شرایط زیر باشد :

🔹خروجی یک navigation mapping در انتهای رابطه به مانند یک principal Entity نباشد..
🔹اگر یکی از پراپرتی ها یک keyless Entity یک Complex type باشد، باید به ازای تک تک پراپرتی های آن Cpmplex type خروجی همنام متناظر داشته باشید.
🔹در هنگام navigation mapping یک keyless Entity فقط میتواند شامل reference navigation property باشد.
🔹انیتی ها نمیتوانند یک keyless Entity را به عنوان navigation property در برداشته باشند.
▫️در هنگام Configuration باید به صورت .HasNoKey() تنظیم شوند.
▫️همچنین ممکن است به یک defining query مپ شود.
🔻یک defining query کوئری است که درون Model تعریف شده و به عنوان Data Source برای keyless Entity عمل میکند.

✳️ موارد استفاده از یک keyless Entity

▪️به عنوان یک نوع بازگشتی برای raw SQL query بکار برده شود.
▪️به یک View در دیتابیس Map شود که هیچ کلید اصلی نیز ندارد.
▪️به یک جدول در دیتابیس Map شود که هیچ کلید اصلی ندارد.
▪️به کوئری های تعریف شده در مدل (defining query) مپ شود.

✳️ نحوه مپ کردن یک Keyless Entity به آبجکنی در دیتابیس

🔸با استفاده از متد های ToTable و ToView در fluent API میتوانید اینکار را انجام دهید.
▪️از دیدگاه Ef Core دیتابیس Object مشخص شده در متد ToView یک view در دیتابیس است و به یک view نمیتوان چیزی را ADD ، DELETE،UPDATE کرد. البته این به این معنی نیست که لزوما آبجکت سمت دیتابیس باید یک View باشد . میتوانید از یک Table استفاده کنید اما این Table به صورت ReadOnly رفتار میکند.

🔻نکته : زمانی که از متد ToView استفاده میکنید ویو مشخص شده باید در دیتابیس وجود داشته باشد و همچنین به صورت خودکار در هنگام مایگریشن و update Database ساخته نخواهد شد.

@FullStackDevs
Forwarded from Web Devs
#ادامه
#Keyless_Entity


🔹مثال
ابتدا مدل های زیر را تعریف میکنیم
public class Blog
{
public int BlogId { get; set; }
public string Name { get; set; }
public string Url { get; set; }
public ICollection<Post> Posts { get; set; }
}

public class Post
{
public int PostId { get; set; }
public string Title { get; set; }
public string Content { get; set; }
public int BlogId { get; set; }
}
▪️در
خط زیر نیست یک view ساده در دیتابیس تعریف میکتیم که هر Post به همراه Blog مرتبطش برمیگرداند.

db.Database.ExecuteSqlRaw(
@
"CREATE VIEW View_BlogPostCounts AS
SELECT b.Name, Count(p.PostId) as PostCount
FROM Blogs b
JOIN Posts p on p.BlogId = b.BlogId
GROUP BY b.Name"
);
▪️در
نهایت Keyless Entity خود را متناظر با نوع خروچی View ای که ساختیم به اینصورت تعریف میکنیم.

public class BlogPostsCount
{
public string BlogName { get; set; }
public int PostCount { get; set; }
}
▪️و
آنرا بدین شکل در متد OnModelCreating کانفیگ میکنیم.
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder
.Entity<BlogPostsCount>(eb =>
{
eb.HasNoKey();
eb.ToView("View_BlogPostCounts");
eb.Property(v => v.BlogName).HasColumnName("Name");
});
}
▪️ حال
نوبت به معرفی کرد keyless Entity به DbContext میباشد.که بدین شکل در Db Context تعریف میشود
public DbQuery<BlogPostsCount> BlogPostCounts { get; set; }

در آخر نیز بدین شکل میتوانید از آن استفاده کنید.
var postCounts = db.BlogPostCounts.ToList();

foreach (var postCount in postCounts)
{
Console.WriteLine($"{postCount.BlogName} has {postCount.PostCount} posts.");
Console.WriteLine();
}

لینک منبع
🔹سورس این پست رو در اینجا بررسی کنید.

@FullStackDevs
#Heap
#Stack
#GoldenRules


سوال ساده ای که همیشه اکثرا فکر میکنند میدونن و در اشتباه هستند ولی خب با به خاطر سپردن این 2 تا قانون بعید میدونم دیگه type ای باشه که ما ندونیم کجا قراره ذخیره بشه !

🔹رفرنس تایپ همیشه میره تو heap
🔸ولیو تایپ و پوینتر همیشه جایی میروند که declare شدند .

pointer : References to virtual memory managed by the
CLR
یعنی وقتی تو یه کلاس شما یه member field از نوع int دارین ! کلاس که آبجکت هستش و همیشه میره تو heap! و ممبر فیلد int شما هم میره تو heap (جایی که declare شده )

@FullStackDevs
#RubberDuckDebugging

اگر برنامه‌نویس باشید احتمالا به این حالت برخوردید که درگیر یک باگی میشید، مدتی روش فکر و کار میکنید و به نتیجه نمیرسید، بعد که حسابی خسته شدید به همکارتون میگید فلانی من به مشکل خوردم و شروع میکنید برای شخص دوم مشکل رو توضیح دادن و در حین توضیح، ناخودآگاه متوجه میشید کجای کارتون اشتباه بوده و باگ رو پیدا میکنید. من خودم خیلی این اتفاق برام پیش اومده !

جالبه بدونید این فرآیند یک روش معتبر برای دیباگ نرم افزار هست که بهش rubber duck debugging گفته میشه.

توی این روش برنامه نویس اردک پلاستیکی ای رو در دست میگیره و شروع به توضیح مشکل به اردک میکنه تا فرآیندی که در بالا گفتم اتفاق بیفته و باگ کار پیدا بشه.

📌 منبع

@FullStackDevs
#DenoJs
#NodeJs
#JsRuntime

❇️ DENO.JS 💎


🔸 در سال 2018 طی کنفرانسی آقای Ryan DahI درباره 10 چیز درمورد Node.js که از آنها پیشمان و متاثر است سخنرانی کرد.
در انتهای این کنفرانس از پروژه جدیدی پرده برداری کرد که به تازگی نسخه 1.0 آن release شده است.
🔹 این پروژه DENO.JS است. Deno از ریشه کلمه Node میباشد و بعضی از دولوپران آنرا نسخه ی 2 پروژه Node.js می دادنند.
اما این تفکر کاملا ناعادلانه و غیر منصفانه است.
🔸آقای Ryan DahI خالق Deno میباشد و همچنین Node.js را نیز ایشان کدنویسی کرده است.

▫️اما چرا اقای Ryan DahI به جای بهبود Node.js، به Deno و دوباره نویسی یک Runtime جدید برای جاوا اسکریپت روی آورد⁉️

❇️ اقای Ryan Dahi از تمامی نواقص و تکنولوژی های قدیمی که در Node.js استفاده شده است آگاهی دارد و در نتیجه تصمیم به ساختن نسخه ی جدیدی از نود جی اس کرده است. زمانی که متوجه این موضوع شدند که Node.js نیازمند upgrade هایی است ، انجام اینکار کار برای وی غیر ممکن بود، چرا که Node.js در زمان کوتاهی محبوبیت بسیاری کسب کرد و اپلیکیشن ها و Package های زیادی در هر جا یافت میشدند که از Node.js استفاده میکردند و میکنند.
پس در نتیجه Ryan Dahl زمان و هزینه کافی برای پذیرفتن این ریسک نداشت که Node.js را دچار تغییرایی کند و تمام اپلیکیشن ها و پکیج هایی کنونی را با مشکل سازگاری با تغییرات جدید مواجه کند.
پس تصمیم گرفت که به طور کلی Node.js را به روشی بهتر دوباره نویسی کرده و به همین دلیل Deno.js را به وجود آورد.

❇️ ران تایم Deno بسیار شبیه به Node بوده و تمامیه کاربردهایی که Node دارد را نیز دارا است و با مزیت های خاص خودش که به معرفی آنها میپردازیم.

🔹 پروژه Deno.js ران تایمی جدید برای جاوااسکریپت در خارج از مرورگر است که از V8 استفاده میکند.
▪️ این پروژه با موارد زیر ساخته شده است :

▫️هسته Deno به وسیله Rust نوشته شده است در حالی که هسته Node با C++ نوشت شده است.
▫️ مورد دوم Tokio میباشد. از آنجایی که هسته Deno با Rust نوشته شده است برای event loop در Deno از Tokio که یک ماژول Rust است برای کار کردن با futures به منظور asynchronous programming به جای Libuv استفاده شده است.

▫️مورد سوم TypeScript میباشد. حتما شگفت زده خواهید شد که بدانید بدون نیاز به انجام configuration خاصی به صورت دستی، قادر خواهید بود تا با تایپ اسکریپت در Deno کار کنید. Deno کامپایلر و همه چیز های دیگر را به صورت توکار در اختیار شما قرار میدهد تا از تایپ اسکریپ استفاده کنید.

▪️تمام انچه تا کنون گفته شده تنها بخش کوچکی از مزایای Deno میباشد و هنوز از ویژگی های اصلی Deno سخنی گفته نشده است.

🔰 Security

🔸 یکی از مهمترین ویژگی های Deno امنیت میباشد. به صورت پیشفرض node اجازه دسترسی به همه چیز را میدهد. یعنی اینکه میتوان read و write درون file system انجام داد. دسترسی به شبکه و environment variables نیز از دیگر موارد میباشد.
ممکن است به عنوان یک توسعه دهنده به این فکر کنید که "امکان دسترسی داشتن به همه چیز که خیلی خوب است". ام اگر از لحاظ امنیتی در هنگام کد نویسی مراقب کدهایی که مینویسید، نباشید. باعث به وجود آمدن خطرات امنیتی ای میشوید.
🔹 در مقابل در Deno برای چنین دسترسی های امنیتی ای باید به صورت صریح به اسکریپت مربوطه از طریق command line اجازه دسترسی دهید.

🔰 نه به NPM و node_modules 😨

🔸برای مدیریت dependency ها در Deno دیگر به سیاه چاله ای به نام node_module و NPM وابستگی ندارید.

اما چطور ممکن است⁉️
🔹دنو نیز همانند مرورگر، ماژول های مورد نیاز را از طریق URL لود و کش میکند.
در دنو با import کردن پکیج ها با URL شان میتوانید از آنها استفاده کنید.و بدین ترتیب پکیج های Deno نیازی به متمرکز شدن در جای به نام npm ندارند.
زمانی که اپلیکیشن اجرا میشود Deno تمامیه ماژول های import شده را دانلود میکند و آنها را کش میکند.

💎 ویژگی های خارق العاده Deno خیلی بیشتر از آن است که به طور کامل آنها را در یک یا چند پیام شرح داد . در این پست تلاش کردیم تا تنها بخش کوچک و مهمی از ویژگی های Deno را توضیح دهیم.✌🏻

▫️Happy Deno.js Coding 😉

@FullStackDevs
با توجه کد تصویر کدام یک از گزینه ها زیر به عنوان implicit coercion ( تبدیل اجباری ) در نظر گرفته میشود ؟
Anonymous Quiz
39%
greeting + year.toString()
21%
greeting + String(year)
39%
greeting + year
#QUIZ

#CSharp The conditional logical operators can be overloaded ⁉️ 📢 @FullStackDevs
Anonymous Quiz
62%
true
38%
false
🔹نظر سنجی بدون پاسخ صحیح

به نظر شما برنامه نویس هنرمند است و برنامه نویسی هنر⁉️
Anonymous Quiz
27%
اره یک کار هنریه و من یک هنرمندم
67%
نه، یک کار منطقی و خلاقانست
6%
..
#JS

َArray method cheatsheet !

@fullStackDevs
Forwarded from Web Devs
#LinqToSql

در این پست می خواهیم به این سوال ها پاسخ دهیم که :

🔹 انواع join در LINQ چیست و چگونه انواع مختلف join را در LinqToSql انجام دهیم

▪️Cross Join
🔸نام دیگر آن Cartesian Product یا ضرب دکارتی میباشد.
در Cross Join هر یک از آیتم ها در DataSource یا Collection اول با تک تک آیتم های DataSource یا Collection دوم با هم مپ میشوند.
مثال
a = {"C#","Java" }
b ={1,2}
=>
result = { {"C#",1} , {"C#",2} , {"Java",1},{"Java",2} }

❗️اندازه خروجی (result) برابر با ضرب دکارتی دو ارایه خواهد بود.
یک مثال با LinqToSql :
var result = context.Products.SelectMany(p => context.Categories, (p, c) => new { p.Name, c.Title }).ToList();

❗️ توجه داشته باشید که در Cross Join دو DataSource یا Collection لزوما نیاز به داشتن ارتباط با همدیگر برای فیلتر کردن Data ندارند.

▪️Group Join
🔸این متد برای تولید ساختار های سلسله مراتبی استفاده میشود. بدین صورت که براساس یک کلید هر یک از ایتم های Collection سمت چپ با مجموعه ای از ایتم های مرتبط در Collection سمت راست تشکیل یک زوج را میدهند.یعنی یک ایتم از Collection سمت چپ لیستی از آیتم های Collection سمت راست خواهد داشت.
❗️ اگر یک آیتم در Collection سمت چپ با هیچ یک از آیتم های Collection سمت راست براساس کلید تعیین شده وجه اشتراک نداشته باشند باز هم در نتیجه نهایی کوئری وجود خواهد داشت.
کاربرد اصلی آن برای رابطه های یک به چند میباشد .

var result = context.Orders.
GroupJoin(context.OrderDetails, o => o.ID, od => od.OrderId,
(o, od) => new
{
o,
od
}).ToList();

▪️Inner Join
🔸رایج ترین نوع جوین inner join میباشد از این نوع Join برای ادغام دو جدول به یک جدول براساس یک یا چند مشخصه (کلید) مشترک استفاده میشود.
❗️در این نوع join اگر یک آیتم از Collection سمت چپ با هیچ یک از آیتم های Collection سمت راست براساس کلید تعیین شده وجه اشتراکی نداشته باشد ، آن آیتم در نتیجه تولید شده نهایی کوئری وجود نخواهد داشت
در واقع این نوع Join فقط و فقط وجه اشتراک دو Collection را بر اساس کلید تعیین شده در خروجی نمایش خواهد داد.

var result = context.Orders.Join(context.OrderDetails, o => o.ID, od => od.OrderId,
(o, od) => new
{
o,
od
}).ToList();

✳️تفاوت Group Join
و Inner Join چیست ⁉️

🔸همانطور که در توضیحات هرکدام گفتیم در Group Join اگر به ازای یک آیتم در Collection سمت چپ، آیتم متناظری در Collection سمت راست، براساس کلید مشترک تعیین شده وجود نداشته باشد آن آیتم باز هم در نتیجه تولید شده نهایی کوئری حضور خواهد داشت.
این در حالی است که در Inner Join چنین اتفاقی نمی افتد و فقط ایتم های مشترک انتخاب خواهند شد.

▪️Left Join
🔸 نام دیگر آن Left Outer Join میباشد. این نوع Join بروی دو Collection که بایستی کلید مشترکی با یکدیگر داشته باشند انجام میشود و در left Join تمام آیتم های موجود
در Collection سمت چپ بعلاوه آنهایی که وجه اشتراکی با Collection سمت راست دارند بر اساس کلید تعیین شده در نتیجه نهایی کوئری ظاهر میشوند.

var result = context.Orders.

GroupJoin(context.OrderDetails, order => order.ID, orderDetail => orderDetail.OrderId, (x, y) => new { Order = x, OrderDetail = y })

.SelectMany(c => c.OrderDetail.
DefaultIfEmpty(),
(x, y) => new
{
Order = x.Order,
OrderDetail = y
}).ToList();

🔹 متد
DefaultIfEmpty() در مثال بالا تعیین کننده این است که :
🔸اگر OrderDetail شامل مقداری نبود، در نتیجه تولید شده مقدار Default را برای آن تولید کن. این امر برای جلوگیری از صادر شدن استثنا Null صورت میگیرد و علت وقوع آن زمانی است که
به ازای یک آیتم در Collection سمت چپ دارای هیچ آیتمی بر اساس کلید تعیین شده
در Collection سمت راست، نباشد.

▪️Right Join
🔸این نوع جوین برعکس Left Join میباشد و نام دیگر آن Right Outer Join میباشد. برای نوشتن کوئری آن نیز فقط باید در کوئری بالا جای Collection های سمت چپ و راست را عوض کنید.
اما از نطر تعریف در Right Join تمام آیتم های موجود در Collection سمت راست بعلاوه آن ایتم هایی که براساس کلید تعیین شده داری وجه اشتراکی با آیتم های Collection سمت چپ دارند در نتیجه نهایی ظاهر خواهد شد.

@FullStackDevs
Forwarded from Web Devs
#ادامه
#LinqToSql

▪️Full Join
🔸نام دیگر این نوع جوین Full Oter Join میباشد و باید بدانید که Linq به صورت مستقیم آنرا پشتیبانی نمیکند .در Full Join تمامیه آیتم های Collection سمت چپ بعلاوه تمامی آیتم های Collection سمت راست بعلاوه تمامی آیتم های مشترک دو Collection در نتیجه نهایی کوئری تولید خواهند شد.برای انجام Full Join در بین دو Collection باید از دو Collection یکبار Left join گرفته و
بار دیگر از آنها Right Join بگیرید و در نهایت نتیجه دو Join انجام شده را
باهم Union نمایید.

var left = context.Orders.

GroupJoin(context.OrderDetails, order =>
order.ID, orderDetail => orderDetail.OrderId, (x, y) => new { Order = x, OrderDetail = y })

.SelectMany(c => c.OrderDetail.DefaultIfEmpty(),
(x, y) => new Dto
{
Order = x.Order,
OrderDetail = y
}).ToList();

var right = context.OrderDetails.

GroupJoin(context.Orders, orderDetail => orderDetail.OrderId, order =>
order.ID, (x, y) => new { OrderDetail = x, Order = y })

.SelectMany(c => c.Order.DefaultIfEmpty(),
(x, y) => new Dto
{
OrderDetail = x.OrderDetail,
Order = y
}).ToList();

var fullJoin = left.Union(right);

✳️سوالی
که اکنون ممکن است برای شما پیش آید این است که تفاوت بین Full Join و Union در LINQ چیست ⁉️
🔸در Union نتیجه دو کوئری را به صورت یک نتیجه واحد با هم ترکیب میکنیم که شامل تمام آیتم های دو کوئری میباشد و قوانین آن این است که :
تعداد و ترتیب ستونها باید در دو کوئری یکسان باشد.
انواع داده ها باید سازگار باشند.
🔸در Full Join نتیجه left Join و Right Join با هم ترکیب شده و تمام آیتم های دارای وجه اشتراک وحتی آنهایی که با هم وجه اشتراکی براساس کلید تعیین شده ندارند در نتیجه نهایی کوئری نمایش داده میشوند.
درواقع هدف از full Join واکشی تمام آیتم های دو Collection به همراه روابط و نقاط متناظر آنها براساس کلید تعیین شده میباشد در حالی که Union در صورت برقرار بودن شروط لازم صرفا فقط نتیجه دو کوئری را بدون در نظر گرفتن رابطه بین آیتم های آنها با هم ترکیب میکند.
@FullStackDevs
#GraphQL
#ApiDesign


✳️ GraphQL

🔹 در این پست قراره با هم دیگه یک نگاهی به graphQl بندازیم و بدونیم که graphQl چی هست و چه کاربردی داره ؟

با یه جست و جوی ساده به این تعریف از graphQl میرسیم
🧩 GraphQL is a query language for APIs

▪️'گراف کیو ال یک زبان پرس و جو برای API هاست.

🔻 باید بدانید که GraphQL و REST هر دو API Design هستند .
یعنی رابطی کارآمد که به استفاده کنندگان API این امکان رو میده، علاوه بر استفاده از API امکان تعامل بهتری رو با اون داشته باشند.

مطمئنا با این تعاریف باز هم متوجه شدن اینکه graphQl چی هست، سخت و گیج کنندست. بیاین ساده تر به موضوع نگاه کنیم

🔸مهمترین تفاوت بین REST و GraphQl در جمع آوری داده هاست 🤔.

🔰 در یک اپلییکیشن واقعی همیشه با dataSet های بزرگ سر و کار داریم.
به عنوان مثل ' کاربری که مجموعه ای از پست ها رو داره ، پستی که مجموعه ای از کامنت ها و لایک ها رو داره '. برای دریافت این اطلاعات به کمک یک REST API چاره نیست، جز اینکه چندین بار به سرور درخواست بفرستیم و هر بار اطلاعاتی رو دریافت کنیم.
به عنوان مثال در یک درخواست اطلاعات کاربر رو دریافت کنیم و در درخواست بعدی اطلاعات مربوط به پست های کاربر و در درخواست بعدی اطلاعات مربوط به لایک های پست و ...

🔹به طور کل مزیت یک REST API در ساده نگه داشتن کارهاست. چون همیشه با یک API سرو کار داریم که فقط یک کار انجام میده. همین امر باعث میشه تا نگه داری و فهمیدنش رو ساده تر کنه.
علاوه بر اینها مشکلی که در دریافت داده ها از یک REST API وجود داره اینکه، نمیتوانیم بسته به نیازی که داریم داده های دریافتی رو مشخص کنیم و فقط اون دیتایی که لازم داریم رو از Endpoint دریافت کنیم. همیشه با یک Set کامل از داده سر و کار داریم. به عنوان مثال در یک صفحه فقط میخواهیم که نام کاربر را نمایش بدیم، وقتی که یک درخواست مبتنی بر دریافت اطلاعات کاربر به REST API میفرستیم،
در ریسپانس هم آدرس کاربر ، شماره تماس و ... سایر اطلاعات دیگر هم دریافت میشه در حالی که فقط به نام کابر برای نمایش نیاز داشتیم.
🔻این مشکل اصطلاحا over fetching گفته میشه.

❇️ بلاخره نوبت به graphQL رسید. grapthQL علاوه بر تمام تعاریفی که پیش از این گفتیم، یک سینتکس (syntax) برای چگونگی درخواست اطلاعات میباشد. و از آن برای دریافت اطلاعات از سرور به کلاینت استفاده میشه.

🔹 سه ویژگی اصلی graphQl :
🔻به کلاینت این اجازه رو میده تا فقط داده ای که نیاز داره رو مشخص کنه و فقط همون رو برای کلاینت باز میگردونه.
🔻جمع آوری داده هارو از dataSet ها و resource های مختلف بسیار آسون میکنه.
🔻و از type system برای توصیف داده ها استفاده میکنه.

🔸 در graphQl کلایت داده ای که نیاز داره رو درخواست میده و فقط و دقیقا همون رو دریافت میکنه.
به عنوان مثال کلایت یک graphQl query به سرور میفرسته و در query خودش در خواست نام کاربر رو میکنه ، در سمت سرور graphQl execution engine این کوئری رو دریافت میکنه و با پردازش اون یک json که فقط شامل دیتایی هست که کلاینت خواسته باز میگردونه.

🔹از مزایای دیگر graphQl، دریافت اطلاعات از چند resource فقط در یک درخواست، هست.
به عنوان مثال در یک graphQL query که کلاینت به سمت سرور فرستاده ، میتونه علاوه بر مشخصات کاربر، اطلاعات مرتبط با post ها و like های همون کاربر رو هم در همون در خواست دریافت کنه،
( به این خاطر که تمرکز graphQl بر رابطه بین آبجکت هاست).
کاری که برای انجام اون در REST API ها باید چندین درخواست به سرور میفرستادین.

🧩
تاریخچه graphQl به سال 2012 و فیسبوک برمیگرده، زمانی که فیسبوک برای Feed کردن اخبار ها در اپلیکیشن موبایلش به مشکل خورده بود.
پیاده سازی بخش News Feed در اپلیکیشن موبایل کار ساده ای نبود، اخبار ها شامل پستهایی بودند و هر پست کامنت ها و لایک هایی داشت و رابطه بینشون پیچیده ، سلسله مراتبی و به هم پیوتسه و بازگشتی بود.
و علاوه بر اینها َAPI ها طوری طراحی نشده بودند تا به توسعه دهنده ها این اجازه رو بدن تا چنین داده های بهم پیوسته رو نشون بدن و فقط داده هایی که لازم دارن را دریافت کنن.
در نتیجه این نقطه شروعی برای شکل گیری grapgQl بود.
🧩

برای استفاده از graphQl باید از لایبری های Client side و پکیج های Server Side استفاده کنین. زبانی های زیادی هستند که از GraphQl پشتیبانی میکنند لیستی از آونها رو در اینجا میتونید ببینید.

🔹در قسمت های بعدی به مقایسه graphQL و REST میپردازیم و از مزایا و معایب میگیم و اینکه کی باید از کدومشون استفاده کرد.

@FullStackDevs
#PostWoman

Postwoman
جایگزین وب برای Postman
▪️ کمک می کند تا درخواست ها را سریعتر ایجاد کنید
▫️ باعث صرفه جویی در وقت گرانبها در توسعه می شوید
▪️ پشتیبانی از زبان فارسی
▫️ درخواست های Real time
▪️ پشتیبانی از ریکوست های GraphQL

https://postwoman.io/

source on Github

@fullStackDevs
تبدیل شدن به یک برنامه نویس ارشد چیزی است که بسیاری از ما در راستای مسیر کدنویسی و ایجاد اشتغال خود برای رسیدن به آن تلاش می‌کنیم.

برنامه نویس ارشد

آنچه که فکر می‌کنیم نیست .قبل از شروع، بیایید این تفکر را از خودمان دور کنیم. این با چیزی که شما در بیش از ۹۵ درصد مشاغل آنلاین می‌بینید در تناقض است، برنامه نویس ارشد بودن تنها به سابقه‌ی موجود در رزومه‌ی شما بستگی ندارد.

درست است که بیشتر اوقات، سابقه‌ی کاری تجربه‌ی زیادی را به همراه می‌آورد و با کار کردن در بعضی از شرکت‌ها می‌توانید به آن دست یابید اما این تنها عاملی نیست که به درستی نشان دهد کسی در سطح ارشد است.

این یک مشکل رایج در دنیای نرم‌افزار مخصوصا تو ایران است و می‌تواند انتظارات زیادی را به دنبال داشته باشد.

پس چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا خود را برای آن نقش آماده کنیم؟

چه چیزی باعث می‌شود که برنامه نویس ارشد شویم؟

با نگاهی به حرفه خود در توسعه دهندگان تیم که بیشتر آنها تحسین شده اند، به چهار فاکتور زیر می شود پی برد:

▫️تجربه
▪️رهبری
▫️مربی‌ گری
▪️توانایی فنی

این کافی نیست که به هر یک از این موارد به عنوان تنها عملکرد افراد در یک تیم نگاه کنیم. هر برنامه‌نویسی توانایی‌های خاص خود را دارد و ممکن است در یک ویژگی خاص از دیگری قوی‌تر باشد. اما مهم این است که ببینید چگونه این خصوصیات جمع می‌شوند تا تعیین کنند چگونه کسی به رشد تیم شما کمک خواهد کرد.

تجربه
تجربه معمولا به عنوان سابقه‌ی کاری تلقی می‌شود، هرچند کاملا درست نیست ولی کل داستان را هم بیان نمی‌کند.

همانطور که هر برنامه نویس توانایی خاص خود را دارد، همین امر نشانه‌ی تجربه‌ی آنهاست. ممکن است یک برنامه نویس به مدت پنج سال در موقعیت سخت کار کند تا هر روز راه‌حل‌هایی را برای چالش‌های فنی دشوار بیابد، در حالی‌که دیگری می‌تواند روی یه اپلیکیشن که تنها وظیفه ی بروزرسانی وب سرویس های اپلیکیشن را دارد !
لزوما چیز بدی نیست! هر کدام مسیر خود را داشته‌اند و برای متناسب کردن آن باید زندگی شان را متعادل کنند . اما واقع‌‌بینانه نیست که بگوییم آن پنج سال یکسان بوده است !
پس واقعا تجربه به چه معنی است؟
شناخت مسائل در کار قبلی
هر برنامه نویسی خاطره‌ای از خطا های تصادفی را که تجربه کرده به یاد دارد. اما می‌توان با پرس و جو یا یک سرچ ساده در گوگل به آن پی برد. و سه ماه بعد وقتی روی یک پروژه دیگر کار می‌کنید و به همان خطا برخورد می‌کنید، دیگر نیاز نیست آن را در گوگل جستجو کنید یا حداقل می‌دانید که چه چیزی را سرچ کنید. چرا که از قبل می‌دانید مسئله چیست و می‌توانید سریع از آن عبور کنید.
این نوعی تجربه است که باعث ایجاد تفاوت می‌شود. توانایی تشخیص راه‌حل‌ها چیزی است که به رشد هر یک از ما کمک خواهد کرد. این ها تجربیاتی هستند که کمک می‌کنند در مواقعی که دیگر اعضا به مشکل می‌خورند، تیم عقب نیفتد و پیشرفت کند.

رهبری
از هر عضو ارشد یک تیم انتظار میرود که تمایل به رهبری داشته باشد. اگر چه این بدان معنا نیست که شما مدیر پروژه باشید و یا تصمیمات نهایی را بگیرید، این بدان معنی است که در سطحی باشید که بتوانید به پیشبرد پروژه کمک کنید.

کمک به اعضای کم تجربه‌ی تیم
معمولا برای برنامه‌نویسان پیش می‌آید که تمرکز خود را در مسائل بزرگ‌تر از دست بدهند، اما همانطور که گفتیم یک برنامه نویس ارشد باید قابلیت این را داشته باشد که در هر پروژه‌ای خلاقیت و ایده خود را به کار گیرد، اعضای تیمش را راهنمایی کند تا آنها را در مسیر درست قرار دهد.

مربی‌گری
این خیلی راحت است که به سر کار بروید و نگران این نباشید که بقیه چه کار می‌کنند، اما آیا این واقعا به نفع کسی است؟

کمک به پیشرفت اعضای تیم
در این صورت شما باید بتوانید میانگین ده برابر یک برنامه نویس معمولی که خروجی متوسطی ارائه میدهد ، خروجی داشته باشید.

به اشتراک‌گذاری دانش
این را به خودتان بسپارید که هر چه را می‌دانید با دیگران به اشتراک بگذارید. به دیگران مهلت دهید تا روی کدشان فکر کنند. اگر مشکل زیادی برای درک آن دارند، کد خودتان را با آن‌ها به اشتراک بگذارید.
این کاری است که می‌توانیم همه را به انجام آن ترغیب کنیم. شما طبیعتا با ارائه کار خود و توضیح آن به دیگران باعث می‌شوید موضوع در ذهن خودتان تثبیت شود.

توانایی فنی
به عنوان یک برنامه نویس ارشد از شما انتظار میرود که در تولید کد نسبت به برنامه‌نویسان مبتدی سریع تر عمل کنید. مثلا اگر برنامه نویس جاوااسکریپت هستید انتظار می‌رود اصول و الگوهای اصلی زبان را بهتر درک کنید.

همه‌ی ما چالش‌های منحصر به فرد خود را پیش رو داریم!
همه ی ما در کد زدن مشکلات خاص خود را داریم.


هرچه با چالش‌های بیشتر و جدی‌تری مواجه شوید، این‌را به‌خاطر داشته باشید که در حال تبدیل شدن به یک برنامه نویس ارشد هستید.
برگرفته از سایت راکت

fullStackDevs
✳️ معرفی مهمترین ویژگی های اضافه شده به Ef Core 5 Preview 7

🔹 در این پست به بررسی ویژگی های جدیدی که به این پیشنمایش افزوده شده است می پردازیم.

🔹 DbContextFactory
🔸در این پیشنمایش متد AddDbContextFactory معرفی شده که به وسیله اون میتوانید factory ای را برای ساختن اشیاء DbContext در Di Container رجیستر نمایید.

services.AddDbContextFactory<SomeDbContext>(b =>
b.UseSqlServer(ConnectionString));

🔹همچنین به کمک متد AddPooledDbContextFactory مخزنی برای نگه داری اشیاء DbContext ای که توسط DbContextFactory ساخته شده، ایجاد میکنید.و هربار که از factory شی DbContext جدیدی درخواست میکنید با بررسی مخزن در صورتی که
شی DbContext ای در دسترس باشد در اختیارتان قرار میگیرد.

🔹 نکته مهم در استفاده از DbContextFactory این است که اشیاء DbContext ساخته شده توسط Service Provider مدیریت نمیشوند و Dispose کردن آنها باید توسط اپلیکیشن (ن Container) انجام شود.
🔹Reset DbContext state

اگر طی شرایطی نیاز داشته باشید تا وضعیت شی DbContext را reset کنید استفاده از ChangeTracker.Clear() بسیار بهتر ( از نظر بهبود عملکرد) از detaching کردن همه ی Entity های track شده است.

🔹 معرفی روش جدید برای ذخیره مقادیر پیشفرض برای Column ها

🔸با استفاده از این روش میتوانید برای column های خود در Ef Core مقادیر پیشفرض تعریف کنید .همچنین Column مربوطه میتواند مقدار پیشتفرض دیتابیسی داشته باشد. در اینصورت اگر در هنگام insert در دیتابیس ، اگر مقدار column مربوطه مقدار پیشفرض Clr type آن نباشد. مقدار آن در دیتابیس Insert خواهد شد. در غیر اینصورت مقدار پیشفرض دیتابیس استفاده خواهد شد.

public class Blog
{
private bool? _isValid;

public bool IsValid
{
get => _isValid ?? false;
set => _isValid = value;
}
}
🔸 در برخی موارد استفاده از مقدار پیشفرض برخی type های Clr میتواند معانیه خاصی در اپلیکیشن داشته باشد. به عنوان مثال مقدار پیشفرض تایپ boolean مقدار false هست. گاهی اوقات مقدار false برای فیلدی در دیتابیس در اپلیکیشن معنای به خصوصی دارد در چنین شرایطی درج مقدار پیشفرض Clr ای برای این type ها دقت و حساسیت اپلیکیشن را زیر سوال میبرد.

برای حل این مشکل باید یک backing field کمک بگیریم. backing field باید نال پذیر باشد و در صورت نال بودن آن مقدار پیشفرض type را برای پراپریتی set کنیم. Ef core با watch کردن این پراپرتی متوجه میشود که مقدار ان مقدار پیشفرض clr type ان است و در نتیجه اگر برای فیلد مان مقدار پیشفرض دیتابیسی تنظیم کرده باشیم. Ef core از آن برای insert در دیتابیس استفاده میکند.

🔹ایجاد نام های مفرد هنگام reverse engineering کردن دیتابیس و Scaffold کردن DbContext

🔸تا پیش از این اگر دیتابیسی را مهندسی معکوس میکردید و زمانی که Ef Core از روی دیتابیس DbContext را scaffold میکرد برای تطابق اسامی جدول ها و Entity ها اسامی Entity ها نیز به صورت جمع تولید میشدند.
یعنی اگر در دیتابیس جدولی به نام people داشتید بعد از مهندسی معکوس کلاسی معادل با نام people تولید میشد. با افزودن این ویژگی کلاس تولید شده نامی مفرد خواهد داشت و person تولید خواهد شد.

🔹Savepoints

🔸افزودن پشتیبانی از savepoint به Ef Core با استفاده از این ویژگی، هنگامی که اجرای SaveChanges با شکست مواجع شود Ef Core ترانزکشن را به اخرین save point تعیین شده roll back خواهد کرد.
بدین صورت میتوانید یک save point ایجاد کنید.

context.Database.CreateSavepoint("MySavePoint"); 

🔸در نتیجه به جای اینکه ترانزکشن دوباره از ابتدا انجام شود. تلاش میشود که از save point تعییین شده ادامه پیدا کند. یک save point در داخل یک transaction در دیتابیس مانند یه marker عمل میکند و محلی رو تعیین میکند که اگر قستمی از transaction کنسل شده . بتوان ادامه transaction را از آنجا ادامه داد.
@fullStackDevs
2025/07/08 21:50:39
Back to Top
HTML Embed Code: