دیشب خیلی مفصل خواب پدربزرگم رو دیدم. خیلی زیاد. جوری که تا اخرین لحظه داشتم خوابش رو میدیدم، یعنی درست تا لحظهای که چشمام رو باز کنم.
از خواب که بیدار شدم چند دقیقه طول کشید تا یادم افتادم که خیلی وقته فوت کرده، فکر کنم حدود دو دقیقه طول کشید.
همین که یادم افتاد فوت کرده، یهو یه غم عجیب و جدیدی رو درونم تجربه کردم، خیلی غم زیادی بود، و خیلی جدید بود، جوری بود که از شدتش ترسیدم. انقدر جدید بود نمیدونستم باید با این غم چیکار کنم. شروع کردم گریه کردن و همزمان از این تجربهی بیمعنیای که تووش بودم غرق تعجب و شگفتی بودم.
و یهو اینو فهمیدم که اگر یادم نمیومد پدربزرگم فوت کرده، احتمالا امروز هم یه روز دیگه بود.
@forrhino
از خواب که بیدار شدم چند دقیقه طول کشید تا یادم افتادم که خیلی وقته فوت کرده، فکر کنم حدود دو دقیقه طول کشید.
همین که یادم افتاد فوت کرده، یهو یه غم عجیب و جدیدی رو درونم تجربه کردم، خیلی غم زیادی بود، و خیلی جدید بود، جوری بود که از شدتش ترسیدم. انقدر جدید بود نمیدونستم باید با این غم چیکار کنم. شروع کردم گریه کردن و همزمان از این تجربهی بیمعنیای که تووش بودم غرق تعجب و شگفتی بودم.
و یهو اینو فهمیدم که اگر یادم نمیومد پدربزرگم فوت کرده، احتمالا امروز هم یه روز دیگه بود.
@forrhino
اگر مرگ شبیه فیلمهای سینمایی باشد و خودت را بیینی که بیجان روی زمین افتادهای، اوضاع عجیب میشود. روحها همیشه لباسی را بر تن دارند که در آخرین روز حیات پوشیده بودند. ظاهری که قرار است همیشگی باشد.
فکر کردهاید که روحتان قرار است با چه لباسی به زندگی شبحوارش ادامه دهد؟ نکند مرگ درست در همان روزی رخ دهد که چند روز از شستن موهایت میگذرد و روی چانهات جوش سرخ تنومندی روییده و تیشرتی بر تن داری که مدتهاست عمرش را کرده و شایسته این است که به دستمال گردگیری تغییر کاربری دهد. نکند در روزی جسمت را ترک کنی که هنوز موفق نشدی چربی پهلوها را آب کنی و ریشت را بتراشی؟
هر روز صبح که برای بیرون رفتن از خانه آماده میشوید به این فکر کنید که آیندهی روحتان به تیپ امروزتان بستگی دارد؛ زیباییِ امروز میتواند تبدیل به جذابیتی ابدی شود.
@forrhino
فکر کردهاید که روحتان قرار است با چه لباسی به زندگی شبحوارش ادامه دهد؟ نکند مرگ درست در همان روزی رخ دهد که چند روز از شستن موهایت میگذرد و روی چانهات جوش سرخ تنومندی روییده و تیشرتی بر تن داری که مدتهاست عمرش را کرده و شایسته این است که به دستمال گردگیری تغییر کاربری دهد. نکند در روزی جسمت را ترک کنی که هنوز موفق نشدی چربی پهلوها را آب کنی و ریشت را بتراشی؟
هر روز صبح که برای بیرون رفتن از خانه آماده میشوید به این فکر کنید که آیندهی روحتان به تیپ امروزتان بستگی دارد؛ زیباییِ امروز میتواند تبدیل به جذابیتی ابدی شود.
@forrhino
به «درخت خفته» فکر کن.
چه خوب که چنین تعبیری به ذهنم رسید.
به همهی تصاویر کوچک و آنچه بر لوح جانت حک کردهاند فکر کن؛ به اینکه در ایمان معصومانهی کودکیات همیشه میدانستی و میپذیرفتی جهان دو رو دارد: خواب و بیداری، روشنایی و تاریکی، صدا و سکوت... حضور و غیاب؛ همهی چیزهایی که متضادشان میدانیم اما در نقطهای به هم میرسند و سرود یگانگی سرمیدهند؛
و این نقطه، در حالِ حاضر، همین قلب ماست.
@forrhino
چه خوب که چنین تعبیری به ذهنم رسید.
به همهی تصاویر کوچک و آنچه بر لوح جانت حک کردهاند فکر کن؛ به اینکه در ایمان معصومانهی کودکیات همیشه میدانستی و میپذیرفتی جهان دو رو دارد: خواب و بیداری، روشنایی و تاریکی، صدا و سکوت... حضور و غیاب؛ همهی چیزهایی که متضادشان میدانیم اما در نقطهای به هم میرسند و سرود یگانگی سرمیدهند؛
و این نقطه، در حالِ حاضر، همین قلب ماست.
@forrhino
اگه گندهگوزی ایرانی رو میشد روی نقشه نشون داد دقیقا این شکلی میشد!
میلیاردها دلار سرمایهگذاری، خون ریختن و خون دادن به تعدادی که برای ایجاد حمام خون کافی باشه، بعلاوه به لجن کشیدن اسم و وجهه ائمه شیعه، تا اینکه حتی جرئت نکنند از آسمان جایی که سودای سلطه بر اون رو داشتند عبور کنند.
اشتباه مهلک اینه که این داستان رو اشتباه استراتژیک نامگذاری کنند. این اشتباه نیست، این حاصل پوچگرایی مذهبیه. ویروسی که باعث میشه تمام مفاهیم عقلانی مثل فایده ضرر، خیر شر، شکست پیروزی، در اون بیمعنا بشن. اما اشتباه مهلکتر اینه که چون آخوند در مقام اشغالگری ایران، دست به این کثافت پوچ زد، نتیجه گرفت که این پوچگرایی مذهبی هیچ ربطی به بقیه ایرانیها نداره. نباید یادمون بره ایرانی لائیک هم باورش شده بود که عمق استراتژیکی در کاره و خبراییه و پوستش از زیر لباس و یواشکی برای احیای دوباره ساسانیان گوسبامپ شده بود. آخوند به گورش منتقل خواهد شد بالاخره، ولی با این ایرانیها کار زیاد داریم.
@forrhino
میلیاردها دلار سرمایهگذاری، خون ریختن و خون دادن به تعدادی که برای ایجاد حمام خون کافی باشه، بعلاوه به لجن کشیدن اسم و وجهه ائمه شیعه، تا اینکه حتی جرئت نکنند از آسمان جایی که سودای سلطه بر اون رو داشتند عبور کنند.
اشتباه مهلک اینه که این داستان رو اشتباه استراتژیک نامگذاری کنند. این اشتباه نیست، این حاصل پوچگرایی مذهبیه. ویروسی که باعث میشه تمام مفاهیم عقلانی مثل فایده ضرر، خیر شر، شکست پیروزی، در اون بیمعنا بشن. اما اشتباه مهلکتر اینه که چون آخوند در مقام اشغالگری ایران، دست به این کثافت پوچ زد، نتیجه گرفت که این پوچگرایی مذهبی هیچ ربطی به بقیه ایرانیها نداره. نباید یادمون بره ایرانی لائیک هم باورش شده بود که عمق استراتژیکی در کاره و خبراییه و پوستش از زیر لباس و یواشکی برای احیای دوباره ساسانیان گوسبامپ شده بود. آخوند به گورش منتقل خواهد شد بالاخره، ولی با این ایرانیها کار زیاد داریم.
@forrhino
تماشای کنفرانس الجی در نمایشگاه CES تقریبا غیرقابل تحمل بود. شرکتها اشتباه میکنند که سعی دارند در معرفی محصول از الگوی اپل پیروی کنند (چون کیفیت ارائه اپل صرفا متکی به تیم مارکتینگش نیست. بلکه متکی به فرهنگ حاکم بر این شرکت هم است، که در شرکتهای دیگه، نیست). اما حتی همین اشتباه رو به بدترین شکل جلو میبرند. نه تنها سخنرانی مملو از کلمات کلی و وعدههای مبهم و ادعاهای اغراقآمیزه، بلکه ارائهکننده کرهای هم کلمات انگلیسی رو به شکلی تلفظ میکنه که عجیبه حضار نمیخندند (نباید بخندند، چون بیادبیه. و علاوه بر اینکه شخصا بیادبیه، اگه بخندند به کنفرانس بعدی دعوت نمیشن. اما باز هم عجیبه که میتونند نخندند). و این مورد آخر یه واقعیتی رو درباره فرهنگ ما آسیاییها لو میده. تو این قاره رییس بودن خیلی مهمه. رییس بودن آرزوئه. یکجور سعادته. یکجور به کمال رسیدنه. وقتی کسی رئیسه، دیگه به سختی باور میکنه که کامل نیست. رییس خیلی جدی فکر میکنه که خیلی کارهای دیگه غیر از مدیریت هم از پسش برمیاد. بنابراین اصرار داره که خودش ارائه بده، خودش بره روی سن، و خودش جلوی دوربین باشه. حتی اگه مثل یه دلقک حرف بزنه، یا اصلا نتونه حرف بزنه.
یک واژه داریم در انگلیسی (که در اصل سوئدیه)
Ombudsman
که یعنی نماینده یا واسطه. در گذشته عنوان کسی بود که حکومت بش این وظیفه رو میسپرد که ببینه مردم چه شکایاتی از حکومت دارند. اگه کسی حرفی حدیثی غری داشت، میرفت به این بابا میگفت. نه مستقیما به مسئولان حکومتی. بعدها مفهومش گسترش پیدا کرد و غربیها وارد فضای تجاری هم کردند. به این معنی که باید یکی رو داشته باشیم که حرف ما رو به مشتریمون بزنه، و حرف مشتریمون رو به ما. و این باید فردی باشه که حرف جفتمون رو بفهمه، از وضعیت صنعت سر دربیاره، خودش مصرفکننده محصولمون باشه، قدرت بیانش خوب باشه، و اگه قیافهش هم خوب بود که چه بهتر. الان در اپل، کریگ فدریگی داره تا حدی این نقش رو بازی میکنه. بدون اینکه رئیس باشه بیشتر از رئیس میبینیمش. ولی این تو کت آسیاییها نمیره. با اینکه ابتدا این امپراتوری چین بود که رسما چنین شغلی رو برای عدهای تعریف کرده بود. ما چنان با این مفهوم بیگانهایم امروز، که حتی معادل فارسی براش نداریم! چون لازم نبوده واژهای براش بسازیم.
چون اصلا قبول نداشتیم که کسی که زیر دست رئیسه، بیشتر از رئیس دیده بشه.
@forrhino
یک واژه داریم در انگلیسی (که در اصل سوئدیه)
Ombudsman
که یعنی نماینده یا واسطه. در گذشته عنوان کسی بود که حکومت بش این وظیفه رو میسپرد که ببینه مردم چه شکایاتی از حکومت دارند. اگه کسی حرفی حدیثی غری داشت، میرفت به این بابا میگفت. نه مستقیما به مسئولان حکومتی. بعدها مفهومش گسترش پیدا کرد و غربیها وارد فضای تجاری هم کردند. به این معنی که باید یکی رو داشته باشیم که حرف ما رو به مشتریمون بزنه، و حرف مشتریمون رو به ما. و این باید فردی باشه که حرف جفتمون رو بفهمه، از وضعیت صنعت سر دربیاره، خودش مصرفکننده محصولمون باشه، قدرت بیانش خوب باشه، و اگه قیافهش هم خوب بود که چه بهتر. الان در اپل، کریگ فدریگی داره تا حدی این نقش رو بازی میکنه. بدون اینکه رئیس باشه بیشتر از رئیس میبینیمش. ولی این تو کت آسیاییها نمیره. با اینکه ابتدا این امپراتوری چین بود که رسما چنین شغلی رو برای عدهای تعریف کرده بود. ما چنان با این مفهوم بیگانهایم امروز، که حتی معادل فارسی براش نداریم! چون لازم نبوده واژهای براش بسازیم.
چون اصلا قبول نداشتیم که کسی که زیر دست رئیسه، بیشتر از رئیس دیده بشه.
@forrhino