Telegram Web
Forwarded from عصر ایران (ALI)
هنوز ساعت به هشت صبح نرسیده بود که وسط شیرینی‌فروشی بودم. می‌خواستم ......

✍️ احسان محمدی

🔹هنوز ساعت به هشت صبح نرسیده بود که وسط شیرینی‌فروشی بودم. می‌خواستم ......
👇👇👇
asriran.com/004bht

@MyAsriran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
😀 شیر مادر و نان پدر حلالت!

😎 #کتروا به عنوان «تامین‌کننده جامع مصالح ساختمانی» هیچ مسئولیتی در مورد کیفیت این مصالح و نحوه تخریب ساختمان‌ها نمی‌پذیرید!

#یک_ساختمان_یک_برند

لینک عضویت در کانال👇
🏡 @Ketrowanews
Forwarded from عصر ایران (ALI)
قصه‌های نان و نمک(۳۴)/ تصادف دو زن در 137 ثانیه!

احسان محمدی

🔹 پشت چراغ قرمز ایستاده‌ام، راننده بغل دستی‌ام دارد سیب گاز می‌زند و همزمان گوشی‌اش را.....
👇👇👇
asriran.com/004boW

@MyAsriran
Forwarded from عصر ایران (ALI)
قصه‌های نان و نمک(35)/ توپ طلای «دمبله» در خشکشویی تهران!

✍️ احسان محمدی

🔹بخار خشکشویی توی هوا شناور است. زن و مردی که نزدیک به 60 سال دارند آنجا با هم کار می‌کنند. مرد فوتبالی است. همیشه یک چشمش به ....
👇👇👇
asriran.com/004buQ

@MyAsriran
Forwarded from هم‌میهن
تصاویری زیبا از شادی مشترک اهورا صفارزاده و همسرش که باشگاه ملوان پس از گلزنی او در بازی روز گذشته ملوان- خیبر منتشر کرد

@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from ALI
قصه‌های نان و نمک(۳۷)/ وقتی جهان از آبدارخانه آغاز می‌شود

✍️ احسان محمدی

🔹 یک روز کمی شیرینی خانگی، یک روز چند شاخه گل، یک روز عود، یک روز آش دست‌پخت خودش ...
👇👇👇
asriran.com/004c5d

@MyAsriran
Forwarded from ALI
قصه‌های نان و نمک(۳۹)/رشته تحصیلی: دامپیوتر!

احسان محمدی

🔹اواخر دهه هفتاد که دانشجو شدم رشته کامپیوتر خیلی روی بورس بود.  بچه‌های این رشته جوری از کامپیوتر حرف می‌زدند که...
👇👇👇
asriran.com/004cK1

@MyAsriran
Forwarded from عصر ایران (ALI)
قصه‌های نان و نمک(39)/ چراغ قرمزی که نمی‌خواستم سبز شود

✍️ احسان محمدی

🔹 طبقه دوم ورزشگاه آزادی جا برای نشستن نبود، ایستاده بودم برای دیدن...
👇👇👇
asriran.com/004cQV

@MyAsriran
◾️خوشا به حالت استاد شجریان!

احسان محمدی

1⃣ ما سوگوار خودمان هستیم،  #استاد_شجریان را بهانه کرده‌ایم برای بغض کردن، برای دریغا دریغ. احساس تنهایی می‌کنیم از رفتن کسی که همیشه انگار مطمئن بودیم در هر بزنگاهی کنارمان می‌ایستد. دوشادوشمان و حالا مثل خانه‌ای قدیمی شده‌ایم که دیوارش ریخته و باد می‌آید و توی دلش چنگ می‌زند.

2⃣ #سروش_صحت در فیلم #جهان_با_من_برقص داستان مردی را روایت می‌کند که برای سالم زیستن از دود و دم تهران فرار می‌کند و به جای دنجی در شمال پناه می‌برد. شیر گاو می‌خورد و دم‌نوش گیاهان و... اما به سرطان مبتلا می‌شود و طنز تلخ ماجرا این است که دوستش حمید که کارخانه سوسیس و کالباس دارد و صبحانه کله‌پاچه می‌زند آنقدر سالم است که زن جوان گرفته، برنامه دارد بچه‌دار شود و حتی به کانادا برود!

#محمدرضا_شجریان کوه‌نوردی می‌کرد، عاشق طبیعت و گل و گیاه بود، از محصولات باغ و باغچه‌اش می‌خورد و حتی به گمانم گندم کاشته بود و از آرد آن نان می‌پخت و... اما سرانجام گرفتار سرطان شد. شوخی تلخ روزگار است. دنیای عجیبی است، تاریخ پر از آن‌هاست که خون خلق می‌خوردند و هیچ‌شان نشد!

3⃣ من هم دلتنگ استاد شجریان هستم اما کاش هر کدام از ما یک هزارم آنچه او زیست را زندگی کنیم.

فخر موسیقی شد، خوشنویسی کرد، آشپز ممتازی شد، ساز ساخت، نجاری کرد، برای مردم خوشنام‌تر از هر سیاستمردی شد، در همه جای جهان احترام دید، ۸۰ سال در اوج بود، فرزندانی پرورش داد که مایه مباهاتند، صدای مردمش شد، عکسش را بر در و دیوار زدند، با ربنایش افطار کردند و...

حالا که بعد از رنج بیماری کتاب زندگی‌اش را بست و رفت میلیون‌ها ایرانی چنان غمگین‌اند که انگار یکی از اعضای خانواده‌شان را از دست داده‌اند. مگر چند نفر در این کشور تا این اندازه خوش‌بخت زیسته‌اند و عاقبت به‌خیر شده‌اند؟

تنها حسرتم برای او این #وداع_غریبانه است. اینکه سزاوار بدرقه‌ای باشکوه‌تر از این بغض‌های خاموش ما در شبکه‌های اجتماعی است.

4⃣ حرف آخر اینکه مُرده آن است که نامش به نکویی نبرند، مُرده آن است که پشت‌ هنرمندان وطن‌دوستی چون تو را خالی کرد، اجازه کنسرت نداد و گمان کرد می‌تواند نامت را از یاد مردم ببرد وگرنه محمدرضا شجریان تا آخرین روز دنیا که حتی یک نفر فارسی بداند، زنده است.

5⃣ بعضی‌ها را خدا بغل کرده است، مهرشان به دل مردم چنان نشسته که با هیچ دستور و اخم و تَخمی قابل پاک کردن نیست، شجریان یکی از آنهاست.

خوشا به حالت آقای شجریان که محترم زیستی و در قلب مردم این سرزمین تا همیشه زنده‌ای و خوشا به سعادت ما که در روزگار تو زیستیم و از صدایت لذت بردیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
👮‍♂️ پلیس آلمان و تاسیس واحدهای «مقابله با نفرت‌پراکنی اینترنتی»

✍️ احسان محمدی

پاول دوروف مالک تلگرام در یادداشتی نوشت: «من دارم ۴۱ ساله می‌شوم اما حس و حال جشن گرفتن ندارم. نسل ما دارد زمانش را برای نجات اینترنت آزادی که پدرانمان برای ما ساختند از دست می‌دهد. کشورهایی که روزگاری مظهر آزادی به شمار می‌رفتند، اکنون در حال اجرای سیاست‌هایی تیره و هراس‌انگیزند ...»

در این مورد چند نکته را با خبرنگار روزنامه جوان عنوان کردم:

⚠️ پلیس آلمان از ۱۰ سال پیش واحد‌هایی تحت عنوان مقابله با «نفرت‌پراکنی آنلاین» (online hate units) تشکیل داد. ابتدا هدف از این کار «مراقبت از مهاجران مقابل راست‌گرایان» عنوان شد، اما امروز کار به پیگرد ترول‌های اینترنتی، توهین‌ها و نگاه‌های منتقدانه کشیده شده است. یک دادستان برجسته این کشور در پاسخ به اعتراضات فعالان حقوق بشر گفت، ما از «گفت‌و‌گو و دموکراسی» محافظت و جریمه‌های مالی سنگین وضع می‌کنیم، حتی ضبط تلفن همراه را برای کنترل این رفتار‌ها انجام خواهیم داد.

⚠️ آنچه امروز به عنوان «نظارت» و «کنترل» در فضای دیجیتال می‌بینیم، صرفاً عملکرد دولت‌های اقتدارگرا نیست، بلکه محصول تغییر پارادایم جهانی است. شبکه‌های اجتماعی پدیده‌ای نوظهور هستند که کمتر از ۲۰سال است در اختیار مردم قرار گرفته‌اند. نه فقط شهروندان، بلکه خود دولت‌ها و سیاستگذاران با محیطی جدید و ناشناخته روبه‌رو شده‌اند و در حال آزمون و خطا هستند. همین موضوع باعث شده است همه کشور‌ها نظارت، کنترل و حتی سانسور داشته باشند، اما شکل و ظاهر نظارت‌ها و کنترل‌ها با یکدیگر متفاوت شود.

⚠️ برخی آمار از وجود نزدیک به ۷۰۰ هزار دوربین در لندن خبر می‌دهد که شگفت‌انگیز است، در واقع شهروندان وقتی از خانه خارج می‌شوند تا بازگردند، تحت نظارت صد‌ها دوربین هستند. این دوربین‌ها صرفاً برای حفظ امنیت نیستند، بخش زیادی برای محافظت از نهاد‌های حکومتی نصب شده‌اند. بخشی از این نظارت مربوط به مدیریت شهری و بخشی دیگر به حکمرانی ملی مربوط است.

⚠️ ابزار‌های نظارتی مدرن فقط محدود به سرکوب آشکار نیستند بلکه به شکلی زیرپوستی و همه‌جانبه وارد زندگی روزمره شده‌اند. دوربین‌های شهری، پایش کلیدواژه‌ها در مکالمات و الگوریتم‌هایی که رفتار جمعی را تحلیل می‌کنند، همه جزئی از شبکه‌ای گسترده‌اند که فضای عمومی را به سامانه‌ای برای شناسایی و واکنش سریع تبدیل کرده است، همان چیزی که دوروف آن را ابزار نهایی کنترل می‌نامد.

⚠️ شاید اولین باری که رصد شهروندان به اسم «مبارزه با تروریسم و مراقبت» همگانی شد، بعد از ۱۱ سپتامبر بود که اعلام شد ایالات‌متحده فهرستی از واژه‌های حساس را تعریف کرده است که اگر در مکالمات افراد شنیده می‌شد، آن فرد به سرعت در معرض شناسایی و پیگیری قرار می‌گرفت.
این نوع رصد و پایش، مختص حکومت‌های بسته یا اقتدارگرا نیست. امروز در اغلب کشور‌های جهان، چه توسعه‌یافته و چه در حال توسعه، نهاد‌های امنیتی با ابزار‌های متنوع، فعالیت شهروندان در فضای دیجیتال را زیر نظر دارند.

⚠️ کشوری که با مسدود کردن سرویس‌هایی مانند گوگل، اینترانت ملی خود را راه‌اندازی کرده است، شبکه‌ای بسته که هم نیاز‌های داخلی را تأمین می‌کند و هم امکان کنترل کامل‌تری در اختیار دولت می‌گذارد. این تصمیم در نگاه حاکمیت چین، نه صرفاً سرکوب، بلکه شکلی از مراقبت از شهروندان تلقی می‌شود.

⚠️در ایالات متحده امریکا وقتی به کنگره حمله شد صد‌ها نفر را با رصد فضای مجازی دستگیر و محاکمه کردند، در فرانسه علیه مؤسس تلگرام رسماً شکایت شد که در اعتراضات خیابانی مهاجران نقش داشته، در بریتانیا این موضوع با دستگیری افرادی که متهم به تولید یا بازنشر پیام‌های توهین‌آمیز یا آزاردهنده بودند، پیگیری شد و در اتحادیه اروپا موضوع کنترل چت (chat control) درباره الزام پلتفرم‌ها برای اسکن محتوای پیام‌ها (برای کشف سوءاستفاده جنسی از کودکان) داغ است که البته همه می‌دانند فقط هدف آن نگرانی برای کودکان نیست و در کنارش رصد گسترده شکل می‌گیرد.
🖋️ @ehsanmohammadi95
رندی در جایگاه سوخت: اُکتان بریزم؟

✍️ احسان محمدی

در اتوبان قزوین-تهران برای بنزین زدن وارد جایگاه شدم. معمولاً از کارگرها خواهش می‌کنم بنزین بزنند تا به این بهانه انعام کوچکی بدهم.

سه پسر جوان کنار هم ایستاده‌ بودند و با هم شوخی می‌کردند، یکی از آنها شروع کرد به بنزین زدن. دوستش به او مکمل اکتان داد، از آینه دیدم. گفتم لطفاً مکمل نریزید!

گوش نکرد و مکمل را ریخت توی باک. دوباره گفتم این کار را نکند. ادامه داد.

- ماشینت نیاز داره! واسه موتور خوبه!

پیاده شدم و اعتراض ‌کردم که حق ندارد بدون اجازه من و وقتی دارم مخالفت می‌کنم مکمل بریزد توی ماشین. انگار نمی‌شنید. رفتم سراغ مسئول جایگاه و گفتم به چه حقی کارگرش این کار را کرده؟

معلوم‌ بود که اولین بارش نیست. درمانده نگاهی به پسرها انداخت، تا من رفته‌ بودم دفتر، یک مکمل پر دستش گرفته بود و نشان داد:

- شوخی کردم! نریخته بودم!

احساس می‌کردم مثل یک احمق بازیچه چند بچه‌ی رند شده‌ام که می‌دانند کارشان خلاف است. صاحب جایگاه و مسئول آمدند که ماجرا را جمع کنند. همه می‌دانستیم چه شده.

این یک روش کثیف در جایگاه‌های پمپ بنزین است، تا چشم به هم بزنی بدون اجازه مکمل را می‌ریزند توی باک و پول‌ کلانی می‌گیرند به خصوص اگر‌ راننده زن باشد، ماشین خارجی یا حتی مردی که حدس بزنند ممکن است خیلی چانه نزند و‌ توی رودربایستی پول را بدهد.

از این رندی‌ها بدم می‌آید. محکم ایستادم و گفتم موضوعم پول نیست، زرنگ‌بازی است. پسر سرش را انداخته بود پایین، نگران شدم ادامه بدهم صاحب جایگاه که آشکارا کفری شده برایش دردسر درست کند. کارت کشیدم، پول بنزین و انعام دادم و به پسر گفتم:

- وظیفه من بود برای زحمتی که کشیدی و بنزین زدی پول بدم ولی حق نداری و نداشتی بدون اجاز‌ه چیزی توی ماشین کسی بریزی!

سکوت می‌کند ولی معلوم است خودش و دوست‌هایش از کار من بدشان آمده. می‌دانم اهمیتی ندارد و باز همین کار را با کسان دیگری می‌کنند. سوار شدم و باقی مسیر هر چه صدای موزیک را بلند می‌کردم تا به این موضوع فکر نکنم، تلخی این چند دقیقه محو نمی‌شد.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from عصر ایران (ALI)
قصه‌های نان و نمک (44)/ مرغ همسایه در آلمان، ایران و چین!

احسان محمدی

🔹یکی از علایقم «روانشناسی تکاملی» است، اینکه دنبال کنم رفتار انسان امروزی تا چه اندازه تحت تأثیر تجربیات اجداد اولیه ما شکل گرفته یا آدم‌ها در چهارگوشه جهان چه نقاط اشتراکی دارند؟
-برای همین ویدیوها و حتی طنزهای ساخته شده در ...
👇👇👇
asriran.com/004d0w

@MyAsriran
⁨ ⁨ ⁨ ⁨ ⁨ ⁨ ⁨ ⁨ ⁨ ⁨ ⁨ ریاض. عربستان سعودی🇸🇦

✍️ احسان محمدی

چندسال است این جمله را تکرار می‌کنم: «نفت؟ گاز؟ معدن؟ نه! ما هیچ‌چیزی مهمتر از کودکان برای آینده #ایران نداریم. همه‌ی بچه‌ها در مدارس فوتبال، بازیکن نمی‌شوند اما شهروند می‌شوند و آینده بهتر ایران به حال خوب آنها بستگی دارد. مراقبت از کودکان در فوتبال مهمتر از هر‌ جام و افتخاری است.»

خوشحالم اقدامات فدراسیون فوتبال ایران طی سه سال گذشته در حوزه مراقبت از کودکان، به‌ ویژه آموزش بیش از ۷ هزار بازیکن، مربی و خانواده در شهرهای مختلف، معرفی افسران مراقبت از کودکان در باشگاه‌های لیگ برتر، برگزاری کارگاه آموزشی برای مربیان A آسیا و ... مورد توجه قرار گرفت.

امسال کنفرانس بنیاد رؤیای آسیا (AFC Dream Asia Foundation) با محوریت «مراقبت از کودکان» در شهر ریاض عربستان سعودی برگزار شد.

همراه مدیران ارشد فیفا، یوفا، کنفدراسیون فوتبال آفریقا، چهره‌هایی از دانشگاه کلمبیا و سازمان ملل متحد در پنل‌ها و نشست‌هایی مشارکت کردیم.

🙏 برخورد گرم رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا شیخ سلمان بن ابراهیم و میزبانی درجه یک عربستان‌ آموزنده بود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🐃 نبرد تاپاله گاو!

🌏 جهان جای عجیبی است، بیش از چیزی که فکر می‌کنیم! این ویدیو را خوب نگاه کنید:

↙️ به شوق و سرخوشی و لذتی که می‌برند، از پیرهای مو سفید کرده تا نوجوان‌های نوبالغ و جوان‌های خوش اندام!

↙️ به بوی شناور در هوا!

↙️ به کودکان خردسالی که در آغوش بزرگترها دوست دارند زودتر بزرگ شوند و به این جشن بپیوندند!

↙️ به برنامه‌ریزی، به هماهنگی، به گرامیداشت تاپاله و گاو!

↙️ به پروتکل‌های بهداشتی، به نظافت، به میکروب، به ویروس!

↙️ به اینکه چه فرایندی در مغز آدم ممکن است شکل بگیرد که باور کند «خدایش در میان تاپاله به دنیا آمده!»

↙️ به اینکه اگر کسی برود جلو و بگوید این کار حماقت است چه بلایی ممکن است سرش بیاید؟

↙️ به قصه‌ها، شعرها، باورها و اعتقادی که سالها پشت این غلتیدن در تاپاله است ...
به ...

🌏 جهان جای عجیبی است، خیلی بیشتر از چیزی که فکر می‌کنیم یا حتی بتوانیم فکر کنیم!
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from عصر ایران (ALI)
قصه‌های نان و نمک(49)/ یک عکس ساده که نجاتت می‌دهد!

✍️ احسان محمدی

🔹 برای سخنرانی و برگزاری یک کارگاه در مشهد...
👇👇👇
asriran.com/004e25

@MyAsriran
🥗 ظرف غذای محمود احمدی‌نژاد!

✍️ احسان محمدی

بوی قورمه سبزی همه طبقه را پر کرده. سر ظهر است و یکی از همکارها دارد توی آشپزخانه غذا گرم می‌کند. رستوران هست اما بعضی از کارکنان ترجیح می‌دهند با خودشان غذا بیاورند، کسانی برای صرفه‌جویی این کار را می‌کنند و عده‌ای هم معتقدند «هیچی غذای خونه نمیشه!»

مغزم می‌رود سراغ احمدی‌نژاد. شنیده بودم که غذای ریاست جمهوری را نمی‌خورد و معمولاً از خانه غذا می‌آورد. دست‌پخت همسرش. آن موقع بعضی اطرافیانش این را نمادی از ساده‌زیستی عنوان می‌کردند، اینکه تا چه اندازه به فکر صرفه‌جویی و بیت‌المال است.

کاری به منوی غذایی خلق خدا ندارم اما در همه دوره‌ها معتقد بودم و هستم که این کارها اگر نمایشی است هیچ فضیلتی ندارد، اتفاقاً برعکس، یک مدیر آن هم در حد رئیس جمهوری باید غذای خوب بخورد، خوب استراحت کند و حتی تفریحات خوبی داشته باشد تا بتواند بهتر کار کند. بدن انسان و به صورت ویژه «مغز» نیازمند مراقبت است، اینکه به اسم ساده‌زیستی عذابش بدهیم چه سودی برای خلق خدا دارد؟

می‌خواهد محمود احمدی‌نژاد باشد یا حسن روحانی و باقر قالیباف، مهمترین وظیفه مقامات، تقلا برای بهبود زندگی مردم است، اینکه روی حصیر بنشینند، نان خشک بخورند و سوار ماشین زهوار در رفته بشوند و ممکلت را به فنا بدهند از نظر بیشتر مردم، فقرنمایی و ریاکاری است. بنز سوار شوید، خاویار بخورید و گلف بازی کنید اما زندگی و و معیشت مردم را بهتر بکنید. همین!

(قصه‌های نان و‌ نمک/ عصرایران)
🖋️ @ehsanmohammadi95
2025/10/31 03:16:24
Back to Top
HTML Embed Code: