Telegram Web
🔺روابط امنیتی هند_اسرائیل پیش از سال ۲۰۰۰

@eftekharmanesh1
🔺 صادر کنندگان عمده ی تسلیحات به هند و قرار گیری اسرائیل در رده ی سوم

@eftekharmanesh1
🔺 بخشی از تسلیحات اسرائیلی صادر شده به هند

@eftekharmanesh1
مقدمه ای بر ژئواکونومیک

🔺پس از خاتمه ی جنگ سرد و در دهه ی 90 قدرت نرم مقدم بر قدرت سخت مورد توجه بازیگران بین المللی قرار گرفت. طی همین سال ها Edward Luttwak محقق اصالتا رومانیایی مفهوم ژئواکونومی را با مقاله ی From Geopolitics to Geoeconomics مجددا در محافل آکادمیک باب کرد. حوزه ی مفهومی ژئواکونومی ذیل ژئوپلتیک قرار میگیرد و با در هم تنیده با 2 عنصر (قدرت و جغرافیا) از 3 اساسی ژئوپلتیک یعنی سیاست، قدرت و جغرافیا است.

🔺تعریف واحد و مرجعی از ژئوپلتیک وجود ندارد اما به نظر نگارنده تعریفی که Robert Blackwill و Jennifer Harris در کتاب خود War by Other Means: Geoeconomics and Statecraft این تعریف ژئواکونومی را " به استفاده از ابزارهای اقتصادی برای تحصیل یا حفظ منافع ملی، برای حصول نتایج مفید ژئوپلتیکی و اثر اقدامات اقتصادی دیگر ملل بر اهداف ژئوپلتیکی یک کشور" بیان میکند.

@eftekharmanesh1
🔺در ادامه نیز ابزار های ژئواکونومیک را به هفت قسم تقسیم میکنند که عبارت است از : 1- سیاست های تجاری 2- سیاست های سرمایه گذاری 3- تحریم های مالی-اقتصادی 4- سیاست های پولی- ملی 5- حوزه ی سایبری 6- سیاست های ملی ناظر بر کالا و انرژی 7- کمک های اقتصادی.

🔺در هزاره ی جدید سه کشور آمریکا، چین و روسیه مداوما از ابزارهای ژئواکونومیک فوق الذکر علیه رقبای خود استفاده نموده اند. ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ که گام در راستای به ابرقدرت مبدل گشتن گذاشته است سبب احساس تهدید ایالات متحده آمریکا گشته و مساعی چین برای زیرسوال بردن و حتی کنار گذاشتن هژمونی ایالات متحده بیشتر در حوزه ی ژئواکونومیک صورت گرفته که سبب رونق گیری مطالعه ی این حوزه و استفاده از ابزار های آن شده است.

@eftekharmanesh1
🔺بخشی از کتاب War by Other Means: Geoeconomics and Statecraft نوشته ی Robert Blackwill و Jennifer Harris حول مفهوم ژئواکونومیک، تاریخچه ی استفاده از این ابزار، انواع ابزارهای ژئواکونومیکی و کارکردهای آنان

@eftekharmanesh1

shorturl.at/npGW7
🔺اینفوگرافی پیشینه روابط عربستان سعودی و جمهوری خلق چین/ منبع

@eftekharmanesh1
گروه #I2U2
#قسمت_اول

🔺ایالات متحده در پی تغییر مرکز توجه سیاست خارجه ی خود به منطقه ی شرق آسیا و بطور دقیقتر منطقه ی Indo_Pacific و تغییر نوع حضورش در منطقه ی غرب آسیا، بدنبال حفظ تفوق و پر کردن خلاءهای حاصله از این تغییر می باشد.

🔺از سوی دیگر خاورمیانه بدلیل آنکه شریان عبور انرژی به سوی شرق می باشد نقشی حیاتی در امنیت انرژی چین و متعاقبا توسعه اقتصادی این کشور دارد و ابزاری مناسب برای مهار چین از سوی ایالات متحده به شمار می رود که از این سو حفظ تفوق بر منطقه ی غرب آسیا برای ایالات متحده اهمیت مضاعفی می یابد.

@eftekharmanesh1
🔺یکی از ابتکارات ایالات متحده در پی تحقق این امر؛ تعمیق و افزایش گستره ی همکاری، ایجاد ائتلاف ها و چارچوب های تسهیل همکاری میان شرکا و متحدین منطقه ای خود می باشد. ذیل این رویکرد و بنابر ابتکار یا مساعی دول وقت ایالات متحده ائتلافاتی پیمان آبراهام منعقد شدند. نمونه این ائتلاف سازی ها و تشدید همکاری میان دول نزدیک به ایالات متحده را پیش تر منطقه ی Indo-Pacific انجام شده‌اند.

🔺گروه I2U2 که توسط جک سالیوان مشاور امنیت ملی دولت جو بایدن نمونه خاورمیانه ای گروه QUAD عنوان شده است نیز با توجه به ساختار، اهداف و اساسنامه اش احتمال میرود که کارکرد مشابه ای داشته باشد. تفاوت اصلی گروه QUAD و I2U2 مبدا تعریف شده شان است. گروه کواد از همان ابتدا با عنوان چارچوب همکاری هاس امنیتی چهارجانبه تکوین یافت و بعدها عمده فعالیت هایش معطوف به حوزه های اقتصادی_فنی شد و گروه I2U2 به عنوان چارچوبی برای همکاری های اقتصادی_فنی پا به عرصه گذاشته است.

🔺حال برای پاسخ به پرسش اساسی مسئله که مبنی این است که چگونه گروه I2U2 کارکرد ژئواکونومیک نسبتا مشابهی با گروه کواد دارد باید در ابتدا کارکرها و اهداف ژئواکونومیک گروه کواد را بررسی کرده و سپس با اهداف و کارکردهای احتمالی گروه I2U2 مورد مقایسه و تطبیق قرارشان داد. در قسمت بعد این پرونده به معرفی گروه QUAD و استراتژی Indo_Pacific ایالات متحده خواهیم پرداخت و نهایتا دو گروه را تحت بررسی تطبیقی قرار خواهیم داد.

@eftekharmanesh1
🔺#اینفوگرافی روابط اقتصادی سیاسی چین با برخی دول منطقه ی خاورمیانه

@eftekharmanesh1
تاریخ روابط #چین_خاورمیانه

#قسمت_اول

منابع در قسمت آخر ذکر خواهند شد.
تاریخ روابط #چین_خاورمیانه

#قسمت_اول

🔺در تعریف سنتی چینی ها از منطقه ی خاورمیانه، این منطقه صرفا شامل ایران و افغانستان میشود که این تعریف تا دهه ی 70 میلادی قرن پیشین همچنان پابرجا بود. در دوره ی داریوش اول (521 ق.م) اولین تماس ها میان دول خاورمیانه ای و چین برقرار شد و باب تجارت دریایی میان چین و منطقه ی خاورمیانه گشوده شد. تا دوران اشکانیان نحوه ی تجارت ایران و چین از مجرای بحر بود اما در دوره ی اشکانیان و به علت نوع قدرت این سلسله، تجارت میان طرفین از مجرای بری ادامه یافت. 

🔺مناسبات سیاسی رسمی ایران و چین از بدو ورود کن یینگ به عنوان نماینده ی حکومت QIN  به ایران کلید خورده و با تسلط ایران بر راه تجاری ابریشم که مجرای ارتباطی چین و غرب (بطور اخص روم) بود این روابط تصاعد یافت. پس از حمله مسلمانان به ایران و نابودی پادشاهی ساسانی توسط آنها، پیروز سوم فرزند یزدگرد سوم به چین گریخته و به وسیله سپاهی که امپراتور گائوزونگ در اختیارش گذاشت بخشی از خاک شرق ایران را آزاد نموده و مبادرت به ایجاد حکومتی به نام زرنگ در این منطقه نمود که تا سال 674 میلادی نیز تداوم یافت .

🔺 عثمان بن عفان سومین خلیفه از خلفای رابعه ی صدر اسلام به دربار امپراتوری Tang در هر Cang’an نماینده ای فرستاد که موجب برقراری اولین تماس سیاسی میان مسلمین و چینی ها شد. در سال 715 میلادی خلیفه ی اموی، Ikhshid حاکم دره ی فراغنه را خلع کرد که متعاقبش چینی ها (امپراتوری Tang) سپاهی به این منطقه عازم نمودند. حاصل این نزاع شکست سپاهیان اموی و تاج بحشی دوباره به حاکم خلع شده از سوی چینی ها بود.

🔺از این دوره تا سال 751 میلادی نزاع های پراکنده ای میان مسلمین (امویان و بعدها عباسیان) در این منطقه جریان داشت که نهایتا در سال 751 سپاهیان عباسی در نبرد طراز چینی ها را شکست داده و به عقب راندند. طی همین قرن عباسیان با چینی ها همسایه شده و مرز میانشان رود Talas واقع در حوالی قزاقستان و قرقیزستان شد.  از دوره ی تسلط مغول ها و بعدها تسلط قدرت های استعماری بر خاور دور و میانه  روابط طرفین دچار رکود گشت که تا نیمه ی قرن 20م که سپر سیاسی دو منطقه در اثر جنگ جهانی اول دچار تحول گشت، این رکود ادامه یافت.

🔺 در سال 1920 و طی دوره ی زعامت رضاشاه در ایران عهدنامه ی مودت کنسولی و قضایی میان ایران و حکومت وقت چین منعقد شد که اولین قرارداد رسمی میان دول خاورمیانه ای و چین بود. ایران کنسولگری خود را در سال ۱۹۳۳ و سفارتخانه ی خود را در سال ۱۹۴۴ در چین گشود.


@eftekharmanesh1
تاریخ روابط #چین_خاورمیانه

#قسمت_دوم

منابع در قسمت آخر ذکر خواهند شد.
🔺از سال 1911 الی 1949 چین به دلیل منازعات داخلی، چندان روابط فعالانه ای با دول خاورمیانه ای نداشت. پس از انقلاب 1949 مائو تسه تونگ که خاورمیانه را منطقه ای حائل و سرنوشت ساز در نزاع میان جبهه های امپریالیسم و سوسیالیسم می پنداشت، زمام امور را در دست گرفت. مائو طی دوران مبارزاتش بر این باور بود که سرنوشت جنگ جهانی دوم در منطقه ی خاورمیانه تعیین می شود و این منطقه را منطقه ی حائل و زمینه ی رقابت قدرت های بزرگ در نظر می گرفت.

🔺 در دیدگاه مائو، امپریالیسم و بطور اخص آمریکا مادامی که بر این منطقه ی حائل تسلط نیابد اقدام به هجوم علیه جبهه ی سوسیالیستی نخواهد نمود. تئوری منطقه حائل طی اواخر دهه ی 40 و دهه ی 50، تئوری غالب بر دستگاه سیاست خارجی چین حول منطقه ی خاورمیانه بود. حکومت شوروی با تئوری منطقه ای حائل بدلیل آنکه این تئوری نهایتا زمینه ساز ظهور بلوک سوم و ایجاد شکاف در جبهه ی سوسیالیسم میپنداشت مخالفت مینمود.

🔺مائو تضاد موجود در جهان را تضاد میان ملل خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین با امپریالیسم غرب می دید. همچنین وی حضور بریتانیا در منطقه ی خاورمیانه طی دهه های 40 و 50 را به مانند بازیگری در حال احتضار می نگریست و آمریکا را نقش آفرین اصلی جبهه ی امپریالیسم در این منطقه می دید و معتقد بود که ایالات متحده با گذر از خاورمیانه میتواند علیه چین دست درازی کند که این باور بر اهمیت منطقه ی خاورمیانه را برای سیاستگذاران چینی بیش از پیش کرد.

🔺 اساس ديدگاه حکومت کمونیستی چین در دهه های ابتدایی تکوینش به خاورمیانه متکی بر 3 مسئله ی تئوری های انقلابی مارکسیسم-لنینیسمی، استراتژی جهانی سیاست خارجه ی چین و واقعیات خاورمیانه و تعاملات دول خاورمیانه ای با چین بود. در دهه ی 50 میلادی عواملی چون ایجاد پیمان سنتو در مجاورت مرزهای غربی چین، نزدیکی دول خاورمیانه ای به غرب ، وجود تضاد ایدئولوژیک میان اسلام و کمونیسم و همچنین سوگیری تجدیدنظرطلبانه ی سیاست خارجی چین که در تضاد با سو گیری خواهان حفظ وضع موجودی که دول خاورمیانه ای داشتند روابط چین و خاورمیانه رو به سردی گرایید.

@eftekharmanesh1
1619036431-10012-1400-1-16 (1) (2).pdf
649.8 KB
🔺مقاله ی پژوهشی "نقش ژئوپلیتیک کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا در امنیت منطقه ای (مطالعه موردی: ایران و اعراب)"

کیومرث یزدان پناه/ رضا دولتی

@eftekharmanesh1
تاریخ روابط #چین_خاورمیانه

#قسمت_سوم


🔺کنفرانس 1955 باندونگ نقطه ی آغاز تماس میان جمهوری خلق چین و دول خاورمیانه ای بود. جوئن لای که تحت عنوان نخست وزیر وقت حکومت چین در این کنفرانس حضور یافته بود، بعدها و طی دهه ی 60 میلادی کنفرانس باندونگ را نقطه ی آغاز نقش آفرینی کشورش در خاورمیانه عنوان کرد. از اواخر دهه ی 50 و با افزایش واگرایی ها میان شوروی و چین، تقلای چینی ها برای اتخاذ ابتکارات و اقدامات مستقلانه در منطقه ی خاورمیانه رو تصاعد گذاشته و همچنین دیدگاه دومی نیز در دستگاه سیاست خارجه ی چین در قبال خاورمیانه پدیدار گشت.

🔺 بنابر این دیدگاه که راهبرد همزیستی مسالمت آمیز نیز خوانده میشود، چینی ها بدنبال نزدیکی به حکومت های مستقر در خاورمیانه بدون توجه به نوع این نظام های سیاسی بودند. دیدگاه پیشین دستگاه سیاست خارجه ی چین در قبال خاورمیانه مبتنی بر ایدئولوژی مارکسیستی-لنینیستی بوده و ذیل آن خواهان حمایت از هرگونه جنبش آزادی خواهانه و گریز از مرکز در سطح خاورمیانه بود.

@eftekharmanesh1
🔺 نمودهای تبعیت از این دیدگاه در سیاست خاورمیانه ای چین را میتوان در حمایت از جمهوری متحد عربی (مصر-سوریه)، محکومیت مداخله ی آمریکا در مسائل داخلی لبنان، محکومیت حوادث سال 1953 ایران و سرنگونی دولت مصدق، محکومیت کنسرسیوم نفتی ایران، محکومیت ورود ایران به پیمان بغداد و انتقاد از سران دول ترکیه و عراق مشاهده نمود.

🔺دستگاه سیاست خارجی چین طی دوره ی 1950-1954 به دلیل فضای انقلابی موجود به رویکرد ایدئولوژیک فوق الذکر میل داشت، از 1954-1958 و در پی کنفرانس باندونگ به رویکرد همزیستی مسالمت آمیز با دول خاورمیانه ای متمایل شده و مجددا از 1958 تا اوایل دهه 60 میلادی رویکرد ایدئولوژیک مبدل به رویکرد غالب در دستگاه سیاست خارجی چین در قبال خاورمیانه گشت.

🔺سلسله مسائلی در دهه ی 60 میلادی سبب بروز شکاف میان چین و شوروی گشت که متعاقبش روابط میان چین و پروکسی های خاورمیانه ای شوروی ( مصر، سوریه و یمن جنوبی) تیره، اهمیت خاورمیانه و لزوم نقش آفرینی مستقلانه در این منطقه برای چین افزایش یافته و اداره ی مستقل خاورمیانه و شمال آفریقا (1964) در وزارت خارجه ی چین تاسیس شد.

🔺 طی این دهه اصلی ترین شریک اقتصادی چین در خاورمیانه عراق بود که حدود یک پنجم از حجم تجارت چین و خاورمیانه میان این دو کشور جریان داشت. در سال 1963 کشورهای خاورمیانه حدودا 3% از کمک های مالی خارجی چین و از سال 1964 حدودا 32% درصد از کمک های مالی خارجی چین را دریافت میکردند که مبین تقلای چین برای نقش آفرینی پر رنگ تر در منطقه ی خاورمیانه بود.

🔺 پس از دستیابی چین به سلاح اتمی در سال 1964 چین به دنبال تغییر ترکیب نظام بین الملل از دو قطبی به چند قطبی و خروج از امتداد شوروی در بلوک دوم بود که برای این امر نیازمند به نزدیکی به دول بیشتری (با چشم پوشی از نوع نظام سیاسی مستقر) بود.

🔺در راستای مهار شوروی چین به حکومت مستقر در ایران نزدیک شد که مقدمه ی این نزدیکی دیدار جوئن لای و اشرف پهلوی بود. هدف چین از این رابطه بهره گیری از موقعیت جغرافیایی و توان ایران به منظور مهار شوروی و هدف ایران نیز تضعیف حزب توده با قطع حمایت های چین و همچنین کمک چین برای سرکوب این گروه بود.

🔺با وقوع انقلاب فرهنگی در سال 1966 دستگاه سیاست خارجه ی چین دچار تطوراتی گشت که نهایتا منجر به در پیش گرفتن رویکرد ایدئولوژیک در سیاست خارجه این کشور شده و عنان سیاست خارجه ی چین از وزارت خارجه ی این کشور به دفتر روابط خارجی حزب کمونیست سپرده شد. در پی انقلاب فرهنگی، سفرای چین از همه ی کشورهای خاورمیانه ای (بجز مصر) فراخوانده شدند.


پایان قسمت سوم

@eftekharmanesh1
🔺نقشه ی سیاسی خاورمیانه (جزیرة ‌العرب) در قرن سوم میلادی

@eftekharmanesh1
1586930344-10221-8-5.pdf
836.2 KB
🔺 مقاله ی پژوهشی " تاثیر کریدور اقتصادی چین - پاکستان بر اقتصاد کشورهای عربی خاورمیانه "

احمد جانسیز/ دانیال رضاپور

@eftekharmanesh1
2025/10/17 00:48:50
Back to Top
HTML Embed Code: