🔺نقشه ی خطوط مخابراتی گذرا از خاورميانه
https://middle-east-map-2020.telegeography.com/
@eftekharmanesh1
https://middle-east-map-2020.telegeography.com/
@eftekharmanesh1
🔺 بخشی از نظرسنجی ۲۰۲۲ موسسه ی Arab Center Washington DC در جهان عرب حول اسرائیل، فلسطین و مسئله ی فلسطین
@eftekharmanesh1
@eftekharmanesh1
فعالیت های لابی اسرائیل در ایالات متحده طی دوره ی پیش و حین جنگ 1967
#قسمت_اول
دوره‌ی پیش از جنگ
🔺طی اواخر ماه May و در بازه ی پیش از آغاز جنگ 1967، لابی های نزدیک یا متصل به دولت اسرائیل در ایالات متحده‌ی آمریکا برای دریافت چراغ سبز حمله علیه مصر به جنب و جوش افتادند و موازی با این امر کمپین تبلیغاتی عمومی ای نیز برای تحت فشار قرار دادن سیاسیون آمریکایی کلید خورد. ابزارهای لابی اسرائیل در این مقطع زمانی، نهادهای لابی‌گر وابسته به اسرائیل و همچنین سیاسیون و منتفذین حامی اسرائیل بودند.
🔺تاثیر این کمپین چنان بود که walt rostow مشاور Lyndon B. Johnson رئیس جمهور وقت ايالات متحده ی آمریکا متاثر از این فعالیت تبلیغاتی به جانسون توصیه نمود که به دلیل تحت فشار قرار گرفتن موجودیت اسرائیل توسط ناصر (عینا همان خط تبلیغاتی این کمپین تبلیغاتی) از اسرائیل حمایت مضاعفی کند. در ماه می AIPAC یک نامه به مجلس سنا فرستاده و طی آن از جانب اظهارات نابالغانه برخی سناتورها که محدود کننده ی اقدام لازم و یک جانبه ی ایالات متحده در خصوص مسئله‌ی تنگه تیران می باشد اظهار آزردگی نمود (Hixson, 2019, p. 178).
🔺طی این دوره کمپین تبلیغاتی اسرائیل در ایالات متحده حول تراژدی هایی چون هلوکاست، حادثه ی مونیخ و همچنین برخی اظهارات ناصر مبنی بر انداختن یهودیان به دریا متمرکز بود. Jacob Javits سناتور ایالت نیویورک هشدار داد که تحت هیچ شرایطی ایالات متحده نباید اجازه دهد که ملت یهود به دریا انداخته شود. در سوی دیگر سناتور William fullbright مخالفت خود با دخالت نظامی ایالات متحده در این مسئله را ابراز نموده و خواهان یک راه حل چند جانبه و حتی ورود سازمان ملل در صورت لزوم برای حل و فصل موضوع بود.
🔺نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده نیز ناصر را مایل به آغاز جنگ علیه اسرائیل نمی‌دانستند. میان برخی مقامات آمریکایی این باور وجود داشت که جانبداری صرف از اسرائیل سبب تلف شدن سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده طی 20 ساله ی پیشین شده است. طی این مقطع زمانی جانسون (با وجود سابقه ی حمایتش از اسرائیل طی دوران سناتوری‌اش) مخالف آغاز جنگ توسط اسرائیل بود اما مشاورین اصلی‌اش همگی حامی این اقدام اسرائیل بودند. جانسون به Abba Eban سفیر وقت اسرائیل در ایالات متحده متذکر شد که " اسرائیل تنها نخواهد ماند مگر اینکه تصمیم بگیرد تنها اقدام کند" (Hixson, 2019, p. 181).
🔺طی این مقطع ارزیابی نهادها و افراد اسرائیلی یا نزدیک به اسرائیل که در صحنه ی سیاست ایالات متحده حضور داشتند این بود که ایالات متحده از اقدام آتی اسرائیل حمایت میکند اما از دخالت مستقیم در نزاع حاصله پرهیز خواهد کرد. در 2 ژوئن ژنرال Meir Amit فرمانده وقت موساد به ایالات متحده سفر نمود تا هم موضع احتمالی این کشور حول اقدام آتی اسرائیل را ارزیابی کرده و حمایت سیاسی این کشور از این اقدام را کسب کند.
🔺وی در این سفر بدنبال وارد کردن ایالات متحده نبوده و صرفا خواهان حمایت تسلیحاتی_مالی از اسرائیل طی نزاع آتی بود. Amit طی دیدار با مک نامارا وزیر دفاع وقت ایالات متحده از قصد اسرائیل برای حمله به مصر اطلاع داد. طی هفته ی اول ژوئن مشاورین رئیس جمهور ایالات متحده و نهادهای اطلاعاتی این کشور وقوع جنگ میان اسرائیل و مصر را قطعی و قریب الوقوع ارزیابی میکردند.
🔺در همین بازه ی هفته اول ژوئن ناصر معاون اولش خالد محيي الدين را برای دیدار با مقامات آمریکایی در 7 ژوئن عازم نموده و همچنین به جانسون نامه ای نوشت و از اینکه بدنبال آغاز جنگ نیست به وی اطلاع داد (Hixson, 2019, p. 183).
🔺ناصر همچنین به فرستاده ی ایالات متحده Robert Anderson اطمینان داد که مسئله ی تنگه‌ی تیران بطور دیپلماتیک قابل حل هست و مصر نیز میتواند با اسرائیل مبادرت به همزیستی مسالمت آمیز نماید. Rostow مشاور لیندن جانسون به وی اطلاع داد که اسرائیل ممکن است برای آغاز جنگ یک منازعه در تنگه‌ی تیران ایجاد کرده و مصر را مجاب به شلیک اولین گلوله و آغازگری جنگ کند (Hixson, 2019, p. 183).
@eftekharmanesh1
#قسمت_اول
دوره‌ی پیش از جنگ
🔺طی اواخر ماه May و در بازه ی پیش از آغاز جنگ 1967، لابی های نزدیک یا متصل به دولت اسرائیل در ایالات متحده‌ی آمریکا برای دریافت چراغ سبز حمله علیه مصر به جنب و جوش افتادند و موازی با این امر کمپین تبلیغاتی عمومی ای نیز برای تحت فشار قرار دادن سیاسیون آمریکایی کلید خورد. ابزارهای لابی اسرائیل در این مقطع زمانی، نهادهای لابی‌گر وابسته به اسرائیل و همچنین سیاسیون و منتفذین حامی اسرائیل بودند.
🔺تاثیر این کمپین چنان بود که walt rostow مشاور Lyndon B. Johnson رئیس جمهور وقت ايالات متحده ی آمریکا متاثر از این فعالیت تبلیغاتی به جانسون توصیه نمود که به دلیل تحت فشار قرار گرفتن موجودیت اسرائیل توسط ناصر (عینا همان خط تبلیغاتی این کمپین تبلیغاتی) از اسرائیل حمایت مضاعفی کند. در ماه می AIPAC یک نامه به مجلس سنا فرستاده و طی آن از جانب اظهارات نابالغانه برخی سناتورها که محدود کننده ی اقدام لازم و یک جانبه ی ایالات متحده در خصوص مسئله‌ی تنگه تیران می باشد اظهار آزردگی نمود (Hixson, 2019, p. 178).
🔺طی این دوره کمپین تبلیغاتی اسرائیل در ایالات متحده حول تراژدی هایی چون هلوکاست، حادثه ی مونیخ و همچنین برخی اظهارات ناصر مبنی بر انداختن یهودیان به دریا متمرکز بود. Jacob Javits سناتور ایالت نیویورک هشدار داد که تحت هیچ شرایطی ایالات متحده نباید اجازه دهد که ملت یهود به دریا انداخته شود. در سوی دیگر سناتور William fullbright مخالفت خود با دخالت نظامی ایالات متحده در این مسئله را ابراز نموده و خواهان یک راه حل چند جانبه و حتی ورود سازمان ملل در صورت لزوم برای حل و فصل موضوع بود.
🔺نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده نیز ناصر را مایل به آغاز جنگ علیه اسرائیل نمی‌دانستند. میان برخی مقامات آمریکایی این باور وجود داشت که جانبداری صرف از اسرائیل سبب تلف شدن سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده طی 20 ساله ی پیشین شده است. طی این مقطع زمانی جانسون (با وجود سابقه ی حمایتش از اسرائیل طی دوران سناتوری‌اش) مخالف آغاز جنگ توسط اسرائیل بود اما مشاورین اصلی‌اش همگی حامی این اقدام اسرائیل بودند. جانسون به Abba Eban سفیر وقت اسرائیل در ایالات متحده متذکر شد که " اسرائیل تنها نخواهد ماند مگر اینکه تصمیم بگیرد تنها اقدام کند" (Hixson, 2019, p. 181).
🔺طی این مقطع ارزیابی نهادها و افراد اسرائیلی یا نزدیک به اسرائیل که در صحنه ی سیاست ایالات متحده حضور داشتند این بود که ایالات متحده از اقدام آتی اسرائیل حمایت میکند اما از دخالت مستقیم در نزاع حاصله پرهیز خواهد کرد. در 2 ژوئن ژنرال Meir Amit فرمانده وقت موساد به ایالات متحده سفر نمود تا هم موضع احتمالی این کشور حول اقدام آتی اسرائیل را ارزیابی کرده و حمایت سیاسی این کشور از این اقدام را کسب کند.
🔺وی در این سفر بدنبال وارد کردن ایالات متحده نبوده و صرفا خواهان حمایت تسلیحاتی_مالی از اسرائیل طی نزاع آتی بود. Amit طی دیدار با مک نامارا وزیر دفاع وقت ایالات متحده از قصد اسرائیل برای حمله به مصر اطلاع داد. طی هفته ی اول ژوئن مشاورین رئیس جمهور ایالات متحده و نهادهای اطلاعاتی این کشور وقوع جنگ میان اسرائیل و مصر را قطعی و قریب الوقوع ارزیابی میکردند.
🔺در همین بازه ی هفته اول ژوئن ناصر معاون اولش خالد محيي الدين را برای دیدار با مقامات آمریکایی در 7 ژوئن عازم نموده و همچنین به جانسون نامه ای نوشت و از اینکه بدنبال آغاز جنگ نیست به وی اطلاع داد (Hixson, 2019, p. 183).
🔺ناصر همچنین به فرستاده ی ایالات متحده Robert Anderson اطمینان داد که مسئله ی تنگه‌ی تیران بطور دیپلماتیک قابل حل هست و مصر نیز میتواند با اسرائیل مبادرت به همزیستی مسالمت آمیز نماید. Rostow مشاور لیندن جانسون به وی اطلاع داد که اسرائیل ممکن است برای آغاز جنگ یک منازعه در تنگه‌ی تیران ایجاد کرده و مصر را مجاب به شلیک اولین گلوله و آغازگری جنگ کند (Hixson, 2019, p. 183).
@eftekharmanesh1
Forwarded from مُقَدَمة
🔺کلوب سافاری_ Safari Club
#قسمت_اول: مقدمه ای بر گروه Safari Club
#قسمت_دوم: عملیات های گروه Safari Club
#قسمت_سوم: پایان و افشای گروه Safari Club
#قسمت_چهارم: عدنان خاشقچی
#قسمت_پتجم: بانک BCCI
@eftekharmanesh1
#قسمت_اول: مقدمه ای بر گروه Safari Club
#قسمت_دوم: عملیات های گروه Safari Club
#قسمت_سوم: پایان و افشای گروه Safari Club
#قسمت_چهارم: عدنان خاشقچی
#قسمت_پتجم: بانک BCCI
@eftekharmanesh1
Forwarded from مُقَدَمة
مقدمه ای بر گروه Safari Club
#گروه_سری_سافاری
#قسمت_اول
🔺پس از رسوایی واترگیت و زیرذره بین رفتن حوزه ی عملیاتی سازمان CIA توسط نهادهای نظارتی ایالات متحده زیر ذره بین رفته و محدود شد. در کشاکش جنگ سرد و شعله ور شدن جنبش های تحول خواه (چه در سطح عام، چه در سطح نخبگان سیاسی_نظامی) که عمدتا تحت حمایت بلوک شرق بودند، تداوم رکود در عملیات CIA و اعانه ی فضای مانور به شوروی برای تغییر نظم منطقه ای خاورمیانه و شمال آفریقا برای ایالات متحده غیرقابل قبول و دارای نتایج مهلکی می بود.
🔺بنابر نظریه ی هارتلند هلفورد مکیندر، دولت مسلط بر سرزمین هارتلند در نظام بین الملل نقش ممتازی کسب میکرد و توان هژمون شدن را می یافت. بنابر موقعیت توصیفی مکیندر منطقه ی هارتلند واقع در شرق اروپا، آسیای میانه و جنوب قفقاز بود که عمدتا تحت سلطه حکومت شوروی قرار داشت. بعدها نیکولاس جان اسپایکمن در مقابل نظریه هارتلند نظریه ریم لند را ارائه داد که بنابر آن برای مهار دولت مسلط بر منطقه ی هارتلند باید کمربندی تحدید کننده در جنوب این منطقه تشکیل داد تا دسترسی آن به آب های آزاد کنترل شود و پیوستگی ای میان قدرت بری و بحری صورت نگیرد. منطقه توصیفی ریملند آسیای مرکزی و خاورمیانه را نیز در بر میگرفت.
🔺طی سال های هایی که فعالیت های خارجی CIA بنابر دلایل فوق الذکر محدود شده بود این سازمان برای جبران خلاء موجود دست به ایجاد ساختار های منفصل به خود اما تحت الحمایه زد. باشگاه سافاری که متشکل از سازمان های امنیتی ایران، مصر، مراکش، فرانسه و عربستان سعودی بود ذیل رویکرد فوق الذکر ایجاد شد. دول عضو این گروه طی جنگ سرد در بلوک غرب قرار گرفته و در سیاست خارجی خود خواهان حفظ وضع موجود بودند. جنبش های تحول خواهی که بطور خاص توسط شوروی حمایت میشدند با منافع این دول در تضاد بودند و هدف از ایجاد این ائتلاف امنیتی مقابله و سرکوب این جنبش ها بود.
🔺اولین اجلاس سری میان طرفین عضو طی سال 1976 در عمارت واقع در کنیای عدنان خاشقچی دلال اسلحه ی سعودی تبار برگزار شد و این گروه به نام عمارت فوق الذکر نامگذاری شد. در تشکیل این گروه Alexandre de Marenches رئیس دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه نقش محوری ای داشت و حلقه واصل طرفین در تشکیل این گروه بود. پس از ایجاد این گروه هر عضو نقشی مختص به خود را ایفاد مینمود برای مثال ایران و مصر عهده دار وجه نظامی گروه بودند، عربستان سعودی امورات مالی این گروه را عهده دار شد و فرانسه نیز علاوه بر کمک های اطلاعاتی، تجهیزات ارتباطاتی و اطلاعاتی لازم برای عملیات گروه را فراهم می نمود.
🔺برای پیش برد عملیات ها و همچنین درسایه ماندن موجودیت و فعالیت های گروه، فعالیت های مالی این گروه غیرشفاف بوده و توسط بانک پاکستانی BCCI (Bank of Credit and Commerce International) انجام می شد. این گروه در منازئات زئیر (کنگوی کنونی)، اوگاندا، سومالی_اتیوپی، افغانستان و همچنین در فرآیند صلح اسرائیل_مصر دخیل بود که در قسمت های بعد مفصلا به آن ها پرداخته خواهد شد.
@eftekharmanesh1
#گروه_سری_سافاری
#قسمت_اول
🔺پس از رسوایی واترگیت و زیرذره بین رفتن حوزه ی عملیاتی سازمان CIA توسط نهادهای نظارتی ایالات متحده زیر ذره بین رفته و محدود شد. در کشاکش جنگ سرد و شعله ور شدن جنبش های تحول خواه (چه در سطح عام، چه در سطح نخبگان سیاسی_نظامی) که عمدتا تحت حمایت بلوک شرق بودند، تداوم رکود در عملیات CIA و اعانه ی فضای مانور به شوروی برای تغییر نظم منطقه ای خاورمیانه و شمال آفریقا برای ایالات متحده غیرقابل قبول و دارای نتایج مهلکی می بود.
🔺بنابر نظریه ی هارتلند هلفورد مکیندر، دولت مسلط بر سرزمین هارتلند در نظام بین الملل نقش ممتازی کسب میکرد و توان هژمون شدن را می یافت. بنابر موقعیت توصیفی مکیندر منطقه ی هارتلند واقع در شرق اروپا، آسیای میانه و جنوب قفقاز بود که عمدتا تحت سلطه حکومت شوروی قرار داشت. بعدها نیکولاس جان اسپایکمن در مقابل نظریه هارتلند نظریه ریم لند را ارائه داد که بنابر آن برای مهار دولت مسلط بر منطقه ی هارتلند باید کمربندی تحدید کننده در جنوب این منطقه تشکیل داد تا دسترسی آن به آب های آزاد کنترل شود و پیوستگی ای میان قدرت بری و بحری صورت نگیرد. منطقه توصیفی ریملند آسیای مرکزی و خاورمیانه را نیز در بر میگرفت.
🔺طی سال های هایی که فعالیت های خارجی CIA بنابر دلایل فوق الذکر محدود شده بود این سازمان برای جبران خلاء موجود دست به ایجاد ساختار های منفصل به خود اما تحت الحمایه زد. باشگاه سافاری که متشکل از سازمان های امنیتی ایران، مصر، مراکش، فرانسه و عربستان سعودی بود ذیل رویکرد فوق الذکر ایجاد شد. دول عضو این گروه طی جنگ سرد در بلوک غرب قرار گرفته و در سیاست خارجی خود خواهان حفظ وضع موجود بودند. جنبش های تحول خواهی که بطور خاص توسط شوروی حمایت میشدند با منافع این دول در تضاد بودند و هدف از ایجاد این ائتلاف امنیتی مقابله و سرکوب این جنبش ها بود.
🔺اولین اجلاس سری میان طرفین عضو طی سال 1976 در عمارت واقع در کنیای عدنان خاشقچی دلال اسلحه ی سعودی تبار برگزار شد و این گروه به نام عمارت فوق الذکر نامگذاری شد. در تشکیل این گروه Alexandre de Marenches رئیس دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه نقش محوری ای داشت و حلقه واصل طرفین در تشکیل این گروه بود. پس از ایجاد این گروه هر عضو نقشی مختص به خود را ایفاد مینمود برای مثال ایران و مصر عهده دار وجه نظامی گروه بودند، عربستان سعودی امورات مالی این گروه را عهده دار شد و فرانسه نیز علاوه بر کمک های اطلاعاتی، تجهیزات ارتباطاتی و اطلاعاتی لازم برای عملیات گروه را فراهم می نمود.
🔺برای پیش برد عملیات ها و همچنین درسایه ماندن موجودیت و فعالیت های گروه، فعالیت های مالی این گروه غیرشفاف بوده و توسط بانک پاکستانی BCCI (Bank of Credit and Commerce International) انجام می شد. این گروه در منازئات زئیر (کنگوی کنونی)، اوگاندا، سومالی_اتیوپی، افغانستان و همچنین در فرآیند صلح اسرائیل_مصر دخیل بود که در قسمت های بعد مفصلا به آن ها پرداخته خواهد شد.
@eftekharmanesh1
#قسمت_دوم
جنگ
🔺اقدامات ناصر و تکاپوی آمریکایی ها برای حل مسئله ی تنگه ی تیران اسرائیلی ها مشوش از امکان تضعیف دستاویزشان برای آغاز جنگ نمود. حمله ی اسرائیل به مصر در ساعت 2 بامداد به وقت واشنگتن به وقوع پیوست که عکس العمل آمریکایی ها به این مسئله را کند و به تاخیر می انداخت. اسرائیلی ها طی ساعات ابتدایی جنگ خط تبلیغاتی خود را معطوف بر اینکه مصر شروع کننده ی جنگ بوده است و اسرائیل در موضع دفاع می باشد معطوف میکردند و با توسل به ابزارهای متعددی این خط خبری را پر رنگ می نمودند.
🔺رادیو دولتی اسرائیل نیز خبر حمله ی مصر به اسرائیل از مجاری هوایی و زمینی را اعلام نموده و سفیر اسرائیل در واشنگتن نیز این گزاره را برای مقامات آمریکایی بازگو مینمود. نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده و بطور اخص CIA در جمع بندی خود برخلاف خط خبری ایجاد شده توسط اسرائیلی ها عنوان کردند که آغازگر جنگ اسرائیل بوده است (Hixson, 2019, p. 187).
🔺 پس از آغاز جنگ لابی اسرائیل در ایالات متحده بیشتر بدنبال حفظ حمایت مالی-تسلیحاتی ایالات متحده از اسرائیل طی جنگ، ممانعت از ورود شوروی به جنگ و همچنین کسب حمایت سیاسی ایالات متحده در مجامع بین المللی بود. چند ساعت پس از وقوع جنگ سخنگوی وزارت خارجه ی ایالات متحده Robert McCloskey طی یک کنفرانس مطبوعاتی مطبوعاتی اعلام کرد موضع کشور مطبوعش حول جنگ بی طرفانه می باشد که سبب خشم لابی های اسرائیل در ایالات متحده گشت (Hixson, 2019, p. 191).
🔺فعالیت AIPAC در ابتدای جنگ معطوف بر کمپین تبلیغاتی و همچنین ارسال نامه به مقامات و نهادهای حکومتی ایالات متحده بود. طی 9 الی 12 ژوئن 9000 نامه حول این جنگ به وزارت خارجه و بیش از 120000 نامه به کاخ سفید روانه گشت. بنابر اظهار مقامات وزارت خارجه، قریب به 98 درصد نامه های وارده حول حمایت از اسرائیل طی جنگ بود و باقی موارد عمدتا حول عدم مداخله ی ایالات متحده در این نزاع بود. (Hixson, 2019, p. 191)
🔺آقای Arthur Goldberg سفیر ایالات متحده در سازمان ملل که از نسل مهاجرین یهودی روس در ایالات متحده بود، ارتباط نزدیکی با لابی اسرائیل در ایالات متحده داشته و خود نیز معتقد به صهیونیسم سیاسی بود. وی طی دوره سفارتش در سازمان ملل مانع از تحقیق درباره ی آغاز گر جنگ شد. وی طی جنگ نیز تقلاهای متعدد اعراب و شوروی به منظور ایجاد آتش‌بس یا بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از 1949 را ناکام گذاشت (Hixson, 2019, p. 190).
🔺فعالیت لابی اسرائیل و منتفذین نزدیک به اسرائیل در ایالات متحده در هفته های پیش از جنگ عمدتا معطوف به کسب چراغ سبز و کسب حمایت مالی-تسلیحاتی از سوی دولت ایالات متحده بود و با آغاز جنگ این رویکرد به سوی توقف اقدامات شوروی و دول عرب برای ایجاد آتش‌بس میان مصر و اسرائیل و همچنین، مقابله با قطعنامه ها و اقدامات سیاسی انجام شده توسط شوروی و دول عرب علیه اسرائیل، به تاخیر انداختن آتش‌بس تا جای ممکن و نهایتا ذکر حفظ تسلط اسرائیل بر سرزمین های اشغال شده طی جنگ در قیود آتش‌بس بود.
____
Hixson, W. L. (2019). Israel’s Armor: The Israel Lobby and the First Generation of the Palestine Conflict (1st ed., Vol. 1, pp.178-207). Cambridge University Press.
@eftekharmanesh1
جنگ
🔺اقدامات ناصر و تکاپوی آمریکایی ها برای حل مسئله ی تنگه ی تیران اسرائیلی ها مشوش از امکان تضعیف دستاویزشان برای آغاز جنگ نمود. حمله ی اسرائیل به مصر در ساعت 2 بامداد به وقت واشنگتن به وقوع پیوست که عکس العمل آمریکایی ها به این مسئله را کند و به تاخیر می انداخت. اسرائیلی ها طی ساعات ابتدایی جنگ خط تبلیغاتی خود را معطوف بر اینکه مصر شروع کننده ی جنگ بوده است و اسرائیل در موضع دفاع می باشد معطوف میکردند و با توسل به ابزارهای متعددی این خط خبری را پر رنگ می نمودند.
🔺رادیو دولتی اسرائیل نیز خبر حمله ی مصر به اسرائیل از مجاری هوایی و زمینی را اعلام نموده و سفیر اسرائیل در واشنگتن نیز این گزاره را برای مقامات آمریکایی بازگو مینمود. نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده و بطور اخص CIA در جمع بندی خود برخلاف خط خبری ایجاد شده توسط اسرائیلی ها عنوان کردند که آغازگر جنگ اسرائیل بوده است (Hixson, 2019, p. 187).
🔺 پس از آغاز جنگ لابی اسرائیل در ایالات متحده بیشتر بدنبال حفظ حمایت مالی-تسلیحاتی ایالات متحده از اسرائیل طی جنگ، ممانعت از ورود شوروی به جنگ و همچنین کسب حمایت سیاسی ایالات متحده در مجامع بین المللی بود. چند ساعت پس از وقوع جنگ سخنگوی وزارت خارجه ی ایالات متحده Robert McCloskey طی یک کنفرانس مطبوعاتی مطبوعاتی اعلام کرد موضع کشور مطبوعش حول جنگ بی طرفانه می باشد که سبب خشم لابی های اسرائیل در ایالات متحده گشت (Hixson, 2019, p. 191).
🔺فعالیت AIPAC در ابتدای جنگ معطوف بر کمپین تبلیغاتی و همچنین ارسال نامه به مقامات و نهادهای حکومتی ایالات متحده بود. طی 9 الی 12 ژوئن 9000 نامه حول این جنگ به وزارت خارجه و بیش از 120000 نامه به کاخ سفید روانه گشت. بنابر اظهار مقامات وزارت خارجه، قریب به 98 درصد نامه های وارده حول حمایت از اسرائیل طی جنگ بود و باقی موارد عمدتا حول عدم مداخله ی ایالات متحده در این نزاع بود. (Hixson, 2019, p. 191)
🔺آقای Arthur Goldberg سفیر ایالات متحده در سازمان ملل که از نسل مهاجرین یهودی روس در ایالات متحده بود، ارتباط نزدیکی با لابی اسرائیل در ایالات متحده داشته و خود نیز معتقد به صهیونیسم سیاسی بود. وی طی دوره سفارتش در سازمان ملل مانع از تحقیق درباره ی آغاز گر جنگ شد. وی طی جنگ نیز تقلاهای متعدد اعراب و شوروی به منظور ایجاد آتش‌بس یا بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از 1949 را ناکام گذاشت (Hixson, 2019, p. 190).
🔺فعالیت لابی اسرائیل و منتفذین نزدیک به اسرائیل در ایالات متحده در هفته های پیش از جنگ عمدتا معطوف به کسب چراغ سبز و کسب حمایت مالی-تسلیحاتی از سوی دولت ایالات متحده بود و با آغاز جنگ این رویکرد به سوی توقف اقدامات شوروی و دول عرب برای ایجاد آتش‌بس میان مصر و اسرائیل و همچنین، مقابله با قطعنامه ها و اقدامات سیاسی انجام شده توسط شوروی و دول عرب علیه اسرائیل، به تاخیر انداختن آتش‌بس تا جای ممکن و نهایتا ذکر حفظ تسلط اسرائیل بر سرزمین های اشغال شده طی جنگ در قیود آتش‌بس بود.
____
Hixson, W. L. (2019). Israel’s Armor: The Israel Lobby and the First Generation of the Palestine Conflict (1st ed., Vol. 1, pp.178-207). Cambridge University Press.
@eftekharmanesh1
#اینفوگرافی
🔺 تغییر حجم تبادلات تجاری میان دول حاشيه‌ی خلیج فارس با چین و آمریکا طی دهه‌ی گذشته (2010_2021)
@eftekharmanesh1
🔺 تغییر حجم تبادلات تجاری میان دول حاشيه‌ی خلیج فارس با چین و آمریکا طی دهه‌ی گذشته (2010_2021)
@eftekharmanesh1