Attention Modulates Human Visual Responses to Objects by Tuning Sharpening - Seminar
Narges Doostani
Free University of Berlin
29 July 2024
Start at 14:00 PM
* In-person
@cognitive_science_iran
Narges Doostani
Free University of Berlin
29 July 2024
Start at 14:00 PM
* In-person
@cognitive_science_iran
Forwarded from کنگره علوم اعصاب علامه حلی تهران
🔵 پنل مدلهای حیوانی در مطالعات علوم اعصاب
🔰 دومین کنگره علوم اعصاب علامه حلی تهران
👤 اعضای پنل: دکتر رضا راجیمهر (ریاست پنل)، دکتر جلالالدین نوروزی، دکتر شیوا هاشمیزاده و امیررضا بهرامنی
🗓 جمعه، ۱۹ ام مرداد ۱۴۰۳
⏰ از ساعت ۱۶ تا ۱۸
® برای ثبتنام کلیک کنید.
🔗 https://neuro.helli.ir
#HNC2024
@HelliNeuro
@HelliResearch
@HelliSchool
🔰 دومین کنگره علوم اعصاب علامه حلی تهران
👤 اعضای پنل: دکتر رضا راجیمهر (ریاست پنل)، دکتر جلالالدین نوروزی، دکتر شیوا هاشمیزاده و امیررضا بهرامنی
🗓 جمعه، ۱۹ ام مرداد ۱۴۰۳
⏰ از ساعت ۱۶ تا ۱۸
® برای ثبتنام کلیک کنید.
🔗 https://neuro.helli.ir
#HNC2024
@HelliNeuro
@HelliResearch
@HelliSchool
Forwarded from تکامل و فلسفه | هادی صمدی
روانشناسی تکاملی: انقلابی در علوم رفتاری؟!
دیوید باس، از سردمداران روانشناسی تکاملی، در سال ۲۰۲۰ روانشناسی تکاملی را انقلابی علمی در حوزهی علوم رفتاری معرفی کرد. این درحالیست که نقدهای متعددی از درون برنامهی پژوهشی تکامل به آن وارد است، چه رسد به نقدهای افرادی از دیگر برنامههای پژوهشی علمی خارج از برنامهی تکامل.
نقدهای ایدئولوژیک خارج از دایرهی علم، که کلاً تکامل را نمیپذیرند، به کنار؛ اما دستهی بزرگی از فیلسوفان زیستشناسی، که خود از مروجان اصلی داروینیسماند، از منتقدان روانشناسی تکاملیاند. این دسته و بسیاری از دانشمندان رشتههای همسایه (سوسیوبیولوژی، همتکاملیژن-فرهنگ، بومشناسیرفتاری انسان، میمتیک، و غیره)، مخالف تبیینهای تکاملی مبتنی بر مکانیسمهای شناختیِ مورد اشارهی روانشناسان تکاملیاند، زیرا این مکانیسمها را بیش از حد نظری و بدون پشتوانهی تجربی میدانند. جنس این مجادله به خوبی نشان میدهد که همانطور که ارنست مایر نیز گفته بسیاری از مجادلات پیرامون تکامل ریشههای فلسفی دارند. بحث فلسفی پیرامون شرایط واقعی دانستن یک هستومند در ایضاح وجوه اختلاف این مجادله راهگشاست و میتوان استدلالهایی به نفع واقعی انگاشتن مکانیسمهای مورد اشارهی روانشناسان تکاملی عرضه کرد. اما در اینجا به جای بازکردن این بحث، و بدون اشاره به بحث "وجود" در متافیزیک تحلیلی، به مقالهی جالبی اشاره کنیم که دعوی باس مبنی بر «انقلابی بودن» روانشناسی تکاملی را به شیوهای تجربی، و نه فلسفی، نقد کرده است.
کدام انقلاب؟!
اگر در حوزهای علمی انقلابی رخ دهد انتظار چه تغییری در پژوهشهای آن حیطه داریم؟ قاعدتاً باید انتظار افزایش پژوهشها در آن حوزه، و کاهش پژوهشها در حوزهی سرنگونشده را داشته باشیم. روانشناسان تکاملی مدعیاند که آنچه را «مدل استاندارد علوم اجتماعی» مینامند سرنگون کردهاند. طبق تعریف ایشان از این مدل، که ازجمله رفتارگرایی اسکینری را نیز شامل میشود، ذهن نوزاد به مثابه لوحی نانوشته و مغز کامپیوتری همهکاره است. همچنین به جای نگریستن از منظری زیستی از منظر فرهنگی-اجتماعی رفتار انسان را تبیین میکنند.
در این پژوهش تعداد مقالاتی که در دهههای گذشته در حوزهی روانشناسی تکاملی و مدل استاندارد نگاشته شدهاند مقایسه شد. نتیجه این بود که کلیت رویکردهای تکاملی در معنای عام آن گسترش یافته، اما گسترش مدل استاندارد بیشتر بوده است! هم تعداد متون چاپشده در مدل استاندارد، و هم رشد آن از رشد روانشناسی تکاملی بیشتر بوده است. نویسنده نتیجه میگیرد که این چه انقلابی بوده که رقیب اصلیاش بیشتر رشد کرده؟
نقد مقاله
در پاسخ به این ادعا دو پژوهشگر طرفدار روانشناسی تکاملی به سراغ بانک دادهها و نحوهی تحلیل پژوهشگر قبلی رفتند و چند خطا را رصد کردند. مثلاً واژگانی که برای روانشناسی تکاملی انتخاب شده بود بسیار محدودتر بود و در مقابل واژگانی برای مدل استاندارد در نظر گرفته شده بود که فراتر از آن حوزه بودند. مثلاً واژهی culture به عنوان یکی از کلیدواژههای مدل استاندارد در نظر گرفته شد درحالیکه اولاً روانشناسی تکاملی نیز به این موضوع میپردازد و ثانیاً این اصطلاح برای کشت سلولی و باکتریایی در علوم پزشکی نیز استفاده میشود و آن مقالات نیز به حساب مدل استاندارد گذاشته شده بود. بهعلاوه بسیاری از نشریات مورد مطالعه «معتبر» نبودند. با انجام این اصلاحات مشخص شد که هر دو پارادایم رقیب وضعیت نسبتاً مشابهی دارند و هر دو به یک میزان پیشرفت کردهاند و قدری وضعیت رشد روانشناسی تکاملی بهتر است.
تحلیل
هستومندهای نظری مورداشاره در روانشناسی تکاملی وضعیت بدتری نسبت به سایر هستومندهای نظری روانشناسی ندارند. بنابراین بسیاری از نقدها وارد نیست، یا لااقل برخی از نقدها تیغی دودم است (مثلاً از منظر هستیشناسی به وجود ژنها، فرهنگ، و میمها که در نظریههای رقیب از آنها سخن گفته میشود نیز نقدهای مشابهی وارد است.)
اما دو نقد بزرگتر به روانشناسان تکاملی وارد است که این دو مقاله به آنها اشارهای ندارند.
۱. شکلگیری روانشناسی در تمامی شاخههایش وامدار تکامل است. کافیست به خوانش تکاملی ویلیام جیمز، که از پدران روانشناسی مدرن است، نگاهی کنیم. اسکینر نیز در آخرین سخنرانی قبل از مرگ به صراحت بر وجوه تکاملی رفتارگرایی اشاره کرد. روانشناسی غریزه و کردارشناسیِ ابتدای قرن بیستم هم کاملأ تکاملی بود.
۲. روانشناسان تکاملی باید از منظر معرفتشناسی تکاملی موضع خود را با رقبا مقایسه کنند. مدلهای استاندارد علوم اجتماعی از منظری دیگر جهان را مدل میکنند و بنابراین رقیب رویکردهای تکاملی نیستند؛ مکمل آن هستند.
شاید برای اخذ بودجههای پژوهشیست که روانشناسان تکاملی مدل خود را انقلابی مینامند تا در اهمیت آن بزرگنمایی کنند.
هادی صمدی
@evophilosophy
دیوید باس، از سردمداران روانشناسی تکاملی، در سال ۲۰۲۰ روانشناسی تکاملی را انقلابی علمی در حوزهی علوم رفتاری معرفی کرد. این درحالیست که نقدهای متعددی از درون برنامهی پژوهشی تکامل به آن وارد است، چه رسد به نقدهای افرادی از دیگر برنامههای پژوهشی علمی خارج از برنامهی تکامل.
نقدهای ایدئولوژیک خارج از دایرهی علم، که کلاً تکامل را نمیپذیرند، به کنار؛ اما دستهی بزرگی از فیلسوفان زیستشناسی، که خود از مروجان اصلی داروینیسماند، از منتقدان روانشناسی تکاملیاند. این دسته و بسیاری از دانشمندان رشتههای همسایه (سوسیوبیولوژی، همتکاملیژن-فرهنگ، بومشناسیرفتاری انسان، میمتیک، و غیره)، مخالف تبیینهای تکاملی مبتنی بر مکانیسمهای شناختیِ مورد اشارهی روانشناسان تکاملیاند، زیرا این مکانیسمها را بیش از حد نظری و بدون پشتوانهی تجربی میدانند. جنس این مجادله به خوبی نشان میدهد که همانطور که ارنست مایر نیز گفته بسیاری از مجادلات پیرامون تکامل ریشههای فلسفی دارند. بحث فلسفی پیرامون شرایط واقعی دانستن یک هستومند در ایضاح وجوه اختلاف این مجادله راهگشاست و میتوان استدلالهایی به نفع واقعی انگاشتن مکانیسمهای مورد اشارهی روانشناسان تکاملی عرضه کرد. اما در اینجا به جای بازکردن این بحث، و بدون اشاره به بحث "وجود" در متافیزیک تحلیلی، به مقالهی جالبی اشاره کنیم که دعوی باس مبنی بر «انقلابی بودن» روانشناسی تکاملی را به شیوهای تجربی، و نه فلسفی، نقد کرده است.
کدام انقلاب؟!
اگر در حوزهای علمی انقلابی رخ دهد انتظار چه تغییری در پژوهشهای آن حیطه داریم؟ قاعدتاً باید انتظار افزایش پژوهشها در آن حوزه، و کاهش پژوهشها در حوزهی سرنگونشده را داشته باشیم. روانشناسان تکاملی مدعیاند که آنچه را «مدل استاندارد علوم اجتماعی» مینامند سرنگون کردهاند. طبق تعریف ایشان از این مدل، که ازجمله رفتارگرایی اسکینری را نیز شامل میشود، ذهن نوزاد به مثابه لوحی نانوشته و مغز کامپیوتری همهکاره است. همچنین به جای نگریستن از منظری زیستی از منظر فرهنگی-اجتماعی رفتار انسان را تبیین میکنند.
در این پژوهش تعداد مقالاتی که در دهههای گذشته در حوزهی روانشناسی تکاملی و مدل استاندارد نگاشته شدهاند مقایسه شد. نتیجه این بود که کلیت رویکردهای تکاملی در معنای عام آن گسترش یافته، اما گسترش مدل استاندارد بیشتر بوده است! هم تعداد متون چاپشده در مدل استاندارد، و هم رشد آن از رشد روانشناسی تکاملی بیشتر بوده است. نویسنده نتیجه میگیرد که این چه انقلابی بوده که رقیب اصلیاش بیشتر رشد کرده؟
نقد مقاله
در پاسخ به این ادعا دو پژوهشگر طرفدار روانشناسی تکاملی به سراغ بانک دادهها و نحوهی تحلیل پژوهشگر قبلی رفتند و چند خطا را رصد کردند. مثلاً واژگانی که برای روانشناسی تکاملی انتخاب شده بود بسیار محدودتر بود و در مقابل واژگانی برای مدل استاندارد در نظر گرفته شده بود که فراتر از آن حوزه بودند. مثلاً واژهی culture به عنوان یکی از کلیدواژههای مدل استاندارد در نظر گرفته شد درحالیکه اولاً روانشناسی تکاملی نیز به این موضوع میپردازد و ثانیاً این اصطلاح برای کشت سلولی و باکتریایی در علوم پزشکی نیز استفاده میشود و آن مقالات نیز به حساب مدل استاندارد گذاشته شده بود. بهعلاوه بسیاری از نشریات مورد مطالعه «معتبر» نبودند. با انجام این اصلاحات مشخص شد که هر دو پارادایم رقیب وضعیت نسبتاً مشابهی دارند و هر دو به یک میزان پیشرفت کردهاند و قدری وضعیت رشد روانشناسی تکاملی بهتر است.
تحلیل
هستومندهای نظری مورداشاره در روانشناسی تکاملی وضعیت بدتری نسبت به سایر هستومندهای نظری روانشناسی ندارند. بنابراین بسیاری از نقدها وارد نیست، یا لااقل برخی از نقدها تیغی دودم است (مثلاً از منظر هستیشناسی به وجود ژنها، فرهنگ، و میمها که در نظریههای رقیب از آنها سخن گفته میشود نیز نقدهای مشابهی وارد است.)
اما دو نقد بزرگتر به روانشناسان تکاملی وارد است که این دو مقاله به آنها اشارهای ندارند.
۱. شکلگیری روانشناسی در تمامی شاخههایش وامدار تکامل است. کافیست به خوانش تکاملی ویلیام جیمز، که از پدران روانشناسی مدرن است، نگاهی کنیم. اسکینر نیز در آخرین سخنرانی قبل از مرگ به صراحت بر وجوه تکاملی رفتارگرایی اشاره کرد. روانشناسی غریزه و کردارشناسیِ ابتدای قرن بیستم هم کاملأ تکاملی بود.
۲. روانشناسان تکاملی باید از منظر معرفتشناسی تکاملی موضع خود را با رقبا مقایسه کنند. مدلهای استاندارد علوم اجتماعی از منظری دیگر جهان را مدل میکنند و بنابراین رقیب رویکردهای تکاملی نیستند؛ مکمل آن هستند.
شاید برای اخذ بودجههای پژوهشیست که روانشناسان تکاملی مدل خود را انقلابی مینامند تا در اهمیت آن بزرگنمایی کنند.
هادی صمدی
@evophilosophy
SpringerLink
Is Evolutionary Psychology a Scientific Revolution? A Bibliometric Analysis
Adaptive Human Behavior and Physiology - The emergence and growth of Evolutionary Psychology (EP) in the behavioral sciences has been characterized as a “scientific revolution” (e.g....
Forwarded from کنگره علوم اعصاب علامه حلی تهران
📣 اطلاعیهی دوم: فهرست جمعی استادان
💎 جامعه علوم اعصاب علامه حلی (HNS) برگزار میکند؛
🔰 دومین کنگره علوم اعصاب علامه حلی تهران
📌 زمان: ۱۸ ام و ۱۹ ام مرداد ماه ۱۴۰۳
📌 نوع رویداد: حضوری
® برای ثبتنام کلیک کنید.
📤 برای ارسال مقاله کلیک کنید.
📍صفحهی اینستاگرام
☘ به امید دیدار...
🔗 https://neuro.helli.ir
#HNC2024
#HelliNeuroscienceSociety #HNS
@HelliNeuro
@Zehnayesh
@HelliResearch
@HelliSchool
💎 جامعه علوم اعصاب علامه حلی (HNS) برگزار میکند؛
🔰 دومین کنگره علوم اعصاب علامه حلی تهران
📌 زمان: ۱۸ ام و ۱۹ ام مرداد ماه ۱۴۰۳
📌 نوع رویداد: حضوری
® برای ثبتنام کلیک کنید.
📤 برای ارسال مقاله کلیک کنید.
📍صفحهی اینستاگرام
☘ به امید دیدار...
🔗 https://neuro.helli.ir
#HNC2024
#HelliNeuroscienceSociety #HNS
@HelliNeuro
@Zehnayesh
@HelliResearch
@HelliSchool
Forwarded from تبلیغات علوم شناختی
قیمت تعرفه های جدید/ اسفندماه 1402
@cognitive_science_iran
#تایمی
① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 140 تومن
② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 170 تومن
③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 150 تومن
④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 180 تومن
👁🗨 #بازدید
⑤ • 1 کا بازدید | 140 تومن
⑥ • 2 کا بازدید | 170 تومن
#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha1988
@cognitive_science_iran
#تایمی
① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 140 تومن
② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 170 تومن
③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 150 تومن
④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 180 تومن
👁🗨 #بازدید
⑤ • 1 کا بازدید | 140 تومن
⑥ • 2 کا بازدید | 170 تومن
#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha1988
علوم شناختی pinned «قیمت تعرفه های جدید/ اسفندماه 1402 @cognitive_science_iran #تایمی ① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 140 تومن ② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 170 تومن ③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 150 تومن ④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد |…»
Forwarded from تکامل و فلسفه | هادی صمدی
راکونها چگونه مسأله حل میکنند؟ و
انسانها چگونه هوشمند شدند؟
ابتدا یک تمثیل
برخی از انسانها، از جمله ریاضیدانها، مسائلی بس پیچیده را حل میکنند درحالیکه قدرت حل آن مسائل بهطورکل خارج از دامنهی قابلیتهای بالفعل بیشتر انسانها است. در بدو امر بهنظر میرسد که اختلاف این دو دسته کیفیست. اما اگر به دوران کودکی آنها بازگردیم چه بسا با تعویض شرایط محیطی این دو، ممکن بود جای آنها عکس هم شود. ریاضیدان بهتدریج چنین قابلیتی را کسب کرده است.
نگاهی تکاملی
این مثال نشان میدهد که بسیاری از تفاوتهای به ظاهر کیفی میان دو موجود، محصول گامهای کوچکیاند که طی زمانی طولانی، امروزه در قالب تفاوتهای کیفی ارزیابی میشوند. تکاملگرایان از این استدلال تمثیلی در تبیین اختلاف قدرت حل مسأله در انسان و سایر جانوران از جمله راکونها بهره میبرند. نیای مشترک انسان و راکون فاقد قابلیت حل مسائل نظری بوده اما در شاخهای که به انسان هوشمند رسیده این ویژگی را کسب کرده است.
مخالفان با این تمثیل به چند مورد اختلاف اشاره میکنند.
نقد۱. مکانیسم ایجاد توانایی حل مسأله در ریاضیدان، «یادگیری» در یک فرد است که قابلیتهایی را که در او وجود دارد به فعلیت رسانده است. درحالیکه قابلیتهای شناختی ایجادشده در گونهی انسان از راه مکانیسم رایج یادگیری ایجاد نشده است.
پاسخ طرفداران تکامل به این نقد، معرفی مکانیسمی جایگزین به نام «انتخاب طبیعی» است که میتواند به نحوی انباشتی عمل کند.
نقد۲. اگر حل مسائل ریاضیاتی را میتوانیم از دوران کودکی به فردی یاد دهیم تا او هم ریاضیدان شود، پس به نحو مشابه باید بتوانیم به جانورانی مانند راکونها حل مسائل پیچیده را آموزش دهیم در حالیکه نمیتوانیم.
دو پاسخ تکاملی به این نقد وارد است: اول اینکه عنصر زمان در این نقد نادیده گرفته شده. اگر قرار باشد تمثیل را کاملتر در نظر آوریم باید زمان را چند میلیون سال به عقب ببریم و حل مسائل را بر تبار راکونها اعمال کنیم و نه بر راکونهای امروزی.
دوم آنکه همانطورکه میتوان به یک بزرگسال کمسواد نیز تا حدی حل مسائل ریاضیاتی را آموزش داد، به راکونها نیز میتوان. این کار انجام شده است و طی دهههای اخیر برخی از جانوران با آموزش، قابلیت حل مسائلی پیچیده را کسب کردهاند.
نقد۳. اما کماکان تمثیل یادشده با مشکلی بزرگ مواجه است. چه در مورد ریاضیدان و چه در مورد جانورانی که قابلیت حل مسائل پیچیده را کسب کردهاند آموزشدهندهای بوده که به آنها «آموزش» دهد. و آموزش در جهت رسیدن به هدفی از پیش تعیینشده انجام میشود. بنابراین مخالفان با تمثیل مورد اشاره به تفاوتی اساسی اشاره دارند: طی فرایند تکامل چه کسی فرایند را هدایت کرده تا انسان هوشمند به قابلیتهای شناختی پیچیده رسیده و چرا فقط در انسان چنین چیزی رخ داده است؟ هر چند این نقد نیز ایرادی دارد اما تا حدی نقد بهجاییست و در پاسخ به آن آزمایشهای جالبی انجام شده که پژوهش زیر یکی از آخرین آنهاست.
ایراد این نقد آن است که انتخاب طبیعی به رغم آنکه یک آلگوریتم شناختهشده و ثابت دارد (که البته در قالب چند الگوریتم فرعی عمل میکند) در هر تبار، مسیرهای منحصر به فردی را طی میکند زیرا مواد و مصالحی که آلگوریتم بر آنها اعمال میشود متفاوتاند. انتخاب طبیعی هم شاخ گاو را بهوجود آورده و هم نیش زنبور را. اما معمولاً نمیپرسیم که چرا گاو واجد نیش نشد و زنبور واجد شاخ! انتخاب طبیعی با مصالح در دسترس خود مسیرهای منحصر به فردی را بدون هدفی از پیش تعیینشده میپیماید.
پژوهش جدید
اما بخش جالبتر نقد را میتوان اینگونه بازنویسی کرد: آیا ممکن است شواهدی از افزایش قابلیت حل مسأله را در جانوران وحشی رصد کنیم بدون آنکه به جانور «آموزش» داده باشیم؟!
پاسخ مثبت است. با تغییرات اقلیمی برخی جانوران وحشی، از جمله راکونها، رفتوآمد بیشتری به حاشیهی شهرها دارند. پژوهشگران برخی از مواد غذایی را درون جعبههایی قرار دادند که برای بازکردن آنها راکونها باید میتوانستند مسألههای شناختی را حل کنند. به مرور این مسائل را پیچیدهتر کردند و برخی راکونها که در مراحل اولیه موفق به حل مسائل شناختی سادهتر شده بودند، بدون هیچ آموزش مستقیمی از پس حل مسائل پیچیدهتر برآمدند. این آزمایش برای نخستینبار است که نشان میدهد در جهان وحش، توانایی حل مسائل شناختی پیچیده در برخی جانوران میتواند به نحوی انباشتی در زمانی کوتاه افزایش یابد.
در این پژوهش راکونها هم انعطاف شناختی را به نمایش گذاشتند و هم اینکه همه در این انعطاف یکسان نبودند و تفاوتهای زیادی داشتند. میدانیم که تنوع موتور محرک تکامل است. بنابراین کافی است طی چندین نسل مسائل محیطی که به بقا و تولیدمثل ربط مییابند پیچیدهتر شوند تا به نحوی معنادار شاهد افزایش قوای شناختی راکونها باشیم.
هادی صمدی
@evophilosophy
انسانها چگونه هوشمند شدند؟
ابتدا یک تمثیل
برخی از انسانها، از جمله ریاضیدانها، مسائلی بس پیچیده را حل میکنند درحالیکه قدرت حل آن مسائل بهطورکل خارج از دامنهی قابلیتهای بالفعل بیشتر انسانها است. در بدو امر بهنظر میرسد که اختلاف این دو دسته کیفیست. اما اگر به دوران کودکی آنها بازگردیم چه بسا با تعویض شرایط محیطی این دو، ممکن بود جای آنها عکس هم شود. ریاضیدان بهتدریج چنین قابلیتی را کسب کرده است.
نگاهی تکاملی
این مثال نشان میدهد که بسیاری از تفاوتهای به ظاهر کیفی میان دو موجود، محصول گامهای کوچکیاند که طی زمانی طولانی، امروزه در قالب تفاوتهای کیفی ارزیابی میشوند. تکاملگرایان از این استدلال تمثیلی در تبیین اختلاف قدرت حل مسأله در انسان و سایر جانوران از جمله راکونها بهره میبرند. نیای مشترک انسان و راکون فاقد قابلیت حل مسائل نظری بوده اما در شاخهای که به انسان هوشمند رسیده این ویژگی را کسب کرده است.
مخالفان با این تمثیل به چند مورد اختلاف اشاره میکنند.
نقد۱. مکانیسم ایجاد توانایی حل مسأله در ریاضیدان، «یادگیری» در یک فرد است که قابلیتهایی را که در او وجود دارد به فعلیت رسانده است. درحالیکه قابلیتهای شناختی ایجادشده در گونهی انسان از راه مکانیسم رایج یادگیری ایجاد نشده است.
پاسخ طرفداران تکامل به این نقد، معرفی مکانیسمی جایگزین به نام «انتخاب طبیعی» است که میتواند به نحوی انباشتی عمل کند.
نقد۲. اگر حل مسائل ریاضیاتی را میتوانیم از دوران کودکی به فردی یاد دهیم تا او هم ریاضیدان شود، پس به نحو مشابه باید بتوانیم به جانورانی مانند راکونها حل مسائل پیچیده را آموزش دهیم در حالیکه نمیتوانیم.
دو پاسخ تکاملی به این نقد وارد است: اول اینکه عنصر زمان در این نقد نادیده گرفته شده. اگر قرار باشد تمثیل را کاملتر در نظر آوریم باید زمان را چند میلیون سال به عقب ببریم و حل مسائل را بر تبار راکونها اعمال کنیم و نه بر راکونهای امروزی.
دوم آنکه همانطورکه میتوان به یک بزرگسال کمسواد نیز تا حدی حل مسائل ریاضیاتی را آموزش داد، به راکونها نیز میتوان. این کار انجام شده است و طی دهههای اخیر برخی از جانوران با آموزش، قابلیت حل مسائلی پیچیده را کسب کردهاند.
نقد۳. اما کماکان تمثیل یادشده با مشکلی بزرگ مواجه است. چه در مورد ریاضیدان و چه در مورد جانورانی که قابلیت حل مسائل پیچیده را کسب کردهاند آموزشدهندهای بوده که به آنها «آموزش» دهد. و آموزش در جهت رسیدن به هدفی از پیش تعیینشده انجام میشود. بنابراین مخالفان با تمثیل مورد اشاره به تفاوتی اساسی اشاره دارند: طی فرایند تکامل چه کسی فرایند را هدایت کرده تا انسان هوشمند به قابلیتهای شناختی پیچیده رسیده و چرا فقط در انسان چنین چیزی رخ داده است؟ هر چند این نقد نیز ایرادی دارد اما تا حدی نقد بهجاییست و در پاسخ به آن آزمایشهای جالبی انجام شده که پژوهش زیر یکی از آخرین آنهاست.
ایراد این نقد آن است که انتخاب طبیعی به رغم آنکه یک آلگوریتم شناختهشده و ثابت دارد (که البته در قالب چند الگوریتم فرعی عمل میکند) در هر تبار، مسیرهای منحصر به فردی را طی میکند زیرا مواد و مصالحی که آلگوریتم بر آنها اعمال میشود متفاوتاند. انتخاب طبیعی هم شاخ گاو را بهوجود آورده و هم نیش زنبور را. اما معمولاً نمیپرسیم که چرا گاو واجد نیش نشد و زنبور واجد شاخ! انتخاب طبیعی با مصالح در دسترس خود مسیرهای منحصر به فردی را بدون هدفی از پیش تعیینشده میپیماید.
پژوهش جدید
اما بخش جالبتر نقد را میتوان اینگونه بازنویسی کرد: آیا ممکن است شواهدی از افزایش قابلیت حل مسأله را در جانوران وحشی رصد کنیم بدون آنکه به جانور «آموزش» داده باشیم؟!
پاسخ مثبت است. با تغییرات اقلیمی برخی جانوران وحشی، از جمله راکونها، رفتوآمد بیشتری به حاشیهی شهرها دارند. پژوهشگران برخی از مواد غذایی را درون جعبههایی قرار دادند که برای بازکردن آنها راکونها باید میتوانستند مسألههای شناختی را حل کنند. به مرور این مسائل را پیچیدهتر کردند و برخی راکونها که در مراحل اولیه موفق به حل مسائل شناختی سادهتر شده بودند، بدون هیچ آموزش مستقیمی از پس حل مسائل پیچیدهتر برآمدند. این آزمایش برای نخستینبار است که نشان میدهد در جهان وحش، توانایی حل مسائل شناختی پیچیده در برخی جانوران میتواند به نحوی انباشتی در زمانی کوتاه افزایش یابد.
در این پژوهش راکونها هم انعطاف شناختی را به نمایش گذاشتند و هم اینکه همه در این انعطاف یکسان نبودند و تفاوتهای زیادی داشتند. میدانیم که تنوع موتور محرک تکامل است. بنابراین کافی است طی چندین نسل مسائل محیطی که به بقا و تولیدمثل ربط مییابند پیچیدهتر شوند تا به نحوی معنادار شاهد افزایش قوای شناختی راکونها باشیم.
هادی صمدی
@evophilosophy
Psychology Today
City Raccoons Are Sophisticated Problem-Solvers
Raccoons may be the quintessential urban mammals. Could problem-solving skills be one key to their success?
Traveling Waves - Online Seminar
Behrad Noudoust, MD, Ph.D.
University of Utah
Zachary Davis, Ph.D.
University of Utah
Bornali Kundu, MD, Ph.D.
University of Missouri Health Care
18 August 2024
17:30 PM (Tehran Time)
For link, send an email to:
[email protected]
Behrad Noudoust, MD, Ph.D.
University of Utah
Zachary Davis, Ph.D.
University of Utah
Bornali Kundu, MD, Ph.D.
University of Missouri Health Care
18 August 2024
17:30 PM (Tehran Time)
For link, send an email to:
[email protected]
آگهي پذيرش دانشجوی دوره دكتری تخصصی علوم اعصاب شناختی از طريق آيين نامه استعداد درخشان برای مهرماه ۱۴۰۳
اطلاعات بیشتر :
https://scs.ipm.ac.ir/new/docs/phd1403briliantadmission.pdf
@cognitive_science_iran
اطلاعات بیشتر :
https://scs.ipm.ac.ir/new/docs/phd1403briliantadmission.pdf
@cognitive_science_iran
📚 با هدف تلاش برای گسترش ادبیات و چشم انداز مطالعات رسانه و علوم شناختی، کتابی تحت عنوان” روان شناسی رسانه های اجتماعی” به سفارش و حمایت ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی ترجمه و به بازار انتشارات کتاب راه یافت.
❓در این کتاب با طرح پرسشی مبنی بر اینکه “چگونه رسانه های اجتماعی را مطالعه می کنیم؟” آمده است: وقتی درباره روان شناسی حرف می زنیم، منظورمان ویژگی های ذهنی، هوش ، احساسات، نگرش و رفتارهای یک شخص است، اما معنی دیگر آن هم مطالعه علمی آنها است و روان شناسی کاری پژوهشی با روش شناسی های علمی و نیز کارهای کلینیکی است که توسط افراد متخصص انجام می شود.
✴️ این کتاب در هفت فصل با عناوین مقدمه، پروفایل ها، پیوندها، به روز رسانی ها، رسانه ها، پیام رسانی و ارزش ها، نوشته “سیاران مک ماهون”، توسط دکتر” سیده زهرا اجاق” به سفارش و حمایت ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی ترجمه و از سوی موسسه انتشاراتی” لوگوس” چاپ و انتشار یافته است.
🌐 متن کامل خبر: www.cogc.ir
❓در این کتاب با طرح پرسشی مبنی بر اینکه “چگونه رسانه های اجتماعی را مطالعه می کنیم؟” آمده است: وقتی درباره روان شناسی حرف می زنیم، منظورمان ویژگی های ذهنی، هوش ، احساسات، نگرش و رفتارهای یک شخص است، اما معنی دیگر آن هم مطالعه علمی آنها است و روان شناسی کاری پژوهشی با روش شناسی های علمی و نیز کارهای کلینیکی است که توسط افراد متخصص انجام می شود.
✴️ این کتاب در هفت فصل با عناوین مقدمه، پروفایل ها، پیوندها، به روز رسانی ها، رسانه ها، پیام رسانی و ارزش ها، نوشته “سیاران مک ماهون”، توسط دکتر” سیده زهرا اجاق” به سفارش و حمایت ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی ترجمه و از سوی موسسه انتشاراتی” لوگوس” چاپ و انتشار یافته است.
🌐 متن کامل خبر: www.cogc.ir
Forwarded from تبلیغات علوم شناختی
قیمت تعرفه های جدید/ اسفندماه 1402
@cognitive_science_iran
#تایمی
① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 140 تومن
② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 170 تومن
③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 150 تومن
④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 180 تومن
👁🗨 #بازدید
⑤ • 1 کا بازدید | 140 تومن
⑥ • 2 کا بازدید | 170 تومن
#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha1988
@cognitive_science_iran
#تایمی
① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 140 تومن
② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 170 تومن
③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 150 تومن
④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 180 تومن
👁🗨 #بازدید
⑤ • 1 کا بازدید | 140 تومن
⑥ • 2 کا بازدید | 170 تومن
#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha1988
علوم شناختی
Photo
"ملی تِک"
فراخوان سرمایه گذاری و هم آفرینی شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی
شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی در نظر دارد در راستای ارج نهادن به گسترش و توسعه اقتصاد دانش بنیان، در حوزه سرمایه گذاری در طرح های دانش بنیان و فناور مشارکت نماید. لذا بدینوسیله از تمامی شرکت های دانش بنیان، پارک های علم و فناوری، مراکز رشد و نوآوری، شتابدهنده ها دعوت به همکاری می نماید.
در همین راستا هلدینگ سرمایه گذاری گروه توسعه ملی با توجه به گستردگی فعالیت های این مجموعه اقدام به طراحی برنامه راهبردی فناوری و نوآوری کرده تا با توان بیشتری در راستای توسعه اقتصاد دانش بنیان و تقویت زیست بوم نوآوری شرکت خود گام بردارد. فرید شاهمرادی مدیر فناوریهای نوین و کسب وکارهای دانش بنیان عنوان کرد که خوشبختانه با شروع فرایند ایجاد و توسعه زیست بوم نوآوری شرکتی گروه توسعه ملی، اقدامات موثری در این راستا در مجموعه بزرگ گروه توسعه ملی محقق گردیده است که با گذر زمان شاهد مشارکت در سرمایه گذاری طرح های دانش بنیان و استفاده از ظرفیت های بالقوه این هلدینگ چندرشته ای خواهیم بود. فناوران می توانند در بستر و سکوی راه اندازی شده دانش بنیان گروه تحت عنوان "ملی تک" به آدرس www.mellitech.net در چهار حوزه اصلی ایده، راهکار، طرح دانش بنیان و ظرفیت هم آفرینی به شرح ذیل مشارکت نموده و اطلاعات خود را بارگذاری نمایند.
ایده: طرح های استارتاپی با موضوعات مرتبط با اولویت های سرمایه گذاری تعیین شده شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی
راهکار: طرح هایی با موضوعات رفع چالش ها و تامین کالاهای ارزبر شرکت های زیرمجموعه گروه توسعه ملی
طرح: طرح های ارائه شده توسط شرکت های دانش بنیان با موضوعات اولویت دار سرمایه گذاری و فناور و نوآور شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی
هم آفرینی: استفاده از ظرفیت های کارگاهی، تجهیزات و خط تولید شرکت های زیرمجموعه گروه توسعه ملی برای تولید محصولات دانش بنیان، نوآور و فناور
موضوعات اصلی مشارکت در سرمایه گذاری شامل موارد ذیل می باشد:
1-فناوری های مالی 2- فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی 3- فناوری های آب و انرژی 4- ماشین آلات و تجهیزات پیشرفته 5- تجهیزات پزشکی و بیوتکنولوژی 6- معدن و فلزات اساسی 7- صنایع فرهنگی و خلاق 8- حمل و نقل 9- صنایع دیجیتال و هوش مصنوعی
www.mellitech.net
@cognitive_science_iran
فراخوان سرمایه گذاری و هم آفرینی شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی
شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی در نظر دارد در راستای ارج نهادن به گسترش و توسعه اقتصاد دانش بنیان، در حوزه سرمایه گذاری در طرح های دانش بنیان و فناور مشارکت نماید. لذا بدینوسیله از تمامی شرکت های دانش بنیان، پارک های علم و فناوری، مراکز رشد و نوآوری، شتابدهنده ها دعوت به همکاری می نماید.
در همین راستا هلدینگ سرمایه گذاری گروه توسعه ملی با توجه به گستردگی فعالیت های این مجموعه اقدام به طراحی برنامه راهبردی فناوری و نوآوری کرده تا با توان بیشتری در راستای توسعه اقتصاد دانش بنیان و تقویت زیست بوم نوآوری شرکت خود گام بردارد. فرید شاهمرادی مدیر فناوریهای نوین و کسب وکارهای دانش بنیان عنوان کرد که خوشبختانه با شروع فرایند ایجاد و توسعه زیست بوم نوآوری شرکتی گروه توسعه ملی، اقدامات موثری در این راستا در مجموعه بزرگ گروه توسعه ملی محقق گردیده است که با گذر زمان شاهد مشارکت در سرمایه گذاری طرح های دانش بنیان و استفاده از ظرفیت های بالقوه این هلدینگ چندرشته ای خواهیم بود. فناوران می توانند در بستر و سکوی راه اندازی شده دانش بنیان گروه تحت عنوان "ملی تک" به آدرس www.mellitech.net در چهار حوزه اصلی ایده، راهکار، طرح دانش بنیان و ظرفیت هم آفرینی به شرح ذیل مشارکت نموده و اطلاعات خود را بارگذاری نمایند.
ایده: طرح های استارتاپی با موضوعات مرتبط با اولویت های سرمایه گذاری تعیین شده شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی
راهکار: طرح هایی با موضوعات رفع چالش ها و تامین کالاهای ارزبر شرکت های زیرمجموعه گروه توسعه ملی
طرح: طرح های ارائه شده توسط شرکت های دانش بنیان با موضوعات اولویت دار سرمایه گذاری و فناور و نوآور شرکت سرمایه گذاری گروه توسعه ملی
هم آفرینی: استفاده از ظرفیت های کارگاهی، تجهیزات و خط تولید شرکت های زیرمجموعه گروه توسعه ملی برای تولید محصولات دانش بنیان، نوآور و فناور
موضوعات اصلی مشارکت در سرمایه گذاری شامل موارد ذیل می باشد:
1-فناوری های مالی 2- فناوری زیستی، کشاورزی و مواد غذایی 3- فناوری های آب و انرژی 4- ماشین آلات و تجهیزات پیشرفته 5- تجهیزات پزشکی و بیوتکنولوژی 6- معدن و فلزات اساسی 7- صنایع فرهنگی و خلاق 8- حمل و نقل 9- صنایع دیجیتال و هوش مصنوعی
www.mellitech.net
@cognitive_science_iran
آگهي پذيرش دانشجوی دوره دكتری تخصصی علوم اعصاب شناختی از طريق آيين نامه استعداد درخشان برای مهرماه ۱۴۰۳
اطلاعات بیشتر :
https://scs.ipm.ac.ir/new/docs/phd1403briliantadmission.pdf
@cognitive_science_iran
اطلاعات بیشتر :
https://scs.ipm.ac.ir/new/docs/phd1403briliantadmission.pdf
@cognitive_science_iran
Forwarded from مرجع علمی نقشه مغزی QEEG
🌟 به مرجع علمی نقشهمغزی خوش آمدید! 🌟
آیا میدونستید که مغز شما یک دنیای بیپایان از ایدهها و اطلاعات است؟ 🧠✨
با نقشهمغزی رازهای مغز را کشف کنید، هر موج یک داستان، هر سیگنال یک رمز. بیایید به دنیای شگفتانگیز فعالیتهای مغزی سفر کنیم!
🔍 در مجموعه ترویجی ما چه چیزی ارائه می شود؟
- آموزشهای تصویری و ویدئویی درباره نقشههای مغزی
-آشنایی با اساتید برتر خارجی و ایرانی
- معرفی کلینیکهای دارای مجوز
- لایو با اساتید
- آشنایی با مقالات و پژوهش های به روز
و .....
🌐همین حالا به ما بپیوندید!
اینستاگرام
تلگرام
🗣️ دوستاتون هم دعوت کنید! بیایید با هم یاد بگیریم و رشد کنیم. هر چه بیشتر، بهتر! 💪
#نقشه_مغزی #اینستاگرام #تلگرام
@qeeg_psy
آیا میدونستید که مغز شما یک دنیای بیپایان از ایدهها و اطلاعات است؟ 🧠✨
با نقشهمغزی رازهای مغز را کشف کنید، هر موج یک داستان، هر سیگنال یک رمز. بیایید به دنیای شگفتانگیز فعالیتهای مغزی سفر کنیم!
🔍 در مجموعه ترویجی ما چه چیزی ارائه می شود؟
- آموزشهای تصویری و ویدئویی درباره نقشههای مغزی
-آشنایی با اساتید برتر خارجی و ایرانی
- معرفی کلینیکهای دارای مجوز
- لایو با اساتید
- آشنایی با مقالات و پژوهش های به روز
و .....
🌐همین حالا به ما بپیوندید!
اینستاگرام
تلگرام
🗣️ دوستاتون هم دعوت کنید! بیایید با هم یاد بگیریم و رشد کنیم. هر چه بیشتر، بهتر! 💪
#نقشه_مغزی #اینستاگرام #تلگرام
@qeeg_psy
Forwarded from تکامل و فلسفه | هادی صمدی
معلولیتهایی که ما را انسان میکنند
احتمالاً بدون دنبال کردن حرفهای اخبار ورزشی نیز خبر موفقیت تیرانداز آمریکایی را در مسابقات پاراالمپیک تیراندازیباکمان شنیدهاید و صحنهی تیراندازی او را دیدهاید: یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین لحظههای تاریخ المپیک. فردی بدون دو دست، که برخورداری از آن بدیهیترین پیشنیاز ورود به این ورزش است قهرمان پاراالمپیک شد!
چرا این صحنه تا این حد تأثیرگذار است؟ زیرا تصویر ذهنی ما را از پیشنیاز موفقیت میشکند. تا همینجا کافی است که دیدن چندبارهی صحنه را از دست ندهیم. علاوه بر آن نمایشی بینظیر بود از حدود تواناییهای انسان.
وجوه اگزیستانسیالیستی این صحنه به کنار؛ ساعتها میشود دربارهاش سخن گفت. صِرف شرکت قهرمانان پاراالمپیک برای همهی انسانها، و نه صرفاً معلولان، درسآموز است. زیرا این افراد مثال اعلای انسانهایی هستند که ناتوانی را به «دگرتوانی» تبدیل کردهاند.
اما اجازه دهید به همین بهانه نگاهی تکاملی نیز به همین موضوع داشته باشیم تا ببینیم چرا وجوه اگزیستانسیالیستی این موضوع تا این حد برجسته است. مطابق فرضیهای به نام «میمون آسیبپذیر»، گونهی انسان برآمده از نیاکانیست که چندین مورد ناتوانی را به دگرتوانی تبدیل کردند.
کافیست به بزرگی نسبت سر به جثه در انسان نگاه، و آن را با شامپانزه مقایسه کنیم تا نه فقط به شکل کاریکاتورگونهی انسان، بلکه به نقاط ضعف آن نیز پی ببریم. سر بزرگ و سنگین و جمجمهی نازکِ انسان، از علل اصلی مرگ و میر در سوانح است. راستقامتی ما نیز نقص دیگری بود که کمردردهایِ گهگاهیِ آن، هنوز انسان مدرن را رها نمیکند. ضعف فک در انسان نیز محصول یک نقص ژنتیکی دیگر بود.
اما نیاکان ما تمامی این ضعفها را به فرصتی برای ادامهی زندگی تبدیل کردند و از عموزادههای توانمند خود به نحوی پیشی گرفتند که کل کرهی زمین را تسخیر کردند. سر بزرگ را در تفکر به کار گرفتند، راستقامتی را برای دویدن، و فک ضعیف را برای آشپزی و متعاقب آن کوچک کردن دستگاه گوارش. گونهای که برای زیستن در آفریقا سازگاری یافته بود همپای جانوران قطبی، قطبهای سردِ زمین را فتح کرد و حتی پا بر ماه نیز گذاشت. انسان یگانه موجودی بود که به نحوی مکرر و در چندین نوبت نقاط ضعف را به نقاط قدرت بدل میکرد. شاید به همین دلیل است که کماکان با دیدن صحنههای موفقیتی از جنس موفقیت ورزشکاران پاراالمپیک لذت میبریم.
از منظر تکاملی برتر خواندن یک موجود بر موجودات دیگر بیمعناست. تمامی موجوداتِ زندهای که امروز روی کرهی زمین زیست میکنند به یک معنایِ واحد سرشاخههای درخت تکاملاند و داروین نیز میگفت برتر خواندن یکی و پستتر نامیدن دیگری یاوه است. تا به اینجا درست. اما خود داروین هم متوجه تفاوتهای ماهوی انسان با دیگر جانوران شده بود و دراینباره سخن میگفت. هر گونهای ویژگیهای خاصی دارد منحصر به همان گونه؛ و ویژگی خاصی در انسان وجود دارد که نمونهاش را در دیگر جانوران نمیتوان یافت. ویلیام جیمز نام آن را قابلیت بازنگری در عادات نامید. فراعادتی که عادت به تغییر در عادات دارد. این همان چیزی است که به تواناییهای انسانها تنوع میبخشد و آنها را از شامپانزهها متمایز میکند. کسی که دست ندارد عادت رفتاری متفاوت از انسانهایی دارد که واجد دستاند. اما همین انسان میتواند چنان در عادات زندگی روزمرهی خود تغییر ایجاد کند و روندهای عادتی جدیدی بیافریند که بتواند از انسانهایی که دست دارند نیز بهتر از تیروکمان بهره گیرد.
آزادی طبیعی روسو
جالب است بدانیم ژان ژاک روسو، قبل از پیدایی نظریهی تکامل علمی توسط لامارک و داروین، در روند تکاملی فلسفی که برای انسان تصور میکرد به همین قابلیت اشاره داشت. روسو تفاوت بارز انسان و اورانگاوتان را در قابلیت «آزادی طبیعی» در انسان میدید: قابلیت فرارفتن از جبر غرایز. یعنی مشابه همان چیزی که جیمز آن را فراعادت بازبینی در عادات نامید. اگزیستانسیالیستها نیز به این قابلیت انسانی توجه خاصی داشتهاند. دست نداری؟ کافی است اراده کنی تا کارهایی را انجام دهی که کمتر کسی با دست توانایی آن را داشته باشد. انسانهایی بدون دست که با دهان نقاشی میکنند، یا راکت را به دندان گرفته و تنیس رویمیز بازی میکنند نمونههای اعلایی هستند که حدود فرارفتن انسان از جبر زیستی را تجسم واقعی بخشیدهاند. و در این بین، مواردی چنان استثنایی پیدا میشوند که این حد فرارفتن را تا جایی ارتقا میدهند که قهرمان تیروکمان پاراالمپیک نیز میشوند.
انسانهایی که در تاریخ نام آنها برجسته شده گاه از همین دستهی انسانهای نامتعارف بودهاند. از نیوتن و اینشتاین، تا میکلآنژ و بتهوون انسانهایی کاملاً بههنجار نبودند.
این واقعیت پرسشهای مهمی را در باب معلولیت پیش مینهد که در پستهای بعدی به آنها اشاره میشود.
هادی صمدی
@evophilosophy
احتمالاً بدون دنبال کردن حرفهای اخبار ورزشی نیز خبر موفقیت تیرانداز آمریکایی را در مسابقات پاراالمپیک تیراندازیباکمان شنیدهاید و صحنهی تیراندازی او را دیدهاید: یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین لحظههای تاریخ المپیک. فردی بدون دو دست، که برخورداری از آن بدیهیترین پیشنیاز ورود به این ورزش است قهرمان پاراالمپیک شد!
چرا این صحنه تا این حد تأثیرگذار است؟ زیرا تصویر ذهنی ما را از پیشنیاز موفقیت میشکند. تا همینجا کافی است که دیدن چندبارهی صحنه را از دست ندهیم. علاوه بر آن نمایشی بینظیر بود از حدود تواناییهای انسان.
وجوه اگزیستانسیالیستی این صحنه به کنار؛ ساعتها میشود دربارهاش سخن گفت. صِرف شرکت قهرمانان پاراالمپیک برای همهی انسانها، و نه صرفاً معلولان، درسآموز است. زیرا این افراد مثال اعلای انسانهایی هستند که ناتوانی را به «دگرتوانی» تبدیل کردهاند.
اما اجازه دهید به همین بهانه نگاهی تکاملی نیز به همین موضوع داشته باشیم تا ببینیم چرا وجوه اگزیستانسیالیستی این موضوع تا این حد برجسته است. مطابق فرضیهای به نام «میمون آسیبپذیر»، گونهی انسان برآمده از نیاکانیست که چندین مورد ناتوانی را به دگرتوانی تبدیل کردند.
کافیست به بزرگی نسبت سر به جثه در انسان نگاه، و آن را با شامپانزه مقایسه کنیم تا نه فقط به شکل کاریکاتورگونهی انسان، بلکه به نقاط ضعف آن نیز پی ببریم. سر بزرگ و سنگین و جمجمهی نازکِ انسان، از علل اصلی مرگ و میر در سوانح است. راستقامتی ما نیز نقص دیگری بود که کمردردهایِ گهگاهیِ آن، هنوز انسان مدرن را رها نمیکند. ضعف فک در انسان نیز محصول یک نقص ژنتیکی دیگر بود.
اما نیاکان ما تمامی این ضعفها را به فرصتی برای ادامهی زندگی تبدیل کردند و از عموزادههای توانمند خود به نحوی پیشی گرفتند که کل کرهی زمین را تسخیر کردند. سر بزرگ را در تفکر به کار گرفتند، راستقامتی را برای دویدن، و فک ضعیف را برای آشپزی و متعاقب آن کوچک کردن دستگاه گوارش. گونهای که برای زیستن در آفریقا سازگاری یافته بود همپای جانوران قطبی، قطبهای سردِ زمین را فتح کرد و حتی پا بر ماه نیز گذاشت. انسان یگانه موجودی بود که به نحوی مکرر و در چندین نوبت نقاط ضعف را به نقاط قدرت بدل میکرد. شاید به همین دلیل است که کماکان با دیدن صحنههای موفقیتی از جنس موفقیت ورزشکاران پاراالمپیک لذت میبریم.
از منظر تکاملی برتر خواندن یک موجود بر موجودات دیگر بیمعناست. تمامی موجوداتِ زندهای که امروز روی کرهی زمین زیست میکنند به یک معنایِ واحد سرشاخههای درخت تکاملاند و داروین نیز میگفت برتر خواندن یکی و پستتر نامیدن دیگری یاوه است. تا به اینجا درست. اما خود داروین هم متوجه تفاوتهای ماهوی انسان با دیگر جانوران شده بود و دراینباره سخن میگفت. هر گونهای ویژگیهای خاصی دارد منحصر به همان گونه؛ و ویژگی خاصی در انسان وجود دارد که نمونهاش را در دیگر جانوران نمیتوان یافت. ویلیام جیمز نام آن را قابلیت بازنگری در عادات نامید. فراعادتی که عادت به تغییر در عادات دارد. این همان چیزی است که به تواناییهای انسانها تنوع میبخشد و آنها را از شامپانزهها متمایز میکند. کسی که دست ندارد عادت رفتاری متفاوت از انسانهایی دارد که واجد دستاند. اما همین انسان میتواند چنان در عادات زندگی روزمرهی خود تغییر ایجاد کند و روندهای عادتی جدیدی بیافریند که بتواند از انسانهایی که دست دارند نیز بهتر از تیروکمان بهره گیرد.
آزادی طبیعی روسو
جالب است بدانیم ژان ژاک روسو، قبل از پیدایی نظریهی تکامل علمی توسط لامارک و داروین، در روند تکاملی فلسفی که برای انسان تصور میکرد به همین قابلیت اشاره داشت. روسو تفاوت بارز انسان و اورانگاوتان را در قابلیت «آزادی طبیعی» در انسان میدید: قابلیت فرارفتن از جبر غرایز. یعنی مشابه همان چیزی که جیمز آن را فراعادت بازبینی در عادات نامید. اگزیستانسیالیستها نیز به این قابلیت انسانی توجه خاصی داشتهاند. دست نداری؟ کافی است اراده کنی تا کارهایی را انجام دهی که کمتر کسی با دست توانایی آن را داشته باشد. انسانهایی بدون دست که با دهان نقاشی میکنند، یا راکت را به دندان گرفته و تنیس رویمیز بازی میکنند نمونههای اعلایی هستند که حدود فرارفتن انسان از جبر زیستی را تجسم واقعی بخشیدهاند. و در این بین، مواردی چنان استثنایی پیدا میشوند که این حد فرارفتن را تا جایی ارتقا میدهند که قهرمان تیروکمان پاراالمپیک نیز میشوند.
انسانهایی که در تاریخ نام آنها برجسته شده گاه از همین دستهی انسانهای نامتعارف بودهاند. از نیوتن و اینشتاین، تا میکلآنژ و بتهوون انسانهایی کاملاً بههنجار نبودند.
این واقعیت پرسشهای مهمی را در باب معلولیت پیش مینهد که در پستهای بعدی به آنها اشاره میشود.
هادی صمدی
@evophilosophy
Olympics
Paris 2024 Paralympics Team USA’s Matt Stutzman, the armless archer, wins gold setting a new Paralympic record
Team USA’s Matt Stutzman shoots the arrows of his life to win gold, setting a new Paralympic record of 149 at the Paris 2024 Paralympics twelve years after first winning silver