Forwarded from تبلیغات علوم شناختی
قیمت تعرفه های جدید
@cognitive_science_iran
#تایمی
① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 100 تومن
② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 130 تومن
③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 110 تومن
④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 140 تومن
👁🗨 #بازدید
⑤ • 1 کا بازدید | 100 تومن
⑥ • 2 کا بازدید | 120 تومن
#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha
@cognitive_science_iran
#تایمی
① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 100 تومن
② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 130 تومن
③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 110 تومن
④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 140 تومن
👁🗨 #بازدید
⑤ • 1 کا بازدید | 100 تومن
⑥ • 2 کا بازدید | 120 تومن
#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha
علوم شناختی pinned «قیمت تعرفه های جدید @cognitive_science_iran #تایمی ① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 100 تومن ② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 130 تومن ③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 110 تومن ④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 140 تومن 👁🗨…»
〽️ژنهای دخیل در ساختار و عملکرد عصبی می توانند منبعی درباره بیماری آلزایمر باشند.
بر اساس مطالعه جدیدی که توسط دانشمندان دانشگاه کلرادو پردیس پزشکی Anschutz انجام شده است، بیان بیش از حد یک ژن مرتبط با تقسیم سلولی و ساختار و عملکرد نورونها ممکن است از دمانس شناختی در موشها و انسانهای مبتلا به بیماری آلزایمر (AD) جلوگیری کرده و از آن محافظت کند.
✔️ژن Kinesin-5 یا KIF11 این کار را با وجود آمیلوئید بتا (Abeta) که جزء اصلی پلاکها در مغز مبتلایان به AD است، انجام میدهد. دانشمندان به طور سنتی هنگام جستجوی درمان برای این بیماری، پلاک ها را هدف قرار می دهند.
✔️دکتر هانتینگتون پاتر، استاد نورولوژی و مدیر مرکز آلزایمر و شناخت دانشگاه کلرادو و از محققان آلزایمر در لیندا کرنیک، می گوید: «بیان بیش از حد KIF11 در موشها بر سطوح آمیلوئید در مغز تأثیر نمیگذارد.
✔️با این وجود پلاکها هنوز از نظر شناختی عادی بودند. این یکی از بهترین نشانههایی است که شما میتوانید بدون خلاص شدن از شر پلاکها، قدرت شناخت خود را حفظ کنید.»
✔️ این KIF11 یک پروتئین حرکتی است که بیشتر به دلیل نقشش در میتوز یا تقسیم سلولی در سلول های غیر عصبی شناخته شده است. اما نقش مهمی در شکل گیری دندریت ها و انشعاب های (خارهای) دندریتیک نورون ها دارد که برای برقراری ارتباط با سایر نورون ها استفاده می شود و برای یادگیری و حافظه مهم هستند. با این حال جزء اصلی پلاک های آلزایمر، Abeta، می تواند KIF11 را مهار کند و باعث آسیب به این ساختارها شود.
✔️محققان دریافتند که بیان بیش از حد این ژن در موش های مبتلا به AD منجر به بهبود عملکرد در تست های شناختی در مقایسه با موش های AD با سطوح طبیعی KIF11 شد. سپس آنها داده های ژنتیکی بیماران مبتلا به بیماری آلزایمر انسانی را که توسط مطالعه دستورات مذهبی و پروژه حافظه عجله و پیری (ROS/MAP) در دانشگاه راش در شیکاگو ارائه شده بود، تجزیه و تحلیل کردند. آنها می خواستند بدانند که آیا تغییرات طبیعی در سطوح KIF11 با عملکرد شناختی بهتر در بزرگسالان با یا بدون پلاک آمیلوئید مرتبط است یا خیر.
✔️استبان لوسرو، سرپرست تیم تحقیق از دانشکده پزشکی دانشگاه کلرادو، می گوید: «نتایج ما از تجزیه و تحلیل داده های انسانی نشان می دهد که سطوح بالاتر KIF11 با عملکرد شناختی بهتر در گروهی از افراد مسن مبتلا به آسیب شناسی آمیلوئید مرتبط است.»
✔️"بنابراین، نتایج ما نشان می دهد که سطوح بیان KIF11 بالاتر ممکن است تا حدی از از دست دادن شناختی در طول دوره AD در انسان جلوگیری کند، که با یافته های ما در مورد نقش KIF11 در مدل های حیوانی AD همسو است."
✔️پاتر و یکی از نویسندگان ارشد، هایدی چیال، استادیار عصب شناسی و مدیر استراتژی و توسعه کمک هزینه در دانشگاه کلرادو آلزایمر و مرکز شناخت، می گویند این اطلاعات راه را برای محققان هموار می کند تا آزمایش داروهای جدید یا موجود را که می توانند با خیال راحت بر روی انسان انجام دهند ایجاد میکنند.
✔️ «بسیاری از درمانهای آزمایشی فعلی برای AD بر کاهش تولید Abeta یا افزایش پاکسازی پلاکهای Abeta متمرکز شدهاند. «بیشتر این رویکردها در پیشگیری یا معکوس کردن دمانس شناختی در کارآزماییهای بالینی شکست خوردهاند. واضح است که رویکردهای جایگزین برای توسعه درمان های AD مورد نیاز است.
#آگاهي_از_مغز
#دمانس
@brainawareness
@cognitive_science_iran
https://neurosciencenews.com/kif11-alzheimers-cognition-21726/
بر اساس مطالعه جدیدی که توسط دانشمندان دانشگاه کلرادو پردیس پزشکی Anschutz انجام شده است، بیان بیش از حد یک ژن مرتبط با تقسیم سلولی و ساختار و عملکرد نورونها ممکن است از دمانس شناختی در موشها و انسانهای مبتلا به بیماری آلزایمر (AD) جلوگیری کرده و از آن محافظت کند.
✔️ژن Kinesin-5 یا KIF11 این کار را با وجود آمیلوئید بتا (Abeta) که جزء اصلی پلاکها در مغز مبتلایان به AD است، انجام میدهد. دانشمندان به طور سنتی هنگام جستجوی درمان برای این بیماری، پلاک ها را هدف قرار می دهند.
✔️دکتر هانتینگتون پاتر، استاد نورولوژی و مدیر مرکز آلزایمر و شناخت دانشگاه کلرادو و از محققان آلزایمر در لیندا کرنیک، می گوید: «بیان بیش از حد KIF11 در موشها بر سطوح آمیلوئید در مغز تأثیر نمیگذارد.
✔️با این وجود پلاکها هنوز از نظر شناختی عادی بودند. این یکی از بهترین نشانههایی است که شما میتوانید بدون خلاص شدن از شر پلاکها، قدرت شناخت خود را حفظ کنید.»
✔️ این KIF11 یک پروتئین حرکتی است که بیشتر به دلیل نقشش در میتوز یا تقسیم سلولی در سلول های غیر عصبی شناخته شده است. اما نقش مهمی در شکل گیری دندریت ها و انشعاب های (خارهای) دندریتیک نورون ها دارد که برای برقراری ارتباط با سایر نورون ها استفاده می شود و برای یادگیری و حافظه مهم هستند. با این حال جزء اصلی پلاک های آلزایمر، Abeta، می تواند KIF11 را مهار کند و باعث آسیب به این ساختارها شود.
✔️محققان دریافتند که بیان بیش از حد این ژن در موش های مبتلا به AD منجر به بهبود عملکرد در تست های شناختی در مقایسه با موش های AD با سطوح طبیعی KIF11 شد. سپس آنها داده های ژنتیکی بیماران مبتلا به بیماری آلزایمر انسانی را که توسط مطالعه دستورات مذهبی و پروژه حافظه عجله و پیری (ROS/MAP) در دانشگاه راش در شیکاگو ارائه شده بود، تجزیه و تحلیل کردند. آنها می خواستند بدانند که آیا تغییرات طبیعی در سطوح KIF11 با عملکرد شناختی بهتر در بزرگسالان با یا بدون پلاک آمیلوئید مرتبط است یا خیر.
✔️استبان لوسرو، سرپرست تیم تحقیق از دانشکده پزشکی دانشگاه کلرادو، می گوید: «نتایج ما از تجزیه و تحلیل داده های انسانی نشان می دهد که سطوح بالاتر KIF11 با عملکرد شناختی بهتر در گروهی از افراد مسن مبتلا به آسیب شناسی آمیلوئید مرتبط است.»
✔️"بنابراین، نتایج ما نشان می دهد که سطوح بیان KIF11 بالاتر ممکن است تا حدی از از دست دادن شناختی در طول دوره AD در انسان جلوگیری کند، که با یافته های ما در مورد نقش KIF11 در مدل های حیوانی AD همسو است."
✔️پاتر و یکی از نویسندگان ارشد، هایدی چیال، استادیار عصب شناسی و مدیر استراتژی و توسعه کمک هزینه در دانشگاه کلرادو آلزایمر و مرکز شناخت، می گویند این اطلاعات راه را برای محققان هموار می کند تا آزمایش داروهای جدید یا موجود را که می توانند با خیال راحت بر روی انسان انجام دهند ایجاد میکنند.
✔️ «بسیاری از درمانهای آزمایشی فعلی برای AD بر کاهش تولید Abeta یا افزایش پاکسازی پلاکهای Abeta متمرکز شدهاند. «بیشتر این رویکردها در پیشگیری یا معکوس کردن دمانس شناختی در کارآزماییهای بالینی شکست خوردهاند. واضح است که رویکردهای جایگزین برای توسعه درمان های AD مورد نیاز است.
#آگاهي_از_مغز
#دمانس
@brainawareness
@cognitive_science_iran
https://neurosciencenews.com/kif11-alzheimers-cognition-21726/
Neuroscience News
Gene Involved in Neuronal Structure and Function May Protect Against Alzheimer’s Disease
Overexpression of KIF11, a gene associated with the structure and function of neurons, prevents and protects against cognitive decline in both mouse models and humans with Alzheimer's disease pathologies. Boosting KIF11 expression could be beneficial in preventing…
🔰پیشبینی PTSD!
اسکنهای مغزی تأثیرات دراز مدت تروما را آشکار میکنند.
〽️خلاصه: اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) 2٪ تا 10٪ از بازماندگان تروما را تحت تأثیر قرار می دهد و به صورت اضطراب شدید ناشی از عدم تعادل عاطفی ظاهر می شود. محققان از اسکن مغز 104 بازماندگان تروما استفاده کردند تا مشخص کنند کدام یک بیشتر مستعد ابتلا به PTSD هستند.
💠این یافته ها تاکید می کنند که فعال شدن در شکنج فرونتال تحتانی سمت راست، پتانسیل بهبود PTSD را بهتر نشان می دهد. شناخت این الگوهای مغزی می تواند مداخلات اولیه موثر را پیش ببرد.
حقایق کلیدی:
🔺محققان از اسکن مغز استفاده کردند تا بفهمند که چرا تنها زیر مجموعه ای از بازماندگان تروما به PTSD مبتلا می شوند.
🔺فعال شدن بیشتر در شکنج فرونتال تحتانی سمت راست، مرتبط با تنظیم هیجانی، بهبودی بهتر علائم PTSD را پیش بینی می کند.
🔺شناسایی این مدارهای مغزی به درک تکامل PTSD کمک می کند و می تواند درمان های اولیه را راهنمایی کند.
✔️پس از یک تجربه آسیب زا، اکثر افراد بدون حادثه بهبود می یابند، اما برخی از افراد - بین 2٪ تا 10٪ - به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا می شوند، یک وضعیت سلامت روان که می تواند باعث علائم ناتوان کننده اضطراب به دلیل اختلالات عاطفی شود.
✔️علائم PTSD در 40٪ از بازماندگان تروما در عواقب حاد تروما وجود دارد، اما PTSD تمام عیار تنها در زیر مجموعه کوچکی از موارد ایجاد می شود. شناسایی زود هنگام افراد در معرض خطر هم برای درمان زودهنگام و هم برای پیشگیری احتمالی حیاتی است.
✔️یک مطالعه جدید به رهبری لیبرزون، MD، در دانشگاه A&M تگزاس، با هدف انجام این کار انجام شد. این مطالعه در Biological Psychiatry: Cognitive Neuroscience and Neuroimaging توسط Elsevier منتشر شده است.
✔️محققان مدتهاست متوجه شدهاند که PTSD شامل پردازش مغزی تغییر یافته در نواحی مرتبط با پردازش و تعدیل احساسات، از جمله آمیگدال، اینسولا، و قشر جلوی مغز است. اما، مشخص نیست که چه زمانی تفاوتهای مرتبط با PTSD ایجاد میشود.
✔️محققان اسکن های مغزی 104 بازمانده از تروما - معمولاً یک تصادف رانندگی - را در 1، 6 و 14 ماه پس از تصادف با بررسی فعالیت مغز خیلی زود پس از تروما، جمع آوری کردند. محققان امیدوار بودند که پیشبینیکنندههایی را شناسایی کنند که چه کسانی بیشتر در معرض خطر یا انعطافپذیرتر در برابر ابتلا به PTSD مزمن هستند.
✔️دکتر لیبرزون در مورد این یافته ها می گوید: "این بزرگترین مطالعه آینده نگر تا به امروز در مورد بازماندگان اولیه پس از تروما، فعال شدن بیشتر در شکنج فرونتال تحتانی راست، ناحیه ای مرتبط با کنترل شناختی و ارزیابی مجدد عاطفی، بهبودی بهتر از علائم PTSD اولیه را پیش بینی می کند. این یافته ها نقش کلیدی مناطق قشری/شناختی را در تنظیم ترس و در توسعه PTSD برجسته می کند.
✔️نکته مهم این است که محققان شاهد تغییراتی در فعالیت مغزی بیماران در طول زمان بودند که منعکس کننده یک فرآیند مداوم و شاید آسیبشناختی بود.
✔️دکتر کامرون کارتر، گوید: «این یافتهها نقش کلیدی را که قشر جلوی مغز ممکن است در ایجاد انعطافپذیری در برابر اثرات مضر تروما ایفا کند، از طریق عملکردی که اطلاعات زمینهای و تنظیم پاسخ های عاطفی را نشان میدهد، برجسته میکند.
✔️دکتر لیبرزون افزود: "درک مدارهای مغزی مرتبط با پیشرفت PTSD از یک وضعیت حاد به مزمن برای درک پاتوفیزیولوژی آن و در نهایت برای توسعه درمان مبتنی بر مکانیسم ضروری است. نتایج همچنین ممکن است به پزشکان کمک کند تا یک سال پس از حادثه تروما، بازماندگان اولیه تروما را که در معرض خطر بیشتر ابتلا به PTSD مزمن هستند، شناسایی و درمان کنند.
@brainawareness
@cognitive_science_iran
https://neurosciencenews.com/ptsd-neuroimaging-trauma-23963/
اسکنهای مغزی تأثیرات دراز مدت تروما را آشکار میکنند.
〽️خلاصه: اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) 2٪ تا 10٪ از بازماندگان تروما را تحت تأثیر قرار می دهد و به صورت اضطراب شدید ناشی از عدم تعادل عاطفی ظاهر می شود. محققان از اسکن مغز 104 بازماندگان تروما استفاده کردند تا مشخص کنند کدام یک بیشتر مستعد ابتلا به PTSD هستند.
💠این یافته ها تاکید می کنند که فعال شدن در شکنج فرونتال تحتانی سمت راست، پتانسیل بهبود PTSD را بهتر نشان می دهد. شناخت این الگوهای مغزی می تواند مداخلات اولیه موثر را پیش ببرد.
حقایق کلیدی:
🔺محققان از اسکن مغز استفاده کردند تا بفهمند که چرا تنها زیر مجموعه ای از بازماندگان تروما به PTSD مبتلا می شوند.
🔺فعال شدن بیشتر در شکنج فرونتال تحتانی سمت راست، مرتبط با تنظیم هیجانی، بهبودی بهتر علائم PTSD را پیش بینی می کند.
🔺شناسایی این مدارهای مغزی به درک تکامل PTSD کمک می کند و می تواند درمان های اولیه را راهنمایی کند.
✔️پس از یک تجربه آسیب زا، اکثر افراد بدون حادثه بهبود می یابند، اما برخی از افراد - بین 2٪ تا 10٪ - به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا می شوند، یک وضعیت سلامت روان که می تواند باعث علائم ناتوان کننده اضطراب به دلیل اختلالات عاطفی شود.
✔️علائم PTSD در 40٪ از بازماندگان تروما در عواقب حاد تروما وجود دارد، اما PTSD تمام عیار تنها در زیر مجموعه کوچکی از موارد ایجاد می شود. شناسایی زود هنگام افراد در معرض خطر هم برای درمان زودهنگام و هم برای پیشگیری احتمالی حیاتی است.
✔️یک مطالعه جدید به رهبری لیبرزون، MD، در دانشگاه A&M تگزاس، با هدف انجام این کار انجام شد. این مطالعه در Biological Psychiatry: Cognitive Neuroscience and Neuroimaging توسط Elsevier منتشر شده است.
✔️محققان مدتهاست متوجه شدهاند که PTSD شامل پردازش مغزی تغییر یافته در نواحی مرتبط با پردازش و تعدیل احساسات، از جمله آمیگدال، اینسولا، و قشر جلوی مغز است. اما، مشخص نیست که چه زمانی تفاوتهای مرتبط با PTSD ایجاد میشود.
✔️محققان اسکن های مغزی 104 بازمانده از تروما - معمولاً یک تصادف رانندگی - را در 1، 6 و 14 ماه پس از تصادف با بررسی فعالیت مغز خیلی زود پس از تروما، جمع آوری کردند. محققان امیدوار بودند که پیشبینیکنندههایی را شناسایی کنند که چه کسانی بیشتر در معرض خطر یا انعطافپذیرتر در برابر ابتلا به PTSD مزمن هستند.
✔️دکتر لیبرزون در مورد این یافته ها می گوید: "این بزرگترین مطالعه آینده نگر تا به امروز در مورد بازماندگان اولیه پس از تروما، فعال شدن بیشتر در شکنج فرونتال تحتانی راست، ناحیه ای مرتبط با کنترل شناختی و ارزیابی مجدد عاطفی، بهبودی بهتر از علائم PTSD اولیه را پیش بینی می کند. این یافته ها نقش کلیدی مناطق قشری/شناختی را در تنظیم ترس و در توسعه PTSD برجسته می کند.
✔️نکته مهم این است که محققان شاهد تغییراتی در فعالیت مغزی بیماران در طول زمان بودند که منعکس کننده یک فرآیند مداوم و شاید آسیبشناختی بود.
✔️دکتر کامرون کارتر، گوید: «این یافتهها نقش کلیدی را که قشر جلوی مغز ممکن است در ایجاد انعطافپذیری در برابر اثرات مضر تروما ایفا کند، از طریق عملکردی که اطلاعات زمینهای و تنظیم پاسخ های عاطفی را نشان میدهد، برجسته میکند.
✔️دکتر لیبرزون افزود: "درک مدارهای مغزی مرتبط با پیشرفت PTSD از یک وضعیت حاد به مزمن برای درک پاتوفیزیولوژی آن و در نهایت برای توسعه درمان مبتنی بر مکانیسم ضروری است. نتایج همچنین ممکن است به پزشکان کمک کند تا یک سال پس از حادثه تروما، بازماندگان اولیه تروما را که در معرض خطر بیشتر ابتلا به PTSD مزمن هستند، شناسایی و درمان کنند.
@brainawareness
@cognitive_science_iran
https://neurosciencenews.com/ptsd-neuroimaging-trauma-23963/
Neuroscience News
Predicting PTSD: Brain Scans Unravel Trauma’s Long-term Effects
Posttraumatic stress disorder (PTSD) affects 2% to 10% of trauma survivors, manifesting as intense anxiety from emotional disbalance.
Forwarded from فلسفه ذهن
🎗دیدگاه #همه_روان_دار_انگاری (#پنسایکیزم) نوعی #آگاهی و شعور را - ولو در حد پتانسیل آن - به تمامی موجودات هستی (از جمله جمادات) نسبت میدهد. طبق این دیدگاه، آگاهی را نیز باید همانند سایر ویژگیهای بنیادین که در علم فیزیک به رسمیت شناخته شده (مانند جرم، بار الکتریکی، نیروی الکترومغناطیس، گرانش، فضا – زمان)، یک ویژگی بنیادین در جهان دانست که قابل تبیین از طریق ویژگیهای دیگر نیست.
این دیدگاه فینفسه درباره ماهیت فیزیکی یا غیر فیزیکی بودن ویژگی آگاهی، خنثی است و آگاهی – بعنوان یک ویژگی بنیادین – میتواند غیر فیزیکی باشد؛ کما اینکه دیوید چالمرز – بعنوان یکی از مهمترین لیدرهای پنسایکیزم – چنین نظری دارد.
🎗در #فلسفه_اسلامی، آگاهی برای جمادات و حتی گیاهان، انکار شده و برای #تجرد_نفس ناطقه انسانی و نیز تجرد نفوس حیوانات، استدلالهایی ارائه شده است.
البته برخی محققان #حکمت_متعالیه، با استناد به عباراتی از #ملاصدرا، قول به وجود آگاهی در نباتات را نیز به وی نسبت دادهاند. اما بر اینکه جمادات در نظر #صدرالمتالهین – مانند سایر فیلسوفان صاحبنظر مسلمان - فاقد آگاهیاند، اتفاق نظر وجود دارد.
بدینترتیب همه رواندار انگاری – هرچند با #عرفان_اسلامی و نیز ظاهر برخی آیات قرآن که نحوهای شعور را به تمامی ذرات و موجودات زمین و آسمان نسبت میدهد، همخوانی دارد – طرفدار قابل توجهی در میان فیلسوفان مسلمان نداشته است.
🎗براساس دیدگاه ملاصدرا – که هماهنگ با نظر جمهور فلاسفه مسلمان نیز است - وجود علم در ماده و جسمانیات بدلیل غیبت هر جزء از اجزای دیگر و وجود مشوب به عدم اجزاء مادی، منتفی است (اسفار، ۱۹۸۱م، ج۳، صص۲۹۸ ـ ۲۹۷ / ج۶، ص۱۶۳).
ولی شاید بتوان مبانی حکمت متعالیه را برای تصدیق و تأیید پنسایکیزم بکار گرفت. آنجا که علم را مساوق وجود میداند، و وجود نیز بنحوی تشکیکی در تمامی مراتب عالم، تحقق و اصالت دارد، چه بسا باید چنین نتیجه گرفت که علم و شعور در تمام عالم وجود جاری است و البته همانند خود وجود، دارای مراتب شدت و ضعف است. بدینترتیب هر موجود (ولو جمادات) بسته به میزان بهره وجودی که دارد، واجد علم و آگاهی هم خواهد بود.
🎗جالب توجه آنکه خود ملاصدرا در جایی از #علم_النفس اسفار بدین مطلب تصریح کرده است (همان، ج ۸، ص ۱۶۴). برخی گفتهاند چه بسا دیدگاه اصلی او در این موضع بیان شده و سایر موارد از باب همراهی با دیدگاه جمهور بوده است (که البته بلحاظ فلسفی، توجیه مقبولی نیست). علامه طباطبائی در حاشیه بر همین موضع از جلد هشتم اسفار، نظر اخیر صدرالمتألهین را تقویت کرده و تلاش میکند برای تأیید وجود جنبهای مجرد در اشیاء مادی، استدلال و تبیینی ارائه دهد؛ چه اینکه مطابق نظر وی و مؤسس حکمت متعالیه، آگاهی و شعور را باید در سطح مجرد (غیر فیزیک) جستجو کرد.
🎗در هر حال این خوانش از حکمت متعالیه که نوعی سازگاری با پنسایکیزم را میرساند، با دیدگاه #حدوث_جسمانی نفس – که نفس مجرد و آگاهی را برآمده از سطح جسمانی میداند – متضاد خواهد بود؛ کما اینکه اساساً پنسایکیزم در برابر ایمرجنتیزم مطرح شد تا آگاهی را نه بمثابه ویژگی برآمده از شرایط خاصی در سطح ویژگیهای فیزیکی، بلکه بعنوان یک ویژگی بنیادین در جهان معرفی نماید. بدینترتیب طرفداران خوانش اخیرالذکر از ملاصدرا و علامه طباطبایی، باید بدنبال تبیینی برای سازگاری #حرکت_جوهری و حدوث جسمانی از یکسو (که آگاهی را برآمده از سطوح پیشین و ویژگیهای بنیادین جهان میداند)، با مساوقت علم و وجود از سوی دیگر (که علم و شعور را بنحوی بنیادین در تمام عالم هستی لحاظ میکند)، باشند.
@PhilMind
این دیدگاه فینفسه درباره ماهیت فیزیکی یا غیر فیزیکی بودن ویژگی آگاهی، خنثی است و آگاهی – بعنوان یک ویژگی بنیادین – میتواند غیر فیزیکی باشد؛ کما اینکه دیوید چالمرز – بعنوان یکی از مهمترین لیدرهای پنسایکیزم – چنین نظری دارد.
🎗در #فلسفه_اسلامی، آگاهی برای جمادات و حتی گیاهان، انکار شده و برای #تجرد_نفس ناطقه انسانی و نیز تجرد نفوس حیوانات، استدلالهایی ارائه شده است.
البته برخی محققان #حکمت_متعالیه، با استناد به عباراتی از #ملاصدرا، قول به وجود آگاهی در نباتات را نیز به وی نسبت دادهاند. اما بر اینکه جمادات در نظر #صدرالمتالهین – مانند سایر فیلسوفان صاحبنظر مسلمان - فاقد آگاهیاند، اتفاق نظر وجود دارد.
بدینترتیب همه رواندار انگاری – هرچند با #عرفان_اسلامی و نیز ظاهر برخی آیات قرآن که نحوهای شعور را به تمامی ذرات و موجودات زمین و آسمان نسبت میدهد، همخوانی دارد – طرفدار قابل توجهی در میان فیلسوفان مسلمان نداشته است.
🎗براساس دیدگاه ملاصدرا – که هماهنگ با نظر جمهور فلاسفه مسلمان نیز است - وجود علم در ماده و جسمانیات بدلیل غیبت هر جزء از اجزای دیگر و وجود مشوب به عدم اجزاء مادی، منتفی است (اسفار، ۱۹۸۱م، ج۳، صص۲۹۸ ـ ۲۹۷ / ج۶، ص۱۶۳).
ولی شاید بتوان مبانی حکمت متعالیه را برای تصدیق و تأیید پنسایکیزم بکار گرفت. آنجا که علم را مساوق وجود میداند، و وجود نیز بنحوی تشکیکی در تمامی مراتب عالم، تحقق و اصالت دارد، چه بسا باید چنین نتیجه گرفت که علم و شعور در تمام عالم وجود جاری است و البته همانند خود وجود، دارای مراتب شدت و ضعف است. بدینترتیب هر موجود (ولو جمادات) بسته به میزان بهره وجودی که دارد، واجد علم و آگاهی هم خواهد بود.
🎗جالب توجه آنکه خود ملاصدرا در جایی از #علم_النفس اسفار بدین مطلب تصریح کرده است (همان، ج ۸، ص ۱۶۴). برخی گفتهاند چه بسا دیدگاه اصلی او در این موضع بیان شده و سایر موارد از باب همراهی با دیدگاه جمهور بوده است (که البته بلحاظ فلسفی، توجیه مقبولی نیست). علامه طباطبائی در حاشیه بر همین موضع از جلد هشتم اسفار، نظر اخیر صدرالمتألهین را تقویت کرده و تلاش میکند برای تأیید وجود جنبهای مجرد در اشیاء مادی، استدلال و تبیینی ارائه دهد؛ چه اینکه مطابق نظر وی و مؤسس حکمت متعالیه، آگاهی و شعور را باید در سطح مجرد (غیر فیزیک) جستجو کرد.
🎗در هر حال این خوانش از حکمت متعالیه که نوعی سازگاری با پنسایکیزم را میرساند، با دیدگاه #حدوث_جسمانی نفس – که نفس مجرد و آگاهی را برآمده از سطح جسمانی میداند – متضاد خواهد بود؛ کما اینکه اساساً پنسایکیزم در برابر ایمرجنتیزم مطرح شد تا آگاهی را نه بمثابه ویژگی برآمده از شرایط خاصی در سطح ویژگیهای فیزیکی، بلکه بعنوان یک ویژگی بنیادین در جهان معرفی نماید. بدینترتیب طرفداران خوانش اخیرالذکر از ملاصدرا و علامه طباطبایی، باید بدنبال تبیینی برای سازگاری #حرکت_جوهری و حدوث جسمانی از یکسو (که آگاهی را برآمده از سطوح پیشین و ویژگیهای بنیادین جهان میداند)، با مساوقت علم و وجود از سوی دیگر (که علم و شعور را بنحوی بنیادین در تمام عالم هستی لحاظ میکند)، باشند.
@PhilMind
Forwarded from ستاد علوم و فناوری های شناختی
فصل نامه مغز و شناخت- شماره ۲۶.pdf
2.1 MB
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عمل کردن بر مبنای شواهد
بخش اول
عمل کردن بر مبنای شواهد Evidence-based practice (EBP) این ایده است که شیوه های شغلی باید بر اساس شواهد علمی باشند. در حالی که این ایده در ظاهر مطلوب به نظر می رسد، اما این پیشنهاد بحث برانگیز بوده است، زیرا برخی استدلال می کنند که نتایج تحقیقات ممکن است برای افراد یا همچنین مشاغل سنتی قابل استفاده نباشد. عمل کرد بر مبنای شواهد از زمان معرفی رسمی «پزشکی مبتنی بر شواهد» در سال 1992 در حال افزایش است و به حرفههای پیراپزشکی، آموزش، مدیریت، قانون، سیاستگذاری عمومی، معماری و سایر زمینهها گسترش یافته است. همچنین در نتیجه مطالعاتی که مشکلاتی را در تحقیقات علمی نشان میدهد (مانند بحران بازآزمایی)، جنبشی برای اعمال عمل کردن بر مبنای شواهد بر خود تحقیقات علمی وجود دارد. تحقیق در مورد علم مبتنی بر شواهد را فراعلم(متاساینس) می نامند.
جنبش به سمت عمل کردن بر مبنای شواهد تلاش میکند تا متخصصان و سایر تصمیمگیرندگان را تشویق کند و در برخی موارد از آنها میخواهد که هنگام تصمیمگیری توجه بیشتری به شواهد داشته باشند و خود را از نتایج تحقیقات آگاه کنند. هدف عمل کردن بر مبنای شواهد «حذف شیوههای ناموجه یا قدیمی به نفع روشهای مؤثرتر با تغییر مبنای تصمیمگیری از سنت، شهود و تجربه غیرسیستماتیک به تحقیقات علمی» استوار است.
در بیشتر تاریخ، شغلها فعالیتهای خود را بر اساس تخصص برگرفته شده از «تجربیات منتقل شده در قالب سنت» بنا کردهاند. بسیاری از این شیوهها با هیچگونه شواهدی توجیه نشدهاند، که گاهی اوقات حقهبازی(quackery) و عملکرد ضعیف را ممکن میسازد. حتی زمانی که حقهبازی آشکار وجود نداشته باشد، کیفیت و کارایی شیوه های مبتنی بر سنت ممکن است مطلوب نباشد. از آنجایی که روش علمی به طور فزاینده ای به عنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی شیوه ها شناخته شده است، شیوه های مبتنی بر شواهد به طور فزاینده ای پذیرفته شده اند.
یکی از اولین حامیان عمل کردن بر مبنای شواهد، آرچی کوکران، یک اپیدمیولوژیست بود که کتاب «اثربخشی و کارایی: بازتاب های تصادفی در مورد خدمات بهداشتی»* را در سال 1972 نوشت. کتاب کوکران در مورد اهمیت آزمایش صحیح استراتژی های مراقبت های بهداشتی بحث می کند و برای پزشکی مبتنی بر شواهد به عنوان یک شالوده به حساب میاید. کوکران پیشنهاد کرد که از آنجایی که منابع همیشه محدود هستند، باید از آنها برای ارائه شکلهایی از مراقبت های بهداشتی استفاده کرد که در ارزیابی های طراحی شدهی مناسب، موثر بودن آنها نشان داده شده است. کوکران اظهار داشت که قابل اعتمادترین شواهد مربوط به کارآزماییهای تصادفیسازی شده و کنترلشده است.
اصطلاح "پزشکی مبتنی بر شواهد" توسط گوردون گویات در سال 1990 در یک مقاله منتشر نشده معرفی شد و این اصطلاح بعداً برای اولین بار در سال 1992 منتشر شد. بنابراین پزشکی اولین شغل مبتنی بر شواهد بود که به طور رسمی معرفی شد. برخی از آزمایشهای اولیه در «پزشکی مبتنی بر شواهد» شامل آزمایش تکنیکهای قدیمی پزشکی مانند فصد خون تا بررسی اثربخشی درمانهای مدرن و پذیرفته شده بود. فشارهایی برای عمل کردن بر مبنای شواهد در پزشکی توسط ارائه دهندگان بیمه صورت گرفته است، که گاهی اوقات پوشش هزینهای اقدامات پزشکی فاقد شواهد سیستماتیک برای مفید بودن را رد کرده اند. در حال حاضر اکثر مراجعین انتظار دارند که متخصصان پزشکی بر اساس شواهد تصمیم گیری کنند و از به روزترین اطلاعات مطلع باشند. از زمان پذیرش گسترده «عمل کردن بر مبنای شواهد در پزشکی»، استفاده از شیوه های مبتنی بر شواهد به سرعت در زمینه های غیر پزشکی گسترش یافته است.
ادامه دارد ...
*Effectiveness and Efficiency: Random Reflections on Health Services
بخش اول
عمل کردن بر مبنای شواهد Evidence-based practice (EBP) این ایده است که شیوه های شغلی باید بر اساس شواهد علمی باشند. در حالی که این ایده در ظاهر مطلوب به نظر می رسد، اما این پیشنهاد بحث برانگیز بوده است، زیرا برخی استدلال می کنند که نتایج تحقیقات ممکن است برای افراد یا همچنین مشاغل سنتی قابل استفاده نباشد. عمل کرد بر مبنای شواهد از زمان معرفی رسمی «پزشکی مبتنی بر شواهد» در سال 1992 در حال افزایش است و به حرفههای پیراپزشکی، آموزش، مدیریت، قانون، سیاستگذاری عمومی، معماری و سایر زمینهها گسترش یافته است. همچنین در نتیجه مطالعاتی که مشکلاتی را در تحقیقات علمی نشان میدهد (مانند بحران بازآزمایی)، جنبشی برای اعمال عمل کردن بر مبنای شواهد بر خود تحقیقات علمی وجود دارد. تحقیق در مورد علم مبتنی بر شواهد را فراعلم(متاساینس) می نامند.
جنبش به سمت عمل کردن بر مبنای شواهد تلاش میکند تا متخصصان و سایر تصمیمگیرندگان را تشویق کند و در برخی موارد از آنها میخواهد که هنگام تصمیمگیری توجه بیشتری به شواهد داشته باشند و خود را از نتایج تحقیقات آگاه کنند. هدف عمل کردن بر مبنای شواهد «حذف شیوههای ناموجه یا قدیمی به نفع روشهای مؤثرتر با تغییر مبنای تصمیمگیری از سنت، شهود و تجربه غیرسیستماتیک به تحقیقات علمی» استوار است.
در بیشتر تاریخ، شغلها فعالیتهای خود را بر اساس تخصص برگرفته شده از «تجربیات منتقل شده در قالب سنت» بنا کردهاند. بسیاری از این شیوهها با هیچگونه شواهدی توجیه نشدهاند، که گاهی اوقات حقهبازی(quackery) و عملکرد ضعیف را ممکن میسازد. حتی زمانی که حقهبازی آشکار وجود نداشته باشد، کیفیت و کارایی شیوه های مبتنی بر سنت ممکن است مطلوب نباشد. از آنجایی که روش علمی به طور فزاینده ای به عنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی شیوه ها شناخته شده است، شیوه های مبتنی بر شواهد به طور فزاینده ای پذیرفته شده اند.
یکی از اولین حامیان عمل کردن بر مبنای شواهد، آرچی کوکران، یک اپیدمیولوژیست بود که کتاب «اثربخشی و کارایی: بازتاب های تصادفی در مورد خدمات بهداشتی»* را در سال 1972 نوشت. کتاب کوکران در مورد اهمیت آزمایش صحیح استراتژی های مراقبت های بهداشتی بحث می کند و برای پزشکی مبتنی بر شواهد به عنوان یک شالوده به حساب میاید. کوکران پیشنهاد کرد که از آنجایی که منابع همیشه محدود هستند، باید از آنها برای ارائه شکلهایی از مراقبت های بهداشتی استفاده کرد که در ارزیابی های طراحی شدهی مناسب، موثر بودن آنها نشان داده شده است. کوکران اظهار داشت که قابل اعتمادترین شواهد مربوط به کارآزماییهای تصادفیسازی شده و کنترلشده است.
اصطلاح "پزشکی مبتنی بر شواهد" توسط گوردون گویات در سال 1990 در یک مقاله منتشر نشده معرفی شد و این اصطلاح بعداً برای اولین بار در سال 1992 منتشر شد. بنابراین پزشکی اولین شغل مبتنی بر شواهد بود که به طور رسمی معرفی شد. برخی از آزمایشهای اولیه در «پزشکی مبتنی بر شواهد» شامل آزمایش تکنیکهای قدیمی پزشکی مانند فصد خون تا بررسی اثربخشی درمانهای مدرن و پذیرفته شده بود. فشارهایی برای عمل کردن بر مبنای شواهد در پزشکی توسط ارائه دهندگان بیمه صورت گرفته است، که گاهی اوقات پوشش هزینهای اقدامات پزشکی فاقد شواهد سیستماتیک برای مفید بودن را رد کرده اند. در حال حاضر اکثر مراجعین انتظار دارند که متخصصان پزشکی بر اساس شواهد تصمیم گیری کنند و از به روزترین اطلاعات مطلع باشند. از زمان پذیرش گسترده «عمل کردن بر مبنای شواهد در پزشکی»، استفاده از شیوه های مبتنی بر شواهد به سرعت در زمینه های غیر پزشکی گسترش یافته است.
ادامه دارد ...
*Effectiveness and Efficiency: Random Reflections on Health Services
Forwarded from فلسفه ذهن
📚#معرفی_کتاب
📗کتاب «جوهر آگاهی؛ یک دفاعیه جامع از دوئالیسم جوهری معاصر» نوشته ریکابوف و مورلند بتازگی توسط انتشارات ویلی بلکول و در 390 صفحه بچاپ رسیده است.
📙فصل اول کتاب پس از مرور #دوگانه_انگاری جوهری در قرن 21، به برخی مناقشات از سوی #طبیعی_گرایی که آنها را نوعی انحراف وجودشناختی مینامد، میپردازد و با تکیه بر #آگاهی، رویگردانی نسبی از #فیزیکالیسم در دو دهه اخیر را به بحث میگذارد.
📕نویسندگان در فصل دوم با تکیه بر #درون_نگری، #حیث_التفاتی و #خودآگاهی، استدلالهایی را بسود #دوئالیسم ارائه میدهند.
📘فصل سوم با عنوان «وحدت بنیادین موجودات آگاه»، با استفاده از #پدیدارشناسی و #ذات_گرایی، بر وحدت و تحقق یکجای نفس غیرفیزیکی استدلال میکند که خود در هفت بخش با رفتوبرگشتهای متعدد همراه است.
📒مؤلفان در فصل چهارم با تکیه بر بروزرسانی استدلال موجهات (مودال) و عاملیت آزاد، سعی در تقویت #دوئالیسم_جوهری دارند.
📔فصل پنجم و ششم نیز به پاسخ به کامنتها علیه دوئالیسم و ترسیم چشماندازی برای آینده #دوگانه_انگاری_جوهری اختصاص دارد و برنامههای پژوهشی جدید برای دوئالیسم جوهری در قرن 21 را تشریح میکند.
@PhilMind
📗کتاب «جوهر آگاهی؛ یک دفاعیه جامع از دوئالیسم جوهری معاصر» نوشته ریکابوف و مورلند بتازگی توسط انتشارات ویلی بلکول و در 390 صفحه بچاپ رسیده است.
📙فصل اول کتاب پس از مرور #دوگانه_انگاری جوهری در قرن 21، به برخی مناقشات از سوی #طبیعی_گرایی که آنها را نوعی انحراف وجودشناختی مینامد، میپردازد و با تکیه بر #آگاهی، رویگردانی نسبی از #فیزیکالیسم در دو دهه اخیر را به بحث میگذارد.
📕نویسندگان در فصل دوم با تکیه بر #درون_نگری، #حیث_التفاتی و #خودآگاهی، استدلالهایی را بسود #دوئالیسم ارائه میدهند.
📘فصل سوم با عنوان «وحدت بنیادین موجودات آگاه»، با استفاده از #پدیدارشناسی و #ذات_گرایی، بر وحدت و تحقق یکجای نفس غیرفیزیکی استدلال میکند که خود در هفت بخش با رفتوبرگشتهای متعدد همراه است.
📒مؤلفان در فصل چهارم با تکیه بر بروزرسانی استدلال موجهات (مودال) و عاملیت آزاد، سعی در تقویت #دوئالیسم_جوهری دارند.
📔فصل پنجم و ششم نیز به پاسخ به کامنتها علیه دوئالیسم و ترسیم چشماندازی برای آینده #دوگانه_انگاری_جوهری اختصاص دارد و برنامههای پژوهشی جدید برای دوئالیسم جوهری در قرن 21 را تشریح میکند.
@PhilMind
Forwarded from تبلیغات علوم شناختی
قیمت تعرفه های جدید
@cognitive_science_iran
#تایمی
① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 100 تومن
② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 130 تومن
③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 110 تومن
④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 140 تومن
👁🗨 #بازدید
⑤ • 1 کا بازدید | 100 تومن
⑥ • 2 کا بازدید | 120 تومن
#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha
@cognitive_science_iran
#تایمی
① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 100 تومن
② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 130 تومن
③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 110 تومن
④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 140 تومن
👁🗨 #بازدید
⑤ • 1 کا بازدید | 100 تومن
⑥ • 2 کا بازدید | 120 تومن
#رزرو_تبلیغات 👈 @mmasiha
علوم شناختی pinned «قیمت تعرفه های جدید @cognitive_science_iran #تایمی ① . 24 ساعت 1 ساعت پست آخر | 100 تومن ② . 48 ساعت 2 ساعت پست آخر + یک بار ریشات | 130 تومن ③ . پست آخر شبانه 24 تا 10صبح | 110 تومن ④. پست آخر شبانه 24 تا 10 صبح +24 ساعت پست آزاد | 140 تومن 👁🗨…»
Forwarded from تکامل و فلسفه | هادی صمدی
From Bacteria to Bach and Back_231108_135746.pdf
3.9 MB
معرفی کتاب
ذهن چگونه طی فرایند تکامل زیستی شکل گرفته است؟
مشخصا ذهن فسیلی ندارد تا بتوان با ردیابی آن به نحوی کاملا عینی به این پرسش پاسخ داد. اما تکاملدانها، به شیوهی شرلوک هولمز، تمامی دادههایی را که به موضوع ربط پیدا میکند کنار هم میچینند و سپس روایتی مستدل برای آن طراحی میکنند تا اسرار گذشتههای دور را آشکار سازند. (این دقیقا کاری است که پژوهشگران نجوم نیز انجام میدهند. هرچند کار زیستشناسان پلهای سختتر است زیرا کسی در وجود ستارهها تردیدی ندارد، اما پژوهشگرانی هستند که وجود ذهن و آگاهی را انکار میکنند و انها که انکار نمیکنند نیز در چیستی آن اتفاق نظری ندارند.)
دانیل دنت از مشهورترین چهرههاییست که در مورد چیستی ذهن و آگاهی نظرات جالبی داشته و اکنون از تکامل آن نیز سخن گفته است.
کتاب که تلاشی ستودنیست در راززدایی از یکی از پیچیدهترین معماهای علم، با عنوان از باکتری تا باخ: تکامل ذهن، توسط عطا کالیراد ترجمه شده است.
مترجم چهرهی صاحبنظری در تکامل است و بنابراین ظرافتهای نظر دنت را خوب میداند. پی.دی.اف کتاب را با اجازهی ایشان در اینجا بازنشر میکنم.
هادی صمدی
@evophilosophy
ذهن چگونه طی فرایند تکامل زیستی شکل گرفته است؟
مشخصا ذهن فسیلی ندارد تا بتوان با ردیابی آن به نحوی کاملا عینی به این پرسش پاسخ داد. اما تکاملدانها، به شیوهی شرلوک هولمز، تمامی دادههایی را که به موضوع ربط پیدا میکند کنار هم میچینند و سپس روایتی مستدل برای آن طراحی میکنند تا اسرار گذشتههای دور را آشکار سازند. (این دقیقا کاری است که پژوهشگران نجوم نیز انجام میدهند. هرچند کار زیستشناسان پلهای سختتر است زیرا کسی در وجود ستارهها تردیدی ندارد، اما پژوهشگرانی هستند که وجود ذهن و آگاهی را انکار میکنند و انها که انکار نمیکنند نیز در چیستی آن اتفاق نظری ندارند.)
دانیل دنت از مشهورترین چهرههاییست که در مورد چیستی ذهن و آگاهی نظرات جالبی داشته و اکنون از تکامل آن نیز سخن گفته است.
کتاب که تلاشی ستودنیست در راززدایی از یکی از پیچیدهترین معماهای علم، با عنوان از باکتری تا باخ: تکامل ذهن، توسط عطا کالیراد ترجمه شده است.
مترجم چهرهی صاحبنظری در تکامل است و بنابراین ظرافتهای نظر دنت را خوب میداند. پی.دی.اف کتاب را با اجازهی ایشان در اینجا بازنشر میکنم.
هادی صمدی
@evophilosophy
Forwarded from Modern Science (Saeed)
سندرم سرطان ارثی
Hereditary cancer syndrome
سندرم سرطان ارثی یک اختلال ژنتیکی است که در آن جهش های ژنتیکی ارثی در یک یا چند ژن فرد را مستعد ابتلا به سرطان می کند و همچنین ممکن است باعث شروع زودرس این سرطان ها شود. سندرم های سرطان ارثی اغلب نه تنها خطر ابتلا به سرطان در طول زندگی را بالا میبرند، بلکه خطر ایجاد تومورهای اولیه مستقل را در زندگی فرد بالا میبرند.
بسیاری از این سندرم ها به دلیل جهش در ژن های سرکوبگر تومور ایجاد می شوند، یعنی ژن هایی که در محافظت از سلول در برابر سرطانی شدن نقش دارند. جهش در ژنهای دیگری نیز میتواند افراد را بیش از دیگران مستعد ابتلا به سرطان کند، ژنهایی نظیر ژنهای ترمیمکننده DNA، آنکوژنها و ژنهای دخیل در تولید رگهای خونی (رگزایی). نمونههای رایج سندرمهای سرطان ارثی، سندرم سرطان پستان-تخمدان ارثی و سرطان روده بزرگ غیر پولیپوز ارثی (سندرم لینچ) است.
سندرم های سرطان ارثی زمینه ساز 5 تا 10 درصد از سرطان ها هستند و بیش از 50 نوع سرطان ارثی قابل شناسایی وجود دارد. تحقیقات مربوط به این سندرم ها به طور فعالی در حال گسترش است: به این صورت که هر ساله سندرمهای بیشتری پیدا میشوند، زیستشناسی زیربنایی واضحتر میشود، و آزمایش ژنتیک، تشخیص، درمان و پیشگیری از سندرمهای استعداد ذاتی به سرطان را بهبود میبخشد.
برخی از سرطان های نادر به شدت با ژنهای ارثی مستعد سرطان مرتبط هستند. آزمایش ژنتیک باید در مورد کارسینوم قشر فوق کلیه، تومورهای کارسینوئیدی، سرطان منتشر معده، سرطان لوله فالوپ/سرطان صفاق اولیه، لیومیوسارکوم، سرطان مدولاری تیروئید، پاراگانگلیوما/فئوکروموسیتوم، کارسینوم سلول کلیوی کروموفوب، آنکوسیتیک هیبریدی، کارسینوم سباسه، و تومورهای طناب جنسی (با توبولهای حلقوی) انجام گیرد.
همچنین پزشکان خانواده می توانند افرادی را که در معرض خطر سندرمهای سرطان ارثی هستند شناسایی کنند و برای آزمایش ژنتیک و آزمایشات تشخیصی دوره ای ارجاع دهند.
Hereditary cancer syndrome
سندرم سرطان ارثی یک اختلال ژنتیکی است که در آن جهش های ژنتیکی ارثی در یک یا چند ژن فرد را مستعد ابتلا به سرطان می کند و همچنین ممکن است باعث شروع زودرس این سرطان ها شود. سندرم های سرطان ارثی اغلب نه تنها خطر ابتلا به سرطان در طول زندگی را بالا میبرند، بلکه خطر ایجاد تومورهای اولیه مستقل را در زندگی فرد بالا میبرند.
بسیاری از این سندرم ها به دلیل جهش در ژن های سرکوبگر تومور ایجاد می شوند، یعنی ژن هایی که در محافظت از سلول در برابر سرطانی شدن نقش دارند. جهش در ژنهای دیگری نیز میتواند افراد را بیش از دیگران مستعد ابتلا به سرطان کند، ژنهایی نظیر ژنهای ترمیمکننده DNA، آنکوژنها و ژنهای دخیل در تولید رگهای خونی (رگزایی). نمونههای رایج سندرمهای سرطان ارثی، سندرم سرطان پستان-تخمدان ارثی و سرطان روده بزرگ غیر پولیپوز ارثی (سندرم لینچ) است.
سندرم های سرطان ارثی زمینه ساز 5 تا 10 درصد از سرطان ها هستند و بیش از 50 نوع سرطان ارثی قابل شناسایی وجود دارد. تحقیقات مربوط به این سندرم ها به طور فعالی در حال گسترش است: به این صورت که هر ساله سندرمهای بیشتری پیدا میشوند، زیستشناسی زیربنایی واضحتر میشود، و آزمایش ژنتیک، تشخیص، درمان و پیشگیری از سندرمهای استعداد ذاتی به سرطان را بهبود میبخشد.
برخی از سرطان های نادر به شدت با ژنهای ارثی مستعد سرطان مرتبط هستند. آزمایش ژنتیک باید در مورد کارسینوم قشر فوق کلیه، تومورهای کارسینوئیدی، سرطان منتشر معده، سرطان لوله فالوپ/سرطان صفاق اولیه، لیومیوسارکوم، سرطان مدولاری تیروئید، پاراگانگلیوما/فئوکروموسیتوم، کارسینوم سلول کلیوی کروموفوب، آنکوسیتیک هیبریدی، کارسینوم سباسه، و تومورهای طناب جنسی (با توبولهای حلقوی) انجام گیرد.
همچنین پزشکان خانواده می توانند افرادی را که در معرض خطر سندرمهای سرطان ارثی هستند شناسایی کنند و برای آزمایش ژنتیک و آزمایشات تشخیصی دوره ای ارجاع دهند.
Workshop :
Distortion mitigation in high-resolution fMRI
Vahid Malekian
Postdoctoral Research Assistant
University College London
More info : https://scs.ipm.ac.ir/workshop.jsp
Distortion mitigation in high-resolution fMRI
Vahid Malekian
Postdoctoral Research Assistant
University College London
More info : https://scs.ipm.ac.ir/workshop.jsp
آزمایشگاه Centre for Cognition in Small Brains به سرپرستی Prof. Mikko Juusola در دانشگاه شفیلد انگلستان دو دانشجوی دکتری در زمینه علوم اعصاب با پیشینه تحصیلی دربیولوژی، فیزیک و ریاضیات و مهندسی برای سال جاری می پذیرد. دانشجویان علاقمند به مبحث بینایی و علوم اعصاب می توانند تکنیک های ثبت نورونی داخل و خارج سلولی، تصویربرداری دو فوتونی کلسیم از فعالیت عصبی به همراه آزمایشهای رفتاری و مدل سازی از مغز حشرات به خصوص زنبور و مگس سرکه (Drosophilia) بیاموزند.
برای اطلاعات بیشتر با ایمیل ([email protected]، دکتر هادی معبودی) یا به صورت مستقیم با Prof. Mikko Juusol تماس بگیرید.
https://cognition.sites.sheffield.ac.uk/home
برای اطلاعات بیشتر با ایمیل ([email protected]، دکتر هادی معبودی) یا به صورت مستقیم با Prof. Mikko Juusol تماس بگیرید.
https://cognition.sites.sheffield.ac.uk/home
cognition.sites.sheffield.ac.uk
We work on experiments and theory to decode perception and actions in the nervous systems of flies and other insects, to better understand the brain.
We search answers to fundamental questions in neuroscience: how do animals see, think and make decisions?…
We search answers to fundamental questions in neuroscience: how do animals see, think and make decisions?…
قابل توجه دانشجویان دکتری علاقه مند به پست داک علوم اعصاب محاسباتی:
پست داک فلوشیپ در آلمان برای کشورهای در حال توسعه: پروژه در مورد مدل های شناختی و بیوفیزیکی پروسه های شناختی (مثل perceptual decision making)، و روش های آنالیز داده که بتوان با آن marker های پروسه های شناختی را پیدا نمود.
اطلاعات در مورد پروژه های گروه :
https://shervinsafavi.github.io/cmclab/
اطلاعات در مورد پست داک فلوشیپ در آلمان برای کشورهای در حال توسعه:
https://www.humboldt-foundation.de/en/apply/sponsorship-programmes/georg-forster-research-fellowship
در صورت علاقه مندی برای اطلاعات بیشتر با ایمیل زیر تماس بگیرید: (دکتر شروین صفوی)
[email protected]
پست داک فلوشیپ در آلمان برای کشورهای در حال توسعه: پروژه در مورد مدل های شناختی و بیوفیزیکی پروسه های شناختی (مثل perceptual decision making)، و روش های آنالیز داده که بتوان با آن marker های پروسه های شناختی را پیدا نمود.
اطلاعات در مورد پروژه های گروه :
https://shervinsafavi.github.io/cmclab/
اطلاعات در مورد پست داک فلوشیپ در آلمان برای کشورهای در حال توسعه:
https://www.humboldt-foundation.de/en/apply/sponsorship-programmes/georg-forster-research-fellowship
در صورت علاقه مندی برای اطلاعات بیشتر با ایمیل زیر تماس بگیرید: (دکتر شروین صفوی)
[email protected]
shervinsafavi.github.io
CMC lab
Computational Machinery of Cognition. The overarching research theme of our lab is understanding the computational machinery of cognitive processes.
Forwarded from SNS (En)
👩🏻🏫 Presenter:
Dr. Safura Rashid Shomali
Research Associate at Imperial College London
December 26 ( Dey 5, 1402)
December 28 & 29 ( Dey 7 & 8, 1402)
Early registration (until Azar 27 / December 18) and group registration will receive a special discount. You must select the appropriate option when registering
This workshop requires a prerequisite of basic linear algebra and differential calculus. Please pay attention to these requirements during registration. Proficiency in programming, especially in MATLAB, is also highly essential. (If you have a problem, contact us)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from علوم اعصاب تربیتی Educational Neuroscience (Ali Nouri)
یک مطالعه جدید نشان می دهد که نئاندرتالها از انسان مدرن تنها ۴۰۸ هزار سال پیش جدا شدهاند
نئاندرتالها (Neanderthals) یک گونه منقرض شده از انسانیان (hominin) هستند که تا حدود چهل هزار سال پیش در نواحی اوراسیا میزیستند. بقایای فسیلی نشانداده برخی تفاوتهای فیزیکی قابل توجه بین انسانهای مدرن و نئاندرتالها وجود دارد، مانند قاب کوتاهتر و پهنتر، لگن پهنتر، و استخوانهای سنگینتر.
در این مطالعه جدید، دانشمندان با استفاده از یک برنامه کامپیوتری به مطالعه ژنوم هر دو گونه پرداختهاند. یافتههای آنها نشان میدهد که جدا شدن انسانهای مدرن از نئاندرتالها تنها ۴۰۸ هزار سال پیش رخ داده است.
این مقاله اخیرا در نشریه BMC Genomic Data چاپ شده است. برای مشاهده متن کامل مقاله اینجا را کلیک کنید.
#مقاله_خواندنی
#تکامل
#علوم_اعصاب_محاسباتی
#ژنوم
https://www.tgoop.com/eduneuro
نئاندرتالها (Neanderthals) یک گونه منقرض شده از انسانیان (hominin) هستند که تا حدود چهل هزار سال پیش در نواحی اوراسیا میزیستند. بقایای فسیلی نشانداده برخی تفاوتهای فیزیکی قابل توجه بین انسانهای مدرن و نئاندرتالها وجود دارد، مانند قاب کوتاهتر و پهنتر، لگن پهنتر، و استخوانهای سنگینتر.
در این مطالعه جدید، دانشمندان با استفاده از یک برنامه کامپیوتری به مطالعه ژنوم هر دو گونه پرداختهاند. یافتههای آنها نشان میدهد که جدا شدن انسانهای مدرن از نئاندرتالها تنها ۴۰۸ هزار سال پیش رخ داده است.
این مقاله اخیرا در نشریه BMC Genomic Data چاپ شده است. برای مشاهده متن کامل مقاله اینجا را کلیک کنید.
#مقاله_خواندنی
#تکامل
#علوم_اعصاب_محاسباتی
#ژنوم
https://www.tgoop.com/eduneuro
Forwarded from تکامل و فلسفه | هادی صمدی
بدون "تعجب کردن" مغز رشد نمیکند!
کودکان بسیار بیش از بزرگسالان در مواجهه با تجربههای جدید متعجب میشوند. آزمایش جالبی که نتایج آن در نشریهی "پیشرفتهای علوم" منتشر شده درصدد تبیین این پدیده بوده است. آزمایشها نشان دادند که بخشی از مغز بچهموشها در مواجهه با صداهای ناآشنا، بهشدت تحریک میشود اما بهتدریج و با تکرار صدای ناآشنا، آن بخش و بخشهای دیگری که در پردازش صدا دخالت دارند، کمتر و کمتر فعال میشوند.
نویسندگان مقاله تبیین سادهای در شرح این آزمایش عرضه میکنند. اولا بدون کسب تجربه مغز موشها رشد نمیکند. اما وقتی تجربهای عادی شد مغز با آن پدیده آشنا میشود و با پردازش مکرر اطلاعات آن، چیز جدیدی نمیآموزد و صرفا انرژی مصرف میکند. بنابراین آن را در حالت پسزمینه قرار میدهد و دیگر آن را پردازش جدیدی نمیکند مگر آنکه تجربههای تعجببرانگیز جدیدی دریافت کند.
برای این پدیده، تبیین جالبی در معرفتشناسی تکاملی وجود دارد که پژوهشگران نیز به آن اشاره دارند: طی رشد جانور مغز تصویری درونی از جهان تشکیل میدهد. سپس این تصویر را با محرکهای خارجی مقایسه میکند. هر چیزی که با این "جهانبینی" مطابقت ندارد، جای تعجب دارد، و میتواند منجر به بروزرسانی تصویر قبلی شود. اگر تصاویری که دریافت میکنیم همگی مطابق جهانبینی ما باشند دیگر مغز رشد نخواهد کرد و تصاویر قبلی را ابقاء میکند.
مشخصا تجربههای حسی متنوع میتواند راهی برای ادامهیافتن رشد مغز در انسان باشد که در دههی سوم زندگی بهشدت کند میشود. راههای پرهزینهای وجود دارد؛ مثلاً رفتن به سفر و مواجهه با تجربههای جدید. اما این راهکار آنقدر برای انسان امروز دور از دسترس است که توصیهی آن به شوخی میماند. خوشبختانه راهکارهای بدیل و کم هزینهتری در اختیار است.
در مرزهای علوم شاهد یافتههایی کاملا نامنتظره هستیم. بیدلیل نبود که افلاطون و ارسطو میگفتند فلسفه (علم) با حیرت آغاز میشود. اخبار علوم را دنبال کنیم. فقط دانش ما را نمیافزایند؛ مهمتر از آن، ما را از جزماندیشی و رکود در جهانبینی رها میسازند.
هادی صمدی
@evophilosophy
کودکان بسیار بیش از بزرگسالان در مواجهه با تجربههای جدید متعجب میشوند. آزمایش جالبی که نتایج آن در نشریهی "پیشرفتهای علوم" منتشر شده درصدد تبیین این پدیده بوده است. آزمایشها نشان دادند که بخشی از مغز بچهموشها در مواجهه با صداهای ناآشنا، بهشدت تحریک میشود اما بهتدریج و با تکرار صدای ناآشنا، آن بخش و بخشهای دیگری که در پردازش صدا دخالت دارند، کمتر و کمتر فعال میشوند.
نویسندگان مقاله تبیین سادهای در شرح این آزمایش عرضه میکنند. اولا بدون کسب تجربه مغز موشها رشد نمیکند. اما وقتی تجربهای عادی شد مغز با آن پدیده آشنا میشود و با پردازش مکرر اطلاعات آن، چیز جدیدی نمیآموزد و صرفا انرژی مصرف میکند. بنابراین آن را در حالت پسزمینه قرار میدهد و دیگر آن را پردازش جدیدی نمیکند مگر آنکه تجربههای تعجببرانگیز جدیدی دریافت کند.
برای این پدیده، تبیین جالبی در معرفتشناسی تکاملی وجود دارد که پژوهشگران نیز به آن اشاره دارند: طی رشد جانور مغز تصویری درونی از جهان تشکیل میدهد. سپس این تصویر را با محرکهای خارجی مقایسه میکند. هر چیزی که با این "جهانبینی" مطابقت ندارد، جای تعجب دارد، و میتواند منجر به بروزرسانی تصویر قبلی شود. اگر تصاویری که دریافت میکنیم همگی مطابق جهانبینی ما باشند دیگر مغز رشد نخواهد کرد و تصاویر قبلی را ابقاء میکند.
مشخصا تجربههای حسی متنوع میتواند راهی برای ادامهیافتن رشد مغز در انسان باشد که در دههی سوم زندگی بهشدت کند میشود. راههای پرهزینهای وجود دارد؛ مثلاً رفتن به سفر و مواجهه با تجربههای جدید. اما این راهکار آنقدر برای انسان امروز دور از دسترس است که توصیهی آن به شوخی میماند. خوشبختانه راهکارهای بدیل و کم هزینهتری در اختیار است.
در مرزهای علوم شاهد یافتههایی کاملا نامنتظره هستیم. بیدلیل نبود که افلاطون و ارسطو میگفتند فلسفه (علم) با حیرت آغاز میشود. اخبار علوم را دنبال کنیم. فقط دانش ما را نمیافزایند؛ مهمتر از آن، ما را از جزماندیشی و رکود در جهانبینی رها میسازند.
هادی صمدی
@evophilosophy
Science Advances
Sequential maturation of stimulus-specific adaptation in the mouse lemniscal auditory system
During adolescence, cerebral cortex flexibly and adaptively orchestrates the refinement of neural responses to surprising sounds.
انتقال تکنولوژي و راهکارهاي موفقیت آن در کشورهاي در حال توسعه
ایجاد تکنولوژي نیازمند سرمایه گذاري در تحقیق و توسـعه و آمـوزش نیـروي انسـانی اسـت . نـرخ سـرمایه گـذاري کشورهاي درحال توسعه ازجمله کشور ما بر روي تحقیق و توسعه و آموزش بسیار پایین تر از کشورهاي توسعه یافته اسـت بـه طوري که در سال 1990 ، کشورهاي توسعه یافته 2/5 الی 2/8 درصد از تولید ناخالص ملی را صرف این امر کرده انـد درحـالی که در همین زمان این رقم در سی کشور درحال توسعه کمتر از 0/3 درصد بوده است و 90 درصد بودجه تحقیقات دنیا توسـط آمریکا، ژاپن و اروپا هزینه شده است. با مطالعه سابقه توسعه کشورهاي درحال توسعه، خصوصا کشورهاي شرق آسیا ملاحظه می گردد کـه آنهـا در مسـیر توسعه خود براي تسریع در حل مشکلات بخش صنعت، بنیان تکنولوژي کشور خود را از طریق انتقـال آن از سـایر کشـورهاي توسعه یافته تقویت کردند و سپس با ایجاد زیربناي اقتصادي مناسب درصدد تقویت مراکز دانشگاهی و پژوهش خود برآمده اند . بررسیهاي انجام شده در « کنفرانس سازمان ملل متحد براي علوم و فنون در خدمت توسـعه » نیـز مویـد ایـن نظـر اسـت . در برنامه عملی وین آمده است که «اگر کشورهاي درحال توسعه به عنوان یک راه حل دیگر قصد دارند که خود دانشهاي علمی و فنی ضروري جهت توسعه اقتصادي را بدون بهره گیري از دانشهاي موجـود کـه نتیجـه تحقیقـات پژوهشـگران و اندیشـمندان جهان است کسب نمایند، این نه تنها عملی بس مشکل است، بلکه باعث اتلاف غیرمنطقی نیروها می گردد. به عـلاوه دسـتیابی به چنین راه حلی در مدت زمانی که کشورهاي کم رشد جهت رسیدن به توسعه اقتصادي درنظر گرفته اند امکان پذیر نیسـت.» اگر چنین تفکري در جهان مقبولیت یابد، پیشرفت فنی تمام کشورهاي جهان منجمله کشـورهاي صـنعتی مختـل خواهدشـد.
https://www.sid.ir/FileServer/SF/24513890491
@cognitive_science_iran
ایجاد تکنولوژي نیازمند سرمایه گذاري در تحقیق و توسـعه و آمـوزش نیـروي انسـانی اسـت . نـرخ سـرمایه گـذاري کشورهاي درحال توسعه ازجمله کشور ما بر روي تحقیق و توسعه و آموزش بسیار پایین تر از کشورهاي توسعه یافته اسـت بـه طوري که در سال 1990 ، کشورهاي توسعه یافته 2/5 الی 2/8 درصد از تولید ناخالص ملی را صرف این امر کرده انـد درحـالی که در همین زمان این رقم در سی کشور درحال توسعه کمتر از 0/3 درصد بوده است و 90 درصد بودجه تحقیقات دنیا توسـط آمریکا، ژاپن و اروپا هزینه شده است. با مطالعه سابقه توسعه کشورهاي درحال توسعه، خصوصا کشورهاي شرق آسیا ملاحظه می گردد کـه آنهـا در مسـیر توسعه خود براي تسریع در حل مشکلات بخش صنعت، بنیان تکنولوژي کشور خود را از طریق انتقـال آن از سـایر کشـورهاي توسعه یافته تقویت کردند و سپس با ایجاد زیربناي اقتصادي مناسب درصدد تقویت مراکز دانشگاهی و پژوهش خود برآمده اند . بررسیهاي انجام شده در « کنفرانس سازمان ملل متحد براي علوم و فنون در خدمت توسـعه » نیـز مویـد ایـن نظـر اسـت . در برنامه عملی وین آمده است که «اگر کشورهاي درحال توسعه به عنوان یک راه حل دیگر قصد دارند که خود دانشهاي علمی و فنی ضروري جهت توسعه اقتصادي را بدون بهره گیري از دانشهاي موجـود کـه نتیجـه تحقیقـات پژوهشـگران و اندیشـمندان جهان است کسب نمایند، این نه تنها عملی بس مشکل است، بلکه باعث اتلاف غیرمنطقی نیروها می گردد. به عـلاوه دسـتیابی به چنین راه حلی در مدت زمانی که کشورهاي کم رشد جهت رسیدن به توسعه اقتصادي درنظر گرفته اند امکان پذیر نیسـت.» اگر چنین تفکري در جهان مقبولیت یابد، پیشرفت فنی تمام کشورهاي جهان منجمله کشـورهاي صـنعتی مختـل خواهدشـد.
https://www.sid.ir/FileServer/SF/24513890491
@cognitive_science_iran