☄قدم دوازدهم جهانی
🖌 19 --چه مواقعی تمرین اصول روحانی برای من مشکل است؟
........................
✍ هر زمانی که با اصول جنگ دارم و توان پذیرش اصول و دیگران را ندارم - هر زمانی که شخصیت را بر اصول ترجیح می‌دهم - هر موقع برخلاف اصول عملی را انجام می دهم مثلا ( نمی‌دانم پول سبد کجا می رود ولی تبلیغ منفی می کنم ) - زمانی که از روی بیماری اعتیاد و نواقص عمل می کنم ( که این امر موجب می‌شود اصول روحانی را زیر پا بگذارم ) - زمانی به اصول متعهد نبوده و مسئولیت پذیر نباشم ( که این موجب بی نظمی و نداشتن انضباط بهبودی در زندگی من می شود ) - زمانی فروتن نیستم - زمانی از روی وسوسه عمل می کنم - زمانی از روی رنجش عمل می کنم - زمانی دیگران طبق میل من عمل نمی‌کنند - زمانی بی اعتماد و حق بجانب هستم - زمان احساساتم را انکار می کنم - زمان ترس دارم - زمانی بر روی بهبودی متمرکز نیستم - زمانی از خدمت دور هستم - زمانی در مورد دیگران قضاوت و احساس تفاوت می کنم.
خلاصه:
مواقعی که بیماری اعتیاد زندگیم را اداره می کند - مواقعی که غرق در لذت و نواقص و افراطم - موافعی که پذیرش نیروی برتر را ندارم - مواقعی که از جلسات ، راهنما ، دعا ، مراقبه ، خدمات و عشق به همدردان فاصله گرفته ام - مواقعی که فقط برای امروز حرکت نمی کنم - مواقعی که دچار ناامیدی ، خستگی ، تنبلی ، ترس ، ناامنی و بی تفاوتی نسبت به اصول و ابزارهای برنامه هستم - مواقعی که تمایل و تعهد را حفظ نمی کنم. بهبودیم دچار توقف شده و سردرگم و بی نظم هستم و اجرای اصول برایم دشوار هست.
در نتیجه👇
زمانی که دغدغه اصلی من داشتن احساس خوب باشد ( یعنی نتوانم با احساسات خود کنار بیایم و آنها را درک کنم ) - وقتی مسائل اصلی برایم تکراری می‌شود ( جلسات ، قدم ، همدردها ، راهنما وغیره....) - زمانی که فراموش می کنم که هنوز معتاد هستم ( همیشه معتاد هستم اما امرو سعی می کنم معتادی در حال بهبود باشم ) -وقتی از خود خشنودی بر من مسلط می‌شود ( موجب می‌شود که ارتباطمان را با دیگران قطع کنیم ).
@babae1 🌹👈🏻
🖌 19 --چه مواقعی تمرین اصول روحانی برای من مشکل است؟
........................
✍ هر زمانی که با اصول جنگ دارم و توان پذیرش اصول و دیگران را ندارم - هر زمانی که شخصیت را بر اصول ترجیح می‌دهم - هر موقع برخلاف اصول عملی را انجام می دهم مثلا ( نمی‌دانم پول سبد کجا می رود ولی تبلیغ منفی می کنم ) - زمانی که از روی بیماری اعتیاد و نواقص عمل می کنم ( که این امر موجب می‌شود اصول روحانی را زیر پا بگذارم ) - زمانی به اصول متعهد نبوده و مسئولیت پذیر نباشم ( که این موجب بی نظمی و نداشتن انضباط بهبودی در زندگی من می شود ) - زمانی فروتن نیستم - زمانی از روی وسوسه عمل می کنم - زمانی از روی رنجش عمل می کنم - زمانی دیگران طبق میل من عمل نمی‌کنند - زمانی بی اعتماد و حق بجانب هستم - زمان احساساتم را انکار می کنم - زمان ترس دارم - زمانی بر روی بهبودی متمرکز نیستم - زمانی از خدمت دور هستم - زمانی در مورد دیگران قضاوت و احساس تفاوت می کنم.
خلاصه:
مواقعی که بیماری اعتیاد زندگیم را اداره می کند - مواقعی که غرق در لذت و نواقص و افراطم - موافعی که پذیرش نیروی برتر را ندارم - مواقعی که از جلسات ، راهنما ، دعا ، مراقبه ، خدمات و عشق به همدردان فاصله گرفته ام - مواقعی که فقط برای امروز حرکت نمی کنم - مواقعی که دچار ناامیدی ، خستگی ، تنبلی ، ترس ، ناامنی و بی تفاوتی نسبت به اصول و ابزارهای برنامه هستم - مواقعی که تمایل و تعهد را حفظ نمی کنم. بهبودیم دچار توقف شده و سردرگم و بی نظم هستم و اجرای اصول برایم دشوار هست.
در نتیجه👇
زمانی که دغدغه اصلی من داشتن احساس خوب باشد ( یعنی نتوانم با احساسات خود کنار بیایم و آنها را درک کنم ) - وقتی مسائل اصلی برایم تکراری می‌شود ( جلسات ، قدم ، همدردها ، راهنما وغیره....) - زمانی که فراموش می کنم که هنوز معتاد هستم ( همیشه معتاد هستم اما امرو سعی می کنم معتادی در حال بهبود باشم ) -وقتی از خود خشنودی بر من مسلط می‌شود ( موجب می‌شود که ارتباطمان را با دیگران قطع کنیم ).
@babae1 🌹👈🏻
☄قدم دوازدهم جهانی
🖌 20 --تمرین کدامیک از اصول روحانی برایم سخت تر است؟
........................
✍ هر زمان من خودخواهی ، خودمحوری ، منیت و غرور داشته باشم تمرین اصول برایم سخت خواهد شد مثلاً؛ هر زمان خودخواهی می کنم تمرین اصولی همچون؛ صداقت ، اعتماد ، پذیرش ، سکوت ، ایمان ، بخشش ، درخواست کمک کردن ، نظم ، خویشتن پذیری ، فروتنی ، تمایل وغیره...برایم سخت تر است.
ما باید اصولی که تمرین آنها سخت تر است را شناسایی و آنها را تمرین کنیم.
اصول روحانی که برایم سخت‌تر اند از آنها شناخت ندارم و به فهم آنها نرسیده ام.
ما باید مروری بر اصول روحانی کنیم مثلا: نگاه کنیم که صداقت کدام قدم برایمان سخت تر است ( یعنی شناسایی اصولی که برایم سخت تر است ).
در نتیجه👇
تا زمانی که خودم را نیازمند اصول ندانم تمرین همه اصول برایم سخت خواهد بود - وقتی که اعتیاد افکار مرا شکل دهد و زندگی من از طریق بهبودی و نیروی برتر تحت تاثیر قرار گیرد رعایت هیچ کدام از اصول برایم سخت نخواهد بود - در صورت درک صحیح از اصول و احساس نیاز به اجرای آنها اصولی همچون؛ تواضع ، فروتنی ، صداقت ، گمنامی ، صبر ، شهامت ، شجاعت ، بخشش وغیر.. قابل تمرین هستند و برای دستیابی به آنها تمام سعی خود را به کار می بندم.
@babae1 🌹👈🏻
🖌 20 --تمرین کدامیک از اصول روحانی برایم سخت تر است؟
........................
✍ هر زمان من خودخواهی ، خودمحوری ، منیت و غرور داشته باشم تمرین اصول برایم سخت خواهد شد مثلاً؛ هر زمان خودخواهی می کنم تمرین اصولی همچون؛ صداقت ، اعتماد ، پذیرش ، سکوت ، ایمان ، بخشش ، درخواست کمک کردن ، نظم ، خویشتن پذیری ، فروتنی ، تمایل وغیره...برایم سخت تر است.
ما باید اصولی که تمرین آنها سخت تر است را شناسایی و آنها را تمرین کنیم.
اصول روحانی که برایم سخت‌تر اند از آنها شناخت ندارم و به فهم آنها نرسیده ام.
ما باید مروری بر اصول روحانی کنیم مثلا: نگاه کنیم که صداقت کدام قدم برایمان سخت تر است ( یعنی شناسایی اصولی که برایم سخت تر است ).
در نتیجه👇
تا زمانی که خودم را نیازمند اصول ندانم تمرین همه اصول برایم سخت خواهد بود - وقتی که اعتیاد افکار مرا شکل دهد و زندگی من از طریق بهبودی و نیروی برتر تحت تاثیر قرار گیرد رعایت هیچ کدام از اصول برایم سخت نخواهد بود - در صورت درک صحیح از اصول و احساس نیاز به اجرای آنها اصولی همچون؛ تواضع ، فروتنی ، صداقت ، گمنامی ، صبر ، شهامت ، شجاعت ، بخشش وغیر.. قابل تمرین هستند و برای دستیابی به آنها تمام سعی خود را به کار می بندم.
@babae1 🌹👈🏻
☄قدم دوازدهم جهانی
🖌 21 --چگونه اصل روحانی عشق بلاشرط را در رابطه با معتادانی که سعی می کنم بد آنها کمک کنم تمرین می کنم؟
........................
✍ با عشق دادن به تازه واردان در اول و آخر جلسات ، با گوش دادن به مشارکت آنها ، با سکوت کردن هنگام مشارکت و همدردی و همسانی با آنها ، با جواب دادن به سوالات آنها.
ما باید سعی کنیم هنگام راهکار دادن به تازه واردان خودمان را در شرایط آنها قرار دهیم - ما باید سعی کنیم با تازه واردان رفت و آمد خانوادگی نداشته باشیم.
خلاصه؛ با دادن شماره تلفن به تازه واردان ، با در آغوش گرفتن و نشان دادن مهر و محبت به تازه واردان ، با احساس همدردی و هم رازی و همسانی با آنها.
هیچ کس به اندازه یک معتاد نیازمندم عشق و محبت نیست بنابراین باید سعی کنیم همیشه با تازه واردان نرمش و ملاطفت داشته باشیم.
در نتیجه👇
در رابطه با معتادان تجربیات و آگاهی روحانی خود را برایگان ارائه می دهم ( با نیت سالم و هدف خیرخواهی و بدون انگیزه تایید و توجه طلبی ).
با فروتنی و مهربانی فقط مسولیت و تعهدم را انجام دهم ( یعنی برای همدردانم حامل پیام عشق باشم و با ایمان و تواضع پیامم را برسانم ).
خدمت در گمنامی بدون نفع شخصی و توقع و انتظار بازگشت ( همان عشقی که راهنمایم به من داد و من تعهد و مهترین مسولیتم پرداخت و بخشیدن این عشق به دیگر معتادان هست ).
گذشتن از وقت و لذت هایم برای کمک و حمایت همدردانم.
@babae1 🌹👈🏻
🖌 21 --چگونه اصل روحانی عشق بلاشرط را در رابطه با معتادانی که سعی می کنم بد آنها کمک کنم تمرین می کنم؟
........................
✍ با عشق دادن به تازه واردان در اول و آخر جلسات ، با گوش دادن به مشارکت آنها ، با سکوت کردن هنگام مشارکت و همدردی و همسانی با آنها ، با جواب دادن به سوالات آنها.
ما باید سعی کنیم هنگام راهکار دادن به تازه واردان خودمان را در شرایط آنها قرار دهیم - ما باید سعی کنیم با تازه واردان رفت و آمد خانوادگی نداشته باشیم.
خلاصه؛ با دادن شماره تلفن به تازه واردان ، با در آغوش گرفتن و نشان دادن مهر و محبت به تازه واردان ، با احساس همدردی و هم رازی و همسانی با آنها.
هیچ کس به اندازه یک معتاد نیازمندم عشق و محبت نیست بنابراین باید سعی کنیم همیشه با تازه واردان نرمش و ملاطفت داشته باشیم.
در نتیجه👇
در رابطه با معتادان تجربیات و آگاهی روحانی خود را برایگان ارائه می دهم ( با نیت سالم و هدف خیرخواهی و بدون انگیزه تایید و توجه طلبی ).
با فروتنی و مهربانی فقط مسولیت و تعهدم را انجام دهم ( یعنی برای همدردانم حامل پیام عشق باشم و با ایمان و تواضع پیامم را برسانم ).
خدمت در گمنامی بدون نفع شخصی و توقع و انتظار بازگشت ( همان عشقی که راهنمایم به من داد و من تعهد و مهترین مسولیتم پرداخت و بخشیدن این عشق به دیگر معتادان هست ).
گذشتن از وقت و لذت هایم برای کمک و حمایت همدردانم.
@babae1 🌹👈🏻
☄قدم دوازدهم جهانی
🖌 22 --رفتار و منش من در راهنمای دیگران بودن چگونه است؟ آیا رهجویان خود را تشویق می کنم که خود در مورد مسائل تصمیم بگیرند و در نتیجه رشد کنند؟ آیا آنها را نصیحت می کنم یا تجربه خود را با آنها در میان می گذارم؟
........................
✍ برای کسانی که از قبل روی آنها آشنایی و شناخت ندارم با صمیمیت صحبت می کنم ولی با کسانی که آشنایی دارم به آنها چکش می زنم - سعی می کنم اگر کسی در مورد چیزی یا وسوسه ای با من صحبت کرد فقط از تجربیات خودم و تجربه زمان سن پاکی او صحبت کنم - سعی می کنم آنها را کنترل نکنم - روی آنها سلطه گری نکنم - حق انتخاب را به آنها بدهم - رهجوی که نقصی شبیه نقص من دارد از تجربه بدبختی آن نفص به او گوشزد کنم - رابطه ام با آنها از روی مهر و محبت است - من یک راهکار کلی برای همه بکار نمی برم چرا که هر کدام یک شخصیت و یک جور هستند ولی برای همه آنها از اصول صحبت می کنم - سعی می کنم آنها را در نظرات و دیدگاه خود محدود نکنم بلکه آنها خود متفکر و آزاد باشند - آنها را هیچ زمان سرزنش نمی‌کنم - همیشه سعی می کنم از منابع برایم آنها بگویم - اگر رهجو هدف درستی دارد او را تشویق و حمایت می کنم - سعی می کنم به رهجوها ایمان داشته باشم ( زمانی که به کسی ایمان داشته باشی قضاوت های ذهنی در مورد او نمی کنی ) - همیشه رهجو را کم نمی گیرم بلکه آنها را با دانش و تجربه حساب می کنم تا موجب رشد خودم شود چرا که این امر موجب تلاش بیشتر من برای به دست آوردن دانش و مطالعه ی بیشتر می شود .
رهجو زمانی خود تصمیم می گیرد رشد می کند.
ما باید از تجربیات خود بگوییم نه از دانش چون رهجو تجربیات ما را باور می‌کند.
در نتیجه👇
بیشتر تجربیات خود را با آنها در میان بگذارم - دوست دارم برای ایده های نو و راههای جدید پیش قدم شوم.
خلاصه؛
رفتار و منش شخصی خودم این است؛
نصیحت تکراری ، باید و تحمیل نمی کنم - سرزنش رهجو برای رفتارش ندارم ( مانند راهنمای خودم ) - اهل گله ، شکایت ، سلطه جویی ، پیش بینی و برچسب منفی زدن نیستم - حد و حریم ها را حفظ می کنم - امید ، تجربه و آگاهی خود را در اختیارش می گذارم - در امورات شخصی او دخالت نمی کنم - کنترل و بدنبال نتیجه نیستم - پیشنهاد اصولی و تجربه خود را می دهم تا خودش توانایی و تمایل گرفتن تصمیمات و راه حل مشکلاتش را به مرور پیدا کند
@babae1 🌹👈🏻
🖌 22 --رفتار و منش من در راهنمای دیگران بودن چگونه است؟ آیا رهجویان خود را تشویق می کنم که خود در مورد مسائل تصمیم بگیرند و در نتیجه رشد کنند؟ آیا آنها را نصیحت می کنم یا تجربه خود را با آنها در میان می گذارم؟
........................
✍ برای کسانی که از قبل روی آنها آشنایی و شناخت ندارم با صمیمیت صحبت می کنم ولی با کسانی که آشنایی دارم به آنها چکش می زنم - سعی می کنم اگر کسی در مورد چیزی یا وسوسه ای با من صحبت کرد فقط از تجربیات خودم و تجربه زمان سن پاکی او صحبت کنم - سعی می کنم آنها را کنترل نکنم - روی آنها سلطه گری نکنم - حق انتخاب را به آنها بدهم - رهجوی که نقصی شبیه نقص من دارد از تجربه بدبختی آن نفص به او گوشزد کنم - رابطه ام با آنها از روی مهر و محبت است - من یک راهکار کلی برای همه بکار نمی برم چرا که هر کدام یک شخصیت و یک جور هستند ولی برای همه آنها از اصول صحبت می کنم - سعی می کنم آنها را در نظرات و دیدگاه خود محدود نکنم بلکه آنها خود متفکر و آزاد باشند - آنها را هیچ زمان سرزنش نمی‌کنم - همیشه سعی می کنم از منابع برایم آنها بگویم - اگر رهجو هدف درستی دارد او را تشویق و حمایت می کنم - سعی می کنم به رهجوها ایمان داشته باشم ( زمانی که به کسی ایمان داشته باشی قضاوت های ذهنی در مورد او نمی کنی ) - همیشه رهجو را کم نمی گیرم بلکه آنها را با دانش و تجربه حساب می کنم تا موجب رشد خودم شود چرا که این امر موجب تلاش بیشتر من برای به دست آوردن دانش و مطالعه ی بیشتر می شود .
رهجو زمانی خود تصمیم می گیرد رشد می کند.
ما باید از تجربیات خود بگوییم نه از دانش چون رهجو تجربیات ما را باور می‌کند.
در نتیجه👇
بیشتر تجربیات خود را با آنها در میان بگذارم - دوست دارم برای ایده های نو و راههای جدید پیش قدم شوم.
خلاصه؛
رفتار و منش شخصی خودم این است؛
نصیحت تکراری ، باید و تحمیل نمی کنم - سرزنش رهجو برای رفتارش ندارم ( مانند راهنمای خودم ) - اهل گله ، شکایت ، سلطه جویی ، پیش بینی و برچسب منفی زدن نیستم - حد و حریم ها را حفظ می کنم - امید ، تجربه و آگاهی خود را در اختیارش می گذارم - در امورات شخصی او دخالت نمی کنم - کنترل و بدنبال نتیجه نیستم - پیشنهاد اصولی و تجربه خود را می دهم تا خودش توانایی و تمایل گرفتن تصمیمات و راه حل مشکلاتش را به مرور پیدا کند
@babae1 🌹👈🏻
☄قدم دوازدهم جهانی
🖌 23 --رفتار و منش من هنگام خدمت چگونه است؟ آیا جلسات معتادان گمنام بدون من به حیات خود ادامه خواهد داد؟
........................
✍ قبلاً در خدمت کردن رفتار و منش من از روی رنجش ، تاییدطلبی و خشم بود اما با آگاهی های بدست آمده عملکرد من تغییر نموده و گفتار و رفتار من خوب و سازنده شده است.
خدمت من باید برپایه عشق و ایثار باشد.
خدمت کردن من در اوایل پاکی از روی تاییدطلبی بوده و با احساس خودکم بینی و ترس همراه بود. بعد از مدتی از روی سلطه گری بود و تمام جلسه را کنترل می‌کردم و احساس تملک داشتم. ولی امروز اصلاً هدفم پیام رسانی است و به این نکته ایمان دارم که Na بدون من به حیات خود ادامه می‌دهد و این منم که به Na نیازمندم.
من هنگام خدمت کردن سعی می کنم با حفظ گمنامی خدمت کنم - من باید بر روی Na منت نگذارم ( چرا که Na با من و بدون من پیش می‌رود و این منم که به Na نیاز دارم نه Na به من ) - من باید درنظر داشته باشم با وجدان گروه باشم،
یک چیز را که در خدمت کردن باید مدنظر داشته باشم وقت شناسی و نظم است.
در خدمت ایده جدید و نوآوری داشته باشم - خدمتم را با وجود بی مهری اعضاء ادامه دهم - در خدمت پاسخگو باشم ( مفاهیم ) و سعی کنم در Na میزبان باشم نه مهمان.
خلاصه؛
من برای اینکه در مسیر بهبودی و رشد باشم نیاز دارم مدام در حال خدمت کردن باشم و احساس ارزش و رضایت درونی پیدا کنم. در چنین مواردی من به خدا نزدیکتر شده و خلاء معنوی من برطرف می شود.
خدمت نیاز به نیروی محرک و انگیزه مناسب دارد .
زیربنای خدمت من تاییدطلبی و احساس تملک و توجه طلبی نیست و NA نیازی به من و خدمت من ندارد و من جهت رشد نیاز به خدمت کردن دارم و من همیشه باید به انجمن احساس تعلق داشته باشم و با انگیزه درست و رعایت منش انسانی و مناسب خدمتگزار خوبی برای انجمن و همدردانم باشم و فقط تجربه خودم را به دیگران ارائه دهم .
درنتیجه 👇
خدمت یعنی دوری از خودمحوری و اجرای اراده خداوند و وجدان گروهی - Na بدون من هم به حیات خود ادامه می‌دهد بنابراین لازم است که من در گرفتن خدمت گمنامی را حفظ کنم چرا که اصل در خدمت گمنامی است.
گمنامی در خدمت یعنی عشق بدون شرط.
در خدمت از احساس مالکیت ، کنترل ، قضاوت پرهیز می کنم - عشق بدون شرایط را عملی تمرین کنمگ
بنابراین خدمت فقط یک پست در یک کمیته یا گروه نیست بلکه یک احساس و حالت قلبی است.
@babae1 🌹👈🏻
🖌 23 --رفتار و منش من هنگام خدمت چگونه است؟ آیا جلسات معتادان گمنام بدون من به حیات خود ادامه خواهد داد؟
........................
✍ قبلاً در خدمت کردن رفتار و منش من از روی رنجش ، تاییدطلبی و خشم بود اما با آگاهی های بدست آمده عملکرد من تغییر نموده و گفتار و رفتار من خوب و سازنده شده است.
خدمت من باید برپایه عشق و ایثار باشد.
خدمت کردن من در اوایل پاکی از روی تاییدطلبی بوده و با احساس خودکم بینی و ترس همراه بود. بعد از مدتی از روی سلطه گری بود و تمام جلسه را کنترل می‌کردم و احساس تملک داشتم. ولی امروز اصلاً هدفم پیام رسانی است و به این نکته ایمان دارم که Na بدون من به حیات خود ادامه می‌دهد و این منم که به Na نیازمندم.
من هنگام خدمت کردن سعی می کنم با حفظ گمنامی خدمت کنم - من باید بر روی Na منت نگذارم ( چرا که Na با من و بدون من پیش می‌رود و این منم که به Na نیاز دارم نه Na به من ) - من باید درنظر داشته باشم با وجدان گروه باشم،
یک چیز را که در خدمت کردن باید مدنظر داشته باشم وقت شناسی و نظم است.
در خدمت ایده جدید و نوآوری داشته باشم - خدمتم را با وجود بی مهری اعضاء ادامه دهم - در خدمت پاسخگو باشم ( مفاهیم ) و سعی کنم در Na میزبان باشم نه مهمان.
خلاصه؛
من برای اینکه در مسیر بهبودی و رشد باشم نیاز دارم مدام در حال خدمت کردن باشم و احساس ارزش و رضایت درونی پیدا کنم. در چنین مواردی من به خدا نزدیکتر شده و خلاء معنوی من برطرف می شود.
خدمت نیاز به نیروی محرک و انگیزه مناسب دارد .
زیربنای خدمت من تاییدطلبی و احساس تملک و توجه طلبی نیست و NA نیازی به من و خدمت من ندارد و من جهت رشد نیاز به خدمت کردن دارم و من همیشه باید به انجمن احساس تعلق داشته باشم و با انگیزه درست و رعایت منش انسانی و مناسب خدمتگزار خوبی برای انجمن و همدردانم باشم و فقط تجربه خودم را به دیگران ارائه دهم .
درنتیجه 👇
خدمت یعنی دوری از خودمحوری و اجرای اراده خداوند و وجدان گروهی - Na بدون من هم به حیات خود ادامه می‌دهد بنابراین لازم است که من در گرفتن خدمت گمنامی را حفظ کنم چرا که اصل در خدمت گمنامی است.
گمنامی در خدمت یعنی عشق بدون شرط.
در خدمت از احساس مالکیت ، کنترل ، قضاوت پرهیز می کنم - عشق بدون شرایط را عملی تمرین کنمگ
بنابراین خدمت فقط یک پست در یک کمیته یا گروه نیست بلکه یک احساس و حالت قلبی است.
@babae1 🌹👈🏻
☄قدم دوازدهم جهانی
🖌 24 --چگونه اصل روحانی ایثار و از خودگذشتگی را هنگام خدمت تمری می کنم؟
........................
✍ انتقادپذیر ، فروتن ، صبور و صادق باشیم - سعی کنیم اگر کسی از ما انتقاد کرد بر علیه او حرفی نزنیم و با صمیمیت با او برخورد کنیم - اصول چرخشی خدمت را رعایت کنیم - گذشت داشته باشیم - به دیگران فرصت اشتباه دهیم.
در خدمت، ایثارگر باشیم ( بهترین وقت ها را برای خدمت بگذاریم ) - در خدمت گمنامی داشته باشیم - به خدمتگزاران ایده دهیم و به آنها کمک کنیم.
کلید اصلی خدمت گمنامی است.
بعضی چیزها موجب عدم خدمت می شود مثل؛ لذت طلبی و استفاده از نواقص بنابراین سعی کنیم خدماتمان با هیچ چیز آغشته نشود - زمان گرفتن رهجو بدانیم بر اساس چه می‌خواهیم به او کمک کنیم و اینکه با راهنما مشورت کنیم که اگر در آن خدشه بود او را به عنوان رهجو قبول نکنیم.
سوال می‌گوید؛ ایثار کنید و از خودگذشتگی داشته باشی ، علایق شخصی را کنار بگذارید و این را در نظر بگیرید که ما به دیگران خدمت می کنیم نه برای خودمان پس باید طبق میل آنها باشیم نه میل خودمان تا رشد کنیم و اینگونه می توانیم از خودخواهی و خودمحوری دور شویم و با نگاه کردن از دید دیگران می توانیم جنبه های دیگر زندگی را به اشکال گوناگون ببینیم.
در نتیجه👇
از طریق اقدامات عاشقانه ، تمایل برای پذیرفته شدن ، از طریق بخشش و اشتیاق به خدمت.
گمنامی کلید اصلی خدمت ایثارگران است .
خدمت بر اساس اصول با پاسخگو بودن ( که خود یک نعمت است ) ، انعطاف پذیری و تحمل ، تلاش برای حفظ اتحاد ، احساس شهامت و از خودگذشتگی در مسیر خدمت.
زمانی گمنامی در خدمت باشد تمام اینها به دنبال آن می‌آیند.
خدمت ایثارگرانه تجلی دهنده عمق ضمیر ماست.
انجام خدمت برای نزدیکی به خداست.
حلاصه؛
با دریغ نکردن هرآنچه دارم برای کمک به همدردانم خصوصا توجه و عشق دادن به تازه واردین - با خوش آمدگویی و مهربانی - با فرصت اشتباه دادن به همدردان - با پذیرش و تحمل - با گذشتن از سهم و وقت خودم برای اعضایی که نیاز بیشتری دارند - با فروتنی و انتقادپذیری در پاسخگویی و جواب اعتماد گروهی و خودمحورانه رفتار نکردنم مطابق عشق ، بخشش و گذشت خداوند.
@babae1 🌹👈🏻
🖌 24 --چگونه اصل روحانی ایثار و از خودگذشتگی را هنگام خدمت تمری می کنم؟
........................
✍ انتقادپذیر ، فروتن ، صبور و صادق باشیم - سعی کنیم اگر کسی از ما انتقاد کرد بر علیه او حرفی نزنیم و با صمیمیت با او برخورد کنیم - اصول چرخشی خدمت را رعایت کنیم - گذشت داشته باشیم - به دیگران فرصت اشتباه دهیم.
در خدمت، ایثارگر باشیم ( بهترین وقت ها را برای خدمت بگذاریم ) - در خدمت گمنامی داشته باشیم - به خدمتگزاران ایده دهیم و به آنها کمک کنیم.
کلید اصلی خدمت گمنامی است.
بعضی چیزها موجب عدم خدمت می شود مثل؛ لذت طلبی و استفاده از نواقص بنابراین سعی کنیم خدماتمان با هیچ چیز آغشته نشود - زمان گرفتن رهجو بدانیم بر اساس چه می‌خواهیم به او کمک کنیم و اینکه با راهنما مشورت کنیم که اگر در آن خدشه بود او را به عنوان رهجو قبول نکنیم.
سوال می‌گوید؛ ایثار کنید و از خودگذشتگی داشته باشی ، علایق شخصی را کنار بگذارید و این را در نظر بگیرید که ما به دیگران خدمت می کنیم نه برای خودمان پس باید طبق میل آنها باشیم نه میل خودمان تا رشد کنیم و اینگونه می توانیم از خودخواهی و خودمحوری دور شویم و با نگاه کردن از دید دیگران می توانیم جنبه های دیگر زندگی را به اشکال گوناگون ببینیم.
در نتیجه👇
از طریق اقدامات عاشقانه ، تمایل برای پذیرفته شدن ، از طریق بخشش و اشتیاق به خدمت.
گمنامی کلید اصلی خدمت ایثارگران است .
خدمت بر اساس اصول با پاسخگو بودن ( که خود یک نعمت است ) ، انعطاف پذیری و تحمل ، تلاش برای حفظ اتحاد ، احساس شهامت و از خودگذشتگی در مسیر خدمت.
زمانی گمنامی در خدمت باشد تمام اینها به دنبال آن می‌آیند.
خدمت ایثارگرانه تجلی دهنده عمق ضمیر ماست.
انجام خدمت برای نزدیکی به خداست.
حلاصه؛
با دریغ نکردن هرآنچه دارم برای کمک به همدردانم خصوصا توجه و عشق دادن به تازه واردین - با خوش آمدگویی و مهربانی - با فرصت اشتباه دادن به همدردان - با پذیرش و تحمل - با گذشتن از سهم و وقت خودم برای اعضایی که نیاز بیشتری دارند - با فروتنی و انتقادپذیری در پاسخگویی و جواب اعتماد گروهی و خودمحورانه رفتار نکردنم مطابق عشق ، بخشش و گذشت خداوند.
@babae1 🌹👈🏻
☄قدم دوازدهم جهانی
🖌 25 --آیا من به بهبودیم متعهد هستم؟ برای حفظ و مراقبت از آن چه کارهایی انجام می دهم؟
........................
✍ بله؛ سعی می کنم اولین کاری که انجام دهم عملکرد مثبتی داشته باشم و دوم اینکه خدمتگزار خوبی باشم و اصول را رعایت کنم و در زندگی به اجرا در آورم.
مهمترین کار برای تقویت ایمان و حفظ تعادل نسبت به بهبودی دعا و مراقبه منظم می باشد ( به هر طریقی که شد ).
کارهای همچون؛ اصولی زندگی کردن ، عضو Na بودن ، خدمت کردن ، مشارکت صادقانه ، کمک سبد ، رهجو و راهنما بودن ، تراز نامه نویسی قدم دهم ، دعا و مراقبه ، حضور مرتب در جلسات ، با دیگران مهربان بودن ، داشتن یک جلسه خانگی ، انتقال قدمها ، پذیرفتن خواست خدا ، صلح با جامعه ، استفاده درست از چیزی که در اختیار دارم ، دادن روحیه شاد و امید و نشاط به دیگران ، بکارگیری اصول دوازده‌گانه ، لذت بردن از زندگی ، قبول اینکه جزئی از وجود خدا هستم و بکارگیر قدم یازدهم در زندگی ، ایثار و از خودگذشتگی ، فروتنی ، توجه به احساسات ، خندیدن ، عشق به تازه واردان و...
توضیح اینکه؛ بیماری ما از طریق احساسات ظهور می کند بنابراین باید احساساتمان را مدنظر بگیریم و آنها را مشارکت کنیم.
در نتیجه👇
رعایت اصول از جمله؛ شرکت در جلسات ( بهبودی ، قدم ، اداری و اضطراری ) - خدمت بدون چشمداشت ( خدمت در گروه و ساختار ) - کارکرد قدم - تلاش برای رساندن پیام به معتادی که هنوز در عذاب است - با اجرای قدم ها و سنت های دوازده گانه در اعمال و رفتار خود - ترجیح دادن اصول بر شخصیت ها - محبت و عشق به تازه واردان که موجب حیات Na هستند وغیره...
خلاصه؛
تعهد ، ثبات و پشتکار اصولی هستند که در گذشته نداشتم. چون مسولیت گریز بوده و استمرار در روابطم نبود.
برای تمرین تعهدم؛
خودم را در دسترس دیگر معتادان قرار می دهم - تمایل به اقدام و عمل نسبت به بهبودی شخصی ام را انجام می دهم - صداقت با خود ، دیگران و نیروی برتر را سرلوحه روابط ، گفتار و رفتارم در زندگی شخصی قرار می دهم - تعلق و اتحاد پایدارتری به اجتماع پیدا می کنم - خودم را عضو کوچکی از انجمن معتادان گمنام می دانم - حضورم را در جلسات فعال حفظ می کنم - وفادار به خدمات بوده و سهم خود را می پذیرم - با استفاده از اصول و ابزارهای حمایتی برنامه، از بهبودی شخصی خود حفاظت می کنم و با پشتکار و حمایت نیروی برتر از آن مراقبت می کنم.
@babae1 🌹👈🏻
🖌 25 --آیا من به بهبودیم متعهد هستم؟ برای حفظ و مراقبت از آن چه کارهایی انجام می دهم؟
........................
✍ بله؛ سعی می کنم اولین کاری که انجام دهم عملکرد مثبتی داشته باشم و دوم اینکه خدمتگزار خوبی باشم و اصول را رعایت کنم و در زندگی به اجرا در آورم.
مهمترین کار برای تقویت ایمان و حفظ تعادل نسبت به بهبودی دعا و مراقبه منظم می باشد ( به هر طریقی که شد ).
کارهای همچون؛ اصولی زندگی کردن ، عضو Na بودن ، خدمت کردن ، مشارکت صادقانه ، کمک سبد ، رهجو و راهنما بودن ، تراز نامه نویسی قدم دهم ، دعا و مراقبه ، حضور مرتب در جلسات ، با دیگران مهربان بودن ، داشتن یک جلسه خانگی ، انتقال قدمها ، پذیرفتن خواست خدا ، صلح با جامعه ، استفاده درست از چیزی که در اختیار دارم ، دادن روحیه شاد و امید و نشاط به دیگران ، بکارگیری اصول دوازده‌گانه ، لذت بردن از زندگی ، قبول اینکه جزئی از وجود خدا هستم و بکارگیر قدم یازدهم در زندگی ، ایثار و از خودگذشتگی ، فروتنی ، توجه به احساسات ، خندیدن ، عشق به تازه واردان و...
توضیح اینکه؛ بیماری ما از طریق احساسات ظهور می کند بنابراین باید احساساتمان را مدنظر بگیریم و آنها را مشارکت کنیم.
در نتیجه👇
رعایت اصول از جمله؛ شرکت در جلسات ( بهبودی ، قدم ، اداری و اضطراری ) - خدمت بدون چشمداشت ( خدمت در گروه و ساختار ) - کارکرد قدم - تلاش برای رساندن پیام به معتادی که هنوز در عذاب است - با اجرای قدم ها و سنت های دوازده گانه در اعمال و رفتار خود - ترجیح دادن اصول بر شخصیت ها - محبت و عشق به تازه واردان که موجب حیات Na هستند وغیره...
خلاصه؛
تعهد ، ثبات و پشتکار اصولی هستند که در گذشته نداشتم. چون مسولیت گریز بوده و استمرار در روابطم نبود.
برای تمرین تعهدم؛
خودم را در دسترس دیگر معتادان قرار می دهم - تمایل به اقدام و عمل نسبت به بهبودی شخصی ام را انجام می دهم - صداقت با خود ، دیگران و نیروی برتر را سرلوحه روابط ، گفتار و رفتارم در زندگی شخصی قرار می دهم - تعلق و اتحاد پایدارتری به اجتماع پیدا می کنم - خودم را عضو کوچکی از انجمن معتادان گمنام می دانم - حضورم را در جلسات فعال حفظ می کنم - وفادار به خدمات بوده و سهم خود را می پذیرم - با استفاده از اصول و ابزارهای حمایتی برنامه، از بهبودی شخصی خود حفاظت می کنم و با پشتکار و حمایت نیروی برتر از آن مراقبت می کنم.
@babae1 🌹👈🏻
☄قدم دوازدهم جهانی
🖌 26 --آیا علیرغم احساسی که دارم اصول روحانی را تمرین می کنم؟
........................
✍ من به خاطر شرایط کاریم بعضی وقت ها احساسم خراب می شود ولی اصول روحانی را رعایت می کنم مثل؛ روشن‌بینی ، صداقت ، فروتنی و... یعنی همیشه باید اصول روحانی در زندگیم باشد چرا که اصول پا برجا اما احساس گذراست.
احساسات من لحظه ای و گذر است و روزانه هزاران احساس برایم می آید که من فقط باید آنها را مدیریت کنم و اینکه باید علیرغم هر احساسی اصول دوازده‌گانه قدمها را در زندگیم رعایت کنم مثل؛ شرکت در جلسات ، کارکرد قدم و...
در مواقعی اصول را خوب اجرا می کنیم چون حالمان خوب است ولی باید اصول در روح و ضمیر ما باشد چون یک نیروی قوی و کشنده ( بیماری ) در وجود و درون ماست که باید بر روی آن کار کنیم ، باید تمایل داشته باشیم و تلاش کنیم تا حدالامکان اصول را به اجرا درآوریم.
عمل مهم است نه احساس - احساس لحظه و دم به دم است -عمل خوب احساس را سامان می دهد.
احساس درد و تنهایی می‌تواند نتیجه اش دیدن یک رفیق باشد یا می تواند منزوی و گوشه گیری باشد.
این حفظ تمایل بود که تا امروز کمکم کرد که با وجود تمام ناملایمات و موانع در مسیر بهبودی انعطاف داشته باشم و ترد و شکننده نباشم.
احساسات زیادند؛
احساس غم ، اندوه ، یکنواختی ، ناامیدی ، ورشکستگی ، خستگی و بد بیاری های پی در پی که من با وجود آنها دوباره به تمرین اصول می پردازم و در جلسات شرکت می کنم.
احساسات ماندنی نیست نیاز من اصول هست.
در نتیجه👇
ما اصول و سعی و کوشش را همزمان بکار می‌گیریم و همین امر باعث می شود با وجود احساسی که دارم اصول روحانی را تمرین کنم مثلاً؛ با وجود احساس بدی که دارم پای صحبت همدرد خود می‌نشینم ، با وجود احساس رنجشی که دارم در انتخاب عضوی که توان خدمت دارد شرکت می‌کند.
احساسات من واقعیت مسلم نیستند ولی به هر حال من آنها را حس می کنم.
زمانی که تصمیم می گیرم دیگر با عینک رنجش و حق بجانبی به دنیا نگاه نکنم می توانم واقعیت را آنگونه که هست ببینم.
احساسات نباید موجب شوند اصول را زیر پا بگذارم.
نتیجه 12 قدم = باشد که خداوند در این راه یاری گر و نگهبان من باشد.
سوال می خواهد احساس و عقل ما را جدا کند.
@babae1 🌹👈🏻
🖌 26 --آیا علیرغم احساسی که دارم اصول روحانی را تمرین می کنم؟
........................
✍ من به خاطر شرایط کاریم بعضی وقت ها احساسم خراب می شود ولی اصول روحانی را رعایت می کنم مثل؛ روشن‌بینی ، صداقت ، فروتنی و... یعنی همیشه باید اصول روحانی در زندگیم باشد چرا که اصول پا برجا اما احساس گذراست.
احساسات من لحظه ای و گذر است و روزانه هزاران احساس برایم می آید که من فقط باید آنها را مدیریت کنم و اینکه باید علیرغم هر احساسی اصول دوازده‌گانه قدمها را در زندگیم رعایت کنم مثل؛ شرکت در جلسات ، کارکرد قدم و...
در مواقعی اصول را خوب اجرا می کنیم چون حالمان خوب است ولی باید اصول در روح و ضمیر ما باشد چون یک نیروی قوی و کشنده ( بیماری ) در وجود و درون ماست که باید بر روی آن کار کنیم ، باید تمایل داشته باشیم و تلاش کنیم تا حدالامکان اصول را به اجرا درآوریم.
عمل مهم است نه احساس - احساس لحظه و دم به دم است -عمل خوب احساس را سامان می دهد.
احساس درد و تنهایی می‌تواند نتیجه اش دیدن یک رفیق باشد یا می تواند منزوی و گوشه گیری باشد.
این حفظ تمایل بود که تا امروز کمکم کرد که با وجود تمام ناملایمات و موانع در مسیر بهبودی انعطاف داشته باشم و ترد و شکننده نباشم.
احساسات زیادند؛
احساس غم ، اندوه ، یکنواختی ، ناامیدی ، ورشکستگی ، خستگی و بد بیاری های پی در پی که من با وجود آنها دوباره به تمرین اصول می پردازم و در جلسات شرکت می کنم.
احساسات ماندنی نیست نیاز من اصول هست.
در نتیجه👇
ما اصول و سعی و کوشش را همزمان بکار می‌گیریم و همین امر باعث می شود با وجود احساسی که دارم اصول روحانی را تمرین کنم مثلاً؛ با وجود احساس بدی که دارم پای صحبت همدرد خود می‌نشینم ، با وجود احساس رنجشی که دارم در انتخاب عضوی که توان خدمت دارد شرکت می‌کند.
احساسات من واقعیت مسلم نیستند ولی به هر حال من آنها را حس می کنم.
زمانی که تصمیم می گیرم دیگر با عینک رنجش و حق بجانبی به دنیا نگاه نکنم می توانم واقعیت را آنگونه که هست ببینم.
احساسات نباید موجب شوند اصول را زیر پا بگذارم.
نتیجه 12 قدم = باشد که خداوند در این راه یاری گر و نگهبان من باشد.
سوال می خواهد احساس و عقل ما را جدا کند.
@babae1 🌹👈🏻
کانال جمع بندی سوالات قدم های 12گانه
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 جمع بندی کارکرد قدم اول فروهری 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @babae1
جهت دسترسی به ابتدای #قدم_اول فروهری
کلیک کنید🙏🙏🙏
کلیک کنید🙏🙏🙏
کانال جمع بندی سوالات قدم های 12گانه
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 جمع بندی کارکرد قدم دوم فروهری 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @babae1
جهت دسترسی به ابتدای #قدم_دوم فروهری
کلیک کنید🙏🙏🙏
کلیک کنید🙏🙏🙏
کانال جمع بندی سوالات قدم های 12گانه
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 جمع بندی کارکرد قدم سوم فروهری 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @babae1
جهت دسترسی به ابتدای #قدم_سوم فروهری
کلیک کنید🙏🙏🙏
کلیک کنید🙏🙏🙏
کانال جمع بندی سوالات قدم های 12گانه
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 جمع بندی کارکرد قدم چهارم فروهری 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @babae1
جهت دسترسی به ابتدای #قدم_چهارم فروهری
کلیک کنید🙏🙏🙏
کلیک کنید🙏🙏🙏
کانال جمع بندی سوالات قدم های 12گانه
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 جمع بندی کارکرد قدم پنجم فروهری 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @babae1
جهت دسترسی به ابتدای #قدم_پنجم فروهری
کلیک کنید🙏🙏🙏
کلیک کنید🙏🙏🙏
کانال جمع بندی سوالات قدم های 12گانه
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 جمع بندی کارکرد قدم ششم فروهری 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @babae1
جهت دسترسی به ابتدای #قدم_ششم فروهری
کلیک کنید🙏🙏🙏
کلیک کنید🙏🙏🙏
کانال جمع بندی سوالات قدم های 12گانه
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥 جمع بندی کارکرد قدم هفتم فروهری 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @babae1
جهت دسترسی به ابتدای #قدم_هفتم فروهری
کلیک کنید🙏🙏🙏
کلیک کنید🙏🙏🙏