چه خوشی عشق چه مستی
چو قدح بر کف دستی
خنک آن جا که نشستی
خنک آن دیده جان را
ز تو هر ذره جهانی ز تو
هر قطره چو جانی
چو ز تو یافت نشانی
چه کند نام و نشان را
#مولانای_جان
@asharmolana.
چو قدح بر کف دستی
خنک آن جا که نشستی
خنک آن دیده جان را
ز تو هر ذره جهانی ز تو
هر قطره چو جانی
چو ز تو یافت نشانی
چه کند نام و نشان را
#مولانای_جان
@asharmolana.
❤24👍8❤🔥5
❤14👍3❤🔥2
👍14❤🔥10❤2
دایم ز ولایت علی خواهم گفت
چون روح قدس نادعلی خواهم گفت
تا روح شود غمی که بر جان منست
کل هم و غم سینجلی خواهم گفت
@asharmolana.
چون روح قدس نادعلی خواهم گفت
تا روح شود غمی که بر جان منست
کل هم و غم سینجلی خواهم گفت
#مولانا
@asharmolana.
❤35👍8❤🔥4👎2
با یار به گلزار شدم رهگذری
به گُل نظری فکندم از بی خبری
دلدار به من گفت که شرمت بادا
رخسار من اینجا و تو بر گل نگری
جناب عشق استاد مولانا
#ارسالی_عزیزامون 🤍
@asharmolana.
به گُل نظری فکندم از بی خبری
دلدار به من گفت که شرمت بادا
رخسار من اینجا و تو بر گل نگری
جناب عشق استاد مولانا
#ارسالی_عزیزامون 🤍
@asharmolana.
❤17❤🔥9👍5
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخی شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
گفتم ای دل چه مهست این دل اشارت میکرد
که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو
گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشتهست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو
گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست
گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو
#غزل_شماره۲۲۱۹_دیوان_شمس_کبیر
#مولانای_جان
@asharmolana
❤28👍9
❤🔥28❤15💯2👍1
غافل از عمقِ نگاه تو به «چشمت» نگریست
چه کند؟ خاصیت آینه سطحینگریست
اهلِ آبادی عالم همه ظاهربیناند
اگر این نیست چرا شهر پر از جلوهگریست
دلفریبی و دلانگیز ولی ای دنیا
دلربایی مکن از من که دلم با دگریست
صیقل روح و تراشیدن قلب از دل سنگ
کار سرپنجهی اشک است مگو بیهنریست
عاقبت در غزلم نام تو آمد ای عشق
نسبت من به تو چون لاله به خونین جگریست
@asharmolana.
چه کند؟ خاصیت آینه سطحینگریست
اهلِ آبادی عالم همه ظاهربیناند
اگر این نیست چرا شهر پر از جلوهگریست
دلفریبی و دلانگیز ولی ای دنیا
دلربایی مکن از من که دلم با دگریست
صیقل روح و تراشیدن قلب از دل سنگ
کار سرپنجهی اشک است مگو بیهنریست
عاقبت در غزلم نام تو آمد ای عشق
نسبت من به تو چون لاله به خونین جگریست
#فاضل_نظری
@asharmolana.
❤17👍10😍1
ساقی بهار میرسد و وجه مینماند
فکری بکن که خون دل آمد ز غم به جوش
عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار
عذرم پذیر و جرم به ذیل کرم بپوش
@asharmolana.
فکری بکن که خون دل آمد ز غم به جوش
عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار
عذرم پذیر و جرم به ذیل کرم بپوش
#حافظ
@asharmolana.
❤13👍7😍2
❤34💔9👍8😍5👏2
❤17👍8
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
چو امکانخلود ایدل در این فیروزهایوان نیست
مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی
طریق کامبخشی چیست ترک کام خود کردن
کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی
سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
@asharmolana.
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
چو امکانخلود ایدل در این فیروزهایوان نیست
مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی
طریق کامبخشی چیست ترک کام خود کردن
کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی
سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
#حافظ
@asharmolana.
❤11👍5
❤20💔12👍2❤🔥1
نه امید وصل دارم که تو را به بر بگیرم
نه توان دلبریدن که سرِ سَفر بگیرم
اگرم چراغ جادو بدهد زمانه روزی
چه بهجز تو آرزوییست که در نظر بگیرم
شب قدرِ عاشقان است و به گریه باید امشب
ز کتاب گیسوانت ورقی به سر بگیرم
به هوای بوسه تا صبح در انتظارم امشب
که بگیرم از لبت جامی و وای اگر بگیرم
نگرفته مِی سرم را و دلم در این امید است
که اگر پیالهای هست یکی دگر بگیرم
چو خود آمدم به بامت که شوم اسیر دامت
پس از این تو را به نامت مگذار پر بگیرم
@asharmolana.
نه توان دلبریدن که سرِ سَفر بگیرم
اگرم چراغ جادو بدهد زمانه روزی
چه بهجز تو آرزوییست که در نظر بگیرم
شب قدرِ عاشقان است و به گریه باید امشب
ز کتاب گیسوانت ورقی به سر بگیرم
به هوای بوسه تا صبح در انتظارم امشب
که بگیرم از لبت جامی و وای اگر بگیرم
نگرفته مِی سرم را و دلم در این امید است
که اگر پیالهای هست یکی دگر بگیرم
چو خود آمدم به بامت که شوم اسیر دامت
پس از این تو را به نامت مگذار پر بگیرم
#فاضل_نظری
@asharmolana.
❤23👍5💔5
با دلِ دیوانهام گاهی مدارا میکنی
گوشه چشمی به من داری و حاشا میکنی
ماهی افتاده بر خاکم کنار پای تو
هرچه در خون میتپم تنها تماشا میکنی
چشم از زیبایی خود برنمیداری، ولی
دستِکم آیینهها را نیز زیبا میکنی
عشق میجویی اگر، چون دیگران ترکم مکن
در چنین ویرانههایی گنج پیدا میکنی
من به میل خود به پایت سر نهادم، جان بخواه
جان به قربانت! چرا این پا و آن پا میکنی؟
@asharmolana.
گوشه چشمی به من داری و حاشا میکنی
ماهی افتاده بر خاکم کنار پای تو
هرچه در خون میتپم تنها تماشا میکنی
چشم از زیبایی خود برنمیداری، ولی
دستِکم آیینهها را نیز زیبا میکنی
عشق میجویی اگر، چون دیگران ترکم مکن
در چنین ویرانههایی گنج پیدا میکنی
من به میل خود به پایت سر نهادم، جان بخواه
جان به قربانت! چرا این پا و آن پا میکنی؟
#محمدعلی_مقیمی
@asharmolana.
❤24👍6💯3💔1
از لطف تو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من...
@asharmolana.
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من...
#مولانا
@asharmolana.
❤28👍5💔3
اگرچه پیچوخمِ راهِ عشق جانکاه است
هنوز سختترین راه بهترین راه است
چگونه شرح دهم مقصد و مسیری را
که از تصورِ آن دستِ عقل کوتاه است
زِ تیرِ صیدکشِ عشقِ جانپناهی نیست
به هر طرف بِدوی یار در کمینگاه است
زِ من که «تربیتِ رنج» دیدهام بشنو
چه در فراق چه در وصل عشق دلخواه است
پلنگوار بیا بر فرازِ کوه و ببین
هزار برکه در این دشت روشن از ماه است
سکوت نقطهی آغاز حیرت است ای دوست
بپرس هرچه دلت خواست پاسخم آه است
@asharmolana.
هنوز سختترین راه بهترین راه است
چگونه شرح دهم مقصد و مسیری را
که از تصورِ آن دستِ عقل کوتاه است
زِ تیرِ صیدکشِ عشقِ جانپناهی نیست
به هر طرف بِدوی یار در کمینگاه است
زِ من که «تربیتِ رنج» دیدهام بشنو
چه در فراق چه در وصل عشق دلخواه است
پلنگوار بیا بر فرازِ کوه و ببین
هزار برکه در این دشت روشن از ماه است
سکوت نقطهی آغاز حیرت است ای دوست
بپرس هرچه دلت خواست پاسخم آه است
#فاضل_نظری
@asharmolana.
👍14❤6
به یک شب دوری از کویت توان دانست احوالم
که مدّی از برای امتحانِ خامه بس باشد
چه بنویسم به کاغذ قصهی شبهای هجران را
اگر داری سوادی، پیچوتاب نامه بس باشد
@asharmolana.
که مدّی از برای امتحانِ خامه بس باشد
چه بنویسم به کاغذ قصهی شبهای هجران را
اگر داری سوادی، پیچوتاب نامه بس باشد
#وحید_قزوینی
@asharmolana.
👍8💔2❤1
تو آخرین حرفهاش بهم گفت مراقب خودت باش و این دلگیرترین مراقب خودت باشی بود که تاحالا شنیدم. انگار داشت میگفت من دیگه نیستم که مراقبت باشم.
@asharmolana
@asharmolana
💔30👍6❤3❤🔥1