روی مقصود که شاهان به دعا میطلبند
مظهرش آینه طلعت درویشان است
از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
#حافظ
مظهرش آینه طلعت درویشان است
از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
#حافظ
❤8🕊5
.
ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
گر ز داغ هجر او دردی است در دلهای ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم
چون به دست ما سپارد زلف مشک افشان خویش
پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم
آن سر زلفش که بازی می کند از باد عشق
میل دارد تا که ما دل را در او پیچان کنیم
او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند
ما به فرمان دل او هر چه گوید آن کنیم
این کنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست
جان و دل خدمت دهیم و خدمت سلطان کنیم
آفتاب رحمتش در خاک ما درتافتهست
ذرههای خاک خود را پیش او رقصان کنیم
ذرههای تیره را در نور او روشن کنیم
چشمهای خیره را در روی او تابان کنیم
چوب خشک جسم ما را کو به مانند عصاست
در کف موسی عشقش معجز ثعبان کنیم
گر عجبهای جهان حیران شود در ما رواست
کاین چنین فرعون را ما موسی عمران کنیم
نیمهای گفتیم و باقی نیم کاران بو برند
یا برای روز پنهان نیمه را پنهان کنیم
#دیوان_شمس
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
گر ز داغ هجر او دردی است در دلهای ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم
چون به دست ما سپارد زلف مشک افشان خویش
پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم
آن سر زلفش که بازی می کند از باد عشق
میل دارد تا که ما دل را در او پیچان کنیم
او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند
ما به فرمان دل او هر چه گوید آن کنیم
این کنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست
جان و دل خدمت دهیم و خدمت سلطان کنیم
آفتاب رحمتش در خاک ما درتافتهست
ذرههای خاک خود را پیش او رقصان کنیم
ذرههای تیره را در نور او روشن کنیم
چشمهای خیره را در روی او تابان کنیم
چوب خشک جسم ما را کو به مانند عصاست
در کف موسی عشقش معجز ثعبان کنیم
گر عجبهای جهان حیران شود در ما رواست
کاین چنین فرعون را ما موسی عمران کنیم
نیمهای گفتیم و باقی نیم کاران بو برند
یا برای روز پنهان نیمه را پنهان کنیم
#دیوان_شمس
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
❤🔥14❤11👍1
ما ز هر صاحبدلی یک رشته فن آموختیم
عشق از لیلی و صبر از کوه کن آموختیم
گریه از مرغ سحر ، خود سوزی از پروانه ها
صد سرا ویرانه شد تا ساختن آموختیم
#ارسالی_عزیزامون 🤍
@asharmolana.
عشق از لیلی و صبر از کوه کن آموختیم
گریه از مرغ سحر ، خود سوزی از پروانه ها
صد سرا ویرانه شد تا ساختن آموختیم
#ارسالی_عزیزامون 🤍
@asharmolana.
❤31🕊4❤🔥2😍2
❤34❤🔥5💔3
پسر های جوانی که همدیگر را نمیشناسند
همدیگر را میکُشند
بخاطر مردان پیری که همدیگر را میشناسند
دنیای وحشتناک و عجیبی شده....
#تسلیت_ایران🖤🇦🇫🇮🇷
پیج اشعار مولانا👏
همدیگر را میکُشند
بخاطر مردان پیری که همدیگر را میشناسند
دنیای وحشتناک و عجیبی شده....
#تسلیت_ایران🖤🇦🇫🇮🇷
پیج اشعار مولانا👏
❤30💔18🕊7
اشعار مولانا ♡ pinned «پسر های جوانی که همدیگر را نمیشناسند همدیگر را میکُشند بخاطر مردان پیری که همدیگر را میشناسند دنیای وحشتناک و عجیبی شده.... #تسلیت_ایران🖤🇦🇫🇮🇷 پیج اشعار مولانا👏»
❤23❤🔥3
الهی
الهی ای خدای رحمان و رحیم...
ای آن که بندگان شرم زده را با آغوش مهربانی میپذیری....
ای آن که اگر تمام آسمان و زمین گواه گناه من شوند، باز دری از رحمت به رویم باز میکنی
امشب با دلی شکسته تر از همیشه با دستی تهیتر از همیشه با چشمی گریانتر از همیشه به درگاهت پناه آورده ام.
الهی، جز تو که را دارم؟
چه کسی میتواند این دل آلوده را بشوید؟
چه دستی مرا از مرداب نفس بیرون میکشد جز دست تو؟
گریه میکنم نه از ترس آتش
بل از شرم آن همه نعمتی که در طغیان من ضایع شد....
بل از این که تو مهربان بودی و من غافل
تو میخواندی و من می گریختم
تو میبخشیدی و من باز میشکستم....
الهی به حرمت سوز شبهای اهل دل به آه آن بنده ای که جز اشک زبانی ندارد به ناله ی بی صدای سحرگاهی به دل شکسته ی همه توبه کاران
ببخش مرا....
ببخش مرا ....
ببخش مرا ....
الهی نوری اگر هست از توست راهی اگر مانده با توست امیدی اگر دارم به توست
من آمده ام... نه با عمل نه با استحقاق بل با دلی پر از شرم با دستی پر از خالی
با چشمی پر از اشک...
و با نامی بر لب
امان... امان... امان از این دل امان از این گناه امان از این فاصله از تو...!
توبه ام را بپذیر يا ارحم الراحمين
مرا به خود وا مگذار یا رب العالمین
و مرا به نوری از خود زنده کن...
پیش از آن که غروب کنم.....
🖋 امان الله
الهی ای خدای رحمان و رحیم...
ای آن که بندگان شرم زده را با آغوش مهربانی میپذیری....
ای آن که اگر تمام آسمان و زمین گواه گناه من شوند، باز دری از رحمت به رویم باز میکنی
امشب با دلی شکسته تر از همیشه با دستی تهیتر از همیشه با چشمی گریانتر از همیشه به درگاهت پناه آورده ام.
الهی، جز تو که را دارم؟
چه کسی میتواند این دل آلوده را بشوید؟
چه دستی مرا از مرداب نفس بیرون میکشد جز دست تو؟
گریه میکنم نه از ترس آتش
بل از شرم آن همه نعمتی که در طغیان من ضایع شد....
بل از این که تو مهربان بودی و من غافل
تو میخواندی و من می گریختم
تو میبخشیدی و من باز میشکستم....
الهی به حرمت سوز شبهای اهل دل به آه آن بنده ای که جز اشک زبانی ندارد به ناله ی بی صدای سحرگاهی به دل شکسته ی همه توبه کاران
ببخش مرا....
ببخش مرا ....
ببخش مرا ....
الهی نوری اگر هست از توست راهی اگر مانده با توست امیدی اگر دارم به توست
من آمده ام... نه با عمل نه با استحقاق بل با دلی پر از شرم با دستی پر از خالی
با چشمی پر از اشک...
و با نامی بر لب
امان... امان... امان از این دل امان از این گناه امان از این فاصله از تو...!
توبه ام را بپذیر يا ارحم الراحمين
مرا به خود وا مگذار یا رب العالمین
و مرا به نوری از خود زنده کن...
پیش از آن که غروب کنم.....
🖋 امان الله
❤46
میگفت با حق مصطفی: « چون بینیازی تو ز ما
حکمت چه بود؟ آخر بگو در خلق چندین چیزها
حق گفت: « ای جان جهان، گنجی بدم من بس نهان
میخواستم پیدا شود آن گنج احسان و عطا
#مولانای_جان
@asharmolana.
حکمت چه بود؟ آخر بگو در خلق چندین چیزها
حق گفت: « ای جان جهان، گنجی بدم من بس نهان
میخواستم پیدا شود آن گنج احسان و عطا
#مولانای_جان
@asharmolana.
❤🔥15❤10👍2