هر کسی را سر چیزی و تمنای کسیست
ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر
زان که هرگز به جمال تو در آیینه وهم
متصور نشود صورت و بالای دگر
هر صباحی غمی از دور زمان پیش آید
گویم این نیز نهم بر سر غمهای دگر
بازگویم نه که دوران حیات این همه نیست
سعدی امروز تحمل کن و فردای دگر
#سعدی_شیرازی
@asharmolana.
ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر
زان که هرگز به جمال تو در آیینه وهم
متصور نشود صورت و بالای دگر
هر صباحی غمی از دور زمان پیش آید
گویم این نیز نهم بر سر غمهای دگر
بازگویم نه که دوران حیات این همه نیست
سعدی امروز تحمل کن و فردای دگر
#سعدی_شیرازی
@asharmolana.
❤23❤🔥1
مجنون عشق را دگر امروز حالت است
کاسلام دین لیلی و دیگر ضلالت است
فرهاد را از آن چه که شیرین ترش کند
این را شکیب نیست گر آن را ملالت است
عذرا که نانوشته بخواند حدیث عشق
داند که آب دیدهٔ وامق رسالت است
مطرب همین طریق غزل گو نگاه دار
کاین ره که برگرفت به جایی دلالت است
زین در کجا رویم که ما را به خاک او
واو را به خون ما که بریزد حوالت است
#سعدی_شیرازی
@asharmolana.
کاسلام دین لیلی و دیگر ضلالت است
فرهاد را از آن چه که شیرین ترش کند
این را شکیب نیست گر آن را ملالت است
عذرا که نانوشته بخواند حدیث عشق
داند که آب دیدهٔ وامق رسالت است
مطرب همین طریق غزل گو نگاه دار
کاین ره که برگرفت به جایی دلالت است
زین در کجا رویم که ما را به خاک او
واو را به خون ما که بریزد حوالت است
#سعدی_شیرازی
@asharmolana.
❤17
من طربم طرب منم زهره زند نوای من
عشق میان عاشقان شیوه کند برای من
عشق چومست و خوش شود بیخودوکش مکش شود
فاش کند چو بیدلان بر هـــمگان هـــوای مـــن
ناز مرا به جان کشد بر رخ من نشان کشد
چرخ فلک حسد برد ز آنچ کند به جای من
من سر خود گرفتهام من ز وجود رفتهام
ذره به ذره می زند دبدبه فنای من
آه که روز دیر شد آهوی لطف شیر شد
دلبر و یار سیر شد از سخن و دعای من
یار برفت و ماند دل شب همه شب در آب و گل
تلخ و خمار می طپم تا به صبوح وای من
تا که صبوح دم زند شمس فلک علم زند
باز چو سرو تر شود پشت خم دوتای من
باز شود دکان گل ناز کنند جزو و کل
نای عراق با دهل شرح دهد ثنای من
ساقی جان خوبرو باده دهد سبو سبو
تا سر و پای گم کند زاهد مرتضای من
بهر خدای ساقیا آن قدح شگرف را
بر کف پیر من بنه از جهت رضای من
گفت که باده دادمش در دل و جان نهادمش
بال و پری گشادمش از صفت صفای من
پیر کنون ز دست شد سخت خراب و مست شد
نیست در آن صفت که او گوید نکتههای من
ساقی آدمی کشم گر بکشد مرا خوشم
راح بود عطای او روح بود سخای من
باده توی سبو منم آب توی و جو منم
مست میان کو منم ساقی من سقای من
از کف خویش جستهام در تک خم نشستهام
تا همگی خدا بود حاکم و کدخدای من
شمس حقی که نور او از تبریز تیغ زد
غرقه نور او شد این شعشعه ضیای من
#مولانا
@asharmolana.
عشق میان عاشقان شیوه کند برای من
عشق چومست و خوش شود بیخودوکش مکش شود
فاش کند چو بیدلان بر هـــمگان هـــوای مـــن
ناز مرا به جان کشد بر رخ من نشان کشد
چرخ فلک حسد برد ز آنچ کند به جای من
من سر خود گرفتهام من ز وجود رفتهام
ذره به ذره می زند دبدبه فنای من
آه که روز دیر شد آهوی لطف شیر شد
دلبر و یار سیر شد از سخن و دعای من
یار برفت و ماند دل شب همه شب در آب و گل
تلخ و خمار می طپم تا به صبوح وای من
تا که صبوح دم زند شمس فلک علم زند
باز چو سرو تر شود پشت خم دوتای من
باز شود دکان گل ناز کنند جزو و کل
نای عراق با دهل شرح دهد ثنای من
ساقی جان خوبرو باده دهد سبو سبو
تا سر و پای گم کند زاهد مرتضای من
بهر خدای ساقیا آن قدح شگرف را
بر کف پیر من بنه از جهت رضای من
گفت که باده دادمش در دل و جان نهادمش
بال و پری گشادمش از صفت صفای من
پیر کنون ز دست شد سخت خراب و مست شد
نیست در آن صفت که او گوید نکتههای من
ساقی آدمی کشم گر بکشد مرا خوشم
راح بود عطای او روح بود سخای من
باده توی سبو منم آب توی و جو منم
مست میان کو منم ساقی من سقای من
از کف خویش جستهام در تک خم نشستهام
تا همگی خدا بود حاکم و کدخدای من
شمس حقی که نور او از تبریز تیغ زد
غرقه نور او شد این شعشعه ضیای من
#مولانا
@asharmolana.
❤22❤🔥4🕊1
بیا تا قدرِ یکدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
چو مؤمن آینهیْ مؤمن یقین شد
چرا با آینه ما روگرانیم؟
کریمان جان فدایِ دوست کردند
سگی بگذار، ما هم مردمانیم
فسون قل اعوذ و قل هو الله
چرا در عشق همدیگر نخوانیم؟
غرضها تیره دارد دوستی را
غرضها را چرا از دل نرانیم؟
گهی خوشدل شوی از من که میرم
چرا مردهپرست و خصمِ جانیم؟
چو بعدِ مرگ خواهی آشتی کرد
همه عمر از غمت در امتحانیم
کنون پندار مُردم، آشتی کن
که در تسلیم، ما چون مردگانیم
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن
رُخم را بوسه ده، کاکنون همانیم
خمش کن مردهوار ای دل، ازیرا
به هستی متهم ما زین زبانیم
#مولانا
@asharmolana.
که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
چو مؤمن آینهیْ مؤمن یقین شد
چرا با آینه ما روگرانیم؟
کریمان جان فدایِ دوست کردند
سگی بگذار، ما هم مردمانیم
فسون قل اعوذ و قل هو الله
چرا در عشق همدیگر نخوانیم؟
غرضها تیره دارد دوستی را
غرضها را چرا از دل نرانیم؟
گهی خوشدل شوی از من که میرم
چرا مردهپرست و خصمِ جانیم؟
چو بعدِ مرگ خواهی آشتی کرد
همه عمر از غمت در امتحانیم
کنون پندار مُردم، آشتی کن
که در تسلیم، ما چون مردگانیم
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن
رُخم را بوسه ده، کاکنون همانیم
خمش کن مردهوار ای دل، ازیرا
به هستی متهم ما زین زبانیم
#مولانا
@asharmolana.
❤27
گر بیدل و بی دستم وز عشق تو پابستم
بس بند که بشکستم، آهسته که سرمستم
در مجلس حیرانی، جانی است مرا جانی
زان شد که تو می دانی، آهسته که سرمستم
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
بس بند که بشکستم، آهسته که سرمستم
در مجلس حیرانی، جانی است مرا جانی
زان شد که تو می دانی، آهسته که سرمستم
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
❤21❤🔥1
گرچه منزل بَس خطرناک است و مقصد بَس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان، غم مخور...
#حافظ_شیرازی
@asharmolana.
(📷)
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان، غم مخور...
#حافظ_شیرازی
@asharmolana.
(📷)
❤30👍3
به باغ بلبل از این پس نوای ما گوید
حدیث عشق شکرریز جان فزا گوید
اگر ز رنگ رخ یار ما خبر دارد
ز لاله زار و ز نسرین و گل چرا گوید……
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
حدیث عشق شکرریز جان فزا گوید
اگر ز رنگ رخ یار ما خبر دارد
ز لاله زار و ز نسرین و گل چرا گوید……
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
❤17❤🔥4
گر چه مستیم و خرابیم چو شب های دگر
باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر
امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر
مست مستم مشکن قدر خود ای پنجه غم
من به میخانه ام امشب تو برو جای دگر
چه به میخانه چه محراب حرامم باشد
گر بجز عشق توام هست تمنای دگر……..🤍 🌱
#عماد_خراسانی
@asharmolana.
باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر
امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر
مست مستم مشکن قدر خود ای پنجه غم
من به میخانه ام امشب تو برو جای دگر
چه به میخانه چه محراب حرامم باشد
گر بجز عشق توام هست تمنای دگر……..
#عماد_خراسانی
@asharmolana.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤25👍1
اهل دنیا چون سگان مسلخ اند
داهمن درجق حق و در وق وق اند
اهل دنیا زین سبب اعما دل اند
شارب شورابه آب و گل اند
شور می خور کور می چر در جهان
چون ندارد آب حیوان در نهان
ای بسا ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نباید داد دست
گرچه درصورت همه گی مردم اند
اکثر شان گاو و خری بی دم اند
آدم معنا وصورت دیگراست
گرچه هردو زاده یک گوهراست
گربه صورت عالم اصغر تویی
هم به معنی عالم اکبر تویی
آدم اسطرلاب اسرارعلوست
وصف آدم مظهر آیات اوست
آدمی گر نور گیرد از خدا
هست مسجودملایک زاجتبا
جان شو واز راه جان ،جان را شناس
اهل بینش شو ،نه فرزند قیاس
اهل دنیا چه کهین و چه مهین
لعنت الله علیه اجمین
#حضرت_مولانا
@asharmolana
داهمن درجق حق و در وق وق اند
اهل دنیا زین سبب اعما دل اند
شارب شورابه آب و گل اند
شور می خور کور می چر در جهان
چون ندارد آب حیوان در نهان
ای بسا ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نباید داد دست
گرچه درصورت همه گی مردم اند
اکثر شان گاو و خری بی دم اند
آدم معنا وصورت دیگراست
گرچه هردو زاده یک گوهراست
گربه صورت عالم اصغر تویی
هم به معنی عالم اکبر تویی
آدم اسطرلاب اسرارعلوست
وصف آدم مظهر آیات اوست
آدمی گر نور گیرد از خدا
هست مسجودملایک زاجتبا
جان شو واز راه جان ،جان را شناس
اهل بینش شو ،نه فرزند قیاس
اهل دنیا چه کهین و چه مهین
لعنت الله علیه اجمین
#حضرت_مولانا
@asharmolana
❤11❤🔥8😍2🕊1
مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
مرا روزِ ازل کاری به جز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد
خدا را محتسب ما را به فریادِ دف و نی بخش
که سازِ شرع از این افسانه بیقانون نخواهد شد
مجالِ من همین باشد که پنهان عشقِ او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد
شرابِ لعل و جایِ امن و یارِ مهربان ساقی
دلا کی بِه شود کارت اگر اکنون نخواهد شد….
#حافظ_شیرازی
@asharmolana
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
مرا روزِ ازل کاری به جز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد
خدا را محتسب ما را به فریادِ دف و نی بخش
که سازِ شرع از این افسانه بیقانون نخواهد شد
مجالِ من همین باشد که پنهان عشقِ او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد
شرابِ لعل و جایِ امن و یارِ مهربان ساقی
دلا کی بِه شود کارت اگر اکنون نخواهد شد….
#حافظ_شیرازی
@asharmolana
❤14👍1
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
هر قبلهای که بینی بهتر ز خودپرستی
در مذهب طریقت خامی نشان کفر است
آری طریق دولت چالاکی است و چستی
خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد
سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی
صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز
ای کوته آستینان تا کی درازدستی
#حافظ_شیرازی
@asharmolana.
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
هر قبلهای که بینی بهتر ز خودپرستی
در مذهب طریقت خامی نشان کفر است
آری طریق دولت چالاکی است و چستی
خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد
سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی
صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز
ای کوته آستینان تا کی درازدستی
#حافظ_شیرازی
@asharmolana.
❤15🕊3
صلوات بر پیامبر مهربان مان حضرت محمد ﷺ
اللَّهُــمَّ ᷂صَلِّ ᷂وَسَـــلِّمْ ᷂وَبَارِك ᷂على ᷂نَبِيِّنَـــا ᷂مُحمَّد ﷺ❤️
@asharmolana
اللَّهُــمَّ ᷂صَلِّ ᷂وَسَـــلِّمْ ᷂وَبَارِك ᷂على ᷂نَبِيِّنَـــا ᷂مُحمَّد ﷺ❤️
@asharmolana
❤41👍4👏2🕊1
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن...
نیست در عالم ز هجران تلختر
هرچ خواهی کن ولیکن آن مکن
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
سرخوشان عشق را نالان مکن...
نیست در عالم ز هجران تلختر
هرچ خواهی کن ولیکن آن مکن
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
❤32💯3
تو نه چنانی که منم، من نه چنانم که تویی
تو نه بر آنی که منم، من نه بر آنم که تویی
من همه در حکم توام، تو همه در خون منی
گر مه و خورشید شوم، من کم از آنم که تویی
با همه ای رشک پری، چون سوی من برگذری
باش چنین، تیز مران! تا که بدانم که تویی
دوش گذشتی ز درم، بوی نبردم ز تو من
کرد خبر گوش مرا، جان و روانم که تویی
چون همه جان روید و دل، همچو گیا خاک درت
جان و دلی را چه محل، ای دل و جانم که تویی
ای نظرت ناظر ما، ای چو خرد حاضر ما
لیک مرا زهره کجا، تا بجهانم که تویی
چون تو مرا گوش کشان، بردی از آن جا که منم
بر سر آن منظرهها، هم بنشانم که تویی
مستم و تو مست ز من، سهو و خطا جست ز من
من نرسم لیک بدان، هم تو رسانم که تویی
زین همه خاموش کنم، صبر و صبَر نوش کنم
عذر گناهی که کنون گفت زبانم که تویی
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
تو نه بر آنی که منم، من نه بر آنم که تویی
من همه در حکم توام، تو همه در خون منی
گر مه و خورشید شوم، من کم از آنم که تویی
با همه ای رشک پری، چون سوی من برگذری
باش چنین، تیز مران! تا که بدانم که تویی
دوش گذشتی ز درم، بوی نبردم ز تو من
کرد خبر گوش مرا، جان و روانم که تویی
چون همه جان روید و دل، همچو گیا خاک درت
جان و دلی را چه محل، ای دل و جانم که تویی
ای نظرت ناظر ما، ای چو خرد حاضر ما
لیک مرا زهره کجا، تا بجهانم که تویی
چون تو مرا گوش کشان، بردی از آن جا که منم
بر سر آن منظرهها، هم بنشانم که تویی
مستم و تو مست ز من، سهو و خطا جست ز من
من نرسم لیک بدان، هم تو رسانم که تویی
زین همه خاموش کنم، صبر و صبَر نوش کنم
عذر گناهی که کنون گفت زبانم که تویی
#حضرت_مولانا
@asharmolana.
❤28❤🔥7