Telegram Web
Forwarded from Abolfazl. Hakimi.
فردا شکم کارگرها را پر می کنند از آجر
فردا پول باغبان را می دهیم
پیاده از رسیدن می شویم
و
هر که با هر تفنگی که
می خواهد کنار گل‌های زرد
می ایستد

شما ازین به بعد در شکم کارگرها می مانید
و
آیا
قانون،از نظر بهداشتی بررسی شده است

در کُنجی از تو خاموشم با نامه ای از تیر
در مقابل مهاجران شدیدی
و
تعارف با پنجره ها قدرت را کم می کند

همسایه های قدیمی تیر و کمان داشتند
و نیروی کمکی ِگندم و گناه
ما ولی از نردبان ها معذرت
می خواستیم
با اسلحه ی تاریخی زوزه
با چمن زن ها پخش شدیم

پیشانی من ازین کارها زیاد می کند
پیشانی من ،عهدنامه اش قاجاری است

اینجا تختخواب،
مدارک پس گرفته شده از امضا
با قیافه ی قرتی اش
مهمات یک لباس سیاهند
با پنجره ها تعارف نکن
عاقبت این کارها بالا کشیدن بینی،
پشت میکروفن است

ابوالفضل حکیمی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فراخوان سومین دوره از
کتاب های شعر بامداد
#انتشارات_سرزمین_اهورایی


لطفا متن کامل فراخوان را مطالعه بفرمایید

@ahoorapress
Forwarded from تا همین حالا (Hamid rouzban)
__



لانه می‌کرد 
شرجی هوا  لای موهایت
و زیر فشار پوست
دماسنج  می‌شدند
 پرندگان 

در آغوش هم بودیم   ما
تهران  وضع می‌کرد  حمل‌اش را
نعش ها تیر خورده برگشتند    سمت زائوها

حرارت 
از مضاعف آغوش‌ بود  
اگر چشم‌ها نبودند
اگر دهان نبود
اگر پاها نبودند
اگر قلب نبود
اگر دست‌ها نبودند 
اگر نمی‌توانستم
نمی‌نگاهت باشم
نمی‌صدایت باشم
نمی‌ راهت باشم  
نمی‌ ببویمت
تا آن هنگام
بدنم سرد است  و
تو به دنیا نمی‌ من نبودم



#حمید_روزبان
مادیتا
محمد لوطیج
.
با نام زنی زیبا وِرد می خوانم
مادیتا مادیتا مادیتا
قرمز شدنِ سیب ها را دنبال می کنم
لحظه به لحظه
قد کشیدنِ تو را
مادیتا
.
از روی سرمشقی که "مادیتا سنبل الطیب است"
مادیتا مادیتا مادیتا
.
دهان به دهان می چرخد مادیتای نام تو
و چه عودی می سوزاند
مادیتا دو شانه ی مهتابی
مادیتا و رعد و برقِ برهنه
مادیتا و قرمزِ سپید
از ریز ریز که می ریزد روی سرخ روی هر چه سبز
از طرح صورتت روی پنج انگشتِ امامزاده " لوسر"
و باقی مانده ی من
که به شدت مضطرب است.
آخر این وقت شب
نیمکت رو به دریا از کجا بیاورم
و مهررخساری
که لهجه ی تاجیکی نداشته باشد؟!
.
#محمدلوطیج
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فراخوان سومین دوره از
کتاب های شعر بامداد
#انتشارات_سرزمین_اهورایی


لطفا متن کامل فراخوان را مطالعه بفرمایید

@ahoorapress
متن_شرایط_سومین_فراخوان_کتاب_های_شعر_بامداد،_انتشارات_سرزمین_اهورایی.pdf
316.3 KB
متن فراخوان سومین دوره از کتاب‌های شعر بامداد - انتشارات سرزمین اهورایی
برای
انوشه روان: هوشنگ چالنگی

==
مه غلیظی می شوم

و در زاگرس فرو می روم

جای بوسه های تو

تخته سنگی رسته

تخته سنگی

آهای زنی که در ماه جاری می شوی

با نگاهی

از بلندترین قلل قلب عبور می کنی

اول بهار بود که تو را بوسیدم

اول بهار یادت هست

قطاری که در سوتی ممتد فرو می رفت

و زاگرس که در مه ی غلیظ؟

===
# رضا روشنی
Forwarded from عبدالله سلیمانی
📚📚📚روش های تهیه کتاب :
ادبیات معاصر در گذر زمان ۷-
#علی_باباچاهی
گفت وگو ،نقد، یادداشت نظر و.... به :کوشش
#عبدالله_سلیمانی

🎆روش های تهیه‌ی کتاب :
🔘کتابفروشی های سراسر کشور

🔘تلفن سفارس
۰۲۱ ۶۶۴۰۱۵۸۵
و
🔘 سایت نشر افراز
www.afrazbook.com

🎆ارسال کتاب از طریق پست به درب منزل در 👇

🔘سایت نشر افراز

🔘سایت گیسوم

🔘دیجی کالا

🔘ترب

🔘سی‌بوک

🔘ایران کتاب
و دیگر سایت های الکترونیکی فروش کتاب
2025/10/23 09:15:12
Back to Top
HTML Embed Code: