در دنیا به ما می خندند❗️
این روزها موج تازه ای از تخریب ساختمانهای دولتی احداث شده در سواحل دریای مازندران یا حاشیه رودخانه چالوس به راه افتاده است.
نمایش تلویزیونی تصاویر رقت انگیز تخریب ساختمانهای شیک نوساز متعلق به دستگاههای دولتی از جمله قوه قضاییه، نه فقط حس رضایت و خوشحالی را در مردم بوجود نمی آورد، بلکه موجب تاسف و دستمایه تمسخر در داخل و خارج از ایران می شود.
وقتی عملیات اجرایی یک سازه ساختمانی به پایان می رسد، معنایش این است که آن ساختمان از محل به کارگیری سرمایه های ملی بوجود آمده است، بنابراین اصالت دارد و باید از آن محافظت شود.
اگر برای احداث ساختمان، از مراجع قانونی مجوز اخذ شده باشد، هیچ تقصیری متوجه سازنده نیست و صادر کننده مجوز باید بازخواست شود و پاسخ دهد که بر چه اساسی اقدام به صدور جواز ساخت کرده است و اگر غیرقانونی ساخته شده باشد، باید از آن مدیر یا مقام مسوول، در باره تصمیم غیر قانونی اخذ شده و هزینه های پرداخت شده از بیت المال برای انجام آن، توضیح خواسته شود و برای متخلفان، مجازات های لازم را در نظر بگیرند.
تخریب عامدانه یک ساختمان بویژه وقتی هزینه آن از بیت المال تامین شده باشد، مفهومی جز بر باد دادن سرمایه های ملی ندارد. تجدید نظر اساسی در این رویکرد و بویژه نمایش رقت انگیز تخریب یک ساختمان از رسانه ملی، ضرورتی انکار ناپذیر است.
به نظر می رسد اتخاذ روش های دیگر برخوردی با خاطیان، به جای تخریب ساختمان، اولویت بیشتری یافته باشد. شاید وضع جریمه های سنگین به جای تخریب، راه کار عاقلانه تری باشد.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
این روزها موج تازه ای از تخریب ساختمانهای دولتی احداث شده در سواحل دریای مازندران یا حاشیه رودخانه چالوس به راه افتاده است.
نمایش تلویزیونی تصاویر رقت انگیز تخریب ساختمانهای شیک نوساز متعلق به دستگاههای دولتی از جمله قوه قضاییه، نه فقط حس رضایت و خوشحالی را در مردم بوجود نمی آورد، بلکه موجب تاسف و دستمایه تمسخر در داخل و خارج از ایران می شود.
وقتی عملیات اجرایی یک سازه ساختمانی به پایان می رسد، معنایش این است که آن ساختمان از محل به کارگیری سرمایه های ملی بوجود آمده است، بنابراین اصالت دارد و باید از آن محافظت شود.
اگر برای احداث ساختمان، از مراجع قانونی مجوز اخذ شده باشد، هیچ تقصیری متوجه سازنده نیست و صادر کننده مجوز باید بازخواست شود و پاسخ دهد که بر چه اساسی اقدام به صدور جواز ساخت کرده است و اگر غیرقانونی ساخته شده باشد، باید از آن مدیر یا مقام مسوول، در باره تصمیم غیر قانونی اخذ شده و هزینه های پرداخت شده از بیت المال برای انجام آن، توضیح خواسته شود و برای متخلفان، مجازات های لازم را در نظر بگیرند.
تخریب عامدانه یک ساختمان بویژه وقتی هزینه آن از بیت المال تامین شده باشد، مفهومی جز بر باد دادن سرمایه های ملی ندارد. تجدید نظر اساسی در این رویکرد و بویژه نمایش رقت انگیز تخریب یک ساختمان از رسانه ملی، ضرورتی انکار ناپذیر است.
به نظر می رسد اتخاذ روش های دیگر برخوردی با خاطیان، به جای تخریب ساختمان، اولویت بیشتری یافته باشد. شاید وضع جریمه های سنگین به جای تخریب، راه کار عاقلانه تری باشد.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
🔸 آقای فریدون عباسی عضو کمیسیون انرژی مجلس: ما قدرت جهانی شدهایم و نباید آمریکا را خیلی تحویل بگیریم و قدمی در مذاکرات برداریم❗️
♦️چند نکته:
1️⃣ به فرض محال که ما قدرت جهانی شده باشیم، آیا قدرت جهانی شدن به معنای این است که دیگران از جمله یک قدرت جهانی دیگر مثل آمریکا را تحویل نگیریم؟!
2️⃣ یعنی اگر قدرت جهانی شدیم، حق داریم دیگران را به حساب نیاوریم و با آنها از موضع تکبر و برتری جویی و سلطه طلبی برخورد کنیم؟!
3️⃣ آیا به خاطر داشتن همین روحیه ها و رفتارهای غلط متاثر از آن نیست که دیگران هم به خودشان اجازه می دهند با ما برخورد تحقیر آمیز داشته باشند؟!
4️⃣ گفته است که ما چون قدرت جهانی شده ایم نباید قدمی در مذاکرات برداریم! آیا باید در موضع ضعف و نیاز قرار داشته باشیم تا در مذاکرات، قدمی به جلو برداریم؟!
5️⃣ با این موضعگیری، داریم به دشمن گرا می دهیم که اگر ما به قدرت جهانی تبدیل شویم شما را تحویل نمی گیریم و حاضر به مذاکره هم نیستیم!
6️⃣ آیا داریم به دشمنان خط می دهیم تا از قدرتمند شدن یا قدرت جهانی شدن ایران جلوگیری کنند؟!
7️⃣ اگر ما قدرت جهانی هستیم چرا وضعیت اقتصادی و شرایط زندگی ملت ایران مانند سایر ملت هایی که دولت هایشان دم از قدرت جهانی بودن می زنند نیست؟!
8️⃣ ما با هیچ قدرت جهانی سر نزاع نداریم بلکه اختلاف ریشه ای ما با قدرت های شیطانی است که می خواهند از موضع برتری جویی با ملت ها مواجه شوند.
9️⃣ برخورد تحقیر آمیز و از موضع بالا از طرف هر کس و با هر کس که باشد، عملی مذموم و شیطانی است.
🔟 آیا کشوری که بسیاری از جوانانش جلای وطن کرده یا به دنبال راهی برای خارج شدن از سرزمین مادری خود هستند، می تواند ادعای قدرت جهانی بودن داشته باشد؟
1️⃣1️⃣ یک کشور وقتی قدرت جهانی است که مدیرانش عناصری خبیر، فهیم، باهوش ، مدبر و کاربلد باشند و مردمانش مسیر رشد و تعالی و پیشرفت را طی کنند.
2️⃣1️⃣ ملت ایران با دولت های نهم و دهم می توانست یک قدرت جهانی در همه ابعاد آن و بویژه از نظر ارزش های انسانی باشد اما عوامل داخلی شیمون پرز این راه را سد کردند.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
♦️چند نکته:
1️⃣ به فرض محال که ما قدرت جهانی شده باشیم، آیا قدرت جهانی شدن به معنای این است که دیگران از جمله یک قدرت جهانی دیگر مثل آمریکا را تحویل نگیریم؟!
2️⃣ یعنی اگر قدرت جهانی شدیم، حق داریم دیگران را به حساب نیاوریم و با آنها از موضع تکبر و برتری جویی و سلطه طلبی برخورد کنیم؟!
3️⃣ آیا به خاطر داشتن همین روحیه ها و رفتارهای غلط متاثر از آن نیست که دیگران هم به خودشان اجازه می دهند با ما برخورد تحقیر آمیز داشته باشند؟!
4️⃣ گفته است که ما چون قدرت جهانی شده ایم نباید قدمی در مذاکرات برداریم! آیا باید در موضع ضعف و نیاز قرار داشته باشیم تا در مذاکرات، قدمی به جلو برداریم؟!
5️⃣ با این موضعگیری، داریم به دشمن گرا می دهیم که اگر ما به قدرت جهانی تبدیل شویم شما را تحویل نمی گیریم و حاضر به مذاکره هم نیستیم!
6️⃣ آیا داریم به دشمنان خط می دهیم تا از قدرتمند شدن یا قدرت جهانی شدن ایران جلوگیری کنند؟!
7️⃣ اگر ما قدرت جهانی هستیم چرا وضعیت اقتصادی و شرایط زندگی ملت ایران مانند سایر ملت هایی که دولت هایشان دم از قدرت جهانی بودن می زنند نیست؟!
8️⃣ ما با هیچ قدرت جهانی سر نزاع نداریم بلکه اختلاف ریشه ای ما با قدرت های شیطانی است که می خواهند از موضع برتری جویی با ملت ها مواجه شوند.
9️⃣ برخورد تحقیر آمیز و از موضع بالا از طرف هر کس و با هر کس که باشد، عملی مذموم و شیطانی است.
🔟 آیا کشوری که بسیاری از جوانانش جلای وطن کرده یا به دنبال راهی برای خارج شدن از سرزمین مادری خود هستند، می تواند ادعای قدرت جهانی بودن داشته باشد؟
1️⃣1️⃣ یک کشور وقتی قدرت جهانی است که مدیرانش عناصری خبیر، فهیم، باهوش ، مدبر و کاربلد باشند و مردمانش مسیر رشد و تعالی و پیشرفت را طی کنند.
2️⃣1️⃣ ملت ایران با دولت های نهم و دهم می توانست یک قدرت جهانی در همه ابعاد آن و بویژه از نظر ارزش های انسانی باشد اما عوامل داخلی شیمون پرز این راه را سد کردند.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
بیدار باش❗️
بارها تصاویر برخورد خشن و بیرحمانه عوامل سد معبر شهرداری چندین شهر در شبکه های مجازی، به نمایش در آمد و هربار احساسات مردم از مشاهده چنین رفتارهایی با کسانی که نیازمند بیشترین حمایت و کمک هستند، جریحه دار شد.
انتظار می رفت که انتشار این تصاویر غم انگیز و تاسف بار، توجه مقامات مسوول کشور را به خود جلب کند و برای آن چاره اندیشی شود اما گویی هیچ چشم بینا و گوش شنوایی از یک مقام تصمیم گیر، آن برخوردهای ظالمانه را ندیده و صدای مظلومانه آن دستفروش بینوا را نشنیده است.
اندکی بعد، تصاویری از برخورد کریمانه عوامل سد معبر برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با دستفروشان منتشر شد که طی آن ماموران سد معبر، با مهربانی تمام از هموطن خود می خواهند تا از فردای آن روز کار دستفروشی را رها کرده و در مغازه ای که برای او تدارک دیده شده بود، کار کند.
انتشار این تصاویر در فضای مجازی هم برای مسوولان ذیربط و آنهایی که از بالا به پایین نگاه می کنند، درس آموز نشد و راه بهتری را برای برخورد انسانی با اینگونه معضلات، پیش رویشان نگشود!
امروز(پنجشنبه و در سومین روز از دهه فجر انقلاب) از خرم آباد خبر رسید که یک دستفروش، در نتیجه برخورد خشن ماموران سد معبر و از بین رفتن سرمایه دستفروشی اش، در پیش چشم مردم حیرت زده، دست به خودسوزی زده است!
خودکشی و خودسوزی زمانی اتفاق می افتد که یک انسان به آخر خط رسیده باشد. به راستی کسانی که دستی بر آتش دارند و صاحب منصب و مقام و مسوولیت هستند، چرا از مشاهده این وضعیت اسفبار بوجود آمده، برآشفته و سراسیمه نمی شوند؟!
چرا دستی از سر محبت و انسانیت بر سر کسانی که برای کسب لقمه ای نان حلال به این در و آن در می زنند کشیده نمی شود؟!
چرا به افرادی که تنی فربه و روح و روانی سرکش برای خویش ساخته و پرداخته اند، اجازه داده می شود با نیازمندانی که برای قوت لایموت به کار طاقت فرسای دستفروشی در کنار خیابان روی آورده اند، برخورد قهرآمیز کنند؟!
در این کشور چه اتفاقی باید بیفتد که مسوولان کشور را از خواب غفلت بیدار و هوشیار سازد؟
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
بارها تصاویر برخورد خشن و بیرحمانه عوامل سد معبر شهرداری چندین شهر در شبکه های مجازی، به نمایش در آمد و هربار احساسات مردم از مشاهده چنین رفتارهایی با کسانی که نیازمند بیشترین حمایت و کمک هستند، جریحه دار شد.
انتظار می رفت که انتشار این تصاویر غم انگیز و تاسف بار، توجه مقامات مسوول کشور را به خود جلب کند و برای آن چاره اندیشی شود اما گویی هیچ چشم بینا و گوش شنوایی از یک مقام تصمیم گیر، آن برخوردهای ظالمانه را ندیده و صدای مظلومانه آن دستفروش بینوا را نشنیده است.
اندکی بعد، تصاویری از برخورد کریمانه عوامل سد معبر برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با دستفروشان منتشر شد که طی آن ماموران سد معبر، با مهربانی تمام از هموطن خود می خواهند تا از فردای آن روز کار دستفروشی را رها کرده و در مغازه ای که برای او تدارک دیده شده بود، کار کند.
انتشار این تصاویر در فضای مجازی هم برای مسوولان ذیربط و آنهایی که از بالا به پایین نگاه می کنند، درس آموز نشد و راه بهتری را برای برخورد انسانی با اینگونه معضلات، پیش رویشان نگشود!
امروز(پنجشنبه و در سومین روز از دهه فجر انقلاب) از خرم آباد خبر رسید که یک دستفروش، در نتیجه برخورد خشن ماموران سد معبر و از بین رفتن سرمایه دستفروشی اش، در پیش چشم مردم حیرت زده، دست به خودسوزی زده است!
خودکشی و خودسوزی زمانی اتفاق می افتد که یک انسان به آخر خط رسیده باشد. به راستی کسانی که دستی بر آتش دارند و صاحب منصب و مقام و مسوولیت هستند، چرا از مشاهده این وضعیت اسفبار بوجود آمده، برآشفته و سراسیمه نمی شوند؟!
چرا دستی از سر محبت و انسانیت بر سر کسانی که برای کسب لقمه ای نان حلال به این در و آن در می زنند کشیده نمی شود؟!
چرا به افرادی که تنی فربه و روح و روانی سرکش برای خویش ساخته و پرداخته اند، اجازه داده می شود با نیازمندانی که برای قوت لایموت به کار طاقت فرسای دستفروشی در کنار خیابان روی آورده اند، برخورد قهرآمیز کنند؟!
در این کشور چه اتفاقی باید بیفتد که مسوولان کشور را از خواب غفلت بیدار و هوشیار سازد؟
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
تحلیل سیاسی
باد از کدام سو می وزد؟
در تحلیل مسائل جهانی باید به این نکته اساسی توجه شود که روسیه و چین هیچگاه نمی توانند جای آمریکا و اروپا را در دنیا بگیرند.
غرب و نماد برجسته آن یعنی آمریکا، خود را نزد ملت ها و افکار عمومی جهان به عنوان پرچمدار شعارهای انسانی معرفی کرده اند زیرا می دانند که این شعارها و فرهنگ منتج از آن، در دنیا جا باز می کند و مورد پذیرش قرار می گیرد و در هر جامعه ای مطرح شود، اکثریتی را با خود همراه می کند.
در مقابل باید توجه کنیم که چین و روسیه چنین ظرفیتی را ندارند و نماینده یک فرهنگ قابل قبول برای ملت ها نیستند. روسیه کشوری تک محصولی محسوب می شود که نمادش نیز مشت آهنین است.
در جنگ دوم جهانی، غربی ها با نگاهی دراز مدت، شماری از کشورها را در دامان شوروی سابق رها کردند، با این وجود مردم آن کشورها هرگز با حکومت کمونیستی شوروی همراه نشدند. درست است که یک حکومت دیکتاتوری به مدت 60 یا 70 سال مردم را کنار زد، اما به محض اینکه فرصت ایجاد شد، مردم به دامان غرب بازگشتند.
گاهی از نفوذ روسیه در خاورمیانه صحبت به میان می آید و برخی افراد با نادیده گرفتن حقایق، مدعی نفوذ روسیه در این منطقه از جهان می شوند. نفوذ، در سایه مشت آهنین ممکن نمی شود، آنچه مهم است برقراری ارتباطات مردمی است که چین و روسیه چنین ظرفیتی را ندارند.
این در حالی است که مردم خاورمیانه نیز اصولا هیچ میلی به سمت چین یا روسیه ندارند و اگر گرایشی هم وجود داشته باشد، در سطح حاکمیت یا یک جمع محدود سرمایه دار است.
غربی ها کاملا به این مساله اشراف دارند که روسیه حتی اگر همه کشورها را ضمیمه خودش کند، فقط بار اداره آن کشورها را برعهده خود گرفته است و چنین کاری هیچگونه آورده سیاسی و فرهنگی برای روس ها ندارد.
روشن است که غربی ها از هرگونه واکنش تند در برابر روسیه پرهیز خواهند کرد. مگر روسیه، «کریمه» را تصرف نکرد؟ آیا به جز هیاهوی تبلیغاتی و برخی تحریم های ناکارامد، تصمیم دیگری علیه روسیه اتخاذ شد؟ اروپایی ها نیازمند دریافت انرژی از روسیه هستند و قادر به مقاومت در برابر تحریم گاز از طرف روس ها نیستند.
هروقت هم که سرو صدای «کریمه» بلند می شود، اروپایی ها ادعاهایی را مطرح می کنند و می گویند که به دنبال مسیرهای جایگزین برای انرژی هستند، چیزی که هیچکدام آنها تا کنون موفق نبوده است. فقط ایران است که می تواند جایگزی مناسبی برای انتقال گاز از روسیه به اروپا باشد که آنها نگرانند اگر چنین اتفاقی بیفتد، ایران هم می تواند از آن به عنوان یک حربه استفاده کند.
چنین به نظر می رسد که غربی ها به معنای آمریکا و اروپا از اینکه یک یا چند کشور به دست روسیه بیفتند، نگرانی ندارند زیرا آنها دراز مدت نگاه می کنند و می دانند که روسیه قادر به نگهداری آنها نیست زیرا ظرفیت برقراری ارتباط با مردم و ایجاد پایگاه مردمی در روسیه وجود ندارد و همیشه با تنفر فراگیر مواجه است.
حتی کشورهایی ، مانند ایران و عراق در غرب آسیا و ژاپن و ویتنام در شرق آسیا که از آمریکا ضربه های سنگین خورده اند ، ملت هایشان هیچ گرایشی به روسیه ندارند. بویژه در ژاپن که با روسیه مرز مشترک آبی دارد و آمریکا هم علیه این کشور از بمب اتم استفاده کرده است، باز هم اگر قرار باشد مردم این کشور بین آمریکا و روسیه، یکی را انتخاب کنند، حتما آمریکا را انتخاب می کنند، کما اینکه کرده اند.
به طور قهری قدرتهای شرق و غرب با هم رقابت هایی دارند اما روشن است که چین و روسیه در حد مقابله با غرب نیستند و غربی ها هم اصلا از اینکه روسیه و چین بخواهند جای آنها را بگیرند، نگرانی ندارند زیرا می دانند که این دو کشور فاقد اندیشه و فرهنگ لازم برای چنین هدفی هستند.
درست است که چین اقتصاد بزرگی پیدا کرده و به صادر کننده مهمی در جهان تبدیل شده است، اما معنایش این نیست که می تواند با آن، فرهنگ خودش را نیز صادر کند. این در حالی است که اروپایی ها خود را پایه گذار رفاه، آزادی، تکنولوژی و صنعت در جهان می دانند و فرهنگ آنها نیز در کار اقتصادی شان تنیده شده است و به دیگران منتقل می شود.
وضعیت روسیه به خوبی بیانگر این حقیقت است که این کشور نمی تواند نماینده آرمانهای انسانی باشد. کشوری که مردمش در سیطره استبداد هستند، هرگز قادر به برافراشتن پرچم انسانیت و حقوق بشر نخواهد بود.
علاوه بر این باید توجه داشت که تاریخ مشحون از خیانت های روسیه یا به عبارتی شوروی سابق، به کشورهایی است که با امید به حمایت و پشتیبانی این ابرقدرت شرق، با آن همسو و همساز شده بودند، اما هدف خیانت قرار گرفتند. کوبا رسما گفته بود که یک کشور کمونیست است اما روسیه پشت او را خالی کرد.
ادامه در پست بعد 👇
باد از کدام سو می وزد؟
در تحلیل مسائل جهانی باید به این نکته اساسی توجه شود که روسیه و چین هیچگاه نمی توانند جای آمریکا و اروپا را در دنیا بگیرند.
غرب و نماد برجسته آن یعنی آمریکا، خود را نزد ملت ها و افکار عمومی جهان به عنوان پرچمدار شعارهای انسانی معرفی کرده اند زیرا می دانند که این شعارها و فرهنگ منتج از آن، در دنیا جا باز می کند و مورد پذیرش قرار می گیرد و در هر جامعه ای مطرح شود، اکثریتی را با خود همراه می کند.
در مقابل باید توجه کنیم که چین و روسیه چنین ظرفیتی را ندارند و نماینده یک فرهنگ قابل قبول برای ملت ها نیستند. روسیه کشوری تک محصولی محسوب می شود که نمادش نیز مشت آهنین است.
در جنگ دوم جهانی، غربی ها با نگاهی دراز مدت، شماری از کشورها را در دامان شوروی سابق رها کردند، با این وجود مردم آن کشورها هرگز با حکومت کمونیستی شوروی همراه نشدند. درست است که یک حکومت دیکتاتوری به مدت 60 یا 70 سال مردم را کنار زد، اما به محض اینکه فرصت ایجاد شد، مردم به دامان غرب بازگشتند.
گاهی از نفوذ روسیه در خاورمیانه صحبت به میان می آید و برخی افراد با نادیده گرفتن حقایق، مدعی نفوذ روسیه در این منطقه از جهان می شوند. نفوذ، در سایه مشت آهنین ممکن نمی شود، آنچه مهم است برقراری ارتباطات مردمی است که چین و روسیه چنین ظرفیتی را ندارند.
این در حالی است که مردم خاورمیانه نیز اصولا هیچ میلی به سمت چین یا روسیه ندارند و اگر گرایشی هم وجود داشته باشد، در سطح حاکمیت یا یک جمع محدود سرمایه دار است.
غربی ها کاملا به این مساله اشراف دارند که روسیه حتی اگر همه کشورها را ضمیمه خودش کند، فقط بار اداره آن کشورها را برعهده خود گرفته است و چنین کاری هیچگونه آورده سیاسی و فرهنگی برای روس ها ندارد.
روشن است که غربی ها از هرگونه واکنش تند در برابر روسیه پرهیز خواهند کرد. مگر روسیه، «کریمه» را تصرف نکرد؟ آیا به جز هیاهوی تبلیغاتی و برخی تحریم های ناکارامد، تصمیم دیگری علیه روسیه اتخاذ شد؟ اروپایی ها نیازمند دریافت انرژی از روسیه هستند و قادر به مقاومت در برابر تحریم گاز از طرف روس ها نیستند.
هروقت هم که سرو صدای «کریمه» بلند می شود، اروپایی ها ادعاهایی را مطرح می کنند و می گویند که به دنبال مسیرهای جایگزین برای انرژی هستند، چیزی که هیچکدام آنها تا کنون موفق نبوده است. فقط ایران است که می تواند جایگزی مناسبی برای انتقال گاز از روسیه به اروپا باشد که آنها نگرانند اگر چنین اتفاقی بیفتد، ایران هم می تواند از آن به عنوان یک حربه استفاده کند.
چنین به نظر می رسد که غربی ها به معنای آمریکا و اروپا از اینکه یک یا چند کشور به دست روسیه بیفتند، نگرانی ندارند زیرا آنها دراز مدت نگاه می کنند و می دانند که روسیه قادر به نگهداری آنها نیست زیرا ظرفیت برقراری ارتباط با مردم و ایجاد پایگاه مردمی در روسیه وجود ندارد و همیشه با تنفر فراگیر مواجه است.
حتی کشورهایی ، مانند ایران و عراق در غرب آسیا و ژاپن و ویتنام در شرق آسیا که از آمریکا ضربه های سنگین خورده اند ، ملت هایشان هیچ گرایشی به روسیه ندارند. بویژه در ژاپن که با روسیه مرز مشترک آبی دارد و آمریکا هم علیه این کشور از بمب اتم استفاده کرده است، باز هم اگر قرار باشد مردم این کشور بین آمریکا و روسیه، یکی را انتخاب کنند، حتما آمریکا را انتخاب می کنند، کما اینکه کرده اند.
به طور قهری قدرتهای شرق و غرب با هم رقابت هایی دارند اما روشن است که چین و روسیه در حد مقابله با غرب نیستند و غربی ها هم اصلا از اینکه روسیه و چین بخواهند جای آنها را بگیرند، نگرانی ندارند زیرا می دانند که این دو کشور فاقد اندیشه و فرهنگ لازم برای چنین هدفی هستند.
درست است که چین اقتصاد بزرگی پیدا کرده و به صادر کننده مهمی در جهان تبدیل شده است، اما معنایش این نیست که می تواند با آن، فرهنگ خودش را نیز صادر کند. این در حالی است که اروپایی ها خود را پایه گذار رفاه، آزادی، تکنولوژی و صنعت در جهان می دانند و فرهنگ آنها نیز در کار اقتصادی شان تنیده شده است و به دیگران منتقل می شود.
وضعیت روسیه به خوبی بیانگر این حقیقت است که این کشور نمی تواند نماینده آرمانهای انسانی باشد. کشوری که مردمش در سیطره استبداد هستند، هرگز قادر به برافراشتن پرچم انسانیت و حقوق بشر نخواهد بود.
علاوه بر این باید توجه داشت که تاریخ مشحون از خیانت های روسیه یا به عبارتی شوروی سابق، به کشورهایی است که با امید به حمایت و پشتیبانی این ابرقدرت شرق، با آن همسو و همساز شده بودند، اما هدف خیانت قرار گرفتند. کوبا رسما گفته بود که یک کشور کمونیست است اما روسیه پشت او را خالی کرد.
ادامه در پست بعد 👇
ادامه پست قبل 👆
این نوشتار به معنای نادیده گرفتن جنایات سیاه آمریکا و اروپا علیه ملت های آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا و غارت منابع ثروت کشورها تحت شعارهای فریبنده نیست، بلکه هدف از این یادداشت، تاکید بر این حقیقت است که در وضعیت موجود جهان، ملت ها بیشتر تحت تاثیر شعارهای غرب در دفاع از ارزش های انسانی قرار دارند تا شعارهای مشت آهنین شرق!
از ظواهر امر چنین پیداست که طراحان اصلی مناسبات بین المللی، در حال حاضر سرگرم طراحی جدیدی برای جهان هستند تا دهها سال دیگر منافع خود را مدیریت کنند. پی بردن به امر مستلزم رصد دقیق تحولات و هوشمندی در تحلیل رویدادهاست.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
این نوشتار به معنای نادیده گرفتن جنایات سیاه آمریکا و اروپا علیه ملت های آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا و غارت منابع ثروت کشورها تحت شعارهای فریبنده نیست، بلکه هدف از این یادداشت، تاکید بر این حقیقت است که در وضعیت موجود جهان، ملت ها بیشتر تحت تاثیر شعارهای غرب در دفاع از ارزش های انسانی قرار دارند تا شعارهای مشت آهنین شرق!
از ظواهر امر چنین پیداست که طراحان اصلی مناسبات بین المللی، در حال حاضر سرگرم طراحی جدیدی برای جهان هستند تا دهها سال دیگر منافع خود را مدیریت کنند. پی بردن به امر مستلزم رصد دقیق تحولات و هوشمندی در تحلیل رویدادهاست.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
Forwarded from اتچ بات
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سعدی
رییس محترم دانشگاه امام صادق(ع)
احتراما به اطلاع می رساند فردی که از وی با عنوان آیت الله سیدحسن سعادت مصطفوی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) نام برده شده است، اخیرا به اظهاراتی علیه مردم شریف ایران پرداخته و آنان را «نمک به حرام» توصیف کرده است.
امام (رض) همواره از مردم به عنوان ولی نعمتان و صاحبان و مالکان اصلی کشور یاد کرده اند. روشن است که فردی با مشخصات فوق، به سبب بی حرمتی آشکار به مردم، فاقد هرگونه صلاحیتی برای تدریس در یک مرکز علمی است.
همانطور که می دانید دانشگاه امام صادق(ع) مستمرا از بودجه عمومی کشور یعنی از بیت المال مردمی که وی به آنها اهانت روا داشته، بهره مند بوده و در بودجه سال آینده نیز مبلغ ۲۱ میلیارد تومان به این دانشگاه اختصاص یافته است.
از آنجا که در اصل هشتم قانون اساسي «امر به معروف و نهي از منكر» به عنوان وظيفه و تكليفي همگاني مورد تاکید قرار گرفته است از جنابعالی و آقای آملی لاریجانی به عنوان رییس هیات امنای دانشگاه امام صادق(ع) انتظار می رود بلافاصله نسبت به اخراج فرد مزبور از آن دانشگاه، اقدام لازم را معمول دارید و اجازه ندهید افرادی از این دست، به نام دفاع از مقام معظم رهبری، به ساحت ملت شریف ایران جسارت روا دارند.
اقدام عاجل جناب عالی در این خصوص و اعلام عمومی آن، بدیهی ترین کار در احترام به مردم و جلوگیری از تکرار چنین اظهارات موهنی خواهد بود .
علی اکبر جوانفکر
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سعدی
رییس محترم دانشگاه امام صادق(ع)
احتراما به اطلاع می رساند فردی که از وی با عنوان آیت الله سیدحسن سعادت مصطفوی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) نام برده شده است، اخیرا به اظهاراتی علیه مردم شریف ایران پرداخته و آنان را «نمک به حرام» توصیف کرده است.
امام (رض) همواره از مردم به عنوان ولی نعمتان و صاحبان و مالکان اصلی کشور یاد کرده اند. روشن است که فردی با مشخصات فوق، به سبب بی حرمتی آشکار به مردم، فاقد هرگونه صلاحیتی برای تدریس در یک مرکز علمی است.
همانطور که می دانید دانشگاه امام صادق(ع) مستمرا از بودجه عمومی کشور یعنی از بیت المال مردمی که وی به آنها اهانت روا داشته، بهره مند بوده و در بودجه سال آینده نیز مبلغ ۲۱ میلیارد تومان به این دانشگاه اختصاص یافته است.
از آنجا که در اصل هشتم قانون اساسي «امر به معروف و نهي از منكر» به عنوان وظيفه و تكليفي همگاني مورد تاکید قرار گرفته است از جنابعالی و آقای آملی لاریجانی به عنوان رییس هیات امنای دانشگاه امام صادق(ع) انتظار می رود بلافاصله نسبت به اخراج فرد مزبور از آن دانشگاه، اقدام لازم را معمول دارید و اجازه ندهید افرادی از این دست، به نام دفاع از مقام معظم رهبری، به ساحت ملت شریف ایران جسارت روا دارند.
اقدام عاجل جناب عالی در این خصوص و اعلام عمومی آن، بدیهی ترین کار در احترام به مردم و جلوگیری از تکرار چنین اظهارات موهنی خواهد بود .
علی اکبر جوانفکر
Telegram
attach 📎
در مسیر حق!
در ارتباط با نامه ای که پیرامون اظهارات آیت الله سید سعادت مصطفوی خطاب به رئیس دانشگاه امام صادق منتشر کردم، دوست عزیز و محترمی، در یک توصیه اخلاقی و انسانی به بنده نکات زیر را متذکر شده است:
⁃ آیت الله سعادت بر آمده از مناسبات سیاسی دوران نیست .
⁃ او از فضلای سرشناس، قبل از انقلاب و از نظر فلسفه مشا در تراز مرحوم شهید مطهری است.
⁃ او یک کنشگر سیاسی نیست ولی از جهت علمی بر شخصیت ایشان اجماع وجود دارد .
⁃ اعتبار علمی ایشان از دانشگاه امام صادق (ع) نیست.
⁃ سخنرانی ایشان تقطیع شده است و مربوط به سالهای اخیر نیست.
⁃ آقای سعادت مصطفوی مورد احترام جامعه دانشگاهی است.
⁃ شخصیت افراد نباید به صرف یک نظر که حتما صحبتی جدید نیست مخدوش شود .
از آنجا که مشرب و مرام بنده جز دفاع از حق و انصاف نبوده و نیست و خود را نیز در قضاوت ذیصلاح نمی دانم، به نشر تذکرات این دوست نیک اندیش و خیرخواه استناد جسته و از اینکه ناخواسته به قلم اینجانب بر انسانی ظلمی روا داشته شود، به خدای بخشنده و مهربان پناه میبرم.
اینجانب اخراج هر استادی از دانشگاه به صرف اظهارنظر را عملی مذموم و غیر قابل دفاع می دانم و در این مورد خاص، اعتراض بنده نه به اظهار عقیده ایشان، بلکه محدود به توهین صورت گرفته به ساحت شریف مردم بوده است!
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
در ارتباط با نامه ای که پیرامون اظهارات آیت الله سید سعادت مصطفوی خطاب به رئیس دانشگاه امام صادق منتشر کردم، دوست عزیز و محترمی، در یک توصیه اخلاقی و انسانی به بنده نکات زیر را متذکر شده است:
⁃ آیت الله سعادت بر آمده از مناسبات سیاسی دوران نیست .
⁃ او از فضلای سرشناس، قبل از انقلاب و از نظر فلسفه مشا در تراز مرحوم شهید مطهری است.
⁃ او یک کنشگر سیاسی نیست ولی از جهت علمی بر شخصیت ایشان اجماع وجود دارد .
⁃ اعتبار علمی ایشان از دانشگاه امام صادق (ع) نیست.
⁃ سخنرانی ایشان تقطیع شده است و مربوط به سالهای اخیر نیست.
⁃ آقای سعادت مصطفوی مورد احترام جامعه دانشگاهی است.
⁃ شخصیت افراد نباید به صرف یک نظر که حتما صحبتی جدید نیست مخدوش شود .
از آنجا که مشرب و مرام بنده جز دفاع از حق و انصاف نبوده و نیست و خود را نیز در قضاوت ذیصلاح نمی دانم، به نشر تذکرات این دوست نیک اندیش و خیرخواه استناد جسته و از اینکه ناخواسته به قلم اینجانب بر انسانی ظلمی روا داشته شود، به خدای بخشنده و مهربان پناه میبرم.
اینجانب اخراج هر استادی از دانشگاه به صرف اظهارنظر را عملی مذموم و غیر قابل دفاع می دانم و در این مورد خاص، اعتراض بنده نه به اظهار عقیده ایشان، بلکه محدود به توهین صورت گرفته به ساحت شریف مردم بوده است!
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
تحلیل سیاسی
راه نجات❗️
با سپری شدن 43 سال از پیروزی انقلاب، وقت آن رسیده است که سالهای رفته بر ملت ایران با دقت مورد ارزیابی قرار گیرد و با نگاهی عبرت آموز، به این سوال پاسخ اقناعی داده شود که چرا به جز خدمات درخشان دولت های نهم و دهم، هیچ برگ زرین دیگری در تاریخ انقلاب دیده نمی شود که بتوان آن را مایه افتخار دانست؟
ملت ایران به لحاظ برخورداری از منابع غنی و سرشار طبیعی و ثروت های عظیم خدادادی و نیز دارا بودن یک تاریخ درخشان از فرهنگ و تمدن چند هزار ساله، شایسته آن است که در جایگاهی بسیار والا و چشم نواز قرار داشته باشد.
بزرگترین آسیب وارده به کشور را باید در اقتباس و پیروی از ساختارها و ساز و کارهای برجای مانده از رژیم گذشته دانست که در نتیجه آن، منابع عظیم ثروت در دست جمع محدودی از صاحبان قدرت، تمرکز یافته و اکثریت مردم ازدسترسی به آن محروم مانده اند!
مردم ایران، انقلاب اسلامی را برای تحقق این هدف به انجام رساندند که هم نظام فاسد پادشاهی را واژگون کنند و هم از رهگذر آن، شالوده یک کشور پیشرفته و برخوردار از سطح بالای رفاه، آزادی، عدالت، امنیت و معنویت را پی ریزی نمایند.
تبدیل ایران به یک کشور مرفه و پیشرفته، به معنای برهم خوردن توازن قوای ظالمانه و تحمیلی قدرتهای سلطه گر، بر این منطقه از جهان است، بر این اساس نظام سلطه همواره تلاش کرده است تا ایران، یک کشور ضعیف، وابسته، عقب مانده و نیازمند حمایت دیگران باقی بماند.
به طور اخص آمریکا، انگلیس و اسرائیل که در رژیم پهلوی سایه سنگین خود را در جای جای ایران گسترانده بودند، پس از پیروزی انقلاب، تلاش خود را بر درگیر کردن کشورمان در منازعات داخلی و یک جنگ دامنه دار و ویرانگر متمرکز کردند که هدف از آن، تخلیه انرژی متراکم شده ملت، نابودی بنیان های اقتصادی و تضعیف و تحلیل همه جانبه ظرفیت های بالفعل ایران برای انصراف از پیگیری آرمانهای جهانی و انسانی انقلاب بود.
از سوی دیگر، تلاش های صورت گرفته طی 16 سال پس از پایان جنگ تحمیلی، هرچند مهم و ارزنده بود اما تناسبی با ظرفیت ها و داشته های کشور و انتظارات به حق مردم نداشت که دلیل آن را باید در ناکارامدی های مدیریتی و جهت گیری های غیر انقلابی مقامات و مسوولان نظام جست و جو کرد.
در سال 1384 و به رغم تلاش های گسترده و هزینه های سنگین صورت گرفته از سوی هردو جریان مسلط بر کشور، مردم فردی را به عنوان رئیس جمهور برگزیدند که با تکیه برشعارهای انقلاب، چشم انداز جدیدی را پیش روی آنان گشوده بود و در رفتار، گفتار و عملکرد، هیچ شباهتی با اصحاب قدرت و جریانهای حزبی، سیاسی و رسانه ای منشعب از آنها نداشت.
او درسایه برقراری مناسبات خوب سیاسی با کشورهای منطقه و با اثرگذاری هنرمندانه و غیرقابل انکار در بازار جهانی نفت، توانست قیمت تنها محصول استراتژیک ایران را در مقطعی از دوران مدیریت خود، به بالاترین سطح در همه سالهای پس از انقلاب ارتقاء دهد و نرخ برابری دلار با پول رایج کشور را نیز به مدت شش سال ثابت نگاه دارد.
با مدیریت او بود که صدها تن طلا به ذخایر کشور اضافه شد، بهترین روابط با کشورهای مختلف جهان و بویژه همسایگان برقرار گردید، برای میلیون ها نفر خانه ارزان قیمت ساخته شد، به مردم سهام عدالت اعطا گردید، یارانه های مستقیم به ازاء هر نفر معادل 45 دلار در ماه به مردم داده شد، ایران در جایگاه معدود کشورهای هسته ای و فضایی جهان قرار گرفت و نام ایران به عنوان سریع ترین کشور در مسیر پیشرفت علمی، به ثبت رسید.
همه این خدمات و صدها خدمت بزرگ و کوچک دیگر، در حالی به انجام رسید که همه اصحاب قدرت و بویژه دو برادر از خاندان مساله دار لاریجانی، در راس دو قوه مقننه و قضائیه، با بی پروایی حیرت انگیزی، همه تلاش های ممکن را برای زمین زدن دولت مردمی دکتر احمدی نژاد به کار بستند.
تشنگان قدرت، باشکوهترین و شور انگیزترین انتخابات ریاست جمهوری در همه سالهای پس از انقلاب را در دنیا مشوه ساختند و در دو سال آخر دولت دهم، به طور لجام گسیخته و ناجوانمردانه ای به بازار طلا و ارز شوک وارد کردند تا چنین القاء نمایند که او و دولت مبتوعش، ناتوان از اداره کشور هستند.
با سپری شدن قریب 9 سال از اعمال محدودیت علیه جریان انقلابی "به سوی بهار" و محرومیت غیرقانونی دکتر احمدی نژاد از عرصه خدمتگزاری به مردم، شاهد این واقعیت تلخ بوده و هستیم که در نتیجه ضعف و ناکارامدی آشکار مقامات و مسئولان کشور، نه فقط هیچ اقدام سازنده و حرکت رو به جلویی، به انجام نرسیده، بلکه کشور در مسیر عقب ماندگی و فقر روز افزون نگه داشته شده است.
ادامه در پست بعد 👇
راه نجات❗️
با سپری شدن 43 سال از پیروزی انقلاب، وقت آن رسیده است که سالهای رفته بر ملت ایران با دقت مورد ارزیابی قرار گیرد و با نگاهی عبرت آموز، به این سوال پاسخ اقناعی داده شود که چرا به جز خدمات درخشان دولت های نهم و دهم، هیچ برگ زرین دیگری در تاریخ انقلاب دیده نمی شود که بتوان آن را مایه افتخار دانست؟
ملت ایران به لحاظ برخورداری از منابع غنی و سرشار طبیعی و ثروت های عظیم خدادادی و نیز دارا بودن یک تاریخ درخشان از فرهنگ و تمدن چند هزار ساله، شایسته آن است که در جایگاهی بسیار والا و چشم نواز قرار داشته باشد.
بزرگترین آسیب وارده به کشور را باید در اقتباس و پیروی از ساختارها و ساز و کارهای برجای مانده از رژیم گذشته دانست که در نتیجه آن، منابع عظیم ثروت در دست جمع محدودی از صاحبان قدرت، تمرکز یافته و اکثریت مردم ازدسترسی به آن محروم مانده اند!
مردم ایران، انقلاب اسلامی را برای تحقق این هدف به انجام رساندند که هم نظام فاسد پادشاهی را واژگون کنند و هم از رهگذر آن، شالوده یک کشور پیشرفته و برخوردار از سطح بالای رفاه، آزادی، عدالت، امنیت و معنویت را پی ریزی نمایند.
تبدیل ایران به یک کشور مرفه و پیشرفته، به معنای برهم خوردن توازن قوای ظالمانه و تحمیلی قدرتهای سلطه گر، بر این منطقه از جهان است، بر این اساس نظام سلطه همواره تلاش کرده است تا ایران، یک کشور ضعیف، وابسته، عقب مانده و نیازمند حمایت دیگران باقی بماند.
به طور اخص آمریکا، انگلیس و اسرائیل که در رژیم پهلوی سایه سنگین خود را در جای جای ایران گسترانده بودند، پس از پیروزی انقلاب، تلاش خود را بر درگیر کردن کشورمان در منازعات داخلی و یک جنگ دامنه دار و ویرانگر متمرکز کردند که هدف از آن، تخلیه انرژی متراکم شده ملت، نابودی بنیان های اقتصادی و تضعیف و تحلیل همه جانبه ظرفیت های بالفعل ایران برای انصراف از پیگیری آرمانهای جهانی و انسانی انقلاب بود.
از سوی دیگر، تلاش های صورت گرفته طی 16 سال پس از پایان جنگ تحمیلی، هرچند مهم و ارزنده بود اما تناسبی با ظرفیت ها و داشته های کشور و انتظارات به حق مردم نداشت که دلیل آن را باید در ناکارامدی های مدیریتی و جهت گیری های غیر انقلابی مقامات و مسوولان نظام جست و جو کرد.
در سال 1384 و به رغم تلاش های گسترده و هزینه های سنگین صورت گرفته از سوی هردو جریان مسلط بر کشور، مردم فردی را به عنوان رئیس جمهور برگزیدند که با تکیه برشعارهای انقلاب، چشم انداز جدیدی را پیش روی آنان گشوده بود و در رفتار، گفتار و عملکرد، هیچ شباهتی با اصحاب قدرت و جریانهای حزبی، سیاسی و رسانه ای منشعب از آنها نداشت.
او درسایه برقراری مناسبات خوب سیاسی با کشورهای منطقه و با اثرگذاری هنرمندانه و غیرقابل انکار در بازار جهانی نفت، توانست قیمت تنها محصول استراتژیک ایران را در مقطعی از دوران مدیریت خود، به بالاترین سطح در همه سالهای پس از انقلاب ارتقاء دهد و نرخ برابری دلار با پول رایج کشور را نیز به مدت شش سال ثابت نگاه دارد.
با مدیریت او بود که صدها تن طلا به ذخایر کشور اضافه شد، بهترین روابط با کشورهای مختلف جهان و بویژه همسایگان برقرار گردید، برای میلیون ها نفر خانه ارزان قیمت ساخته شد، به مردم سهام عدالت اعطا گردید، یارانه های مستقیم به ازاء هر نفر معادل 45 دلار در ماه به مردم داده شد، ایران در جایگاه معدود کشورهای هسته ای و فضایی جهان قرار گرفت و نام ایران به عنوان سریع ترین کشور در مسیر پیشرفت علمی، به ثبت رسید.
همه این خدمات و صدها خدمت بزرگ و کوچک دیگر، در حالی به انجام رسید که همه اصحاب قدرت و بویژه دو برادر از خاندان مساله دار لاریجانی، در راس دو قوه مقننه و قضائیه، با بی پروایی حیرت انگیزی، همه تلاش های ممکن را برای زمین زدن دولت مردمی دکتر احمدی نژاد به کار بستند.
تشنگان قدرت، باشکوهترین و شور انگیزترین انتخابات ریاست جمهوری در همه سالهای پس از انقلاب را در دنیا مشوه ساختند و در دو سال آخر دولت دهم، به طور لجام گسیخته و ناجوانمردانه ای به بازار طلا و ارز شوک وارد کردند تا چنین القاء نمایند که او و دولت مبتوعش، ناتوان از اداره کشور هستند.
با سپری شدن قریب 9 سال از اعمال محدودیت علیه جریان انقلابی "به سوی بهار" و محرومیت غیرقانونی دکتر احمدی نژاد از عرصه خدمتگزاری به مردم، شاهد این واقعیت تلخ بوده و هستیم که در نتیجه ضعف و ناکارامدی آشکار مقامات و مسئولان کشور، نه فقط هیچ اقدام سازنده و حرکت رو به جلویی، به انجام نرسیده، بلکه کشور در مسیر عقب ماندگی و فقر روز افزون نگه داشته شده است.
ادامه در پست بعد 👇
ادامه پست قبل 👆
ثروت و قدرت، همچنان در دست عده ای قلیل تمرکز یافته و اکثریت قاطع مردم از آن بی بهره اند، فساد در پیکره حاکمیت، دامن گستر شده، عوامل بیگانه به میزان زیادی در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر، نفوذ پیدا کرده اند و این در حالی است که هیچ مقام مسوولی در کشور به سبب زیانهای سنگین ناشی از تصمیمات غلط و پافشاری بر اجرای آنها، تا کنون مورد بازخواست قرار نگرفته است!
اینک مردم ایران، خواستار احیای دورانی هستند که اجرای عدالت حقیقی سرلوحه تصمیمات و اقدامات مقامات و مسئولان کشور باشد، کار شبانه روزی با حجم بسیار بالا و پرشتاب به انجام برسد، تلاش خستگی ناپذیر و اعراض از آسایش ها و آسودگی های مدیران کشور به چشم آید، در مجامع جهانی، شعارهای انقلاب با افتخار تمام سردست گرفته شود و برخورداری از انگیزه ها و اهداف انقلابی مورد تمجید و ستایش عام و خاص باشد!
امروز در برابر این حقیقت انکار ناپذیر قرار داریم که به جز هشت سال خدمات بی نظیر دولت های نهم و دهم به ملت ایران که همواره مایه افتخار نظام جمهوری اسلامی است، هیچ برگ زرین قابل توجه دیگری وجود ندارد که بتوان آن را به عنوان سند افتخار سالهای پس از انقلاب ارائه کرد.
برای نجات کشور از معضلات پیچیده و درهم تنیده کشور، آیا راه دیگری جز شناسایی و قلع و قمع عوامل نفوذی و خائن و باز کردن عرصه خدمت به روی خادمان دلسوز، کاردان، دوراندیش و آزمون شده، وجود دارد؟
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
ثروت و قدرت، همچنان در دست عده ای قلیل تمرکز یافته و اکثریت قاطع مردم از آن بی بهره اند، فساد در پیکره حاکمیت، دامن گستر شده، عوامل بیگانه به میزان زیادی در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر، نفوذ پیدا کرده اند و این در حالی است که هیچ مقام مسوولی در کشور به سبب زیانهای سنگین ناشی از تصمیمات غلط و پافشاری بر اجرای آنها، تا کنون مورد بازخواست قرار نگرفته است!
اینک مردم ایران، خواستار احیای دورانی هستند که اجرای عدالت حقیقی سرلوحه تصمیمات و اقدامات مقامات و مسئولان کشور باشد، کار شبانه روزی با حجم بسیار بالا و پرشتاب به انجام برسد، تلاش خستگی ناپذیر و اعراض از آسایش ها و آسودگی های مدیران کشور به چشم آید، در مجامع جهانی، شعارهای انقلاب با افتخار تمام سردست گرفته شود و برخورداری از انگیزه ها و اهداف انقلابی مورد تمجید و ستایش عام و خاص باشد!
امروز در برابر این حقیقت انکار ناپذیر قرار داریم که به جز هشت سال خدمات بی نظیر دولت های نهم و دهم به ملت ایران که همواره مایه افتخار نظام جمهوری اسلامی است، هیچ برگ زرین قابل توجه دیگری وجود ندارد که بتوان آن را به عنوان سند افتخار سالهای پس از انقلاب ارائه کرد.
برای نجات کشور از معضلات پیچیده و درهم تنیده کشور، آیا راه دیگری جز شناسایی و قلع و قمع عوامل نفوذی و خائن و باز کردن عرصه خدمت به روی خادمان دلسوز، کاردان، دوراندیش و آزمون شده، وجود دارد؟
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
ملت نگران است❗️
رهبر انقلاب به تازگی با اشاره به توافق برجام در دولت روحانی تصریح کرده اند: در قضایای برجام در سالهای ۹۴ و ۹۵ ایراد و اعتراض بنده این بود که نکاتی باید در برجام رعایت میشد تا مشکلات بعدی پیش نیاید و در تذکرات هم مکرر آنها را گفتم اما بعضی از آن نکات مورد توجه قرار نگرفت و مشکلات بعدی که همه مشاهده میکنند پیش آمد.
روشن است که اشتباهاتی از این دست، به سرنوشت کشور و ملت ارتباط پیدا می کند، بنابراین لازم است به طور جدی و قاطع با اینگونه موارد و قبل از وقوع، مقابله شود تا از خسارات جبران ناپذیر متاثر از آن، جلوگیری به عمل آید.
رهبری پیش از این نیز گفته اند: هر جا احساس كنم برخلاف ضوابط و جهت گيريهاى نظام و اهداف انقلاب، قدمى برداشته مى شود جلوى آن را خواهم گرفت.
به عنوان یک شهروند ایرانی، به دنبال پاسخی برای این سوال هستم که چرا در ماجرای برجام، هیچ اقدامی در جهت عمل به تذکرات داده شده به انجام نرسیده است؟ آیا کسانی مانع از این امر شدند؟ آنها چه کسانی هستند؟ چرا با عوامل آسیب زننده به منافع کشور وملت، مماشات شده است؟ آیا ادامه بی تفاوتی نسبت به اینگونه آسیب ها، کشور و ملت ایران را در حال و آینده در معرض مخاطرات بیشتری قرار نخواهد داد؟
با در نظر داشتن سخنان رهبری، آیا رئیس و نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی به دلیل تصویب برجام در کمتر از 20 دقیقه و اعضای شورای نگهبان به سبب تایید آن، نباید پاسخگوی خسارات سنگین وارده به کشور باشند؟! چه کسی مانع از مواخذه آنها شده است؟
اکنون مذاکرات تازه ای در وین، جریان دارد و مردم به شدت نگران آثار سوء ناشی از این مذاکرات و توافقات حاصله بر سرنوشت خود و کشورشان هستند. این نگرانی بیش از هر چیز ریشه در نامحرم دانستن ملت و پنهان کردن محتوای مذاکرات و توافقات از چشم مردم و همچنین زیرپا گذاشته شدن قانون اساسی دارد.
مقامات و مسئولان کشور در هر رده ای که هستند، باید متوجه مسئولیت های خطیر ناشی از اختیارات و وظایف خویش در برابر ملت باشند.
عذر و بهانه های فردا از هیچکس پذیرفته نخواهد شد.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
رهبر انقلاب به تازگی با اشاره به توافق برجام در دولت روحانی تصریح کرده اند: در قضایای برجام در سالهای ۹۴ و ۹۵ ایراد و اعتراض بنده این بود که نکاتی باید در برجام رعایت میشد تا مشکلات بعدی پیش نیاید و در تذکرات هم مکرر آنها را گفتم اما بعضی از آن نکات مورد توجه قرار نگرفت و مشکلات بعدی که همه مشاهده میکنند پیش آمد.
روشن است که اشتباهاتی از این دست، به سرنوشت کشور و ملت ارتباط پیدا می کند، بنابراین لازم است به طور جدی و قاطع با اینگونه موارد و قبل از وقوع، مقابله شود تا از خسارات جبران ناپذیر متاثر از آن، جلوگیری به عمل آید.
رهبری پیش از این نیز گفته اند: هر جا احساس كنم برخلاف ضوابط و جهت گيريهاى نظام و اهداف انقلاب، قدمى برداشته مى شود جلوى آن را خواهم گرفت.
به عنوان یک شهروند ایرانی، به دنبال پاسخی برای این سوال هستم که چرا در ماجرای برجام، هیچ اقدامی در جهت عمل به تذکرات داده شده به انجام نرسیده است؟ آیا کسانی مانع از این امر شدند؟ آنها چه کسانی هستند؟ چرا با عوامل آسیب زننده به منافع کشور وملت، مماشات شده است؟ آیا ادامه بی تفاوتی نسبت به اینگونه آسیب ها، کشور و ملت ایران را در حال و آینده در معرض مخاطرات بیشتری قرار نخواهد داد؟
با در نظر داشتن سخنان رهبری، آیا رئیس و نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی به دلیل تصویب برجام در کمتر از 20 دقیقه و اعضای شورای نگهبان به سبب تایید آن، نباید پاسخگوی خسارات سنگین وارده به کشور باشند؟! چه کسی مانع از مواخذه آنها شده است؟
اکنون مذاکرات تازه ای در وین، جریان دارد و مردم به شدت نگران آثار سوء ناشی از این مذاکرات و توافقات حاصله بر سرنوشت خود و کشورشان هستند. این نگرانی بیش از هر چیز ریشه در نامحرم دانستن ملت و پنهان کردن محتوای مذاکرات و توافقات از چشم مردم و همچنین زیرپا گذاشته شدن قانون اساسی دارد.
مقامات و مسئولان کشور در هر رده ای که هستند، باید متوجه مسئولیت های خطیر ناشی از اختیارات و وظایف خویش در برابر ملت باشند.
عذر و بهانه های فردا از هیچکس پذیرفته نخواهد شد.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
زنگ هشدار❗️
پیش بینی، تحلیل و ارزیابی عالمانه دکتر احمدی نژاد از قطعی بودن حمله روسیه به اکراین سرانجام به واقعیت پیوست و طبق گزارش های منتشره، این کشور از سمت شمال یعنی مرزهای بلاروس هدف حملات زمینی و از سایر مناطق هدف حملات موشکی و هوایی قرار گرفته است.
دکتر احمدی نژاد یک ماه پیش در دیدار با جمعی از فرهنگیان کشور، از معامله آمریکا و روسیه بر سر ایران و اکراین خبر داد.
وی گفت: من اطلاع دقیق دارم و به مقامات کشور هشدار می دهم و اعلام خطر می کنم. هوشیار باشید. خطر جنگ و هجمه در پیش است. بی خیال نباشید. ملت که ناراضی است. با چه چیزی می خواهید جلوی هجمه بیگانه را بگیرید؟ اینقدر خام نباشید که به سبب گرفتار شدن شما در این دام ها و بازی های سیاسی،کسی جرات کند روی ایران با دیگران معامله کند! به آنها هم البته هشدار می دهم که خیال نکنید الان دولت و حاکمیت ضعیف شده است و شما هر کاری دلتان بخواهد می توانید انجام بدهید.
خادم ملت ایران افزود: مقامات کشور نباید اینقدر از خودشان ضعف نشان بدهند. اقتدار به این است که به مردم تان متکی باشید تا وقتی حرف می زنید، 80 میلیون پشت شما باشند. حرف 80 میلیون نفر را بزنید. آنوقت خواهید دید که همه این هایی که برای یک ملاقات، طاقچه بالا می گذارند، برای ملاقات با شما صف می کشند. اینها را دیده ایم. شما به جای اینکه به ملت متکی باشید، دائما دارید ملت را کنار می زنید.
دکتر احمدی نژاد در آن دیدار به نارضایتی، فقر، تبعیض، بی عدالتی و غصه های تاریخی ملت ایران اشاره کرد و خطاب به قدرت های مستکبر گفت: یک مشت مدیران ساده لوح را در مقابل خودتان می بییند و خیال می کنید که همه ملت همینطور است؟! اینجا ایران است و شما با یک ملت بزرگ مواجه هستید. ادبیات تان را با ملت ایران درست کنید.
این برای اولین بار نیست که دکتر احمدی نژاد برپایه شناخت صحیح و تحلیل دقیق از شرایط داخلی و خارجی به ارايه راهکارهای حکیمانه برای نجات کشور از مواجهه با شرایط بغرنج و پیچیده مبادرت می کند، اما مایه تاسف عمیق است که به هشدارهای عالمانه ایشان بی اعتنایی شده و فرصت ها یکی پس از دیگری به زیان ملت ایران از دست می رود!
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
پیش بینی، تحلیل و ارزیابی عالمانه دکتر احمدی نژاد از قطعی بودن حمله روسیه به اکراین سرانجام به واقعیت پیوست و طبق گزارش های منتشره، این کشور از سمت شمال یعنی مرزهای بلاروس هدف حملات زمینی و از سایر مناطق هدف حملات موشکی و هوایی قرار گرفته است.
دکتر احمدی نژاد یک ماه پیش در دیدار با جمعی از فرهنگیان کشور، از معامله آمریکا و روسیه بر سر ایران و اکراین خبر داد.
وی گفت: من اطلاع دقیق دارم و به مقامات کشور هشدار می دهم و اعلام خطر می کنم. هوشیار باشید. خطر جنگ و هجمه در پیش است. بی خیال نباشید. ملت که ناراضی است. با چه چیزی می خواهید جلوی هجمه بیگانه را بگیرید؟ اینقدر خام نباشید که به سبب گرفتار شدن شما در این دام ها و بازی های سیاسی،کسی جرات کند روی ایران با دیگران معامله کند! به آنها هم البته هشدار می دهم که خیال نکنید الان دولت و حاکمیت ضعیف شده است و شما هر کاری دلتان بخواهد می توانید انجام بدهید.
خادم ملت ایران افزود: مقامات کشور نباید اینقدر از خودشان ضعف نشان بدهند. اقتدار به این است که به مردم تان متکی باشید تا وقتی حرف می زنید، 80 میلیون پشت شما باشند. حرف 80 میلیون نفر را بزنید. آنوقت خواهید دید که همه این هایی که برای یک ملاقات، طاقچه بالا می گذارند، برای ملاقات با شما صف می کشند. اینها را دیده ایم. شما به جای اینکه به ملت متکی باشید، دائما دارید ملت را کنار می زنید.
دکتر احمدی نژاد در آن دیدار به نارضایتی، فقر، تبعیض، بی عدالتی و غصه های تاریخی ملت ایران اشاره کرد و خطاب به قدرت های مستکبر گفت: یک مشت مدیران ساده لوح را در مقابل خودتان می بییند و خیال می کنید که همه ملت همینطور است؟! اینجا ایران است و شما با یک ملت بزرگ مواجه هستید. ادبیات تان را با ملت ایران درست کنید.
این برای اولین بار نیست که دکتر احمدی نژاد برپایه شناخت صحیح و تحلیل دقیق از شرایط داخلی و خارجی به ارايه راهکارهای حکیمانه برای نجات کشور از مواجهه با شرایط بغرنج و پیچیده مبادرت می کند، اما مایه تاسف عمیق است که به هشدارهای عالمانه ایشان بی اعتنایی شده و فرصت ها یکی پس از دیگری به زیان ملت ایران از دست می رود!
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
تبانی های تاریخی علیه ایران❗️
حمله ارتش شوروی سابق به ایران، در کشاکش درگیریهای جنگ جهانی دوم، حاصل یکی از تبانیهای تاریخی این کشور، به زیان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران بود.
در سده نوزدهم میلادی و در پایان جنگ های ایران و روسیه در دوره قاجار، تبانی روسیه با دیگر کشورها علیه ناپلئون بناپارت در اروپا، سبب بسته شدن پیمانهای گلستان و ترکمنچای و تحمیل آنها بر ایران شد.
در اوایل قرن بیستم میلادی نیز، پیمانهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ سبب ایجاد حوزه نفوذ روسیه و زمینهساز حضور نظامی آنان در ایران شد.
همچنین در جنگ دوم جهانی، بهانه حضور کارشناسان آلمانی در ایران، اشغال ایران توسط روسیه شوروی از شمال و انگلیس از جنوب را در پی داشت.
آیا ضعف امروز حکومت در ایران و ناتوانی دولت از اداره مناسب کشور و تامین رفاه و رضایت عمومی و کنار زدن مردم از عرصه های تصمیم گیری، باردیگر دشمنان ملت ایران را به طمع انداخته است تا به تبانی علیه کیان و تمامیت ارضی ایران بپردازند؟
اکنون وقت بیدارباش است و همگان باید مراقب تصمیمات و اقدامات چین علیه تایوان، روسیه علیه اوکراین و رفتار و مواضع آمریکا و اروپا علیه ایران باشند.
آینده جهان و سرنوشت بسیاری از کشورها و ملت ها، در گرو تصمیماتی است که امروز گرفته می شود، صاحب منصبان باید متوجه باشند که هرگونه اشتباه و خطای در تصمیم گیری، از آنها پذیرفته نخواهد بود.
در این مقطع حساس که کشورهای به ظاهر قدرتمند جهانی با تهدید به جنگ و کشتار انسانها و ایجاد ترس و وحشت، در صدد اجرای طرحهای جدید برای تجدید قوا و گسترس سیطره و سلطه خود در نقاط مختلفی از جهان برآمده اند، مقامات و مسولان ایران، باید هرچه سریعتر از غفلتی که به آن دچار شده اند، خارج شوند و برای مواجهه با شرایط خطرناک پیش رو، تدابیر هوشمندانه را با میدان دادن به مردم در عرصه های مختلف، اتخاذ کنند.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
حمله ارتش شوروی سابق به ایران، در کشاکش درگیریهای جنگ جهانی دوم، حاصل یکی از تبانیهای تاریخی این کشور، به زیان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران بود.
در سده نوزدهم میلادی و در پایان جنگ های ایران و روسیه در دوره قاجار، تبانی روسیه با دیگر کشورها علیه ناپلئون بناپارت در اروپا، سبب بسته شدن پیمانهای گلستان و ترکمنچای و تحمیل آنها بر ایران شد.
در اوایل قرن بیستم میلادی نیز، پیمانهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ سبب ایجاد حوزه نفوذ روسیه و زمینهساز حضور نظامی آنان در ایران شد.
همچنین در جنگ دوم جهانی، بهانه حضور کارشناسان آلمانی در ایران، اشغال ایران توسط روسیه شوروی از شمال و انگلیس از جنوب را در پی داشت.
آیا ضعف امروز حکومت در ایران و ناتوانی دولت از اداره مناسب کشور و تامین رفاه و رضایت عمومی و کنار زدن مردم از عرصه های تصمیم گیری، باردیگر دشمنان ملت ایران را به طمع انداخته است تا به تبانی علیه کیان و تمامیت ارضی ایران بپردازند؟
اکنون وقت بیدارباش است و همگان باید مراقب تصمیمات و اقدامات چین علیه تایوان، روسیه علیه اوکراین و رفتار و مواضع آمریکا و اروپا علیه ایران باشند.
آینده جهان و سرنوشت بسیاری از کشورها و ملت ها، در گرو تصمیماتی است که امروز گرفته می شود، صاحب منصبان باید متوجه باشند که هرگونه اشتباه و خطای در تصمیم گیری، از آنها پذیرفته نخواهد بود.
در این مقطع حساس که کشورهای به ظاهر قدرتمند جهانی با تهدید به جنگ و کشتار انسانها و ایجاد ترس و وحشت، در صدد اجرای طرحهای جدید برای تجدید قوا و گسترس سیطره و سلطه خود در نقاط مختلفی از جهان برآمده اند، مقامات و مسولان ایران، باید هرچه سریعتر از غفلتی که به آن دچار شده اند، خارج شوند و برای مواجهه با شرایط خطرناک پیش رو، تدابیر هوشمندانه را با میدان دادن به مردم در عرصه های مختلف، اتخاذ کنند.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
فریبکاری، جایگزین صداقت و جوانمردی❗️
می خواهم با نگاهی متفاوت، به بحث در باره ورزش ایران بپردازم و صد البته انگیزه بنده از این امر، پاسداشت مرحوم غلامرضا تختی، به عنوان نماد برجسته اخلاق، انصاف، جوانمردی، مروت، آزادگی و دیگر صفات ممتاز انسانی است که معرف شخصیت فرهنگی و ورزشی ایران محسوب می شود، خصلت های ارزشمندی که متاسفانه امروز در میادین ورزشی کمتر دیده می شود یا اصلا وجود ندارد.
موضوع مورد بحث بنده، مسابقه فوتبال میان دو تیم پرسپولیس و گل گهر است که هفته گذشته برگزار شد و طی آن آقای محمدحسین ترابیان داور مسابقه نیز مرتکب خطاهایی در داوری خود گردید که از قاب تلویزیون در معرض دید میلیون ها تن از مردم قرار داشت.
آقای حامد پاکدل در دقیقه ۱۳ برای زدن گل به دروازه حریف با استفاده از ضربه سر، شیرجه رفت اما توپ پس از برخورد با دست او وارد دروازه گل گهر شد، صحنه ای که از چشم داور پنهان ماند و گل پذیرفته شد. پاکدل به همراه جمع دیگری از بازیکنان تیم پرسپولیس به شادی پرداختند و او سجده شکر هم به جای آورد!
پس از این مسابقه، مفسران ورزشی، به خالی بودن جای «وی ای آر» اشاره کردند اما من بیش از آن، جای صداقت و راستگویی را خالی دیدم که با فریب و ریاکاری از یک سو و حق کشی و بی عدالتی از سوی دیگر پر شده است.
آقای پاکدل بهتر از هر کس، می دانست که توپ پس از اصابت به دست او وارد درواز شده است، چرا او حقیقت را کتمان کرد و حاضر نشد به داور مسابقه بگوید که این توپ یک گل واقعی نبوده است؟
او که می دانست توپ به دستش برخورد کرده و سپس وارد دروازه شده است، چرا در برابر دوربین های تلویزیون سجده شکر به جای آورد و به اصطلاح، خود را ذی حق وانمود کرد؟ آیا او با این کار مرتکب یک فریبکاری بزرگتر آن هم در پیش چشم میلیونها تن از مردم نشد؟
سوال این است که اگر پاکدل حقیقت را به داور می گفت و به او کمک می کرد تا قضاوت صحیح و منصفانه ای داشته باشد، چه اتفاقی می افتاد؟ آیا داور مسابقه از این امر خوشحال می شد و حرف او را می پذیرفت؟ یا آنکه بر درستی رای و نظر خود پافشاری می کرد؟
اگر پاکدل به خطای خود اعتراف می کرد و گل پرسپولیس مردود اعلام می شد، آیا او به عنوان نماد اخلاق و انصاف و راستگویی مورد تمجید شایسته قرار می گرفت یا آنکه بازیکنان تیم پرسپولیس او را به این سبب، مورد بیشترین شماتت و سرزنش قرار می دادند و آیا مسوولان این تیم، وی را از شرکت در ادامه مسابقات کنار نمی گذاشتند؟
آیا سرمربی تیم پرسپولیس که بعدا متوجه شد گل این بازیکن صحیح نبوده، با وی به خاطر این بی اخلاقی، برخورد انضباطی کرده است؟ آیا او و همه تصمیم گیران ورزش کشور ، با سکوت خود و سرپوش گذاشتن بر خطای اخلاقی صورت گرفته، دانسته یا نادانسته مشوق سایر بازیکنان برای ادامه فریبکاری در عرصه ورزش کشور نشده اند؟
بنده نگران پیروزی این تیم یاآن تیم نیستم بلکه دغدغه مند مرگ هر روزه اخلاق، عدالت و جوانمردی در ورزش کشورم هستم که اساس رفتار ورزشکاران در میادین مختلف ورزشی و بویژه فوتبال را شامل می شود.
رفتارهای ناهنجار مبتنی بر فریب و نیرنگ و وانمود سازی آنها به عنوان زیرکی و زرنگی، وقتی به صورت زنده در تلویزیون به نمایش درمی آید، آثار سوء ماندگاری را بر اذهان عمومی بر جای می گذارد که متاسفانه به چشم نمی آید و در دراز مدت تاثیر مخرب خود را بر رفتار اجتماعی مردم برجای می گذارد.
تداوم این وضعیت زشت و تاسف بار و آثار غم انگیز و فراگیر آن بر جامعه، آیا ضرورت بازنگری در ورزش کشور و قوانین و مقررات حاکم بر آن را بیش از همیشه مورد تاکید قرار نمی دهد؟
جا دارد به این نکته نیز اشاره کنم که در دقیقه ۷۳ مسابقه مزبور، توپ با دست یک بازیکن تیم گل گهر برخورد کرد و این مساله از چشم داور پنهان ماند. خطاب بنده در این یادداشت، متوجه وی نیز می باشد.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
می خواهم با نگاهی متفاوت، به بحث در باره ورزش ایران بپردازم و صد البته انگیزه بنده از این امر، پاسداشت مرحوم غلامرضا تختی، به عنوان نماد برجسته اخلاق، انصاف، جوانمردی، مروت، آزادگی و دیگر صفات ممتاز انسانی است که معرف شخصیت فرهنگی و ورزشی ایران محسوب می شود، خصلت های ارزشمندی که متاسفانه امروز در میادین ورزشی کمتر دیده می شود یا اصلا وجود ندارد.
موضوع مورد بحث بنده، مسابقه فوتبال میان دو تیم پرسپولیس و گل گهر است که هفته گذشته برگزار شد و طی آن آقای محمدحسین ترابیان داور مسابقه نیز مرتکب خطاهایی در داوری خود گردید که از قاب تلویزیون در معرض دید میلیون ها تن از مردم قرار داشت.
آقای حامد پاکدل در دقیقه ۱۳ برای زدن گل به دروازه حریف با استفاده از ضربه سر، شیرجه رفت اما توپ پس از برخورد با دست او وارد دروازه گل گهر شد، صحنه ای که از چشم داور پنهان ماند و گل پذیرفته شد. پاکدل به همراه جمع دیگری از بازیکنان تیم پرسپولیس به شادی پرداختند و او سجده شکر هم به جای آورد!
پس از این مسابقه، مفسران ورزشی، به خالی بودن جای «وی ای آر» اشاره کردند اما من بیش از آن، جای صداقت و راستگویی را خالی دیدم که با فریب و ریاکاری از یک سو و حق کشی و بی عدالتی از سوی دیگر پر شده است.
آقای پاکدل بهتر از هر کس، می دانست که توپ پس از اصابت به دست او وارد درواز شده است، چرا او حقیقت را کتمان کرد و حاضر نشد به داور مسابقه بگوید که این توپ یک گل واقعی نبوده است؟
او که می دانست توپ به دستش برخورد کرده و سپس وارد دروازه شده است، چرا در برابر دوربین های تلویزیون سجده شکر به جای آورد و به اصطلاح، خود را ذی حق وانمود کرد؟ آیا او با این کار مرتکب یک فریبکاری بزرگتر آن هم در پیش چشم میلیونها تن از مردم نشد؟
سوال این است که اگر پاکدل حقیقت را به داور می گفت و به او کمک می کرد تا قضاوت صحیح و منصفانه ای داشته باشد، چه اتفاقی می افتاد؟ آیا داور مسابقه از این امر خوشحال می شد و حرف او را می پذیرفت؟ یا آنکه بر درستی رای و نظر خود پافشاری می کرد؟
اگر پاکدل به خطای خود اعتراف می کرد و گل پرسپولیس مردود اعلام می شد، آیا او به عنوان نماد اخلاق و انصاف و راستگویی مورد تمجید شایسته قرار می گرفت یا آنکه بازیکنان تیم پرسپولیس او را به این سبب، مورد بیشترین شماتت و سرزنش قرار می دادند و آیا مسوولان این تیم، وی را از شرکت در ادامه مسابقات کنار نمی گذاشتند؟
آیا سرمربی تیم پرسپولیس که بعدا متوجه شد گل این بازیکن صحیح نبوده، با وی به خاطر این بی اخلاقی، برخورد انضباطی کرده است؟ آیا او و همه تصمیم گیران ورزش کشور ، با سکوت خود و سرپوش گذاشتن بر خطای اخلاقی صورت گرفته، دانسته یا نادانسته مشوق سایر بازیکنان برای ادامه فریبکاری در عرصه ورزش کشور نشده اند؟
بنده نگران پیروزی این تیم یاآن تیم نیستم بلکه دغدغه مند مرگ هر روزه اخلاق، عدالت و جوانمردی در ورزش کشورم هستم که اساس رفتار ورزشکاران در میادین مختلف ورزشی و بویژه فوتبال را شامل می شود.
رفتارهای ناهنجار مبتنی بر فریب و نیرنگ و وانمود سازی آنها به عنوان زیرکی و زرنگی، وقتی به صورت زنده در تلویزیون به نمایش درمی آید، آثار سوء ماندگاری را بر اذهان عمومی بر جای می گذارد که متاسفانه به چشم نمی آید و در دراز مدت تاثیر مخرب خود را بر رفتار اجتماعی مردم برجای می گذارد.
تداوم این وضعیت زشت و تاسف بار و آثار غم انگیز و فراگیر آن بر جامعه، آیا ضرورت بازنگری در ورزش کشور و قوانین و مقررات حاکم بر آن را بیش از همیشه مورد تاکید قرار نمی دهد؟
جا دارد به این نکته نیز اشاره کنم که در دقیقه ۷۳ مسابقه مزبور، توپ با دست یک بازیکن تیم گل گهر برخورد کرد و این مساله از چشم داور پنهان ماند. خطاب بنده در این یادداشت، متوجه وی نیز می باشد.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
Forwarded from علی
در مسابقه فوتبال میان تیم قره باغ از جمهوری آذربایجان با تیم مارسی از فرانسه، که در چارچوب رقابت های پلی آف لیگ اروپا برگزار شد، قربان قربانف سرمربی تیم قره باغ، نام خود را به عنوان قهرمان اخلاق و جوانمردی ثبت کرد.
در این دیدار که هفته گذشته انجام شد، بازیکن تیم آذربایجانی با دست گلزنی کرد و داور هم متوجه این موضوع نشد و گل را سالم تشخیص داد.
در حالی که بازیکنان مارسی به شدت به تصمیم داور اعتراض داشتند، «قربان قربانف» سرمربی تیم قره باغ از «ابراهیما واجی» زننده گل درخواست کرد تا حقیقت را به داور بگوید و او نیز چنین کرد و داور بازی بر مردود بودن گل مهر تایید زد.
معنای این رفتار چیزی جز اخلاق و انسانیت و جوانمردی در ورزش نیست و باید خوشحال بود که یک سرمربی مسلمان از کشور جمهوری آذربایجان در یک مسابقه اروپایی نماد چنین رفتاری بوده است.
در این دیدار که هفته گذشته انجام شد، بازیکن تیم آذربایجانی با دست گلزنی کرد و داور هم متوجه این موضوع نشد و گل را سالم تشخیص داد.
در حالی که بازیکنان مارسی به شدت به تصمیم داور اعتراض داشتند، «قربان قربانف» سرمربی تیم قره باغ از «ابراهیما واجی» زننده گل درخواست کرد تا حقیقت را به داور بگوید و او نیز چنین کرد و داور بازی بر مردود بودن گل مهر تایید زد.
معنای این رفتار چیزی جز اخلاق و انسانیت و جوانمردی در ورزش نیست و باید خوشحال بود که یک سرمربی مسلمان از کشور جمهوری آذربایجان در یک مسابقه اروپایی نماد چنین رفتاری بوده است.
راه از چاه!
روسیه که خود را ضامن امنیت اسرائیل می داند، نه فقط برای هدف قراردادن نیروهای ایرانی در سوریه متعرض رژیم صهیونیستی نشده، بلکه از هرگونه پاسخ متقابل ایران به این رژیم نیز ممانعت به عمل می آورد.
آیا ساده لوح تر از کسانی که جنگ پوتین علیه اوکراین را تحت عنوان یهودی بودن زلنسکی و حامی اسرائیل بودن دولت وی، توجیه کرده و از حمله پوتین به اوکراین حمایت میکنند، می توان سراغ گرفت؟!
حمایت توجیه گرانه از روسیه در تحمیل جنگ به اوکراین، عدول آشکار از اصول ثابت انقلاب و ملت ایران است که بر محکومیت همیشگی تجاوز و اشغالگری و کشتار انسانها تحت هر عنوان و بهانه دلالت داشته و دارد.
اسلام عزیز ، فارغ از اینکه ظالم و مظلوم چه کسانی هستند، بر اجرای حق و عدالت و توجه به اصول انسانی اصرار می ورزد و مسلمانان را به رعایت عدالت حتی نسبت به دشمنانشان نیز سفارش می کند.
امام علی (ع)، مظهر ایستادگی در برابر ظلم و تجاوز و بی عدالتی، در دفاع از زن یهودی غارت شده در مرزهای تحت سیطره مسلمین، بر سر مسلمانان فریاد برمی آورد که چرا در برابر چنین اقدامی دست روی دست گذاشتند و به دفاع از او برنخاستند!
موضع درست، انسانی و اسلامی در قبال ماجرای حمله به اوکراین، نمی تواند جز محکومیت قاطع متجاوز و اشغالگر و تاکید و تلاش فعال دیپلماتیک و نه انزواگرایانه برای پایان فوری تجاوز و آغاز گفتگوهای صلح آمیز، چیز دیگری باشد.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
روسیه که خود را ضامن امنیت اسرائیل می داند، نه فقط برای هدف قراردادن نیروهای ایرانی در سوریه متعرض رژیم صهیونیستی نشده، بلکه از هرگونه پاسخ متقابل ایران به این رژیم نیز ممانعت به عمل می آورد.
آیا ساده لوح تر از کسانی که جنگ پوتین علیه اوکراین را تحت عنوان یهودی بودن زلنسکی و حامی اسرائیل بودن دولت وی، توجیه کرده و از حمله پوتین به اوکراین حمایت میکنند، می توان سراغ گرفت؟!
حمایت توجیه گرانه از روسیه در تحمیل جنگ به اوکراین، عدول آشکار از اصول ثابت انقلاب و ملت ایران است که بر محکومیت همیشگی تجاوز و اشغالگری و کشتار انسانها تحت هر عنوان و بهانه دلالت داشته و دارد.
اسلام عزیز ، فارغ از اینکه ظالم و مظلوم چه کسانی هستند، بر اجرای حق و عدالت و توجه به اصول انسانی اصرار می ورزد و مسلمانان را به رعایت عدالت حتی نسبت به دشمنانشان نیز سفارش می کند.
امام علی (ع)، مظهر ایستادگی در برابر ظلم و تجاوز و بی عدالتی، در دفاع از زن یهودی غارت شده در مرزهای تحت سیطره مسلمین، بر سر مسلمانان فریاد برمی آورد که چرا در برابر چنین اقدامی دست روی دست گذاشتند و به دفاع از او برنخاستند!
موضع درست، انسانی و اسلامی در قبال ماجرای حمله به اوکراین، نمی تواند جز محکومیت قاطع متجاوز و اشغالگر و تاکید و تلاش فعال دیپلماتیک و نه انزواگرایانه برای پایان فوری تجاوز و آغاز گفتگوهای صلح آمیز، چیز دیگری باشد.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
Forwarded from اتچ بات
روس ها از نگاه نظامی گنجوی!
نظامی گنجوی که از روس ها خاطرات تلخی داشته، 9 قرن پیش، یکی از ماجراهای اسکندرنامه را به صورت شعر در آورده است که بخشی از آن چنین است:
*ببینیکه روسی دراین روزچند
به روم و به ارمن رساند گزند
*ستانند "کشور" گشایند شهر
که خامان خلقاند و دونان دهر
*همه رهزنانند چون گرگ و شیر
بهخوان نادلیرند و برخون دلیر
*ز روسی نجوید کسی مردمی
که جز گوهری نیستش زآدمی
*اگر بر خری بارِ گوهر بُوَد
بهگوهر چهبینی؟ همان خر بُوَد
*چو ره یافتند آن حریفان بهگنج
بسی بومها را رسانند رنج
*به بیداد کردن برآرند یال
ز بازارگانان ستانند مال
*خلل چون در آن مرز و بوم آورند
طمع بر خراسان و روم آورند
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
نظامی گنجوی که از روس ها خاطرات تلخی داشته، 9 قرن پیش، یکی از ماجراهای اسکندرنامه را به صورت شعر در آورده است که بخشی از آن چنین است:
*ببینیکه روسی دراین روزچند
به روم و به ارمن رساند گزند
*ستانند "کشور" گشایند شهر
که خامان خلقاند و دونان دهر
*همه رهزنانند چون گرگ و شیر
بهخوان نادلیرند و برخون دلیر
*ز روسی نجوید کسی مردمی
که جز گوهری نیستش زآدمی
*اگر بر خری بارِ گوهر بُوَد
بهگوهر چهبینی؟ همان خر بُوَد
*چو ره یافتند آن حریفان بهگنج
بسی بومها را رسانند رنج
*به بیداد کردن برآرند یال
ز بازارگانان ستانند مال
*خلل چون در آن مرز و بوم آورند
طمع بر خراسان و روم آورند
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
attach 📎
تحلیل سیاسی
غفلت های دیروز، دغدغه های امروز❗️
یک اتاق فکر پنهان و نامرئی در سطح کلان وجود دارد که برای حفظ و استمرار منافع نظام سلطه در جهان، به تقسیم کار میان قدرتهای به ظاهر متخاصم می پردازد و برای آنها نقش های تعریف شده و متفاوتی را در نظر می گیرد، تا از رهگذر انجام آنها، نظم جهانی در یک نقطه، به تعادل و سامان برسد. بزرگترین خود فریبی برای ملتها، آن بوده است که تصور کرده اند آمریکا، روسیه و چین، به سبب تعارض منافع ، در یک تخاصم دائمی و بنیادین با یکدیگر قرار دارند!
این چند کشور بر حل مسایل فیمابین خود در یک سطح کلان، اتفاق نظر دارند و خود را به این اصل پایبند می دانند که هیچگاه با یکدیگر رو در رو نشوند و با هم نجنگند. ممکن است در یک جایی به طور نیابتی اتفاقی بیفتد، اما آنها به این اصل قویا متعهدند که هرگز علیه یکدیگر وارد جنگ نخواهند شد.
در واقع نظم کنونی، برپایه پذیرش "تقسیم وظایف و تضمین منافع قدرتها" بنیان نهاده شده است و چنین به نظر می رسد که آنها در تلاش هستند تا در شکل دهی به نظم جدید، باردیگر درب را بر همان پاشنه، یعنی تحکیم سلطه خود بر جهان بچرخانند.
روسیه و چین در مخالفت با هسته ای بودن و پیشرفت ایران و برخورداری کشور ما از یک اقتصاد نیرومند، کاملا با آمریکایی ها همگرا و همسو هستند و بارها نیز این مساله را به صراحت و با زبانهای مختلف بیان کرده اند که ایران نیازمند استفاده از انرژی هسته ای نیست! ریشه این اتفاق نظر را باید در سرفصل های تنظیم شده از سوی همان اتاق فکر جست و جو کرد.
از یاد نباید برد که آمریکا، روسیه، اروپا و چین از حامیان اصلی صدام در هشت سال تحمیل جنگ علیه ایران محسوب می شدند. آنها همچنین به تضمین امنیت رژیم صهیونیستی دشمن شماره یک ایران کاملا وفادارند. رد پای تعهد روسیه به اسرائیل، در جنگ جاری در سوریه بر همگان روشن شده است. آن حمایت و این تعهد و وفاداری را نیز باید ثمره نشست های اتاق فکر مورد اشاره برای تداوم و تحکیم نظام سلطه دانست.
در بررسی تقسیم کار میان قدرتها، باید به این نکته نیز توجه شود که روسیه براساس یک خط مشی دیرینه، هیچ تعارضی با سیطره آمریکا بر ایران نداشته و ندارد، کمااینکه سیاست های دیرینه شوروی سابق نیز بر همین پایه استوار بوده است.
مشکلات نظام سلطه و بویژه روسیه، از زمانی شروع شد که انقلاب اسلامی در ایران بوقوع پیوست و تفکرات نظام های سرمایه داری و کمونیستی را به چالش کشید، دغدغه ای که به تدریج و در طول چهار دهه گذشته رنگ باخت و طی سالیان اخیر و پس از همساز شدن سیاست خارجی ایران با روسیه و چین، به تکاپوی وسیع قدرت های شیطانی برای استقرار نظم جدید جهانی انجامیده است!
از ظواهر امر چنین بر می آید که روس ها در صدد برآمده اند تا شوروی سابق را بازسازی کنند و نقطه کلیدی برای تحقق این امر نیز اکراین است که هم یک کشور صنعتی است، هم سهم مهمی در تامین غلات جهان دارد و هم در قلب اروپا واقع شده است. روس ها اگر بتوانند اکراین را تحت سیطره کامل خود در آورند، به راحتی بقیه جمهوری های شوروی سابق را نیز به خاک خود ضمیمه خواهند کرد.
آیا احیای شوروی سابق برای روسیه ارزش آن را ندارد که بر سر نقطه کلیدی آن یعنی اکراین با آمریکایی ها معامله کند؟ به این معنا که غربی ها بر سر تصرف اکراین از سوی روسیه کوتاه بیایند که آمده اند و روس ها هم چشم خود را بر روی هرگونه تعرض و برخورد غرب با ایران ببندند که بر اساس قرائن متعدد، خواهند بست!
این در حالی است که آمریکایی ها هم، از انگیزه بسیار بالایی برای سیطره مجدد بر ایران و احیای دوران قبل از انقلاب برخوردارند. تلقی روس ها و آمریکایی ها از وضع امروز ایران نیز این است که به زعم آنها شرایط برای انجام معامله بر سر ایران فراهم است.
تفاهم غیرقابل انکار میان آمریکا، روسیه و چین، این است که ایران را باید آنقدر ضعیف کنند و عقب مانده نگه دارند که وقتی تصمیم گرفتند یک فرد دست آموز خود را بر ایران حاکم کنند، مردم برای پذیرش آن، از آمادگی نسبی برخوردار باشند.
به زعم آنها پس از استقرار چنین عنصری و با بهبود شرایط زندگی ایرانیان، درصد پذیرش عمومی از وی نیز ارتقاء خواهد یافت!
مفهوم روشن تر آن این است که ایران را در شرایطی قرار دهند که مردم بگویند یک نفر بیاید و آن شرایط سخت را تغییر دهد. مهم نیست این فرد چه کسی باشد!
غفلت های دیروز، دغدغه های امروز❗️
یک اتاق فکر پنهان و نامرئی در سطح کلان وجود دارد که برای حفظ و استمرار منافع نظام سلطه در جهان، به تقسیم کار میان قدرتهای به ظاهر متخاصم می پردازد و برای آنها نقش های تعریف شده و متفاوتی را در نظر می گیرد، تا از رهگذر انجام آنها، نظم جهانی در یک نقطه، به تعادل و سامان برسد. بزرگترین خود فریبی برای ملتها، آن بوده است که تصور کرده اند آمریکا، روسیه و چین، به سبب تعارض منافع ، در یک تخاصم دائمی و بنیادین با یکدیگر قرار دارند!
این چند کشور بر حل مسایل فیمابین خود در یک سطح کلان، اتفاق نظر دارند و خود را به این اصل پایبند می دانند که هیچگاه با یکدیگر رو در رو نشوند و با هم نجنگند. ممکن است در یک جایی به طور نیابتی اتفاقی بیفتد، اما آنها به این اصل قویا متعهدند که هرگز علیه یکدیگر وارد جنگ نخواهند شد.
در واقع نظم کنونی، برپایه پذیرش "تقسیم وظایف و تضمین منافع قدرتها" بنیان نهاده شده است و چنین به نظر می رسد که آنها در تلاش هستند تا در شکل دهی به نظم جدید، باردیگر درب را بر همان پاشنه، یعنی تحکیم سلطه خود بر جهان بچرخانند.
روسیه و چین در مخالفت با هسته ای بودن و پیشرفت ایران و برخورداری کشور ما از یک اقتصاد نیرومند، کاملا با آمریکایی ها همگرا و همسو هستند و بارها نیز این مساله را به صراحت و با زبانهای مختلف بیان کرده اند که ایران نیازمند استفاده از انرژی هسته ای نیست! ریشه این اتفاق نظر را باید در سرفصل های تنظیم شده از سوی همان اتاق فکر جست و جو کرد.
از یاد نباید برد که آمریکا، روسیه، اروپا و چین از حامیان اصلی صدام در هشت سال تحمیل جنگ علیه ایران محسوب می شدند. آنها همچنین به تضمین امنیت رژیم صهیونیستی دشمن شماره یک ایران کاملا وفادارند. رد پای تعهد روسیه به اسرائیل، در جنگ جاری در سوریه بر همگان روشن شده است. آن حمایت و این تعهد و وفاداری را نیز باید ثمره نشست های اتاق فکر مورد اشاره برای تداوم و تحکیم نظام سلطه دانست.
در بررسی تقسیم کار میان قدرتها، باید به این نکته نیز توجه شود که روسیه براساس یک خط مشی دیرینه، هیچ تعارضی با سیطره آمریکا بر ایران نداشته و ندارد، کمااینکه سیاست های دیرینه شوروی سابق نیز بر همین پایه استوار بوده است.
مشکلات نظام سلطه و بویژه روسیه، از زمانی شروع شد که انقلاب اسلامی در ایران بوقوع پیوست و تفکرات نظام های سرمایه داری و کمونیستی را به چالش کشید، دغدغه ای که به تدریج و در طول چهار دهه گذشته رنگ باخت و طی سالیان اخیر و پس از همساز شدن سیاست خارجی ایران با روسیه و چین، به تکاپوی وسیع قدرت های شیطانی برای استقرار نظم جدید جهانی انجامیده است!
از ظواهر امر چنین بر می آید که روس ها در صدد برآمده اند تا شوروی سابق را بازسازی کنند و نقطه کلیدی برای تحقق این امر نیز اکراین است که هم یک کشور صنعتی است، هم سهم مهمی در تامین غلات جهان دارد و هم در قلب اروپا واقع شده است. روس ها اگر بتوانند اکراین را تحت سیطره کامل خود در آورند، به راحتی بقیه جمهوری های شوروی سابق را نیز به خاک خود ضمیمه خواهند کرد.
آیا احیای شوروی سابق برای روسیه ارزش آن را ندارد که بر سر نقطه کلیدی آن یعنی اکراین با آمریکایی ها معامله کند؟ به این معنا که غربی ها بر سر تصرف اکراین از سوی روسیه کوتاه بیایند که آمده اند و روس ها هم چشم خود را بر روی هرگونه تعرض و برخورد غرب با ایران ببندند که بر اساس قرائن متعدد، خواهند بست!
این در حالی است که آمریکایی ها هم، از انگیزه بسیار بالایی برای سیطره مجدد بر ایران و احیای دوران قبل از انقلاب برخوردارند. تلقی روس ها و آمریکایی ها از وضع امروز ایران نیز این است که به زعم آنها شرایط برای انجام معامله بر سر ایران فراهم است.
تفاهم غیرقابل انکار میان آمریکا، روسیه و چین، این است که ایران را باید آنقدر ضعیف کنند و عقب مانده نگه دارند که وقتی تصمیم گرفتند یک فرد دست آموز خود را بر ایران حاکم کنند، مردم برای پذیرش آن، از آمادگی نسبی برخوردار باشند.
به زعم آنها پس از استقرار چنین عنصری و با بهبود شرایط زندگی ایرانیان، درصد پذیرش عمومی از وی نیز ارتقاء خواهد یافت!
مفهوم روشن تر آن این است که ایران را در شرایطی قرار دهند که مردم بگویند یک نفر بیاید و آن شرایط سخت را تغییر دهد. مهم نیست این فرد چه کسی باشد!
درداخل ایران و بر اساس یک نگرش نادرست، این تلاش صورت گرفته است که با نزدیک شدن به روسیه و چین، بتوانند از غربی ها امتیاز بگیرند، اما نتیجه اش این شده است که پوتین زمینه را برای احیای شوروی سابق مناسب دیده و تشویق شده است که با جدیت بیشتری این مساله را دنبال کند.
از سوی دیگر بر همگان مبرهن است که ایران طی ده سال گذشته، از مذاکرات وین، نه تنها هیچ نفعی نبرده، بلکه به دلیل امیدهای واهی به نتایج آن، آشکارا و عامدانه، از تمرکز بر احیای ظرفیت های داخلی غفلت کرده است، تا آنجا که ماشین پیشرفت های همه جانبه ایران که حرکت شتابان و حیرت انگیز خود را در دولت دکتر احمدی نژاد آغاز کرده بود، در دولت های بعد عملا از حرکت باز ایستاد!
آمریکایی ها در مذاکرات کوتاه نیامدند و البته دلیلی برای کوتاه آمدن آنها هم وجود ندارد. ۴۳ سال طول کشیده است تا ایران را به گوشه رینگ بکشانند و الان دستشان را روی گلوی ایران گذاشته اند و دارند فشار می دهند، به چه دلیل باید دست از این کار بردارند و ایران را به حال خود رها کنند؟!
فهرستی که آمریکایی ها پیش روی ایران می گذارند فهرست تسلیم است و از این طرف هم چنین چیزی امکان تحقق ندارد. بنابراین به نظر می رسد که آمریکایی ها در حال فراهم سازی مقدمات برخورد با ایران هستند.
این را هم باید در نظر داشته باشیم که اگر آمریکا و اروپا با ایران درگیر شوند، روسیه و چین حتی یک فشنگ هم به ایران نخواهند داد یا اگر هم چیزی بدهند مثل موشک های اس ۳۰۰ خواهند داد که به جای دشمن، هواپیمای خودی را نشانه خواهد گرفت. موشک هایی که دیدیدم در برابر حملات صورت گرفته به مراکز هسته ای ایران، از انجام هرگونه واکنشی عاجز بودند.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
از سوی دیگر بر همگان مبرهن است که ایران طی ده سال گذشته، از مذاکرات وین، نه تنها هیچ نفعی نبرده، بلکه به دلیل امیدهای واهی به نتایج آن، آشکارا و عامدانه، از تمرکز بر احیای ظرفیت های داخلی غفلت کرده است، تا آنجا که ماشین پیشرفت های همه جانبه ایران که حرکت شتابان و حیرت انگیز خود را در دولت دکتر احمدی نژاد آغاز کرده بود، در دولت های بعد عملا از حرکت باز ایستاد!
آمریکایی ها در مذاکرات کوتاه نیامدند و البته دلیلی برای کوتاه آمدن آنها هم وجود ندارد. ۴۳ سال طول کشیده است تا ایران را به گوشه رینگ بکشانند و الان دستشان را روی گلوی ایران گذاشته اند و دارند فشار می دهند، به چه دلیل باید دست از این کار بردارند و ایران را به حال خود رها کنند؟!
فهرستی که آمریکایی ها پیش روی ایران می گذارند فهرست تسلیم است و از این طرف هم چنین چیزی امکان تحقق ندارد. بنابراین به نظر می رسد که آمریکایی ها در حال فراهم سازی مقدمات برخورد با ایران هستند.
این را هم باید در نظر داشته باشیم که اگر آمریکا و اروپا با ایران درگیر شوند، روسیه و چین حتی یک فشنگ هم به ایران نخواهند داد یا اگر هم چیزی بدهند مثل موشک های اس ۳۰۰ خواهند داد که به جای دشمن، هواپیمای خودی را نشانه خواهد گرفت. موشک هایی که دیدیدم در برابر حملات صورت گرفته به مراکز هسته ای ایران، از انجام هرگونه واکنشی عاجز بودند.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr
پیش بینی های نجات بخش!
پیشرفت، موفقیت و منافع هر فرد، نهاد، سازمان و کشور، در گرو میزان واقع بینی، قدرت تحلیل و ارزیابی دقیق و درست از روند تحولات و بویژه در سطح کلان مرتبط با سرنوشت یک ملت است زیرا در سایه آن می توان تصمیمات به هنگام و موثری را برای خنثی کردن اقدامات آسیب زا و شیطانی دیگران اتخاذ کرد وحتی ملت هایی را ازمواجهه با مشکلات سخت و دردناک نجات بخشید.
این روزها جهان در تب و تاب التهابات جدیدی قرار دارد. اوکراین هدف تجاوز همه جانبه، اشغال و کشتار مردم بیگناه از سوی ارتش روسیه قرار گرفته است، در حالیکه آمریکا و اروپا در یک بازی پیچیده سیاسی، به جای حمایت از مردم اوکراین، ترجیح داده اند، ملاحظات و منافع دراز مدت را سرلوحه کار خود قرار دهند و پا بر روی ارزش هایی بگذارند که سالهای مدید، خود را معرف و مدافع آنها وانمود می ساختند.
یک ماه پیش از وقوع این تجاوز، دکتر احمدی نژاد تنها شخصیت صاحبنام جهانی بود که با تحلیلی دقیق و روشن از روند تحولات، نسبت به حمله روسیه به اوکراین هشدار داد و اعلام کرد که آمریکا و روسیه بر سر حمله به اوکراین و ایران با یکدیگر معامله کرده اند، اتفاقی که انتظار می رفت قبل از وقوع، توجه مقامات و مسئولان کشور را معطوف به اتخاذ تدابیر حکیمانه نماید!
وی در آن هنگام گفته بود: من اطلاع دقیق دارم و به مقامات کشور هشدار می دهم و اعلام خطر می کنم، هوشیار باشید. خطر جنگ و هجمه در پیش است. بی خیال نباشید. اینقدر خام نباشید که به سبب گرفتار شدن در این دام ها و بازی های سیاسی،کسی جرات کند روی ایران با دیگران معامله کند! به آنها هم البته هشدار می دهم که خیال نکنید الان دولت و حاکمیت ضعیف شده است و شما هر کاری دلتان بخواهد می توانید انجام بدهید.
دکتر احمدی نژاد اوایل اسفندماه گذشته همچنین از طراحی یک نظم جدید توسط قدرتهای جهانی خبر داد و گفت: وقتی آن کنفرانس دموکراسی آذر ماه آمریکا را در کنار آزمایش بمب اتمی بسیار کُشنده این کشور در آبهای جنوب اقیانوس آرام می گذاریم، می فهمیم که نقشه های جدیدی در کار است که حتما باید با آنها مقابله شود.
پس از گذشت یک ماه از این پیش بینی حکیمانه دکتر احمدی نژاد، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا روز دوشنبه این هفته در اظهاراتی از «نظم جدید جهانی» سخن گفت و تاکید کرد که ایالات متحده باید آن را رهبری کند.
از ظواهر امر چنین بر می آید که مقامات آمریکایی و بویژه عوامل اصلی و تصمیم گیر پشت صحنه این کشور، متوجه تغییرات بنیادین و اساسی در اذهان، افکار و باورهای ملت ها شده اند و دریافته اند که نظام سرمایه داری و دموکراسی برآمده از آن دیگر قادر نیست به مطالبات حقیقی ملت ها پاسخ قانع کننده بدهد و از این رو درصدد برآمده اند تا شرایطی را تحت عنوان نظم جدید جهانی، بر ملت ها تحمیل کنند که رهبری یا مدیریت و کنترل آن در اختیار خودشان باشد.
باید توجه داشت که تا وقتی برتری جویی در دنیا وجود داشته باشد، انتخابات مردم کنترل شود، تمرکز ثروت و قدرت به گسترش تبعیض و خالی بودن دست مردم بیانجامد، تا موضوع لشکر کشی حل نشده و زرادخانه های عظیم تسلیحاتی، از دنیا برچیده نشوند، نمی توان برای بحران دموکراسی در دنیا پایانی را متصور بود، بنابراین قابل پیش بینی است که نظم جدید جهانی بر پایه مطالبات ملت ها از دولت ها با تمرکز بر تغییرات اساسی و بنیادین شکل خواهد گرفت.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
پیشرفت، موفقیت و منافع هر فرد، نهاد، سازمان و کشور، در گرو میزان واقع بینی، قدرت تحلیل و ارزیابی دقیق و درست از روند تحولات و بویژه در سطح کلان مرتبط با سرنوشت یک ملت است زیرا در سایه آن می توان تصمیمات به هنگام و موثری را برای خنثی کردن اقدامات آسیب زا و شیطانی دیگران اتخاذ کرد وحتی ملت هایی را ازمواجهه با مشکلات سخت و دردناک نجات بخشید.
این روزها جهان در تب و تاب التهابات جدیدی قرار دارد. اوکراین هدف تجاوز همه جانبه، اشغال و کشتار مردم بیگناه از سوی ارتش روسیه قرار گرفته است، در حالیکه آمریکا و اروپا در یک بازی پیچیده سیاسی، به جای حمایت از مردم اوکراین، ترجیح داده اند، ملاحظات و منافع دراز مدت را سرلوحه کار خود قرار دهند و پا بر روی ارزش هایی بگذارند که سالهای مدید، خود را معرف و مدافع آنها وانمود می ساختند.
یک ماه پیش از وقوع این تجاوز، دکتر احمدی نژاد تنها شخصیت صاحبنام جهانی بود که با تحلیلی دقیق و روشن از روند تحولات، نسبت به حمله روسیه به اوکراین هشدار داد و اعلام کرد که آمریکا و روسیه بر سر حمله به اوکراین و ایران با یکدیگر معامله کرده اند، اتفاقی که انتظار می رفت قبل از وقوع، توجه مقامات و مسئولان کشور را معطوف به اتخاذ تدابیر حکیمانه نماید!
وی در آن هنگام گفته بود: من اطلاع دقیق دارم و به مقامات کشور هشدار می دهم و اعلام خطر می کنم، هوشیار باشید. خطر جنگ و هجمه در پیش است. بی خیال نباشید. اینقدر خام نباشید که به سبب گرفتار شدن در این دام ها و بازی های سیاسی،کسی جرات کند روی ایران با دیگران معامله کند! به آنها هم البته هشدار می دهم که خیال نکنید الان دولت و حاکمیت ضعیف شده است و شما هر کاری دلتان بخواهد می توانید انجام بدهید.
دکتر احمدی نژاد اوایل اسفندماه گذشته همچنین از طراحی یک نظم جدید توسط قدرتهای جهانی خبر داد و گفت: وقتی آن کنفرانس دموکراسی آذر ماه آمریکا را در کنار آزمایش بمب اتمی بسیار کُشنده این کشور در آبهای جنوب اقیانوس آرام می گذاریم، می فهمیم که نقشه های جدیدی در کار است که حتما باید با آنها مقابله شود.
پس از گذشت یک ماه از این پیش بینی حکیمانه دکتر احمدی نژاد، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا روز دوشنبه این هفته در اظهاراتی از «نظم جدید جهانی» سخن گفت و تاکید کرد که ایالات متحده باید آن را رهبری کند.
از ظواهر امر چنین بر می آید که مقامات آمریکایی و بویژه عوامل اصلی و تصمیم گیر پشت صحنه این کشور، متوجه تغییرات بنیادین و اساسی در اذهان، افکار و باورهای ملت ها شده اند و دریافته اند که نظام سرمایه داری و دموکراسی برآمده از آن دیگر قادر نیست به مطالبات حقیقی ملت ها پاسخ قانع کننده بدهد و از این رو درصدد برآمده اند تا شرایطی را تحت عنوان نظم جدید جهانی، بر ملت ها تحمیل کنند که رهبری یا مدیریت و کنترل آن در اختیار خودشان باشد.
باید توجه داشت که تا وقتی برتری جویی در دنیا وجود داشته باشد، انتخابات مردم کنترل شود، تمرکز ثروت و قدرت به گسترش تبعیض و خالی بودن دست مردم بیانجامد، تا موضوع لشکر کشی حل نشده و زرادخانه های عظیم تسلیحاتی، از دنیا برچیده نشوند، نمی توان برای بحران دموکراسی در دنیا پایانی را متصور بود، بنابراین قابل پیش بینی است که نظم جدید جهانی بر پایه مطالبات ملت ها از دولت ها با تمرکز بر تغییرات اساسی و بنیادین شکل خواهد گرفت.
https://www.tgoop.com/a_javanfekr
Telegram
کانال علی اکبر جوانفکر
@aa_javanfekr