دانشجویان عزیز و گرامی (که از این هفته شامل آبجی کوچیکه هم می‌شه)!
جهت رزرو ناهار شنبه و یکشنبه هر چه سریعتر اقدام بفرمایید.

فلزات و مواد معدنی که چه عرض کنم ولی دلتون نخواد هرچی ترکیب سمی بود تو هوا، امروز و دیروز خوردم.
البته تموم شدن هم یه راه رفع افسردگیه‌‌.

نشستم تو راهرو. این آخونده که سر کلاسه انقدر شر و ور داره می‌گه، دلم می‌خواد با شیرازه مه‌زاد بزنم تو سرش تا خون بالا بیاره.

کفایت نمی‌کنه. اون کتاب کت و کلفته مال تجزیه و تحلیل سیستم مناسبتره.

یک عدد جوجه گربه پلنگی یا سیاه می‌‌خواهم جهت بغل کردن، ناز کردن و خرگربه بازی‌.

یک سوژه بسیار زیبا برای عکاسی پیدا کردم منتها نه تنها خودم هیچی از عکاسی حالیم نیست، بلکه گوشیم هم نورشو درست ثبت نمی‌کنه و قراره نتیجه کاری که می‌خوام بکنم فقط در ذهنم باقی بمونه.

من خودم را انسانی بااخلاق و درستکار می‌دانم؛ اما انسان چه کاری انجام نمی‌دهد؟ متوجه شده‌ام که حتی یک قاتل نیز تا حدودی اقدامات خود را "اخلاقی" می‌داند.
شاید شخصی دیگر که داستان زندگی من را بخواند، مرا فردی مستبد و ظالم خطاب کند. می‌تواند مرا متکبر و خودبین بخواند. چه چیزی باعث می‌شود صحت عقاید آن انسان از من کمتر باشد؟


- کتاب اول مه‌زاد، آخرین امپراطوری
- برندون سندرسون

امروز کتک‌خورده هستم و احساس عقب‌ماندگی می‌کنم.

ایشالا یکی یه خانوم دارابی نصیبتون بشه.