یه سوال ذهنمو درگیر کرده، الان یادم افتاد دوباره.
تو اسنپ اگه از این گزینه پرداخت اعتباری استفاده کنیم، اسنپ پول راننده رو سر وقت می‌ده یا نه، هر وقت ما پرداخت کنیم اونم پولشو می‌گیره؟
شاید سوال مسخره‌ای باشه‌ها، ولی همه‌ش می‌ترسم اونو بزنم بعد اینا هم پول اون راننده طفلی رو ندن.

اول ماه‌ها من خرجایی که طی ماه قراره حتما بکنم و نمی‌شه از زیرشون در رفت رو می‌نویسم، بعد اندازه همه‌شون پول کنار می‌ذارم، خریدای دیگه‌مو از باقی پول انجام می‌دم و خیالم راحته تا آخر ماه برای خرجای اساسیم نمی‌مونم. این هزینه اسنپ خیلی رو مخمه چون همیشه متغییره. تو فکر بودم از این پرداخت اعتباری استفاده کنم و اول هر ماه هزینه ماه قبل رو توی حساب و کتابام بیارم، بعد این قضیه که نکنه پول راننده‌ها رو ندن افتاده تو مخم.

البته الان به ذهنم رسید از خرج ماه‌های قبلی یه میانگین بگیرم، حساب اسنپ رو اول ماه همونقدر شارژ کنم که خیال خودمم راحت باشه.

از شنبه هفته آینده با آبجی کوچیکه، دوتایی با هم، تشریفمونو می‌بریم دانشگاه.

بابا این یدونه رو تو رو خدا گریه نکن، ما خوشحالیم الان.

آبجی کوچیکه کد‌دانشجویی‌دار شد!

از سایت‌های مرتبط با وزارت علوم و سازمان سنجش و آموزش و پرورش متنفرم. به دردنخورترین سایتای جهانن که برای هر تیکه‌شم یه پول مفتی می‌گیرن ازت و همه‌شونم الزامیه‌.

00:00
اینم از امشب!

دارم دیوانه می‌شوم. هیچ‌چیز عوض نخواهد شد. من، من خواهد ماند و من بودن اصلاً چیز هیجان‌انگیزی نیست.

باز منو انگار مشت زدن به پشت چشمم.

نمی‌‌دونم قضیه‌ش چیه ولی نشستی داری زندگیتو می‌گذرونی - مثلا نشستی سر کلاست - احوالتم خوبه، یهویی غم عالم خراب می‌شه رو سرت و از درون حس خالی بودن بهت دست می‌ده و دلت می‌خواد تو زمین فرو بری.

If I can dream of a better land...
Tell me why, why can't my dream come true?

از آفتاب و نور زیاد بود.

کل فلزات جدول تناوبی رو باید بخورم بلکه اثر کنه.

امروز انقدر خاک خوردم که تا آخر سال تمام مواد معدنی موردنیاز بدنم تامینه.

دم در اومدم کلید بندازم که بیام تو ساختمون، صدای یه آقایی رو شنیدم که گفت "سلام خانم! خوبین؟"
منم برگشتم دور و بر رو نگاه کنم ببینم از کجا بود، دیدم یه آقای ناآشنایی تو دو قدمیمه صورتشم سمت منه. با خودم گفتم شاید از همسایه‌هاست. سر خم کردم، آروم گفتم سلام.
تو چشمام با تعجب نگاه کرد و "ای بابا! چه خبرا حالا؟" گویان رد شد!
من و کلیدِ توقفل‌مونده با هم خشک شدیم.

نکته مالیاتی این هفته :

با توجه به قانون "مالیات بر عایدی سرمایه" که مرداد امسال تصویب شده، از امسال به درآمد حاصل از فروش سرمایه هم مالیات تعلق می‌گیره.
یعنی چی؟ یعنی اگه مثلا امسال یه خونه یا ماشین بخرین و تو همین امسال بفروشینش، به مابه‌تفاوتش - البته بعد از کسر باقی مالیات‌ها و هزینه‌های انتقال و ... که درواقع می‌شه سود خالصش - مالیات تعلق می‌گیره. (فکر می‌کنم اگه سال بعد بفروشین نرخ مالیاتش کمتر می‌شه، اگه دو سال بعد بفروشین کمتر، و از سال سوم معافیت بهش می‌خوره ولی اینو دقیق نمی‌دونم.)
یا مثلا اگه طلا بخرین و بفروشین، سود حاصل از فروش طلا مالیات داره. البته فکر کنم تا ۱۸۰ گرم طلا برای افراد حقیقی دارای معافیته و مثلا اگه ۲۰۰ گرم بفروشین، سود ۲۰ گرمش مشمول این قانون می‌شه‌.
در ادامه خواستم ذکر کنم که ارزهای خارجی هم توی این قانون صراحتا جزو دارایی‌های مشمول مالیات حساب شدن. البته این هم یه مقدار معافیت داره که به عنوان مصارف مجاز و شخصی در نظر گرفته شده و هر میزان بیشتر از اونی مشمول این قضیه می‌شه.

آهان! تا یادم نرفته اینم بگم قابل توجه کسایی که تو بازار چک دست به دست می‌کنن و با همون چکای تو دستشون خرید و فروش می‌کنن و پول نقد جا به جا نمی‌کنن تا پول تو حسابشون نیاد و از زیر مالیاتش در برن!
از امسال این چک‌ها هم رصد می‌شن و جزو درآمد حساب می‌شن و مالیات بهشون تعلق می‌گیره و دیگه نمی‌تونین از مالیاتش فرار کنین. درصورتی که درآمد تجاریتون نباشه، باید مدرک ارائه کنین که خب می‌خواین چی بگین؟ بگین خونه/ماشین/طلا/ارز فروختم؟ خب اونم مالیات بهش تعلق می‌گیره حالا شاید با یه نرخ بالاتر یا پایین‌تر.
نتیجتا اگه چک رو نقد کنین یا نکنین فرقی به حالتون نداره و به هر حال باید مالیاتشو بدین.

تو رو خدا این دلقکا رو نگاه کن آخه!

کل مقاطع تحصیلی مشهد رو به خاطر گرد و خاک تعطیل کردن به جز ماها.
به نظر میاد که خاک‌شش داشتیم و خودمون نمی‌دونستیم!