نگاهی به نشست فرهنگی
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد

هنگام : شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد


🆔 @shahname_yazd

👌صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

نامه نبشتن زال به سام نریمان
شاهنامه خوانی نوباوه آینده‌ساز ایران #کیان_بخششی
(گرانمایه تیزهوش شش ساله)


من از دختِ مهراب گریان شدم
چو بر آتشِ تیز بریان شدم

ستاره شبِ تیره یارِ من‌ست
من آنم که دریا کَنارِ من‌ست

به رنجی رَسیده‌ستم از خویشتن
که بر من بگریدهمی انجمن

اگرچه دلم دید چندین ستم،
نخواهم زدن جز به فرمانْت دم!

چه فرماید اکنون جهان‌پَهلَوان
گشایم از این رنج و سختی روان

سپهبَد شِنید آنکه موبَد چه گفت
که" گوهر گشاده کنید از نِهفت!"

ز پَیمان نگردد سپهبَد پدر !
بدین کار دستور باشد مگر،
❤️‍🔥 ❤️‍🔥 ❤️‍🔥


نشست انجمن شاهنامه فردوسی یزد و خردسرای فردوسی یزد
هنگام : شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد


🆔 @shahname_yazd

🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰

📝 سالهای پر آشوب*
گزارش شاهدان عینی
روایت عباسقلی گلشائیان کفیل وزارت دارائی

ساعت ۶/۳۰ عصر بالاجتماع به قصر سعد آباد رفتیم. به محض اینکه اتومبیل وارد باغ سعدآباد شد، جلو درب عمارت کاخ سفید، اتومبیل شاه و شاهپورها حاضر بود. شاه دیده شد که شنل خود را داشت از دست پیشخدمت می گرفت که سوار اتومبیل شود و پایش روی رکاب اتومبیل بود. در اتومبیل دیگر شاهپورها بودند. ولیعهد هم منتظر بود که تا شاه سوار شود. اتومبیل های ما ایستاد. آقای فروغی جلو رفتند و عرض کردند که یادداشت ها رسیده است و حاضر است. شاه ایستاد. آقای فروغی که دید زمینه حاضر شده است استدعا کرد اصولا رفتن را موقوف کنند و اصرار زیاد کرد که رفتن شاه در این موقع به اصفهان مسلما مایه اغتشاش می گردد و بهترین بهانه خواهد بود که قشون روس و انگلیس وارد تهران شوند و به قدری الحاح کرد که بالاخره شاه متوجه شد که رفتن او ممکن است اثرات بدی داشته باشد و به ضرر خودش تمام شود. قبول کرد ولی به ولیعهد گفت پس تو برو چون منتظر ما هستند و یک زن و بچه را نمی شود تنها گذاشت. ولیعهد جدا استنکاف کرد که من اطمینان ندارم شاه را تنها بگذارم. آقای فروغی خلاصه یادداشت ها را توضیح داده و ضمنا نقشه را نشان داد که منطقه اشغالی روس، مازندران و گرگان و قزوین و گیلان و آذربایجان و منطقه اشغالی انگلیس ها، کرمانشاهان و خوزستان است. بعد از خواستن توضیح که این قشون از این منطقه هم جلوتر خواهند آمد یا خیر، در این منطقه ها کارهای داخلی کشور با ما خواهد بود و آیا قوای امنیه و نظمیه خواهیم داشت، یک مرتبه یک عبارتی شاه گفت که حقیقتا مایه تاسف و تعجب گردید. گفت "پس املاک ما چه می شود؟ این نقاط که تمام املاک ماست!"

🕊 کانال تاریخ تحلیلی

* انور خامه ای، جلد دوم، نشر فرزان ص ۱۰۹- ۱۰۸


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

فرازی از شهنامه‌خوانی مهربانو #گلچهره_فلفلی

انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد

هنگام : شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد


🆔 @shahname_yazd

👁 رویدادهای #شهریور_۱۳۲۰

در شهریور ۱۳۲۰ ( سپتامبر ۱۹۴۱) و در اوج قدرتنمایی ارتش آلمان در روسیه ، تصمیم به اشغال ایران گرفتند ..تنها دو لشگر به همراه بمباران های بیرحمانه برای اینکار کافی بود . یکی روسی که از شمال وارد شد و دیگری انگلیسی که از جنوب وارد شد ..علی‌رغم اعلان بیطرفی ایران ، و پس از دو روز از شروع حمله ، ایران تسلیم خود را اعلام کرد! ارتش کوچک و نو پای ایران نمی‌توانست با ارتشهای مجهز آنها مقابله کند.
در هر حال آنها بهر شکل ایران را اشغال می‌کردند.
راه آهن شمال به جنوب ایران که بوسیله آلمانها ساخته شده بود ، حالا علیه آنها بکار برده می‌شد!
دلیل اشغال ایران، فقط این بود که سیل سلاحهای انگلیسی و ساخت آمریکا به کمک روسها برود. این کار تا پایان جنگ ادامه داشت. ایران تنها یک لقب در این جنگ گرفت:

#پل_پیروزی !!


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

خواستگاری آن روزها (بخش ۳)

قصه فلکلور بانو #مهین_مدرسی

انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد


هنگام : شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد


🆔 @shahname_yazd

🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

#نوای_ماندگار🎼

🎶 قصه دلها (هرگز ، هرگز)
بانو #عهدیه
آهنگ : #انوشیروان_روحانی
ترانه : #محمدعلی_شیرازی

منم که در دل ز نامرادی فسانه‌ها دارم
منم که چون گل شکفته بر لب ترانه‌ها دارم


شب آرام


🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd