Forwarded from حسین دهباشی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خشت خام | سیدمحمدبهشتی | سینما و سیاست
https://youtu.be/Ifc9V_Q7FKA?si=VotofPk7Mox-8sU8
https://youtu.be/EOGVF-en-I8?si=Qo6nWJ99QjTuPFfy
https://youtu.be/Ifc9V_Q7FKA?si=VotofPk7Mox-8sU8
https://youtu.be/EOGVF-en-I8?si=Qo6nWJ99QjTuPFfy
Forwarded from حسین دهباشی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خشتِ خام | سیدمحمدبهشتی| آیتالله موسوی اردبیلی، سینما و عشق و ایجاز
https://youtu.be/Ifc9V_Q7FKA?si=VotofPk7Mox-8sU8
https://youtu.be/EOGVF-en-I8?si=Qo6nWJ99QjTuPFfy
https://youtu.be/Ifc9V_Q7FKA?si=VotofPk7Mox-8sU8
https://youtu.be/EOGVF-en-I8?si=Qo6nWJ99QjTuPFfy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙بخشی از یک سخنرانی درباره نفوذ فرهنگی ایران در روسیه، شبهجزیره بالکان، هندوستان، و ... بواسطه تصرف جوهری
@seyedmohammadbeheshti
@seyedmohammadbeheshti
📰 گفتگوی سید محمد بهشتی و محمد درویش درباره بامهای رهاشده شهر، نشریه بنا به زندگی، بهار ۱۴۰۳ 👇🏻
@seyedmohammadbeheshti
@seyedmohammadbeheshti
🎙 سخنرانی در شب حفاظت و مرمت آثار میراث فرهنگی، شبهای بخارا، ۵ دی ۱۴۰۳ 👇🏻
@seyedmohammadbeheshti
@seyedmohammadbeheshti
Forwarded from جریانـ
پاسخ_سیدمحمد_بهشتی_به_پرسشهای_کانال_جریان.pdf
552.3 KB
💠 پاسخ مهندس #سیدمحمد_بهشتی به پرسشهای جریان در مورد سخنرانی ایشان در نشست چشمانداز آیندهٔ ایران
ما ضمن استقبال از این رویکرد، امیدواریم سنت گفتوگوهای نوشتاری در فضای فکری کشور جدی گرفته شود و خود آمادگی ادامه چنین گفتوگوهایی را داریم.
#ایده_ایران #توسعه_پایدار #نظریه_انحطاط
@Jaryaann
ما ضمن استقبال از این رویکرد، امیدواریم سنت گفتوگوهای نوشتاری در فضای فکری کشور جدی گرفته شود و خود آمادگی ادامه چنین گفتوگوهایی را داریم.
#ایده_ایران #توسعه_پایدار #نظریه_انحطاط
@Jaryaann
📝پاسخ به پرسشهای کانال جریان
(پیرو سخنرانی در نشست چشمانداز آیندۀ ایران)
۱. درست است که ایرانیان پس از شکست پیاپی از روسها در جنگ و مشاهدۀ برتری نظامی آنها به تدریج دچار نوعی خودباختگی و #خودخوارانگاری میشوند و از ظرفیت و توان تمدنی و فرهنگی خود غافل میشوند. اما آیا این پاسخ اشتباه به پرسش از چرایی عقبماندگی ایران، وجاهت این پرسش و واقعیت عقبماندگی ما را نفی میکند؟
در صورتبندی مسئله ایران با مفاهیمی مثل «عقب ماندن از غرب» این تلقی مستتر است که اهل سرزمینهای مختلف در مسیری واحد برای رشد و رسیدن به سعادتمندی گام برمیدارند و ما در این مسیر از غرب عقب افتادهایم. همین انگاره سبب شده که طی نزدیک به دو سده همۀ تلاش خود و منابع سرزمینمان را صرف جبران این عقبماندگی کنیم و با اینهمه تقلا کمتر و کمتر به مقصود برسیم. حال آنکه طرح مسئله با این پیشفرض که اهل هر فرهنگ مبتنی بر «کیستی» تاریخی خود و «کجایی» سرزمینشان مسیرِ یکتایی برای حفظ بقا و رسیدن به سعادتمندی پیشِ رو دارند و در عین حال هر فرهنگ نقش و دستاوردِ منحصربفردی در نمایشنامۀ جهانیِ تمدن دارد، میتواند ما را به پاسخ مناسبتری رهنمون کند.
هرچند نفیِ مسیر و مقصد واحد برای همۀ فرهنگها سبب نمیشود که ضعف و انفعالِ ایران در مواجهه با جهان جدید را نادیده بگیریم. عقبماندگی ایران نه از غرب، بلکه از معاصرشدن بر روی ریشههای خودش بود که اسباب انفعال و شکستهای پیاپی را فراهم کرد و علل آن را باید در بحرانهایی جست که بسا پیشتر از جنگهای ایران و روس آغاز شده بود. مهمترین این بحرانها چندپاره شدنِ جهانِ ایرانی و انزوای جهانی ایران بود.
۲. مرز این سخن درست و مهم که ما در مسیر #توسعه_پایدار نباید بدون لحاظِ «زمینه» (تاریخ ، فرهنگ و اقلیم خود)، صرفاً به دنبال گرتهبرداری و کپیکاری از غرب باشیم با اینکه بهکل از دستاوردهای بشری، بهویژه تمدن غرب چشم بپوشیم و بخواهیم در هر موضوعی چرخ را از نو بیافرینیم کجاست؟
چشم نپوشیدن از دستاوردهای بیگانه و حتی آغوش باز داشتن به آوردههای جدید یک چیز است و چرخ را از نو اختراع نکردن موضوعی دیگر. به ضرس قاطع و با مستندات کافی میتوان گفت که ایرانیان به صورت تاریخی بیش از هر فرهنگ و تمدن دیگری با جهان در ارتباط بودهاند و نسبت به دستاوردهای دیگران آغوشی باز داشتند و همواره سعی کردهاند این آوردهها را از هاضمۀ فرهنگی خود عبور دهند و از آنِ خود کنند بهنحویکه گویی دوباره اختراع شده است!
اما نتیجۀ چند دههای باور به اینکه «چرخ را نباید از نو اختراع کرد» و باید از دیگران کپی کرد، این شده که در ایران هیچ چرخی نیست که پرهزینه و کمبهره کار نکند! چرخ صنعت، چرخ علم، چرخ کشاورزی و ... که در زمینۀ غرب خوب میچرخد وقتی به زمینۀ ایران میآید دچار اصطکاک شده و بسیار پرهزینه میگردد یا از کار میافتد. میخواهم عرض کنم که ازقضا چرخ را باید با توجه به اقتضائات هر زمینه و ملاحظات هر زمانه از نو اختراع کرد! وگرنه چرخی که برای زمینۀ دیگری اختراع شده در زمینۀ ما الزاما اسباب راحتی و تنعم نمیشود.
@seyedmohammadbeheshti
👇 ادامه مطلب
(پیرو سخنرانی در نشست چشمانداز آیندۀ ایران)
۱. درست است که ایرانیان پس از شکست پیاپی از روسها در جنگ و مشاهدۀ برتری نظامی آنها به تدریج دچار نوعی خودباختگی و #خودخوارانگاری میشوند و از ظرفیت و توان تمدنی و فرهنگی خود غافل میشوند. اما آیا این پاسخ اشتباه به پرسش از چرایی عقبماندگی ایران، وجاهت این پرسش و واقعیت عقبماندگی ما را نفی میکند؟
در صورتبندی مسئله ایران با مفاهیمی مثل «عقب ماندن از غرب» این تلقی مستتر است که اهل سرزمینهای مختلف در مسیری واحد برای رشد و رسیدن به سعادتمندی گام برمیدارند و ما در این مسیر از غرب عقب افتادهایم. همین انگاره سبب شده که طی نزدیک به دو سده همۀ تلاش خود و منابع سرزمینمان را صرف جبران این عقبماندگی کنیم و با اینهمه تقلا کمتر و کمتر به مقصود برسیم. حال آنکه طرح مسئله با این پیشفرض که اهل هر فرهنگ مبتنی بر «کیستی» تاریخی خود و «کجایی» سرزمینشان مسیرِ یکتایی برای حفظ بقا و رسیدن به سعادتمندی پیشِ رو دارند و در عین حال هر فرهنگ نقش و دستاوردِ منحصربفردی در نمایشنامۀ جهانیِ تمدن دارد، میتواند ما را به پاسخ مناسبتری رهنمون کند.
هرچند نفیِ مسیر و مقصد واحد برای همۀ فرهنگها سبب نمیشود که ضعف و انفعالِ ایران در مواجهه با جهان جدید را نادیده بگیریم. عقبماندگی ایران نه از غرب، بلکه از معاصرشدن بر روی ریشههای خودش بود که اسباب انفعال و شکستهای پیاپی را فراهم کرد و علل آن را باید در بحرانهایی جست که بسا پیشتر از جنگهای ایران و روس آغاز شده بود. مهمترین این بحرانها چندپاره شدنِ جهانِ ایرانی و انزوای جهانی ایران بود.
۲. مرز این سخن درست و مهم که ما در مسیر #توسعه_پایدار نباید بدون لحاظِ «زمینه» (تاریخ ، فرهنگ و اقلیم خود)، صرفاً به دنبال گرتهبرداری و کپیکاری از غرب باشیم با اینکه بهکل از دستاوردهای بشری، بهویژه تمدن غرب چشم بپوشیم و بخواهیم در هر موضوعی چرخ را از نو بیافرینیم کجاست؟
چشم نپوشیدن از دستاوردهای بیگانه و حتی آغوش باز داشتن به آوردههای جدید یک چیز است و چرخ را از نو اختراع نکردن موضوعی دیگر. به ضرس قاطع و با مستندات کافی میتوان گفت که ایرانیان به صورت تاریخی بیش از هر فرهنگ و تمدن دیگری با جهان در ارتباط بودهاند و نسبت به دستاوردهای دیگران آغوشی باز داشتند و همواره سعی کردهاند این آوردهها را از هاضمۀ فرهنگی خود عبور دهند و از آنِ خود کنند بهنحویکه گویی دوباره اختراع شده است!
اما نتیجۀ چند دههای باور به اینکه «چرخ را نباید از نو اختراع کرد» و باید از دیگران کپی کرد، این شده که در ایران هیچ چرخی نیست که پرهزینه و کمبهره کار نکند! چرخ صنعت، چرخ علم، چرخ کشاورزی و ... که در زمینۀ غرب خوب میچرخد وقتی به زمینۀ ایران میآید دچار اصطکاک شده و بسیار پرهزینه میگردد یا از کار میافتد. میخواهم عرض کنم که ازقضا چرخ را باید با توجه به اقتضائات هر زمینه و ملاحظات هر زمانه از نو اختراع کرد! وگرنه چرخی که برای زمینۀ دیگری اختراع شده در زمینۀ ما الزاما اسباب راحتی و تنعم نمیشود.
@seyedmohammadbeheshti
👇 ادامه مطلب
۳. مرز اینکه در طراحی و ترسیم مسیر توسعه، دیدگاه کارشناسان و متخصصان را ملاک قرار دهیم و نه تنها خوشایند مردم را با نادیده گرفتن اراده و خواست مردم و به رسمیت شناختن الگوی تحمیلی توسعه بدون #دموکراسی کجاست؟
بحث فرهنگ بحث «زمینه» است: مثال این زمینه در مورد فرهنگ کهنسالی مثل ایران همچون رودی عمیق و آرام است که رو به سوی حفظ بقا و سعادتمندی ما در این سرزمین در حال حرکتی آرام است. مثالِ جامعه نیز همچون قایقی است که بر این رود در حال حرکت است و یکایک ما (چه مردم و چه کارشناسان) همچون سرنشینان پارو بهدست این قایق هستیم. هرقدر که سعی ما در پارو زدن همجهت با مسیر حرکتِ رود باشد البته کمتر خسته شده و زودتر به مقصد خواهیم رسید اما اگر به هر علتی تصمیم بگیریم خلاف جهت رود پارو بزنیم، فقط خودمان را خسته کرده و به ساحل آرامش هم نخواهیم رسید. در این موضوع میان کارشناسان و مردم تفاوت ژرفی نیست. اراده و خواست مردم اگر همسو با مسیر رود باشد که چه بهتر ولی اگر ناهمسو باشد، بهفرض اینکه مدیریت جامعه نیز کاملا دموکراتیک عمل کند به سعادتمندیِ پایدارِ کل جامعه منجر نخواهد شد. به همین ترتیب مدیریت جامعه نیز هرقدر توان و وجهۀ همتش را صرف حرکت خلاف «کیستیِ» جامعه و «کجایی» سرزمین کند که خلاف مسیر رود است، هرقدر هم دموکراسی را وجهۀ همت قرار دهد باز سعیای بیهوده کرده است. به عبارت دیگر دموکراسی درشکل غربیاش نسخۀ قابل تجویزی برای سعادتمند شدن همۀ سرزمینها نیست. چنانکه حتی در خود غرب نیز شکل دموکراسی از یک سرزمین تا سرزمین دیگر متفاوت است. پنداری هر جامعه ماهیت دموکراسی را همچون آوردهای بیگانه از هاضمۀ فرهنگی خود عبور داده و آن را به ترتیبی متناسب با مختصات فرهنگی و سرزمینی خود کرده است. در بحث اخیر غایت ما فراتر از دموکراسی، توجه به سازوکاری است که متضمن خیر پایدار و جمعی ما است و آن در نظر گرفتن اقتضائات و همراهی با جریان رودخانهای است که فرهنگ نامیدهایم.
@seyedmohammadbeheshti
بحث فرهنگ بحث «زمینه» است: مثال این زمینه در مورد فرهنگ کهنسالی مثل ایران همچون رودی عمیق و آرام است که رو به سوی حفظ بقا و سعادتمندی ما در این سرزمین در حال حرکتی آرام است. مثالِ جامعه نیز همچون قایقی است که بر این رود در حال حرکت است و یکایک ما (چه مردم و چه کارشناسان) همچون سرنشینان پارو بهدست این قایق هستیم. هرقدر که سعی ما در پارو زدن همجهت با مسیر حرکتِ رود باشد البته کمتر خسته شده و زودتر به مقصد خواهیم رسید اما اگر به هر علتی تصمیم بگیریم خلاف جهت رود پارو بزنیم، فقط خودمان را خسته کرده و به ساحل آرامش هم نخواهیم رسید. در این موضوع میان کارشناسان و مردم تفاوت ژرفی نیست. اراده و خواست مردم اگر همسو با مسیر رود باشد که چه بهتر ولی اگر ناهمسو باشد، بهفرض اینکه مدیریت جامعه نیز کاملا دموکراتیک عمل کند به سعادتمندیِ پایدارِ کل جامعه منجر نخواهد شد. به همین ترتیب مدیریت جامعه نیز هرقدر توان و وجهۀ همتش را صرف حرکت خلاف «کیستیِ» جامعه و «کجایی» سرزمین کند که خلاف مسیر رود است، هرقدر هم دموکراسی را وجهۀ همت قرار دهد باز سعیای بیهوده کرده است. به عبارت دیگر دموکراسی درشکل غربیاش نسخۀ قابل تجویزی برای سعادتمند شدن همۀ سرزمینها نیست. چنانکه حتی در خود غرب نیز شکل دموکراسی از یک سرزمین تا سرزمین دیگر متفاوت است. پنداری هر جامعه ماهیت دموکراسی را همچون آوردهای بیگانه از هاضمۀ فرهنگی خود عبور داده و آن را به ترتیبی متناسب با مختصات فرهنگی و سرزمینی خود کرده است. در بحث اخیر غایت ما فراتر از دموکراسی، توجه به سازوکاری است که متضمن خیر پایدار و جمعی ما است و آن در نظر گرفتن اقتضائات و همراهی با جریان رودخانهای است که فرهنگ نامیدهایم.
@seyedmohammadbeheshti
Forwarded from Diyaar Podcast پادکست های دیار
این اپیزود از پادکستهای دیار، به بخش سوم از گفتوگوی علی کیافر با سید محمد بهشتی اختصاص دارد.
سیدمحمد بهشتی متولد 1330 در تهران و فارغ التحصیل رشته معماری دانشگاه ملی (شهید بهشتی امروز) است.
ما را در تلگرام دنبال کنید:
@Diyaar_Podcast
سیدمحمد بهشتی متولد 1330 در تهران و فارغ التحصیل رشته معماری دانشگاه ملی (شهید بهشتی امروز) است.
ما را در تلگرام دنبال کنید:
@Diyaar_Podcast
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگو درباره کتاب «ایران کجاست ایرانی کیست»، قزوین، ۱۶ دی ۱۴۰۳
@seyedmohammadbeheshti
@seyedmohammadbeheshti
🎙 «شناخت در روشنایی» درباره توسعه جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک، ۱۰ دی ۱۴۰۳
@seyedmohammadbeheshti
@seyedmohammadbeheshti
Forwarded from شرق
Forwarded from شرق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتگوی فرانک آرتا با سید محمد بهشتی:
اغلب خودسانسوریها حاصل جو حاکم بود
فرانک آرتا
بهشتی عنوان کرد : زمانی که ما در صداوسیما کار می کردیم، چون صدا و سیما زیر نظر امام (ره) بود، وقتی مشکلی بوجود می آمد، ایشان همواره حمایت می کردند
ویدیو کامل را اینجا ببینید:
https://youtu.be/mCxRMdCo27g?si=NQzCEIRvvHj_iRVY
اغلب خودسانسوریها حاصل جو حاکم بود
فرانک آرتا
بهشتی عنوان کرد : زمانی که ما در صداوسیما کار می کردیم، چون صدا و سیما زیر نظر امام (ره) بود، وقتی مشکلی بوجود می آمد، ایشان همواره حمایت می کردند
ویدیو کامل را اینجا ببینید:
https://youtu.be/mCxRMdCo27g?si=NQzCEIRvvHj_iRVY