Telegram Web
اطلاعیه:
به اطلاع عزیزان و دوستانی که عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران هستند، می‌رسانم بر اساس بررسی که کردم، من هم "کاندیدای" هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی شدم.
امیدوارم در صورت مؤفقیت بتوان با همکاری بقیه‌ی منتخبان به بازاندیشی و توسعه‌ی انجمن جامعه‌شناسی ایران مؤفق شد.
انتخابات هیئت مدیره در ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد.

رحیم محمدی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی
اشاره:
اشاره‌ای در مورد تعریفِ انسان؛
تعریفِ انسان در ایرانْ پیش از آنکه ما با علوم دانشگاهی مثل فلسفه‌ی جدید و جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی آشنا شویم، ناممکن بود. این عدمِ امکان نتیجه‌ی یک تناقض در درون تعریفِ انسان بود. زیرا در دوران قدیم (عصر سنت) انسان یا بنده بود یا رعیّت و البته غالباً هر دو هم بود. بنابراین بنده بودن و رعیت بودنِ انسان به مثابه یک تناقض در درون هر تعریفی بود، چون تعریف مذکور از انسان بنده و رعیت را در بر نمی‌گرفت. در حقیقت حضور واقعی و حقیقی بنده و رعیت، آن تعریف یا بیان مفهومی را بی‌اعتبار می‌ساخت.
نتیجه: بنابراین در هر نظم معرفتی نمی‌توان از هر چیزی تعریفی معتبر به دست داد.
پرسش: آیا به راستی انسان در میان هستی‌ها و مخلوقات «اَشرف» بود؟
رحیم محمدی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی

#تعریف_انسان
نظرم در مورد صنعت هسته‌ای کشور:
‏به هر حال این ‎صنعت هسته‌ای که به مرحله‌ی کنونی رسیده است، در مدت چهار دهه هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم به شکل کلان به کشور و مردم ایران تحمیل کرده است.
بنابراين ضروری است، این صنعت در سطح صلح‌آمیز و مسالمت‌آمیز برای کشور و آینده حفظ شود تا ملت ما هم از منافع صلح‌آمیز آن بهره‌‌ای ببرد. امروز صحبتهای وزیر خارجه آمریکا در مجلس‌شان را هم گوش دادم، آنها هم خوابهای بدی برای ایران و امنیت و توسعه‌ی ما دیده‌اند. ما "حق" نداریم از سر نفرت و خشم از حاکمان فعلی ایران، منافع و مصالح دراز مدت کشورمان را معامله کنیم یا هدیه دهیم. آنچه روشن است حُکام و سیاستمداران می‌آیند و می‌روند، اما آنچه می‌ماند منافع و مصالح کنونی و درازمدت ایران و ملت ایران است.
رحیم محمدی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی


#صنعت_هسته‌ای
جامعه ایرانی
نظرم در مورد صنعت هسته‌ای کشور: ‏به هر حال این ‎صنعت هسته‌ای که به مرحله‌ی کنونی رسیده است، در مدت چهار دهه هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم به شکل کلان به کشور و مردم ایران تحمیل کرده است. بنابراين ضروری است، این صنعت در سطح صلح‌آمیز و مسالمت‌آمیز برای کشور و…
اشاره:
وقتی نظر صریح فوق درباره‌ی «صنعت هسته‌ای کشور» را نوشتم، کسانی از دوستان و منتقدان عزیز تا حد سرزنش من پیش آمدند و برخی اشاره کردند که من یک پژوهشگر اجتماعی یا اندکی جامعه‌شناس هستم و سیاست را به درستی نمی‌شناسم. اما چه کنم که فهم و شناختم همان است که نوشتم. البته من هم به اشاره می‌خواهم بگویم؛ شاید یکی از وظایف «مردمانِ آگاهِ زمانه» آن باشد که باب میل افکار عمومی و نیمه‌عمومی مسیر و گفتار خود را انتخاب نکند، بلکه بر حسب داده‌های خِرد و علم و اخلاقِ آزادی سخن و مسیر خود را انتخاب کند و منافع و مصالح جمعی و ملّی کشور و مردمش را آشکار سازد. زمانی اهمیت چنین انتخابی معلوم می‌شود که آب‌ها از آسیاب بیفتند و فشارهایِ سیاسی از بین بروند و «خـردِ سرد» ظهور کند.
با احترام
رحیم محمدی
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
کانال جامعه ایرانی


#صنعت_هسته‌ای
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
جامعه ایرانی
و پاسخ کوتاه من:
👇👇
سلام و تشکر عزیز
شما نگاه کنید، همین الان کشورهایی هستند که روی پروژه فضا و مثلاً پروژه‌ی مریخ هزینه می‌کنند و حتی سرمایه‌ها هدر می‌دهند، تاکنون هم بهره چندانی از آن نبرده‌اند، آیا آنها عقل ندارند؟

به هر حال ملت‌ها و کشورها مراحل رشد و پیشرفت را همینجوری طی می‌کنند.
من فکر میکنم و آرزو می‌کنم که ملت و مردم ایران هم بتوانند در این رشد و پیشرفت از علمی و فرهنگی تا تکنولوژیکی یک سهمی و یک مشارکتی داشته باشند.

آیا بهتر نیست ما هم اندکی به آینده‌ها فکر کنیم؟ و اندکی بزرگ و فارغ از گرفتاری‌ها و مشکلات کنونی فکر کنیم؟

در واقع من فکر می‌کنم ملتی که "ایده‌ی ترقی" و "اندیشه‌ی پیشرفت" نداشته باشد، اون ملت، هرچند ملت و کشور تاریخی باشد، او پایان یافته است.
رحیم محمدی
۲ خرداد ۱۴۰۴
Forwarded from مسعود حمزه دکترای تاریخ ایران بعد از اسلام و پژوهشگر تاریخ اندیشه ایرانی
👈 درودها جناب دکتر محمدی عزیز

از اولین مرقومه شما در باره انرژی هسته ای تا به امروز خیلی با خودم کلنجار رفته ام که چیزی ننویسم ولی دیدم دیگر نمی شود .

جناب دکتر محمدی بنده با آن نظر زیر بنایی جنابعالی در خصوص آن که ملت باید حواسش باشد که به خاطر مخالفت با نظام حاکم و سیاست های غلط آن نا آگاهانه ، یا غفلتا و یا حتی آگاهانه سرمایه های ملی خود را تخریب و از میان نبرد. و از جمله سرمایه های ملی این سرزمین که از سالهای اولیه پهلوی دوم روی آن سرمایه گذاری شده است انرژی هسته ای کشور است .

این کلیت کاملا درست است اما اگر دقیقتر شویم نکات ظریفی در آن نهفته است. مثلا اگر یک حکومتی و نظامی بنا بر سیاست های غلط خود بر روی پروژه غیر لازم و غیر ضروری سرمایه گذاری های کلان کند و یک مسیر طولانی را پی ریزی نماید ، حتی اگر از اساس غلط هم باشد به صرف این که سرمایه گذاری ملی شده است نسل ها و نظامات بعدی باید هم چن. آن راه غلط را ادامه دهند؟! در این صورت تا سریا می رود دیوار کج.

به طور مثال در خصوص همین انرژی هسته‌ای . سال ها پیش ما همسایه جوانی داشتیم به نام دکتر محمدی که همین حالا هم استاد گروه فیزیک دانشگاه اصفهان هستند و از اتفاق دکترای فیزیک هسته ای داشت و در پروژه نطنز هم‌ کار می کرد. او می‌گفت : اولا این سیستم سانتریفوژها متعلق است به نسل اول سیستم انرژی هسته ای در اروپا و کاملا منسوخ شده است و با تکنولوژی های نوین کل آنچه را مثلا در پروژه عظیم نطنز دارند دنبال می کنند در یک‌ تاسیسات خیلی خیلی جمع و جور کوچک می توان تولید کرد . منتهی هم اروپاییان می خواهند این تکنولوژی های کهنه انبار شدشان را به جهان سومی ها بفروشند و هم کسانی در داخل از این مسیر نان های بزرگ و کلفت می خورند.

او چیزهای بسیاری در این خصوص می‌گفت : مثلا می‌گفت که هر یک از این سانتریفوژها کلید برق ویژه ای دارند که عمرشان بسیار کوتاه است حدود چند ده ساعت و باید تعویض شوند. می‌گفت من یک کلید برق ساختم با عمر طولانی و قیمت ارزان، بردم سازمان انرژی اتمی و نشان دادم . رییس وقت سازمان گفت این را بیانداز دور ، ما قرارداد خرید چندین سال این کلیدها را با آلمان بسته آیم . و نکته های زیاد دیگری .

اما باز گردم به پاسخ امروز شما به آن دوست گرامیتان.
بله درست است که کشورها و جوامع در فرایند آینده نگری های بلند مدت خود سرمایه گذاری های بزرگ می کنند . مثل پروژه مریخ ، مثل ابر پروژه بین المللی همجوشی هسته ای هادرون و بسیاری پروژه های دیگر.

اما جناب دکتر محمدی عزیز ، اولا که آنها با اتکا به دانش ها و تکنولوژی های روز و بر اساس حساب و کتاب دقیق این پروژه ها را دنبال می کنند و دوم آن‌ که در بسیاری موارد به محض این که متوجه می شوند که پروژه به اشتباه تعریف شده و بی نتیجه خواهد بود بلافاصله آن را متوقف می کنند و از هدر رفت سرمایه ها جلوگیری می نمایند. به طور مثال شوروی بزرگ و حتی روسیه پس از آن سالها بر روی پروژه استخراج انرژی از اعماق زمین سرمایه گذاری کرد و عمیق ترین چاه دنیا رابا عمق حدود 11400 متر حفر کردند ولی وقتی فهمیدند که با تکنولوژی حال حاضر جهان امکان دست یابی به هسته زمین نیست آن را رها کرده و درب آن چاه را پلمپ کردند. از این دست پروژه ها و یا ابر پروژه ها در دنیا بسیار است که با یک سرچ ساده می توانیم گزارش های آن ها را بیابیم.

حال با توجه به قدیمی و فرسوده بودن تکنولوژی انرژی هسته ای کشورمان و بی نتیجه بودن آن تا امروز و خسارت های گران باری که برای کشور و جامعه داشته است به نظرتان همچنان نسل های بعدی موظف به حفظ و ادامه آن هستند؟! و آیا براستی به نظر شما قصد نظام حاکم از سرمایه گذاری روی انرژی هسته‌ای حل مشکلات زیر بنایی کشور بوده است یا حقیقتا اهداف نظامی رویا گونه هسته ای در پس پرده آن نهفته است.

به نظر شما اگر این سرمایه های عظیم به درستی در زمینه های دیگر و یا حتی همین انرژی هسته ای با تکنولوژی روز و کار آمد هزینه شده بود ما الان گرفتار چنین وضعی بودیم. اگر به جای روس ها آلمان ها در نیروگاه بوشهر به کارشان ادامه داده بودند باز وضع آن امروز همین گونه بود؟!
اتفاقا منافع ملی اقتضا می‌کند تا هر کجا راه خطا و سرمایه گذاری های اشتباه صورت گرفته است فورا جلو آن گرفته شود.

بنده به لحاظ این که قبل از آن که تاریخ بخوانم در دو رشته فنی تحصیل کرده ام و بنا به علاقه مطالب دنیای علم را دنبال می‌کنم در این باره ها سخن بسیار برای گفتن دارم ولی در اینجا به همین اندازه بسنده می نمایم.


سپاس و بدرود.
Forwarded from رحیم محمدی
سلام و تشکر عزیز
البته برخی مقایسه‌های جنابعالی را صحیح نمی‌بینم، صنعت هسته‌ای جزء های‌تک‌های درجه اول جهانِ امروز است. صنعت هسته‌ای و دانش هسته‌ای می‌تواند علوم را در دانشگاه و کشور ما متحول سازد.
اینکه جنابعالی نوشتید:
"حتی اگر از اساس غلط هم باشد."
صنعت هسته‌ای نه از اساس غلط است و نه از تنه و شاخه.
صنعت هسته‌ای فقط بمب و تسلیحاتش از نظر اخلاقی و انسانی غلط است و نباید در دام آن افتاد که البته قدرتمندان هم نمی‌گذارند یک کشور جهان سومی به آن دست یابد.
جناب دکتر محمدی گرامی

بحث و نقد سیاست هسته ای را در کانال وزین" جامعه ایرانی" دنبال کردم و بهره بردم.
در صورت صلاح‌دید مایلم نظر بنده نیز به دوستان منعکس شود.

سیاست هسته ای ایران از ابتدا بدون نظر و حمایت و نظارت مردم بود و دلیل بن‌بست فعلی هم همین است.
اگر کشورهای دیگر به دنبال صنعت هسته ای یا پروژه مریخ می روند خواست و اراده شهروندان است و زندگی عادی شهروندان نیز تامین است.
جمهوری اسلامی با سیاست هسته ای آن هم بدون جلب نظر مردم یا نمایندگان اقشار و اصناف، هم تحریم گسترده و مزمن را موجب شد و هم در همان هسته‌ای هم موفقیتی نداشت. به عبارت دیگر اگر دنبال بمب اتمی بودند - که رسما گفتند نیستیم و نخواهیم بود - بمب اتم که نساختند، اگر هم به دنبال برق هسته ای بودند که با این همه هزینه برق کشور را هم تامین نکردند! پس دستاورد هسته ای چه بود؟
حکومت حتی اگر کار و سیاست درست هم در پیش گیرد باز مشروعیت آن سیاست منوط به تایید مردم است و این سیاست تا امروز تایید مردم را نداشته است. مطالبات مردم چیزهای دیگری است و صنعت هسته‌ای با توجه به وفور انواع انرژی در ایران اولویتی ندارد و در دو دهه اخیر جز خسارت و فقر ثمره ای نداشته است.

ارادتمند:
علی ملک‌پور
Forwarded from فرهیختگان
خبر مهم و ویژه

اخوان المسلمین خود را منحل می‌کنند: لحظه‌ای تاریخی در مصر معاصر
فتحی ابو النصر

در یک شگفتی بزرگ که بازتاب‌های گسترده‌ای در محافل سیاسی و رسانه‌ای داخل و خارج از مصر داشت، گروه اخوان المسلمین در بیانیه‌ای رسمی اعلام کرد که خود را منحل کرده و به فعالیت سیاسی و سازمانی خود پایان می‌دهد، و حمایت کامل خود را از دولت مصر و نهادهای آن در "مرحله‌ای جدید از ساخت و ساز" اعلام می‌دارد.

این بیانیه که تاریخی توصیف شده، لحن نقدی جدی و رویکردی نوین را در بر داشت که به‌طور اساسی با مسیر پیشین این گروه در حدود یک قرن فعالیت دینی و سیاسی تفاوت دارد.

به یاد داشته باشید که اخوان المسلمین در سال ۱۹۲۸ توسط حسن البنا تأسیس شد و به سرعت به بزرگ‌ترین جنبش اسلامی در مصر و جهان عرب تبدیل شد. با وجود اینکه بارها با ممنوعیت و سرکوب مواجه شد، اما همچنان حضوری پررنگ در صحنه عمومی داشت، تا آنکه پس از انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ به قدرت رسید، ولی در سال ۲۰۱۳ پس از یک خیزش مردمی گسترده علیه حکومت آن برکنار شد.

واقعیت این است که اعلام انحلال این گروه، به گفته ناظران، پایانی است بر دوره‌ای طولانی از منازعه و جدل میان دولت مصر و این گروه که بارها به استفاده ابزاری از دین برای اهداف سیاسی و تلاش برای برپایی یک دولت دینی که با ماهیت دولت ملی مدنی و باور به کثرت‌گرایی و شهروندی در تضاد است، متهم شده بود.

در بیانیه به‌طور صریح به بازنگری در "اشتباهات گذشته" اشاره شده و اذعان گشته که درگیری با دولت به منافع کشور آسیب رسانده است. این بیانیه بر لزوم اولویت دادن به منافع ملی و حمایت از دولت، به جای تقابل با آن تأکید می‌کند.

برخی این تغییر را به منزله تسلیم شدن در برابر واقعیت جدید و فروپاشی نهایی ساختاری می‌دانند که از تفرقه، چنددستگی و ضربات امنیتی و سیاسی رنج می‌برد.

در حالی که دیگران این گام را آغازی برای تحولی فکری در جریان‌های اسلام سیاسی، و عقب‌نشینی تدریجی از صحنه نزاع به‌سوی مشارکت صلح‌آمیز و همکاری ملی، به دور از خشونت و تکفیر می‌دانند.

نکته مهم در این لحظه تاریخی تنها اعلام انحلال نیست، بلکه اعتراف علنی به اشتباهات چند دهه گذشته و در نهایت هم‌صدایی با صدای دولت و ملت است.

همچنین این اعلام ممکن است چهره رابطه دین و سیاست را در سراسر جهان عرب بازتعریف کند و فرصتی تازه برای مصر فراهم آورد تا ارزش‌های ثبات، گشودگی و وحدت ملی را تحکیم بخشد.

در نهایت، این وظیفه دولت مصر است که این لحظه را آگاهانه درک کرده و تأکید کند که وطن جای همه است، به شرط آنکه به قانون و مشروعیت پایبند باشند. و برای خود اخوان المسلمین، بستن این پرونده شاید فرصتی نادر برای اصلاح یک مسیر طولانی و حرکت به‌سوی مصری معتدل‌تر و عادلانه‌تر باشد.


#فرهیختگان راهی به رهایی
درباره‌ی پایان یک گفتمان سیاسی جنبش‌ساز خاورمیانه؛
اسلامیسم و اُمت اسلام


رحیم محمدی
۴ خرداد ۱۴۰۴


خبر خود تعطیلیِ اخوان‌المسلمین مصر، بزرگترین نشانه‌ی "پارادایم شیفت" یا "جابجایی گفتمانی" در آگاهان و مردمان مسلمان خاورمیانه است.

در واقع بیش از سه دهه است که مردمان مسلمان خاورمیانه تصمیم گرفته‌اند از جمال‌الدین اسدآبادی، ابوعلا مودودی، اقبال لاهوری، سید قطب، حسن بنا، علی شریعتی و آیت‌الله خمینی عبور کنند و گفتمان دیگری را آغاز کنند و راه جدیدی باز کنند و البته نشانه‌‌های این گذار از خیلی وقت پیش آشکار شده بود، من تقریباً ۱۵ سال پیش وقتی "تحلیل گفتمان‌ها" را درس می‌دادم که در پایان بهار عربی و آغاز داعش بود، این نشانه‌ها را توضیح می‌دادم که بخشی از آن مباحث در کتاب "گفتمان‌های جامعه ایرانی" به چاپ رسیده است.

اما این خود انحلالی اخوان‌المسلمین در میانه‌ی جنگ خونبار غزه و قتل عام خونین که هنوز در آنجا ادامه دارد و رهبران حماس و جهاد اسلامی نیز از همفکران یا اعضای اخوان‌المسلمین هستند، می‌تواند نشانه‌ی پایان "اسلامیسم" و ایدئولوژی امت اسلامی هم باشد.

به هر حال این اتفاق بسیار مهمی است که مسلماً جامعه‌شناسان و پژوهشگران دیگر علل‌ و فرآیند و پیامدهای آن را بیشتر توضیح خواهند داد.

#اخوان‌_المسلمین

کانال جامعه ایرانی:
تلگرام:
https://www.tgoop.com/RahimMohamadi


واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IxZpaituwxd9KpX9d8trxi
یادداشت ارسالی:


از خردمندی مهندس بازرگان تا خودتعطیلی اخوان المسلمین مصر


در خبرها آمده: گروه اخوان المسلمین در بیانیه‌ای اعلام کرد که خود را منحل کرده و به فعالیت سیاسی و سازمانی خود پایان می‌دهد، و حمایت خود را از دولت مصر و نهادهای آن در "مرحله‌ای جدید از ساخت و ساز " اعلام می‌دارد. از این دست خبرهای شگفت‌انگیز نیم قرن اخیر در جهان اسلام  کم نیست که عمدتا ماهیت عبور از ساحت ایدئولوژی اعم از نقاب‌دار  و بی‌نقاب به عالم  واقع گرایی دارد. اما در این میان این اعلامیه یادآور  تجدید نظرطلبی مهندس بازرگان است  که  بیش از نیم قرن برای  برپایی حکومت دینی و تلفیق دین و  دولت تلاش کرد، اما در پایان عمر با شهامت به پای تاول‌زده‌ی خود نگاه کرد و اعلام کرد؛ مسیر طی شده اشتباه بوده است. بازرگان به عنوان یک اندیشمند و متفکر معاصر، در سال‌های پایانی عمر با خردمندی  به این موضوع می‌اندیشید که "چرا موضوع حکومت و مدیریت جامعه در چارچوب آیۀ بعثت و رسالت انبیای الهی تصریح نشده است؟

حاصل این تجدیدنظر، سخنرانی او در جشن مبعث سال 1371 انجمن اسلامی مهندسین بود، تحت عنوان «آخرت و خدا: تنها برنامۀ بعثت انبیاء»
این نگرش، اصل پذیرفته شده از سوی برخی متولیان دین در مورد «لزوم حکومت برای ایجاد جامعۀ توحیدی» را خدشه‌دار ساخت و حکومت پیامبران را مقوله‌‍‌ای جدا از رسالت آنان معرفی کرد." بیان این اندیشه موجب ابراز عکس‌العمل‌هایی از سوی مدافعان «حکومت دینی» گردید، ولی در نهایت مهندس بازرگان را همچنان در تبیین این تفکر نوین پابرجا ساخت. بی‌گمان بین اندیشه  رادیکال و بنیادگرای  حسن البنّا مؤسس اخوان‌المسلمین مصر  با  اندیشه‌ی  مسالمت ‌جوی مهدی بازرگان رهبر نهضت آزادی ایران تفاوت زیاد است. اما هر دو در تمنای حکومت دینی  بودند و سرانجام  پیروان حسن البنا به همان نقطه‌ای رسیدند که مهندس  بازرگان  34 سال قبل رسید،  و این رسیدن گرچه دیر هنگام  بود،  اما  نشانه‌ی خردورزی،  ستودنی و درس آموز است.
شهسوار صادقی  ۱۴۰۴/۳/۵
با سلام،
اگرچه خبر اعلامیه اخوان المسلمین مصر در برخی منابع محدود فارسی آمده است، اما همراهانی که دسترسی به منابع عربی دارند، اگر اطلاع دقیق‌تری از صحت و سقم آن دارند، لطفا به ما هم اطلاع دهند.
با تشکر
در تمایز و تشابه نبی و فیلسوف از منظر فارابی


رحیم محمدی
۶ خرداد ۱۴۰۴


کانال جامعه ایرانی
‏پرسش‌ها از کجا می‌آیند؟


رحیم محمدی
۸ خرداد ۱۴۰۴


خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که در میانه‌ی پژوهش‌ها و تأملات و در هنگام خواندن کتاب و مقاله، پرسش‌هایی در ذهنم پیدا می‌شوند که گاهی شاید پرسش‌های مهمی هم باشند، ولی مدتی بعد فراموش می‌شوند و شاید پنهانی اثری از آنها در ذهنم باقی می‌ماند.

به عنوان مثال زمانی که اندکی در "تاریخِ ریاضیات" مطالعه و تأمل می‌کردم این پرسش یا پرسش‌ها در ذهنم پیدا شدند:

- پیامبران اگر ریاضی‌دان بودند چه اتفاقی می‌افتاد؟

- چرا هیچ ریاضیدانی پیامبر نشد؟

- اگر ریاضیات و علمِ نبی باهم تلاقی کنند، کدامیک باقی می‌ماند؟ و چرا؟

- آیا تاریخ ریاضیات و تاریخ نبوّت نسبتی باهم دارند؟

کانال جامعه ایرانی

#ریاضیات
#علم_نبی
‏یک توضیح کوتاه در مورد پرسش‌های ریاضیات و نبوت در پاسخ به یکی از دوستان:



رحیم محمدی
۸ خرداد ۱۴۰۴
📝 در آستانه؛

زوال سیاسی، مذاکرات ایران و آمریکا و گذار دموکراتیک


*📍یادداشت تحلیلی دکتر سعید مدنی از زندان دماوند درباره زوال سیاسی نظام و امکان گذار دموکراتیک*


🖋️ *سعید مدنی*


🔻گفته شده سقوط حکومتها در امواج انقلابی تحت تاثیر سه عامل قرار دارد: 1) زوال منابع و فشار مالی ،۲) شکاف نخبگان در قدرت و 3) توانایی بسیج از سوی مخالفان. ارزیابی دقیق این سه عامل در این مختصر نمیگنجد. اما در یک نگاه کلی به نظر میرسد هر سه به سود تحول و تغییر حرکت میکنند. البته این وضعیت نباید به ساده انگاری درباره روند تحولات ایران از جمله مشابه سازی با تحولات سوریه و سقوط یازده روزه بشار اسد یا حتی انقلاب 57 و امثال آن منجر شود. عوامل موثر در تحولات ایران امروز فراتر از سه عامل مذکور بسیار پیچیده هستند و لذا پیشبینی فرایند تغییر را بسیار دشوار می‌سازند.

🔻در برابر چنین شرایطی جمهوری اسلامی دیر یا زود ناچار است یا به تبعیت از خصلت پراگماتیستی خود –که برای مثال با استناد به صلح امام حسن مذاکره با قاتل قاسم سلیمانی را توجیه میکند -چرخش‌های بزرگی را اتخاذ کند و با به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت و رای و نظر مردم به تغییرات ساختاری در مسیری کم هزینه و خشونت پرهیز تن دهد یا با ادامه وضع موجود منتظر آینده‌ای بی‌ثبات‌تر، مبهم و غیرقابل کنترل و پرهزینه برای ایران باشد و هزینه‌های انحصار پروژه جمهوری اسلامی به مثابه یک پروژه صرفاً نظامی- امنیتی را بر ملت ایران تحمیل کند.

🔺اما به قول معروف به نیزه میتوان تکیه کرد اما بر روی آن نمیتوان نشست.

🔻با توجه به تجربه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دینی- مذهبی جمهوری اسلامی به نظر میرسد اکنون برجسته ترین و موفق‌ترین ویژگی جمهوری اسلامی، وجوه امنیتی- نظامی آن است که به اتکای آن توانسته وضعیت موجود را کنترل و اعتراضات دامنه‌دار گروههای مختلف اجتماعی را سرکوب کند. آیا با وجود روند وضعیت نابسامان ساختاری که پیش از این توضیح داده شد، جمهوری اسلامی میتواند به اتکای قدرت امنیتی- نظامی و دستاوردهای حاصل از توافق باآمریکا امیدوار به تداوم وضع موجود باشد؟ 

🔻خیزش «زن، زندگی، آزادی» در سال 1401 اگرچه در پیوند با اعتراضات موج دوم از خصایص آنها برخوردار بود، اما با نشان دادن تفاوتهایی خبر از ورود به موج سوم اعتراضات میداد. در پایان این اعتراضات 100 روزه و تحولات پس از آن زمینه برای برآمدن موج سوم اعتراضات فراهم آمده که هنوز بحث درباره مشخصه‌های آن زود هنگام است ،اما احتمال میرود موج سوم با اولویت مطالبات اقتصادی حامل تلفیقی از اعتراضات به وضعیت سیاسی و اقتصادی باشد و احتمالاً فراگیری آن بسیار بیشتر از دو موج قبلی خواهد بود. 

🔻جمهوری اسلامی مبتلا به مشکلات عمیق ساختاری است و تبعات حاصل از توافق با آمریکا به ویژه گشایش نسبی در تامین منابع محدود ارزی و تزریق دلار به این موجود سراسر بحران، بدون اصلاحات عمیق ساختاری نه تنها بهبود جدی در وضعیت آن ایجاد نمیکند، بلکه حتی ممکن است وضعیت نابسامان کنونی را بسیار وخیم‌تر کند. سالها است که بسیاری ناظران و صاحب نظران تاکید میکنند که با وجود شواهد بسیار مبنی بر بحران در نظام، ریشه و علت بحرانها، ساختار سیاسی حاکم بر کشور است و بدون اصلاح این ساختار سیاسی و آغاز فرآیند دموکراسی‌سازی، تزریق دلار حاصل از کاهش تنش ایران و غرب نمیتواند بهبود اساسی میان مدت و بلند مدت در وضعیت ایجاد کند. اکنون مشکلات ایران به ویژه مسائل اقتصادی، بسیار پیچیده و بحرانی تر از پیش شده است، و انتظار اینکه دولت (قوه مجریه) یا حتی سه قوه بتوانند وضعیت موجود را سامان دهند و از شدت بحرانها به طور پایدار بکاهند خطا است؛

🔻منشا و دلیل بحرانها فراتر از دولت و در کلیت نظام حکمرانی است. برای مثال قیمت ارز به میزان فروش نفت و درآمدهای ارزی حاصل از آن وابسته است و فروش نفت به سیاست خارجی، و فرمان سیاست خارجی در دستان رهبری نظام.   


🔗متن کامل را اینجا بخوانید
https://telegra.ph/%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87--%D8%B2%D9%88%D8%A7%D9%84-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%88-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%85%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DB%8C%DA%A9-05-28




@hoseinrazzagh
سخنِ تجربه:
‏از حرف‌هایی خوشم می‌آید که آدم‌ها وقتی به یه جایی می‌رسند یا به مرحله‌ای می‌رسند که فقط خودشان‌اند و حرفِ تجربه و دل و مغز خودشان را می‌زنند. خودم هم مدتی است اینجور حرف‌ها را خیلی خوب تشخیص می‌دم، اگه چیزی قاطی‌ش باشه می‌فهمم. گویا اینم مرحله‌ای از عمر آدمی‌زاد است، کاری‌ هم نمی‌شه کرد. سال‌ها پیش در کلاس کسی شرکت می‌کردم که یه وقتی در میانه‌ی حرفش گفت؛ من این حرف‌ها که می‌زنم، بعضی‌هاتون به سن من که رسیدید، خواهید فهمید. بعضی‌هاتون هم هیچ‌وقت نخواهید فهمید. یادش گرامی، به هر حال چند سالی است دیگه در جهان ما نیست.
رحیم محمدی
جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴
2025/05/31 05:52:26
Back to Top
HTML Embed Code: