Telegram Web
1582215710-09-energy.pdf
4.1 MB
🔶 گزارش بررسی تجربه‌های جهانی شرکت‌های استارت آپ حوزه #انرژی

👈🏻از سلسله گزارش‌های معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در بررسی تجربه های جهانی استارت آپ‌ها

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔸 قرنطینه می‌تواند یک فرصت باشد.

در شرایط فعلی که متاسفانه یا خوشبختانه مجبور شدیم در خانه بمانیم می توانیم به چشم یک فرصت استثنایی به آن نگاه کنیم.

مزایایی که گذران وقت در خلوت و تنهایی می تونه برای ما ایجاد کنه و احتمالا برای شما جالبه

۱- با تنهایی خلاقیت تان تقویت می شود.
۲- می توانید اولویت هایتان را بازیابی کنید.
۳- تمرکز شما بیشتر می شود.
۴- مستقل تر می شوید.
۵- امکان مشاهده فرصت ها در زندگی برایتان فراهم می شود.
۶- سرعت زندگی کم می شود.
۷- ذهن شما پالایش می شود.
۸- شما احساس رهایی می کنید، بدون قضاوت دیگران

البته که خواندن کتاب ، دیدن فیلم های مورد علاقه و گذراندن وقت با خانواده فرصت هایی است که ما همیشه به دنبالش بودیم.
〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔸 وقتی رهبر باشی، یعنی باید هم لوله کشی کنی و هم شاعر باشی.

#هنری_مینتزبرگ
〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔶 از کاپ تا کیپ
نرگس نقوی (روانشناس)

این روزها که سفر نمی تونیم بریم و سفرهای عیدمون هم کنسل کردیم، سفرنامه می‌خوانم.

کتاب «از کاپ تا کیپ» صرفاً یک سفرنامه نیست، یک سبک زندگیه. رضا پاکروان ایرانی مقیم لندنه که زندگی مرفه خودش را رها می کنه و تصمیم می گیره از نوردکاپ (محلی در نروژ) تا کیپ تاون در آفریقای جنوبی را رکاب بزنه و با جمع آوری اعانه توی ماداگاسگار مدرسه احداث کنه.

خواندن سیر زندگی آدمها، تصمیم ها، ترسها و شکستهاشون واقعا برام جذابه و این کتاب جذاب چند روز پیش تمام شد.

👈🏻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید.

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
Audio
آیا مدیران هم باید کتاب بخوانند؟

🎙محمدحسین نقوی

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔸موجِ نو
نویسنده: #امین_یوسفی


▫️اخیرا گفتگوی بسیار آموزنده ای با مدیر سابق «مرکز مطالعات بازارهای نوظهور» در LBS داشتم.

▫️او معتقد بود که اهمیت «موردکاوی» نه تنها در دانشگاه ها، بلکه در #کسب_و_کار ها و #حکمرانی بشدت در حال افزایش است. در واقع نقشِ «موردکاوی» از یک ابزار آموزشی، به یکی از ارکانِ سیستمِ مدیریتِ دانش ارتقا یافته است.

▫️«#مورد کاوی» ها معمولا «روایتی بیطرفانه» و «فاقد نتیجه گیری» از یک «واقعه» هستند. در این شیوه، #یادگیری و #تصمیم_گیری بر مبنای «مباحثه جمعی» و «تعمقِ فردی» پیرامون یک «تجربه واقعی» اتفاق می افتد.

▫️برخلاف «مقاله»هایِ آکادمیک که معمولا مخاطب و زبانِ خاصِ خود را دارند، «موردکاوی» ها قابلیت استفاده برای طیف وسیعی از مخاطبان (از دانشجو و پژوهشگر تا کارآفرین و سیاستگذار) را دارا هستند. البته این موضوع به این معنی نیست که تهیه و استفاده از «موردکاوی» ساده است؛ بلکه فعالیتی بسیار حرفه ای است.

▫️به نظرم، کشور استانداردهایِ قابل قبولی در نگارش و استفاده از «مقاله» را دارد. ولی متاسفانه جای خالی «موردکاوی» در #دانشگاه و #صنعت به شدت احساس می شود. چقدر خوب میشد اگر امکان ایجاد یک بانک از موردکاوی های بومی در کشور بوجود می آمد.


🔸پی نوشت: این پیام به معنی جایگزینی «موردکاوی» با «مقاله» نیست، بلکه تنها بر نقش مکمل آن ها تاکید می کند.
----
برگرفته از کانال "یک نکته"
@LSESIE

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خانم #برنی_براون، محقق و روانشناس امریکایی سخنرانی جالبی دارد درباره تفاوت افرادی که «با دیگران خوب رابطه برقرار می کنند» با بقیه افراد. این سخنرانی تا کنون بیش از 45 میلیون بار دیده شده و برنی براون جذاب و داستان گونه این پدیده را بر اساس پژوهش 10 ساله خودش واکاوی می کند و توضیح می دهد.

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
#آدام_گرنت داستانی را نقل می کند که چند دانشجو پیش من آمدند تا در #کسب_و_کار اینترنتی‌شان سرمایه گذاری کنم، من از آنها پرسیدم شما همه تابستان را روی کسب و کارتان وقت گذاشتین؟ گفتند نه، از آنها پرسیدم بعد از فارغ التحصیلی می خواهید کاملا روی آن وقت بگذارید؟ گفتند نه ما همه یک کار جایگزین هم داریم.

6 ماه گذشت و هنوز وبسایت برای کارشان آماده نکرده بودند! (من هم در کار آنها #سرمایه_گذاری نکردم).

اما امروز آن بچه ها، صاحب شرکت #واربی_پارکر یکی از خلاق ترین شرکتهای دنیا هستند که بیش از یک میلیارد دلار ارزش دارد.

من با خودم به این فکر کردم که بچه های واربی پارکر چه ویژگی داشتند؟ وقتی به بررسی نوآوران بزرگ دنیا پرداختم، دیدم آنها یک ویژگی مشترک دارند: تا حدی اهمالکار هستند و کارها را به عقب می اندازند.

واربی پارکری‌ها در تمام مدت فکر می کردند که چطور فرایند را برای مشتریان راحت کنند و بهترین گزینه ها را انتخاب کنند. اورجینال ها خیلی زود شروع می کنند، (خیلی زود) و دیر تمام می کنند.
می‌گذارند ایده ها بین میدان عمل و ذهنشان خیس بخورد و یا دم بکشد.
〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔸کرونا؛ شکست یک هیمنه؛ و دعوای همیشگیِ «مینتزبرگ یا پورتر؟»
#علی_بابایی

🖱#کرونا، جدای از همۀ ترسها و آسیب‌هایی که به همراه داشته است، منفعتی هم به همراه داشته است و آن، به چالش کشیدن بسیاری از باورهای قدیمی است؛ نظیر باورهای قبلی در مورد مذهب، دولت‌های قدرتمند؛ و باورهای دیگر. اما با چند مقاله‌ای که این چند روز از BBC و Guardian دیدم، معتقدم که کرونا یک باور دیگر را نیز به خوبی به چالش کشیده است و آن «عظمت سیستم سلامت آمریکا» است. البته انتقاد به سیستم سلامت آمریکا، سابقه‌ای طولانی دارد و برای مثال همین پارسال، #هنری_مینتزبرگ (یکی از چند متفکر بزرگ دنیای مدیریت و سازمان) در کتاب خود (که به فارسی* نیز ترجمه شده است) انتقاداتی جدی به این سیستم وارد کرد. به نظرم برای شما هم جالب خواهد بود که به بهانۀ کرونا، بخش‌هایی از این انتقادات مینتزبرگ را نگاهی بیندازیم؛ البته انتقاداتی که مجددا همان دعوای همیشگی «مینتزبرگ یا پورتر؟» را تداعی می‌کند!

🖱«در ایالات متحده، علاقۀ وافری به موضوع رقابت وجود دارد و بنابراین، در بسیاری حوزه‌ها مانند صنعت خودرو و رایانه، رقابت یک عنصر خوب تلقی میشود. اما آیا رقابت برای حوزۀ سلامت نیز خوب است؟ در پاسخ باید گفت که بله حتماً؛ وجود حداقلی از رقابت، همیشه خوب است: رقابت باعث میشود غرور افراد کمتر شده و تلاش بیشتری برای بهبود از خود نشان دهند. اما رقابت تا چه میزان مناسب است؟ خصوصاً در حوزه‌ای که به شدت به تلاش و تعهد متخصصان وابسته است؟

🖱قاعدتا در ایالات متحده، پاسخ به سوال فوق این است: خیلی زیاد. اما علیرغم این تشویق سرسام‌آور به رقابت، این کشور پرهزینه‌ترین #نظام_سلامت در سرتاسر دنیا را داراست و عملکرد آن نیز خیلی مطلوب نیست. مطابق رتبه‌بندی بنیاد کامن‌ولث فاند در سال 2014، آمریکا در بین کشورهای صنعتی، رتبۀ آخر را در پیشگیری از مرگ و میر کسب کرده است. پس آیا میتوان مدل آمریکایی در حوزه سلامت را، که اساسا مبتنی بر رقابت بوده است است، به عنوان یک الگو معرفی کرد؟.

🖱#مایکل_پورتر در سال 2004، مقاله‌ای تحت عنوان «بازتعریف رقابت در حوزه سلامت» منتشر کرد و سپس در سال 2006 آن را تبدیل به یک کتاب کرد. از نظر پورتر، رقابت باعث تسریع #نوآوری، و آن نیز منجر به شتاب گرفتن ایجاد تکنولوژی‌های جدید و کشف راه‌های بهتر برای انجام کارها می‌شود. تحت تاثیر رقابت، کیفیت بالا می‌رود، قیمت پایین می‌آید و ... . اما آیا ممکن نیست که رقابت زیاد و افراطی، باعث مسدود شدن جریان نوآوری شود؟ جالب است بدانید که در سالهای اخیر، تحقیقات در برخی از بزرگترین شرکت‌های داروئی، افولی جدی داشته است.

🖱اکنون از شما می‌خواهم که کمی تأمل کرده و لیستی از بزرگترین و تأثیرگذارترین اکتشافات دارویی قرن بیستم را تهیه کنید. اگر در لیست شما پنی‌سیلین، انسولین، یا واکسن پیشگیری از فلج اطفال وجود دارد، باید بدانید که هر سه مورد در آزمایشگاه‌های غیرانتفاعی کشف شده‌اند. از خود بپرسید: زمانی که الکساندر فلمینگ متوجه شد که قارچ‌هایی که به کِشت میکروب او آسیب می‌زنند، می‌توانند برای درمان برخی بیماری‌ها مفید باشند، با چه کسی رقابت می‌کرد؟ از طرف دیگر، کم نبوده‌اند دانشمندانی که خیلی شناخته‌شده نیز نبوده، اما با همکاری با یکدیگر نهایتا توانسته‌اند به اکتشافات مهمی دست یابند (مانند همکاری کریک و واتسون و فرانکلین برای اکتشاف مهم قرن یعنی ساختار DNA).

🖱حتی چند سال پیش، مقالۀ پر سر و صدایی در نیویورک تایمز به چاپ رسید که هزینه‌های بالای خدمات سلامت در آمریکا را به رقابت بیش از حد در این کشور نسبت داده بود: فرآیندهای پیگیری قضائی، تعداد انبوه محصولات بیمه‌ای، سیستم پرداخت پیچیده، هزینه‌های بالای بازاریابی، کاغذبازی‌هایی که پزشکان و بیمارستان‌ها باید انجام دهند (چیزی که در کشورهایی همچون کانادا و بریتانیا وجود ندارد)، و هزینه‌های سرسام‌آور مدیریتی.

🖱رقابت و رقابت کردن، تا یک جا قابل درک است؛ اما متاسفانه در حوزۀ سلامت و در کشورهایی نظیر آمریکا، رقابت از نقطۀ قابل درک عبور کرده است. درواقع نه تنها آمریکا، بلکه کل حوزۀ سلامت این کشور، از یک فردگرایی افراطی در حال رنج است؛ فردگرایی‌ای که خود را پشت نقاب رقابت پنهان کرده است و طبق آن، همه، فقط و فقط در حال فکر کردن به خود هستند. از نظر من، آنچه حوزه سلامت به شدت به آن محتاج است، رقابت بیشتر نیست، بلکه تلاش بیشتر برای هماهنگی، همکاری و یکپارچگی، در دل کامیونیتی‌های انسانی و سازمانی است ...».

* ترجمه فارسی تحت عنوان: «مدیریت نظام سلامت: از توهمات موجود تا بنا کردن پلی میان مراقبت، درمان، کنترل و کامیونیتی»
****
برگرفته از کانال کافه#استراتژی
@Cafe_Strategy

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه جدید ترور نوا با بیل گیتس درباره شرایط کنونی جهان و پیامدهای پس از آن

🔸 با زیرنویس فارسی

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔶 شهامت و چابکی احساسی

#سوزان_دیوید پیمایشی روی 70000 نفر انجام داده و بر اساس این تحقیق نشان میده که یک سوم از ما یک سری از احساسات را احساسات منفی و بد می دانیم. برای همین روی آنها سرپوش می گذاریم و آنها را از خودمان دور می کنیم.

او در این سخنرانی مفهوم «چابکی احساسی» را برای مواجهه با احساسات سخت در زندگی معرفی میکند.

👈🏻فایل کتاب تحسین شده سوازن دیوید در پست بعدی ارسال می شود.

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
📖کتاب «چابکی احساسی»
🖋نوشته سوزان دیوید
〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
Susan_David_Emotional_Agility_Get_Unstuck,_Embrace_Change_and_Thrive.epub
555.7 KB
📖کتاب «چابکی احساسی»
🖋نویسنده: سوزان دیوید

فرمت: EPub
〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
Susan_David_Emotional_Agility_Get_Unstuck,_Embrace_Change_and_Thrive.pdf
1.8 MB
📖کتاب «چابکی احساسی»
🖋نویسنده: سوزان دیوید

فرمت: PDF
〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔶 چگونه از جهان سوم به جهان چهارم سقوط کنیم!
مطلبی از #حانیه_محمدی

🔸دو یا سه هفته گذشته، هنری مینتزبرگ که یکی از بزرگ ترین متفکران حوزه‌ی مدیریت است و از قضای روزگار استاد راهنمای من در دوره دکتری از من خواست تا مطلبی را که باهم بر روی آن کار کرده بودیم قبل از اینکه به زبان انگلیسی چاپ شود به زبان فارسی در یکی از مجله‌های ایرانی چاپ کنم. از آنجایی که از وقتی ما باهم کار میکنیم بسیار از من درباره‌ی سیاست و اقتصاد ایران میشنود و کلا انسان دلسوزی است میخواهد هر طور شده به کشورهای دیگر کمک کند حتی اگر با نوشتن یک مطلب باشد. خلاصه سرتان را درد نیاورم به نظرم آمد با توجه به ماهیت اقتصادی- سیاستی مطلب، یکی از روزنامه‌های سرشناس اقتصادی کشور را محل مناسبی برای انتشار آن یافتم. با کمک دوستان بسیار خوبم در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف به بزرگوارانی که دست اندرکار بودند در روزنامه دسترسی پیدا کردیم و از آن‌ها درخواست کردم که در صورت تمایل مطلب را چاپ نمایند. برای اینکه اطمینان حاصل شود که مطلب نوشته خود هنری مینتزبرگ است من ایمیلی تنظیم کرده و طی آن هنری مینتزبرگ صحت موضوع را برای دوستان تایید نمود و زمانی از سوی دوستان برای انتشار مطلب به هنری مینتزبرگ اعلام شد.

🔸در روز موعود با چک کردن سایت روزنامه مذکور متوجه شدم که مطلب کار نشده است و کسی هم با ما تماسی نگرفته است در این خصوص. از فردی که با ایشان در ارتباط بودم جویا شدم که خوب اجباری که در کار نبوده است چرا مطلب به چاپ نرسیده حداقل توضیحی در این خصوص به ما بدهید، و دیگر جوابی دریافت نکردیم....

🔸این چه ارتباطی با جهان سوم بودن و جهان سوم ماندن دارد؟
وقتی تحت هیچ فشاری قولی را دادیم و مسئولیتی را پذیرفتیم، حتی اگر اتفاقاتی خارج از توان و کنترل ما افتاد که نمیتوانستیم به وعده خود پایبند بمانیم حداقل کار ممکن پذیرفتن اشتباه و گفت و گو و انتقال مطلب به طرف مقابل است! صداقت و شفافیت یکی از اصولی است که به ندرت در لایه های مختلف کشور دیده می‌شود. در خیلی از موارد عدم شفافیت و صداقت را با مصلحت توجیه میکنیم اما بدانیم این مصلحت تمامی روابط ما چه روابط بین الملل و چه روابط با خودمان باشد را تخریب میکند و در بلند مدت هیچ سرمایه ی اجتماعی برایمان باقی نخواهد ماند.

🔸در وضعیت نا بسامان تحریم‌ها و روابط تیره و تار اقتصادی و سیاسی با کشورهای دنیا، وقتی یک انسان بی طرف و تاثیرگذار دست دوستی به سوی ما دراز میکند دستش را با ساتور قطع میکنیم از ترس اینکه مبادا توطئه‌ای در کار باشد یا اینکه مصلحتی زیر پا گذاشته شود! و اینگونه میشود که وقتی با این روند دست همه را سالیان سال قطع نماییم، وقتی دست یاری بلند کنیم کسی پاسخی به ما نخواهد داد. همه انسان ها دشمنی را که شمشیر نشان میدهد ترجیح میدهند به دوستی که دست پر از عسلت را گاز میگیرد. خلاصه اینکه دست هنری مینتزبرگ را گاز گرفتیم!

🔸و اینگونه میشود که در یک چرخه ی منفی، مکانیزم‌هایی را که شاید میتوانست همراهی‌مان کند تا از بحران خارج شویم، یکی پس از دیگری از بین میبریم و اگر جا داشت به جهان چهارم سقوط میکنیم!

👈🏻پی نوشت: میتوانید لینک مطلب هنری مینتزبرگ را در لینک زیر (وبسایت ان ام اس) بیابید.

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔶روزنه‌ی امیدی برای رهایی از تله باخت – باخت ویروس کرونا
نویسنده: #هنری_مینتزبرگ

◽️هنری مینتزبرگ در آخرین یادداشت خود با رویکردی متفاوت و نوآورانه، پاندمی #کرونا در دنیا را تحلیل کرده است، فارغ از سیاست جذابی که در این نوشتار کوتاه پیشنهاد می‌کند، این یادداشت دو درس جالب برای تحلیل یک مسئله سیاستگذاری دارد: اول اینکه با مطالعه متن خواننده کاملا حس می کند که در تمام متن نویسنده در تلاش است تا به شیوه‌ای هنرمندانه مسئله را متفاوت و خارج از چارچوب های مرسوم تحلیل کند؛ دوم اینکه، نویسنده مشتاقانه و امیدوارانه در جستجوی کشف فرصت در بحران پیش آمده است. او سبک خود را در تحلیل این مسئله از «جان اسنو» کاشف علت وبا، وام گرفته است که در میانه ی نوشتار خود با نقل داستانی کوتاه از او به آن اشاره می‌کند ...

🔸... در سال ۱۸۵۴، هنگامی که بیماری وبا در لندن شایع شده بود. دکتر جان اسنو به خاطر ایده‌های متفاوتش، تبدیل به فردی منزوی شده بود. در این ماجرا نیز او معتقد بود که بیماری‌های مختلفی نظیر وبا، که در آن سالها تصور می‌شد از طریق هوا منتقل می‌شوند، از طریق آب آشامیدنی به دیگران انتقال پیدا می‌کنند. او شواهد اولیۀ خود را داشت: مرگ و میرهای اولیه، در فاصلۀ پمپِ آبِ دستیِ محبوب و رایج در تقاطع «کمبریج» و «برود» رخ داده بود. او به دنبال کسب شواهد قوی تر، تلاش‌هایش را دو برابر کرد. او از ساختمانی به ساختمان دیگر و از خانه‌ای به خانه دیگر می‌رفت و از افرادِ در قید حیات سوالاتی می‌پرسید. تا اینکه در نهایت، تکۀ گم شدۀ پازلش را پیدا کرد: اسنو متوجه شد یک کارگاه که از شر وبا در امان مانده بود، چاه آب خصوصی داشت. سپس، یکی دیگر از قطعات پازلش را پیدا کرد که از منبع آب عمومی می‌ترسیدند و از آن استفاده نمی‌کردند. اسنو یافته‌هایش را روی یک نقشه از منطقه ترسیم کرد. او نقشه‌ و گزارش خود را به هیئت «سنت جیمز پریش» ارائه کرد (که امروزه در موزه انگلیس نگهداری می‌شود). اعضای هیئت در نهایت از گزارش او متقاعد شدند و با برداشتن دستگیرۀ پمپ، آن را از کار انداختند.کم کم تعداد موارد ابتلا به وبا کاهش یافت و در نهایت کاملا ناپدید شد.

🔸آیا بعضی از اماکن خاص مثل کشتی‌های دریایی و یا خانه‌های سالمندان همان قطعات پازلی هستند که می توانند پرونده انتقال ویروس کرونا از طریق هوای آلوده را اثبات کنند؟

👈🏻ترجمه متن کامل یادداشت مینتزبرگ را از اینجا مطالعه نمایید.

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔸دو عینک
نویسنده: #امین_یوسفی

▫️در سال 1986 فضاپیمای چلنجر که حاوی هفت فضانورد بود، 73 ثانیه پس از برخاستن از سکو منفجر شد. علت حادثه، ضعف در طراحی O-ring اعلام شد. هوای سرد صبحگاهی و شعله های آتش، اختلاف دمای زیادی را بوجود آورده بود که سبب این شکست شد.

▫️زمانی که مهندسی میخواندم و به سرفصل ایمنی رسیدیم، یکی از مواردی که در کلاس بررسی شد سانحه فضاپیمای چلنجر بود. توصیف بالا، درک من و همکلاسی هایم بود از یک فاجعه فنی. بعدها که تغییر مسیر دادم و به دنیای مدیریت و علوم انسانی پا گذاشتم مجدد همان مورد چلنجر به موضوع یکی از کلاس هایم در LSE تبدیل شد. از آنجا که با ابعاد فنی آن حادثه آشنایی خوبی داشتم، شنیدنِ تحلیلِ اساتیدِ علوم انسانی پیرامون این موضوع برایم بسیار جالب بود.

▫️ناسا در آن سال ها با مشکل کمبود بودجه روبرو شده است. از همین رو به توصیه «سیاسیون» تصمیم میگیرد که یک شهروند معمولی را به فضا ارسال کند. به توصیه «روانشناسان» پس آزمونهای بسیار پیچیده از بین یازده هزار نفر داوطلب، یک معلم تاریخ انتخاب میشود تا بهمراه شش فضانورد به فضا اعزام شود. «سیاسیون» معتقد بودند که حضور یک معلم که از فضا برای دانش آموزان چند ارائه کوتاه داشته باشد سبب جلب اعتماد عمومی به برنامه های فضایی آمریکا میشود و در نهایت، افزایش بودجه ناسا به خواست عمومیِ مردم تبدیل خواهد شد.

▫️از همین رو دولت زیرساختهای پخش زنده لحظه پرتاب را در سرتاسر آمریکا و بخصوص مدارس را فراهم می آورد. فضا پیما پرتاب میشود و 73 ثانیه بعد در میانه زمین و آسمان فضا پیما متلاشی می شود.

▫️پس از بروز حاثه، فورا از طرف رونالد ریگان (رئیس حمهور وقت) یک کمیته تحقیق شکل می گیرد. این کمیته پس از چند ماه تفحص عامل اصلی حادثه را فرهنگ سازمانیِ ناسا (Organizational Culture) اعلام می کند. لحظه پرتاپ، مهندسین عملیات حدس میزنند که امکان شکست وجود دارد ولی «فرهنگ سازمانی» سبب میشود که این مهندسان نتوانند «مدیران ارشد» را از پرتاب منصرف کنند.

▫️تحقیقات بعدی نشان میدهد که ناسا جهت کوچک کردن سازمان و کاهش هزینه ها، به توصیه «مدیران سازمانی»، طی قراردادهایی ساخت O-ring را برونسپاری می کند. مهندسینِ ناظر نسبت به طراحی نامناسب این قطعه هشدار میدهند ولی از آنجا که هزینه تغییرِ پیمانکار در زنجیره تامین زیاد بوده، به توصیه «مدیران مالی» ناسا مجدد به همان شرکت سفارش می دهد.

▫️پس از بروز این حادثه، «ادبا و شعرا» متن سخنرانی رونالد ریگان را تنظیم می کنند. این سخنرانی یکی از شاهکارهای ادبی-سیاسی تاریخ آمریکا شناخته می شود و در همان روز و پس از چند ساعت از زمان حادثه ایراد می شود:

▫️... اجازه بدهید چند دقیقه با دانش آموزانی که پای تلویزیون نشسته بودند صحبت کنم. سخت است که بپذیریم، ولی بعضی اوقات حوادث دردناکی شبیه به این اتفاق خواهد افتاد، فراموش نکنید که این حوادث بخشی جدانشدنی در فرآیند کشف کردن است. بخشی از تلاش کردن برای افزایش افق دید بشر است. آینده به ترسوها تعلق ندارد، آینده متعلق به شجاعان است. تیم چلنجر در حال هدایت ما بسمت آینده بودند و ما راه آن ها را ادامه خواهیم داد. دربررسی علل فاجعه هیچ چیز سری وجود ندارد و عموم در جریان کامل قرار خواهند گرفت. فراموش نکنیم که ما اکتشافمان در فضا را ادامه خواهیم داد، پرتاب های بیشتری خواهیم داشت، و بله به داوطلبان بیشتر، معلمان بیشتر و فضانوردان بیشتری نیاز داریم. هیچ چیز تمام نشده است و سفرِ اکتشافی ما ادامه خواهد داشت. چهارصد سال پیش بود که فرانسیس دراکه برای پیمودن و غلبه بر اقیانوسها جان خودش را از دست داد. او اهل دریا بود، آنجا مُرد و آنجا هم دفن شد. همانگونه که ماجراجویی های وی سبب شد که مرزهای آبی را شکست دهیم، امروز هم من اعلام می کنم که ماموریت انجام شده است ... کاوشگران، از بندِ زمین رها شدند و رفتند تا صورت خدا را لمس کنند.
****
برگرفته از کانال "یک نکته"
@LSESIE

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
گزارش_صنعت_تبلیغات_دیجیتال_در_ایران_۱۳۹۹.pdf
3.7 MB
🔶گزارش ۱۱۰ صفحه‌ای صنعت تبلیغات دیجیتال در ایران ۱۳۹۹
این گزارش توسط تیم #تکراسا تهیه شده و حاوی اطلاعات مفیدی که است برای بخشهای فروش و بازاریابی بسیاری از شرکتها قابل استفاده است.

👈🏻سرفصلهای گزارش:
فناوری ارتباطات در ایران
بازار تبلیغات در جهان
بازار تبلیغات در خاورمیانه و شمال آفریقا
بازار تبلیغات در ایران
تبلیغات ویدیویی در ایران
تبلیغات همسان در ایران
تبلیغات موبایلی در ایران
تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی در ایران
اتریبیوشن و شمارشگر تبلیغات در ایران
فرصت‌های بازار تبلیغات دیجیتال ایران
چالش‌های بازار تبلیغات دیجیتال در ایران

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔸«سازمانهای نابغه» کتابی کم نظیر و متفاوت درباره #رهبری در سازمانهای نوآور

▫️برنده جایزه وارن بیزنس (جایزه مشترک دانشگاه هاروارد و کالیفرنیای جنوبی)
▫️برنده مدال طلای جایزه برترین کتاب آکسیوم
▫️کتاب برتر معرفی شده توسط بیزنس اینسایدر

▫️لیندا هیل (استاد برجسته دانشکده #کسب_و_کار #هاروارد) به دلیل نگارش این کتاب، در سال 2015، جایگاه برترین متفکر حوزه #نوآوری را در موسسه thinkers50 کسب کرد.

▫️هر فصل از این کتاب یک کیس استادی از یک شرکت بزرگ است مثل گوگل، پیکسار، فولکس واگن، فایزر، ای بی، پنتاگرام و ... است.

🔸اگر مدیر یک #استارت_آپ، یک شرکت هایتک، یک سازمان بزرگ یا یک مرکز #تحقیق_و_توسعه هستید، شک نکنید که این کتاب را باید بخوانید.
***
لینک خرید:
https://lnkd.in/gXP5bf7
〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
🔶چرا باید مدرسه‌های #کسب_و_کار را با بولدوزر خراب کرد؟
نویسنده: #مارتین_پارکر

▫️... مدرسه‌های کسب‌و‌کار تأثیرات بزرگی از خود برجای گذاشته‌اند، اما فراوان هم در معرض این اتهام بوده‌اند که مکانی برای کلاه‌برداری روشنفکرانه‌اند.
▫️جایی که فرهنگ طمع و نگاه کوتاه‌مدت در آن تقویت می‌شود. (لطیفه‌های زیادی ساخته‌اند دربارۀ این که ام‌بی‌اِی واقعاً مخفف چیست: «متوسط اما متکبر»، «مدیریت برمبنای تصادف»، «مشاوره‌های بدِ بیشتر»، «هنرمندِ ارشدِ چرت‌و‌پرت» و مواردی از این دست. انتقاد به مدارس کسب‌و‌کار در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف دیده می‌شود: کارفرماها از کمبود مهارت‌های عملی در فارغ‌التحصیلان شاکی‌اند، روپایی‌ها از آمریکایی‌شدنِ همه چیز می‌نالند و رادیکال‌ها هم از این که قدرت در دستانِ پاچه‌خوارانِ سرمایه‌داری متمرکز شده است در فغان‌اند. از سال ۲۰۰۸ هم بسیاری از تحلیل‌گران، مدارس کسب‌و‌کار را در بحران اقتصادی آن سال‌ها شریک جرم می‌دانند.
▫️بعد از بیست سال تدریس در مدرسه‌های کسب‌و‌کار، به این نتیجه رسیده‌ام...

👈🏻 متن کامل را از اینجا بخوانید.

〰️
نگاهی نو به مدیریت و سیاستگذاری | nms

@nms_ir
2025/06/26 23:05:57
Back to Top
HTML Embed Code: