『 نقش زبان، تجربیات و مغز در شکلگیری هویت و تغییر روانی 』
❒ساختار روانی انسان از همان دوران ابتدایی زندگی در حال شکلگیری است؛فروید نشان داد که تجربههای اولیهی لذت و رنج،مسیرهای ناخودآگاه ما را معین میکنند.این مسیرهای ناهشیار، در مغز، بهصورت مسیرهای عصبی تثبیت شده در میآیند:
❒شبکههایی از نورونها که هر بار فکر یا رفتاری تکرار میشود، قویتر و ماندگارتر میشوند.اما این مسیرهای عصبی صرفاً بیولوژیک نیستند.لکانیان توضیح میدهند که این الگوهای روانی، درون ساختار زبان شکل میگیرند.کودک از طریق واژهها و نشانههایی که دیگران به او نسبت میدهند مثل تو خوب نیستی یا تو باهوشی، معنای وجودی خود را میسازد.هر دال (signifier) که تکرار شود، در ناخودآگاه فرد حک میشود و مسیرهای روانی و عصبی او را تثبیت میکند.از سوی دیگر، تمام این فرآیندهای روانی در نهایت محصول عملکردهای فیزیکی مغز هستند.
❒نوروپلاستیسیتی (Neuroplasticity)، یا همان توانایی مغز برای تغییر مسیرهای عصبی، دقیقا پایهی مادی امکان تغییر روانی است.یعنی اگر مغز نتواند مسیرهای نورونی تازهای ایجاد کند، هیچ تغییر روانی یا معنایی واقعی رخ نمیدهد.
✍فروید میگوید الگوهای روانی اولیه چگونه تثبیت میشوند؛لکان نشان میدهد این الگوها در زبان و نمادها چگونه ساخته میشوند؛ماتریالیسم توضیح میدهد که این فرایندها چگونه در مغز، مادی میشوند.
❒بنابراین، تغییر واقعی انسان تنها زمانی رخ میدهد که:
➊فرد بتواند مسیرهای ناخودآگاه تثبیت شده را بشناسد و با آنها روبرو شود (فروید)
➋بتواند دالها و معانی جدیدی بسازد و هویت خود را بازتعریف کند (لاکان)
➌و از طریق تجربههای تازه، مسیرهای عصبی جدید را عملاً در مغز خود ایجاد کند (ماتریالیسم).
❒شکلگیری مسیرهای عصبی:ساختار روان انسان را میتوان همچون رشتهای از فرآیندهای درهم تنیدهی روانی زبانی و مادی درک کرد.. فرآیندهایی که در سطوح متفاوت عمل میکنند اما یکدیگر را کامل میسازند.
❒از نگاه فروید تجربههای نخستین دوران کودکی مخصوصاً تجربههای لذت و رنج، در ناخودآگاه حک میشوند و الگوهای روانی ماندگاری ایجاد میکنند.این الگوها تعیین میکنند که فرد بعدها چگونه احساس کند چگونه بیندیشد و چگونه واکنش نشان دهد بیآنکه ضرورتا از ریشههای آن آگاه باشد.
مثال :کودکی که بارها در مقابل دیگران تحقیر شده ممکن است در بزرگسالی دچار اضطراب اجتماعی شود بدون آنکه بداند این اضطراب، پژواکی از تحقیرهای اولیه است که در ناخودآگاه او تثبیت شدهاند.
❒لکان این تصویر را تکمیل میکند.او بر این باور است که ناخودآگاه، ساختاری زبانی دارد.. یعنی باورهای عمیق ما از واژهها و نشانههایی شکل میگیرند که در محیط اجتماعی میشنویم و به خود نسبت میدهیم.انسان پیش از آنکه تجربهای خام داشته باشد در جهانی از دالها گرفتار میشود.. واژههایی که مسیر ادراک او را مشخص میکنند.
مثلا: همان کودکی که تحقیر شده، اگر بارها بشنود تو به درد نمیخوری، این دال در روان او تثبیت میشود.سالها بعد حتی در شرایط موفقیتآمیز ممکن است احساس بیارزشی کند.چرا که زبان ناخودآگاه او همچنان او را اسیر آن نشانهی اولیه کرده است.
❒ماتریالیسم نیز این دو تحلیل را در سطحی مادی بنیان مینهد.زیرا میگوید تمام این فرآیندهای روانی و زبانی ریشه در عملکرد فیزیکی مغز دارند.مغز از طریق فرآیندی به نام نوروپلاستیسیتی مسیرهای عصبیای ایجاد میکند که حاصل تکرار تجربهها و افکار هستند.هر بار که تجربهای یا فکری تکرار میشود مسیرهای نورونی آن قویتر و ماندگارتر میشود.مثلا در مورد همان کودک تحقیر شده، مسیرهای عصبی مربوط به اضطراب و خودکمبینی به تدریج در مغز او تثبیت میشوند.حتی اگر بعدها محیط تغییر کند مغز همچنان به طور خودکار الگوهای قدیمی را فعال میکند.. چرا که اتصالهای نورونی او به این واکنشها خو گرفتهاند.
✔️فروید توضیح میدهد که الگوهای روانی چگونه بر پایهی لذت و رنجهای اولیه تثبیت میشوند..
✔️لکان نشان میدهد که این الگوها چگونه در شبکهای از واژهها و دالها رمزگذاری میشوند..
✔️ماتریالیسم روشن میکند که این فرآیندها نهایتاً در مغز فیزیکی شکل میگیرند و دوام میآورند.
👁🗨در این میان تغییر واقعی انسان تنها زمانی رخ میدهد که ، ریشههای ناخودآگاه خود را بشناسد..زبان و معنای خود را بازنویسی کند ..
و از طریق تکرار تجربههای جدید مسیرهای عصبی تازهای در مغز خود بسازد..
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒ساختار روانی انسان از همان دوران ابتدایی زندگی در حال شکلگیری است؛فروید نشان داد که تجربههای اولیهی لذت و رنج،مسیرهای ناخودآگاه ما را معین میکنند.این مسیرهای ناهشیار، در مغز، بهصورت مسیرهای عصبی تثبیت شده در میآیند:
❒شبکههایی از نورونها که هر بار فکر یا رفتاری تکرار میشود، قویتر و ماندگارتر میشوند.اما این مسیرهای عصبی صرفاً بیولوژیک نیستند.لکانیان توضیح میدهند که این الگوهای روانی، درون ساختار زبان شکل میگیرند.کودک از طریق واژهها و نشانههایی که دیگران به او نسبت میدهند مثل تو خوب نیستی یا تو باهوشی، معنای وجودی خود را میسازد.هر دال (signifier) که تکرار شود، در ناخودآگاه فرد حک میشود و مسیرهای روانی و عصبی او را تثبیت میکند.از سوی دیگر، تمام این فرآیندهای روانی در نهایت محصول عملکردهای فیزیکی مغز هستند.
❒نوروپلاستیسیتی (Neuroplasticity)، یا همان توانایی مغز برای تغییر مسیرهای عصبی، دقیقا پایهی مادی امکان تغییر روانی است.یعنی اگر مغز نتواند مسیرهای نورونی تازهای ایجاد کند، هیچ تغییر روانی یا معنایی واقعی رخ نمیدهد.
✍فروید میگوید الگوهای روانی اولیه چگونه تثبیت میشوند؛لکان نشان میدهد این الگوها در زبان و نمادها چگونه ساخته میشوند؛ماتریالیسم توضیح میدهد که این فرایندها چگونه در مغز، مادی میشوند.
❒بنابراین، تغییر واقعی انسان تنها زمانی رخ میدهد که:
➊فرد بتواند مسیرهای ناخودآگاه تثبیت شده را بشناسد و با آنها روبرو شود (فروید)
➋بتواند دالها و معانی جدیدی بسازد و هویت خود را بازتعریف کند (لاکان)
➌و از طریق تجربههای تازه، مسیرهای عصبی جدید را عملاً در مغز خود ایجاد کند (ماتریالیسم).
❒شکلگیری مسیرهای عصبی:ساختار روان انسان را میتوان همچون رشتهای از فرآیندهای درهم تنیدهی روانی زبانی و مادی درک کرد.. فرآیندهایی که در سطوح متفاوت عمل میکنند اما یکدیگر را کامل میسازند.
❒از نگاه فروید تجربههای نخستین دوران کودکی مخصوصاً تجربههای لذت و رنج، در ناخودآگاه حک میشوند و الگوهای روانی ماندگاری ایجاد میکنند.این الگوها تعیین میکنند که فرد بعدها چگونه احساس کند چگونه بیندیشد و چگونه واکنش نشان دهد بیآنکه ضرورتا از ریشههای آن آگاه باشد.
مثال :کودکی که بارها در مقابل دیگران تحقیر شده ممکن است در بزرگسالی دچار اضطراب اجتماعی شود بدون آنکه بداند این اضطراب، پژواکی از تحقیرهای اولیه است که در ناخودآگاه او تثبیت شدهاند.
❒لکان این تصویر را تکمیل میکند.او بر این باور است که ناخودآگاه، ساختاری زبانی دارد.. یعنی باورهای عمیق ما از واژهها و نشانههایی شکل میگیرند که در محیط اجتماعی میشنویم و به خود نسبت میدهیم.انسان پیش از آنکه تجربهای خام داشته باشد در جهانی از دالها گرفتار میشود.. واژههایی که مسیر ادراک او را مشخص میکنند.
مثلا: همان کودکی که تحقیر شده، اگر بارها بشنود تو به درد نمیخوری، این دال در روان او تثبیت میشود.سالها بعد حتی در شرایط موفقیتآمیز ممکن است احساس بیارزشی کند.چرا که زبان ناخودآگاه او همچنان او را اسیر آن نشانهی اولیه کرده است.
❒ماتریالیسم نیز این دو تحلیل را در سطحی مادی بنیان مینهد.زیرا میگوید تمام این فرآیندهای روانی و زبانی ریشه در عملکرد فیزیکی مغز دارند.مغز از طریق فرآیندی به نام نوروپلاستیسیتی مسیرهای عصبیای ایجاد میکند که حاصل تکرار تجربهها و افکار هستند.هر بار که تجربهای یا فکری تکرار میشود مسیرهای نورونی آن قویتر و ماندگارتر میشود.مثلا در مورد همان کودک تحقیر شده، مسیرهای عصبی مربوط به اضطراب و خودکمبینی به تدریج در مغز او تثبیت میشوند.حتی اگر بعدها محیط تغییر کند مغز همچنان به طور خودکار الگوهای قدیمی را فعال میکند.. چرا که اتصالهای نورونی او به این واکنشها خو گرفتهاند.
✔️فروید توضیح میدهد که الگوهای روانی چگونه بر پایهی لذت و رنجهای اولیه تثبیت میشوند..
✔️لکان نشان میدهد که این الگوها چگونه در شبکهای از واژهها و دالها رمزگذاری میشوند..
✔️ماتریالیسم روشن میکند که این فرآیندها نهایتاً در مغز فیزیکی شکل میگیرند و دوام میآورند.
👁🗨در این میان تغییر واقعی انسان تنها زمانی رخ میدهد که ، ریشههای ناخودآگاه خود را بشناسد..زبان و معنای خود را بازنویسی کند ..
و از طریق تکرار تجربههای جدید مسیرهای عصبی تازهای در مغز خود بسازد..
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
『 نقش زبان، تجربیات و مغز در شکلگیری هویت و تغییر روانی 』
✔️فروید توضیح میدهد که الگوهای روانی چگونه بر پایهی لذت و رنجهای اولیه تثبیت میشوند..
✔️لکان نشان میدهد که این الگوها چگونه در شبکهای از واژهها و دالها رمزگذاری میشوند..
✔️ماتریالیسم روشن…
✔️فروید توضیح میدهد که الگوهای روانی چگونه بر پایهی لذت و رنجهای اولیه تثبیت میشوند..
✔️لکان نشان میدهد که این الگوها چگونه در شبکهای از واژهها و دالها رمزگذاری میشوند..
✔️ماتریالیسم روشن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🦋 آخرین سخنان #مریم_میرزاخانی برای دخترش 🦋
روز ۲۲ اردیبهشت (۱۲ ماه می) زادروز نابغه ی از وطن گریخته و روز جهانی #زن در #ریاضیات است.
ضمن شادباش این روز به خانواده ی ایشان و #زنان #ریاضی دان ( #معلم ، #مهندس و #ریاضی_دان ) نامه ی مریم میرزاخانی به دخترش را برای شما عزیزان نشر می دهیم.
🏆 این کلیپ در ماه اوت ۲۰۲۳ به عنوان تاثیرگذار ترین محتوای انگیزشی در وبگاه رسمی #روانشناسی_زرد ( #رز ) انتخاب شد👇
✅ https://www.tgoop.com/RavanShenasy_Zard/158 💯
توصیه من پیروی این نامه برای والدین و روانشناسان :
دو چیز را به فرزندان خود بیاموزید و خود نیز فراگیرید،
۱. ریاضی برای داشتن ذهنی منطقی و ساختارمند.
۲. زبان انگلیسی، برای لال نبودن!
🏅 ارتباط با مدیر و موسس بنیاد مرهم و G.S.W.P و دیگر مجامع بین المللی #روانشناسی ، استاد #محمد_جواد_باغشینی 🎖 :
👑 https://instagram.com/mohammad.javad.baghshany ⚜
━━━━━━━━━━━
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
🫀 بنیاد بین المللی مرهم ━━━━━━━━━┏
📚📘📗📙📕 @Marham_Foundation 🦩
🙍♀ جامعه ی جهانی زنان #روانشناس ➖➖➖┏
👩🎓 @GlobalSocietyWomenPsychologists 👩⚕
┗━━━━━━━━━━━━━━
روز ۲۲ اردیبهشت (۱۲ ماه می) زادروز نابغه ی از وطن گریخته و روز جهانی #زن در #ریاضیات است.
ضمن شادباش این روز به خانواده ی ایشان و #زنان #ریاضی دان ( #معلم ، #مهندس و #ریاضی_دان ) نامه ی مریم میرزاخانی به دخترش را برای شما عزیزان نشر می دهیم.
🏆 این کلیپ در ماه اوت ۲۰۲۳ به عنوان تاثیرگذار ترین محتوای انگیزشی در وبگاه رسمی #روانشناسی_زرد ( #رز ) انتخاب شد👇
✅ https://www.tgoop.com/RavanShenasy_Zard/158 💯
توصیه من پیروی این نامه برای والدین و روانشناسان :
دو چیز را به فرزندان خود بیاموزید و خود نیز فراگیرید،
۱. ریاضی برای داشتن ذهنی منطقی و ساختارمند.
۲. زبان انگلیسی، برای لال نبودن!
🏅 ارتباط با مدیر و موسس بنیاد مرهم و G.S.W.P و دیگر مجامع بین المللی #روانشناسی ، استاد #محمد_جواد_باغشینی 🎖 :
👑 https://instagram.com/mohammad.javad.baghshany ⚜
━━━━━━━━━━━
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
🫀 بنیاد بین المللی مرهم ━━━━━━━━━┏
📚📘📗📙📕 @Marham_Foundation 🦩
🙍♀ جامعه ی جهانی زنان #روانشناس ➖➖➖┏
👩🎓 @GlobalSocietyWomenPsychologists 👩⚕
┗━━━━━━━━━━━━━━
『 فقدان وهویت: تحلیل روانشناختی سوگ عاطفی 』
❒سوگ عاطفی حالتی از اندوه، خشم، پوچی و اضطراب است که در پی از دست دادن یک رابطه صمیمی پدید میآید؛ تجربهای روانی که نهفقط ناشی از قطع ارتباط با دیگری، بلکه فروپاشی بخشی از هویت و میل فردی است. در نگاه روانکاوی، این سوگ صرفاً یک واکنش عاطفی نیست، بلکه فرآیندی ساختاری و اجتماعی ناخودآگاه است.
❒از منظر روانکاوی فرویدی، سوگ واکنش طبیعی به از دست دادن ابژه عشق است. فرد باید انرژی روانیای را که به آن ابژه بسته شده، بازگرداند و به ابژههای جدید منتقل کند. تا زمانی که این بازسازی انجام نشود، ذهن درگیر فقدان باقی میماند. در صورتی که سوگ به ملانکولی بدل شود، فرد بهجای سوگواری برای دیگری، خود را سرزنش میکند و خصومت فروخوردهاش را به درون میریزد. رهایی از این وضعیت، نیازمند آن است که فرد بپذیرد فقدان رخ داده و مسیر بازسازی درونی را آغاز کند.
❒در روانکاوی لکانی، میل همواره با فقدان تعریف میشود. ما بهدنبال چیزی هستیم که هرگز بهتمامی بهدست نمیآید؛ دیگریای که تصور میکنیم میتواند ما را کامل کند، همیشه ناقص است. سوگ عاطفی، لحظهای است که در آن فانتزی وحدت با دیگری فرو میریزد. رنج حاصل از سوگ نه صرفاً بهخاطر از دست دادن یک شخص واقعی، بلکه بهسبب افشای ساختار ناتمام میل است. بهجای تلاش برای بازسازی رابطه، فرد باید فانتزیهای خود را تحلیل کند و بفهمد چه خواستی در دل آن رابطه پنهان بوده است.
❒رویکرد ماتریالیستی به روانکاوی، سوگ عاطفی را پدیدهای اجتماعی میداند. روابط عاطفی در دل ایدئولوژیها شکل میگیرند؛ عشق در جامعه سرمایهداری اغلب با وعدههای مالکیت، تمامیت، و نجات گره خورده است. در این چارچوب، پایان یک رابطه صرفاً پایان دلبستگی به یک فرد نیست، بلکه فروپاشی جایگاه ذهنیای است که فرد در دل آن معنا یافته بود. سوگ، واکنش به بیمعنا شدن ناگهانی خود است. راه نجات، نقد این ایدئولوژیها و بازسازی خویشتن بهمثابه سوژهای مستقل و آگاه است.
❒در ترکیب این سه نگاه، مسیر مواجهه با سوگ عاطفی از پذیرش فقدان آغاز میشود. باید اجازه داد اندوه جاری شود، بدون آنکه در آن اقامت کرد. سپس فرد باید به تحلیل تصاویر ذهنیای بپردازد که از دیگری ساخته بود، و تشخیص دهد که چه فانتزیهایی در این رابطه بازی میکردند. در مرحله بعد، لازم است به جایگاه این رابطه در ساختارهای فرهنگی و ایدئولوژیک اندیشید: چه باورهایی درباره عشق، جنسیت، وفاداری و ارزش شخصی در آن دخیل بودهاند؟ با این درک، سوژه میتواند میل خود را بازتعریف کند؛ میلی که نه بر پایه دیگری، بلکه بر پایه آگاهی و انتخاب بنا شود. و نهایتاً، از دل این فرآیند، امکان ورود به جهان اجتماعیای تازه فراهم میشود، جایی که رابطه دیگر مصرف ابژه نیست، بلکه کنشی متقابل و انسانی است، آگاه از ناکامل بودن، و به همین دلیل واقعیتر.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒سوگ عاطفی حالتی از اندوه، خشم، پوچی و اضطراب است که در پی از دست دادن یک رابطه صمیمی پدید میآید؛ تجربهای روانی که نهفقط ناشی از قطع ارتباط با دیگری، بلکه فروپاشی بخشی از هویت و میل فردی است. در نگاه روانکاوی، این سوگ صرفاً یک واکنش عاطفی نیست، بلکه فرآیندی ساختاری و اجتماعی ناخودآگاه است.
❒از منظر روانکاوی فرویدی، سوگ واکنش طبیعی به از دست دادن ابژه عشق است. فرد باید انرژی روانیای را که به آن ابژه بسته شده، بازگرداند و به ابژههای جدید منتقل کند. تا زمانی که این بازسازی انجام نشود، ذهن درگیر فقدان باقی میماند. در صورتی که سوگ به ملانکولی بدل شود، فرد بهجای سوگواری برای دیگری، خود را سرزنش میکند و خصومت فروخوردهاش را به درون میریزد. رهایی از این وضعیت، نیازمند آن است که فرد بپذیرد فقدان رخ داده و مسیر بازسازی درونی را آغاز کند.
❒در روانکاوی لکانی، میل همواره با فقدان تعریف میشود. ما بهدنبال چیزی هستیم که هرگز بهتمامی بهدست نمیآید؛ دیگریای که تصور میکنیم میتواند ما را کامل کند، همیشه ناقص است. سوگ عاطفی، لحظهای است که در آن فانتزی وحدت با دیگری فرو میریزد. رنج حاصل از سوگ نه صرفاً بهخاطر از دست دادن یک شخص واقعی، بلکه بهسبب افشای ساختار ناتمام میل است. بهجای تلاش برای بازسازی رابطه، فرد باید فانتزیهای خود را تحلیل کند و بفهمد چه خواستی در دل آن رابطه پنهان بوده است.
❒رویکرد ماتریالیستی به روانکاوی، سوگ عاطفی را پدیدهای اجتماعی میداند. روابط عاطفی در دل ایدئولوژیها شکل میگیرند؛ عشق در جامعه سرمایهداری اغلب با وعدههای مالکیت، تمامیت، و نجات گره خورده است. در این چارچوب، پایان یک رابطه صرفاً پایان دلبستگی به یک فرد نیست، بلکه فروپاشی جایگاه ذهنیای است که فرد در دل آن معنا یافته بود. سوگ، واکنش به بیمعنا شدن ناگهانی خود است. راه نجات، نقد این ایدئولوژیها و بازسازی خویشتن بهمثابه سوژهای مستقل و آگاه است.
❒در ترکیب این سه نگاه، مسیر مواجهه با سوگ عاطفی از پذیرش فقدان آغاز میشود. باید اجازه داد اندوه جاری شود، بدون آنکه در آن اقامت کرد. سپس فرد باید به تحلیل تصاویر ذهنیای بپردازد که از دیگری ساخته بود، و تشخیص دهد که چه فانتزیهایی در این رابطه بازی میکردند. در مرحله بعد، لازم است به جایگاه این رابطه در ساختارهای فرهنگی و ایدئولوژیک اندیشید: چه باورهایی درباره عشق، جنسیت، وفاداری و ارزش شخصی در آن دخیل بودهاند؟ با این درک، سوژه میتواند میل خود را بازتعریف کند؛ میلی که نه بر پایه دیگری، بلکه بر پایه آگاهی و انتخاب بنا شود. و نهایتاً، از دل این فرآیند، امکان ورود به جهان اجتماعیای تازه فراهم میشود، جایی که رابطه دیگر مصرف ابژه نیست، بلکه کنشی متقابل و انسانی است، آگاه از ناکامل بودن، و به همین دلیل واقعیتر.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
«ما نمیتوانیم انتخاب کنیم که چه چیزی را از دست بدهیم، اما میتوانیم انتخاب کنیم که چگونه به آن واکنش نشان دهیم.»
❒مراحل سوگ عاطفی:سوگ عاطفی معمولاً مشابه سوگ عمومی، مراحل زیر را طی میکند (بر اساس مدل کوبلر-راس):
➊انکار: شاید فرد نخواهد یا نتواند پایان…
❒مراحل سوگ عاطفی:سوگ عاطفی معمولاً مشابه سوگ عمومی، مراحل زیر را طی میکند (بر اساس مدل کوبلر-راس):
➊انکار: شاید فرد نخواهد یا نتواند پایان…
『 هنر متقاعد سازی در رابطه های شخصی واستراتژی های کسب وکار 』
❒هنر متقاعد کردن یک مهارت اصلی در بسیاری از زمینهها از جمله کسب و کار مذاکره روابط شخصی و بازاریابی است. متقاعد سازی به باز کردن ذهن و قلب افراد و ایجاد توافق درجهت خاصی اشاره دارد این فرایند نیازمند درک عمیق از روانشناسیِانسانی و استفاده ازعلوم و فنون مختلف است
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
✍اقناع مشخصاٌ نوعی اثبات است، چرا که ما وقتی قانع میشویم که چیزی را اثبات شده فرض کنیم
❒«انسان موجودی است که دائماً در حال مذاکره با واقعیت است» این گزاره به خوبی اهمیت مهارتهای متقاعد سازی در زندگی اجتماعی را نشان میدهد.در زمینه متقاعد سازی مطالعات و نظریهها به ویژه مفهوم مثلث اقناع ارسطو و نظریههای رابرت سیالدینی اهمیت زیادی دارد.(روشهای اقناع یا فنون متقاعدسازی به ابزارهایی در بلاغت گفته میشود که تلاش سخنور در اقناع مخاطب را دستهبندی میکنند. این روشها مشتمل بر ایتوس، پاتوس، لوگوس، و در درجهای پایینتر کایروس هستند.)
❒مثلث اقناع ارسطو:
➊ اثربخشی (Ethos): مردم نه به سخن بلکه به گوینده گوش می دهند.(نه هر سخن نشناسی سخنوری داند/نه هر سیاه دلی کیمیاگری داند)
➋ منطق (logos):لودویگ ویتگنشتاین فیلسوف اتریشی میگوید: "حدود جهان من همان حدود زبان من است." این سخن نشاندهنده اهمیت استدلالهای منطقی در شکلدهی به جهانبینی مخاطب است.
➌ احساس (Pathos): هیچ دیواری در برابر قدرت احساسات مقاومت نمی کند
❒سیالدینی شش اصل اساسی را در کتاب تاثیر معرفی میکند که به شکل مؤثری در متقاعدسازی عمل میکنند:
➊ عمل متقابل (Reciprocation):هیچ کس دوست ندارد بدهکار باشد
➋ تعهد و ثبات (Commitment & Consistency): انسانی که حرف می زند مجبوراست به خودش وفادار بماند
➌ تأیید اجتماعی (Social Proof): انسان موجودی است که در گِله احساس امنیت می کند(حتی نوازش منفی)
➍ اعتبار و صلاحیت (Authority):جامعه به نشانه ها بیشتر از ماهیت واکنش نشان می دهد.(استفاده از لباس رسمی مدارک تحصیلی یا عناوین حرفه ای)
➎ پسندیدن و علاقه (Liking): ما از کسانی که شبیه ما هستند بیشترتاثیر می پذیریم
➏ کمیابی (Scarcity): ژان بودریار در "جامعهی مصرفی" هشدار میدهد: "کالاها در نظام سرمایهداری، ارزش خود را از نایابی میگیرند، نه از کارکرد."
❒اقناع واقعی زمانی رخ میدهد که هیچ گونه سلطهای در ارتباط وجود نداشته باشد.«کسی که در شناخت روح انسان توانا باشد، هرگز شکست نخواهد خورد؛ زیرا او میداند که چگونه احساسات را تحت کنترل خود درآورد.»
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒هنر متقاعد کردن یک مهارت اصلی در بسیاری از زمینهها از جمله کسب و کار مذاکره روابط شخصی و بازاریابی است. متقاعد سازی به باز کردن ذهن و قلب افراد و ایجاد توافق درجهت خاصی اشاره دارد این فرایند نیازمند درک عمیق از روانشناسیِانسانی و استفاده ازعلوم و فنون مختلف است
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
✍اقناع مشخصاٌ نوعی اثبات است، چرا که ما وقتی قانع میشویم که چیزی را اثبات شده فرض کنیم
❒«انسان موجودی است که دائماً در حال مذاکره با واقعیت است» این گزاره به خوبی اهمیت مهارتهای متقاعد سازی در زندگی اجتماعی را نشان میدهد.در زمینه متقاعد سازی مطالعات و نظریهها به ویژه مفهوم مثلث اقناع ارسطو و نظریههای رابرت سیالدینی اهمیت زیادی دارد.(روشهای اقناع یا فنون متقاعدسازی به ابزارهایی در بلاغت گفته میشود که تلاش سخنور در اقناع مخاطب را دستهبندی میکنند. این روشها مشتمل بر ایتوس، پاتوس، لوگوس، و در درجهای پایینتر کایروس هستند.)
❒مثلث اقناع ارسطو:
➊ اثربخشی (Ethos): مردم نه به سخن بلکه به گوینده گوش می دهند.(نه هر سخن نشناسی سخنوری داند/نه هر سیاه دلی کیمیاگری داند)
➋ منطق (logos):لودویگ ویتگنشتاین فیلسوف اتریشی میگوید: "حدود جهان من همان حدود زبان من است." این سخن نشاندهنده اهمیت استدلالهای منطقی در شکلدهی به جهانبینی مخاطب است.
➌ احساس (Pathos): هیچ دیواری در برابر قدرت احساسات مقاومت نمی کند
❒سیالدینی شش اصل اساسی را در کتاب تاثیر معرفی میکند که به شکل مؤثری در متقاعدسازی عمل میکنند:
➊ عمل متقابل (Reciprocation):هیچ کس دوست ندارد بدهکار باشد
➋ تعهد و ثبات (Commitment & Consistency): انسانی که حرف می زند مجبوراست به خودش وفادار بماند
➌ تأیید اجتماعی (Social Proof): انسان موجودی است که در گِله احساس امنیت می کند(حتی نوازش منفی)
➍ اعتبار و صلاحیت (Authority):جامعه به نشانه ها بیشتر از ماهیت واکنش نشان می دهد.(استفاده از لباس رسمی مدارک تحصیلی یا عناوین حرفه ای)
➎ پسندیدن و علاقه (Liking): ما از کسانی که شبیه ما هستند بیشترتاثیر می پذیریم
➏ کمیابی (Scarcity): ژان بودریار در "جامعهی مصرفی" هشدار میدهد: "کالاها در نظام سرمایهداری، ارزش خود را از نایابی میگیرند، نه از کارکرد."
❒اقناع واقعی زمانی رخ میدهد که هیچ گونه سلطهای در ارتباط وجود نداشته باشد.«کسی که در شناخت روح انسان توانا باشد، هرگز شکست نخواهد خورد؛ زیرا او میداند که چگونه احساسات را تحت کنترل خود درآورد.»
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
«متقاعدسازے هنرے است ڪہ در آن، خرد و احساس در هم میآمیـزند تا راهی بہ سوے حقیـقت بگشایـند.»
#هنر_متقاعد_سازی #مثلث_اقناع_ارسطو
#رابرت_سیالدینی #مشاوره_بازاریابی
#هنر_متقاعد_سازی #مثلث_اقناع_ارسطو
#رابرت_سیالدینی #مشاوره_بازاریابی
『 سوگواریهای ناتمام و زخم های خاموش 』
❒چقدر از دردهای ما، حاصل سوگواریهای نکرده است؟وقتی ناکامیهای کوچک، بیآنکه پردازش شوند، درون ما انباشته میشوند، ذهن دیگر تاب تحمل نمیآورد.فروید معتقد بود که این زخمهای خاموش، اگر شنیده و دیده نشوند، به افسردگیای عمیق و پنهان تبدیل میشوند..افسردگیای که در واقع، نوعی سوگواری ناتمام است.
❒در روانکاوی لکانی، این وضعیت زمانی رخ میدهد که سوژه نتواند فقدان را در زبان بازنمایی کند؛یعنی آنچه از دست رفته، هرگز به ساحت نمادین وارد نمیشود. در نتیجه، در سطح امر واقع باقی میماند: زخمی بینام، خام و خاموش. اینجاست که ملانکولی یا افسردگی شکل میگیرد نه فقط بهخاطر آنچه از دست رفته، بلکه چون سوژه حتی نمیداند برای چه چیزی باید سوگواری کند.
❒اما راه نجات چیست؟درمان، از همینجا آغاز میشود:نه با فراموشی، بلکه با بازشناسی درد؛نه با نادیدهگرفتن، بلکه با شنیدن صدای درون؛نه با مقاومت در برابر اندوه، بلکه با جسارت سوگواری برای آنچه از دست رفته است هرچند کوچک، هرچند بیصدا.
➊شناسایی فقدان واقعی:بپرسید؛ چه چیزی واقعاً از دست رفته؟ نه صرفاً افراد یا موقعیتها، بلکه شاید تصویری از خود، امنیتی روانی، یا آیندهای که برایش رویا ساخته بودید.
مثال؛پس از رد شدن در یک آزمون، شاید احساس ناکامی از دست دادن احساس لیاقت باشد، نه فقط آن مدرک.
➋ بازنمایی فقدان در زبان:بنویسید، حرف بزنید، نقاشی بکشید؛ به هر طریقی که میتوانید، فقدان را وارد زبان کنید. چون سوگواری، بدون زبان ممکن نیست.
مثال؛ نوشتن یک نامهٔ نانوشته به کسی که رابطهتان با او گسسته، میتواند اولین گام درمان باشد.
➌ مواجهه با واقعیت بدون امید به جبران کامل:همهٔ دردها درمانپذیر نیستند، اما قابل تحمل میشوند وقتی به رسمیت شناخته شوند.
مثال؛ کسی که در کودکی رها شده، ممکن است هرگز نتواند آن خلأ را پر کند، اما میتواند با پذیرش آن، دست از سرزنشِ همیشگیِ خود بردارد.
➍ درک ریشههای اجتماعی رنج:ناکامیها همیشه فردی نیستند. بسیاری از آنها حاصل فشارهای اجتماعی، طبقاتی، جنسیتی یا تاریخیاند. این درک، احساس نابسندگی شخصی را کاهش میدهد.
مثال؛ مادری که خود را در نقش مادری ناتوان میبیند، با فهم ریشههای ایدئولوژیک این تصویر، میتواند رنجش را بازخوانی کند.
➎ بهرسمیت شناختن فقدانهای کوچک:برای همهٔ آنچه از دست دادهاید کوچک سوگواری کنید. هر رابطه، هر خیال، هر فرصت از دسترفته، حق اندوه دارد.
مثال؛ پایان یک دوستی بیدرام یا حذف شدن از یک گروه کاری، میتواند فقدانی قابل احترام باشد.
❒سوگواری نکرده، به شکل افسردگی بازمیگردد.اما اگر با خود صادق شویم، دردها را نامگذاری کنیم، و برایشان سوگواری کنیم، درمان آغاز میشود.
✍تا حالا شده با خودتان روبهرو شوید و ببینید هنوز بارِ چه ناکامیهایی را به دوش میکشید؟شاید وقتش باشد به آن سوگواری ناتمام، صدایی بدهید.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒چقدر از دردهای ما، حاصل سوگواریهای نکرده است؟وقتی ناکامیهای کوچک، بیآنکه پردازش شوند، درون ما انباشته میشوند، ذهن دیگر تاب تحمل نمیآورد.فروید معتقد بود که این زخمهای خاموش، اگر شنیده و دیده نشوند، به افسردگیای عمیق و پنهان تبدیل میشوند..افسردگیای که در واقع، نوعی سوگواری ناتمام است.
❒در روانکاوی لکانی، این وضعیت زمانی رخ میدهد که سوژه نتواند فقدان را در زبان بازنمایی کند؛یعنی آنچه از دست رفته، هرگز به ساحت نمادین وارد نمیشود. در نتیجه، در سطح امر واقع باقی میماند: زخمی بینام، خام و خاموش. اینجاست که ملانکولی یا افسردگی شکل میگیرد نه فقط بهخاطر آنچه از دست رفته، بلکه چون سوژه حتی نمیداند برای چه چیزی باید سوگواری کند.
❒اما راه نجات چیست؟درمان، از همینجا آغاز میشود:نه با فراموشی، بلکه با بازشناسی درد؛نه با نادیدهگرفتن، بلکه با شنیدن صدای درون؛نه با مقاومت در برابر اندوه، بلکه با جسارت سوگواری برای آنچه از دست رفته است هرچند کوچک، هرچند بیصدا.
➊شناسایی فقدان واقعی:بپرسید؛ چه چیزی واقعاً از دست رفته؟ نه صرفاً افراد یا موقعیتها، بلکه شاید تصویری از خود، امنیتی روانی، یا آیندهای که برایش رویا ساخته بودید.
مثال؛پس از رد شدن در یک آزمون، شاید احساس ناکامی از دست دادن احساس لیاقت باشد، نه فقط آن مدرک.
➋ بازنمایی فقدان در زبان:بنویسید، حرف بزنید، نقاشی بکشید؛ به هر طریقی که میتوانید، فقدان را وارد زبان کنید. چون سوگواری، بدون زبان ممکن نیست.
مثال؛ نوشتن یک نامهٔ نانوشته به کسی که رابطهتان با او گسسته، میتواند اولین گام درمان باشد.
➌ مواجهه با واقعیت بدون امید به جبران کامل:همهٔ دردها درمانپذیر نیستند، اما قابل تحمل میشوند وقتی به رسمیت شناخته شوند.
مثال؛ کسی که در کودکی رها شده، ممکن است هرگز نتواند آن خلأ را پر کند، اما میتواند با پذیرش آن، دست از سرزنشِ همیشگیِ خود بردارد.
➍ درک ریشههای اجتماعی رنج:ناکامیها همیشه فردی نیستند. بسیاری از آنها حاصل فشارهای اجتماعی، طبقاتی، جنسیتی یا تاریخیاند. این درک، احساس نابسندگی شخصی را کاهش میدهد.
مثال؛ مادری که خود را در نقش مادری ناتوان میبیند، با فهم ریشههای ایدئولوژیک این تصویر، میتواند رنجش را بازخوانی کند.
➎ بهرسمیت شناختن فقدانهای کوچک:برای همهٔ آنچه از دست دادهاید کوچک سوگواری کنید. هر رابطه، هر خیال، هر فرصت از دسترفته، حق اندوه دارد.
مثال؛ پایان یک دوستی بیدرام یا حذف شدن از یک گروه کاری، میتواند فقدانی قابل احترام باشد.
❒سوگواری نکرده، به شکل افسردگی بازمیگردد.اما اگر با خود صادق شویم، دردها را نامگذاری کنیم، و برایشان سوگواری کنیم، درمان آغاز میشود.
✍تا حالا شده با خودتان روبهرو شوید و ببینید هنوز بارِ چه ناکامیهایی را به دوش میکشید؟شاید وقتش باشد به آن سوگواری ناتمام، صدایی بدهید.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
افسردگی یک تصویر ناتمام است؛ در عین حال که درد را احساس میکنیم، نمیدانیم چگونه آن را بیان کنیم.
#سوگواری #ملانکولی #فروید #لکان
#سوگواری #ملانکولی #فروید #لکان
『 اضطراب وحقیقت وجود 』
❒اضطراب شکاف عریانی است میان سوژه و نظام بازنمایی؛ آنجا که دال فرومیریزد، ایگو ترک برمیدارد، و امر واقع، چونان حضوری بیواسطه و بینام، رخ مینماید.
❒نه قابل بیان است، نه قابل انکار؛ تنها میتوان در حاشیهٔ آن ایستاد و نظارهگر زایش خاموش خلأ بود. سوژه، در تمنای خودی که هرگز وجود نداشته و شاید هرگز بهوجود نیاید، در امتداد آینهها سرگردان است: به خویش مینگرد، خود را میبیند، اما نمیشناسد؛ چرا که آنچه بازتاب مییابد، صرفا تصدیق فقدان است.
❒اضطراب، نه همچون ترس، موضوعی بیرونی دارد و نه چون اندوه، خاطرهای درونی. معلق است میان بودن و نبودن؛ چون زخمی بیمرز، میان آنچه هست و آنچه هرگز نبوده. میخزد زیرلایههای زبان، میان خطوط چهره، در لرزش لحظه تماشا.
✍در این وضعیت، هیچ قطعیتی نیست. نه آغاز روشن است، نه پایانی متصور. اضطراب، همچون خود این سطور، در تعلیقی همیشگی باقی میماند؛ بیآنکه ختم شود، یا به نتیجهای برسد. تنها امکانی که باقی میماند، مواجههٔ بیواسطهٔ سوژه با خود است: بیپناه، بیمیانجی، بیپاسخ.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒اضطراب شکاف عریانی است میان سوژه و نظام بازنمایی؛ آنجا که دال فرومیریزد، ایگو ترک برمیدارد، و امر واقع، چونان حضوری بیواسطه و بینام، رخ مینماید.
❒نه قابل بیان است، نه قابل انکار؛ تنها میتوان در حاشیهٔ آن ایستاد و نظارهگر زایش خاموش خلأ بود. سوژه، در تمنای خودی که هرگز وجود نداشته و شاید هرگز بهوجود نیاید، در امتداد آینهها سرگردان است: به خویش مینگرد، خود را میبیند، اما نمیشناسد؛ چرا که آنچه بازتاب مییابد، صرفا تصدیق فقدان است.
❒اضطراب، نه همچون ترس، موضوعی بیرونی دارد و نه چون اندوه، خاطرهای درونی. معلق است میان بودن و نبودن؛ چون زخمی بیمرز، میان آنچه هست و آنچه هرگز نبوده. میخزد زیرلایههای زبان، میان خطوط چهره، در لرزش لحظه تماشا.
✍در این وضعیت، هیچ قطعیتی نیست. نه آغاز روشن است، نه پایانی متصور. اضطراب، همچون خود این سطور، در تعلیقی همیشگی باقی میماند؛ بیآنکه ختم شود، یا به نتیجهای برسد. تنها امکانی که باقی میماند، مواجههٔ بیواسطهٔ سوژه با خود است: بیپناه، بیمیانجی، بیپاسخ.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
❒"اضطراب یک عارضه تاریخی است که از ناتوانی ما در فهم دلیل وجودیمان ناشی میشود."
❒انواع اضطراب
اضطراب عمومی (Generalized Anxiety Disorder)
اختلال پانیک (Panic Disorder)
اختلال اضطراب اجتماعی (Social Anxiety Disorder)
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)…
❒انواع اضطراب
اضطراب عمومی (Generalized Anxiety Disorder)
اختلال پانیک (Panic Disorder)
اختلال اضطراب اجتماعی (Social Anxiety Disorder)
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌ راهنمای خرید #خوردو از ۳۰۰ م به بالا ❌
🆘 کمتر از ۵ سال پیش پراید ۲۰ تومن شده بود، می گفتیم وااای ۲۰ تومن؟ الان یه پراید ۳۰۰ تومن... :))))
📆 تاریخ : چهارشنبه ۳۱/۰۲/۱۴۰۴
✅ به روز باشید و همراه ما باشید 👇
1⃣ کانال اول، برای عموم :
📉 قیمت لحظه ای و #سیگنال خرید و فروش #طلا ، #دلار ، #یورو ، #ارز و #کریپتو و فلزات قیمتی :
💰 @DollarTalaExchange 💸
2⃣ کانال دوم، برای متخصصین و فعالین بازار :
📈 تحلیل بازار و اخبار مرتبط با #ارز و #طلا ، #دلار ، #یورو ، #ارز و #ارز_دیجیتال و اقلام اساسی :
📊 @GlobalCommerceAgency 💱
🆘 کمتر از ۵ سال پیش پراید ۲۰ تومن شده بود، می گفتیم وااای ۲۰ تومن؟ الان یه پراید ۳۰۰ تومن... :))))
📆 تاریخ : چهارشنبه ۳۱/۰۲/۱۴۰۴
✅ به روز باشید و همراه ما باشید 👇
1⃣ کانال اول، برای عموم :
📉 قیمت لحظه ای و #سیگنال خرید و فروش #طلا ، #دلار ، #یورو ، #ارز و #کریپتو و فلزات قیمتی :
💰 @DollarTalaExchange 💸
2⃣ کانال دوم، برای متخصصین و فعالین بازار :
📈 تحلیل بازار و اخبار مرتبط با #ارز و #طلا ، #دلار ، #یورو ، #ارز و #ارز_دیجیتال و اقلام اساسی :
📊 @GlobalCommerceAgency 💱
『 رنج متری برای سنجش نیست نه قابل اندازهگیری است و نه نیاز به مجوز دارد 』
❒چرا مقایسه رنجها نادقیق و ناعادلانه است؟در فرهنگ عمومی، اغلب با عباراتی مانند رنج تو که در برابر درد فلانی چیزی نیست یا دیگران بدتر از تو را تجربه کردهاند مواجه میشویم. در نگاه اول این مقایسهها شاید از سر همدردی یا دلگرمی گفته شوند، اما در واقع از منظر فرویدی، این جملات نه تنها نادقیق بلکه ناآگاهانهاند و ممکن است به سرکوب یا انکار واقعیت روانی فرد بینجامند.
❒فروید معتقد بود روان انسان از سه بخش اصلی تشکیل شده: نهاد که منبع غرایز و امیال ناهشیار است، من که کارکرد واقعیتسنج دارد، و فرامن که نماینده ارزشها و وجدان اخلاقی است. تعارض میان این سه بخش، منبع اصلی اضطراب و رنج روانی انسان است.
✍برای مثال، فردی که در ظاهر زندگی خوبی دارد شغل مناسب، خانواده سالم، وضعیت مالی رضایتبخش ممکن است از درون دچار اضطراب شدید، احساس بیمعنایی یا افسردگی باشد. از دید دیگران، دلیلی برای ناراحتی ندارد، اما آنچه نادیده گرفته میشود، ساختار درونی ذهن و مکانیزمهای دفاعی است که در سطح ناهشیار در حال فعالیتاند.
❒فروید و بعدها آنا فروید، مفهوم مکانیزمهای دفاعی را برای توضیح شیوههایی که ذهن انسان برای مقابله با اضطراب و درد روانی بهکار میگیرد، معرفی کردند. این واکنشها ناخودآگاهاند، یعنی فرد آگاهانه آنها را انتخاب نمیکند، بلکه ذهن برای محافظت از من در برابر تعارضات و درد، به آنها پناه میبرد.
✍ مثلاً فردی که در کودکی آزار دیده، ممکن است کل آن واقعه را از حافظه خود بیرون براند. اما آن خاطره سرکوبشده به شکل اضطراب، کابوس یا وسواس در زندگی بالغانه ظاهر میشود.و یا فردی که درون خود احساس خشم یا حسادت سرکوبشده دارد، آن را به دیگران نسبت میدهد همه از من متنفرند
❒در چنین مواردی، درد روانی به سطحی میرسد که نه قابلمشاهده است و نه به راحتی قابلقیاس با دردهای آشکار جسمی یا اجتماعی دیگران. برای همین، مقایسه آن با فردی که عزیزش را از دست داده یا کسی که دچار فقر شدید است دقیق نیست، چون خاستگاه این رنجها روانی و نه صرفاً خارجیست.
❒هر فرد، واقعیت روانی خود را دارد
در روانکاوی، چیزی بهنام واقعیت عینی آنقدر اهمیت ندارد که واقعیت روانی مهم است. ممکن است یک اتفاق برای دو نفر بیفتد مثلاً طرد شدن توسط یک دوست اما واکنش روانی آنها کاملاً متفاوت باشد. یکی ممکن است سریعاً به زندگیاش ادامه دهد، و دیگری دچار افسردگی شدید شود. این تفاوت ناشی از گذشته، تجربیات کودکی، سبک دلبستگی، و ساختار روانی آنهاست.
❒پس وقتی کسی رنجی را تجربه میکند، آن رنج درون شبکهای پیچیده از ناخودآگاه، گذشته، ترسها و سازوکارهای دفاعی در حال معنا یافتن است. بهجای مقایسه، فهم این منحصربهفرد بودن تجربه است که شفابخش است.
❒از نگاه فرویدی، مقایسه رنجهای انسانی مثل اینکه مقایسه تب یک بیمار با زخم دیگری است قابل سنجش ظاهری نیست، چون هرکدام نشانهی یک بیماری متفاوت در دروناند.مکانیزمهای دفاعی سازوکارهایی ناخودآگاهاند که ذهن انسان برای بقا در برابر رنج ایجاد میکند و چون این مکانیزمها در هر فرد متفاوتاند، سنجش یا داوری درباره عمق رنج دیگران نه ممکن است، نه منصفانه.
بنابراین اگر واقعاً میخواهیم فهم درستی از رنج انسانی داشته باشیم، باید از مقایسه دور شویم، و بهجای آن، به واقعیت روانی منحصر به فرد هر فرد احترام بگذاریم.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒چرا مقایسه رنجها نادقیق و ناعادلانه است؟در فرهنگ عمومی، اغلب با عباراتی مانند رنج تو که در برابر درد فلانی چیزی نیست یا دیگران بدتر از تو را تجربه کردهاند مواجه میشویم. در نگاه اول این مقایسهها شاید از سر همدردی یا دلگرمی گفته شوند، اما در واقع از منظر فرویدی، این جملات نه تنها نادقیق بلکه ناآگاهانهاند و ممکن است به سرکوب یا انکار واقعیت روانی فرد بینجامند.
❒فروید معتقد بود روان انسان از سه بخش اصلی تشکیل شده: نهاد که منبع غرایز و امیال ناهشیار است، من که کارکرد واقعیتسنج دارد، و فرامن که نماینده ارزشها و وجدان اخلاقی است. تعارض میان این سه بخش، منبع اصلی اضطراب و رنج روانی انسان است.
✍برای مثال، فردی که در ظاهر زندگی خوبی دارد شغل مناسب، خانواده سالم، وضعیت مالی رضایتبخش ممکن است از درون دچار اضطراب شدید، احساس بیمعنایی یا افسردگی باشد. از دید دیگران، دلیلی برای ناراحتی ندارد، اما آنچه نادیده گرفته میشود، ساختار درونی ذهن و مکانیزمهای دفاعی است که در سطح ناهشیار در حال فعالیتاند.
❒فروید و بعدها آنا فروید، مفهوم مکانیزمهای دفاعی را برای توضیح شیوههایی که ذهن انسان برای مقابله با اضطراب و درد روانی بهکار میگیرد، معرفی کردند. این واکنشها ناخودآگاهاند، یعنی فرد آگاهانه آنها را انتخاب نمیکند، بلکه ذهن برای محافظت از من در برابر تعارضات و درد، به آنها پناه میبرد.
✍ مثلاً فردی که در کودکی آزار دیده، ممکن است کل آن واقعه را از حافظه خود بیرون براند. اما آن خاطره سرکوبشده به شکل اضطراب، کابوس یا وسواس در زندگی بالغانه ظاهر میشود.و یا فردی که درون خود احساس خشم یا حسادت سرکوبشده دارد، آن را به دیگران نسبت میدهد همه از من متنفرند
❒در چنین مواردی، درد روانی به سطحی میرسد که نه قابلمشاهده است و نه به راحتی قابلقیاس با دردهای آشکار جسمی یا اجتماعی دیگران. برای همین، مقایسه آن با فردی که عزیزش را از دست داده یا کسی که دچار فقر شدید است دقیق نیست، چون خاستگاه این رنجها روانی و نه صرفاً خارجیست.
❒هر فرد، واقعیت روانی خود را دارد
در روانکاوی، چیزی بهنام واقعیت عینی آنقدر اهمیت ندارد که واقعیت روانی مهم است. ممکن است یک اتفاق برای دو نفر بیفتد مثلاً طرد شدن توسط یک دوست اما واکنش روانی آنها کاملاً متفاوت باشد. یکی ممکن است سریعاً به زندگیاش ادامه دهد، و دیگری دچار افسردگی شدید شود. این تفاوت ناشی از گذشته، تجربیات کودکی، سبک دلبستگی، و ساختار روانی آنهاست.
❒پس وقتی کسی رنجی را تجربه میکند، آن رنج درون شبکهای پیچیده از ناخودآگاه، گذشته، ترسها و سازوکارهای دفاعی در حال معنا یافتن است. بهجای مقایسه، فهم این منحصربهفرد بودن تجربه است که شفابخش است.
❒از نگاه فرویدی، مقایسه رنجهای انسانی مثل اینکه مقایسه تب یک بیمار با زخم دیگری است قابل سنجش ظاهری نیست، چون هرکدام نشانهی یک بیماری متفاوت در دروناند.مکانیزمهای دفاعی سازوکارهایی ناخودآگاهاند که ذهن انسان برای بقا در برابر رنج ایجاد میکند و چون این مکانیزمها در هر فرد متفاوتاند، سنجش یا داوری درباره عمق رنج دیگران نه ممکن است، نه منصفانه.
بنابراین اگر واقعاً میخواهیم فهم درستی از رنج انسانی داشته باشیم، باید از مقایسه دور شویم، و بهجای آن، به واقعیت روانی منحصر به فرد هر فرد احترام بگذاریم.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
«اضطراب سر گیجه ی آزادی است.»
#واقعیت_منحصر_به_فرد_رنج #فروید #مکانیسم_دفاعی #انکار_رنج
#واقعیت_منحصر_به_فرد_رنج #فروید #مکانیسم_دفاعی #انکار_رنج
『 هستی را در اینه ی نیستی ببین 』
❒«تمامیت» یعنی وحدت وجود و فردیت یعنی تبدیل شدن به انچه که هستی؛ انسان با «شدن» به سمت تمامیت حرکت میکند؛ برای رسیدن به وحدت وجود «منِ کاذب» باید ویران شود. «میر تا زنده شوی»
چون مرده بساز خویشتن را/تا زنده شوی به روح انسان
✅برای افرینش من جدید باید ویران کنی تا بیافرینی. سخن میکل انژ در مورد مجسمه داوود (مجسمه در دل سنگ پنهان بود من فقط اضافی ها را برداشتم )نمود این خودشناسی ورسیدن به فردیت هست
✍هیچ چیز وحشتناکتر از این نیست که خودت را در دستان خود ببینی
❒همه چیز در توست وتو در همه چیزی:اگر میپرسی «چه کسی میمیرد و چه کسی میزاید؟»، بدان که این پرسش هم از "توهمِ" توست!!!
زیرا آنکه میمیرد، هرگز واقعی نبود، و آنکه میزاید، همیشه بوده است.
❒بودنت را پوستی کن بر گرد هسته ایمانت، هستی شو، هست شو، همه حباب مباش، در دل تاریکت، شعله را برافروز، بتاب، بگذار پر شوی، لبریز شوی، بدرخشی و شعشعه پرتوی ذات بیخودت کند، «خودت کند»
خودآگاه و آزاد و آشنا انتخاب کن،
راه تازه را،سوی تازه را،کار تازه را،
بودن تازه را،و... خودِ تازه را.!
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒«تمامیت» یعنی وحدت وجود و فردیت یعنی تبدیل شدن به انچه که هستی؛ انسان با «شدن» به سمت تمامیت حرکت میکند؛ برای رسیدن به وحدت وجود «منِ کاذب» باید ویران شود. «میر تا زنده شوی»
چون مرده بساز خویشتن را/تا زنده شوی به روح انسان
✅برای افرینش من جدید باید ویران کنی تا بیافرینی. سخن میکل انژ در مورد مجسمه داوود (مجسمه در دل سنگ پنهان بود من فقط اضافی ها را برداشتم )نمود این خودشناسی ورسیدن به فردیت هست
✍هیچ چیز وحشتناکتر از این نیست که خودت را در دستان خود ببینی
❒همه چیز در توست وتو در همه چیزی:اگر میپرسی «چه کسی میمیرد و چه کسی میزاید؟»، بدان که این پرسش هم از "توهمِ" توست!!!
زیرا آنکه میمیرد، هرگز واقعی نبود، و آنکه میزاید، همیشه بوده است.
❒بودنت را پوستی کن بر گرد هسته ایمانت، هستی شو، هست شو، همه حباب مباش، در دل تاریکت، شعله را برافروز، بتاب، بگذار پر شوی، لبریز شوی، بدرخشی و شعشعه پرتوی ذات بیخودت کند، «خودت کند»
خودآگاه و آزاد و آشنا انتخاب کن،
راه تازه را،سوی تازه را،کار تازه را،
بودن تازه را،و... خودِ تازه را.!
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
«هر فرشتهْ ترسناک است و این ترس، دروازهٔ شکوهِ اصیلِ بودن است.»
این متن، ترکیبی از عرفان شرقی (فنا و بقا)، اگزیستانسیالیسم غربی (انتخاب و مسئولیت)، و روانشناسی تحلیلی (فرآیند فردیت) است.
#یونگ #تمامیت #من_کاذب
#خود_حقیقی #فردیت
این متن، ترکیبی از عرفان شرقی (فنا و بقا)، اگزیستانسیالیسم غربی (انتخاب و مسئولیت)، و روانشناسی تحلیلی (فرآیند فردیت) است.
#یونگ #تمامیت #من_کاذب
#خود_حقیقی #فردیت
『 زایش تراژدی سوژه:وقتی علم به روان می تازد 』
❒آزمایش آلبرت کوچولو، آنگونه که توسط واتسون و رینر طراحی شد، تنها یک بررسی رفتارگرایانه از شکلگیری ترس نبود؛ بلکه نمایشی بیپرده از ورود خشونت علم بر پیکر سوژهای ناپخته بود که هنوز نه زبان یافته بود، نه منِ انسجام یافتهای برای دفاع از خویش.نوزاد پیش از آنکه بتواند با جهان رابطهای معنادار برقرار کند با دالی مواجه شد که در تجربهای ناگهانی و آزاردهنده به ابژهای تهدیدکننده بدل شد.
✍ موش سفید، که پیشتر چیزی نبود جز ابژهای خنثی در جهان بازی کودکانه بهواسطهی تکرار پیوندش با ضربهی صوتی خشن، صورت ترس به خود گرفت ترسی که نه از خود موش بلکه از جایخالی معنا زاده شد.
❒از منظر فرویدی آنچه در این آزمایش رخ داد، تولد اضطراب در غیاب پیوند امن مادرانه و در تقابل با اصل لذت بود؛ اضطرابی که به جای باقیماندن در سطح بدنی، بیرونی شد و بر ابژهای دیگر نقش بست. در تحلیل لکانی، ما شاهد ظهور نخستین دال در روان کودک هستیم.. دالی که چون آینهای شکسته بازتاب میلِ سرکوبشدهای است که از سوی دیگری بزرگ (در اینجا، آزمایشگر) تحمیل میشود. کودک، نه با یک ترومای صرف، بلکه با ورود ناگهانی امر واقع به بدن مواجه شده است.
❒آنچه رخ میدهد نه فقط شرطیسازی کلاسیک بلکه تزریق ترس به ساختار نمادین ذهن کودک است، خلق ابژهی a در دل سوژهای که هنوز در مرز میان غرایز بدنی و شکلگیری من روانی سرگردان است. تکرار این ترس بر دیگر ابژههای مشابه نشان دهندهی سُر خوردن معنا از دالی به دال دیگر است ،ترسی که دیگر به محتوای خاصی وابسته نیست بلکه به ساختار زبان و بازنمایی گره خورده.
❒اما فراتر از تحلیل روانکاوانه، از منظر ماتریالیستی آنچه رخ داد اعمال سلطهی بیپردهی دانش قدرت مدار بر بدنی بیدفاع بود. آلبرت، نه بهمثابه انسانی در حال رشد بلکه چون ابژهای آزمایش پذیر، در خدمت اثبات نظریهای قرار گرفت که هدفش نه درمان بلکه اثبات کنترل پذیری هیجانات انسانی بود. در اینجا علم به ابزاری برای برساخت ترس بدل شد، بی آن که اخلاقیترین پرسش را از خود بپرسد: اگر میتوان چیزی را تولید کرد، آیا باید آن را تولید کرد؟
❒نوزاد به حال خود رها شد..با ترسی که به شکل دالی سرگردان دیگر نه فقط به موش که به کت سفید و خرگوش و احتمالا هر چیز سفید دیگری منتقل میشد. این رهاشدگی نه صرفاً از سوی محققان بلکه از سوی نظمی گستردهتر صورت گرفت که بدن انسان را همواره میدان آزمایش ایدهها میداند. روان انسان، در این تجربه نه صحنهی کشف حقیقت بلکه میدان جنگ میل و سلطه شد ، و آنچه از دل آن بیرون آمد نه فقط یک یافتهی رفتاری بلکه یک سند تاریخی از خشونت پنهان علم بر ساحت ذهن و روان انسانی بود.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒آزمایش آلبرت کوچولو، آنگونه که توسط واتسون و رینر طراحی شد، تنها یک بررسی رفتارگرایانه از شکلگیری ترس نبود؛ بلکه نمایشی بیپرده از ورود خشونت علم بر پیکر سوژهای ناپخته بود که هنوز نه زبان یافته بود، نه منِ انسجام یافتهای برای دفاع از خویش.نوزاد پیش از آنکه بتواند با جهان رابطهای معنادار برقرار کند با دالی مواجه شد که در تجربهای ناگهانی و آزاردهنده به ابژهای تهدیدکننده بدل شد.
✍ موش سفید، که پیشتر چیزی نبود جز ابژهای خنثی در جهان بازی کودکانه بهواسطهی تکرار پیوندش با ضربهی صوتی خشن، صورت ترس به خود گرفت ترسی که نه از خود موش بلکه از جایخالی معنا زاده شد.
❒از منظر فرویدی آنچه در این آزمایش رخ داد، تولد اضطراب در غیاب پیوند امن مادرانه و در تقابل با اصل لذت بود؛ اضطرابی که به جای باقیماندن در سطح بدنی، بیرونی شد و بر ابژهای دیگر نقش بست. در تحلیل لکانی، ما شاهد ظهور نخستین دال در روان کودک هستیم.. دالی که چون آینهای شکسته بازتاب میلِ سرکوبشدهای است که از سوی دیگری بزرگ (در اینجا، آزمایشگر) تحمیل میشود. کودک، نه با یک ترومای صرف، بلکه با ورود ناگهانی امر واقع به بدن مواجه شده است.
❒آنچه رخ میدهد نه فقط شرطیسازی کلاسیک بلکه تزریق ترس به ساختار نمادین ذهن کودک است، خلق ابژهی a در دل سوژهای که هنوز در مرز میان غرایز بدنی و شکلگیری من روانی سرگردان است. تکرار این ترس بر دیگر ابژههای مشابه نشان دهندهی سُر خوردن معنا از دالی به دال دیگر است ،ترسی که دیگر به محتوای خاصی وابسته نیست بلکه به ساختار زبان و بازنمایی گره خورده.
❒اما فراتر از تحلیل روانکاوانه، از منظر ماتریالیستی آنچه رخ داد اعمال سلطهی بیپردهی دانش قدرت مدار بر بدنی بیدفاع بود. آلبرت، نه بهمثابه انسانی در حال رشد بلکه چون ابژهای آزمایش پذیر، در خدمت اثبات نظریهای قرار گرفت که هدفش نه درمان بلکه اثبات کنترل پذیری هیجانات انسانی بود. در اینجا علم به ابزاری برای برساخت ترس بدل شد، بی آن که اخلاقیترین پرسش را از خود بپرسد: اگر میتوان چیزی را تولید کرد، آیا باید آن را تولید کرد؟
❒نوزاد به حال خود رها شد..با ترسی که به شکل دالی سرگردان دیگر نه فقط به موش که به کت سفید و خرگوش و احتمالا هر چیز سفید دیگری منتقل میشد. این رهاشدگی نه صرفاً از سوی محققان بلکه از سوی نظمی گستردهتر صورت گرفت که بدن انسان را همواره میدان آزمایش ایدهها میداند. روان انسان، در این تجربه نه صحنهی کشف حقیقت بلکه میدان جنگ میل و سلطه شد ، و آنچه از دل آن بیرون آمد نه فقط یک یافتهی رفتاری بلکه یک سند تاریخی از خشونت پنهان علم بر ساحت ذهن و روان انسانی بود.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
آزمایش آلبرت به مثابه استعارهٔ تاریک مدرنیته
✍آنچه در این آزمایش رخ داد، تنها یک شرطیسازی رفتارگرایانه نبود، بلکه نمایشی از زایش سوژهٔ مدرن تحت انقیاد تکنیکهای علمی بود. این رویداد، سندی تاریخی است که نشان میدهد چگونه علم میتواند با ابزارهای «عینیگرایی»،…
✍آنچه در این آزمایش رخ داد، تنها یک شرطیسازی رفتارگرایانه نبود، بلکه نمایشی از زایش سوژهٔ مدرن تحت انقیاد تکنیکهای علمی بود. این رویداد، سندی تاریخی است که نشان میدهد چگونه علم میتواند با ابزارهای «عینیگرایی»،…
Forwarded from بنیاد کبیر علمی فرهنگی هنری پرشیا | The Great Persia Scientific Cultural and Artistic Foundation (محمد جواد باغشینی | فیلسوف و روانشناس)
👶 ۱ ژوئن #روز_جهانی #حمایت_از_کودکان است 🐣
هدف این روز :
آشنایی با حقوق و حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست است؛
فراموش نکنید یکی از کودکانی که ممکن است نیاز به حمایت ویژه داشته باشد درون شماست!
در پایان تنها به این باندیشیم که :
آیا بهتر نیست عده ای را که بالقوه والدین بدی هستند و احتمال جنایت آوردن فرزندی که زجر می کشد در آنها زیاد است، به خاطر حمایت از حقوق پیش فرض آن قربانیان زاده نشده، عقیم کنیم؟؟ مثل:
معتاد ها!
بی پول ها!
بیماران جسمی و روحی حاد!
ساکنین کشور هایی که اصالتا بدبخت و یا اقلیت خونخوار می زایند!
پیروان افراطی برخی مذاهب!
اینگونه هم کمتر قربانی زاده می شود
و هم آن قربانی فردا قربانگر ما و فرزندانمان نمیشود.
آیا شریف ترین پدر و مادر ها آنانی نیستند که قبل از اینکه همچون موش و سگ تولید مثل کنند،
خودشان را از نعمت آوردن فرزند محروم کردند تا موجود دیگر زجر نکشد و یا زجر ندهد؟!
✍ #محمدجوادباغشینی
♾ آرشیو محتوا های آموزشی در اتحاد جهانی علم و هنر (G.A.S.A) :
🏰 @GlobalAllianceOfScienceAndArt 🚩
🦁🌞 مجمع های تحت حمايت بنیاد علمی فرهنگی هنری پرشیا :
♥️ https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181 🌹
هدف این روز :
آشنایی با حقوق و حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست است؛
فراموش نکنید یکی از کودکانی که ممکن است نیاز به حمایت ویژه داشته باشد درون شماست!
در پایان تنها به این باندیشیم که :
آیا بهتر نیست عده ای را که بالقوه والدین بدی هستند و احتمال جنایت آوردن فرزندی که زجر می کشد در آنها زیاد است، به خاطر حمایت از حقوق پیش فرض آن قربانیان زاده نشده، عقیم کنیم؟؟ مثل:
معتاد ها!
بی پول ها!
بیماران جسمی و روحی حاد!
ساکنین کشور هایی که اصالتا بدبخت و یا اقلیت خونخوار می زایند!
پیروان افراطی برخی مذاهب!
اینگونه هم کمتر قربانی زاده می شود
و هم آن قربانی فردا قربانگر ما و فرزندانمان نمیشود.
آیا شریف ترین پدر و مادر ها آنانی نیستند که قبل از اینکه همچون موش و سگ تولید مثل کنند،
خودشان را از نعمت آوردن فرزند محروم کردند تا موجود دیگر زجر نکشد و یا زجر ندهد؟!
✍ #محمدجوادباغشینی
♾ آرشیو محتوا های آموزشی در اتحاد جهانی علم و هنر (G.A.S.A) :
🏰 @GlobalAllianceOfScienceAndArt 🚩
🦁🌞 مجمع های تحت حمايت بنیاد علمی فرهنگی هنری پرشیا :
♥️ https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181 🌹
『 آسیب شناسی تربیتی سیستم آموزشی چین: توازن بین موفقیت وسلامت روان 』
❒سیستم تربیتی چین با تأکید بر خوداتکایی، نظم و مسئولیتپذیری زودهنگام، الگویی کارآمد برای پرورش کودکانِ مستقل و سازگار با جامعهی رقابتی به نظر میرسد. اما از منظر روانشناسی ، این سیستم میتواند هزینههای روانی پنهانی داشته باشد که در بلندمدت بر سلامت ذهنی و عاطفی افراد تأثیر بگذارد.
❒در ادامه، این هزینهها را بر اساس نظریههای روانکاوی و رشد بررسی میکنیم:
➊ سرکوب هیجانات و «خودِ دروغین»:از دید وینیکات (Winnicott) کودک برای رشد سالم نیاز به فضای «بازی» و بیان هیجانات بدون ترس از تنبیه دارد. سیستمهای سختگیرانه ممکن است منجر به شکلگیری خودِ کاذب (False Self) شوند یعنی فردی که فقط برای رضایت دیگران رفتار میکند، نه بر اساس نیازهای واقعی خود.
🧠 هزینه روانی:تعارض بین «من میخواهم» و «جامعه میگوید» را از طریق درونیسازی ارزشها حل میکند (مکانیسمی که یونگ آن را فرافکنیِ کهنالگویی مینامد).این سیستم در موارد افراطی میتواند سرکوب هیجانات (مثل خشم یا غم) را بهنام «انضباط» ترویج کند.
➋ اضطراب عملکرد و ترس از شکست:اریکسون در مرحله سختکوشی در برابر حقارت (۶-۱۲ سال) تأکید میکند که اگر کودک احساس کند تنها با «عملکرد بیعیب» پذیرفته میشود، دچار اضطراب مزمن میشود.
🧠 هزینه روانی: در چین، رقابت شدید از کودکی (مثلاً در تحصیل یا مهارتهای عملی) ممکن است منجر به کمالگرایی بیمارگونه شود—احساسی که فرد هرگز «به اندازهی کافی خوب» نیست، حتی اگر موفق باشد.
📍مطالعات نشان دادهاند که نرخ اضطراب و خودکشی در نوجوانان چینی (بهویژه در مناطق شهری) با فشارهای تحصیلی ارتباط مستقیم دارد.
➌ ضعف در روابط صمیمانه (کمبود دلبستگی ایمن): جان بالبی (Bowlby) و مِینز (Main) نشان دادند که دلبستگی ایمن در کودکی، پایهی روابط سالم در بزرگسالی است. اگر کودک بهجای دریافت حمایت عاطفی، فقط بر «انجام وظایف» متمرکز شود، ممکن است در ایجاد روابط عمیق مشکل پیدا کند.
🧠هزینه روانی: بزرگسالانی که در کودکی تحت تربیت سختگیرانه بودهاند، اغلب در ابراز عواطف یا اعتماد به دیگران دچار مشکل میشوند (مشابه دلبستگی اجتنابی).
مثال: در فرهنگ چین، برخی از والدین بهجای در آغوش گرفتن کودک پس از زمین خوردن، به او میگویند:«بلند شو، گریه نکن». این رفتار ممکن است تابآوری ایجاد کند، اما به قیمت کمبود همدلی تمام شود.
➍ کاهش خلاقیت و تفکر انتقادی: اریک فروم (Fromm) هشدار میدهد که سیستمهای آموزشی بیشازحد ساختاریافته، تبعیتِ خودکار را جایگزین تفکر مستقل میکنند.
🧠هزینه روانی: کودکانی که همیشه «راه درست» را از پیش تعیینشده یاد میگیرند، ممکن است در مواجهه با مسائل پیچیده (که نیاز به خلاقیت دارد) درمانده شوند. این امر در اقتصاد امروز که نوآوری کلیدی است، یک نقطه ضعف محسوب میشود.
👁🗨در تستهای بینالمللی مانند PISA، دانشآموزان چینی در ریاضیات عالی هستند، اما در بخشهای «حل مسئله خلاقانه» ضعف نسبی نشان میدهند.
➎ سرکوب نیازهای طبیعی کودکی :پیاژه و ویگوتسکی تأکید میکنند که بازی، زبان اصلی یادگیری کودک است. سیستمهای آموزشی که بازی آزاد را حذف میکنند، رشد شناختی و اجتماعی را محدود میسازند.
🧠 هزینه روانی: کودکانی که از ۳ سالگی مجبور به «جدی بودن» هستند، ممکن است شور زندگی یا کنجکاوی طبیعی خود را از دست بدهند. این امر با افزایش نرخ بیحوصلگی و افسردگی در نوجوانی مرتبط است.
✍آیا این هزینهها اجتنابناپذیرند؟خیر. این سیستم تربیتی میتواند با اصلاحاتی سالمتر شود، مانند:
✔️ تعادل بین نظم و بازی: اختصاص زمانهای آزاد برای کشف هیجانات و خلاقیت.
✔️تأکید بر فرآیند، نه نتیجه: مثلاً گفتن «چقدر تلاش کردی!» به جای «چرا اشتباه کردی؟».
✔️ آموزش هوش هیجانی: کمک به کودکان برای شناسایی و بیان احساساتشان.
آیا مزایای این سیستم (مثل انضباط و مسئولیتپذیری) ارزش پرداخت این هزینههای روانی را دارد؟
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒سیستم تربیتی چین با تأکید بر خوداتکایی، نظم و مسئولیتپذیری زودهنگام، الگویی کارآمد برای پرورش کودکانِ مستقل و سازگار با جامعهی رقابتی به نظر میرسد. اما از منظر روانشناسی ، این سیستم میتواند هزینههای روانی پنهانی داشته باشد که در بلندمدت بر سلامت ذهنی و عاطفی افراد تأثیر بگذارد.
❒در ادامه، این هزینهها را بر اساس نظریههای روانکاوی و رشد بررسی میکنیم:
➊ سرکوب هیجانات و «خودِ دروغین»:از دید وینیکات (Winnicott) کودک برای رشد سالم نیاز به فضای «بازی» و بیان هیجانات بدون ترس از تنبیه دارد. سیستمهای سختگیرانه ممکن است منجر به شکلگیری خودِ کاذب (False Self) شوند یعنی فردی که فقط برای رضایت دیگران رفتار میکند، نه بر اساس نیازهای واقعی خود.
🧠 هزینه روانی:تعارض بین «من میخواهم» و «جامعه میگوید» را از طریق درونیسازی ارزشها حل میکند (مکانیسمی که یونگ آن را فرافکنیِ کهنالگویی مینامد).این سیستم در موارد افراطی میتواند سرکوب هیجانات (مثل خشم یا غم) را بهنام «انضباط» ترویج کند.
➋ اضطراب عملکرد و ترس از شکست:اریکسون در مرحله سختکوشی در برابر حقارت (۶-۱۲ سال) تأکید میکند که اگر کودک احساس کند تنها با «عملکرد بیعیب» پذیرفته میشود، دچار اضطراب مزمن میشود.
🧠 هزینه روانی: در چین، رقابت شدید از کودکی (مثلاً در تحصیل یا مهارتهای عملی) ممکن است منجر به کمالگرایی بیمارگونه شود—احساسی که فرد هرگز «به اندازهی کافی خوب» نیست، حتی اگر موفق باشد.
📍مطالعات نشان دادهاند که نرخ اضطراب و خودکشی در نوجوانان چینی (بهویژه در مناطق شهری) با فشارهای تحصیلی ارتباط مستقیم دارد.
➌ ضعف در روابط صمیمانه (کمبود دلبستگی ایمن): جان بالبی (Bowlby) و مِینز (Main) نشان دادند که دلبستگی ایمن در کودکی، پایهی روابط سالم در بزرگسالی است. اگر کودک بهجای دریافت حمایت عاطفی، فقط بر «انجام وظایف» متمرکز شود، ممکن است در ایجاد روابط عمیق مشکل پیدا کند.
🧠هزینه روانی: بزرگسالانی که در کودکی تحت تربیت سختگیرانه بودهاند، اغلب در ابراز عواطف یا اعتماد به دیگران دچار مشکل میشوند (مشابه دلبستگی اجتنابی).
مثال: در فرهنگ چین، برخی از والدین بهجای در آغوش گرفتن کودک پس از زمین خوردن، به او میگویند:
➍ کاهش خلاقیت و تفکر انتقادی: اریک فروم (Fromm) هشدار میدهد که سیستمهای آموزشی بیشازحد ساختاریافته، تبعیتِ خودکار را جایگزین تفکر مستقل میکنند.
🧠هزینه روانی: کودکانی که همیشه «راه درست» را از پیش تعیینشده یاد میگیرند، ممکن است در مواجهه با مسائل پیچیده (که نیاز به خلاقیت دارد) درمانده شوند. این امر در اقتصاد امروز که نوآوری کلیدی است، یک نقطه ضعف محسوب میشود.
👁🗨در تستهای بینالمللی مانند PISA، دانشآموزان چینی در ریاضیات عالی هستند، اما در بخشهای «حل مسئله خلاقانه» ضعف نسبی نشان میدهند.
➎ سرکوب نیازهای طبیعی کودکی :پیاژه و ویگوتسکی تأکید میکنند که بازی، زبان اصلی یادگیری کودک است. سیستمهای آموزشی که بازی آزاد را حذف میکنند، رشد شناختی و اجتماعی را محدود میسازند.
🧠 هزینه روانی: کودکانی که از ۳ سالگی مجبور به «جدی بودن» هستند، ممکن است شور زندگی یا کنجکاوی طبیعی خود را از دست بدهند. این امر با افزایش نرخ بیحوصلگی و افسردگی در نوجوانی مرتبط است.
✍آیا این هزینهها اجتنابناپذیرند؟خیر. این سیستم تربیتی میتواند با اصلاحاتی سالمتر شود، مانند:
✔️ تعادل بین نظم و بازی: اختصاص زمانهای آزاد برای کشف هیجانات و خلاقیت.
✔️تأکید بر فرآیند، نه نتیجه: مثلاً گفتن «چقدر تلاش کردی!» به جای «چرا اشتباه کردی؟».
✔️ آموزش هوش هیجانی: کمک به کودکان برای شناسایی و بیان احساساتشان.
آیا مزایای این سیستم (مثل انضباط و مسئولیتپذیری) ارزش پرداخت این هزینههای روانی را دارد؟
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
❒در چین، از سنین پایین مثل مهدکودک، کودکان به انجام کارهای شخصیشان مثل لباس پوشیدن، غذاخوردن وحتی نظافت تشویق میشوند.این رویکرد ریشه درچند عامل فرهنگی، آموزشی واجتماعی دارد:
➊ فرهنگ خوداتکایی:در فرهنگ چینی، استقلال و اتکا به نفس از ارزشهای مهم تربیتی…
➊ فرهنگ خوداتکایی:در فرهنگ چینی، استقلال و اتکا به نفس از ارزشهای مهم تربیتی…
❒ تحلیل موضوع قلدری (Bullying) و تأثیرات روانشناختی آن بر کودکان از دیدگاه طرحواره درمانی (طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای مقابلهای ناسازگار)،cbt،اگزیستانسیالیسم ونقش سیستمهای محیطی (خانواده، مدرسه، جامعه) و تفاوتهای جنسیتی
❒تحلیل قلدری با استفاده از طرحوارههای ناسازگار اولیه:کودکانی که قربانی قلدری میشوند، بهویژه اگر حمایت نشوند، ممکن است طرحوارههای ناسازگار زیر در آنها شکل بگیرد یا تقویت شود:
➊طرحواره محرومیت هیجانی : احساس میکنند نیازهای عاطفی آنها (مهربانی، حمایت، درک شدن) برآورده نمیشود.«هیچکس مرا درک نمیکند».
➋طرحواره نقص/شرم: باور به اینکه «من معیوبم»، «لیاقت دوست داشته شدن را ندارم». این طرحواره مستقیماً با کاهش عزتنفس و احساس شرم مرتبط است.
➌طرحواره انزوای اجتماعی:احساس میکنند با دیگران متفاوت هستند و به هیچ گروهی تعلق ندارند.
➍طرحواره آسیبپذیری نسبت به ضرر:ترس مداوم از اینکه «اتفاق بدی خواهد افتاد» (مثل ترس از رفتن به مدرسه).
➎طرحواره اطاعت :کودک یاد میگیرد که برای جلوگیری از آزار دیگران، باید خواستههای آنها را بپذیرد. این طرحواره میتواند به رفتارهای انفعالی یا قربانیوار در بزرگسالی منجر شود.
♻️ سبکهای مقابلهای ناسازگار در قربانیان قلدری:کودکان ممکن است برای مقابله با قلدری، به سبکهای ناسازگار روی آورند:
👈 تسلیم: پذیرش نقش قربانی(«من واقعاً ضعیفم»).
👈اجتناب : فرار از موقعیتهای اجتماعی (مثل غیبت از مدرسه).
👈جبران افراطی : تلاش برای تبدیل شدن به قلدر خودی برای پنهان کردن درد.«حالا که کسی از من دفاع نمیکند، من باید قوی باشم».
❒تحلیل شناختی-رفتاری (CBT): قلدری
در مدل CBT، قلدری به عنوان یک استرسور بیرونی در نظر گرفته میشود که باعث شکلگیری افکار، احساسات و رفتارهای ناسازگارانه در کودک میشود.
✍چرخه معیوب CBT در قلدری:
➊موقعیت: کودک مورد قلدری قرار میگیرد (مثلاً مسخره شدن در مدرسه).
➋افکار خودآیند منفی (NATs):«من بیارزشم»
➌احساسات:اضطراب/افسردگی/شرم.
➍رفتارهای ناسازگار:اجتناب از مدرسه/انزوا
♻️این چرخه باعث تشدید درماندگی کودک میشود.
❒اگزیستانسیالیسم سارتر: سارتر در «هستی و نیستی»توضیح میدهد که «نگاه دیگری» وجود ما را به «شیء» تبدیل میکند. قلدر با نگاه تحقیرآمیز خود، قربانی را به یک «ابژهٔ بیارزش»تقلیل میدهد تا آزادی و عاملیت او را مصادره کند.«قربانی در چشمان قلدر، دیگر یک انسان نیست؛ بلکه چیزی است که باید شکسته شود.» پیامد روانی: قربانی این نگاه را درونی میکند و شروع به خودشیءانگاری (Self-objectification) مینماید«من بیارزشم».
❒تحلیل سیستمی: چرا قلدری اتفاق میافتد؟قلدری یک پدیدهی چندسطحی است که در تعامل بین فرد و محیط شکل میگیرد. بر اساس نظریهی سیستمهای اکولوژیک برونفنبرنر، میتوان عوامل مؤثر را به صورت زیر دستهبندی کرد:
🔰خانواده (میکروسیستم):کودکانی که در خانه مورد بیتوجهی، تحقیر یا خشونت قرار میگیرند، ممکن است در مدرسه یا قربانی شوند (به دلیل الگوی یادگیری درماندگی) یا تبدیل به قلدر شوند (به عنوان جبران افراطی برای احساس ناتوانی).سبکهای فرزندپروری مستبدانه یا سهلگیرانه هر دو میتوانند خطر قلدری را افزایش دهند.
🔰مدرسه (مزوسیستم):محیطهای آموزشی که نظارت کافی ندارند یا فرهنگ سکوت در برابر قلدری را ترویج میکنند، به گسترش این رفتار دامن میزنند.
🔰جامعه(ماکروسیستم):درجوامعی که قدرت و سلطه به عنوان ارزشهای مثبت تلقی میشوند(مثل برخی فرهنگهای مردسالار یا رقابتمحور)،قلدری میتواند عادیسازی شود.رسانهها (بهویژه محتوای خشن یا طردکننده) نیز در شکلگیری باورهای مرتبط با نقص/شرم نقش دارند.
🔰تفاوتهای جنسیتی در قلدری :
♂️پسران: بیشتر از قلدری مستقیم (کلامی/فیزیکی) استفاده میکنند.طرحوارهی غالب در آنها ممکن است معیارهای سرسختانه باشد«اگر قوی نباشم، بازندهام».
♀️دختران:تمایل به قلدری غیرمستقیم (طرد اجتماعی، شایعهپراکنی) دارند.طرحوارهی طرد/رها شدگی در آنها شایعتر است «اگر مورد قبول گروه نباشم، هیچکس مرا دوست نخواهد داشت».
✍قلدری نهتنها یک رفتار، بلکه بحرانی اگزیستانسیال است: هم برای قربانی (که هستیاش انکار میشود) و هم برای قلدر (که انسانیتاش را فراموش کرده). راه رهایی، خودآگاهی (از طریق فلسفه) و بازسازی عزتنفس (از طریق روانشناسی) است.
❒تحلیل قلدری با استفاده از طرحوارههای ناسازگار اولیه:کودکانی که قربانی قلدری میشوند، بهویژه اگر حمایت نشوند، ممکن است طرحوارههای ناسازگار زیر در آنها شکل بگیرد یا تقویت شود:
➊طرحواره محرومیت هیجانی : احساس میکنند نیازهای عاطفی آنها (مهربانی، حمایت، درک شدن) برآورده نمیشود.«هیچکس مرا درک نمیکند».
➋طرحواره نقص/شرم: باور به اینکه «من معیوبم»، «لیاقت دوست داشته شدن را ندارم». این طرحواره مستقیماً با کاهش عزتنفس و احساس شرم مرتبط است.
➌طرحواره انزوای اجتماعی:احساس میکنند با دیگران متفاوت هستند و به هیچ گروهی تعلق ندارند.
➍طرحواره آسیبپذیری نسبت به ضرر:ترس مداوم از اینکه «اتفاق بدی خواهد افتاد» (مثل ترس از رفتن به مدرسه).
➎طرحواره اطاعت :کودک یاد میگیرد که برای جلوگیری از آزار دیگران، باید خواستههای آنها را بپذیرد. این طرحواره میتواند به رفتارهای انفعالی یا قربانیوار در بزرگسالی منجر شود.
♻️ سبکهای مقابلهای ناسازگار در قربانیان قلدری:کودکان ممکن است برای مقابله با قلدری، به سبکهای ناسازگار روی آورند:
👈 تسلیم: پذیرش نقش قربانی(«من واقعاً ضعیفم»).
👈اجتناب : فرار از موقعیتهای اجتماعی (مثل غیبت از مدرسه).
👈جبران افراطی : تلاش برای تبدیل شدن به قلدر خودی برای پنهان کردن درد.«حالا که کسی از من دفاع نمیکند، من باید قوی باشم».
❒تحلیل شناختی-رفتاری (CBT): قلدری
در مدل CBT، قلدری به عنوان یک استرسور بیرونی در نظر گرفته میشود که باعث شکلگیری افکار، احساسات و رفتارهای ناسازگارانه در کودک میشود.
✍چرخه معیوب CBT در قلدری:
➊موقعیت: کودک مورد قلدری قرار میگیرد (مثلاً مسخره شدن در مدرسه).
➋افکار خودآیند منفی (NATs):«من بیارزشم»
➌احساسات:اضطراب/افسردگی/شرم.
➍رفتارهای ناسازگار:اجتناب از مدرسه/انزوا
♻️این چرخه باعث تشدید درماندگی کودک میشود.
❒اگزیستانسیالیسم سارتر: سارتر در «هستی و نیستی»توضیح میدهد که «نگاه دیگری» وجود ما را به «شیء» تبدیل میکند. قلدر با نگاه تحقیرآمیز خود، قربانی را به یک «ابژهٔ بیارزش»تقلیل میدهد تا آزادی و عاملیت او را مصادره کند.«قربانی در چشمان قلدر، دیگر یک انسان نیست؛ بلکه چیزی است که باید شکسته شود.» پیامد روانی: قربانی این نگاه را درونی میکند و شروع به خودشیءانگاری (Self-objectification) مینماید«من بیارزشم».
❒تحلیل سیستمی: چرا قلدری اتفاق میافتد؟قلدری یک پدیدهی چندسطحی است که در تعامل بین فرد و محیط شکل میگیرد. بر اساس نظریهی سیستمهای اکولوژیک برونفنبرنر، میتوان عوامل مؤثر را به صورت زیر دستهبندی کرد:
🔰خانواده (میکروسیستم):کودکانی که در خانه مورد بیتوجهی، تحقیر یا خشونت قرار میگیرند، ممکن است در مدرسه یا قربانی شوند (به دلیل الگوی یادگیری درماندگی) یا تبدیل به قلدر شوند (به عنوان جبران افراطی برای احساس ناتوانی).سبکهای فرزندپروری مستبدانه یا سهلگیرانه هر دو میتوانند خطر قلدری را افزایش دهند.
🔰مدرسه (مزوسیستم):محیطهای آموزشی که نظارت کافی ندارند یا فرهنگ سکوت در برابر قلدری را ترویج میکنند، به گسترش این رفتار دامن میزنند.
🔰جامعه(ماکروسیستم):درجوامعی که قدرت و سلطه به عنوان ارزشهای مثبت تلقی میشوند(مثل برخی فرهنگهای مردسالار یا رقابتمحور)،قلدری میتواند عادیسازی شود.رسانهها (بهویژه محتوای خشن یا طردکننده) نیز در شکلگیری باورهای مرتبط با نقص/شرم نقش دارند.
🔰تفاوتهای جنسیتی در قلدری :
♂️پسران: بیشتر از قلدری مستقیم (کلامی/فیزیکی) استفاده میکنند.طرحوارهی غالب در آنها ممکن است معیارهای سرسختانه باشد«اگر قوی نباشم، بازندهام».
♀️دختران:تمایل به قلدری غیرمستقیم (طرد اجتماعی، شایعهپراکنی) دارند.طرحوارهی طرد/رها شدگی در آنها شایعتر است «اگر مورد قبول گروه نباشم، هیچکس مرا دوست نخواهد داشت».
✍قلدری نهتنها یک رفتار، بلکه بحرانی اگزیستانسیال است: هم برای قربانی (که هستیاش انکار میشود) و هم برای قلدر (که انسانیتاش را فراموش کرده). راه رهایی، خودآگاهی (از طریق فلسفه) و بازسازی عزتنفس (از طریق روانشناسی) است.
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
❒کودکان قربانی قلدری (فیزیکی، کلامی، اجتماعی یا سایبری) اغلب دچار کاهش عزتنفس، اضطراب، افسردگی، افت تحصیلی، مشکلات جسمی وروانی و انزوای اجتماعی میشوند.
«قربانی و آزارگر دو روی یک سکهاند یکی زخم میخورد دیگری زخم میزند اما هر دو زخمی هستند»
❒راهکارهای…
«قربانی و آزارگر دو روی یک سکهاند یکی زخم میخورد دیگری زخم میزند اما هر دو زخمی هستند»
❒راهکارهای…
Forwarded from پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby (𝒎𝒆𝒍𝒊𝒔𝒔𝒂)
یہ ضربالمثل هست ڪہ میگہ: فرقی نمیڪنہ دندونات چقدر تیـز باشن نمیتونی آب رو گاز بگیرے.(نوع مشڪلت رو بشناس)
❌ هشدار جدی در شرایط #جنگ ❌
⚠️ لطفا به کودکان خود آسیب نزنید! ⚠️
🔰 خلاصه ی پروتکل :
1⃣ اخبار سیاسی و نظامی را در محضر کودکان نخوانید و پخش نکنید.
2⃣ در مکالماتتان فجایع رو در منظر فرزندان بازگو نکنید.
3⃣ پیش بینی های دردناک را در مقابل فرزندانتان انجام ندهید.
4⃣ ضمنا حالت پنهان کاری و یا انکار ریاکارانه نیز نداشته باشید.
5⃣ صداقتی توام با امنیت پیشه کنید و سوالات کودکان را با شفافیت ولی بدون جزئیات پاسخ دهید.
🆘 ظرفیت روانی کودک بسیار کم است، لطفا به فرزند خودتان رحم کنید و به روان او تجاوز نکنید ‼️
✅ ادامه 15:40 برای متخصصین.
🏅 ارتباط با مدیر و موسس بنیاد مرهم و G.S.W.P و دیگر مجامع بین المللی #روانشناسی ، استاد #محمد_جواد_باغشینی 🎖 :
👑 https://instagram.com/mohammad.javad.baghshany ⚜
━━━━━━━━━━━
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
🫀 بنیاد بین المللی مرهم ━━━━━━━━━┏
📚📘📗📙📕 @Marham_Foundation 🦩
🙍♀ جامعه ی جهانی زنان #روانشناس ➖➖➖┏
👩🎓 @GlobalSocietyWomenPsychologists 👩⚕
┗━━━━━━━━━━━━━━
⚠️ لطفا به کودکان خود آسیب نزنید! ⚠️
🔰 خلاصه ی پروتکل :
1⃣ اخبار سیاسی و نظامی را در محضر کودکان نخوانید و پخش نکنید.
2⃣ در مکالماتتان فجایع رو در منظر فرزندان بازگو نکنید.
3⃣ پیش بینی های دردناک را در مقابل فرزندانتان انجام ندهید.
4⃣ ضمنا حالت پنهان کاری و یا انکار ریاکارانه نیز نداشته باشید.
5⃣ صداقتی توام با امنیت پیشه کنید و سوالات کودکان را با شفافیت ولی بدون جزئیات پاسخ دهید.
🆘 ظرفیت روانی کودک بسیار کم است، لطفا به فرزند خودتان رحم کنید و به روان او تجاوز نکنید ‼️
✅ ادامه 15:40 برای متخصصین.
🏅 ارتباط با مدیر و موسس بنیاد مرهم و G.S.W.P و دیگر مجامع بین المللی #روانشناسی ، استاد #محمد_جواد_باغشینی 🎖 :
👑 https://instagram.com/mohammad.javad.baghshany ⚜
━━━━━━━━━━━
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
🫀 بنیاد بین المللی مرهم ━━━━━━━━━┏
📚📘📗📙📕 @Marham_Foundation 🦩
🙍♀ جامعه ی جهانی زنان #روانشناس ➖➖➖┏
👩🎓 @GlobalSocietyWomenPsychologists 👩⚕
┗━━━━━━━━━━━━━━
❒رویکرد هیجانمدار (EFT) یک نوع رواندرمانی است که بر نقش مرکزی احساسات و هیجانات در تجربه انسانی و روابط بین فردی تمرکز دارد. این رویکرد به ویژه برای زوجدرمانی و خانوادهدرمانی شناخته شده است، اما کاربرد گستردهای در درمان فردی (EFIT) نیز دارد.
❒اصول کلیدی EFT:
👁🗨 هیجانات، راهنمای ما هستند: EFT معتقد است که هیجانات، نه تنها بخشهای سازندهی تجربهی ما هستند، بلکه منبع اطلاعات ارزشمندی درباره نیازها، خواستهها و الگوهای رفتاری ما محسوب میشوند.هیجانات میتوانند ما را به سمت تغییر و رشد هدایت کنند.
♻️ الگوهای تعاملی: این رویکرد بر الگوهای تکراری تعاملات (به ویژه در روابط نزدیک) تمرکز میکند که معمولاً توسط هیجانات زیربنایی (که غالباً از آنها بیخبریم) هدایت میشوند. هدف این است که این الگوهای منفی شناسایی، شکسته و با الگوهای مثبتتر و سازندهتر جایگزین شوند.
❤️🩹دلبستگی (Attachment): نظریه دلبستگی، سنگ بنای EFT است. این رویکرد بر این باور است که نیاز ما به دلبستگی امن و ارتباط عاطفی نزدیک با دیگران، یک نیاز اساسی انسانی است. بسیاری از مشکلات هیجانی و روابطی از ترس از دست دادن این دلبستگی یا عدم ارضای آن نشأت میگیرند.
🎭 تغییر از طریق هیجان: EFT بر خلاف برخی رویکردها که بر تغییر شناختی یا رفتاری اولیه تمرکز دارند، معتقد است که تغییر پایدار و عمیق، از پردازش و تغییر تجربه هیجانی آغاز میشود. وقتی افراد بتوانند هیجانات خود را به درستی تجربه، درک و ابراز کنند، میتوانند به شیوههای جدیدی پاسخ دهند و الگوهای ناسازگار را تغییر دهند.
❒اهداف EFT:
🧠افزایش آگاهی هیجانی: کمک به مراجع برای شناسایی، نامگذاری و درک عمیقتر احساسات خود.
🎭 تنظیم هیجان: توسعه مهارتهایی برای مدیریت و تنظیم احساسات به شیوهای سالم و سازنده.
♻️ تغییر الگوهای هیجانی: بازسازی و اصلاح پاسخهای هیجانی ناکارآمد.
❤️🩹 بازسازی طرحوارههای دلبستگی: ترمیم زخمهای دلبستگی و ایجاد حس امنیت عاطفی بیشتر در روابط.
💬 ایجاد ارتباطات عمیقتر: در زوجدرمانی و خانوادهدرمانی، هدف افزایش همدلی، صمیمیت و ارتباطات مؤثرتر است.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒اصول کلیدی EFT:
👁🗨 هیجانات، راهنمای ما هستند: EFT معتقد است که هیجانات، نه تنها بخشهای سازندهی تجربهی ما هستند، بلکه منبع اطلاعات ارزشمندی درباره نیازها، خواستهها و الگوهای رفتاری ما محسوب میشوند.هیجانات میتوانند ما را به سمت تغییر و رشد هدایت کنند.
♻️ الگوهای تعاملی: این رویکرد بر الگوهای تکراری تعاملات (به ویژه در روابط نزدیک) تمرکز میکند که معمولاً توسط هیجانات زیربنایی (که غالباً از آنها بیخبریم) هدایت میشوند. هدف این است که این الگوهای منفی شناسایی، شکسته و با الگوهای مثبتتر و سازندهتر جایگزین شوند.
❤️🩹دلبستگی (Attachment): نظریه دلبستگی، سنگ بنای EFT است. این رویکرد بر این باور است که نیاز ما به دلبستگی امن و ارتباط عاطفی نزدیک با دیگران، یک نیاز اساسی انسانی است. بسیاری از مشکلات هیجانی و روابطی از ترس از دست دادن این دلبستگی یا عدم ارضای آن نشأت میگیرند.
🎭 تغییر از طریق هیجان: EFT بر خلاف برخی رویکردها که بر تغییر شناختی یا رفتاری اولیه تمرکز دارند، معتقد است که تغییر پایدار و عمیق، از پردازش و تغییر تجربه هیجانی آغاز میشود. وقتی افراد بتوانند هیجانات خود را به درستی تجربه، درک و ابراز کنند، میتوانند به شیوههای جدیدی پاسخ دهند و الگوهای ناسازگار را تغییر دهند.
❒اهداف EFT:
🧠افزایش آگاهی هیجانی: کمک به مراجع برای شناسایی، نامگذاری و درک عمیقتر احساسات خود.
🎭 تنظیم هیجان: توسعه مهارتهایی برای مدیریت و تنظیم احساسات به شیوهای سالم و سازنده.
♻️ تغییر الگوهای هیجانی: بازسازی و اصلاح پاسخهای هیجانی ناکارآمد.
❤️🩹 بازسازی طرحوارههای دلبستگی: ترمیم زخمهای دلبستگی و ایجاد حس امنیت عاطفی بیشتر در روابط.
💬 ایجاد ارتباطات عمیقتر: در زوجدرمانی و خانوادهدرمانی، هدف افزایش همدلی، صمیمیت و ارتباطات مؤثرتر است.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
پیشگامان روانکاوی و روان پویشی 🎙 رادیو کامیابی | Radio Kamiaby
صحبت های دکتر سو جانسون بنیان گذار درمان هیجان مدار (EFT)
به نیازمون برای پیوند عاطفی احترام بگذاریم؛ برای رابطه عاطفی وقت بگذاریم بدونیم که چقدر بهش نیاز داریم
#رویکرد_هیجانمدار #سو_جانسون #EFT
به نیازمون برای پیوند عاطفی احترام بگذاریم؛ برای رابطه عاطفی وقت بگذاریم بدونیم که چقدر بهش نیاز داریم
#رویکرد_هیجانمدار #سو_جانسون #EFT
『 عاملیت (Agency) 』
❒در روانشناسی و علوم اجتماعی، عاملیت به ظرفیت افراد برای عمل مستقلانه و انتخاب آزادانه خود اشاره دارد. این مفهوم در مقابل "ساختار" قرار میگیرد که به الگوهای تکراری اجتماعی (مثل قوانین، هنجارها و انتظارات) اطلاق میشود که بر انتخابها و فرصتهای ما تأثیر میگذارند یا آنها را محدود میکنند
❒عاملیت به چه معناست؟
🔰قدرت انتخاب و تصمیمگیری: عاملیت به توانایی فرد برای تصمیمگیری آگاهانه درباره زندگی خود، اهدافش و نحوه رسیدن به آنها اشاره دارد.
🔰عمل خودگردان: یعنی فرد به جای اینکه صرفاً تحت تأثیر عوامل بیرونی (مثل فشارهای اجتماعی، سرنوشت، یا تجربیات گذشته) باشد، میتواند خود آغازگر عمل باشد و بر مسیر زندگی خود تأثیر بگذارد.
🔰مسئولیتپذیری: با عاملیت، مسئولیتپذیری نیز همراه است. فردی که عاملیت دارد، انتخابها و پیامدهای اعمال خود را میپذیرد.
🔰احساس کنترل: داشتن عاملیت به معنای احساس کنترل بر زندگی و توانایی ایجاد تغییرات مطلوب است.
❒چرا عاملیت مهم است؟
☘بهزیستی روانشناختی: احساس عاملیت بالا با سلامت روان بهتر، خودکارآمدی بیشتر و رضایت از زندگی مرتبط است.
🦋تغییر و رشد: بدون احساس عاملیت، افراد ممکن است در الگوهای ناسازگار گیر کنند و خود را قربانی شرایط ببینند. تقویت عاملیت، توانایی فرد را برای ایجاد تغییرات مثبت افزایش میدهد.
💎خودشکوفایی: عاملیت یک جزء کلیدی برای تحقق پتانسیلهای فردی و رسیدن به خودشکوفایی است.
✍در EFT، تقویت عاملیت به مراجع کمک میکند تا از نقش "قربانی" وضعیت یا هیجاناتش خارج شده و فعالانه در فرآیند تغییر و بهبود شرکت کند. او میآموزد که میتواند هیجاناتش را مدیریت کند و به جای اینکه توسط آنها کنترل شود، آنها را به عنوان اطلاعاتی برای عمل به کار گیرد.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒در روانشناسی و علوم اجتماعی، عاملیت به ظرفیت افراد برای عمل مستقلانه و انتخاب آزادانه خود اشاره دارد. این مفهوم در مقابل "ساختار" قرار میگیرد که به الگوهای تکراری اجتماعی (مثل قوانین، هنجارها و انتظارات) اطلاق میشود که بر انتخابها و فرصتهای ما تأثیر میگذارند یا آنها را محدود میکنند
❒عاملیت به چه معناست؟
🔰قدرت انتخاب و تصمیمگیری: عاملیت به توانایی فرد برای تصمیمگیری آگاهانه درباره زندگی خود، اهدافش و نحوه رسیدن به آنها اشاره دارد.
🔰عمل خودگردان: یعنی فرد به جای اینکه صرفاً تحت تأثیر عوامل بیرونی (مثل فشارهای اجتماعی، سرنوشت، یا تجربیات گذشته) باشد، میتواند خود آغازگر عمل باشد و بر مسیر زندگی خود تأثیر بگذارد.
🔰مسئولیتپذیری: با عاملیت، مسئولیتپذیری نیز همراه است. فردی که عاملیت دارد، انتخابها و پیامدهای اعمال خود را میپذیرد.
🔰احساس کنترل: داشتن عاملیت به معنای احساس کنترل بر زندگی و توانایی ایجاد تغییرات مطلوب است.
❒چرا عاملیت مهم است؟
☘بهزیستی روانشناختی: احساس عاملیت بالا با سلامت روان بهتر، خودکارآمدی بیشتر و رضایت از زندگی مرتبط است.
🦋تغییر و رشد: بدون احساس عاملیت، افراد ممکن است در الگوهای ناسازگار گیر کنند و خود را قربانی شرایط ببینند. تقویت عاملیت، توانایی فرد را برای ایجاد تغییرات مثبت افزایش میدهد.
💎خودشکوفایی: عاملیت یک جزء کلیدی برای تحقق پتانسیلهای فردی و رسیدن به خودشکوفایی است.
✍در EFT، تقویت عاملیت به مراجع کمک میکند تا از نقش "قربانی" وضعیت یا هیجاناتش خارج شده و فعالانه در فرآیند تغییر و بهبود شرکت کند. او میآموزد که میتواند هیجاناتش را مدیریت کند و به جای اینکه توسط آنها کنترل شود، آنها را به عنوان اطلاعاتی برای عمل به کار گیرد.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
جامعه ی درمانگران هیجان مدار آسیایی (A.S.E.F.T) | Asian Society for Emotion Focused Therapy (ASEFT)
✅️ راه نجات جامعه از جهل و فقر 👇
🔱 برترین مجامع روانشناسی :
https://www.tgoop.com/IranaPsychologicalAssociation/1234
✡️ محمد جواد باغشینی ، مدیر و موسس :
@MOHAMMAD_JAVAD_BAGHSHANY
🏛 دیگر مجامع علمی فرهنگی هنری بنیاد پرشیا :
https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181
🔱 برترین مجامع روانشناسی :
https://www.tgoop.com/IranaPsychologicalAssociation/1234
✡️ محمد جواد باغشینی ، مدیر و موسس :
@MOHAMMAD_JAVAD_BAGHSHANY
🏛 دیگر مجامع علمی فرهنگی هنری بنیاد پرشیا :
https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181
『 عاملیت (Agency) در روانشناسی و فلسفه 』
❒ تعریف عاملیت :عاملیت به توانایی انسان در عمل آگاهانه، هدفمند و خودتعیینگر اشاره دارد. این مفهوم برخلاف دیدگاههای جبری (مثل جبر زیستی، محیطی یا اجتماعی)، تأکید میکند که افراد میتوانند در شکلدهی به زندگی خود نقش فعال ایفا کنند.
➊ عاملیت در روانشناسی🧠
الف) نظریههای کلیدی:
❒خودکارآمدی (بندورا): باور فرد به تواناییاش در انجام اقدامات مؤثر برای رسیدن به اهداف. عاملیت در این مدل، شامل سه جزء است:
🎯 تصمیمگیری: انتخاب اهداف.
💪 اقدام: اجرای رفتارهای هدفمند.
♻️انعکاس: ارزیابی نتایج و تنظیم رفتار آینده.
❒نظریه تعیینسرنوشت (دسی و رایان):عاملیت با احساس خودمختاری (autonomy) مرتبط است. افراد زمانی عاملیت دارند که اعمالشان از درون برانگیخته شود، نه تحت فشار بیرونی.
❒ روانشناسی مثبتنگر (سلیگمن): عاملیت یکی از مؤلفههای سبک تفسیری خوشبینانه است (یعنی باور به کنترل فرد بر رویدادهای زندگی).
ب) کاربردهای بالینی:
🩺درمانهای مبتنی بر عاملیت (مثل CBT و EFT): به مراجعان کمک میکنند تا از حالت قربانیپذیری خارج شوند و بپذیرند که میتوانند با تغییر افکار و رفتار، وضعیت خود را بهبود بخشند.
💥 مقابله با درماندگی آموختهشده: تقویت عاملیت، چرخهٔ ناتوانی را میشکند.
➋ عاملیت در فلسفه
الف) دیدگاههای فلسفی:
●اگزیستانسیالیسم (سارتر، کامو): انسان محکوم به آزادی است؛ یعنی حتی در شرایط محدود، مسئول انتخابهای خود است.جملهٔ معروف سارتر: "ماهیت انسان، انتخاب است."
●فلسفهٔ عمل (هانا آرنت): عاملیت به عنوان قدرت آغازگری (capacity to begin) تعریف میشود. عمل انسان غیرقابلپیشبینی و خلاقانه است.
●ساختارگرایی در مقابل عاملیت (گیدنز): نظریهٔ ساختاربندی میگوید عاملیت و ساختار اجتماعی در تعامل هستند. افراد هم تحت تأثیر ساختارها هستند و هم میتوانند آنها را تغییر دهند.
ب) مسئله جبر و اختیار:
●جبرگرایی: آیا عاملیت واقعی است یا توهم؟ (مثلاً از دید عصبشناسی، ممکن است تصمیمها پیش از آگاهی ما شکل بگیرند!).
● سازگارگرایی (Compatibilism): اختیار و جبر میتوانند همزیستی داشته باشند (مثل دیدگاه دنت).
➌ عاملیت در علوم اجتماعی
● نظریه کنشگر-شبکه (لاتور): عاملیت فقط مختص انسان نیست؛ اشیا و فناوریها هم میتوانند در کنش اجتماعی نقش داشته باشند.
● فمینیسم: عاملیت زنان در جوامع مردسالار اغلب نادیده گرفته میشود. تقویت عاملیت، کلید مبارزه با ساختارهای ستمگرانه است.
➍ چالشهای عاملیت
●تناقض با علوم اعصاب: اگر مغز ما تصمیمها را پیش از آگاهی میگیرد، آیا عاملیت توهم است؟
● نابرابری اجتماعی: دسترسی به عاملیت برای همه یکسان نیست (مثلاً فقر یا تبعیض میتواند عاملیت را محدود کند).
● فرهنگهای جمعگرا: در برخی فرهنگها، عاملیت فردی کمتر از مسئولیتهای گروهی ارزشمند شمرده میشود.
✍عاملیت به عنوان یک مفهوم پویا :عاملیت هم یک توانایی روانشناختی و هم یک حق فلسفی است. در روانشناسی، پایهٔ تغییر و رشد است؛ در فلسفه، هستهٔ اخلاق و مسئولیت. تقویت عاملیت به افراد کمک میکند تا نه قربانی شرایط، بلکه نویسندهٔ زندگی خود باشند.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒ تعریف عاملیت :عاملیت به توانایی انسان در عمل آگاهانه، هدفمند و خودتعیینگر اشاره دارد. این مفهوم برخلاف دیدگاههای جبری (مثل جبر زیستی، محیطی یا اجتماعی)، تأکید میکند که افراد میتوانند در شکلدهی به زندگی خود نقش فعال ایفا کنند.
➊ عاملیت در روانشناسی🧠
الف) نظریههای کلیدی:
❒خودکارآمدی (بندورا): باور فرد به تواناییاش در انجام اقدامات مؤثر برای رسیدن به اهداف. عاملیت در این مدل، شامل سه جزء است:
🎯 تصمیمگیری: انتخاب اهداف.
💪 اقدام: اجرای رفتارهای هدفمند.
♻️انعکاس: ارزیابی نتایج و تنظیم رفتار آینده.
❒نظریه تعیینسرنوشت (دسی و رایان):عاملیت با احساس خودمختاری (autonomy) مرتبط است. افراد زمانی عاملیت دارند که اعمالشان از درون برانگیخته شود، نه تحت فشار بیرونی.
❒ روانشناسی مثبتنگر (سلیگمن): عاملیت یکی از مؤلفههای سبک تفسیری خوشبینانه است (یعنی باور به کنترل فرد بر رویدادهای زندگی).
ب) کاربردهای بالینی:
🩺درمانهای مبتنی بر عاملیت (مثل CBT و EFT): به مراجعان کمک میکنند تا از حالت قربانیپذیری خارج شوند و بپذیرند که میتوانند با تغییر افکار و رفتار، وضعیت خود را بهبود بخشند.
💥 مقابله با درماندگی آموختهشده: تقویت عاملیت، چرخهٔ ناتوانی را میشکند.
➋ عاملیت در فلسفه
الف) دیدگاههای فلسفی:
●اگزیستانسیالیسم (سارتر، کامو): انسان محکوم به آزادی است؛ یعنی حتی در شرایط محدود، مسئول انتخابهای خود است.جملهٔ معروف سارتر: "ماهیت انسان، انتخاب است."
●فلسفهٔ عمل (هانا آرنت): عاملیت به عنوان قدرت آغازگری (capacity to begin) تعریف میشود. عمل انسان غیرقابلپیشبینی و خلاقانه است.
●ساختارگرایی در مقابل عاملیت (گیدنز): نظریهٔ ساختاربندی میگوید عاملیت و ساختار اجتماعی در تعامل هستند. افراد هم تحت تأثیر ساختارها هستند و هم میتوانند آنها را تغییر دهند.
ب) مسئله جبر و اختیار:
●جبرگرایی: آیا عاملیت واقعی است یا توهم؟ (مثلاً از دید عصبشناسی، ممکن است تصمیمها پیش از آگاهی ما شکل بگیرند!).
● سازگارگرایی (Compatibilism): اختیار و جبر میتوانند همزیستی داشته باشند (مثل دیدگاه دنت).
➌ عاملیت در علوم اجتماعی
● نظریه کنشگر-شبکه (لاتور): عاملیت فقط مختص انسان نیست؛ اشیا و فناوریها هم میتوانند در کنش اجتماعی نقش داشته باشند.
● فمینیسم: عاملیت زنان در جوامع مردسالار اغلب نادیده گرفته میشود. تقویت عاملیت، کلید مبارزه با ساختارهای ستمگرانه است.
➍ چالشهای عاملیت
●تناقض با علوم اعصاب: اگر مغز ما تصمیمها را پیش از آگاهی میگیرد، آیا عاملیت توهم است؟
● نابرابری اجتماعی: دسترسی به عاملیت برای همه یکسان نیست (مثلاً فقر یا تبعیض میتواند عاملیت را محدود کند).
● فرهنگهای جمعگرا: در برخی فرهنگها، عاملیت فردی کمتر از مسئولیتهای گروهی ارزشمند شمرده میشود.
✍عاملیت به عنوان یک مفهوم پویا :عاملیت هم یک توانایی روانشناختی و هم یک حق فلسفی است. در روانشناسی، پایهٔ تغییر و رشد است؛ در فلسفه، هستهٔ اخلاق و مسئولیت. تقویت عاملیت به افراد کمک میکند تا نه قربانی شرایط، بلکه نویسندهٔ زندگی خود باشند.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
جامعه ی درمانگران هیجان مدار آسیایی (A.S.E.F.T) | Asian Society for Emotion Focused Therapy (ASEFT)
✅️ راه نجات جامعه از جهل و فقر 👇
🔱 برترین مجامع روانشناسی :
https://www.tgoop.com/IranaPsychologicalAssociation/1234
✡️ محمد جواد باغشینی ، مدیر و موسس :
@MOHAMMAD_JAVAD_BAGHSHANY
🏛 دیگر مجامع علمی فرهنگی هنری بنیاد پرشیا :
https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181
🔱 برترین مجامع روانشناسی :
https://www.tgoop.com/IranaPsychologicalAssociation/1234
✡️ محمد جواد باغشینی ، مدیر و موسس :
@MOHAMMAD_JAVAD_BAGHSHANY
🏛 دیگر مجامع علمی فرهنگی هنری بنیاد پرشیا :
https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181
『 عاملیت و ارادهٔ آزاد: توهم یا ابزار تحول؟ 』
❒ عاملیت و ارادهٔ آزاد: آیا اختیار ما واقعی است یا توهم؟
الف)چالشهای علمی علیه عاملیت:
📚آزمایشهای لیبت (1983): مغز چند ثانیه قبل از آگاهی فرد، تصمیم میگیرد! (مثلاً فعالیت عصبی پیش از فشار دادن دکمه).آیا این یعنی "عاملیت" فقط توجیهی پس از عمل است؟
🧠 عصبشناسی پدیدارشناختی: آنتونیو داماسیو نشان میدهد که احساس عاملیت (sense of agency) یک ساختار عصبی دارد (مثل نقش قشر پیشپیشانی). آسیب به این نواحی میتواند فرد را از احساس کنترل محروم کند، حتی اگر عملاً اختیار داشته باشد.
ب) دفاع فلسفی از عاملیت:
♻️سازگارگرایی (دنیل دنت): حتی اگر مغز پیشدستانه عمل کند، عاملیت به معنای توانایی بازبینی و تعدیل اعمال است. ما مانند رایانهای نیستیم که صرفاً برنامهریزی شده باشد.
📚عاملیت به عنوان روایت (پاول ریکور): انسانها از طریق روایتهای شخصی، خود را به عنوان فاعلانی آزاد میسازند. این روایتها صرفاً توجیه نیستند، بلکه بخشی از هویت عاملیتمحور ما هستند.
✍اگر عاملیت یک توهم باشد، آیا مسئولیت اخلاقی هم توهم است؟
❒ کاربرد عاملیت در درمان (با تمرکز بر EFT و CBT)
الف) تقویت عاملیت در EFT (تمرکز بر هیجان):
🔐خروج از حالت قربانی: در EFT، مراجع یاد میگیرد که هیجاناتش (مثل خشم یا ترس) پیامهایی قابل مدیریت هستند، نه نیروهای کنترلگر.
مثال: به جای "او مرا عصبانی کرد"، میگوید "من انتخاب میکنم چگونه به این موقعیت پاسخ دهم".
🌪بازیابی عاملیت در تروما: بازسازی حس کنترل پس از تجربیات آسیبزا (مثلاً از طریق تمرینهای grounding).
ب) عاملیت در CBT (تمرکز بر شناخت و رفتار):
♻️ بازسازی اسنادها: تغییر از 👈"من شکست خوردم چون بیاستعدادم" (نفی عاملیت) به 👈"میتوانم با یادگیری مهارتهای جدید بهبود یابم" (تأکید بر عاملیت).
🔰آزمایشهای رفتاری: انجام اعمال کوچک برای اثبات کنترل (مثلاً یک فرد افسرده برنامهریزی برای پیادهروی روزانه را شروع میکند).
📍نکتهٔ پارادوکسیکال: گاهی پذیرش محدودیتها (مثلاً در ACT) خود نوعی عاملیت است!
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒ عاملیت و ارادهٔ آزاد: آیا اختیار ما واقعی است یا توهم؟
الف)چالشهای علمی علیه عاملیت:
📚آزمایشهای لیبت (1983): مغز چند ثانیه قبل از آگاهی فرد، تصمیم میگیرد! (مثلاً فعالیت عصبی پیش از فشار دادن دکمه).آیا این یعنی "عاملیت" فقط توجیهی پس از عمل است؟
🧠 عصبشناسی پدیدارشناختی: آنتونیو داماسیو نشان میدهد که احساس عاملیت (sense of agency) یک ساختار عصبی دارد (مثل نقش قشر پیشپیشانی). آسیب به این نواحی میتواند فرد را از احساس کنترل محروم کند، حتی اگر عملاً اختیار داشته باشد.
ب) دفاع فلسفی از عاملیت:
♻️سازگارگرایی (دنیل دنت): حتی اگر مغز پیشدستانه عمل کند، عاملیت به معنای توانایی بازبینی و تعدیل اعمال است. ما مانند رایانهای نیستیم که صرفاً برنامهریزی شده باشد.
📚عاملیت به عنوان روایت (پاول ریکور): انسانها از طریق روایتهای شخصی، خود را به عنوان فاعلانی آزاد میسازند. این روایتها صرفاً توجیه نیستند، بلکه بخشی از هویت عاملیتمحور ما هستند.
✍اگر عاملیت یک توهم باشد، آیا مسئولیت اخلاقی هم توهم است؟
❒ کاربرد عاملیت در درمان (با تمرکز بر EFT و CBT)
الف) تقویت عاملیت در EFT (تمرکز بر هیجان):
🔐خروج از حالت قربانی: در EFT، مراجع یاد میگیرد که هیجاناتش (مثل خشم یا ترس) پیامهایی قابل مدیریت هستند، نه نیروهای کنترلگر.
مثال: به جای "او مرا عصبانی کرد"، میگوید "من انتخاب میکنم چگونه به این موقعیت پاسخ دهم".
🌪بازیابی عاملیت در تروما: بازسازی حس کنترل پس از تجربیات آسیبزا (مثلاً از طریق تمرینهای grounding).
ب) عاملیت در CBT (تمرکز بر شناخت و رفتار):
♻️ بازسازی اسنادها: تغییر از 👈"من شکست خوردم چون بیاستعدادم" (نفی عاملیت) به 👈"میتوانم با یادگیری مهارتهای جدید بهبود یابم" (تأکید بر عاملیت).
🔰آزمایشهای رفتاری: انجام اعمال کوچک برای اثبات کنترل (مثلاً یک فرد افسرده برنامهریزی برای پیادهروی روزانه را شروع میکند).
📍نکتهٔ پارادوکسیکال: گاهی پذیرش محدودیتها (مثلاً در ACT) خود نوعی عاملیت است!
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
جامعه ی درمانگران هیجان مدار آسیایی (A.S.E.F.T) | Asian Society for Emotion Focused Therapy (ASEFT)
✅️ راه نجات جامعه از جهل و فقر 👇
🔱 برترین مجامع روانشناسی :
https://www.tgoop.com/IranaPsychologicalAssociation/1234
✡️ محمد جواد باغشینی ، مدیر و موسس :
@MOHAMMAD_JAVAD_BAGHSHANY
🏛 دیگر مجامع علمی فرهنگی هنری بنیاد پرشیا :
https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181
🔱 برترین مجامع روانشناسی :
https://www.tgoop.com/IranaPsychologicalAssociation/1234
✡️ محمد جواد باغشینی ، مدیر و موسس :
@MOHAMMAD_JAVAD_BAGHSHANY
🏛 دیگر مجامع علمی فرهنگی هنری بنیاد پرشیا :
https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181
❒عاملیت در کودکان (Agency in Children) به توانایی کودکان در عمل مستقل، تصمیمگیری و تأثیرگذاری بر محیط و زندگی خودشان اشاره دارد. این مفهوم در روانشناسی رشد، علوم تربیتی و جامعهشناسی مورد توجه قرار میگیرد و نقش مهمی در رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی کودک ایفا میکند.
❒مؤلفههای عاملیت در کودکان
🗝 خودمختاری (Autonomy): توانایی کودک در انتخاب و انجام فعالیتها بر اساس ترجیحات شخصی.
💪عاملیت شخصی (Personal Agency): باور کودک به اینکه میتواند بر رویدادهای زندگی خود تأثیر بگذارد.
🤝 عاملیت جمعی (Collective Agency): توانایی همکاری با دیگران برای دستیابی به اهداف مشترک.
🧠تفکر انتقادی و حل مسئله: توانایی تحلیل موقعیتها و تصمیمگیری آگاهانه.
❒ عوامل مؤثر بر رشد عاملیت در کودکان
❤️🩹 سبک فرزندپروری: روشهای دموکراتیک و حمایتی، عاملیت را تقویت میکنند.
🏛 فضای آموزشی: محیطهای یادگیری مشارکتی و کودکمحور به رشد عاملیت کمک میکنند.
🏆 تجربیات موفقیتآمیز: وقتی کودکان نتیجهی اقدامات خود را میبینند، اعتمادبهنفس و عاملیت آنها افزایش مییابد.
🌐 فرهنگ و جامعه: برخی فرهنگها استقلال کودک را بیشتر تشویق میکنند، درحالیکه برخی دیگر بر اطاعت تأکید دارند.
❒ راههای تقویت عاملیت در کودکان
⚖ دادن حق انتخاب در امور روزمره (مثلاً انتخاب لباس یا فعالیتهای تفریحی).
🧩 تشویق به حل مسئله به جای ارائهی راهحلهای آماده.
🎭 ایجاد فرصت برای خودابرازی از طریق بازی، هنر و گفتوگو.
🙋♀ احترام به نظرات کودک و مشارکت دادن او در تصمیمگیریهای خانوادگی.
❒ چالشها و محدودیتها
🕊امنیت در مقابل آزادی: باید بین استقلال کودک و مراقبت از او تعادل برقرار کرد.
🌈تفاوتهای فردی: برخی کودکان بهطور طبیعی مستقلتر هستند، درحالیکه برخی دیگر نیاز به حمایت بیشتری دارند.
👫 سن و مرحله رشدی: عاملیت در کودکان خردسال به شکل محدودتری بروز میکند و با افزایش سن گسترش مییابد.
✍پرورش عاملیت در کودکان به آنها کمک میکند تا در آینده افرادی مستقل، مسئول و توانمند شوند.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
❒مؤلفههای عاملیت در کودکان
🗝 خودمختاری (Autonomy): توانایی کودک در انتخاب و انجام فعالیتها بر اساس ترجیحات شخصی.
💪عاملیت شخصی (Personal Agency): باور کودک به اینکه میتواند بر رویدادهای زندگی خود تأثیر بگذارد.
🤝 عاملیت جمعی (Collective Agency): توانایی همکاری با دیگران برای دستیابی به اهداف مشترک.
🧠تفکر انتقادی و حل مسئله: توانایی تحلیل موقعیتها و تصمیمگیری آگاهانه.
❒ عوامل مؤثر بر رشد عاملیت در کودکان
❤️🩹 سبک فرزندپروری: روشهای دموکراتیک و حمایتی، عاملیت را تقویت میکنند.
🏛 فضای آموزشی: محیطهای یادگیری مشارکتی و کودکمحور به رشد عاملیت کمک میکنند.
🏆 تجربیات موفقیتآمیز: وقتی کودکان نتیجهی اقدامات خود را میبینند، اعتمادبهنفس و عاملیت آنها افزایش مییابد.
🌐 فرهنگ و جامعه: برخی فرهنگها استقلال کودک را بیشتر تشویق میکنند، درحالیکه برخی دیگر بر اطاعت تأکید دارند.
❒ راههای تقویت عاملیت در کودکان
⚖ دادن حق انتخاب در امور روزمره (مثلاً انتخاب لباس یا فعالیتهای تفریحی).
🧩 تشویق به حل مسئله به جای ارائهی راهحلهای آماده.
🎭 ایجاد فرصت برای خودابرازی از طریق بازی، هنر و گفتوگو.
🙋♀ احترام به نظرات کودک و مشارکت دادن او در تصمیمگیریهای خانوادگی.
❒ چالشها و محدودیتها
🕊امنیت در مقابل آزادی: باید بین استقلال کودک و مراقبت از او تعادل برقرار کرد.
🌈تفاوتهای فردی: برخی کودکان بهطور طبیعی مستقلتر هستند، درحالیکه برخی دیگر نیاز به حمایت بیشتری دارند.
👫 سن و مرحله رشدی: عاملیت در کودکان خردسال به شکل محدودتری بروز میکند و با افزایش سن گسترش مییابد.
✍پرورش عاملیت در کودکان به آنها کمک میکند تا در آینده افرادی مستقل، مسئول و توانمند شوند.
┏━━━━━━━━━━━
🏛🎭📔📕@Marham_Foundation
➖➖➖➖➖➖➖➖
@IranaPsychologicalAssociation
┗━━━━━━━━━━━━
Telegram
جامعه ی درمانگران هیجان مدار آسیایی (A.S.E.F.T) | Asian Society for Emotion Focused Therapy (ASEFT)
✅️ راه نجات جامعه از جهل و فقر 👇
🔱 برترین مجامع روانشناسی :
https://www.tgoop.com/IranaPsychologicalAssociation/1234
✡️ محمد جواد باغشینی ، مدیر و موسس :
@MOHAMMAD_JAVAD_BAGHSHANY
🏛 دیگر مجامع علمی فرهنگی هنری بنیاد پرشیا :
https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181
🔱 برترین مجامع روانشناسی :
https://www.tgoop.com/IranaPsychologicalAssociation/1234
✡️ محمد جواد باغشینی ، مدیر و موسس :
@MOHAMMAD_JAVAD_BAGHSHANY
🏛 دیگر مجامع علمی فرهنگی هنری بنیاد پرشیا :
https://www.tgoop.com/Persia_Foundation/181