Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
#ایرانگردی_در_آلمان

#Persien_in_Deutschland


🔺 تحقیر والرین امپراطور روم، توسط شاپور ساسانی

تصویر 500 ساله متعلق به نقاش آلمانی، هانس هولباین



Hans Holbein der Jüngere - Demütigung des Kaisers Valerian durch den persischen König Shapour - 1521


نبرد ادسا یکی از جنگ های معروف و مهم بین دو امپراتوری شرق (ساسانیان) و غرب (رومیان) در زمان خود و در دوران پس از آن بوده است. شاپور، دومین شاهنشاه ساسانی طلایه دار سپاه ساسانی درنبرد با رومیان در جنگ های متوالی با رومیان بود.

بنابر روایات، وی سه نبرد با رومیان داشته است، نبرد سوم در سال260 میلادی و در ادسا (منطقه ای در ترکیه) با والرین روم اتفاق افتاد. پس از شکست سپاه رومیان توسط شاپور، سربازان و فرماندهان و خود والرین همگی به اسارت وی درآمده و اسیر و زندانی می شوند.

شاپور به سبب چنین پیروزی بزرگی فرمان داد تا صحنه پیروزی خود را در چندین مکان حک کنند. نقش رستم، در نزدیکی تخت جمشید یکی از مکان هایی است که در آنجا، صحنه پیروزی شاپور در نبرد ادسا و زانوزدن  و تحقیر والرین رومی به صورت نقش برجسته به نمایش درآمده است.


@Iranistik_Deutschland
نقش برجسته صحنه پیروزی شاپور ساسانی بر امپراطوران رومی، در نقش رستم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ایرانگردی_در_آلمان

#Persien_in_Deutschland


🔺 پیانو ایرانی در آلمان

معرفی برخی از آثار استاد پویان آزاده


دکتر پویان آزاده یکی از اساتید برجسته پیانو است که سالهاست در تلاش است تا روح موسیقی ایرانی را به دنیا معرفی کند. وی در این راه از ابتکارهای مختلفی از جمله نشر کتاب و برگزاری کنسرت مشترک با هنرمندان غیر ایرانی استفاده کرده و موفقیت‌های بسیاری کسب نموده است.

دکتر پویان آزاده از جمله اساتیدی است که فعالیت‌های آکادمیک را در کنار فعالیت‌های هنری به طور فشرده دنبال می‌کند. ایشان در سال ۲۰۱۵ موفق به کسب درجه دکتری موسیقی در رشته آموزش موسیقی (پیانو) از دانشگاه مارتین لوتر شهر هاله در آلمان شد.

او همچنین در محضر اساتید بسیار مطرحی از جمله جواد معروفی، حکیم آوا و پروفسور پائول گولدا آموزش دیده است.

دکتر پویان آزاده اخیر دو اثر ممتاز به زبان‌های انگلیسی و آلمانی در آلمان به چاپ رسانده است.

🔰 کتاب متد نوین آموزش نوازندگی گام های پیانو:
Playing Scales Fluently, New Method of Playing Scales on the Piano

🔰 کتاب ترانه‌ها و رقص‌های ایرانی برای پیانو:

Traditionelle persische Lieder und Tänze für Klavier
اطلاعات بیشتر در صفحه رسمی استاد پویان آزاده:

https://pooyanpiano.com/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ایرانگردی_در_آلمان
#Persien_in_Deutschland


🔺 90 سالگی دانشگاه تهران

گزارش تصویری از روند ساخت اولین کلینیک دانشگاهی در ایران که توسط آلمانی‌ها بنا شد.


Universitätsklinik Teheran


شرکت معماری فیلیپ هولتسمن آلمان Philipp Holzmann در سال ۱۹۳۸ برنده مناقصه ساخت کلینیک دانشگاه تهران شد.

بیمارستان دانشگاه تهران قرار بود بزرگترین و مدرن ترین بیمارستان ایران با 500 تخت باشد. قرار بود بسیاری از کلینیک‌های سرپایی کوچک از اطراف کلان شهر رو به رشد تهران، به اینجا نقل مکان کنند.

قطعه زمینی که برای ساخت و ساز در نظر گرفته شده بود به ابعاد 500×500 متر و در طول مرحله ساخت و ساز، تقریباً بدون هیچ ساختمانی در همسایگی خود در مقابل کوه های البرز قرار داشت. بزرگترین ارتفاع آن یعنی دماوند، نیز به خوبی در اطراف کلینیک دیده می‌شد.

این مجموعه از سال 1939 تا 1941 در ساخت اسکلت بتن آرمه ساخته شد.

در آگوست 1941 پس از اشغال ایران توسط شوروی و بریتانیا، کار ساخت کلینیک متوقف شد و تمام سازندگان آلمانی آن به استرالیا گریختند و پس از شش سال توانستند به آلمان بازگردند.

@Iranistik_Deutschland
Bereits im Jahr 1928 wurde von der iranischen Regierung der Bau der Universitätsklinik in Teheran beschlossen. Nachdem Ernst Kopp, Facharchitekt für den Krankenhausbau, 1937 die Pläne lieferte, konnte die Philipp Holzmann AG 1938 schließlich die Ausschreibung für sich entscheiden.

Die Universitätsklinik Teheran sollte das mit 500 Betten größte und auch modernste Krankenhaus in Persien werden. Hierher sollten unter anderem die vielen kleinen Ambulanzen aus der Umgebung, der wachsenden Metropole Teheran, ziehen. Das für den Bau vorgesehene Grundstück maß 500x500m und lag während der Bauphase nahezu ohne Nachbarn vor dem angrenzenden Elbursgebirge, dessen größte Erhebung, der Demavent, ebenfalls in die Dokumentationen Eingang fand.

Der Komplex wurde in Stahlbetonskelettbauweise von 1939 bis 1941 errichtet. Neben dem Hauptgebäude, dessen einzelne Abschnitte, genannt “Bauteile”, mit I bis V beziffert wurden, gab es noch die Nebengebäude VI und VII, Pathologie und Isoliergebäude, die im Rohbau fertiggestellt wurden. Auch die Garage mit der Nummer VIII wurde im Wesentlichen hergestellt, allein das Wasserwerk, bezeichnet mit der Nummer IX, stand bei Beendigung der Bauarbeiten 1941 noch in den Grundmauern.

Da der Iran im August 1941 von britischen und sowjetischen Truppen besetzt wurde, mussten die Bauarbeiten unterbrochen werden. Sowohl die Bauleitung als auch die Monteure, die zu diesem Zeitpunkt im Land waren wurden interveniert und später nach Australien gebracht, nach sechseinhalb Jahren kamen sie zurück nach Deutschland. Die Frauen und Kinder kamen 1947 völlig ausgeplündert an der türkischen Grenze an wo sie sich an den Leiter der türkischen Holzmann Niederlassung wandten.

Die Gebäude wurden nach der Besatzung auch innen fertiggestellt und ihrer Bestimmung übergeben. Noch heute werden das Hauptgebäude und die Nebengebäude VI und VII in ihrer ursprünglich zugedachten Verwendungen genutzt. Sie gehören zu den Krankenhäusern der Universität Teheran.
#Persien_in_Deutschland
#ایرانگردی_در_آلمان


🔺 نقشه 360 ساله از ایران و #خلیج_فارس

برگرفته از سفرنامه آدام اولئاریوس


آدام اولئاریوس سفرنامه‌نویس آلمانی بود که در سال ۱۶۰۳ م متولد شد او پس از اتمام تحصیلات خود از طریق فیلیپ کروزیوس وارد دربار شد و موفق شد در هیئتی که فریدریش سوم قصد داشت به روسیه و ایران بفرستد، حضور پیدا کند. آن‌ها پس از سفر به مسکو و امضا قراردادهای مختلف با تزار روسیه در ۳ اوت ۱۶۳۷ م، وارد اصفهان شدند.

اولئاریوس در این سفر در مورد آداب و رسوم مردم، مراسم‌های عاشورا، خانه‌ها، محله‌ها، شهرها، قرارهای ملاقات با شاه صفی، نوع مشاغل، خوراک مردم و … صحبت به میان آورده و موفق شده سفرنامه‌ای خلق کند که به جنبه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران به طور کامل بپردازد.

این سفرنامه تا حدی مورد استقبال مردم قرار گرفت که اولئاریوس در سال ۱۶۵۶ با سودی که از چاپ اول کتاب نصیبش شده‌بود، کتابش را به چاپ دوم رساند و همچنین در سال‌های ۱۶۶۱٬۱۶۶۳٬۱۶۷۱ دوباره چاپ شد.


@Iranistik_Deutschland
Audio
خلیج فارس

سمفونی خلیج فارس
خواننده سالار عقیلی
متن: #دکتر_علی_غضنفری
ارکستر ملی به همراه استاد فرهاد فخر الدینی
ایران زمینم
سرزمینم، سرزمینم
سرزمینِ نازنینم
سبزی و شادابی ات را دوست دارم
روزهای آبی ات
ابرهایت را ، شبِ مهتابی ات را دوست دارم
من گلِ آزادی ات را دوست دارم
لحظه لحظه شادی ات را دوست دارم
نو نهالی سرزده
از خاکِ پاکِ این زمینم
از تبارِ آریایی، افتخارِ سرزمینم
مهرِ تو
در خونِ من می جوشد و بِنشسته در جان و جبینم
من برایِ سر بلندی ها
که از دیرینه داری
با درفشِ کاوه و در تیرِ آرش
دوستی می آفرینم.
سرزمینم،
سرزمینِ نازنینم
من ترا با نامِ ایران می شناسم
در پناهِ فَرِّ یزدان می شناسم
من جنوبَت را به نامِ پارس
و خلیج ات را به نامِ فارس
تا ابد، این گونه، این سان می شناسم.
ریشه های خشکِ جنگل های دوریِ عزیزانِ وطن را
هر کجا باشند
آب خواهم داد
باد خواهم شد
نَرم نَرمَک هر غباری از نگاهِ خسته ها را
پاک خواهم کرد
هر غُباری را که دیرین زاست
هر غبارِ کهنه ای را.
سرزمینم
سرزمین نازنینم،
من ترا آزاد می خواهم
نغمه های مَردُمت را شاد می خواهم
من ترا در مهربانی ها
در تمام خدمتِ تاریخ
بر سَریرِ علم و دانش
در جهانِ تازه های صلح
سربلند، آباد می خواهم.
سربلند و شادمان و برقرار
با گُلِ آزادگی دَم ساز
در تبِ آزاد بودن های انسان ساز
روز و شب خندان و خوش
در ساز و در آواز
زنده باشی سرزمینم
سرزمین نازنینم
زنده باشد مَردُمت
زنده باشم من
ترا و خویش را
هر زمان در اوجِ این امیدهای خوش ببینم.
پیشِ روی هر که آبادات نخواهد
هر که آزادت نخواهد
بُغض و کینَم
آری، آری
سرزمینِ نازنینم
این منم
من این چنینَم
من چنان انگشتری
دورِ نگینم
دوستی را انگبینم
دشمنی را بغض و کینَم.
من ترا ای سرزمینم
دوست دارم
مثلِ جانِ نازنینم
و برای هر زلالِ تکه خاکت
در سروشِ چشمه های سرزده
از ابرهای روشنِ آزادگی ها
شادمانی آفرینم.
من ترا ای سرزمینم
دوست دارم
مثلِ جانِ نازنینم
سرزمینم
اینک، اینک
هر کجا باید دوباره بال گیرد این طنینم:
آن که آبادت نمی خواهد، مَباد
آن که آزادت نمی خواهد، مَباد
آن که در هر گوشه ی این چرخِ گردون
نورِ مهتابِ تو و مهرِ تو و بادت نمی خواهد، مَباد.
سرزمینم
سرزمین نازنینم
تو میانِ پیکرِ من نبضِ فریادی برای نغمه ی آزادبودن
هر که آزادیِ فریادت نمی خواهد، مباد.
سرزمینم
سرزمین نازنینم
من ترا پُرجوش و تابان
در خروشِ دوستی ها، در تمامِ سرزمین ها،
شادمان
بی جَنگ می خواهم
من ترا ای سرزمینم
سرزمینِ نازنینم
تا زمین باقیست دور از نَنگ می خواهم
چهره ات را تا ابد پُررنگ می خواهم.
سرزمینم ، سرزمینم
خوش تر از جانِ عزیزم
نازنینم
من ترا با نامِ ایران می شناسم
در پناهِ فَرِّ یزدان می شناسم
من جنوبَت را به نامِ پارس
و خلیج ات را به نامِ فارس
من ترا این گونه این سان می شناسم.
ذرّه ذرّه، خاكِ خفته، در دلِ این نیل گون،
تُنبِ بزرگ، تُنبِ كوچك، ابوموسی،
تُربَتِ پاكِ جَبینَم،
می دَمَد در پهنه ی آغوشِ تنگستان،
دوباره این طنینم
زنده باد این سرزمینم
زنده باد ایران زمینم
زنده باد این جانِ جانان
زنده باد ایران، ایران .
سرزمینم
سرزمینِ نازنینم
سبزی و شادابی ات را دوست دارم
روزهای آبی ات را
ابرهایت را، شبِ مهتابی ات را دوست دارم
سرزمینم
من بیان خالص پیوندهایم
گفتگویم،
باده های آرزوی بی ستیزم
سرخوش از پیمانه ی امید
از ستم ها
از شکستن ها، بریدن ها، فِتادن ها
از گُسستن ها گریزانم.
سرزمینم
سرزمین نازنینم
دَردهای فصل ها را می شناسم
و همیشه تا افق باقیست
بر فَلَق سوگند
تا نهایت های عزت
تا رسیدن ها به اوج پُرشُکوهَت
زردها را می تِکانم
من ترا از لابلای
بَرگ ریزِ فصل ها
در میانِ سرخ های آبرو
در شَفَق های بهاران می نشانم.
من ترا آزاد می خواهم
عزیزم، سرزمینم
بی نگاهِ هر گَزندی
بی تبِ هر زَهرخندی
خنده بر لب، شاد می خواهم.
من ترا با نامِ ایران می شناسم
در پناهِ فَرِّ یزدان می شناسم
من جنوبَت را به نامِ پارس
و خلیج ات را به نامِ فارس
من ترا، ای سرزمینِ نازنینم
قرن ها، این گونه، این سان می شناسم.
سرزمینم، سرزمینم
سرزمینِ نازنینم
کوه هایت استوار
قله هایت پایدار
دشت هایت سبز و رنگین و همیشه پُر زِ بار
مَردُمانت نامدار
آری، آری سرزمینم
سرزمینِ نازنینم
عزّتِ دیرینه ات را پاس خواهم داشت
و به عمُقِ ذره ذره خاکِ پاکت
عشق خواهم کاشت
من برای خیزشِ پیغام ها
در شکوهِ یک خلوصِ بی نهایت
با کیانِ سرخوشِ پیوندِ آدم ها
چشم ها را فرش خواهم کرد.
سرزمینم
سرزمین نازنینم
من میانِ خلوتِ شیرینِ آغوشِ دل انگیزت
تیشه را
بر هر چَکادی نوش خواهم گفت
من ترا
از لابلایِ تلخِ واوِیلایِ دوران
در میانِ دشت هایِ شوق و شادی
تا سروشِ کهکشانِ سربلندی
بال خواهم داد
فوج فوجِ همرهانت را
در عطش های رسیدن
صبح و شب سیراب خواهم کرد.
من شرابِ چشمه هایت را
به هر میخانه خواهم برد
و همه دُردی کشان را
از مِی سازندگی
سرمست خواهم کرد
ساقیان را در میان دشت هایت
باز خواهم خواند
و شرابِ دوستی و مِهروَرزی
جام ها را گرم می سازند
نوش هاشان زُهره را مسرور خواهد کرد.
سربلند و شادمان و برقرار
با گُلِ آزادگی دَم ساز
در تبِ آزادبودن های انسان ساز
روز و شب خندان و خوش
در ساز و در آواز
زنده باشی سرزمینم
سرزمین نازنینم
زنده باشد مَردُمت
زنده باشم من
ترا و خویش را
هر زمان در اوجِ این امیدهای خوش ببینم.
سرزمینم، سرزمینم
خوش تر از جانِ عزیزم
نازنینم
من ترا با نامِ ایران می شناسم
در پناهِ فَرِّ یزدان می شناسم
من جنوبَت را به نامِ پارس
و خلیج ات را به نامِ فارس
من ترا اینگونه این سان می شناسم.
زنده باد این سرزمینم
زنده باد ایران زمینم
زنده باد این جانِ جانان
زنده باد ایران، ایران.
2024/06/11 02:40:21
Back to Top
HTML Embed Code: