برای اینکه اعتماد به نفس داشته باشیم، با تمام قوای خود زندگی کنیم و در مورد خودمان احساس خوبی داشته باشیم، چه باید بکنیم؟
باید اعتماد به نفس خود را بازسازی کنیم؛ و این کار را با بهبود بخشیدن عزت نفسمان آغاز کنیم. باید یاد بگیریم هر آنچه هستیم؛ اعم از گذشتهمان، اشتباهاتمان، بدگمانیهایمان، ضعفهایمان و ترسهایمان را دوست بداریم حتی بیش از آن که یاد بگیریم خودمان را دوست داشته باشیم، باید به عشق همچون یک آرمان بنگریم. باید جنگجویان عشق باشیم. باید برای خودمان بجنگیم و پای آنچه هستیم و آنچه میخواهیم باشیم، بایستیم. باید به جای قربانی بودن، جنگجو باشیم، و به جای دنبالهرَوی، مبارزه کنیم.
📚 شجاعت
#دبی_فورد
🌱
باید اعتماد به نفس خود را بازسازی کنیم؛ و این کار را با بهبود بخشیدن عزت نفسمان آغاز کنیم. باید یاد بگیریم هر آنچه هستیم؛ اعم از گذشتهمان، اشتباهاتمان، بدگمانیهایمان، ضعفهایمان و ترسهایمان را دوست بداریم حتی بیش از آن که یاد بگیریم خودمان را دوست داشته باشیم، باید به عشق همچون یک آرمان بنگریم. باید جنگجویان عشق باشیم. باید برای خودمان بجنگیم و پای آنچه هستیم و آنچه میخواهیم باشیم، بایستیم. باید به جای قربانی بودن، جنگجو باشیم، و به جای دنبالهرَوی، مبارزه کنیم.
📚 شجاعت
#دبی_فورد
🌱
به کسی که به ویژه در سنین جوانی طاقت تحمل وجود خسته کنندهی دیگران را ندارد و به حق از معاشرت با آنان ناخرسند میگردد و به انزوا رانده میشود، توصیه میکنم که عادت کند، قدری از تنهاییِ خویش را به همراه خود به جمع ببرد، یعنی بیاموزد که حتی در جمع نیز تا اندازهای تنهایی خود را حفظ کند، هر چه میاندیشد فوراً ابراز نکند و همچنین آنچه را که میگویند زیاده به جد نگیرد، و از دیگران نه از حیث اخلاقی، نه عقلی انتظار بسیار نداشته باشد و بنابراین بیاعتنایی را در برابر نظرات آنان در خود استوار کند که این مطمئنترین روش برای اعمال شکیبایی در خور تحسین است. اگر چنین کند، در میان جمع است، اما با دیگران نیست و رابطه اش با دیگران واجد ماهیتی صرفا عینی است. این روش او را از تماس نزدیک با جمع و در نتیجه از آلودگی و رنجش مصون میدارد.
📚 در باب حکمت زندگی
👤 آرتور شوپنهاور
🌹
📚 در باب حکمت زندگی
👤 آرتور شوپنهاور
🌹
انسانها به معنا معتادند. ما همه مشکل بزرگی داریم: زندگی ما باید نوعی محتوا داشته باشد و نمیتوانیم زندگیای را تحمل کنیم که از نوعی محتوای معنابخش تهی باشد.
بیمعنایی ملالانگیز است و برای توصیف ملال میتوان از استعاره عقبنشینی معنا بهره جست. ملال را میتوان آزردگیای دانست که نشانه این است که نیاز به معنا برآورده نشده است. برای این که بتوانیم این ناراحتی را برطرف کنیم، بهجای بیماری به نشانههای آن حمله میکنیم و چیزهای مختلفی را بهجای معنا مینشانیم.
📚 فلسفه ملال
👤 لارس اسونسن
🌹
بیمعنایی ملالانگیز است و برای توصیف ملال میتوان از استعاره عقبنشینی معنا بهره جست. ملال را میتوان آزردگیای دانست که نشانه این است که نیاز به معنا برآورده نشده است. برای این که بتوانیم این ناراحتی را برطرف کنیم، بهجای بیماری به نشانههای آن حمله میکنیم و چیزهای مختلفی را بهجای معنا مینشانیم.
📚 فلسفه ملال
👤 لارس اسونسن
🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باشد که روزگار
بچرخد به کام دل
باشد که غم
خجل شود از صبر قلب ما
صبح بخیر🌱
بچرخد به کام دل
باشد که غم
خجل شود از صبر قلب ما
صبح بخیر🌱
از سوالاتی که باید قبل از ازدواج پرسیده شود:
مسائل مالی:
𝟷- آیا شما وام یا بدهی قبلی دارید
𝟸- آیا باید حساب بانکی جدا داشته باشیم
𝟹- مسئولیت مدیریت مسائل مالی با چه کسیه
𝟺- اگه یکی از ما شغلش رو از دست بده چه اتفاقی میوفته
سوالات مربوط به بچه :
𝟷- آیا در آینده بچه میخوای
𝟸- نگهداری و کارهای بچه رو چطور مدیریت کنیم
𝟹- از دید تو برای بچه دار شدن چه بازه زمانی باید از ازدواجمون بگذره
𝟺- اگر پارتنرتون اعتقادات متفاوتی از شما داره باید بدونید قراره
در آینده این اعتقادات رو به فرزندتون منتقل کنه یا نه
سوالات عمومی:
𝟷- با اختلافات و عدم سازش هامون چطور برخورد میکنی
𝟸- اگه بگم از یکسری عاداتی که داری حس خوبی ندارم و
بهتره ترکش کنی چطور واکنش میدی
𝟹- چیزی هست در مورد من که ازم بخوای تغییرش بدم
𝟺- در مورد روابط اجتماعی و حد و مرزهای حسادت چه نظری داری
𝟻- درمورد انتظارت جنسی با رعایت حد و مرز بپرسید
📚
مسائل مالی:
𝟷- آیا شما وام یا بدهی قبلی دارید
𝟸- آیا باید حساب بانکی جدا داشته باشیم
𝟹- مسئولیت مدیریت مسائل مالی با چه کسیه
𝟺- اگه یکی از ما شغلش رو از دست بده چه اتفاقی میوفته
سوالات مربوط به بچه :
𝟷- آیا در آینده بچه میخوای
𝟸- نگهداری و کارهای بچه رو چطور مدیریت کنیم
𝟹- از دید تو برای بچه دار شدن چه بازه زمانی باید از ازدواجمون بگذره
𝟺- اگر پارتنرتون اعتقادات متفاوتی از شما داره باید بدونید قراره
در آینده این اعتقادات رو به فرزندتون منتقل کنه یا نه
سوالات عمومی:
𝟷- با اختلافات و عدم سازش هامون چطور برخورد میکنی
𝟸- اگه بگم از یکسری عاداتی که داری حس خوبی ندارم و
بهتره ترکش کنی چطور واکنش میدی
𝟹- چیزی هست در مورد من که ازم بخوای تغییرش بدم
𝟺- در مورد روابط اجتماعی و حد و مرزهای حسادت چه نظری داری
𝟻- درمورد انتظارت جنسی با رعایت حد و مرز بپرسید
📚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من همیشه به زندگی امید دارم؛
به اتفاقای خوب،
به چیزی که نیست ولی ممکنه پیش بیاد،
به نوری که نیست ولی ممکنه بتابه
به دری که بسته ست ولی باز بشه
من امید دارم به همه ی اون چیزای که تو قلبم گذر میکنه
صبح بخیر🌱
به اتفاقای خوب،
به چیزی که نیست ولی ممکنه پیش بیاد،
به نوری که نیست ولی ممکنه بتابه
به دری که بسته ست ولی باز بشه
من امید دارم به همه ی اون چیزای که تو قلبم گذر میکنه
صبح بخیر🌱
ترومای روانی
یک اتفاق وحشتناک و غیرقابل کنترل، روان زخم نامیده می شود. ضربه یا ترومای روانی به تأثیرات پس از یک رویداد وحشتناک مثل تصادف، تجاوز جنسی یا بلایای طبیعی بر روی روان انسان گفته میشود. واکنشهای اولیه به ضربهٔ روانی معمولاً به صورت شوک و انکار هستند.
ترومای روانی نتیجه حوادث فوق العاده استرس زاست که احساس امنیت شما را از بین می برد. هر وضعیتی که احساس خشم و انزوا را از خود نشان دهد، می تواند دردناک باشد، حتی اگر آسیب فیزیکی نباشد.
ترومای روانی (یا روان زخم) میتواند به عنوان یک اتفاق بد تعریف شود، چنانکه نمیتوانیم آن را درک و تحلیل کنیم. رویه منفی تروما آن است که نمیتوانیم آن را به درستی به خاطر بیاوریم یا مطابق اثری که بر ما میگذارد، به آن واکنش نشان دهیم. تروما در ما می ماند، اما از ما مخفی میماند و تنها از طریق برخی نشانهها و دردها حضور خود را نشان میدهد.
*ترومای دوران کودکی
جای تعجب نیست که بسیاری از تروماهای زندگی در کودکی اتفاق میافتد. بچهها نسبت به تجربه تروما بسیار حساسند، چون نمیتوانند دنیای اطراف خود را درک کنند و مجبورند تا حد زیادی بر پدر و مادرشان که چندان بالغ، صبور یا متعادل نیستند تکیه کنند. یک کودک ممکن است از سوی والدین، دچار تروما شود: مثلا از سوی مادری که پس از تولد نوزاد، دچار افسردگی پس از زایمان شده است، یا ممکن است کودک به خاطر خشونت والدین دچار تروما شود.
یک کودک ممکن است دچار ترومایی شود که روانشناسان آن را "ترومای غفلت" مینامند. معنای این تروما این است که کودک در سنین حساسی، بین تولد تا پنج سالگی (به ویژه در ۱۸ ماه اول زندگی)، به اندازه کافی نوازش دریافت نکند و احساس آرامش و محبت نبیند، به عبارت دیگر عشق دریافت نکند.
تروماهای دوران کودکی می تواند از هر چیزی که ایمنی کودک را مختل کند، اتفاق بیافتد، از جمله :
*محیط بی ثبات و ناامن
*جدایی از والدین
*بیماری جدی
*سو استفاده جنسی، فیزیکی
*سو استفاده کلامی
*خشونت خانگی
*بی توجهی
تجربه تروما در دوران کودکی می تواند یک اثر شدید و طولانی مدت داشته باشد؛ زمانی که ترومای دوران کودکی حل نشود، احساس ترس و بی کفایتی به بزرگسالی ادامه می یابد.
گبور_مته نویسنده کتاب "افسانه عادی بودن پزشک مجارستانی کانادایی است. او با سابقه در خانواده درمانی علاقه خاصی به رشد و تروما زخم روانی در دوران کودکی و تأثیرات بالقوه مادام العمر آن بر بهداشت روانی و جسمی، از جمله در بیماری خود ،ایمنی ،سرطان اختلال بیش فعالی و نقص توجه اعتیاد و طیف گسترده ای از موارد دیگر
🎆
یک اتفاق وحشتناک و غیرقابل کنترل، روان زخم نامیده می شود. ضربه یا ترومای روانی به تأثیرات پس از یک رویداد وحشتناک مثل تصادف، تجاوز جنسی یا بلایای طبیعی بر روی روان انسان گفته میشود. واکنشهای اولیه به ضربهٔ روانی معمولاً به صورت شوک و انکار هستند.
ترومای روانی نتیجه حوادث فوق العاده استرس زاست که احساس امنیت شما را از بین می برد. هر وضعیتی که احساس خشم و انزوا را از خود نشان دهد، می تواند دردناک باشد، حتی اگر آسیب فیزیکی نباشد.
ترومای روانی (یا روان زخم) میتواند به عنوان یک اتفاق بد تعریف شود، چنانکه نمیتوانیم آن را درک و تحلیل کنیم. رویه منفی تروما آن است که نمیتوانیم آن را به درستی به خاطر بیاوریم یا مطابق اثری که بر ما میگذارد، به آن واکنش نشان دهیم. تروما در ما می ماند، اما از ما مخفی میماند و تنها از طریق برخی نشانهها و دردها حضور خود را نشان میدهد.
*ترومای دوران کودکی
جای تعجب نیست که بسیاری از تروماهای زندگی در کودکی اتفاق میافتد. بچهها نسبت به تجربه تروما بسیار حساسند، چون نمیتوانند دنیای اطراف خود را درک کنند و مجبورند تا حد زیادی بر پدر و مادرشان که چندان بالغ، صبور یا متعادل نیستند تکیه کنند. یک کودک ممکن است از سوی والدین، دچار تروما شود: مثلا از سوی مادری که پس از تولد نوزاد، دچار افسردگی پس از زایمان شده است، یا ممکن است کودک به خاطر خشونت والدین دچار تروما شود.
یک کودک ممکن است دچار ترومایی شود که روانشناسان آن را "ترومای غفلت" مینامند. معنای این تروما این است که کودک در سنین حساسی، بین تولد تا پنج سالگی (به ویژه در ۱۸ ماه اول زندگی)، به اندازه کافی نوازش دریافت نکند و احساس آرامش و محبت نبیند، به عبارت دیگر عشق دریافت نکند.
تروماهای دوران کودکی می تواند از هر چیزی که ایمنی کودک را مختل کند، اتفاق بیافتد، از جمله :
*محیط بی ثبات و ناامن
*جدایی از والدین
*بیماری جدی
*سو استفاده جنسی، فیزیکی
*سو استفاده کلامی
*خشونت خانگی
*بی توجهی
تجربه تروما در دوران کودکی می تواند یک اثر شدید و طولانی مدت داشته باشد؛ زمانی که ترومای دوران کودکی حل نشود، احساس ترس و بی کفایتی به بزرگسالی ادامه می یابد.
گبور_مته نویسنده کتاب "افسانه عادی بودن پزشک مجارستانی کانادایی است. او با سابقه در خانواده درمانی علاقه خاصی به رشد و تروما زخم روانی در دوران کودکی و تأثیرات بالقوه مادام العمر آن بر بهداشت روانی و جسمی، از جمله در بیماری خود ،ایمنی ،سرطان اختلال بیش فعالی و نقص توجه اعتیاد و طیف گسترده ای از موارد دیگر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بیشتر ما فکر می کنیم که نتیجه منطقی محبت و لطف به دیگری، دریافت لطف و محبت است. این پیش فرض را اگر تغییر بدهیم، از بسیاری از زخم های ارتباطی کاسته می شود. خلاف تصور عمومی، اگر کسی به ما لطف و محبت ویژه کند و به خصوص در هنگامه سختی و آسیب پذیری دست مان را بگیرد، در نهانِ روان نسبت به آن فرد خشمگین می شویم. در ذهن به دنبال ویژگی های منفی او می گردیم و در نهایت حتی ممکن است از او فاصله بگیریم. این اتفاق میان روانکاو و مراجع نیز آنقدر شایع است که برایش اصطلاح و تحلیل وجود دارد اما حداقل در آن رابطه، روانکاو از پیش انتظار این خشم را دارد. در مناسبات ساده اجتماعی اما، اکثریت ما از این حس غافلگیر می شویم. به خصوص که بیشترین پاداشی که طالب آن هستیم «قدر دیدن» و «تحسین شدن» از جانبِ کسی است که به او محبت کرده ایم. زخمی که این قدرنادانستگی به روانِ ما می زند عمیق تر از زخم دشمنی است.
بهتر است پیش فرض را تغییر دهیم و آگاهانه ترین مرز روانی را میان خودمان و کسانی که به آنها لطفی ویژه کرده ایم قرار دهیم.
🌱
بهتر است پیش فرض را تغییر دهیم و آگاهانه ترین مرز روانی را میان خودمان و کسانی که به آنها لطفی ویژه کرده ایم قرار دهیم.
🌱
برای کسی که عمری را در عادتِ واپس کشیدن خود از محبت سپری کرده، یک محبت ماهرانه و از دل برآمده می تواند نقابِ قلب را فرو بریزد و سوگی را آزاد کند. سوگی که از سالهای سپری شده بدون «دیده شدن» بر می آید. این غمی است اما که نشان از بهبودی می دهد زیرا وجوهی از روح را می گشاید که برای مدتی بسیار طولانی دست رد بر سینه عشق زده بودند. بن بستی را در قلب می گشاید که به خاطر رنجِ بیش از حد ایجاد شده بود. وقتی موقعیتی در زندگی بیش از اندازه دردناک می شود، ممکن است سعی کنیم با شوخ طبعی ظاهری اثر آن را حداقلی جلوه دهیم و مثلا بگوییم «اوه این که چیز جدیدی نیست» ولی در گذر زمان، این مکانیزم دفاعی روان می تواند منجر به احساس یخ زدگی شود. خروج از این بی حسی و بازیابی احساس زنده بودن می تواند ابتدا به ساکن بسیار دردناک و زخم زننده باشد ولی این گز گز روحی نشان بازگشتِ زندگی است. این اشکهای بی امان به قول گیبنز «رنجِ عوطفت بیش از حد» است. و من میگویم این رنجی است که خاکِ روح و روان آدمی را دوباره حاصلخیز می کند.
🌱
🌱
| رهایی از گذشته |
دو اردک بعد از دعوایی که هیچوقت زیاد طول نمیکشد، از هم جدا میشوند و در جهت مخالف هم شنا میکنند. بعد هریک از اردکها چند بار بالهایش را به شدت به هم میزند و انرژی مازادی را که در طول دعوا در او جمع شده، آزاد میکند. آنها بعد از به هم زدن بالهایشان با آرامش روی آب شناور میشوند، مثل این که هیچ اتفاقی نیفتاده است. اگر اردک، ذهن انسان را داشت، این درگیری را با فکر کردن و داستانسازی دربارهی آن زنده نگه میداشت. داستان اردک احتمالا این میشد: «باور نمیکنم چنین کاری کرده باشد. تا چند سانتیمتری من جلو آمد. فکر میکند برکه مال اوست. اصلاً ملاحظهی حریم مرا نمیکند. دیگر هرگز به او اعتماد نخواهم کرد. دفعهی بعد برای اذیت و آزار من کاردیگری خواهد کرد. مطمئنم از حالا دارد توطئهچینی میکند. ولی من دیگر نمیتوانم تحمل کنم.
درسی به او میدهم که هرگز فراموش نکند.» اگر اردک دارای ذهن انسان بود،چهقدر زندگی برایش دشوار میشد. درسی که اردک به ما میآموزد این است: بالهایت را به هم بزن، ماجرا را رها کن و به تنها مکان قدرت یعنی زمان حال برگرد.
🌱
دو اردک بعد از دعوایی که هیچوقت زیاد طول نمیکشد، از هم جدا میشوند و در جهت مخالف هم شنا میکنند. بعد هریک از اردکها چند بار بالهایش را به شدت به هم میزند و انرژی مازادی را که در طول دعوا در او جمع شده، آزاد میکند. آنها بعد از به هم زدن بالهایشان با آرامش روی آب شناور میشوند، مثل این که هیچ اتفاقی نیفتاده است. اگر اردک، ذهن انسان را داشت، این درگیری را با فکر کردن و داستانسازی دربارهی آن زنده نگه میداشت. داستان اردک احتمالا این میشد: «باور نمیکنم چنین کاری کرده باشد. تا چند سانتیمتری من جلو آمد. فکر میکند برکه مال اوست. اصلاً ملاحظهی حریم مرا نمیکند. دیگر هرگز به او اعتماد نخواهم کرد. دفعهی بعد برای اذیت و آزار من کاردیگری خواهد کرد. مطمئنم از حالا دارد توطئهچینی میکند. ولی من دیگر نمیتوانم تحمل کنم.
درسی به او میدهم که هرگز فراموش نکند.» اگر اردک دارای ذهن انسان بود،چهقدر زندگی برایش دشوار میشد. درسی که اردک به ما میآموزد این است: بالهایت را به هم بزن، ماجرا را رها کن و به تنها مکان قدرت یعنی زمان حال برگرد.
🌱
همه مردم آموزگاران شما هستند:
آدمهای خشمگین
به شما آرامش می آموزند؛
آدمهای ریاکار
به شما یکرنگی می آموزند؛
آدمهای سرسخت
به شما نرمش می آموزند؛
آدمها ی وحشت زده
به شما شهامت می آموزند؛
همیشه در رابطه با آدمهایی که وارد زندگیتان میشونداز خود بپرسید:
این شخص برای آموزش چه چیزی به من فرستاده شده؟؟!
📚
آدمهای خشمگین
به شما آرامش می آموزند؛
آدمهای ریاکار
به شما یکرنگی می آموزند؛
آدمهای سرسخت
به شما نرمش می آموزند؛
آدمها ی وحشت زده
به شما شهامت می آموزند؛
همیشه در رابطه با آدمهایی که وارد زندگیتان میشونداز خود بپرسید:
این شخص برای آموزش چه چیزی به من فرستاده شده؟؟!
📚
اگر عقیده مخالف، شما را عصبانی میکند نشانه آن است که شما ناخودآگاه میدانید که دلیل مناسبی برای آنچه فکر می کنید ندارید!
اگر کسی مدعی باشد که دو بعلاوه دو میشود پنج، یا این که ایسلند در خط استوا قرار دارد، شما به جای عصبانی شدن احساس دلسوزی می کنید، مگر آن که اطلاعات حساب و جغرافی شما آن قدر کم باشد که این حرفها در افکار شما تزلزل ایجاد کند ....
اغلب بحثهای بسیار تند، آنهایی هستند که طرفین درباره موضوع مورد بحث دلایل کافی ندارند.
شکنجه در الاهیات به کار می رود، نه در ریاضیات زیرا ریاضیات با علم سر و کار دارد، اما در الاهیات تنها عقیده وجود دارد بنابراین هنگامی که پی میبرید از تفاوت آرا عصبانی هستید، مراقب باشید
احتمالا با بررسی بیشتر درخواهید یافت که برای باورتان دلایل تضمین کننده ای ندارید...!
#برتراند_راسل
📚
اگر کسی مدعی باشد که دو بعلاوه دو میشود پنج، یا این که ایسلند در خط استوا قرار دارد، شما به جای عصبانی شدن احساس دلسوزی می کنید، مگر آن که اطلاعات حساب و جغرافی شما آن قدر کم باشد که این حرفها در افکار شما تزلزل ایجاد کند ....
اغلب بحثهای بسیار تند، آنهایی هستند که طرفین درباره موضوع مورد بحث دلایل کافی ندارند.
شکنجه در الاهیات به کار می رود، نه در ریاضیات زیرا ریاضیات با علم سر و کار دارد، اما در الاهیات تنها عقیده وجود دارد بنابراین هنگامی که پی میبرید از تفاوت آرا عصبانی هستید، مراقب باشید
احتمالا با بررسی بیشتر درخواهید یافت که برای باورتان دلایل تضمین کننده ای ندارید...!
#برتراند_راسل
📚
- همسر سفیر گفت: ازدواج عاشقانه؟ شما مثل عهد دقیانوس فکر میکنید! امروز دیگر چه کسی صحبت از عشق میکند؟
+ ورونسکی گفت: چه میشود کرد؟ این رسم احمقانهی کهنه هنوز منسوخ نشده است.
- بیچاره کسانی که هنوز به این حرفها پایبندند. ازدواجهای موفقی که من میشناسم فقط از روی عقل و مصلحت صورت گرفتهاند.
+ ورونسکی گفت: بله، ولی در خیلی از این ازدواجهای موفقی که روی مصلحت صورت گرفته، وقتی عشقی که اول به آن اعتنا نکردهاند سربلند کند خوشبختی بر باد میرود.
- ولی منظور از ازدواج مصلحتی یا عاقلانه ازدواجهایی است که هر دو طرف قبلا دیوانگیهایشان را کردهاند. این داستان عشق مثل مخملک است. مرضی است که همه باید بگیرند. وقتی گرفتی خیالت راحت است.
📚 آنا کارِنینا
👤 لئو تولستوی
🌹
+ ورونسکی گفت: چه میشود کرد؟ این رسم احمقانهی کهنه هنوز منسوخ نشده است.
- بیچاره کسانی که هنوز به این حرفها پایبندند. ازدواجهای موفقی که من میشناسم فقط از روی عقل و مصلحت صورت گرفتهاند.
+ ورونسکی گفت: بله، ولی در خیلی از این ازدواجهای موفقی که روی مصلحت صورت گرفته، وقتی عشقی که اول به آن اعتنا نکردهاند سربلند کند خوشبختی بر باد میرود.
- ولی منظور از ازدواج مصلحتی یا عاقلانه ازدواجهایی است که هر دو طرف قبلا دیوانگیهایشان را کردهاند. این داستان عشق مثل مخملک است. مرضی است که همه باید بگیرند. وقتی گرفتی خیالت راحت است.
📚 آنا کارِنینا
👤 لئو تولستوی
🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سهم ما اینهمه سختی نبود ❤️🩹
📚
📚
به خاطر داشته باش، کتابی که در بیست یا سی سالگی، حوصله ات را سر میبرد، در چهل یا پنجاه سالگی، درهایی را به رویت خواهد گشود.
#دوریس_لسینگ
📚
#دوریس_لسینگ
📚