Telegram Web
Nikos Vertis
Pes to mou ksana
یک جرعه شراب سرخ یونانی نیوش جان‌تان...🍷

👈 #شما_فرستادید

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

اگر باید زخمی داشته باشم
که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم.

👤 #حسین_منزوی

@Existentialistt
گفتم: اگر خدا واقعاً وجود دارد ، در بازی قایم موشک با آفریده‌هایش بسیار هوشمند است.

گفت: شاید پس از دیدن آنچه خلق کرده ترسیده و از همه چیز دوری گزیده است! می‌دانی، به آسانی نمی‌توان گفت که از میان خدا و آدم کدام یک بیشتر ترسیده‌‌اند. به گمان من، چنین عمل آفرینشی هر دو طرف را می‌ترساند...

👤 #یوستین_گردر
📕 #دنیای_سوفی

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

با خودم می‌خوانم: آدمِ بی‌درد، یک آدم مرده است. «بقایای یک اشتیاق رقت انگیز را از خود دور کن.» دردانه‌ی خویش باش، خوبِ خوبِ خویش باش...

متن: #عباس_ناظری

@Existentialistt
وقتی بعضی چیزها در خاطراتت می‌پوسند، سکوت دیگر کار نمی‌کند. درست مثل این‌است که خانه دارد در آتش می‌سوزد و تو دلت می‌خواهد فراموش کنی که خانه درحال سوختن ست. اما نبودن آتش هم تو را نجات نمی‌دهد. سکوت دربارهٔ یک مسئله فقط آن را بزرگ‌تر می‌کند، رشد می‌دهد و همه‌چیز را می‌پوشاند.

👤 #تنسی_ویلیامز

@Existentialistt
✍️ انسان، آهسته آهسته عقب‌نشینی می‌کند.
هیچ‌کس یکباره معتاد نمی‌شود؛
یکباره سقوط نمی‌کند؛
یکباره وا نمی‌دهد؛
یکباره خسته نمی‌شود، رنگ عوض نمی‌کند، تبدیل نمی‌شود و از دست نمی‌رود.
زندگی بسیار آهسته از شکل می‌افتد؛
و تکرار و خستگی، بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می‌کند.

باید بسیار هشیار باشیم و نخستین تلنگرها را، به هنگامْ و حتی قبل از آنکه ضربه فرود آید، احساس کنیم.
هرگز نباید آن روزی برسد که ما صبحی را با سلامی محبّانه آغاز نکنیم.

خستگی نباید بهانه‌ای شود برای آنکه کاری را که درست می‌دانیم، رها کنیم و انجامش را مختصری به تعویق اندازیم.
ما باید تا آخرین روز زندگیمان، تازه بمانیم.
به خدا قسم که این حقّ ماست.

👤 #نادر_ابراهیمی

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

+ خوبی؟
- خوبم [به تو حاصلی ندارد، غم روزگار گفتن]

@Existentialistt
پیش از آنکه واپسین نفس را برآرم
پیش از آنکه پرده فرو افتد
پیش از پژمردن آخرین گل
بر آنم که زندگی کنم
بر آنم که عشق بورزم
برآنم که باشم
در این جهان ظلمانی
در این روزگار سرشار از فجایع
در این دنیای پر از کینه
نزد کسانی که نیازمند منند
کسانی که نیازمند ایشانم
کسانی که ستایش انگیزند
تا دریابم
شگفتی کنم
باز شناسم
که‌ام
که می‌توانم باشم
که می‌خواهم باشم؟
تا روزها بی‌ثمر نماند
ساعت‌ها جان یابد
لحظه‌ها گران بار شود
هنگامی که می‌خندم
هنگامی که می‌گریم
هنگامی که لب فرو می‌بندم
در سفرم به سوی تو
به سوی خود
به سوی خدا
که راهیست ناشناخته
پر خار
ناهموار
راهی که باری در آن گام می‌گذارم
که قدم نهاده‌ام
و سر بازگشت ندارم
بی آنکه دیده باشم شکوفایی گل‌ها را
بی آنکه شنیده باشم خروش رودها را
بی آنکه به شگفت درآیم از زیبایی حیات
اکنون مرگ می‌تواند فراز آید
اکنون می‌توانم به راه افتم
اکنون می‌توانم بگویم که زندگی کرده‌ام

شعر: 👤#مارگوت_بیکل
ترجمه: 👤 #احمد_شاملو

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

رنج‌های ما خصوصی‌ترین اندام‌های روان‌مان هستند؛ شایسته نیست که آنها را برای هرکسی به معرض نمایش بگذاریم.

👤 #عباس_ناظری

@Existentialistt
مناسبات میان رویاها و بیماری‌های روحی

کانت: "دیوانه رویابینی بیدار است."

کراس: "جنون رویایی است که پرورده می‌شود هنگامی که حس‌ها بیدارند."

شوپنهاور: "رویاها جنونی کوتاه و جنون رویایی دراز می‌باشد"

هاگن: "هذیان رویایی است که نه از خواب بلکه از بیماری ناشی می‌شود."

وونت: "ما خود، در واقع، می‌توانیم در رویاها تقریباً تمام پدیده‌هایی را که در تیمارستان‌ها دیده می‌شود تجربه کنیم."

📕 #تفسیر_رویا
👤 #زیگموند_فروید

@Existentialistt
دشمن تو این سپاه نیست پادشاه. دشمن را تو خود پرورده‌ای.
دشمن تو پریشانی مردمان است؛
ورنه از یک مشت ایشان چه می‌آمد؟

👤 #بهرام_بیضایی
📕 #مرگ_یزدگرد

@Existentialistt
علت اینکه دنیا در حال حاضر به چنین وضع اسفناکی افتاده این است که همه کارشان را نیمه کاره انجام می‌دهند؛ افکارشان را نیمه کاره بیان می‌کنند و گناهکار بودن یا پرهیزگار بودنشان هم نیمه کاره است. ای بابا! تا آخر برو و محکم بکوب و نترس، موفق خواهی شد. خداوند از نیمه شیطان بسیار بیش از شیطان تمام عیار نفرت دارد.

📕 #زوربای_یونانی
👤 #نیکوس_کازانتزاکیس

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

یک کرمِ زشت و کثیف درون هر موجود و انسانی خفته است.
ولو این انسان وارسته‌ترین زاهدها باشد...

خم شوید و آهسته به این کرم بگویید: "تو را دوست می‌دارم!"

در دم بر پشت این کرم بال‌هایی می‌رویند و او به پروانه تبدیل می‌شود.


👤 #نیکوس_کازانتزاکیس
📕 #سرگشته_راه_حق

@Existentialistt
بزرگترین گناهی را که یک انسان می‌تواند مرتکب شود
‌مرتکب شده‌ام، خوشبخت نبوده‌ام. بگذار بهمنِ یخ زدهِ بیرحمِ نسیان‌ مرا در کام خود فرو برد، نابود کند،‌ ‌بی شفقتی.
پدر و مادرم مرا برای زیبایی و‌ بازی شگفت‌انگیز زندگی به دنیا آوردند،‌ برای زمین، آب، آتش و هوا‌ من به آن‌ها خیانت کردم‌
‌از این رو که خوشبخت نبودم
و آرزوی نخستین آن‌ها برآورده نشد.‌

ذهن من خود را وقف لجاجتِ متقارنی‌ برای هنر کرده است‌
که دمیدن در حباب است، من بزدل بودم.‌ آن‌ها شجاعت را به من آموختند.‌ و من آن را پس زدم، ‌آنچه بیش از هر چیز مرا دنبال می‌کند: من انسانی نگون‌بخت بوده‌ام!

👤 #خورخه_لوییس_بورخس
مترجم: #مؤدب_میرعلایی

@Existentialistt
‏ ما به جای توضیح دادن دعوا می‌کنیم، به جای یاد دادن غر می‌زنیم، به جای تجزیه و تحلیل کردنِ نگرانی‌های‌مان بی‌قرار می‌شویم، دروغ می‌گوییم و تقصیر را گردن افراد بی‌گناه می‌اندازیم..

👤‏⁧ #آلن_دوباتن
📕 #سیر_عشق

@Existentialistt
✍️ می‌دانی چه چیزی روح مرا خرد می‌کند وارنکا؟ پول نیست، نگرانی‌های روزمره است، این پچ‌پچ‌های این آدم‌ها، این لبخندهایشان، این لطیفه‌هایشان. می‌بینی کار به کجا کشیده است مامکم؟ از زنده بودنم خجالت می‌کشم وارنکا! مثل یک آدم مطرود هستم. بدتر از یک ولگرد بی‌گذرنامه. فاجعه‌ی وحشتناکی است! پایان کار من است! پایانِ پایان کارِ من! پایان بی‌بازگشت


📕 #بیچارگان
👤 #خشایار_دیهیمی

@Existentialistt
درباره یک درد مشترک

آخ، اگر فقط می‌دانستیم که نجات دهنده در گور خفته است؛ اگر فقط می‌دانستیم که نه رنگین کمان پیدایش خواهد ‌شد و نه یک روز خوب خواهد آمد؛ اگر فقط می‌دانستیم!
تمام رنج ما همواره از ندانستن بوده است و چه رنجی عظیم‌تر از ندانستن؟ ما درون توده‌ی بزرگ و بی‌شکلی از نادانستگی زندگی می‌کنیم. آن دست‌های مشت کرده من، تو و ما هستیم! آن دست‌ها تداعی کنندهٔ تنهایی‌مان است. "تنهایی ماست" که اینچنین فریاد می‌کشد؛ اما هیچ چراغی برای ما افروخته نخواهد شد. هیچ دستی به یاری ما دراز نخواهد شد. هیچ کسی به فریادمان نخواهد رسید...
از این‌رو تا مادامی که بیاموزیم هیچ نجات دهنده‌ای وجود ندارد، "تنهایی ما" همچنان با دستان مشت‌کرده‌اش فریاد خواهد کشید...

متن: #عباس_ناظری

@Existentialistt
✍️ مرگ حد است.
اما حد چیست؟
خصلت حد این است که هم درون چیزی است که آن را محدود می‌کند و هم بیرون آن. حد هم متعلق به بیرون است و هم متعلق به درون. بنابراین پاسخ به این پرسش مشکل خواهد بود. پرسش حد چیست هیچ پاسخ معین و تعریف جامع و مانعی ندارد. حد متعلق به دو حیطه‌ی متضاد است و تعریف آن، بنابراین تعریفی بالضروره متضاد خواهد بود. این نتایج مهم و به شدت تاثیرگزاری در پی دارد. مرگ حد زندگی است. زندگی با مرگ پایان می‌یابد و دیگر آن چیزی نیست که تا پیش از آن بوده است. اگر مرگ حد زندگی است و حد، هم درون و هم بیرون است. بنابراین مرگ درون زندگی است. به عبارت دیگر، ما مرگ را در تمام طول زندگی با خود حمل می‌کنیم و زندگی با متضاد خود در هم تنیده است.

📕 #ادبیات_و_مرگ
👤 #موریس_بلانشو

@Existentialistt
2025/07/01 22:43:09
Back to Top
HTML Embed Code: