...
این مصاحبه مایک تایسون قهرمان سنگین وزن بوکس، به من یادآور میشود که در بالاترین قُلههای افتخار هم پاداش نامحدودی وجود ندارد، پس به حقیقتِ پوچِ مقصد واقف شوم و حرص نخورم و چه بینش باشکوهی که انسان بتواند در نوعی از پوچی خلاقانه و هوشمندانه غوطهور شود تا معنای ناپدید شده در تعلیق دستیابی به افتخار را دریابد. یافتن معنا در پوچی، پارادوکسی است که تو را از هیمنهی لذت نامحدود خارج میکند، به باور اریک فروم همهی تلاشهای انسان امروزی در راستای رسیدن به لذت نامحدود خلاصه شده است، مثلا به این میاندیشی که اگر به رفیعترین قلههای افتخار دست بیابی میتوانی تا بینهایت لذت ببری، پس اهداف و برنامههایت را برای رسیدن به این لذت نامحدود انتخاب میکنی، رقابتطلبی و جنگجویی و حرص خوردن نیز پیامد دستیابی به همین لذت نامحدود خواهد بود، حال اگر نتوانی آنچه را میخواهی به دست بیاوری حسرت میخوری و اگر موفق شوی دچار ملال ناشی از پوچی آن میشوی، بعد به این میاندیشی که شاید آنچه بهدست آوردهای کافی نیست و باید رکوردهای دیگری را فتح کنی، اینگونه وارد یک لوپ فیدبکی میشوی و در این میان دیگران هم با هیاهویی که به راه انداختهاند تو را تشویق میکنند که تا آخرین نفس مبارزه کنی و تو آنقدر میجنگی تا از نفس بیفتی، سپس وقتی از تک و تا افتادی و هیاهوی دیگران نیز آرام گرفت، تازه میفهمی آنچه بدست آمده چقدر ملالآور است؛ شاید مانند مایک تایسون و محمدعلی باید خونت ریخته شود و نفست بریده شود تا بفهمی که اینها هیاهوی بسیار برای هیچ است.
اما حکمتی به سان مُعّما: «هیچ مقصدی نیست، هرچقدر که میتوانی، از مسیر لذت ببر.» عبارتی حکیمانه و مُعّماگونه که حکمتش در لذت بردن از مسیر است و مُعّمایش در این است که به راستی نمیتوان فهمید که مقصدی هست یا نه! به زعم من، اگر اندکی احترامِ قلبی برای «حواس خود» قائل باشیم، لذت بردن از مسیر را انتخاب میکنیم تا اگر مقصدی نبود، به احساسات خویش بدهکار نباشیم.
.
.
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt
این مصاحبه مایک تایسون قهرمان سنگین وزن بوکس، به من یادآور میشود که در بالاترین قُلههای افتخار هم پاداش نامحدودی وجود ندارد، پس به حقیقتِ پوچِ مقصد واقف شوم و حرص نخورم و چه بینش باشکوهی که انسان بتواند در نوعی از پوچی خلاقانه و هوشمندانه غوطهور شود تا معنای ناپدید شده در تعلیق دستیابی به افتخار را دریابد. یافتن معنا در پوچی، پارادوکسی است که تو را از هیمنهی لذت نامحدود خارج میکند، به باور اریک فروم همهی تلاشهای انسان امروزی در راستای رسیدن به لذت نامحدود خلاصه شده است، مثلا به این میاندیشی که اگر به رفیعترین قلههای افتخار دست بیابی میتوانی تا بینهایت لذت ببری، پس اهداف و برنامههایت را برای رسیدن به این لذت نامحدود انتخاب میکنی، رقابتطلبی و جنگجویی و حرص خوردن نیز پیامد دستیابی به همین لذت نامحدود خواهد بود، حال اگر نتوانی آنچه را میخواهی به دست بیاوری حسرت میخوری و اگر موفق شوی دچار ملال ناشی از پوچی آن میشوی، بعد به این میاندیشی که شاید آنچه بهدست آوردهای کافی نیست و باید رکوردهای دیگری را فتح کنی، اینگونه وارد یک لوپ فیدبکی میشوی و در این میان دیگران هم با هیاهویی که به راه انداختهاند تو را تشویق میکنند که تا آخرین نفس مبارزه کنی و تو آنقدر میجنگی تا از نفس بیفتی، سپس وقتی از تک و تا افتادی و هیاهوی دیگران نیز آرام گرفت، تازه میفهمی آنچه بدست آمده چقدر ملالآور است؛ شاید مانند مایک تایسون و محمدعلی باید خونت ریخته شود و نفست بریده شود تا بفهمی که اینها هیاهوی بسیار برای هیچ است.
اما حکمتی به سان مُعّما: «هیچ مقصدی نیست، هرچقدر که میتوانی، از مسیر لذت ببر.» عبارتی حکیمانه و مُعّماگونه که حکمتش در لذت بردن از مسیر است و مُعّمایش در این است که به راستی نمیتوان فهمید که مقصدی هست یا نه! به زعم من، اگر اندکی احترامِ قلبی برای «حواس خود» قائل باشیم، لذت بردن از مسیر را انتخاب میکنیم تا اگر مقصدی نبود، به احساسات خویش بدهکار نباشیم.
.
.
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt
این عبارت آلبرکامو بسیار درست است، انسان به جای مواجه شدن با مشکلات، مشتاق گریز از درد است: «وقتی انسان آموخت آن هم نه فقط بر روی کاغذ، که چگونه با رنجهایش تنها بماند، چگونه بر اشتیاقش به گریز چیره شود، آنوقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد.»
مواجهی آرام و آهسته با رنجهایت را تمرین کن، تا بتوانی بر اندوه ناشی از رنج چیره شوی.
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
مواجهی آرام و آهسته با رنجهایت را تمرین کن، تا بتوانی بر اندوه ناشی از رنج چیره شوی.
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
به زبان حافظ:
جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است
ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار
بهارتان مبارک و خرم باشد
سهل و مختصر بگذرد این دوران🦋
@Existentialistt
جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است
ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار
بهارتان مبارک و خرم باشد
سهل و مختصر بگذرد این دوران🦋
@Existentialistt
...
به زبان فروید: «اگر قادر نیستیم همهی رنجها را از میان برداریم، اما میتوانیم برخی از آنها را از بین ببریم و برخی دیگر را تسکین دهیم.» میپرسی چگونه؟ از طریق حقیقت! زیرا «حقیقت رهایی بخش است.» یعنی اگر کسی عاشق یک حقیقتی باشد و با شوق بسیار در آن جهت حرکت کند، میتواند از بار رنجهای خودش یا دیگران بکاهد. به زبان سهراب شاید کار ما این است پی آواز حقیقت بدویم و شاید بزرگترین حقیقت زندگی شکوفایی استعدادهایمان باشد، زیرا انسانی که استعدادهایش را شکوفا نکرده باشد، همواره از زندگی طلبکار خواهد بود و به همین دلیل بدرود حیات برایش دشوار میشود! بگو آیا اشتیاقی برای به شکوفایی رساندن استعدادهای خویش داری؟ كسی كه یک زندگی مشتاقانه را میزید، طبق اصول نیچه، از شكستهای خود آشفته نمیشود زیرا چالشها را فرصتهایی برای خلق دوبارهی خود میداند. بازهم به زبان سهراب: «صدایی تو را می خواند. روانه شو. سرمشق خودت باش. با چشمان خودت ببین. با یافته خویش بزی. در خود فرو شو تا به دیگران نزدیک شوی. پیک خود باش. پیام خودت را بازگوی. میوه از باغ درون بچین. شاخهها چنان بارور بینی که سبدها آرزو کنی و زنبیلِ تُرا، گرانباری شاخهای بس خواهد بود.» با اشتیاقی مضاعف به سوی شکوفا ساختن استعدادهایت گام بردار تا بتوانی زندگی را تاب بیاوری، از خودت موجودی ستایش برانگیز برای خویش بیافرین نه برای دیگران!
.
.
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
به زبان فروید: «اگر قادر نیستیم همهی رنجها را از میان برداریم، اما میتوانیم برخی از آنها را از بین ببریم و برخی دیگر را تسکین دهیم.» میپرسی چگونه؟ از طریق حقیقت! زیرا «حقیقت رهایی بخش است.» یعنی اگر کسی عاشق یک حقیقتی باشد و با شوق بسیار در آن جهت حرکت کند، میتواند از بار رنجهای خودش یا دیگران بکاهد. به زبان سهراب شاید کار ما این است پی آواز حقیقت بدویم و شاید بزرگترین حقیقت زندگی شکوفایی استعدادهایمان باشد، زیرا انسانی که استعدادهایش را شکوفا نکرده باشد، همواره از زندگی طلبکار خواهد بود و به همین دلیل بدرود حیات برایش دشوار میشود! بگو آیا اشتیاقی برای به شکوفایی رساندن استعدادهای خویش داری؟ كسی كه یک زندگی مشتاقانه را میزید، طبق اصول نیچه، از شكستهای خود آشفته نمیشود زیرا چالشها را فرصتهایی برای خلق دوبارهی خود میداند. بازهم به زبان سهراب: «صدایی تو را می خواند. روانه شو. سرمشق خودت باش. با چشمان خودت ببین. با یافته خویش بزی. در خود فرو شو تا به دیگران نزدیک شوی. پیک خود باش. پیام خودت را بازگوی. میوه از باغ درون بچین. شاخهها چنان بارور بینی که سبدها آرزو کنی و زنبیلِ تُرا، گرانباری شاخهای بس خواهد بود.» با اشتیاقی مضاعف به سوی شکوفا ساختن استعدادهایت گام بردار تا بتوانی زندگی را تاب بیاوری، از خودت موجودی ستایش برانگیز برای خویش بیافرین نه برای دیگران!
.
.
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
عظمت درونی تو دو شاخصه مهم دارد:
میزان بردباری و شیوه مواجههات با دردهای زندگی
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt
میزان بردباری و شیوه مواجههات با دردهای زندگی
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt
گاهی عامدانه و گاهی سهواً، فراموش میکنیم که هر انسانی به حکم اجبار، هر آنچه که شاکلهاش را میسازد، دوست میدارد.
اگر من سفیدم، دیگری شاید اندکی روشنتر و شاید بسیار تیرهتر باشد. اگر من در این نقطه از جهان به دنیا آمدهام، دیگری شاید در نقطهای به دنیا آمده باشد.
رنگهایمان، زبانهایمان، نامهایمان هیچ یک «ما» نیستیم. «ما» چیز دیگریست.
ما انسانیم، رنگها و نژادها نه مایهٔ افتخارند و نه مایه شرم. هر کسی به ناچار به آنچه که هست میبالد.
آنچه که هستیم مهم نیست، آنچه که میخواهیم بشویم مهم است.
📙 #کشتن_مرغ_مینا
👤 #هارپر_لی
@existentialistt
اگر من سفیدم، دیگری شاید اندکی روشنتر و شاید بسیار تیرهتر باشد. اگر من در این نقطه از جهان به دنیا آمدهام، دیگری شاید در نقطهای به دنیا آمده باشد.
رنگهایمان، زبانهایمان، نامهایمان هیچ یک «ما» نیستیم. «ما» چیز دیگریست.
ما انسانیم، رنگها و نژادها نه مایهٔ افتخارند و نه مایه شرم. هر کسی به ناچار به آنچه که هست میبالد.
آنچه که هستیم مهم نیست، آنچه که میخواهیم بشویم مهم است.
📙 #کشتن_مرغ_مینا
👤 #هارپر_لی
@existentialistt
عقل، لحظه، بهبودی؛ اگر عاقلانه در لحظه زندگی کنیم بهبودی را مییابیم، پس برای بودنِ بهتر در دنیا به وقوف نیاز داریم، یعنی واقف باشیم به هرآنچه در اطرافمان رخ میدهد و اگر زندگی را به آینده موکول کنیم نارضایتی بیخ گلویمان را خواهد گرفت. ما اینجاییم که خوب زندگی کنیم و از آنچه میبینم در همان لحظه لذت ببریم بیآنکه در تصور به تملک درآوردن آن چیزها باشیم، اینگونه بار وسوسهبرانگیز هستی را تاب خواهیم آورد.
.
.
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt
.
.
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt
ما به تجربه خیالی و موهوم "من نه، الآن نه" وابستهایم: اعتیادی فراگیر.
ما از غذا، مواد مخدر، اینترنت، سکس، شهرت، کار و الکل استفاده میکنیم تا از دنیای واقعی به دنیایی برویم که در آن مردم آن طوریاند که ما فکر میکنیم باید باشند.
ما مشتاق گذشته یا آیندهای آرمانی هستیم که هرگز وجود نداشته است.
ما نمیتوانیم دیروز را در امروز زندگی کنیم.
به جای حضور در زمان حال، ما در انتظار چیزی هستیم که آرزوی حضورش را داشتیم.
ما تصور میکنیم که اگر در زمان و مکان دیگری زندگی میکردیم به سر منزل آرامش و رضایت میرسیدیم.
میل شدید به " من_نه، الان_نه، اینجا_نه " ما را بیخانمان نگاه میدارد.
ما میکوشیم از لحظه حال فرار کنیم اما لحظه حال یگانه خانهای است که همیشه خواهیم داشت.
📙 #دروغهایی_که_به_خود_میگوییم
👤 #جان_فردریکسون
@existentialistt
ما از غذا، مواد مخدر، اینترنت، سکس، شهرت، کار و الکل استفاده میکنیم تا از دنیای واقعی به دنیایی برویم که در آن مردم آن طوریاند که ما فکر میکنیم باید باشند.
ما مشتاق گذشته یا آیندهای آرمانی هستیم که هرگز وجود نداشته است.
ما نمیتوانیم دیروز را در امروز زندگی کنیم.
به جای حضور در زمان حال، ما در انتظار چیزی هستیم که آرزوی حضورش را داشتیم.
ما تصور میکنیم که اگر در زمان و مکان دیگری زندگی میکردیم به سر منزل آرامش و رضایت میرسیدیم.
میل شدید به " من_نه، الان_نه، اینجا_نه " ما را بیخانمان نگاه میدارد.
ما میکوشیم از لحظه حال فرار کنیم اما لحظه حال یگانه خانهای است که همیشه خواهیم داشت.
📙 #دروغهایی_که_به_خود_میگوییم
👤 #جان_فردریکسون
@existentialistt
به بیان هانا آرنت: «آنچه باعث تغییر میشود امید نیست، ناامیدی است» و به زبان نیچه: «امید پلیدترین پلیدیهاست»، زیرا به رنج و عذابِ بیهودهی انسان دامن میزند، به راستی چه امیدهایی که پشت رنجهای مدام ما پنهان شدهاند، ناامیدی میتواند ما را به این فهم برساند که واقعیت تغییرناپذیر است، پس میتوانیم به جنگ با واقعیت خاتمه دهیم و به تغییر خویش روی بیاوریم تا این تغییر پایانی بر رنجهایمان باشد.
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
...
ای سایه درد هست ولیکن طبیب نیست
سایهجان ای پيرپرنيان انديش من، دستم نمیرسد که در آغوش گیرمت و بازپرسم که هنوز هم اندُه خویش را نمیدانی!؟ که هنوز هم از ديدهٔ خونبارت جدا نشدهای!؟ چگونه شد که برای شرح خودت بغضی سمج همراه همیشگیات شد!؟ چه گویم که با لب خاموش هم سخنها گفتهای و ما شنیدهایم، هشیارها و مستها را مدهوش کردهای و ما دیدهایم!
یادم آمد آنجا را که دلت ریسه رفت و لجوجانه نگاهت را به هرجایی افکندی تا آن قطرهی اشک سمج، گسسته شود، آخ اگر بشود! ولی تو را چه بیم دریاها...
ما به طنطنهٔ صدايت گوش میسپاریم، صدايی كه حالا از آنسوی اشتياق و شور میآید، صدايی که مستی غزلهای حافظ را به همراه میآورد، به لرزهای كه در آن قد برافراشته خیره شدهایم، به هر بغض فروخوردهات كه ما هم بعد تو بغضهامان را بلعيدهايم.
میدانی، آنچه تو را عزیز کرده همین خلوص ناب توست و آنها که تو را بسیار خواندهاند این را میدانند که یک جايی درونت، ميان قلب و روحت، زخمیست تپنده، كه خونش از احساسات رنجيدهٔ توست، رنجي كه تو را به آرامی و موقرانه به كنجی تاريک از ذهنت رانده، نشانی كه جز خودت كسی از آن خبر ندارد، بدرود ای پیر پرنیان اندیش
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
ای سایه درد هست ولیکن طبیب نیست
سایهجان ای پيرپرنيان انديش من، دستم نمیرسد که در آغوش گیرمت و بازپرسم که هنوز هم اندُه خویش را نمیدانی!؟ که هنوز هم از ديدهٔ خونبارت جدا نشدهای!؟ چگونه شد که برای شرح خودت بغضی سمج همراه همیشگیات شد!؟ چه گویم که با لب خاموش هم سخنها گفتهای و ما شنیدهایم، هشیارها و مستها را مدهوش کردهای و ما دیدهایم!
یادم آمد آنجا را که دلت ریسه رفت و لجوجانه نگاهت را به هرجایی افکندی تا آن قطرهی اشک سمج، گسسته شود، آخ اگر بشود! ولی تو را چه بیم دریاها...
ما به طنطنهٔ صدايت گوش میسپاریم، صدايی كه حالا از آنسوی اشتياق و شور میآید، صدايی که مستی غزلهای حافظ را به همراه میآورد، به لرزهای كه در آن قد برافراشته خیره شدهایم، به هر بغض فروخوردهات كه ما هم بعد تو بغضهامان را بلعيدهايم.
میدانی، آنچه تو را عزیز کرده همین خلوص ناب توست و آنها که تو را بسیار خواندهاند این را میدانند که یک جايی درونت، ميان قلب و روحت، زخمیست تپنده، كه خونش از احساسات رنجيدهٔ توست، رنجي كه تو را به آرامی و موقرانه به كنجی تاريک از ذهنت رانده، نشانی كه جز خودت كسی از آن خبر ندارد، بدرود ای پیر پرنیان اندیش
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
هربار که سخنرانی سیاسی میشنوم یا سخنرانیهای رهبرانمان را میخوانم، از اینکه سالهاست هیچ حرفی که بار انسانی داشته باشد نشنیدهام، به وحشت میافتم. همیشه همان کلمات است که همان دروغها را تکرار میکند و این حقیقت که مردم پذیرای آنها هستند، که خشم مردم این دلقکهای تو خالی را از بین نبرده است، به نظرم دال بر این واقعیت مینماید که مردم اهمیتی به اینکه چگونه بر آنها حکومت شود نمیدهند؛ آری راست است، آنها با بخش کاملی از زندگیشان و به اصطلاح «علایق حیاتیشان» بازی میکنند_آری، بازی.
👤 #آلبر_کامو
📙 #یادداشتها
@Existentialistt
👤 #آلبر_کامو
📙 #یادداشتها
@Existentialistt
✍️ هرگز هیچ پارلمانی یا جمع بشری و نسلی از انسانها، در هیچ کشوری صاحب این حق نیست که آیندگان را تا ابد متعهد و منقاد کند یا حکم کند که جهان در آینده چگونه حکومت شود، یا چه کسی حاکم باشد....
آنهایی که این دنیا را ترک گفتهاند، و یا کسانی که هنوز پا به این دنیا نگذاشتهاند، تا آن جا که در تخیل ما آدمهای فانی میگنجد، از هم فاصله دارند.
پس چه تعهد و قیدی بین دو فاصله بینهایت میتواند وجود داشته باشد، چه قانون یا اصلی از این دو ناموجود استخراج شدنی است؟
یکی که دیگر وجود ندارد و آن دیگری که هنوز نیامده است؛ پس این دو هرگز در واقعیت با یکدیگر ملاقات نمیکنند، پس چرا یکی باید آن دیگری را به قید خود درآورد..؟
📕 #حقوق_انسان
👤 #توماس_پین
#مهسا_امینی
@existentialistt
آنهایی که این دنیا را ترک گفتهاند، و یا کسانی که هنوز پا به این دنیا نگذاشتهاند، تا آن جا که در تخیل ما آدمهای فانی میگنجد، از هم فاصله دارند.
پس چه تعهد و قیدی بین دو فاصله بینهایت میتواند وجود داشته باشد، چه قانون یا اصلی از این دو ناموجود استخراج شدنی است؟
یکی که دیگر وجود ندارد و آن دیگری که هنوز نیامده است؛ پس این دو هرگز در واقعیت با یکدیگر ملاقات نمیکنند، پس چرا یکی باید آن دیگری را به قید خود درآورد..؟
📕 #حقوق_انسان
👤 #توماس_پین
#مهسا_امینی
@existentialistt
Responsibility_0.pdf
243.2 KB
در این روزگار سخت که لبریز از خشم و اضطراب و ترس هستیم خواندن این کتاب هانا آرنت «مسئولیت شخصی در زمانه دیکتاتوری» را به همگان توصیه میکنم.
- اگر ما شکست بخوریم...
+ ما شکست بخوریم؟
شجاعتت را به جایِ محکمی ببند تا شکست نخوریم!
📙 #مکبث
👤 #ویلیام_شکسپیر
@existentialistt
+ ما شکست بخوریم؟
شجاعتت را به جایِ محکمی ببند تا شکست نخوریم!
📙 #مکبث
👤 #ویلیام_شکسپیر
@existentialistt
این شیخ که آیت انیران باشد
وز فتنه ی او ایران ویران باشد
دیرا که نبودست و ایران بودست
زودا که نباشد وی و ایران باشد
کام همگان باد روا کام شما نه
ایام همه خرم و ایام شما نه
زان گونه عبوسید که گویی می نوروز
در جام همه ریزد و در جام شما نه
وان گونه شب اندوده که با صبح بهاری
شام همگان می گذرد شام شما نه
کام همگان باد روا کام شما نه
ایام همه خرم و ایام شما نه
ای عام شما در بدی و ددصفتی خاص
وی خاص شما نیک تر از عام شما نه
سنجیدم و دیدم که نشانی ز تکامل
احکام نرون دارد و احکام شما نه
شادی گهر ماست که ما جان بهاریم
ای ملت گریه به جز انعام شما نه
انگار که خورشید بهارانه ی ایران
بر بام همه تابد و بر بام شما نه
کام همگان باد روا کام شما نه
ایام همه خرم و ایام شما نه
ای مردم ما را به جز اندیشه و دانش
بیرون شدی از مهلکه ی دام شما نه
و اندر حق فرهنگ هنر پرور ایران
اکرام عمر دیدم و اکرام شما نه
کام همگان باد روا کام شما نه
ایام همه خرم و ایام شما نه
@existentialistt
وز فتنه ی او ایران ویران باشد
دیرا که نبودست و ایران بودست
زودا که نباشد وی و ایران باشد
کام همگان باد روا کام شما نه
ایام همه خرم و ایام شما نه
زان گونه عبوسید که گویی می نوروز
در جام همه ریزد و در جام شما نه
وان گونه شب اندوده که با صبح بهاری
شام همگان می گذرد شام شما نه
کام همگان باد روا کام شما نه
ایام همه خرم و ایام شما نه
ای عام شما در بدی و ددصفتی خاص
وی خاص شما نیک تر از عام شما نه
سنجیدم و دیدم که نشانی ز تکامل
احکام نرون دارد و احکام شما نه
شادی گهر ماست که ما جان بهاریم
ای ملت گریه به جز انعام شما نه
انگار که خورشید بهارانه ی ایران
بر بام همه تابد و بر بام شما نه
کام همگان باد روا کام شما نه
ایام همه خرم و ایام شما نه
ای مردم ما را به جز اندیشه و دانش
بیرون شدی از مهلکه ی دام شما نه
و اندر حق فرهنگ هنر پرور ایران
اکرام عمر دیدم و اکرام شما نه
کام همگان باد روا کام شما نه
ایام همه خرم و ایام شما نه
@existentialistt