Telegram Web
زیستنِ وفادارانه
🖋 مهسا اسداله‌نژاد

حالا این خیزش دارد صدروزه می‌شود. منتهایی برای آن متصور نیست. کسی نمی‌داند چه زمانی به سرمنزل مقصود می‌رسد و کسی نمی‌داند که منازلی که طی می‌کند آن را به سرمنزلِ ازپیش‌معینی می‌رساند یا نه. قبل‌تر نوشتم که قدرتِ این جنبش در خلق مداوم معناست و دربرابرش دولتِ مستقری‌ست که یکی از دو بالش، مشروعیت‌داشتن و خلق معنا، ناتوان‌تر از همیشه‌ است. گفتم جنبشی که خلق معنا می‌کند، به دولت‌شدن نزدیک‌ است؛ به استقرار شیوه‌ی تازه‌ای از بودن. اکنون می‌خواهم بگویم که به نظرم این خلق معنا جز از مجرایِ اجراهایی که چه در ابعاد وسیع چه خرد و چه به شکل یک تئاتر در جریان‌اند، دیگر چگونه ممکن است تداوم بیابد؟

این جا کمی از بدیو کمک می‌گیرم ولی به پیامد صحبت او کاری ندارم. اصطلاحی دارد از این قرار : statify. ترجمه‌اش کرده‌اند به «دولتی‌شدن»[1]. بدیو می‌گوید که زمانی که درجه‌ی رخدادپذیریِ وضعیت کاهش یابد و یا درواقع قسمی ته‌نشست یا رسوب در یک گسست صورت گیرد، چیزها شروع می‌کنند به استیتیفاید‌شدن؛ به دولتی‌شدن؛ به استقرار یافتن. رخداد همواره پابرجا نمی‌ماند. عن‌قریب است که بدل به چیزی نشست‌کرده و رسوب‌یافته شود. در این زمان است که سوژه‌ شکل می‌گیرد و بعد از شکل‌گیری ممکن است قفل شود. رخداد همیشه رخداد نمی‌ماند. تا زمانی رخداد در جریان است، که سوژگی‌ها و مواضع‌ این‌جا و آن‌جا دیده ‌شوند؛ اما به‌محضِ ساکن‌شدن و به‌پایان‌رسیدنِ رخداد، سوژه قوام می‌یابد. برای همین هم هست که هر سوژه با دولتِ خودش چفت‌وبست می‌شود و رخداد گسستی‌ست در نظم دولت و پیداشدنِ سوژگی‌های جدید یا سوژه‌هایی درحالِ ساخت که دیگر آن شکلی که سوژه بودند، نیستند.

او می‌گوید که برای تداوم رخداد به وفاداری نیاز است...

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر یا اینستنت ویو بخوانید 🔻
📎 Engare.net/faithfulness-living/


💡 #رسانه شمایید. اگر می‌پسندید، برای دوستان‌تان بفرستید.

🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
🔶 @SocioNet
👍4
تأملی پیرامون روایی یا ناروایی اعدام
🖋 فاطمه حیدری

مجازات اعدام به گناه آدم‌کشی، به‌مراتب وحشتناک‌تر از خود آدم‌کشی است. کشته شدن به‌حکم دادگاه به‌قدری هولناک است که هیچ تناسبی با کشته شدن به‌دست تبهکار ندارد. نه، انسان را نباید این‌طور شکنجه کرد.
- ابله، فئودور داستایوفسکی

اعدام از چه فلسفه وجودی‌ای برمی‌خیزد؟ چه سازوکاری در اندیشه و زیستگاه جوامع بشری پذیرشش را تسهیل می‌کند؟ اعدام، کیفری عادلانه است یا انتقامی کور و بدوی؟ کشتن دیگری، بدون شک مذموم و نکوهیده است؛ اما کشتن در قبال کشتن چطور؟ تکرار امر نکوهیده در پاسخ به امر نکوهیده تا چه پایه اخلاقی است؟ اگر اخلاقی بودن را گزاره‌ای مفروض بدانیم، از منظری کارکردگرایانه اعدام به مثابه فعلی که فی نفسه خشونت‌آمیز است تا چه اندازه بر کاستن از سطح و گسترده خشونت موثر است؟ پاسخ به این پرسش‌ها از مهم‌ترین گره‌گاه‌های فلسفی و اخلاقی حقوق کیفری است.

حکم به اعدام هر انسان، مبتنی بر این انگاره پیشینی است که جان او شایسته زیستن در این جهان نیست. مبنای اعتباربخشی به این گزاره تابعی است از ماهیت و چارچوب هنجاری هر نظام سیاسی و کیفری. در نظام‌های تئوکراتیک، حکم الهی خداوند منبعی مقدس و خدشه‌ناپذیر است که بر جان انسان‌ها ارزش‌گذاری می‌کند و در صورت نقض شریعت آن‌ها را «مهدورالدم» می‌داند. در نظام‌های توتالیتر «اقدام علیه نظم و امنیت» به‌واسطه مقابله با دستگاه حاکمه مجوز سلب حق حیات از انسان‌هاست. در یک نظام سیاسی دموکراتیک، اعدام می‌تواند پاسخی عادلانه به «قتل عمد» تلقی شود....

🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/about-execution

💡 #رسانه شمایید. اگر می‌پسندید، برای دوستان‌تان بفرستید.

🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
🔶 @SocioNet
👍6👎2
جنبش‌های اجتماعی اینترنتی از نظر کاستلز
🖋رحیم زایرکعبه – دکترای جامعه‌شناسی

جنبش‌های اجتماعی عصر اینترنت، الگوی جدیدی از جنبش‌های اجتماعی و اشکال جدیدی از تغییر اجتماعی در قرن ۲۱ به شمار می‌روند. جنبش‌های اجتماعی در عصر اینترنت به آن جنبش‌های اجتماعی اشاره دارد که از طریق کاربرد اینترنت و شبکه‌های ارتباطات بی‌سیم ابتدا در فضای اینترنتی ( فضای جریان‌ها) و سپس در فضای شهری ( فضای مکان‌ها) رخ دادند. برای مثال می‌توان به جنبش‌های اینترنتی در مادرید سال ۲۰۰۴ ؛ ایران سال ۲۰۰۹؛ ایسلند سال ۲۰۰۹ ؛ تونس، مصر، یمن، بحرین، لیبی، مراکش و سوریه (دسامبر۲۰۱۰ - دسامبر ۲۰۱۱) ؛ اسپانیا ۲۰۱۱(مه ۲۰۱۱- مه ۲۰۱۲) و اشغال وال‌استریت (فوریه ۲۰۱۱ – مارس ۲۰۱۲) اشاره کرد.

شبکه‌های اینترنتی دیجیتالی و چندوجهی ارتباط افقی، سریع‌ترین، مستقل‌ترین، تعاملی‌ترین، قابل برنامه‌ریزی‌ترین و خودگسترنده‌ترین ابزارهای ارتباطی طول تاریخ هستند. بنابراین اینترنت و شبکه‌های تلفن همراه فقط ابزار نیستند، بلکه اشکال سازمانی، مظاهر فرهنگی و سکوهای خاصی برای خودمختاری سیاسی هستند. از آنجا که در جوامع دیکتاتوری، سازمان‌های سیاسی رسمی مثل احزاب و تشکل‌های مدنی بر اثر سرکوب حاکمیت دیکتاتوری قبلاً سرکوب شده و از بین رفته‌اند. لذا رسانه‌های دیجیتال، زیرساختی فراهم می‌کنند که موجب می‌شود پیوندهای ارتباطی عمیق و ظرفیت‌های سازمانی در گروه‌های فعالان برای تشکیل جنبش‌های اینترنتی ایجاد شود. اینترنت فضایی ایمن فراهم آورد که شبکه‌های خشم و امید در آن به هم متصل شدند.

در جامعه شبکه‌ای، قدرت، پدیده‌ای چندبعدی است. یعنی هر یک از ابعاد اقتصادی، سیاسی ، نظامی، ایدئولوژیک و فرهنگی، شبکه‌های قدرت خاصی را با اهداف خاص خود، اعمال می‌کنند. این دارندگان شبکه‌های قدرت همه یک هدف مشترک دارند و آن کنترل ظرفیت تعریف قواعد و هنجارهای جامعه از طریق یک نظام سیاسی یا دولت است که عمدتاً به منافع و ارزش‌های آن‌ها پاسخگوست. بنابراین شبکه قدرت ساخته‌شده پیرامون دولت و نظام سیاسی قطعاً نقش بنیادین در شبکه‌بندی کلی قدرت دارد. زیرا اولاً عملکرد باثبات نظام و تولید روابط قدرت در هر شبکه در تحلیل نهایی وابسته به کارکردهای هماهنگ‌سازی و تنظیمی دولت است. ثانیاً از طریق دولت است که اشکال مختلف اعمال قدرت در حوزه‌های اجتماعی مختلف با انحصار و خشونت به‌مثابه ظرفیت اعمال قدرت نهایی مرتبط است.

🔅 ویژگی‌های جنبش‌های اجتماعی اینترنتی را در انگاره یا در اینستنت‌ویو بخوانید 🔻
📎 Engare.net/internet-social-movements

💡 #رسانه شمایید. اگر می‌پسندید، برای دوستان‌تان بفرستید.

🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
🔶 @SocioNet
👍7
آیا انجمنی از کشیشان  یا مجمعی کلیسایی و یا دسته‌ی کشیشان مقدس پرسبیتری (که در هلند چنین عنوانی دارند) می‌تواند با مقیدکردن خود به تعالیمی  تغییرناپذیر و از طریق سوگند خوردن، مشروعیت پیدا کند تا قیمومت بر اعضای خود و از طریق آنان، قیمومت بر همه‌ی مردم را برای همیشه تضمین کند؟
پاسخ من این است که این کار غیرممکن است. زیرا هدف چنین قراردادی که مسدودکردن همیشگی راه روشنگری بیشتر نژاد بشراست، مطلقاً پوچ و باطل است ؛ حتی اگر این قرارداد را عالی‌ترین مقام کشور،  شورای سلطنت و محکم‌ترین پیمان نامه‌های صلح تأیید و تصویب کرده باشند. چون هیچ عصری نمی‌تواند خود را در بند کند تا چه رسد به آن که  برای اعصار بعدی مقرر بدارد که باید در شرایطی گذاشته شوند که بر ایشان ناممکن شود که دامنه‌ی شناخت خود را وسیعتر کنند (به ویژه در جایی که موضوع مهمی مانند روشنگری در میان است)؛ یعنی رهایی بشر از خطاها یا به طور کلی افزایش روشن شدن او. در بند کردن اعصار بعدی جنایتی بر ضد بشریت است که سرنوشت اساسی او دقیقاً در چنین پیشرفتی قرار دارد؛ در نتیجه نسل‌های بعدی کاملاً حق دارند که چنین توافق نامه‌هایی را نامعتبر و جنایت‌کارانه بشناسند و آنها را باطل اعلام کنند.

معیار چیزی که مردم بتوانند بر سر آن، به منزله‌ی قانون، به توافق برسند در این پرسش است : آیا آنان می‌توانند چنین قانونی را بر خود تحمیل کنند؟ البته ممکن است که برای به جلو انداختن وضع بهتری از امور، نظم دینی موقتی را برای مدت زمانی کوتاه و معین در  بعضی جماعتهای کلیسایی برقرار کنند، ولی باید به همه‌ی شهروندان، و به ویژه به روحانیان، که  مقام پژوهشگر را دارند، آزادی خرده گیری عمومی  از نارسایی‌های نهادهای دینی موجود را از طریق نوشتن بدهند. این نظم دینی موقت می‌تواند تا وقتی ادامه پیدا کند که بصیرت درباره‌ی سرشتِ این امور چنان آشکار و گسترده شده باشد که مردم (اگر نه متفقاً) لااقل با وفاقِ عمومی صدای خود را به گوش شهریار برسانند که او این جماعت‌های دینی را در کنف حمایت خود بگیرد  که می‌خواهند طبق بصیرت جدیدی که به دست آورده اند نهادهای دینی جدیدی بر پادارند و خود را مجدداً سازمان دهند. ولی در مقابل نیز،جماعت‌های دینی جدید حق مداخله در امور آن گروه از جماعت‌های دینی را ندارند که می‌خواهند همچون پیش امور خود را اداره کنند. اما آنچه در این میان اکیداً ممنوع است این است که اجازه داده شود که این جماعت‌های دینی جدید در یک سازمان دینی متشکل شوند که اساسنامه دایمی اش این باشد که هیچ کس حق ندارد که به طور علنی و عمومی این اساسنامه را مورد چون و چرا قرار دهد؛ حتی اگر مدت این اجازه، از طول حیات یک شخص بیشتر نباشد. چون اگر چنین شود،  در پیشرفت انسانیت به سوی اصلاح، دوره‌ای از زمان عاطل می‌شود و این، به زیان  نسل‌های آینده است؛ بنابراین تشکل سازمانی دینی بر پایه‌ی چنین اساسنامه ای باید ممنوع باشد.

شخصی ممکن است (برای مدت زمان کوتاهی) آنچه را باید بداند،یعنی روشنگری را، برای خود به عقب اندازد، اما اگر روشنگری را برای آیندگان و حتی برای خود به طور دائمی مردود بداند حقوق مقدس نوع بشررا نقض و پایمال  کرده است. فرمان این نوعی را که مردم نمی‌توانند برای خود وضع کنند مسلماً شهریار نیز نمی‌تواند آن را بر مردم تحمیل کند؛ زیرا مرجعیت قانون‌گذاری او بر پایه‌ی اراده‌ی جمعی مردم است و این اراده در شخص او تمرکز یافته است.

📃 بخشی از متن «در پاسخ به پرسش: روشنگری چيست؟»
نوشته‌ی امانوئل کانت و ترجمه‌ی يدالله موقن
🔁 مطالعه کامل متن در انگاره 🔻
Engare.net/what-is-enlightenment

🌐 شبکه جامعه‌شناسی
@SocioNet
@EngareNet
3👍3
انگاره‌‌‌‌ | رسانه علوم اجتماعی و سیاست‌گذاری اجتماعی
👌🏼 آدرس‌ها به‌روز شد. 🔰 آدرس‌های جدید دسترسی به Sci-hub و Libgen و zLib 🔅به‌روزرسانی ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | UPDATED 04/26/2022 وبسایت Sci-hub ، Genesis Library و zLibrary از مشهورترین کتابخانه‌های انتشار مقاله‌ها و کتاب‌های علمی هستند که به صورت رایگان می‌توانید…
👌🏼 #به_روز_رسانی

🔰 آدرس‌های جدید دسترسی به Sci-hub و Libgen و zLib
🔅به‌روزرسانی ۳ اسفند ۱۴۰۱ | UPDATED 02/22/2023

وبسایت Sci-hub ، Genesis Library و zLibrary از مشهورترین کتابخانه‌های انتشار مقاله‌ها و کتاب‌های علمی هستند که به صورت رایگان می‌توانید از آنها استفاده کنید. این سایت‌ها به صورت دوره‌ای توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا از دسترس خارج می‌شوند و برای دسترسی به آن نیاز به لینک‌های به‌روز شده‌است.

آخرین به‌روزرسانی:
۱- آدرس‌های جدید Zlib و راهنمای استفاده اضافه شد.
سایت پرطرفدار Zlib که دامنه‌های خود را از دست داده بود، با دامنه‌های جدید و راهکار جدید مجدد بازگشت.

🔗 دسترسی به سایت‌ها:
Engare.net/scihub

همچنین:
دسترسی رایگان به سایت‌های مشهور علمی – خبری (اکونومیست، مدیوم، گاردین، وایرد و ...)

📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.

🔶 انگاره
@EngareNet
@SocioNet
جمهوری سکوت
ژان پل سارتر ترجمه رامین شهروند

ما هرگز بدان اندازه که در دوران اشغال آلمانی‌ها آزاد بودیم، آزاد نبوده‌ایم. ما هر حقی را که داشتیم، و به‌ویژه حقِ سخن گفتن را، از دست داده بودیم؛ هر روز به‌ما اهانت می‌کردند و ما ناگزیر بودیم که خاموش بمانیم؛ و به‌عنوان کارگر، زندانی سیاسی، و جهود، تبعیدمان می‌کردند؛ روی دیوارها، در روزنامه‌ها و بر پردهٔ سینماها، همه جا سیمای پلید و بی‌اعتنائی می‌دیدیم که بیدادگران می‌خواستند و با همهٔ این‌ها، ما آزاد بودیم. چون زهر نازی‌ها به‌اندیشه‌هامان راه می‌یافت هر اندیشهٔ راستینی یک پیروزی بود. چون پلیس مقتدر می‌کوشید به‌زور وادار به‌‌سکوت‌مان کند هر کلمه‌ئی ارزش بیان یک اصل را پیدا کرده بود. چون در تعقیب‌مان بودند هر حرکتی از سوی ما اهمیتِ یک تعهد و درگیری را داشت. شرایط و مقتضیات مبارزهٔ ما که اغلب بیرحمانه بود ما را سرانجام در وضعی قرار داده بود که بی‌هیچ گونه تظاهری به‌زندگی خود ادامه دهیم و در این وضع تحمل ناپذیرِ جانکاه که نامش را سرنوشت انسان گذاشته‌ایم زندگی کنیم. سر و کارمان پیوسته با تبعید، اسارت، و به‌ویژه مرگ بود: یعنی آنچه در ادوار شادی و نیکبختی خیلی راحت از نظرها پنهان می‌ماند؛ و به‌این حقیقت پی برده بودیم که این حوادث –یا حتی تهدیدهای مستمر خارجی – قابل پیشگیری نیستند: بلکه «قسمت» ما، سرنوشت ما، و منشاء واقعیت انسانی ما چنین بوده است. ما هر لحظه معنای این جملهٔ کوتاهِ مبتذل را که «آدمیزاد طعمهٔ مرگ است» کاملاً درک می‌کردیم. و هرکس هر چه انتخاب می‌کرد انتخابی راستین بود، چرا که در برابر مرگ دست به‌چنین کاری می‌زد، چرا‌که همیشه می‌توانست با چنین عبارتی عمل خود را توجیه کند که «مرگ بهتر بود از…». من تنها دربارهٔ گروه نخبه‌ئی که مقاومت‌کنندگان واقعی را نشکیل می‌دادند سخن نمی‌گویم بل منظورم تک تک فرانسویان است که مدت چهار سال تمام، در هر ساعت روز و شب گفتند نه! بیرحمی دشمن ما را گرفتارِ نامطلوب‌ترین وضعی کرد که امکان داشت؛ و واداشت پرسش‌هائی از خود بکنیم که در زمان صلح برای‌مان مطرح نبود: هر یک از ما که دربارهٔ «نهضت مقاومت» اطلاعاتی داشت (و کدام فرانسوی بود که زمانی در چنین وضعی قرار نگرفته باشد؟) نگران و دلواپس از خود می‌پرسید: «اگر شکنجه‌ام کردند خواهم توانست جلو زبانم را نگه دارم؟». بدین سان مسألهٔ اختیار مطرح می‌شد و ما در آستانهٔ عمیق‌ترین آگاهی‌ئی قرار گرفته بودیم که انسان ممکن است از خود داشته باشد. چرا که راز انسان عقدهٔ حقارت او یا عقدهٔ خصومت شدید او نسبت به‌پدر یا مادرش نیست؛ بل حدود آزادی اوست و قدرت مقاومتش در برابر شکنجه و مرگ برای کسانی که به‌فعالیت‌های زیرزمینی می‌پرداختند شرایط و مقتضیات این مبارزه تجربه‌ئی تازه بود: آن‌ها، همچون سربازان، آشکارا جنگ نمی‌کردند؛ بلکه در تنهائی مورد تعقیب قرار می‌گرفتند، در تنهائی بازداشت می‌شدند، و در تنهائی مطلق در برابر شکنجه به‌‌مقاومت می‌پرداختند: تنها و عریان، در برابر جلادانی خوش بنیه، تروتمیز، و با البسه‌ای پر زرق و برق که بر پوست و گوشت نکبت‌زدهٔ آن‌ها می‌خندیدند و آن‌ها با وجدانی پاک و قدرتی بی‌پایان نشان می‌دادند که حق را به‌جانب خود می‌دانند. و با وجود این آن‌ها در عمق این تنهائی، از دیگران، از تمام کسان دیگر، از تمام رفقای «نهضت مقاومت» دفاع می‌کردند. یک کلمه کافی بود که ده یا صد نفر را بازداشت کنند. مگر مسؤولیت مطلق در تنهایی مطلق سبب مکاشفهٔ اختیار ما نیست؟ برای همه – چه رهبران و چه افراد – اضطرار، تنهائی، و شدت مخاطره یکسان بود. برای کسانی که پیام‌ها را می‌بردند و نمی‌دانستند محتوای آن‌ها چیست و نیز برای کسانی که تمامی «نهضت مقاومت» را سازمان داده بودند تنها یک نوع محکومیت وجود داشت: زندان، تبعید، مرگ. هیچ ارتشی در دنیا نیست که در آن، خطراتی که فرماندهان و سربازان را تهدید می‌کند بدین سان برابر و یکسان باشد. و از همین رو «نیروی مقاومت» یک دموکراسیِ واقعی بود: برای سرباز و برای رهبر همان خطر، همان مسؤولیت، و همان آزادی مطلق در انضباط وجود داشت. بدین ترتیب، در دل ظلمت و خون، مقتدرترین جمهوری‌ها تشکیل شد. هر کدام از شهروندان این جمهوری می‌دانست که وجود خویش را مدیون دیگران است و تنها می‌تواند به‌شخص خود متکی باشد؛ و هر یک نقش تاریخی خود را در تنهائی مطلق ایفا می‌کرد. هر کسی در اقدام برضد بیدادگران تصمیم می‌گرفت شخصاً عمل بکند؛ و بدین سان با انتخاب آزادانهٔ خود، بدون آن که چارهٔ دیگری هم باشد، آزادی را برای همه انتخاب می‌کرد. این جمهوریِ فاقد ارتش و پلیس و فاقد نهادهای لازم را فرانسویان می‌بایست تک تک تسخیر کنند و در هر لحظه برضد «نازیسم» استحکامش بخشند. ما اکنون درآستانهٔ جمهوری دیگری هستیم: آیا در روز روشن نمی‌توانیم محسنات ساده و بی پیرایهٔ «جمهوری سکوت و شب» را حفظ کنیم؟

مقدمه در انگاره

@SocioNet
@EngareNet
👍61
تغییرات اقلیمی، رشد اقتصادی، سرمایه‌داری و دولت؛ چه باید کرد؟
🖋 علی ارومیه‌ای

📍دمای زمین به دلیل فعالیت‌های انسانی در حال افزایش است و تغییرات آب‌وهوایی اکنون همه جنبه‌های زندگی انسان را تهدید می‌کند. اگر کنترل نشود، انسان و طبیعت با گرم‌شدن فاجعه‌بار دمای زمین همراه با تشدید خشکسالی، افزایش بیشتر سطح آب دریاها و انقراض دسته‌جمعی گونه‌ها مواجه خواهند شد. تغییرات آب‌وهوایی سریعی که اکنون شاهد آن هستیم ناشی از استفاده انسان از نفت، گاز و زغال‌سنگ برای خانه‌ها، کارخانه‌ها و حمل‌ونقل است. وقتی این سوخت‌های فسیلی می‌سوزند، گازهای گلخانه‌ای (بیشتر دی‌اکسیدکربن) آزاد می‌کنند. این گازها گرمای خورشید را به دام می‌اندازند و باعث افزایش دمای سیاره زمین می‌شوند. اکنون جهان حدود ۱.۲ درجه سانتیگراد گرم‌تر از قرن نوزدهم است و مقدار دی‌اکسیدکربن در جو ۵۰٪ افزایش‌یافته است.

با گرم‌شدن بیشتر، برخی از مناطق ممکن است غیرقابل‌سکونت شوند، زیرا زمین‌های کشاورزی به بیابان تبدیل می‌شوند. چه باید کرد؟

🔸 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/capitalist-vs-climate-change


@EngareNet
@Socionet
👍3👎1
۵ نمودار در مورد دیدگاه‌های آزادی مطبوعات در سراسر جهان
🖋 ترجمه کوثر درزی‌نژآد

📍ز زمانی که در سال ۱۹۹۳ سازمان ملل متحد ۵ می را به‌عنوان روز جهانی آزادی مطبوعات اعلام کرد، در این روز اصول بنیادی آزادی رسانه گرامی داشته می‌­شود، چگونگی این آزادی ارزیابی می‌شود و همچنین خبرنگارانی که در مسیر این وظیفه جان خود را از دست دادند نیز تکریم می‌­شوند. برای توضیح این روز، پنج نمودار گردآوری شده که نظر مردم جهان را در مورد آزادی مطبوعات نشان می­‌دهد؛ تمام یافته‌­ها از مرکز پیمایش­‌های پیو ریسرچ۱ گرفته شده است.


🔸 مشاهده چارت‌ها و تحلیل آن‌ها را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/freedom-of-press


@EngareNet
@Socionet
👍5
تأملی در باب ذات‌‌مندی و تاریخ‌‌مندی پدیده‌ها
🖋 ایمان نمدیان‌پور

📍پرسش از ذات‌‌مندی و یا تاریخ‌‌مندی پدیده‌­ها یک پرسش جدی در فهم پدیده‌های پیرامون انسان‌ها محسوب می­شود. انتخاب هر یک از این رویکردها، ما را با نوعی خاص از تحلیل مواجه خواهد کرد. ذات‌مندی و تاریخی دیدن یک پدیده احتمالاً از پیش‌فرض‌ها و چارچوب‌­های ذهنی یک فرد در زندگی ساخته می‌­شود. ذات‌ محوری و پنداشت ذات‌باورانه چه پیامدهای در عرصه تفکر خواهد داشت؟

🔸 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/nature-and-history-of-phenomena

@EngareNet
@Socionet
1👍1
سال ۱۴۰۱ همان‌قدر که سیاه بود که امیدناک بود؛ آتشی که از دل خروارها خاکستر سر بر آورد.

نوروز ۱۴۰۲ به یاد جان‌باختگان قیام ژینا و زندانیان دربند آن هستیم. همچنان زندگی، مقاومت است، شادی مقاومت است و نباید که «که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را» آن طور که محمدرضا شفیعی کدکنی در شعر «خونریزی خزان» گفت به ما:

چگونه دوست ندارم من این دیاران را
که هر شقایقش آیینه‌ای است یاران را

تمامِ هستیِ من در شطِ سَحَر جاری‌ست
چو یاد آورم آن روشنی‌تباران را

سپیده آینه‌گردانِ روحشان بادا!
که روشنایِ دگر داد روزگاران را

بهارِ زخمیِ این باغ، دلکش است هنوز
اگرچه نغمه به لب خشک شد هزاران را

قبایِ میرغضب سبز و خنجرش سُرخ است
مخور فریبِ دروغ این سیاهکاران را

بهوش باش که خونریزیِ خزان کوشد
که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را

نوروزتان پیروز و مانا باشید.

🖌 المان تصویر را سام مشاور طراحی کرده‌است.

شبکه جامعه‌شناسی
تارنمای انگاره
8👍3
انسان‌های غیرناطق
(تأملاتی در باب گونه‌گرایی، سالم‌سالاری و مصائبی دیگر)

🖋 سیده سمانه هاشمی‌نژاد

«هیچ سندی از تمدن وجود ندارد که همزمان سندی از بربریت نباشد.»


📍ارسطو در رساله‌ی «سیاست» طی تلاش برای جدا کردن انسان از دیگر حیوانات، دست‌کم دو وجه ممیزه را مؤکد می‌سازد: ۱) انسان بنا به ذات خود «مدنی» است؛ و ۲) انسان واجد قوه‌ی نطق است. در این نوشتار استدلال خواهیم کرد که بنا کردن نوعی سلسله‌مراتب هستی‌شناختی بر پایه‌ی این وجوه افتراق، نه‌تنها مستمسکی برای بیرون گذاشتن حیوانات از دایره‌ی «حق» و مشروعیت‌بخشی استثمار ایشان به‌دست انسان فراهم کرده است، بلکه از درون گونه‌ی «انسان» نیز جماعت‌هایی را از ساحت انسان‌بودگی بیرون می‌گذارد و از شأن و حقوق منتسب به «انسانِ مدنی و منطقی» محروم می‌سازند.

🔸 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/non-speaking-people

🔁 بازنشر از کانال انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی

@EngareNet
@Socionet
👍6
درباره مفهوم سرمایه‌داری اتفاق‌نظر نداریم!
🖋 ریچارد ولف، ترجمه علی ارومیه‌ای

📍در مکالمات چپ‌گرایان، اصطلاح «سرمایه‌داری» زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما همه از آن به معنای یکسان استفاده نمی‌کنند. سرمایه‌داری در طی ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال سلطه جهانی خود، بین طرفداران و مخالفانش، معانی بسیار متفاوتی پیدا کرد. گاهی اوقات به من گوشزد می‌شود که طوری این اصطلاح را به کار می‌برم که انگار همه معنی آن را می‌دانند و بر سر آن اتفاق‌نظر دارند، درحالی‌که این‌طور نیست.

سرمایه‌داری یکی از روش‌های خاص سازماندهی روابط بین‌فردی افراد در فعالیت‌های کاری آنهاست. سرمایه‌داری افراد درگیر در کار (فرایند خلق ارزش و تولید کالاها و خدماتی که زندگی به آنها بستگی دارد) را به دو گروه اساسی تقسیم می‌کند: کارفرمایان و کارمندان. در سرمایه‌داری، گروه اول نیروی کارگروه دوم را اجاره می‌کنند. کارفرمایان، کارکنان را در دو گروه مجزا استخدام می‌کنند...

🔸 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/meaning-of-capitalism

@EngareNet
@Socionet
👍8
پدرشاهیِ محتضر و برخاستنِ زنانگی: خوانشی از فیلم برادران لیلا
🖋 وحید میره‌بیگی-پژوهشگر

📍در فیلم «برادران لیلا» پدر در مواجهه با ثروتمندانِ خاندان، سلطه‌پذیر است و در خانواده سلطه‌گر، او آرزومند است منزلت اجتماعیِ سنتی را به دست آورد، اما در این راه، سال‌ها تحقیر و باج‌دادن را به جان خریده است. دروغگو، متظاهر و بی‌رحم است، به آسانی حاضر است سرمایه‌اش را باج بدهد تا در عوض به عنوان «بزرگ خاندان» معرفی شود. بر سر جایگاهِ نمادینِ پدرشاه (Patriarch) در مناسبات قبیله‌ای، رقابتی میان نرینه‌های پیر خاندان برقرار است و او می‌خواهد برنده‌ی بازی باشد.

همواره «پدر» در کانون ساختار قدرت بوده است. پدری که به‌طور تاریخی-اسطوره‌ای، نخستین هنجارگذار و در مقام «سوپر ایگوی بیرونی» نخستین مستبدِ مانعِ آزادی است و به‌طور تاریخی-عینی، شاه و خداوندِ (مالکِ) خانواده بوده است. در اینجا منظور صرفاً پدرِ زیستی (و یا حتی لزوماً مذکر) نیست، بلکه جایگاهِ نمادینِ والدینیِ قاعده‌گذار است، البته که تاریخ بشری، بیشتر تاریخِ پدرشاهی است....

🔸 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/leilas-brothers

@EngareNet
@Socionet
👍4👎2
اقتصاد مارکسی؛ قدیمی‌ترین نظریه‌ی سیستم‌ها هنوز به‌روز است؟
🖋 راوی بهانداری (دانشیار اقتصاد، کالج سنت مری) و ترجمه‌ی علی ارومیه‌ای

📍اقتصاددانان مارکسی مفتخرانه معتقدند که نسبت به‌ غیرمارکسیست‌ها درک بهتر و عمیق‌تری از سرمایه‌داری دارند.
اقتصاد آن‌ها، اقتصاد جریان اصلی نیست. اقتصاد مارکسی تفکری نیست که بحران‌های اقتصادی را به‌عنوان یک حادثه (یا نتیجه رفتار منحرف افراد) ببیند یا سرمایه‌داری (یا، بهتر بگوییم، «بازار آزاد») را به‌عنوان آخرین مرحله تکامل جامعه بشری در نظر بگیرد. دغدغه‌ی آن تعیین قیمت‌ها و رفتار افراد عقلایی در پاسخ به تغییرات متغیرها نسبت به وضعیت ثبات نیست. در عوض، اقتصاد مارکسی نظریه‌ی اصلی سیستم‌هاست: این سیستم خاص چگونه کار می‌کند؟ چه چیزی یا چه شرایطی باعث رشد (یا کوچک شدن) آن می‌شود؟ چه هزینه‌های اجتماعی و زیست‌محیطی برای رشد یا کوچک شدن آن لازم است؟ و چگونه ممکن است به چیزی بهتر تبدیل شود؟....

🔗 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/marxian-economics

@EngareNet
@Socionet
👍61
رزا لوکزامبورگ و امپریالیسم پول
🖋 کناد باقچی و ترجمه‌ی مانی بورستانی

📍روابط ارزی و پولی بین‌المللی در بین خیره‌کننده‌ترین تجلیات قدرت امپراتوری در جامعه امروزی است. پول، لزوماً یک جنبه حیاتی حاکمیت دولت است و با این حال قدرت بر پول به شکل برابر تقسیم نشده است. وقتی از مرکز‌های مالی به سمت پیرامون‌های مالی حرکت می‌کنیم، می‌بینیم که کنترل دولت بر پول، به‌طور چشمگیری توسط موقعیت آن کشور در سلسله‌مراتب نظام پولی بین‌المللی، محدود شده است. از طرف دیگر، کنترل دولت {بر پول} توسط فشار سرمایه بین‌المللی که به دنبال «انضباط» بخشیدن به استفاده از پول در برابر اهداف اجتماعی است، مقید شده است.

مسئله پول و سلسله‌مراتب ارزی مشکلات عمیق‌تری از سرمایه‌داری، قدرت اقتصادی و حقوق بین‌المللی را مطرح می‌کند. در این مقاله پیشنهاد می‌دهم که بازدید مجدد از کار رزا لوکزامبورگ به ما کمک می‌کند تا از یک سری سؤال‌های ساختاری مربوط به ذات پول و ارتباطش با انباشت سرمایه‌داری، گره‌گشایی کنیم. همین‌طور...

🔗 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/imperialism-of-money

@EngareNet
@Socionet
👍9
طالبان جنگ
🖋 محمدرضا تهمک

📍بخش تندرو طالبان در پی جنگ است و بخش معتدل‌تر آن خواهان درگیری محدود و ایجاد تنش، به دلایل داخلی و خارجی، به بهانه حقآبه هیرمند [سوغات به جا مانده از انگلیس] یا غیره. اگر در این موضوع موفق شوند راه تصفیه نیروها و تثبیت قدرت این حکومت تازه تاسیس شده در نتیجه ی شورش/شبه-انقلاب در داخل و گرفتن تاییدها و کمک‌های بین المللی برایشان هموارتر می شود. از میان همسایه‌هایشان بهترین کشور برای این هدف ایران است.

همچون دیگر حکومت‌های انقلابی /شورشی، حکومت ایدئولوژیک طالبان نیز ابتدائا وعده‌های فراوانی داده بود و در عمل موفق به تحقق آنها نشده است. جمعیت حدودا ۱۸ میلیونی افغانستان در سال ۲۰۰۰ میلادی که طالبان قدرت را در دست داشت اکنون با رشدی تقریبا ۲۰ میلیونی تخمین زده می‌شود به ۳۸ میلیون نفر رسیده است. تامین زندگی چنین جمعیتی در زمانی که دیگر طالبان از حمایت‌های مالی گسترده پیشین برخوردار نیست و تجارت مواد مخدر را نیز به امید به رسمیت شناخته شدن در عرصه بین‌الملل کاهش داده دشوار است. اینجا...

🔗 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/seekers-of-war

@EngareNet
@Socionet
👍31
سرزمینِ پسا-شهری: تنش‌‌های اجتماعی و جریان‌های هتروتوپیک
🖋 مهرناز رزاقی

«شهر چیزی نیست، جز مسیر توقف‌گاه خطِ سیر، خاک‌ریز نظامی، جاده برآمده، نواحی مرزی یا سیل‌گیر رودخانه؛ جایی که نگاه تماشاچیان و سرعت جابه‌جایی خودروها با هم در ارتباط است.»

📍شهر در حال تغییر خطوط کلی خود است. همزمان در حال گسترش و شکافته شدن و همچنین از دست دادن یکپارچگی است. به جای یک فضا، یک زمان (هم‌زمانی)، هم‌فضایی تکامل می‌یابد که منجر به همسایگی فضاها و جوامع بسیار متفاوت می‌شود. در بستر تشدید فعالیت‌های شهری (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی)، فرهنگ شهر واحد تقریباً از بین رفته است. تعاملات بین جمعیت‌شناسی مختلف ضعیف شده است. پویایی زندگی با پراکندگی فزاینده و مرکزگرایی ذاتی شهرهای سنتی همراه با حومه‌های رو به رشد همراه است. ویژگی کلیدی این فضا، گسست اجتماعی و فرهنگی است: وفور جوامع و انواع مختلف فعالیت‌ها، در چارچوب «ناپیدایی متقابل» و عدم تداخل آن‌ها....

🔗 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/the-postmodern-city/

📲 رسانه شمایید.

@EngareNet
@Socionet
👍51👎1
چالش‌های مهم اقتصادی و سیاسی پیش روی دولت در ایران
🖋 دکتر محمدرضا فرزانگان ، برگردانِ علی ارومیه‌ای و محمد پیری

📍سیاست‌گذاران ایران با مسایل اقتصادی متعددی روبرو هستند. تأثیرات کووید-۱۹، جنگ در اوکراین، مسائل بلندمدت مربوط به افزایش بیکاری ، تورم فزاینده و تشدید فساد چالش‌هایی دشوار برای دولت هستند.

رئیسی در مرداد ۱۴۰۰ به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد. وی در انتخاباتی که ۴۸٫۸ درصد از واجدین شرایط شرکت داشتند، ۶۲٫۳ درصد از کل آرای صحیح را به دست آورد.

در ۱۸ ماه اول دولت چالش‌های داخلی و بین‌المللی مختلفی ایجاد شد؛ آن هم در شرایطی که از سال ۲۰۱۸ در دولت ترامپ، تحریم‌های اقتصادی علیه ایران فعال شده و در دوره بایدن، بدون تغییر باقی ماند.

کورونا اثرات مخرب این تحریم‌ها را تشدید کرد. کاهش رشد اقتصادی، افزایش فقر، افزایش نرخ تورم و نیزکاهش ارزش ریال ایران خطر درگیری و بی‌ثباتی داخلی را افزایش داده است.

علاوه بر این، وجهه بین‌المللی کشور (و مشروعیت داخلی) پس از اعتراضات موسوم به «زن، زندگی، آزادی» آسیب‌دیده است.

🔗 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/?p=11164

@EngareNet
@Socionet
👍6👎3🔥1
تاریخ‌گرایی و نظریه لاکانی
🖋 دیلان ایوانز، پژوهشگر نظریات ژاک لاکان و برگردانِ مانی بورستانی

📍در سال ۱۹۷۷، لوس ایریگاره یک مقاله پرشور بنام “فقر روانکاوی” را در مجله نقد، منتشر کرد. این متن که یک پارچه بهم بافته شده از ارجاعات غنی و متنوع و طنین‌های شاعرانه‌ست، سزاوار خوانشی دقیق است. با این حال، بجای استفاده از مقاله ایریگاره به عنوان یک تمرین در تحلیل متنی، من از این متن در اینجا به عنوان تخته پرشی برای بحث کردن بر سر جنبه‌هایی از رابطه بین تاریخ‌گرایی و نظریه روانکاوی استفاده می‌کنم.

این رابطه توسط عنوان متن ایریگاره برانگیخته شده است. این عنوان، که ایریگاره اظهار کرد برای بسیاری از تحلیل‌گرانی که مخاطب این مقاله بودند، غیر قابل درک است، به عنوان کتاب کارل مارکس، فقر فلسفه (۱۸۴۷) اشاره دارد. اثر مارکس حمله‌ای است بر علیه دکترین اقتصادی پرودون، که مارکس او را متهم به نادیده گرفتن نسبیت تاریخی مقولات اقتصادی می‌کند. مارکس ادعا می‌کند که...

🔗 متن کامل را در #انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/historicism-and-lacanian-theory

@EngareNet
@Socionet
👍6
انگاره‌‌‌‌ | رسانه علوم اجتماعی و سیاست‌گذاری اجتماعی
👌🏼 #به_روز_رسانی 🔰 آدرس‌های جدید دسترسی به Sci-hub و Libgen و zLib 🔅به‌روزرسانی ۳ اسفند ۱۴۰۱ | UPDATED 02/22/2023 وبسایت Sci-hub ، Genesis Library و zLibrary از مشهورترین کتابخانه‌های انتشار مقاله‌ها و کتاب‌های علمی هستند که به صورت رایگان می‌توانید از آنها…
👌🏼 #به_روز_رسانی

🔰آدرس‌های جدید دسترسی به Sci-hub و Libgen و zLib
🔅به‌روزرسانی ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ | UPDATED 08/01/2023

وبسایت Sci-hub ، Genesis Library و zLibrary از مشهورترین کتابخانه‌های انتشار مقاله‌ها و کتاب‌های علمی هستند که به صورت رایگان می‌توانید از آنها استفاده کنید. این سایت‌ها به صورت دوره‌ای توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا از دسترس خارج می‌شوند و برای دسترسی به آن نیاز به لینک‌های به‌روز شده‌است.

آخرین به‌روزرسانی:
1- آدرس‌های جدید Zlib و راهنمای استفاده اضافه شد.
2- لینک دانلود نرم‌افزارهای ویندوز، لینوکس، مک و اندروید zlib اضافه شد.
3- آدرس‌های Genesis Lib به روز شد.

🔗 دسترسی به سایت‌ها:
Engare.net/scihub

📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.

🔶 انگاره
@EngareNet
@SocioNet
👍5
2025/10/19 01:40:35
Back to Top
HTML Embed Code: