فراتر از UI زیبا: تغییر انتظارات از طراحان
در گذشته، داشتن یک نمونهکار قوی پر از طراحیهای بصری جذاب برای به دست آوردن شغل در صنعت طراحی کافی بود. اما این حوزه تکامل یافته و شرکتها اکنون به دنبال طراحانی هستند که فراتر از زیباییشناسی عمل کنند. توانایی تفکر استراتژیک، حل مشکلات دنیای واقعی و درک تأثیرات تجاری به همان اندازه، و حتی بیشتر از طراحی رابطهای زیبا، اهمیت پیدا کرده است. این تغییر یک زنگ بیدارباش برای طراحانی است که هنوز فقط بر مهارتهای UI خود تکیه دارند.
امروزه، مدیران استخدام از طراحان انتظار دارند که فرآیند تفکر خود را از تحقیق تا ایدهپردازی و اجرا نشان دهند. زیباییشناسی دیگر یک مزیت رقابتی نیست؛ در عوض، شرکتها میخواهند ببینند که طراح چگونه مشکلات کاربران را شناسایی، فرضیات خود را اعتبارسنجی و راهحلهایی ارائه میدهد که با اهداف کسبوکار همسو باشد. کسانی که میتوانند دلیل انتخابهای طراحی خود را توضیح داده و آنها را به نیازهای کاربر و نتایج قابل اندازهگیری ارتباط دهند، در بازار کار برتری خواهند داشت.
ظهور هوش مصنوعی و ابزارهای خودکارسازی طراحی نیز این فضا را تغییر داده است. بسیاری از وظایف مربوط به UI اکنون قابل خودکارسازی یا سادهسازی هستند، بنابراین نیاز به طراحانی که صرفاً بر طراحی بصری تمرکز دارند، کاهش یافته است. در عوض، شرکتها به دنبال طراحانی هستند که تفکر استراتژیک، مهارتهای همکاری و درک قوی از اصول UX را داشته باشند. در نتیجه، طراحانی که خود را تطبیق ندهند، ممکن است در رقابت با چالشهای این صنعت جدید دچار مشکل شوند.
یکی دیگر از جنبههای مهم، توانایی کار در محدودیتها و سازگاری با زمینههای مختلف است. کسبوکارها به دنبال طراحانی هستند که بتوانند نیازهای کاربر را با امکانپذیری فنی، اهداف تجاری و همکاری بین تیمهای مختلف متعادل کنند. دیگر کافی نیست که فقط طرحهای زیبا ارائه دهید بدون اینکه چالشهای واقعی مانند دسترسپذیری، مقیاسپذیری و محدودیتهای توسعه را در نظر بگیرید. طراحانی که میتوانند این پیچیدگیها را مدیریت کنند، ارزش بیشتری برای شرکتها خواهند داشت.
ایجاد یک نمونهکار مبتنی بر مطالعات موردی اکنون ضروری شده است. به جای نمایش صرفاً طراحیهای نهایی، طراحان باید فرآیند فکری، یافتههای تحقیقاتی و تأثیر کار خود را برجسته کنند. مدیران استخدام میخواهند ببینند که طراحان چگونه با ابهام مواجه میشوند، چالشها را مدیریت میکنند و بر اساس بازخوردها طراحی خود را اصلاح میکنند. یک نمونهکار که مهارتهای حل مسئله و تفکر استراتژیک را به خوبی نشان دهد، بسیار بیشتر از یک نمونهکار صرفاً زیبا مورد توجه قرار خواهد گرفت.
این تغییر به این معنا نیست که طراحی بصری بیاهمیت شده است، بلکه به این معناست که باید در یک فرآیند طراحی جامعتر و متفکرانهتر ادغام شود. بهترین طراحان کسانی هستند که زیباییشناسی را با قابلیت استفاده، استراتژی کسبوکار و تفکر کاربرمحور ترکیب میکنند. شرکتها دیگر طراحان را صرفاً برای «زیبا کردن» چیزها استخدام نمیکنند، بلکه آنها را برای ایجاد تجربیات مؤثر، معنادار و قابل اندازهگیری میخواهند.
با تکامل صنعت، طراحان باید با گسترش مجموعه مهارتهای خود فراتر از UI سازگار شوند. کسانی که تحقیق کاربر، داستانسرایی، استراتژی کسبوکار و همکاری بین تیمی را میپذیرند، مزیت رقابتی قویتری خواهند داشت. دوران استخدام صرفاً بر اساس UI «زیبا» به پایان رسیده است و طراحانی که این تغییر را درک کنند، در بازار کار مدرن موفق خواهند شد.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#مسیر_شغلی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
در گذشته، داشتن یک نمونهکار قوی پر از طراحیهای بصری جذاب برای به دست آوردن شغل در صنعت طراحی کافی بود. اما این حوزه تکامل یافته و شرکتها اکنون به دنبال طراحانی هستند که فراتر از زیباییشناسی عمل کنند. توانایی تفکر استراتژیک، حل مشکلات دنیای واقعی و درک تأثیرات تجاری به همان اندازه، و حتی بیشتر از طراحی رابطهای زیبا، اهمیت پیدا کرده است. این تغییر یک زنگ بیدارباش برای طراحانی است که هنوز فقط بر مهارتهای UI خود تکیه دارند.
امروزه، مدیران استخدام از طراحان انتظار دارند که فرآیند تفکر خود را از تحقیق تا ایدهپردازی و اجرا نشان دهند. زیباییشناسی دیگر یک مزیت رقابتی نیست؛ در عوض، شرکتها میخواهند ببینند که طراح چگونه مشکلات کاربران را شناسایی، فرضیات خود را اعتبارسنجی و راهحلهایی ارائه میدهد که با اهداف کسبوکار همسو باشد. کسانی که میتوانند دلیل انتخابهای طراحی خود را توضیح داده و آنها را به نیازهای کاربر و نتایج قابل اندازهگیری ارتباط دهند، در بازار کار برتری خواهند داشت.
ظهور هوش مصنوعی و ابزارهای خودکارسازی طراحی نیز این فضا را تغییر داده است. بسیاری از وظایف مربوط به UI اکنون قابل خودکارسازی یا سادهسازی هستند، بنابراین نیاز به طراحانی که صرفاً بر طراحی بصری تمرکز دارند، کاهش یافته است. در عوض، شرکتها به دنبال طراحانی هستند که تفکر استراتژیک، مهارتهای همکاری و درک قوی از اصول UX را داشته باشند. در نتیجه، طراحانی که خود را تطبیق ندهند، ممکن است در رقابت با چالشهای این صنعت جدید دچار مشکل شوند.
یکی دیگر از جنبههای مهم، توانایی کار در محدودیتها و سازگاری با زمینههای مختلف است. کسبوکارها به دنبال طراحانی هستند که بتوانند نیازهای کاربر را با امکانپذیری فنی، اهداف تجاری و همکاری بین تیمهای مختلف متعادل کنند. دیگر کافی نیست که فقط طرحهای زیبا ارائه دهید بدون اینکه چالشهای واقعی مانند دسترسپذیری، مقیاسپذیری و محدودیتهای توسعه را در نظر بگیرید. طراحانی که میتوانند این پیچیدگیها را مدیریت کنند، ارزش بیشتری برای شرکتها خواهند داشت.
ایجاد یک نمونهکار مبتنی بر مطالعات موردی اکنون ضروری شده است. به جای نمایش صرفاً طراحیهای نهایی، طراحان باید فرآیند فکری، یافتههای تحقیقاتی و تأثیر کار خود را برجسته کنند. مدیران استخدام میخواهند ببینند که طراحان چگونه با ابهام مواجه میشوند، چالشها را مدیریت میکنند و بر اساس بازخوردها طراحی خود را اصلاح میکنند. یک نمونهکار که مهارتهای حل مسئله و تفکر استراتژیک را به خوبی نشان دهد، بسیار بیشتر از یک نمونهکار صرفاً زیبا مورد توجه قرار خواهد گرفت.
این تغییر به این معنا نیست که طراحی بصری بیاهمیت شده است، بلکه به این معناست که باید در یک فرآیند طراحی جامعتر و متفکرانهتر ادغام شود. بهترین طراحان کسانی هستند که زیباییشناسی را با قابلیت استفاده، استراتژی کسبوکار و تفکر کاربرمحور ترکیب میکنند. شرکتها دیگر طراحان را صرفاً برای «زیبا کردن» چیزها استخدام نمیکنند، بلکه آنها را برای ایجاد تجربیات مؤثر، معنادار و قابل اندازهگیری میخواهند.
با تکامل صنعت، طراحان باید با گسترش مجموعه مهارتهای خود فراتر از UI سازگار شوند. کسانی که تحقیق کاربر، داستانسرایی، استراتژی کسبوکار و همکاری بین تیمی را میپذیرند، مزیت رقابتی قویتری خواهند داشت. دوران استخدام صرفاً بر اساس UI «زیبا» به پایان رسیده است و طراحانی که این تغییر را درک کنند، در بازار کار مدرن موفق خواهند شد.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#مسیر_شغلی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Pretty UI won’t get you hired anymore: A designer’s brutal wake-up call
Five years ago, this designer had to turn recruiters away. Now his inbox is dead silent. Here’s what changed.
❤7👍3⚡1
طراحی یک فرمول نیست، بلکه یک سفر است: جایگزینی برای مدل دابل دایموند
▫️مقاله نقدی بر مدلهای رایج طراحی، مثل Double Diamond و Design Thinking دارد و ادعا میکند که این مدلها بیش از حد سادهسازی شدهاند و واقعیتهای پیچیدهی فرایند طراحی را نادیده میگیرند. نویسنده تأکید دارد که طراحی یک فرآیند خطی و قابل پیشبینی نیست، بلکه سفری پیچیده، پر از چالش، تغییر مسیر، یادگیری و تعاملات انسانی است؛ چیزی که او آن را Design Odyssey (سفر طراحی) مینامد.
▫️نقد مدلهای رایج:
نویسنده میگوید مدلهایی مثل Double Diamond یک مسیر مشخص و گامبهگام را برای طراحی ترسیم میکنند، اما در عمل، طراحان اغلب با ناشناختهها، تغییرات مداوم، ذینفعان متناقض و موانع غیرمنتظره روبهرو هستند. به همین دلیل، این مدلهای ساختارمند در پروژههای واقعی چندان کاربردی نیستند.
▫️مدل جدید(Design Odyssey)
نویسنده برای توصیف فرایند واقعی طراحی، مدل Design Odyssey را معرفی میکند که پنج مرحلهی زیر را در بر میگیرد:
🔺آغاز (Initiation) – شفافسازی مسأله، درک نیازها و ساختن فرضیات اولیه
🔺اکتشاف (Exploration) – تحقیق، آزمون و خطا، ایدهپردازی و نمونهسازی
🔺پل (Bridge) – دریافت بازخورد، مذاکره با ذینفعان، تغییر مسیرهای احتمالی
🔺ساخت (Construction) – همکاری با تیمهای توسعه و اجرایی، پیادهسازی طراحی
🔺نتیجهگیری (Conclusion) – ارزیابی نتیجه، یادگیری از پروژه، مستندسازی برای آینده
▫️چرا این مدل بهتر است؟
نویسنده توضیح میدهد که برخلاف مدلهای خطی، Design Odyssey منعطف است و با تغییرات محیطی، نیازهای کاربران و بازخوردهای تیمها سازگار میشود. همچنین این مدل تعاملات انسانی، سیاستهای سازمانی و موانع عملیاتی را هم در نظر میگیرد، برخلاف مدلهای سنتی که این موارد را نادیده میگیرند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه)
گرد آورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری #تفکر_طراحی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️مقاله نقدی بر مدلهای رایج طراحی، مثل Double Diamond و Design Thinking دارد و ادعا میکند که این مدلها بیش از حد سادهسازی شدهاند و واقعیتهای پیچیدهی فرایند طراحی را نادیده میگیرند. نویسنده تأکید دارد که طراحی یک فرآیند خطی و قابل پیشبینی نیست، بلکه سفری پیچیده، پر از چالش، تغییر مسیر، یادگیری و تعاملات انسانی است؛ چیزی که او آن را Design Odyssey (سفر طراحی) مینامد.
▫️نقد مدلهای رایج:
نویسنده میگوید مدلهایی مثل Double Diamond یک مسیر مشخص و گامبهگام را برای طراحی ترسیم میکنند، اما در عمل، طراحان اغلب با ناشناختهها، تغییرات مداوم، ذینفعان متناقض و موانع غیرمنتظره روبهرو هستند. به همین دلیل، این مدلهای ساختارمند در پروژههای واقعی چندان کاربردی نیستند.
▫️مدل جدید(Design Odyssey)
نویسنده برای توصیف فرایند واقعی طراحی، مدل Design Odyssey را معرفی میکند که پنج مرحلهی زیر را در بر میگیرد:
🔺آغاز (Initiation) – شفافسازی مسأله، درک نیازها و ساختن فرضیات اولیه
🔺اکتشاف (Exploration) – تحقیق، آزمون و خطا، ایدهپردازی و نمونهسازی
🔺پل (Bridge) – دریافت بازخورد، مذاکره با ذینفعان، تغییر مسیرهای احتمالی
🔺ساخت (Construction) – همکاری با تیمهای توسعه و اجرایی، پیادهسازی طراحی
🔺نتیجهگیری (Conclusion) – ارزیابی نتیجه، یادگیری از پروژه، مستندسازی برای آینده
▫️چرا این مدل بهتر است؟
نویسنده توضیح میدهد که برخلاف مدلهای خطی، Design Odyssey منعطف است و با تغییرات محیطی، نیازهای کاربران و بازخوردهای تیمها سازگار میشود. همچنین این مدل تعاملات انسانی، سیاستهای سازمانی و موانع عملیاتی را هم در نظر میگیرد، برخلاف مدلهای سنتی که این موارد را نادیده میگیرند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه)
گرد آورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری #تفکر_طراحی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Design is not a formula, it’s an odyssey: replacing the Double Diamond
Double-Diamond and Design Thinking are inaccurate. There’s a better way to think about process.
👍7❤3❤🔥1
طراحی، توسعه و انتشار یک وباپ با استفاده از هوش مصنوعی
هوش مصنوعی در حال تغییر نحوهی طراحی و توسعهی وباپلیکیشنهاست و اکنون میتوان کل فرآیند را از ایده تا انتشار تنها با کمک ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی انجام داد. این تحول به طراحان و توسعهدهندگان اجازه میدهد تا بدون نیاز به مهارتهای عمیق برنامهنویسی، اپلیکیشنهایی حرفهای ایجاد کنند. در این مقاله، سه مرحلهی کلیدی برای طراحی، توسعه و انتشار یک وباپ تنها با استفاده از هوش مصنوعی بررسی شده است.
اولین مرحله، ایجاد یک ایده و طراحی رابط کاربری با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مانند Figma و Uizard است. این ابزارها میتوانند از طریق توصیف متنی یا تصاویر ورودی، طرحهای اولیه را ایجاد کنند و به کاربران کمک کنند تا بدون نیاز به مهارت طراحی پیچیده، یک رابط کاربری مناسب بسازند. برخی از این ابزارها همچنین امکان پیشنهاد تغییرات و بهینهسازی طراحی را بر اساس بهترین شیوههای UX ارائه میدهند.
پس از طراحی، مرحلهی توسعه آغاز میشود که در آن هوش مصنوعی میتواند کدهای موردنیاز را تولید کند. ابزارهایی مانند ChatGPT (با قابلیت کدنویسی)، GitHub Copilot و Replit به کاربران امکان میدهند تا کدهای HTML، CSS، و JavaScript را تنها از طریق دستورات متنی ایجاد کنند. این فرایند باعث کاهش نیاز به دانش عمیق کدنویسی شده و توسعهی وباپلیکیشنها را برای افراد بیشتری قابلدسترس میکند.
پس از تولید کد، گام بعدی تست و بهینهسازی اپلیکیشن است. ابزارهای تست خودکار مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Testim و Applitools میتوانند به سرعت باگها و مشکلات احتمالی را شناسایی کنند. این ابزارها، با استفاده از یادگیری ماشینی، میتوانند پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد، امنیت و سازگاری وباپ ارائه دهند. این مرحله از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا کیفیت محصول نهایی را تضمین میکند.
در نهایت، فرآیند انتشار و میزبانی وباپ نیز میتواند بهطور کامل توسط ابزارهای هوش مصنوعی انجام شود. پلتفرمهایی مانند Vercel و Netlify امکان استقرار خودکار را فراهم کرده و میتوانند بهینهسازیهایی مانند بارگذاری سریعتر صفحات و بهبود عملکرد سئو را پیشنهاد دهند. علاوه بر این، برخی ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند توصیههایی برای ارتقای تجربهی کاربری و بهبود تعاملات کاربران ارائه کنند.
این تحول نشان میدهد که هوش مصنوعی نه تنها فرآیند طراحی و توسعه را سریعتر و آسانتر کرده، بلکه دسترسی به توسعهی وب را برای افراد بیشتری ممکن ساخته است. در گذشته، ساخت یک وباپلیکیشن نیاز به تیمهای تخصصی داشت، اما امروزه افراد میتوانند با ترکیب ابزارهای هوش مصنوعی، بهتنهایی یک محصول کامل را از ابتدا تا انتها توسعه دهند.
در حالی که این فناوری فرصتهای بزرگی ایجاد کرده است، همچنان چالشهایی مانند وابستگی بیش از حد به هوش مصنوعی، محدودیتهای سفارشیسازی و نیاز به کنترل کیفی انسانی وجود دارد. با این حال، آیندهی طراحی و توسعهی وباپلیکیشنها به وضوح به سمت خودکارسازی بیشتر حرکت میکند و طراحان و توسعهدهندگانی که از این ابزارها به درستی استفاده کنند، میتوانند بهرهوری خود را به طرز چشمگیری افزایش دهند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#طراحی_محصول
#AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
هوش مصنوعی در حال تغییر نحوهی طراحی و توسعهی وباپلیکیشنهاست و اکنون میتوان کل فرآیند را از ایده تا انتشار تنها با کمک ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی انجام داد. این تحول به طراحان و توسعهدهندگان اجازه میدهد تا بدون نیاز به مهارتهای عمیق برنامهنویسی، اپلیکیشنهایی حرفهای ایجاد کنند. در این مقاله، سه مرحلهی کلیدی برای طراحی، توسعه و انتشار یک وباپ تنها با استفاده از هوش مصنوعی بررسی شده است.
اولین مرحله، ایجاد یک ایده و طراحی رابط کاربری با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مانند Figma و Uizard است. این ابزارها میتوانند از طریق توصیف متنی یا تصاویر ورودی، طرحهای اولیه را ایجاد کنند و به کاربران کمک کنند تا بدون نیاز به مهارت طراحی پیچیده، یک رابط کاربری مناسب بسازند. برخی از این ابزارها همچنین امکان پیشنهاد تغییرات و بهینهسازی طراحی را بر اساس بهترین شیوههای UX ارائه میدهند.
پس از طراحی، مرحلهی توسعه آغاز میشود که در آن هوش مصنوعی میتواند کدهای موردنیاز را تولید کند. ابزارهایی مانند ChatGPT (با قابلیت کدنویسی)، GitHub Copilot و Replit به کاربران امکان میدهند تا کدهای HTML، CSS، و JavaScript را تنها از طریق دستورات متنی ایجاد کنند. این فرایند باعث کاهش نیاز به دانش عمیق کدنویسی شده و توسعهی وباپلیکیشنها را برای افراد بیشتری قابلدسترس میکند.
پس از تولید کد، گام بعدی تست و بهینهسازی اپلیکیشن است. ابزارهای تست خودکار مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Testim و Applitools میتوانند به سرعت باگها و مشکلات احتمالی را شناسایی کنند. این ابزارها، با استفاده از یادگیری ماشینی، میتوانند پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد، امنیت و سازگاری وباپ ارائه دهند. این مرحله از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا کیفیت محصول نهایی را تضمین میکند.
در نهایت، فرآیند انتشار و میزبانی وباپ نیز میتواند بهطور کامل توسط ابزارهای هوش مصنوعی انجام شود. پلتفرمهایی مانند Vercel و Netlify امکان استقرار خودکار را فراهم کرده و میتوانند بهینهسازیهایی مانند بارگذاری سریعتر صفحات و بهبود عملکرد سئو را پیشنهاد دهند. علاوه بر این، برخی ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند توصیههایی برای ارتقای تجربهی کاربری و بهبود تعاملات کاربران ارائه کنند.
این تحول نشان میدهد که هوش مصنوعی نه تنها فرآیند طراحی و توسعه را سریعتر و آسانتر کرده، بلکه دسترسی به توسعهی وب را برای افراد بیشتری ممکن ساخته است. در گذشته، ساخت یک وباپلیکیشن نیاز به تیمهای تخصصی داشت، اما امروزه افراد میتوانند با ترکیب ابزارهای هوش مصنوعی، بهتنهایی یک محصول کامل را از ابتدا تا انتها توسعه دهند.
در حالی که این فناوری فرصتهای بزرگی ایجاد کرده است، همچنان چالشهایی مانند وابستگی بیش از حد به هوش مصنوعی، محدودیتهای سفارشیسازی و نیاز به کنترل کیفی انسانی وجود دارد. با این حال، آیندهی طراحی و توسعهی وباپلیکیشنها به وضوح به سمت خودکارسازی بیشتر حرکت میکند و طراحان و توسعهدهندگانی که از این ابزارها به درستی استفاده کنند، میتوانند بهرهوری خود را به طرز چشمگیری افزایش دهند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#طراحی_محصول
#AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Designing, developing, and deploying a web app entirely using AI
Take an idea and get it to production in three simple steps.
🔥3❤2👍1
⏰قانون یکساعته جف بزوس: چرا باید صبحها گوشی را کنار بگذاریم؟
▫️بسیاری از مدیران بزرگ، از جمله تیم کوک (اپل) و ایندرا نویی (پپسی)، به برنامههای سختگیرانه صبحگاهی خود افتخار میکنند، اما جف بزوس روش متفاوتی دارد. او روزش را با آرامش آغاز میکند، روزنامه میخواند، قهوه مینوشد و با خانوادهاش صبحانه میخورد—بدون اینکه به گوشیاش نگاه کند. این «زمان پُتِر کردن» به او کمک میکند که روزش را بدون استرس و با ذهنی آرام شروع کند.
▫️تحقیقات جدید علوم اعصاب نشان دادهاند که بزوس بیدلیل این قانون را برای خودش وضع نکرده است. استفاده بیش از حد از صفحهنمایش، بهویژه در ابتدای صبح، میتواند حافظه، تمرکز، کیفیت خواب و حتی سلامت مغز را تحت تأثیر قرار دهد. مطالعات نشان میدهند که افرادی که زمان زیادی را جلوی صفحهنمایش میگذرانند، در معرض کاهش ماده خاکستری مغز، مشکلات یادگیری و حتی بیماریهایی مثل زوال عقل هستند.
▫️کارشناسان توصیه میکنند که یک ساعت اول روز را بدون گوشی سپری کنیم و بهجای آن، کارهایی انجام دهیم که برای مغز و بدن مفیدند: ورزش، مدیتیشن، مطالعه، نوشتن لیست سپاسگزاری یا حتی قدم زدن در فضای باز. این تغییر ساده میتواند تأثیر بزرگی بر انرژی، تمرکز و تصمیمگیریهای روزانه ما داشته باشد.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله و آشنایی بیشتر با روش جف بزوس به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#توسعه_فردی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️بسیاری از مدیران بزرگ، از جمله تیم کوک (اپل) و ایندرا نویی (پپسی)، به برنامههای سختگیرانه صبحگاهی خود افتخار میکنند، اما جف بزوس روش متفاوتی دارد. او روزش را با آرامش آغاز میکند، روزنامه میخواند، قهوه مینوشد و با خانوادهاش صبحانه میخورد—بدون اینکه به گوشیاش نگاه کند. این «زمان پُتِر کردن» به او کمک میکند که روزش را بدون استرس و با ذهنی آرام شروع کند.
▫️تحقیقات جدید علوم اعصاب نشان دادهاند که بزوس بیدلیل این قانون را برای خودش وضع نکرده است. استفاده بیش از حد از صفحهنمایش، بهویژه در ابتدای صبح، میتواند حافظه، تمرکز، کیفیت خواب و حتی سلامت مغز را تحت تأثیر قرار دهد. مطالعات نشان میدهند که افرادی که زمان زیادی را جلوی صفحهنمایش میگذرانند، در معرض کاهش ماده خاکستری مغز، مشکلات یادگیری و حتی بیماریهایی مثل زوال عقل هستند.
▫️کارشناسان توصیه میکنند که یک ساعت اول روز را بدون گوشی سپری کنیم و بهجای آن، کارهایی انجام دهیم که برای مغز و بدن مفیدند: ورزش، مدیتیشن، مطالعه، نوشتن لیست سپاسگزاری یا حتی قدم زدن در فضای باز. این تغییر ساده میتواند تأثیر بزرگی بر انرژی، تمرکز و تصمیمگیریهای روزانه ما داشته باشد.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله و آشنایی بیشتر با روش جف بزوس به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#توسعه_فردی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Jeff Bezos Says the 1-Hour Rule Makes Him Smarter. New Neuroscience Says He’s Right
Jeff Bezos’s morning routine has long included the one-hour rule. New neuroscience says yours probably should too.
👍13❤4🤣1
چگونه تسکهای موثری برای یوزبیلیتی تست بنویسیم: راهنمایی برای تستهای معنادار!
تسکهای یوزبیلیتی تست هسته اصلی تحقیقات کاربرند که راهی برای ارزیابی شهودی دیزاینها فراهم میکنند. نوشتن تسکهای مؤثر نیازمند اهداف شفاف، درک رفتار کاربران، و توانایی دریافت بازخوردهای عملی است. این فرایند شامل تعادلی بین جزئیات و انعطافپذیری است تا تعاملات واقعی کاربران ضبط شود و تسکها با اهداف مطالعه همسو باشند.
اولین گام در نوشتن تسکهای یوزبیلیتی تست، تعریف اهداف واضح و قابل اقدام برای تست است. با شناسایی هدف تحقیق —مانند ارزیابی نویگیشن، تست ویژگیهای جدید یا درک نقاط درد کاربران— محققان میتوانند تسکهایی طراحی کنند که مستقیماً به این اهداف بپردازند. این تسکها باید کاربر محور باشند و سناریوهای واقعی را منعکس کنند تا فرآیند تست برای شرکتکنندگان طبیعی و مرتبط به نظر برسد.
هنگام تدوین تسکها، وضوح اهمیت زیادی دارد. دستورالعملها باید به راحتی قابل فهم باشند، بدون استفاده از اصطلاحات فنی و بدون سوگیری. هدایت شرکتکنندگان به سوی نتیجه خاصی میتواند نتایج را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین تسکها باید بیطرف باقی بمانند و رفتار ارگانیک را تشویق کنند. برای مثال، به جای گفتن "سرچ بار را پیدا کنید"، بهتر است تسکی مانند "اطلاعاتی درباره [موضوع] را سرچ کنید" تنظیم شود تا کاربران به طور طبیعی محیط را کشف کنند.
تسکهای باز اغلب بینشهای غنیتری فراهم میکنند. در حالی که برخی از تستهای کاربردپذیری از دستورالعملهای خاص بهره میبرند، تسکهای باز کمک میکنند محققان رفتار واقعی کاربران را مشاهده کنند. این تسکها الگوهای استفاده واقعی را تقلید میکنند و نشان میدهند که آیا کاربران میتوانند به طور مستقل با محصول کار کنند یا با موانعی روبرو میشوند.
طول و پیچیدگی تسکها نیز در یوزبیلیتی تست نقش مهمی ایفا میکند. تسکهای کوتاه و متمرکز معمولاً مؤثرتر هستند، به ویژه هنگامی که با معیارهای موفقیت واضح همراه باشند. اگر تسکها خیلی طولانی یا مبهم باشند، کاربران ممکن است احساس سردرگمی یا بیعلاقگی کنند، که به دادههای ناقص یا غیرقابل اعتماد منجر میشود. حفظ تعادل در پیچیدگی تضمین میکند که تسکها هم جذاب و هم معنادار باقی بمانند.
تسکهای یوزبیلیتی تست باید با محیط تست همسو باشند. چه به صورت حضوری انجام شوند و چه از راه دور، تسکها باید با ابزارها و فناوریهای موجود سازگار باشند. برای مثال، تست از راه دور نیازمند تسکهایی است که شرکتکنندگان بتوانند به طور مستقل و بدون تکیه بر تسهیلکنندگان انجام دهند. این امر سازگاری و قابلیت اعتماد در جلسات را تضمین میکند.
در نهایت، تسکهای یوزبیلیتی تست باید با نگاهی به نتایج عملی تجزیه و تحلیل شوند. دادههای جمعآوری شده باید به سؤالات اصلی تحقیق پاسخ دهند و بینشهایی برای بهبود تجربه کاربری فراهم کنند. با استفاده از ابزارهایی مانند نرخ تکمیل تسک، معیارهای زمانی و بازخورد کیفی، محققان میتوانند روندها را شناسایی و دیزاین ها را به طور مؤثر اصلاح کنند.
این رویکرد دقیق به نوشتن تسکها، اعتبار و تأثیر تست کاربردپذیری را افزایش میدهد و تضمین میکند که دیزاینها به گونهای تکامل مییابند که با کاربران واقعی همخوانی داشته باشند. برای راهنمایی بیشتر، میتوانید به منابعی از جمله dscout مراجعه کنید که نمونهها، قالبها و مطالعات موردی را برای بهبود فرآیند تست کاربردپذیری ارائه میدهند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری #تست
@Dexign فلسفه دیزاین
______
تسکهای یوزبیلیتی تست هسته اصلی تحقیقات کاربرند که راهی برای ارزیابی شهودی دیزاینها فراهم میکنند. نوشتن تسکهای مؤثر نیازمند اهداف شفاف، درک رفتار کاربران، و توانایی دریافت بازخوردهای عملی است. این فرایند شامل تعادلی بین جزئیات و انعطافپذیری است تا تعاملات واقعی کاربران ضبط شود و تسکها با اهداف مطالعه همسو باشند.
اولین گام در نوشتن تسکهای یوزبیلیتی تست، تعریف اهداف واضح و قابل اقدام برای تست است. با شناسایی هدف تحقیق —مانند ارزیابی نویگیشن، تست ویژگیهای جدید یا درک نقاط درد کاربران— محققان میتوانند تسکهایی طراحی کنند که مستقیماً به این اهداف بپردازند. این تسکها باید کاربر محور باشند و سناریوهای واقعی را منعکس کنند تا فرآیند تست برای شرکتکنندگان طبیعی و مرتبط به نظر برسد.
هنگام تدوین تسکها، وضوح اهمیت زیادی دارد. دستورالعملها باید به راحتی قابل فهم باشند، بدون استفاده از اصطلاحات فنی و بدون سوگیری. هدایت شرکتکنندگان به سوی نتیجه خاصی میتواند نتایج را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین تسکها باید بیطرف باقی بمانند و رفتار ارگانیک را تشویق کنند. برای مثال، به جای گفتن "سرچ بار را پیدا کنید"، بهتر است تسکی مانند "اطلاعاتی درباره [موضوع] را سرچ کنید" تنظیم شود تا کاربران به طور طبیعی محیط را کشف کنند.
تسکهای باز اغلب بینشهای غنیتری فراهم میکنند. در حالی که برخی از تستهای کاربردپذیری از دستورالعملهای خاص بهره میبرند، تسکهای باز کمک میکنند محققان رفتار واقعی کاربران را مشاهده کنند. این تسکها الگوهای استفاده واقعی را تقلید میکنند و نشان میدهند که آیا کاربران میتوانند به طور مستقل با محصول کار کنند یا با موانعی روبرو میشوند.
طول و پیچیدگی تسکها نیز در یوزبیلیتی تست نقش مهمی ایفا میکند. تسکهای کوتاه و متمرکز معمولاً مؤثرتر هستند، به ویژه هنگامی که با معیارهای موفقیت واضح همراه باشند. اگر تسکها خیلی طولانی یا مبهم باشند، کاربران ممکن است احساس سردرگمی یا بیعلاقگی کنند، که به دادههای ناقص یا غیرقابل اعتماد منجر میشود. حفظ تعادل در پیچیدگی تضمین میکند که تسکها هم جذاب و هم معنادار باقی بمانند.
تسکهای یوزبیلیتی تست باید با محیط تست همسو باشند. چه به صورت حضوری انجام شوند و چه از راه دور، تسکها باید با ابزارها و فناوریهای موجود سازگار باشند. برای مثال، تست از راه دور نیازمند تسکهایی است که شرکتکنندگان بتوانند به طور مستقل و بدون تکیه بر تسهیلکنندگان انجام دهند. این امر سازگاری و قابلیت اعتماد در جلسات را تضمین میکند.
در نهایت، تسکهای یوزبیلیتی تست باید با نگاهی به نتایج عملی تجزیه و تحلیل شوند. دادههای جمعآوری شده باید به سؤالات اصلی تحقیق پاسخ دهند و بینشهایی برای بهبود تجربه کاربری فراهم کنند. با استفاده از ابزارهایی مانند نرخ تکمیل تسک، معیارهای زمانی و بازخورد کیفی، محققان میتوانند روندها را شناسایی و دیزاین ها را به طور مؤثر اصلاح کنند.
این رویکرد دقیق به نوشتن تسکها، اعتبار و تأثیر تست کاربردپذیری را افزایش میدهد و تضمین میکند که دیزاینها به گونهای تکامل مییابند که با کاربران واقعی همخوانی داشته باشند. برای راهنمایی بیشتر، میتوانید به منابعی از جمله dscout مراجعه کنید که نمونهها، قالبها و مطالعات موردی را برای بهبود فرآیند تست کاربردپذیری ارائه میدهند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری #تست
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Dscout
How to Write More Effective Usability Testing Tasks - Dscout
Construct more realistic usability testing scenarios without sacrificing reliable data. See which mistakes to avoid and explore our example tasks.
❤9👍3
طراحی تجربه کاربری | ترکیبی از علم، هنر و انسان
◽️طراحی تجربه کاربری فراتر از زیبا یا کاربردی کردن چیزهاست. اینکه چطور انسانها فکر میکنند و رفتار میکنند را بهطور عمیق درک کردن است که اهمیت دارد. کاربران تنها با رابطها تعامل نمیکنند؛آنها احساسات، عادات و تعصبات خود را در هر تعامل وارد میکنند. با استفاده از اصول علم رفتارشناسی، طراحان میتوانند تجربیاتی خلق کنند که ساده، شهودی و حتی جادویی احساس شوند.
◽️اصول مانند اجتناب از زیان، اثبات اجتماعی و تأثیر چارچوببندی به درک روانشناسی انسان کمک میکنند و کاربران را بهسمت اقداماتی که میخواهید انجام دهند هدایت میکنند، بدون اینکه احساس کنند مجبور شدهاند.
مثلا استفاده از پیشفرضها یا برجستهسازی میتواند کاربران را به سمت انتخابهای مفید هدایت کند بدون اینکه خودشان متوجه شوند.
طراحی بر اساس احساسات نیز به همان اندازه اهمیت دارد—خلق لحظاتی که احساسات مثبت را برانگیزد میتواند تفاوت بزرگی در شکل دادن به رفتار کاربران ایجاد کند.
◽️در نهایت، طراحی تجربه کاربری درباره ایجاد تفاوتی واقعی است. این تنها به عملکرد محدود نمیشود؛ بلکه به خلق تجربیاتی میپردازد که در سطحی عمیقتر با کاربران ارتباط برقرار میکند.
با استفاده از اصول علم رفتارشناسی،طراحان میتوانند محصولاتی طراحی کنند که فراتر از حل مشکلات رفته و ارتباطی واقعی با مردم برقرار کنند، به طوری که اعتماد، وفاداری و حتی علاقه ایجاد شود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
◽️طراحی تجربه کاربری فراتر از زیبا یا کاربردی کردن چیزهاست. اینکه چطور انسانها فکر میکنند و رفتار میکنند را بهطور عمیق درک کردن است که اهمیت دارد. کاربران تنها با رابطها تعامل نمیکنند؛آنها احساسات، عادات و تعصبات خود را در هر تعامل وارد میکنند. با استفاده از اصول علم رفتارشناسی، طراحان میتوانند تجربیاتی خلق کنند که ساده، شهودی و حتی جادویی احساس شوند.
◽️اصول مانند اجتناب از زیان، اثبات اجتماعی و تأثیر چارچوببندی به درک روانشناسی انسان کمک میکنند و کاربران را بهسمت اقداماتی که میخواهید انجام دهند هدایت میکنند، بدون اینکه احساس کنند مجبور شدهاند.
مثلا استفاده از پیشفرضها یا برجستهسازی میتواند کاربران را به سمت انتخابهای مفید هدایت کند بدون اینکه خودشان متوجه شوند.
طراحی بر اساس احساسات نیز به همان اندازه اهمیت دارد—خلق لحظاتی که احساسات مثبت را برانگیزد میتواند تفاوت بزرگی در شکل دادن به رفتار کاربران ایجاد کند.
◽️در نهایت، طراحی تجربه کاربری درباره ایجاد تفاوتی واقعی است. این تنها به عملکرد محدود نمیشود؛ بلکه به خلق تجربیاتی میپردازد که در سطحی عمیقتر با کاربران ارتباط برقرار میکند.
با استفاده از اصول علم رفتارشناسی،طراحان میتوانند محصولاتی طراحی کنند که فراتر از حل مشکلات رفته و ارتباطی واقعی با مردم برقرار کنند، به طوری که اعتماد، وفاداری و حتی علاقه ایجاد شود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Great UX is part Science, part Art, and all Human
How understanding human behavior can help us design experiences that truly connect, guide, and inspire.
👍5
شادی با طراحی
▫️تدتاک "Happiness by Design" از استفان سگمایستر به بررسی رابطه بین طراحی خوب و شادی در زندگی انسانها میپردازد. سگمایستر، که یک طراح گرافیک برجسته است، در این سخنرانی، تجربیات شخصی خود را با مخاطبان به اشتراک میگذارد و توضیح میدهد که چگونه طراحی میتواند به لحظات خوشایند و تأثیرگذار منجر شود.
▫️او سخنرانی را با تأکید بر نقش طراحی در زندگی روزمره آغاز میکند و نشان میدهد که طراحی خوب فقط برای زیبایی نیست، بلکه میتواند تجربههای عاطفی و معنوی ایجاد کند. سگمایستر مثالهایی از پروژههای شخصی خود میآورد که چگونه طراحیهای خلاقانه به او کمک کردهاند تا زندگیاش را بهتر کند. او به لحظاتی اشاره میکند که طراحی خوب باعث شادتر شدن او شده، مانند طراحیهایی که تعامل عمیقتری با انسانها ایجاد میکنند یا به زیبایی سادهای توجه دارند که مستقیماً حس شادی را القا میکند.
▫️یکی از بخشهای مهم سخنرانی او این است که شادی تنها نتیجه استفاده از طراحی نیست، بلکه طراحی میتواند الهامبخش خلاقیت و کشف معنا در زندگی باشد. او پروژههایی را معرفی میکند که در آنها شعارهای انگیزشی و الهامبخش به شکل طراحیهای هنری بازآفرینی شدهاند و توضیح میدهد که چگونه این پروژهها توانستهاند تأثیر عاطفی عمیقی بر مردم داشته باشند.
▫️سگمایستر همچنین به اهمیت زمان استراحت و "زمان برای خود" اشاره میکند. او توضیح میدهد که چگونه یک دوره استراحت خلاقانه به او این فرصت را داده تا پروژههایی با تمرکز بر طراحیهای شاد و الهامبخش بسازد. این مفهوم از "وقفههای زمانی" یکی از پیامهای کلیدی سخنرانی او است: طراحی و خلاقیت نیاز به فضای ذهنی آزاد دارند تا بتوانند شادیآفرین باشند.
▫️در نهایت، او از مخاطبان میخواهد به طراحیها و محیط اطراف خود نگاه دقیقتری بیندازند و به قدرت طراحی در ایجاد شادی و تغییر مثبت باور داشته باشند. این سخنرانی الهامبخش تأکید میکند که طراحی خوب چیزی بیش از یک ابزار تجملی است و میتواند بخشی از زندگی شادتر و رضایتمندانهتر باشد.
🔗 برای دیدن این ویدیو به لینک مراجعه کنید.
گرد آورنده: رها کاوه
#دیزاین #زیبایی_شناسی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️تدتاک "Happiness by Design" از استفان سگمایستر به بررسی رابطه بین طراحی خوب و شادی در زندگی انسانها میپردازد. سگمایستر، که یک طراح گرافیک برجسته است، در این سخنرانی، تجربیات شخصی خود را با مخاطبان به اشتراک میگذارد و توضیح میدهد که چگونه طراحی میتواند به لحظات خوشایند و تأثیرگذار منجر شود.
▫️او سخنرانی را با تأکید بر نقش طراحی در زندگی روزمره آغاز میکند و نشان میدهد که طراحی خوب فقط برای زیبایی نیست، بلکه میتواند تجربههای عاطفی و معنوی ایجاد کند. سگمایستر مثالهایی از پروژههای شخصی خود میآورد که چگونه طراحیهای خلاقانه به او کمک کردهاند تا زندگیاش را بهتر کند. او به لحظاتی اشاره میکند که طراحی خوب باعث شادتر شدن او شده، مانند طراحیهایی که تعامل عمیقتری با انسانها ایجاد میکنند یا به زیبایی سادهای توجه دارند که مستقیماً حس شادی را القا میکند.
▫️یکی از بخشهای مهم سخنرانی او این است که شادی تنها نتیجه استفاده از طراحی نیست، بلکه طراحی میتواند الهامبخش خلاقیت و کشف معنا در زندگی باشد. او پروژههایی را معرفی میکند که در آنها شعارهای انگیزشی و الهامبخش به شکل طراحیهای هنری بازآفرینی شدهاند و توضیح میدهد که چگونه این پروژهها توانستهاند تأثیر عاطفی عمیقی بر مردم داشته باشند.
▫️سگمایستر همچنین به اهمیت زمان استراحت و "زمان برای خود" اشاره میکند. او توضیح میدهد که چگونه یک دوره استراحت خلاقانه به او این فرصت را داده تا پروژههایی با تمرکز بر طراحیهای شاد و الهامبخش بسازد. این مفهوم از "وقفههای زمانی" یکی از پیامهای کلیدی سخنرانی او است: طراحی و خلاقیت نیاز به فضای ذهنی آزاد دارند تا بتوانند شادیآفرین باشند.
▫️در نهایت، او از مخاطبان میخواهد به طراحیها و محیط اطراف خود نگاه دقیقتری بیندازند و به قدرت طراحی در ایجاد شادی و تغییر مثبت باور داشته باشند. این سخنرانی الهامبخش تأکید میکند که طراحی خوب چیزی بیش از یک ابزار تجملی است و میتواند بخشی از زندگی شادتر و رضایتمندانهتر باشد.
🔗 برای دیدن این ویدیو به لینک مراجعه کنید.
گرد آورنده: رها کاوه
#دیزاین #زیبایی_شناسی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Ted
Happiness by design
Graphic designer Stefan Sagmeister takes the audience on a whimsical journey through moments of his life that made him happy -- and notes how many of these moments have to do with good design.
👏3❤2👍1
آینده طراحی | چگونه هوش مصنوعی طراحان را از سازندگان به سرپرستان تبدیل میکند.
◽️این مقاله توضیح میدهد که چگونه هوش مصنوعی در حال دگرگون کردن صنعت طراحی است و نقش طراحان را از خالق به سرپرست تغییر میدهد. ابزارهای هوش مصنوعی وظایف تکراری را خودکار میکنند و این امکان را به طراحان میدهند که بیشتر بر استراتژی و تجربه کاربری تمرکز کنند، در حالی که کارهای روزمره به ماشینها واگذار میشود.
◽️سیستمهای طراحی دسترسی به فرایند طراحی را آسانتر کردهاند. این ابزارها با استانداردسازی عناصر بصری، به غیرطراحان این امکان را میدهند که طراحیهای حرفهای ایجاد کنند و به تولید ایدهها، طرحبندیها و محتوای مختلف کمک میکنند.
◽️با این حال، دسترسی آسان به ابزارهای طراحی چالشهایی را نیز به همراه دارد. با ورود غیرطراحان به این حوزه، تمایز میان طراحان حرفهای و کاربران عادی کمرنگتر میشود. طراحان اکنون بیشتر بر سرپرستی طراحیهای تولید شده توسط هوش مصنوعی تمرکز میکنند و از تطابق آنها با ارزشهای برند اطمینان میدهند، در حالی که مسائل اخلاقی مربوط به این تغییرات را نیز مورد توجه قرار میدهند.
🔗 برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه نمایید.
(مدت زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#تجربه_کاربری #هوش_مصنوعی
#UX #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
◽️این مقاله توضیح میدهد که چگونه هوش مصنوعی در حال دگرگون کردن صنعت طراحی است و نقش طراحان را از خالق به سرپرست تغییر میدهد. ابزارهای هوش مصنوعی وظایف تکراری را خودکار میکنند و این امکان را به طراحان میدهند که بیشتر بر استراتژی و تجربه کاربری تمرکز کنند، در حالی که کارهای روزمره به ماشینها واگذار میشود.
◽️سیستمهای طراحی دسترسی به فرایند طراحی را آسانتر کردهاند. این ابزارها با استانداردسازی عناصر بصری، به غیرطراحان این امکان را میدهند که طراحیهای حرفهای ایجاد کنند و به تولید ایدهها، طرحبندیها و محتوای مختلف کمک میکنند.
◽️با این حال، دسترسی آسان به ابزارهای طراحی چالشهایی را نیز به همراه دارد. با ورود غیرطراحان به این حوزه، تمایز میان طراحان حرفهای و کاربران عادی کمرنگتر میشود. طراحان اکنون بیشتر بر سرپرستی طراحیهای تولید شده توسط هوش مصنوعی تمرکز میکنند و از تطابق آنها با ارزشهای برند اطمینان میدهند، در حالی که مسائل اخلاقی مربوط به این تغییرات را نیز مورد توجه قرار میدهند.
🔗 برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه نمایید.
(مدت زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: نازنین کبیریراد
#تجربه_کاربری #هوش_مصنوعی
#UX #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
UX Magazine
The Future of Design: How AI Is Shifting Designers from Makers to Curators
AI is transforming design, shifting designers from hands-on creators to curators focused on strategy. This article explores how AI tools are revolutionizing design workflows, enabling designers to automate routine tasks and prioritize high-level decision…
👍3❤2
برنامه ریزی تحقیقات با هوش مصنوعی
ابزارهای هوش مصنوعی، مانند ChatGPT و Microsoft Copilot، با زمینه، مثالها و توصیههای مناسب، میتوانند سوالات تحقیقاتی مفید، وظایف، سؤالات مصاحبه و سایر مطالعات را بسیار سریعتر از زمانی که از ابتدا شروع کردهاید، انجام دهند و میتوانند از محققان UX در تمامی سطوح برنامهریزی تحقیقات خود پشتیبانی کنند.
یک تحقیق خوب همیشه با برنامه ریزی شروع می شود. طرح تحقیق، سندی است که اهداف تحقیق و نحوه اجرای تحقیق را مشخص میکند.
برنامههای تحقیقاتی باید شامل موارد زیر باشد:
- اهداف یا سؤالاتی که پژوهش امیدوار است به آنها دست یابد یا به آنها پاسخ دهد.
- روش مورد استفاده و شرح نحوه انجام آن.
- وظایف یا سوالاتی که به شرکت کنندگان در مطالعه داده خواهد شد.
- مشخصات شرکت کنندگان هدف.
- پرسشنامه غربالگر برای استخدام شرکت کنندگان استفاده شد.
انتظار نداشته باشید که هوش مصنوعی سوالات درستی را از شما بپرسد تا به یک نتیجه جامع برسید. ابزار هوش مصنوعی را به عنوان یک دستیار UX، نه به عنوان یک مربی UX ببینید. شما باید تمام مراحل و جزئیاتی را که میخواهید در نظر بگیرید، به هوش مصنوعی توضیح دهید.
برای بهترین نتیجه مراحل زیر را دنبال کنید.
مرحله ۱: کلیت کار را توضیح دهید
گفتگوی خود را با اطلاعات کافی شروع کنید، به خصوص اگر ابزار هوش مصنوعی از قبل این اطلاعات را در مورد شما یا پروژه فعلی شما ذخیره نکرده باشد. اطلاعات زمینهای که به اشتراک میگذارید باید شامل افرادی باشد که برای آنها کار میکنید، محدوده پروژه شما و آنچه میخواهید به دست آورید.
مرحله ۲: ایجاد سؤالات تحقیقاتی
پس از فراهم کردن زمینه ابزار هوش مصنوعی، از آن بخواهید سؤالات تحقیقی خاصی را برای مطالعه پیشنهاد کند.
بهتر است که از ابزارهای هوش مصنوعی، گزینهها یا ایدههای بیشتری از آنچه فکر میکنید نیاز دارید بخواهید، زیرا برخی از آنها مناسب نیستند.
مرحله ۳: روش های درخواست
پس از به اشتراک گذاشتن زمینه و سوالات تحقیق انتخابی خود، از ابزار هوش مصنوعی بخواهید تا روشهای تحقیق مناسب را شناسایی کند.
از چت باتهای هوش مصنوعی بخواهید که به شما بگویند کدام روش تحقیق برای کدام سوال تحقیقی مناسب است و چرا.
مرحله ۴: درخواست معیارهای گنجاندن
قبل از درخواست از هوش مصنوعی برای کمک به نوشتن پرسشنامه غربالگری، با معیارهای ورود شروع کنید. هوش مصنوعی تنها زمانی میتواند یک غربالگر مناسب بسازد که «بداند» چه کسی را میخواهید انتخاب کنید.
مرحله ۵: درخواست کمک برای غربالگری، سؤالات مصاحبه و وظایف
در نهایت، از هوش مصنوعی بخواهید که موارد زیر را برایتان آماده کند:
- یک فرم غربالگری (Screener)
- سؤالات مصاحبه یا راهنمای مصاحبه (اگر قصد انجام مصاحبه داری)
- وظایف برای تست قابلیت استفاده (Usability Test)
-سؤالات مطالعات روزانه (اگر مرتبط است)
به هوش مصنوعی مثل یک دستیار تحقیقاتی جدید نگاه کن که میتواند فوقالعاده سریع یاد بگیرد.
🔗 برای مطالعه ادامه مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: امیرحسین معظمی
#تجربه_کاربری #هوش_مصنوعی
#user_research #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
ابزارهای هوش مصنوعی، مانند ChatGPT و Microsoft Copilot، با زمینه، مثالها و توصیههای مناسب، میتوانند سوالات تحقیقاتی مفید، وظایف، سؤالات مصاحبه و سایر مطالعات را بسیار سریعتر از زمانی که از ابتدا شروع کردهاید، انجام دهند و میتوانند از محققان UX در تمامی سطوح برنامهریزی تحقیقات خود پشتیبانی کنند.
یک تحقیق خوب همیشه با برنامه ریزی شروع می شود. طرح تحقیق، سندی است که اهداف تحقیق و نحوه اجرای تحقیق را مشخص میکند.
برنامههای تحقیقاتی باید شامل موارد زیر باشد:
- اهداف یا سؤالاتی که پژوهش امیدوار است به آنها دست یابد یا به آنها پاسخ دهد.
- روش مورد استفاده و شرح نحوه انجام آن.
- وظایف یا سوالاتی که به شرکت کنندگان در مطالعه داده خواهد شد.
- مشخصات شرکت کنندگان هدف.
- پرسشنامه غربالگر برای استخدام شرکت کنندگان استفاده شد.
انتظار نداشته باشید که هوش مصنوعی سوالات درستی را از شما بپرسد تا به یک نتیجه جامع برسید. ابزار هوش مصنوعی را به عنوان یک دستیار UX، نه به عنوان یک مربی UX ببینید. شما باید تمام مراحل و جزئیاتی را که میخواهید در نظر بگیرید، به هوش مصنوعی توضیح دهید.
برای بهترین نتیجه مراحل زیر را دنبال کنید.
مرحله ۱: کلیت کار را توضیح دهید
گفتگوی خود را با اطلاعات کافی شروع کنید، به خصوص اگر ابزار هوش مصنوعی از قبل این اطلاعات را در مورد شما یا پروژه فعلی شما ذخیره نکرده باشد. اطلاعات زمینهای که به اشتراک میگذارید باید شامل افرادی باشد که برای آنها کار میکنید، محدوده پروژه شما و آنچه میخواهید به دست آورید.
مرحله ۲: ایجاد سؤالات تحقیقاتی
پس از فراهم کردن زمینه ابزار هوش مصنوعی، از آن بخواهید سؤالات تحقیقی خاصی را برای مطالعه پیشنهاد کند.
بهتر است که از ابزارهای هوش مصنوعی، گزینهها یا ایدههای بیشتری از آنچه فکر میکنید نیاز دارید بخواهید، زیرا برخی از آنها مناسب نیستند.
مرحله ۳: روش های درخواست
پس از به اشتراک گذاشتن زمینه و سوالات تحقیق انتخابی خود، از ابزار هوش مصنوعی بخواهید تا روشهای تحقیق مناسب را شناسایی کند.
از چت باتهای هوش مصنوعی بخواهید که به شما بگویند کدام روش تحقیق برای کدام سوال تحقیقی مناسب است و چرا.
مرحله ۴: درخواست معیارهای گنجاندن
قبل از درخواست از هوش مصنوعی برای کمک به نوشتن پرسشنامه غربالگری، با معیارهای ورود شروع کنید. هوش مصنوعی تنها زمانی میتواند یک غربالگر مناسب بسازد که «بداند» چه کسی را میخواهید انتخاب کنید.
مرحله ۵: درخواست کمک برای غربالگری، سؤالات مصاحبه و وظایف
در نهایت، از هوش مصنوعی بخواهید که موارد زیر را برایتان آماده کند:
- یک فرم غربالگری (Screener)
- سؤالات مصاحبه یا راهنمای مصاحبه (اگر قصد انجام مصاحبه داری)
- وظایف برای تست قابلیت استفاده (Usability Test)
-سؤالات مطالعات روزانه (اگر مرتبط است)
به هوش مصنوعی مثل یک دستیار تحقیقاتی جدید نگاه کن که میتواند فوقالعاده سریع یاد بگیرد.
🔗 برای مطالعه ادامه مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: امیرحسین معظمی
#تجربه_کاربری #هوش_مصنوعی
#user_research #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Nielsen Norman Group
Planning Research with Generative AI
With the proper context, prompts, and scrutiny, AI chatbots can be used to create a successful user-research plan.
❤4👍2
حقه «۲-۷-۳۰» برای به خاطر سپردن ۹۰٪ از آنچه میخوانید یا یاد میگیرید
مقاله درباره چالشهای فراموشکاری و نحوه مدیریت آن صحبت میکند. نویسنده خاطرهای از دوران کودکیاش را بازگو میکند که در آن هنگام پاسخ به یک سؤال درباره غرور و تعصب، ذهنش کاملاً خالی شد. او در ادامه اشاره میکند که همیشه خود را فردی فراموشکار دیده، چه در موقعیتهای اجتماعی و چه در یادگیری، اما بعدها متوجه شد که فراموشی یک مکانیزم طبیعی ذهن برای حفظ تعادل و بهبود تمرکز و خلاقیت است.
تحقیقات علمی نشان دادهاند که فراموشی، عملکردی حیاتی برای حافظه محسوب میشود و به ما کمک میکند اطلاعات غیرضروری را حذف کنیم. اما برای حفظ اطلاعات مهم، میتوان از مرور فعال و یادگیری فواصل زمانی استفاده کرد. روانشناس هرمان ابینگهاوس با مفهوم "منحنی فراموشی" نشان داد که بدون مرور، اطلاعات بهسرعت از ذهن پاک میشوند.
نویسنده برای مقابله با فراموشی، روش ۲-۷-۳۰ را پیشنهاد میکند که در آن، مطالب جدید را ابتدا در روز ۲، سپس ۷ و در نهایت ۳۰ روز بعد مرور میکند. این تکنیک باعث میشود اطلاعات برای مدت طولانیتری در حافظه بمانند. همچنین، او از ابزارهایی مانند Anki برای تقویت یادگیری و مرور منظم استفاده میکند.
در نهایت، مقاله تأکید دارد که فراموشی یک شکست ذهنی نیست، بلکه بخشی از عملکرد طبیعی حافظه است و با روشهای درست میتوان از آن به نفع خود استفاده کرد.
🔗 اگر شما هم با این مشکل مواجه هستین پیشنهاد میکنم مقاله رو کامل مطالعه کنید.
(مدت زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#توسعه_فردی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
مقاله درباره چالشهای فراموشکاری و نحوه مدیریت آن صحبت میکند. نویسنده خاطرهای از دوران کودکیاش را بازگو میکند که در آن هنگام پاسخ به یک سؤال درباره غرور و تعصب، ذهنش کاملاً خالی شد. او در ادامه اشاره میکند که همیشه خود را فردی فراموشکار دیده، چه در موقعیتهای اجتماعی و چه در یادگیری، اما بعدها متوجه شد که فراموشی یک مکانیزم طبیعی ذهن برای حفظ تعادل و بهبود تمرکز و خلاقیت است.
تحقیقات علمی نشان دادهاند که فراموشی، عملکردی حیاتی برای حافظه محسوب میشود و به ما کمک میکند اطلاعات غیرضروری را حذف کنیم. اما برای حفظ اطلاعات مهم، میتوان از مرور فعال و یادگیری فواصل زمانی استفاده کرد. روانشناس هرمان ابینگهاوس با مفهوم "منحنی فراموشی" نشان داد که بدون مرور، اطلاعات بهسرعت از ذهن پاک میشوند.
نویسنده برای مقابله با فراموشی، روش ۲-۷-۳۰ را پیشنهاد میکند که در آن، مطالب جدید را ابتدا در روز ۲، سپس ۷ و در نهایت ۳۰ روز بعد مرور میکند. این تکنیک باعث میشود اطلاعات برای مدت طولانیتری در حافظه بمانند. همچنین، او از ابزارهایی مانند Anki برای تقویت یادگیری و مرور منظم استفاده میکند.
در نهایت، مقاله تأکید دارد که فراموشی یک شکست ذهنی نیست، بلکه بخشی از عملکرد طبیعی حافظه است و با روشهای درست میتوان از آن به نفع خود استفاده کرد.
🔗 اگر شما هم با این مشکل مواجه هستین پیشنهاد میکنم مقاله رو کامل مطالعه کنید.
(مدت زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#توسعه_فردی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
The ‘2–7–30' Trick For Remembering 90% of What You Read or Learn
Make it stick — like peanut butter to the roof of your mouth!
👍8❤5
چگونه فرهنگ تجربه کاربری را شکل میدهد: طراحی محصولات غربی در مقابل طراحی محصولات آسیایی
▫️این مقاله به مقایسه تفاوتهای طراحی تجربه کاربری (UX) در کشورهای غربی و آسیایی میپردازد. نویسنده پس از تجربه زندگی در آسیا، بهویژه در تایلند و ژاپن، متوجه تفاوتهای عمدهای در طراحی دیجیتال شد. یکی از نکات جالب، مهاجرت کاربران غربی به پلتفرم چینی RedNote پس از ممنوعیت TikTok در ایالات متحده بود. این پلتفرم با طراحی شلوغتر و اطلاعات فشردهتر نسبت به اینستاگرام، چالشی برای طراحی غربی به حساب میآید، اما کاربران غربی به سرعت با آن سازگار شدند.
▫️در حالی که طراحی غربی بر سادگی، فضای سفید و سلسلهمراتب واضح تأکید دارد، طراحی آسیایی (بهویژه در چین، ژاپن و کره) بیشتر به اطلاعات فشرده، رنگهای روشن و رابطهای چندمنظوره میپردازد. این دو رویکرد متفاوت، اما هیچکدام بهطور مطلق بهتر از دیگری نیستند. مقاله همچنین به این نکته اشاره دارد که طراحان میتوانند از طراحی آسیایی چیزهای زیادی بیاموزند، مانند ارائه اطلاعات بیشتر بهصورت پیشفرض بهجای سادگی بیش از حد، و به کاربر اعتماد کردن تا با طراحیهای جدید سازگار شود.
▫️در نهایت، مقاله به روند جهانیشدن طراحیها اشاره میکند و به طراحان توصیه میکند که از تفکر دوتایی «طراحی غربی مقابل طراحی آسیایی» عبور کنند و به سمت رویکردهای ترکیبی و چندفرهنگی حرکت کنند که بتوانند نیازهای متنوع کاربران جهانی را برآورده کنند. این روند نشاندهنده آیندهای است که در آن طراحی UX از هر دو طرف تأثیر میگیرد و بهطور همزمان هم به سادگی و هم به کارایی توجه میشود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه : ۵ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#روانشناسی #تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️این مقاله به مقایسه تفاوتهای طراحی تجربه کاربری (UX) در کشورهای غربی و آسیایی میپردازد. نویسنده پس از تجربه زندگی در آسیا، بهویژه در تایلند و ژاپن، متوجه تفاوتهای عمدهای در طراحی دیجیتال شد. یکی از نکات جالب، مهاجرت کاربران غربی به پلتفرم چینی RedNote پس از ممنوعیت TikTok در ایالات متحده بود. این پلتفرم با طراحی شلوغتر و اطلاعات فشردهتر نسبت به اینستاگرام، چالشی برای طراحی غربی به حساب میآید، اما کاربران غربی به سرعت با آن سازگار شدند.
▫️در حالی که طراحی غربی بر سادگی، فضای سفید و سلسلهمراتب واضح تأکید دارد، طراحی آسیایی (بهویژه در چین، ژاپن و کره) بیشتر به اطلاعات فشرده، رنگهای روشن و رابطهای چندمنظوره میپردازد. این دو رویکرد متفاوت، اما هیچکدام بهطور مطلق بهتر از دیگری نیستند. مقاله همچنین به این نکته اشاره دارد که طراحان میتوانند از طراحی آسیایی چیزهای زیادی بیاموزند، مانند ارائه اطلاعات بیشتر بهصورت پیشفرض بهجای سادگی بیش از حد، و به کاربر اعتماد کردن تا با طراحیهای جدید سازگار شود.
▫️در نهایت، مقاله به روند جهانیشدن طراحیها اشاره میکند و به طراحان توصیه میکند که از تفکر دوتایی «طراحی غربی مقابل طراحی آسیایی» عبور کنند و به سمت رویکردهای ترکیبی و چندفرهنگی حرکت کنند که بتوانند نیازهای متنوع کاربران جهانی را برآورده کنند. این روند نشاندهنده آیندهای است که در آن طراحی UX از هر دو طرف تأثیر میگیرد و بهطور همزمان هم به سادگی و هم به کارایی توجه میشود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه : ۵ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#روانشناسی #تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
How culture shapes UX: Western vs. Asian product design
Why Asian UX feels so different — and what we can learn from each other.
❤10👍2
استفاده از هوش مصنوعی برای بهینهسازی ایجاد پرسونای کاربر و نقشه سفر
فرآیند طراحی تجربهی کاربری به شدت به تحقیقات کیفی وابسته است، اما این کار زمانبر و پرهزینه است. هوش مصنوعی میتواند با پردازش دادههای وسیع و ارائهی الگوهای معنادار، فرآیند ایجاد پرسونای کاربر و نقشهی سفر را تسهیل کند. این فناوری میتواند اطلاعات خام را تحلیل کرده و بینشهایی ارائه دهد که به طراحان در درک نیازها، رفتارها و چالشهای کاربران کمک کند.
هوش مصنوعی با استفاده از پردازش زبان طبیعی (NLP) و یادگیری ماشینی میتواند دادههای جمعآوریشده از نظرسنجیها، بازخورد کاربران و تعاملات آنلاین را تحلیل کند. این کار به تیمهای طراحی امکان میدهد تا به جای صرف ساعتها وقت برای استخراج الگوها، از نتایج تحلیلشده استفاده کنند. به عنوان مثال، AI میتواند ویژگیهای مشترک کاربران را شناسایی کرده و پرسونای اولیهای را پیشنهاد دهد که طراحان بتوانند آن را اصلاح و بهینه کنند.
علاوه بر ایجاد پرسونای کاربری، هوش مصنوعی میتواند نقشهی سفر مشتری را نیز طراحی کند. این ابزارها میتوانند تعاملات کاربران در مراحل مختلف سفرشان را تحلیل کرده و نقاط درد (pain points) و فرصتهای بهبود را شناسایی کنند. همچنین، AI قادر است دادههای احساسی را از بازخورد کاربران استخراج کرده و نشان دهد که در کدام نقاط کاربران بیشترین نارضایتی را تجربه کردهاند.
یک مزیت بزرگ استفاده از هوش مصنوعی در این فرآیند، کاهش سوگیریهای انسانی است. در حالی که تحقیقات سنتی UX ممکن است تحت تأثیر پیشفرضهای محققان قرار بگیرد، مدلهای AI میتوانند بر اساس دادههای واقعی و گسترده، تحلیلهای بیطرفانهتری ارائه دهند. این ویژگی باعث میشود که پرسونای ایجاد شده، بازتاب دقیقی از طیف گستردهای از کاربران باشد.
با وجود تمام مزایای هوش مصنوعی، این فناوری نمیتواند جایگزین تحقیقات انسانی شود. دادههای کمی و تحلیلهای ماشینی باید در کنار بینشهای کیفی که از مصاحبههای کاربری و مشاهدهی رفتار کاربران به دست میآید، استفاده شوند. هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار کمکی میتواند سرعت و دقت را افزایش دهد، اما تصمیمگیری نهایی همچنان باید توسط طراحان و محققان UX انجام شود.
ادغام هوش مصنوعی در فرآیندهای طراحی میتواند به تیمها کمک کند تا سریعتر و کارآمدتر به نتیجه برسند. با افزایش دقت در ایجاد پرسونای کاربر و نقشههای سفر، طراحان میتوانند محصولاتی توسعه دهند که به شکل بهتری نیازهای کاربران را برآورده کند. در نتیجه، استفادهی هوشمندانه از AI میتواند منجر به تجربهی کاربری بهینهتر و در نهایت، افزایش رضایت کاربران شود.
با پیشرفت سریع هوش مصنوعی، ابزارهای طراحی تجربهی کاربری نیز تکامل خواهند یافت. آیندهی این حوزه ترکیبی از دادههای کمی پردازششده توسط AI و تحلیلهای کیفی انسانی خواهد بود. این ترکیب، تعادل مناسبی بین دقت دادهها و درک عمیق از کاربران ایجاد خواهد کرد و به طراحان امکان میدهد تجربههای بهتری را برای مخاطبان خود طراحی کنند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان حدودی مطالعه: ۱۴ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری #پرسونا #نقشه_سفر_مشتری
#customer_journey_map #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
فرآیند طراحی تجربهی کاربری به شدت به تحقیقات کیفی وابسته است، اما این کار زمانبر و پرهزینه است. هوش مصنوعی میتواند با پردازش دادههای وسیع و ارائهی الگوهای معنادار، فرآیند ایجاد پرسونای کاربر و نقشهی سفر را تسهیل کند. این فناوری میتواند اطلاعات خام را تحلیل کرده و بینشهایی ارائه دهد که به طراحان در درک نیازها، رفتارها و چالشهای کاربران کمک کند.
هوش مصنوعی با استفاده از پردازش زبان طبیعی (NLP) و یادگیری ماشینی میتواند دادههای جمعآوریشده از نظرسنجیها، بازخورد کاربران و تعاملات آنلاین را تحلیل کند. این کار به تیمهای طراحی امکان میدهد تا به جای صرف ساعتها وقت برای استخراج الگوها، از نتایج تحلیلشده استفاده کنند. به عنوان مثال، AI میتواند ویژگیهای مشترک کاربران را شناسایی کرده و پرسونای اولیهای را پیشنهاد دهد که طراحان بتوانند آن را اصلاح و بهینه کنند.
علاوه بر ایجاد پرسونای کاربری، هوش مصنوعی میتواند نقشهی سفر مشتری را نیز طراحی کند. این ابزارها میتوانند تعاملات کاربران در مراحل مختلف سفرشان را تحلیل کرده و نقاط درد (pain points) و فرصتهای بهبود را شناسایی کنند. همچنین، AI قادر است دادههای احساسی را از بازخورد کاربران استخراج کرده و نشان دهد که در کدام نقاط کاربران بیشترین نارضایتی را تجربه کردهاند.
یک مزیت بزرگ استفاده از هوش مصنوعی در این فرآیند، کاهش سوگیریهای انسانی است. در حالی که تحقیقات سنتی UX ممکن است تحت تأثیر پیشفرضهای محققان قرار بگیرد، مدلهای AI میتوانند بر اساس دادههای واقعی و گسترده، تحلیلهای بیطرفانهتری ارائه دهند. این ویژگی باعث میشود که پرسونای ایجاد شده، بازتاب دقیقی از طیف گستردهای از کاربران باشد.
با وجود تمام مزایای هوش مصنوعی، این فناوری نمیتواند جایگزین تحقیقات انسانی شود. دادههای کمی و تحلیلهای ماشینی باید در کنار بینشهای کیفی که از مصاحبههای کاربری و مشاهدهی رفتار کاربران به دست میآید، استفاده شوند. هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار کمکی میتواند سرعت و دقت را افزایش دهد، اما تصمیمگیری نهایی همچنان باید توسط طراحان و محققان UX انجام شود.
ادغام هوش مصنوعی در فرآیندهای طراحی میتواند به تیمها کمک کند تا سریعتر و کارآمدتر به نتیجه برسند. با افزایش دقت در ایجاد پرسونای کاربر و نقشههای سفر، طراحان میتوانند محصولاتی توسعه دهند که به شکل بهتری نیازهای کاربران را برآورده کند. در نتیجه، استفادهی هوشمندانه از AI میتواند منجر به تجربهی کاربری بهینهتر و در نهایت، افزایش رضایت کاربران شود.
با پیشرفت سریع هوش مصنوعی، ابزارهای طراحی تجربهی کاربری نیز تکامل خواهند یافت. آیندهی این حوزه ترکیبی از دادههای کمی پردازششده توسط AI و تحلیلهای کیفی انسانی خواهد بود. این ترکیب، تعادل مناسبی بین دقت دادهها و درک عمیق از کاربران ایجاد خواهد کرد و به طراحان امکان میدهد تجربههای بهتری را برای مخاطبان خود طراحی کنند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان حدودی مطالعه: ۱۴ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری #پرسونا #نقشه_سفر_مشتری
#customer_journey_map #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
How I’m using AI to streamline persona and journey map creation
Unlocking efficiency and creativity.
👍4✍2
بهترین روشها برای تأثیرگذاری تحقیقات UX
نقش تحقیقات UX به طور مداوم در حال تحول است. بسیاری از محققان UX دیگر صرفاً جمعآورندگان داده نیستند، بلکه به عنوان ارتباطدهندگان کلیدی بین بینشهای کاربری و تصمیمگیریهای استراتژیک سازمانها عمل میکنند. با این حال، یکی از چالشهای بزرگ در این حوزه، اثبات ارزش تحقیقات UX در داخل سازمانها است.
یکی از مهمترین چالشهایی که محققان UX با آن روبهرو هستند، نشان دادن ارزش ملموس تحقیقات خود به ذینفعان است. کلید موفقیت در این مسیر، ایجاد همراستایی با نیازهای ذینفعان است: یعنی درک اهداف آنها و نشان دادن اینکه چگونه تحقیق میتواند مستقیماً از این اهداف حمایت کند. ذینفعان معمولاً بر نتایج قابل اندازهگیری مانند رشد، کاهش ریسک، سازگاری و سرعت ورود به بازار تمرکز دارند. اگر محققان بتوانند بینشهای خود را در قالب این اولویتهای تجاری ارائه دهند، تحقیقات UX از یک عملکرد پشتیبانیکننده به یک دارایی استراتژیک ضروری تبدیل میشود.
یکی از مباحث کلیدی در این زمینه، حرکت از ارائههای ایستا مانند پرسونای کاربران و نقشههای سفر کاربر به سمت ایجاد داراییهای تحقیقاتی پویا و قابل اجرا است. ابزارهای سنتی مانند نقشههای سفر کاربر قطعاً ارزشمند هستند، اما اغلب آنقدر ایستا هستند که تأثیر عملی کمی بر فرآیندهای تصمیمگیری دارند. برای حل این مشکل، میتوان از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی برای ایجاد اسناد زنده استفاده کرد که با ورود دادههای جدید بهروزرسانی میشوند. علاوه بر این، محققان باید داراییهای UX را نه فقط به عنوان ابزارهای طراحی، بلکه به عنوان منابع استراتژیک که مستقیماً تصمیمات تجاری را هدایت میکنند، معرفی کنند.
هوش مصنوعی نقش مهمی در تحول نحوه عملکرد مخازن تحقیقات UX دارد. با خودکارسازی وظایفی مانند برچسبگذاری، جستجو و خلاصهسازی، ابزارهای هوش مصنوعی، دسترسی تیمها به بینشهای تحقیقاتی را تسهیل میکنند. اما ارزش واقعی هوش مصنوعی در نحوه استفاده از آن نهفته است. به جای اینکه ابزارها فرآیندهای تحقیق را دیکته کنند، محققان باید ابتدا نیازهای خود را شناسایی کرده و سپس مناسبترین نرمافزار را برای رفع آنها انتخاب کنند. به عنوان مثال، برخی از پلتفرمهای مجهز به هوش مصنوعی میتوانند به اشتراکگذاری دانش را بهبود ببخشند و دسترسی به دادههای تحقیقاتی را سادهتر کنند.
تحقیقات UX همیشه تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله اهداف تجاری، روندهای بازار، پویایی تیمها و بازخورد کاربران است. بنابراین، همکاری با سایر بخشهای سازمان، مانند بازاریابی، تجربه مشتری (CX) و تحلیل داده، برای افزایش تأثیر تحقیقات ضروری است. یکی از نکات کلیدی این است که سیلوهای اطلاعاتی را از بین ببریم و پلتفرمهای دانش مشترک ایجاد کنیم. با همگرایی تلاشهای تحقیقاتی در بخشهای مختلف، سازمانها میتوانند اطمینان حاصل کنند که بینشهای تحقیقاتی تنها جمعآوری نمیشوند، بلکه بهطور مؤثر در تصمیمات استراتژیک به کار گرفته میشوند.
در نتیجه، تأثیرگذاری تحقیقات UX نیازمند یک رویکرد چندوجهی است: همراستا کردن تحقیقات با اهداف ذینفعان، ایجاد داراییهای تحقیقاتی پویا و کاربردی، استفاده از هوش مصنوعی برای بهبود دسترسی به دادههای تحقیقاتی و تقویت همکاری بین بخشهای مختلف سازمان. با پیروی از این روشها، محققان UX میتوانند نقش خود را در سازمانها ارتقا داده و اطمینان حاصل کنند که بینشهایشان منجر به تصمیمگیریهای استراتژیک و نتایج معنادار میشود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تفکر_طراحی
#user_research #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
نقش تحقیقات UX به طور مداوم در حال تحول است. بسیاری از محققان UX دیگر صرفاً جمعآورندگان داده نیستند، بلکه به عنوان ارتباطدهندگان کلیدی بین بینشهای کاربری و تصمیمگیریهای استراتژیک سازمانها عمل میکنند. با این حال، یکی از چالشهای بزرگ در این حوزه، اثبات ارزش تحقیقات UX در داخل سازمانها است.
یکی از مهمترین چالشهایی که محققان UX با آن روبهرو هستند، نشان دادن ارزش ملموس تحقیقات خود به ذینفعان است. کلید موفقیت در این مسیر، ایجاد همراستایی با نیازهای ذینفعان است: یعنی درک اهداف آنها و نشان دادن اینکه چگونه تحقیق میتواند مستقیماً از این اهداف حمایت کند. ذینفعان معمولاً بر نتایج قابل اندازهگیری مانند رشد، کاهش ریسک، سازگاری و سرعت ورود به بازار تمرکز دارند. اگر محققان بتوانند بینشهای خود را در قالب این اولویتهای تجاری ارائه دهند، تحقیقات UX از یک عملکرد پشتیبانیکننده به یک دارایی استراتژیک ضروری تبدیل میشود.
یکی از مباحث کلیدی در این زمینه، حرکت از ارائههای ایستا مانند پرسونای کاربران و نقشههای سفر کاربر به سمت ایجاد داراییهای تحقیقاتی پویا و قابل اجرا است. ابزارهای سنتی مانند نقشههای سفر کاربر قطعاً ارزشمند هستند، اما اغلب آنقدر ایستا هستند که تأثیر عملی کمی بر فرآیندهای تصمیمگیری دارند. برای حل این مشکل، میتوان از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی برای ایجاد اسناد زنده استفاده کرد که با ورود دادههای جدید بهروزرسانی میشوند. علاوه بر این، محققان باید داراییهای UX را نه فقط به عنوان ابزارهای طراحی، بلکه به عنوان منابع استراتژیک که مستقیماً تصمیمات تجاری را هدایت میکنند، معرفی کنند.
هوش مصنوعی نقش مهمی در تحول نحوه عملکرد مخازن تحقیقات UX دارد. با خودکارسازی وظایفی مانند برچسبگذاری، جستجو و خلاصهسازی، ابزارهای هوش مصنوعی، دسترسی تیمها به بینشهای تحقیقاتی را تسهیل میکنند. اما ارزش واقعی هوش مصنوعی در نحوه استفاده از آن نهفته است. به جای اینکه ابزارها فرآیندهای تحقیق را دیکته کنند، محققان باید ابتدا نیازهای خود را شناسایی کرده و سپس مناسبترین نرمافزار را برای رفع آنها انتخاب کنند. به عنوان مثال، برخی از پلتفرمهای مجهز به هوش مصنوعی میتوانند به اشتراکگذاری دانش را بهبود ببخشند و دسترسی به دادههای تحقیقاتی را سادهتر کنند.
تحقیقات UX همیشه تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله اهداف تجاری، روندهای بازار، پویایی تیمها و بازخورد کاربران است. بنابراین، همکاری با سایر بخشهای سازمان، مانند بازاریابی، تجربه مشتری (CX) و تحلیل داده، برای افزایش تأثیر تحقیقات ضروری است. یکی از نکات کلیدی این است که سیلوهای اطلاعاتی را از بین ببریم و پلتفرمهای دانش مشترک ایجاد کنیم. با همگرایی تلاشهای تحقیقاتی در بخشهای مختلف، سازمانها میتوانند اطمینان حاصل کنند که بینشهای تحقیقاتی تنها جمعآوری نمیشوند، بلکه بهطور مؤثر در تصمیمات استراتژیک به کار گرفته میشوند.
در نتیجه، تأثیرگذاری تحقیقات UX نیازمند یک رویکرد چندوجهی است: همراستا کردن تحقیقات با اهداف ذینفعان، ایجاد داراییهای تحقیقاتی پویا و کاربردی، استفاده از هوش مصنوعی برای بهبود دسترسی به دادههای تحقیقاتی و تقویت همکاری بین بخشهای مختلف سازمان. با پیروی از این روشها، محققان UX میتوانند نقش خود را در سازمانها ارتقا داده و اطمینان حاصل کنند که بینشهایشان منجر به تصمیمگیریهای استراتژیک و نتایج معنادار میشود.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تفکر_طراحی
#user_research #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Stravito
Stravito Blog
Centralize your market research, so your organization can access case studies, guides and whitepapers for insights and marketing teams.
❤7
مردم همیشه درک کاملی از UX ندارند! در اینجا راهکاری برای رفع این مسئله آورده شده است
همیشه پاسخی آماده دربارهی «چگونه طراحی UX کمک میکند» داشته باشید.
▫️این مقاله درباره چالشهایی است که طراحان UX در توضیح ارزش کارشان به تیمهای دیگر، بهویژه توسعهدهندگان، با آن مواجه میشوند. نویسنده تجربهی شخصیاش را در مواجهه با این سوال که «چرا دوباره تست کاربری انجام میدهیم؟» به اشتراک میگذارد و اشاره میکند که این نشاندهندهی درک ناقص افراد از UX است. او تأکید میکند که طراحان UX باید همیشه توضیحی آماده داشته باشند تا به تیمهایشان نشان دهند که UX چگونه به بهبود فرآیندهای تیم کمک میکند.
▫️نویسنده UX را با علم داده (Data Science) مقایسه میکند و توضیح میدهد که سازمانها ارزش هر دو حوزه را درک کردهاند، اما تفاوت در این است که دانشمندان داده میتوانند بهعنوان یک «جعبه سیاه» کار کنند، در حالی که طراحان UX برای موفقیت نیاز دارند که تیمهایشان ارزش UX را درک کنند. او اشاره میکند که بسیاری از افراد هنوز نمیدانند UX چگونه به بهبود تجربه کاربری و موفقیت کسبوکار کمک میکند.
▫️به جای تمرکز بر توضیح کلی درباره UX، نویسنده پیشنهاد میکند که طراحان روی مسائل خاصی که برای تیمشان مهم است تأکید کنند. برای مثال، به جای صحبت دربارهی تأثیر UX بر رشد کسبوکار، بهتر است به توسعهدهندگان توضیح داده شود که چگونه UX باعث کاهش نیاز به اصلاحات مکرر در محصول میشود. او پیشنهاد میکند که هنگام ارائهی نتایج تحقیق، از نقلقولهای کاربران و دادههای کاربردی استفاده شود تا اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
▫️در نهایت، مقاله تأکید میکند که طراحان UX همیشه باید پاسخی آماده برای چنین پرسشهایی داشته باشند، حتی اگر به نظر برسد که تیم به درک درستی از UX رسیده است. زیرا در لحظات بحرانی، مثل فشارهای زمانی و بودجهای، سوءتفاهمها میتوانند به مشکلات جدی منجر شوند. به همین دلیل، توضیح روشن و بهموقع دربارهی ارزش UX میتواند از مشکلات آینده جلوگیری کند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#دیزاین #UX #تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
همیشه پاسخی آماده دربارهی «چگونه طراحی UX کمک میکند» داشته باشید.
▫️این مقاله درباره چالشهایی است که طراحان UX در توضیح ارزش کارشان به تیمهای دیگر، بهویژه توسعهدهندگان، با آن مواجه میشوند. نویسنده تجربهی شخصیاش را در مواجهه با این سوال که «چرا دوباره تست کاربری انجام میدهیم؟» به اشتراک میگذارد و اشاره میکند که این نشاندهندهی درک ناقص افراد از UX است. او تأکید میکند که طراحان UX باید همیشه توضیحی آماده داشته باشند تا به تیمهایشان نشان دهند که UX چگونه به بهبود فرآیندهای تیم کمک میکند.
▫️نویسنده UX را با علم داده (Data Science) مقایسه میکند و توضیح میدهد که سازمانها ارزش هر دو حوزه را درک کردهاند، اما تفاوت در این است که دانشمندان داده میتوانند بهعنوان یک «جعبه سیاه» کار کنند، در حالی که طراحان UX برای موفقیت نیاز دارند که تیمهایشان ارزش UX را درک کنند. او اشاره میکند که بسیاری از افراد هنوز نمیدانند UX چگونه به بهبود تجربه کاربری و موفقیت کسبوکار کمک میکند.
▫️به جای تمرکز بر توضیح کلی درباره UX، نویسنده پیشنهاد میکند که طراحان روی مسائل خاصی که برای تیمشان مهم است تأکید کنند. برای مثال، به جای صحبت دربارهی تأثیر UX بر رشد کسبوکار، بهتر است به توسعهدهندگان توضیح داده شود که چگونه UX باعث کاهش نیاز به اصلاحات مکرر در محصول میشود. او پیشنهاد میکند که هنگام ارائهی نتایج تحقیق، از نقلقولهای کاربران و دادههای کاربردی استفاده شود تا اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
▫️در نهایت، مقاله تأکید میکند که طراحان UX همیشه باید پاسخی آماده برای چنین پرسشهایی داشته باشند، حتی اگر به نظر برسد که تیم به درک درستی از UX رسیده است. زیرا در لحظات بحرانی، مثل فشارهای زمانی و بودجهای، سوءتفاهمها میتوانند به مشکلات جدی منجر شوند. به همین دلیل، توضیح روشن و بهموقع دربارهی ارزش UX میتواند از مشکلات آینده جلوگیری کند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#دیزاین #UX #تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
People don’t always fully understand UX. Here’s how to address that.
Always have an answer about “How UX Design Helps” in your back pocket
👍7❤5
تجربه کاربری بد: ۲۰ اشتباه رایج در تجربه کاربری
▫️این مقاله به بررسی ۲۰ اشتباه رایج در طراحی تجربه کاربری وبسایتها میپردازد که میتواند باعث ناراحتی و سردرگمی کاربران شود. هدف از این مقاله، آگاهی بخشی به طراحان و مدیران وبسایتها است تا با اجتناب از این اشتباهات، تجربه بهتری برای کاربران ایجاد کنند و تعامل کاربران با وبسایت را تسهیل کنند. این اشتباهات شامل مشکلاتی مانند پخش خودکار صوت و ویدئو، فرمهای پیچیده، استفاده نادرست از رنگها و کمبود راهنماییهای کافی برای کاربران است که در ادامه به بررسی چند مورد پرداختهایم.
▫️یکی از اشتباهات رایج در طراحی تجربه کاربری وبسایتها، پخش خودکار صوت و ویدئو است که برای کاربران آزاردهنده است. بهتر است به جای این کار، پیشفرض بیصدا بودن را قرار داده و گزینهای برای روشن کردن صدا فراهم کنید. همچنین، استفاده اشتباه از اخبار روز مانند ارتباط دادن مسائل جهانی با محصولات غیرمرتبط نیز میتواند تجربه کاربری را خراب کند.
▫️دیگر اشتباهات شامل فرمهای وبسایت بدون ساختار، منوهای کشویی طولانی و پیچیده، و رعایت نکردن قانون سه کلیک برای انجام وظایف اصلی است. این موارد میتوانند کاربر را گیج کرده و تجربه ناامیدکنندهای ایجاد کنند. همچنین، استفاده بیش از حد از چکلیستها، توضیحات اضافی (tooltip)، و رنگهای آزاردهنده نیز از اشتباهات رایج هستند که باید از آنها پرهیز کرد.
▫️علاوه بر این، عدم وضوح ویژگیهای سایت و پیچیدگی در طراحی، مثل استفاده از اصطلاحات خاص یا فرمهای پیچیده برای ورود، میتواند مانع از دسترسی آسان کاربران به محتوای موردنظرشان شود. همچنین، تأخیر در بارگذاری صفحات و استفاده زیاد از CAPTCHA نیز باعث ناراحتی کاربران میشود. در نهایت، توصیه میشود که تجربه کاربری سایت ساده، واضح و سریع باشد تا کاربران بدون مشکل بتوانند از آن استفاده کنند.
این اشتباهات رایج باعث میشوند که وبسایتها کاربرپسند نباشند و تجربه نامطلوبی برای بازدیدکنندگان ایجاد کنند. با اجتناب از این موارد، میتوان تجربه کاربری بهتری برای بازدیدکنندگان سایت فراهم کرد.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه : ۶ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
▫️این مقاله به بررسی ۲۰ اشتباه رایج در طراحی تجربه کاربری وبسایتها میپردازد که میتواند باعث ناراحتی و سردرگمی کاربران شود. هدف از این مقاله، آگاهی بخشی به طراحان و مدیران وبسایتها است تا با اجتناب از این اشتباهات، تجربه بهتری برای کاربران ایجاد کنند و تعامل کاربران با وبسایت را تسهیل کنند. این اشتباهات شامل مشکلاتی مانند پخش خودکار صوت و ویدئو، فرمهای پیچیده، استفاده نادرست از رنگها و کمبود راهنماییهای کافی برای کاربران است که در ادامه به بررسی چند مورد پرداختهایم.
▫️یکی از اشتباهات رایج در طراحی تجربه کاربری وبسایتها، پخش خودکار صوت و ویدئو است که برای کاربران آزاردهنده است. بهتر است به جای این کار، پیشفرض بیصدا بودن را قرار داده و گزینهای برای روشن کردن صدا فراهم کنید. همچنین، استفاده اشتباه از اخبار روز مانند ارتباط دادن مسائل جهانی با محصولات غیرمرتبط نیز میتواند تجربه کاربری را خراب کند.
▫️دیگر اشتباهات شامل فرمهای وبسایت بدون ساختار، منوهای کشویی طولانی و پیچیده، و رعایت نکردن قانون سه کلیک برای انجام وظایف اصلی است. این موارد میتوانند کاربر را گیج کرده و تجربه ناامیدکنندهای ایجاد کنند. همچنین، استفاده بیش از حد از چکلیستها، توضیحات اضافی (tooltip)، و رنگهای آزاردهنده نیز از اشتباهات رایج هستند که باید از آنها پرهیز کرد.
▫️علاوه بر این، عدم وضوح ویژگیهای سایت و پیچیدگی در طراحی، مثل استفاده از اصطلاحات خاص یا فرمهای پیچیده برای ورود، میتواند مانع از دسترسی آسان کاربران به محتوای موردنظرشان شود. همچنین، تأخیر در بارگذاری صفحات و استفاده زیاد از CAPTCHA نیز باعث ناراحتی کاربران میشود. در نهایت، توصیه میشود که تجربه کاربری سایت ساده، واضح و سریع باشد تا کاربران بدون مشکل بتوانند از آن استفاده کنند.
این اشتباهات رایج باعث میشوند که وبسایتها کاربرپسند نباشند و تجربه نامطلوبی برای بازدیدکنندگان ایجاد کنند. با اجتناب از این موارد، میتوان تجربه کاربری بهتری برای بازدیدکنندگان سایت فراهم کرد.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه : ۶ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Bad Bad UX: 20 Common Mistakes in User Experience
Sometimes, advice on how not to do turns out to be the most practical, because simple guides and recommendations always leave room for…
👍12❤4
چارچوب شفافیت در طراحی هوش مصنوعی: ایجاد اعتماد و درک بهتر کاربران
با گسترش هوش مصنوعی در محصولات دیجیتال، شفافیت در نحوه عملکرد این سیستمها به یکی از چالشهای مهم طراحی تبدیل شده است. کاربران اغلب درک دقیقی از نحوه تصمیمگیری الگوریتمها ندارند و این عدم شفافیت میتواند منجر به کاهش اعتماد آنها شود. به همین دلیل، طراحان تجربه کاربری (UX) باید چارچوبهایی را برای ارائه شفافیت در هوش مصنوعی توسعه دهند تا کاربران بتوانند نحوه عملکرد این فناوری را درک کنند و تعامل راحتتری با آن داشته باشند.
شفافیت در هوش مصنوعی شامل چندین سطح است که هر کدام به شیوهای خاص بر تجربه کاربر تأثیر میگذارند. یکی از جنبههای کلیدی، توضیحپذیری است، یعنی ارائه اطلاعاتی که به کاربران کمک کند بفهمند چگونه یک سیستم به نتیجه خاصی رسیده است. این توضیحات باید در سطح درک کاربران ارائه شوند، نه صرفاً در قالب دادههای پیچیده. برای مثال، یک سیستم پیشنهاددهنده میتواند دلیل نمایش یک توصیه خاص را به کاربر توضیح دهد تا او احساس کنترل بیشتری روی تجربه خود داشته باشد.
یکی دیگر از اصول مهم، کنترلپذیری است. کاربران باید بتوانند ورودیهای خود را تنظیم کنند و در صورت لزوم، تصمیمات سیستم را تغییر دهند. این امر به ویژه در زمینههایی مانند فیلترهای محتوا و سیستمهای پیشنهاددهنده اهمیت دارد. زمانی که کاربران احساس کنند میتوانند روی تنظیمات الگوریتم تأثیر بگذارند، میزان رضایت و اعتماد آنها افزایش مییابد. به همین دلیل، ارائه گزینههای تنظیمات و امکان بازخورددهی به سیستمهای هوش مصنوعی میتواند تأثیر قابل توجهی بر تجربه کاربران داشته باشد.
تعادل بین شفافیت و سادگی در طراحی هوش مصنوعی نیز بسیار مهم است. ارائه اطلاعات بیش از حد میتواند کاربران را سردرگم کند، در حالی که اطلاعات ناکافی ممکن است احساس عدم اطمینان را تقویت کند. راهحل این چالش، طراحی لایهای اطلاعات است، به این معنا که کاربران بتوانند در سطح اولیه یک توضیح ساده را مشاهده کنند و در صورت نیاز، جزئیات بیشتری دریافت کنند. این روش باعث میشود که شفافیت بدون ایجاد بار شناختی اضافی حفظ شود.
یکی دیگر از مسائل کلیدی، ملاحظات اخلاقی و حریم خصوصی در شفافیت هوش مصنوعی است. کاربران باید بدانند که دادههای آنها چگونه جمعآوری، پردازش و استفاده میشوند. بسیاری از شرکتها به دنبال ایجاد تعادل بین شفافیت و محافظت از اطلاعات حساس کاربران هستند. برای مثال، استفاده از زبان ساده در سیاستهای حریم خصوصی و ارائه کنترلهای واضح برای مدیریت دادهها میتواند به افزایش احساس امنیت در کاربران کمک کند.
نقش طراحان تجربه کاربری در این فرآیند بسیار حیاتی است. آنها باید رابطهایی طراحی کنند که شفافیت را به شکلی ملموس و کاربرپسند ارائه دهند. این شامل استفاده از طراحی بصری مناسب، ایجاد پیامهای شفاف، و ارائه راهکارهایی برای تعامل مستقیم کاربران با سیستمهای هوش مصنوعی است. در نهایت، اگر کاربران احساس کنند که یک سیستم به طور منطقی و اخلاقی عمل میکند، احتمال پذیرش و استفاده از آن بیشتر خواهد بود.
در مجموع، شفافیت در طراحی سیستمهای هوش مصنوعی نه تنها به بهبود تجربه کاربر کمک میکند، بلکه به ایجاد اعتماد و پذیرش گستردهتر این فناوری منجر میشود. از طریق توضیحپذیری، کنترلپذیری، ارائه اطلاعات لایهای، رعایت اصول اخلاقی و طراحی کاربرمحور، میتوان چارچوبهایی مؤثر برای شفافیت هوش مصنوعی ایجاد کرد که هم نیازهای کاربران را برآورده کند و هم ارزشهای کسبوکار را حفظ نماید.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۱۵ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری #تفکر_طراحی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
با گسترش هوش مصنوعی در محصولات دیجیتال، شفافیت در نحوه عملکرد این سیستمها به یکی از چالشهای مهم طراحی تبدیل شده است. کاربران اغلب درک دقیقی از نحوه تصمیمگیری الگوریتمها ندارند و این عدم شفافیت میتواند منجر به کاهش اعتماد آنها شود. به همین دلیل، طراحان تجربه کاربری (UX) باید چارچوبهایی را برای ارائه شفافیت در هوش مصنوعی توسعه دهند تا کاربران بتوانند نحوه عملکرد این فناوری را درک کنند و تعامل راحتتری با آن داشته باشند.
شفافیت در هوش مصنوعی شامل چندین سطح است که هر کدام به شیوهای خاص بر تجربه کاربر تأثیر میگذارند. یکی از جنبههای کلیدی، توضیحپذیری است، یعنی ارائه اطلاعاتی که به کاربران کمک کند بفهمند چگونه یک سیستم به نتیجه خاصی رسیده است. این توضیحات باید در سطح درک کاربران ارائه شوند، نه صرفاً در قالب دادههای پیچیده. برای مثال، یک سیستم پیشنهاددهنده میتواند دلیل نمایش یک توصیه خاص را به کاربر توضیح دهد تا او احساس کنترل بیشتری روی تجربه خود داشته باشد.
یکی دیگر از اصول مهم، کنترلپذیری است. کاربران باید بتوانند ورودیهای خود را تنظیم کنند و در صورت لزوم، تصمیمات سیستم را تغییر دهند. این امر به ویژه در زمینههایی مانند فیلترهای محتوا و سیستمهای پیشنهاددهنده اهمیت دارد. زمانی که کاربران احساس کنند میتوانند روی تنظیمات الگوریتم تأثیر بگذارند، میزان رضایت و اعتماد آنها افزایش مییابد. به همین دلیل، ارائه گزینههای تنظیمات و امکان بازخورددهی به سیستمهای هوش مصنوعی میتواند تأثیر قابل توجهی بر تجربه کاربران داشته باشد.
تعادل بین شفافیت و سادگی در طراحی هوش مصنوعی نیز بسیار مهم است. ارائه اطلاعات بیش از حد میتواند کاربران را سردرگم کند، در حالی که اطلاعات ناکافی ممکن است احساس عدم اطمینان را تقویت کند. راهحل این چالش، طراحی لایهای اطلاعات است، به این معنا که کاربران بتوانند در سطح اولیه یک توضیح ساده را مشاهده کنند و در صورت نیاز، جزئیات بیشتری دریافت کنند. این روش باعث میشود که شفافیت بدون ایجاد بار شناختی اضافی حفظ شود.
یکی دیگر از مسائل کلیدی، ملاحظات اخلاقی و حریم خصوصی در شفافیت هوش مصنوعی است. کاربران باید بدانند که دادههای آنها چگونه جمعآوری، پردازش و استفاده میشوند. بسیاری از شرکتها به دنبال ایجاد تعادل بین شفافیت و محافظت از اطلاعات حساس کاربران هستند. برای مثال، استفاده از زبان ساده در سیاستهای حریم خصوصی و ارائه کنترلهای واضح برای مدیریت دادهها میتواند به افزایش احساس امنیت در کاربران کمک کند.
نقش طراحان تجربه کاربری در این فرآیند بسیار حیاتی است. آنها باید رابطهایی طراحی کنند که شفافیت را به شکلی ملموس و کاربرپسند ارائه دهند. این شامل استفاده از طراحی بصری مناسب، ایجاد پیامهای شفاف، و ارائه راهکارهایی برای تعامل مستقیم کاربران با سیستمهای هوش مصنوعی است. در نهایت، اگر کاربران احساس کنند که یک سیستم به طور منطقی و اخلاقی عمل میکند، احتمال پذیرش و استفاده از آن بیشتر خواهد بود.
در مجموع، شفافیت در طراحی سیستمهای هوش مصنوعی نه تنها به بهبود تجربه کاربر کمک میکند، بلکه به ایجاد اعتماد و پذیرش گستردهتر این فناوری منجر میشود. از طریق توضیحپذیری، کنترلپذیری، ارائه اطلاعات لایهای، رعایت اصول اخلاقی و طراحی کاربرمحور، میتوان چارچوبهایی مؤثر برای شفافیت هوش مصنوعی ایجاد کرد که هم نیازهای کاربران را برآورده کند و هم ارزشهای کسبوکار را حفظ نماید.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۱۵ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تجربه_کاربری #تفکر_طراحی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
AI transparency framework
Deciding when and how to disclose our use of AI-based tools
👍5❤2⚡1
آیا AI قراره جای دیزاینرها رو بگیره؟
نه دقیقاً. ولی چیزی که داره اتفاق میافته واضحه:
"دیزاینری که بلد باشه از AI استفاده کنه، جای دیزاینری رو میگیره که بلد نیست."
هوش مصنوعی دیگه فقط یه ترند نیست؛ یه ابزار قدرتمنده که میتونه به ما در طراحی سریعتر، دقیقتر و خلاقانهتر کمک کنه. از ایدهپردازی اولیه و تولید متن، تا اتوماتکردن تسکهای تکراری و حتی ساخت پروتوتایپهای ساده.
ما به عنوان دیزاینر، اگه بلد باشیم چطور هوش مصنوعی رو کنار خلاقیتمون بذاریم، میتونیم کارهای پیچیدهتری انجام بدیم و تصمیمهای بهتری بگیریم. برای همین، یادگیری استفاده هوشمندانه از AI یه مهارته که الان وقتشه یادش بگیریم.
و اینجاست که OpenAI Academy وارد میشه — یه آکادمی رایگان که توسط خودِ OpenAI راهاندازی شده، با هدف آموزش هوش مصنوعی به زبان ساده و قابل فهم.
📚 توی آکادمی چی پیدا میکنی؟
دورههای آموزشی رایگان در مورد چگونگی استفاده از ابزارهای AI در کار و زندگی
محتوای عملی و قابل فهم برای همه، چه تازهکار باشی چه حرفهای
مثالهای واقعی از نحوه استفاده از AI در زمینههای مختلف (از بیزینس و آموزش گرفته تا طراحی)
اگه دوست داری خودت رو برای دنیای جدید طراحی آماده کنی این آکادمی میتونه نقطه شروع خیلی خوبی باشه ✨
🔗 همین الان یه نگاهی بنداز.
گردآورنده: رها کاوه
#هوش_مصنوعی #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
نه دقیقاً. ولی چیزی که داره اتفاق میافته واضحه:
"دیزاینری که بلد باشه از AI استفاده کنه، جای دیزاینری رو میگیره که بلد نیست."
هوش مصنوعی دیگه فقط یه ترند نیست؛ یه ابزار قدرتمنده که میتونه به ما در طراحی سریعتر، دقیقتر و خلاقانهتر کمک کنه. از ایدهپردازی اولیه و تولید متن، تا اتوماتکردن تسکهای تکراری و حتی ساخت پروتوتایپهای ساده.
ما به عنوان دیزاینر، اگه بلد باشیم چطور هوش مصنوعی رو کنار خلاقیتمون بذاریم، میتونیم کارهای پیچیدهتری انجام بدیم و تصمیمهای بهتری بگیریم. برای همین، یادگیری استفاده هوشمندانه از AI یه مهارته که الان وقتشه یادش بگیریم.
و اینجاست که OpenAI Academy وارد میشه — یه آکادمی رایگان که توسط خودِ OpenAI راهاندازی شده، با هدف آموزش هوش مصنوعی به زبان ساده و قابل فهم.
📚 توی آکادمی چی پیدا میکنی؟
دورههای آموزشی رایگان در مورد چگونگی استفاده از ابزارهای AI در کار و زندگی
محتوای عملی و قابل فهم برای همه، چه تازهکار باشی چه حرفهای
مثالهای واقعی از نحوه استفاده از AI در زمینههای مختلف (از بیزینس و آموزش گرفته تا طراحی)
اگه دوست داری خودت رو برای دنیای جدید طراحی آماده کنی این آکادمی میتونه نقطه شروع خیلی خوبی باشه ✨
🔗 همین الان یه نگاهی بنداز.
گردآورنده: رها کاوه
#هوش_مصنوعی #AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
OpenAI Academy
Unlock the new opportunities of the AI era by equipping yourself with the knowledge and skills to harness artificial intelligence effectively.
❤15👍4⚡1
آینده طراحی محصول: از خالق بودن تا کیوریتور شدن در دنیایی مبتنی بر هوش مصنوعی
ظهور هوش مصنوعی (AI) چشمانداز طراحی محصول را بهطور اساسی دگرگون کرده و نقش طراحان را از خالق صرف به کیوریتور (گردآورنده و هدایتگر) تغییر داده است. هوش مصنوعی با قابلیت تولید چیدمانهای پیچیده، بهینهسازی تجربه کاربر، و ارائه بینشهای آنی، پایههای فرآیند طراحی را تغییر داده است. در این شرایط جدید، طراحان باید بیشتر بر اصلاح و هدایت خروجیهای تولید شده توسط هوش مصنوعی تمرکز کنند تا اطمینان یابند که خلاقیت، نوآوری و اصول طراحی انسانمحور همچنان در اولویت باقی میمانند.
در این عصر مبتنی بر هوش مصنوعی، ابزارهای تولیدی هوشمند بخشی جداییناپذیر از فرآیند طراحی شدهاند و دیگر نیازی نیست طراحان از صفر شروع کنند یا صرفاً به فعالیتهای دستی وابسته باشند. هوش مصنوعی اکنون توانایی تولید خروجیهای هوشمند و متناسب با بافت پروژه را دارد، که به طراحان این امکان را میدهد تا طراحیها و بینشهای تولید شده را کیوریت کرده و با نیازهای واقعی کاربران منطبق سازند.
نقش طراح اکنون به هدایت و پالایش خروجیهای خلاقانهی هوش مصنوعی گسترش یافته است. اگرچه هوش مصنوعی میتواند طرحهای پیچیدهای با پیشنهاداتی برای جریان کاربری و زیباییشناسی تولید کند، اما این طراحان هستند که باید این خروجیها را جهتدهی کرده و اطمینان حاصل کنند که طرح نهایی کاربردی و مطابق با انتظارات کاربران است.
همدلی و درک زمینهای همچنان حوزههایی هستند که انسان در آن برتری دارد. نقش کیوریتورها این است که اطمینان یابند اجزای طراحیشده توسط هوش مصنوعی، مسیر احساسی کاربر را در نظر گرفته و تعاملاتی ارائه دهند که با دنیای واقعی و نیازهای روانی کاربران سازگار باشد.
ایجاد تعادل میان کارایی و نوآوری نیز یکی دیگر از مسئولیتهای کلیدی طراحان در این چارچوب جدید است. در حالی که هوش مصنوعی میتواند طراحیها را برای عملکرد و دسترسیپذیری بهینهسازی کند، این وظیفه طراحان است که مرزها را جابهجا کرده و طراحیهایی متمایز و انسانمحور ارائه دهند.
هوش مصنوعی توانایی دارد تا بر اساس دادههای آنی، طراحیهایی با پیشنهاداتی درباره عناصر مختلف بصری و تعاملی ارائه دهد. با این حال، طراح باید با دیدی انتقادی این پیشنهادات مبتنی بر داده را ارزیابی کند تا مطمئن شود که با دید خلاقانه و اهداف تجربه کاربری همسو هستند.
در نهایت، ادغام هوش مصنوعی در طراحی محصول، نقش طراحان را از خالق صرف به کیوریتور تبدیل میکند. با تسلط بر ابزارهای هوش مصنوعی و ایجاد توازن میان بهرهوری و اصالت، طراحان میتوانند آینده طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی را شکل دهند و تضمین کنند که اصول انسانمحور همچنان در قلب نوآوری باقی میمانند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تفکر_طراحی
#AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
ظهور هوش مصنوعی (AI) چشمانداز طراحی محصول را بهطور اساسی دگرگون کرده و نقش طراحان را از خالق صرف به کیوریتور (گردآورنده و هدایتگر) تغییر داده است. هوش مصنوعی با قابلیت تولید چیدمانهای پیچیده، بهینهسازی تجربه کاربر، و ارائه بینشهای آنی، پایههای فرآیند طراحی را تغییر داده است. در این شرایط جدید، طراحان باید بیشتر بر اصلاح و هدایت خروجیهای تولید شده توسط هوش مصنوعی تمرکز کنند تا اطمینان یابند که خلاقیت، نوآوری و اصول طراحی انسانمحور همچنان در اولویت باقی میمانند.
در این عصر مبتنی بر هوش مصنوعی، ابزارهای تولیدی هوشمند بخشی جداییناپذیر از فرآیند طراحی شدهاند و دیگر نیازی نیست طراحان از صفر شروع کنند یا صرفاً به فعالیتهای دستی وابسته باشند. هوش مصنوعی اکنون توانایی تولید خروجیهای هوشمند و متناسب با بافت پروژه را دارد، که به طراحان این امکان را میدهد تا طراحیها و بینشهای تولید شده را کیوریت کرده و با نیازهای واقعی کاربران منطبق سازند.
نقش طراح اکنون به هدایت و پالایش خروجیهای خلاقانهی هوش مصنوعی گسترش یافته است. اگرچه هوش مصنوعی میتواند طرحهای پیچیدهای با پیشنهاداتی برای جریان کاربری و زیباییشناسی تولید کند، اما این طراحان هستند که باید این خروجیها را جهتدهی کرده و اطمینان حاصل کنند که طرح نهایی کاربردی و مطابق با انتظارات کاربران است.
همدلی و درک زمینهای همچنان حوزههایی هستند که انسان در آن برتری دارد. نقش کیوریتورها این است که اطمینان یابند اجزای طراحیشده توسط هوش مصنوعی، مسیر احساسی کاربر را در نظر گرفته و تعاملاتی ارائه دهند که با دنیای واقعی و نیازهای روانی کاربران سازگار باشد.
ایجاد تعادل میان کارایی و نوآوری نیز یکی دیگر از مسئولیتهای کلیدی طراحان در این چارچوب جدید است. در حالی که هوش مصنوعی میتواند طراحیها را برای عملکرد و دسترسیپذیری بهینهسازی کند، این وظیفه طراحان است که مرزها را جابهجا کرده و طراحیهایی متمایز و انسانمحور ارائه دهند.
هوش مصنوعی توانایی دارد تا بر اساس دادههای آنی، طراحیهایی با پیشنهاداتی درباره عناصر مختلف بصری و تعاملی ارائه دهد. با این حال، طراح باید با دیدی انتقادی این پیشنهادات مبتنی بر داده را ارزیابی کند تا مطمئن شود که با دید خلاقانه و اهداف تجربه کاربری همسو هستند.
در نهایت، ادغام هوش مصنوعی در طراحی محصول، نقش طراحان را از خالق صرف به کیوریتور تبدیل میکند. با تسلط بر ابزارهای هوش مصنوعی و ایجاد توازن میان بهرهوری و اصالت، طراحان میتوانند آینده طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی را شکل دهند و تضمین کنند که اصول انسانمحور همچنان در قلب نوآوری باقی میمانند.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله میتوانید به این لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه)
گردآورنده: فاطمه حیدری
#تفکر_طراحی
#AI
@Dexign فلسفه دیزاین
______
UX Magazine
The Future of Product Design: From Creators to Curators in an AI-First World
AI is redefining product design, shifting designers from creators to curators. With AI Agents and Copilots generating layouts, optimizing UX, and providing real-time insights, the role of designers is evolving. The challenge is no longer about starting from…
👍8❤3
🎯 عجیبترین ریدیزاین تاریخ؟ نگاهی به لوگوی پپسی در سال ۲۰۰۸
در سال ۲۰۰۸، پپسی تصمیم گرفت لوگوی خودش رو بهروزرسانی کنه؛ حرکتی که در ظاهر یک ریدیزاین ساده بود، اما پشتش یک سند عجیب و غریب ۲۷ صفحهای قرار داشت. این سند که توسط گروه Arnell تهیه شده بود، سعی میکرد طراحی لوگوی جدید رو با مفاهیمی مثل نیروی گرانش، انرژی سیارات و نسبت طلایی توضیح بده — انگار نه برای یک نوشابه، که برای ناسا طراحی شده!
طراحان بدون اینکه با مخاطبان واقعی صحبت کنن یا تست کاربری بگیرن، تلاش کردن معنی لوگو رو «تحمیل» کنن. اونها بهجای اینکه بپرسن «پپسی برای مردم چه معنایی داره؟»، گفتن «ما تصمیم گرفتیم که پپسی باید این معنا رو داشته باشه». همین disconnect باعث شد لوگوی جدید، با وجود دقت گرافیکی، حس برند رو منتقل نکنه.
جالبه بدونین طراحیهای قبلی پپسی، به مرور زمان و با توجه به بافت فرهنگی و حس مردم تغییر کرده بودن — از تایپوگرافی کلاسیک گرفته تا طراحی مدرن دهه ۹۰. اما این ریدیزاین ۲۰۰۸، بهجای اینکه یک قدم طبیعی در مسیر برند باشه، تبدیل شد به یک «بیانیه تئوریک» بدون روح.
در نهایت، لوگوی جدید بیش از یک دهه باقی موند، اما در ۲۰۲۳ پپسی دوباره برگشت به ریشهها: طراحیای سادهتر، با تایپ بولد و رنگبندی آشنا. اینبار خبری از فلسفهی طراحی بینسیارهای نبود — فقط یک تصمیم مبتنی بر حس و تجربه واقعی.
این ریدیزاین نشون میده که دیزاین، حتی اگه از نظر فرم بینقص باشه، بدون توجه به انسانها و احساساتشون ناقصه. طراحی خوب باید با مردم حرف بزنه، نه اینکه براشون سخنرانی کنه.
دیزاین یعنی ارتباط. و این ارتباط، بدون انسان، فقط تئوریه.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#دیزاین #زیبایی_شناسی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
در سال ۲۰۰۸، پپسی تصمیم گرفت لوگوی خودش رو بهروزرسانی کنه؛ حرکتی که در ظاهر یک ریدیزاین ساده بود، اما پشتش یک سند عجیب و غریب ۲۷ صفحهای قرار داشت. این سند که توسط گروه Arnell تهیه شده بود، سعی میکرد طراحی لوگوی جدید رو با مفاهیمی مثل نیروی گرانش، انرژی سیارات و نسبت طلایی توضیح بده — انگار نه برای یک نوشابه، که برای ناسا طراحی شده!
طراحان بدون اینکه با مخاطبان واقعی صحبت کنن یا تست کاربری بگیرن، تلاش کردن معنی لوگو رو «تحمیل» کنن. اونها بهجای اینکه بپرسن «پپسی برای مردم چه معنایی داره؟»، گفتن «ما تصمیم گرفتیم که پپسی باید این معنا رو داشته باشه». همین disconnect باعث شد لوگوی جدید، با وجود دقت گرافیکی، حس برند رو منتقل نکنه.
جالبه بدونین طراحیهای قبلی پپسی، به مرور زمان و با توجه به بافت فرهنگی و حس مردم تغییر کرده بودن — از تایپوگرافی کلاسیک گرفته تا طراحی مدرن دهه ۹۰. اما این ریدیزاین ۲۰۰۸، بهجای اینکه یک قدم طبیعی در مسیر برند باشه، تبدیل شد به یک «بیانیه تئوریک» بدون روح.
در نهایت، لوگوی جدید بیش از یک دهه باقی موند، اما در ۲۰۲۳ پپسی دوباره برگشت به ریشهها: طراحیای سادهتر، با تایپ بولد و رنگبندی آشنا. اینبار خبری از فلسفهی طراحی بینسیارهای نبود — فقط یک تصمیم مبتنی بر حس و تجربه واقعی.
این ریدیزاین نشون میده که دیزاین، حتی اگه از نظر فرم بینقص باشه، بدون توجه به انسانها و احساساتشون ناقصه. طراحی خوب باید با مردم حرف بزنه، نه اینکه براشون سخنرانی کنه.
دیزاین یعنی ارتباط. و این ارتباط، بدون انسان، فقط تئوریه.
🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#دیزاین #زیبایی_شناسی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
The 2008 Pepsi Logo Redesign
Maybe one of the weirdest redesigns in history(?)
👍9❤5
نوشتن تجربه آشنایی اولیه محصول
چطور به محصولی کمک کنیم تا خودش را معرفی کند.
▫️طراحی محصول دیجیتال در واقع آموزش کاربران در مورد نحوه استفاده از محصول است. این فرآیند از صفحه اول محصول آغاز میشود که انتظارات کاربران را تنظیم میکند و الگوهای تعامل را معرفی میکند. ترکیب طراحی خوب و نوشتار مناسب میتواند محصول را معنا دار و قابل فهم کند.
▫️یکی از روشهای محبوب در طراحی، "آموزش محصول" یا همان onboarding است که به معرفی محصول به کاربران کمک میکند. دو نوع onboarding وجود دارد: یکی که ویژگیها، ابزارهای جدید و مزایای محصول را توضیح میدهد و دیگری که اطلاعاتی از کاربران جمعآوری میکند. هر دوی این روشها میتوانند به کاربران کمک کنند تا به راحتی با محصول آشنا شوند و در بسیاری از موارد ترکیبی از این دو استفاده میشود.
▫️برای داشتن یک تجربه onboarding موفق، باید مواردی همچون تنظیم انتظارات از ابتدا، شروع با ارایه ارزش واقعی، ایجاد حس پیشرفت، و توضیح دلایل درخواست اطلاعات کاربران را در نظر گرفت. همچنین، مهم است که تمامی مراحل اختیاری و راحت برای بازگشت و ادامه پروسه باشد، تا کاربران در صورت نیاز به توقف، بتوانند به راحتی از جایی که متوقف شدهاند ادامه دهند.
▫️در نهایت، طراحی onboarding باید به گونهای باشد که کاربر بتواند با تجربه و یادگیری از محصول، خود به کشف ویژگیها بپردازد، بدون اینکه نیاز به توضیحات اضافی باشد.
🔗 برای دریافت اطلاعات بیشتر و جزئیات دقیقتر در مورد این فرآیند، مقاله کامل را مطالعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
چطور به محصولی کمک کنیم تا خودش را معرفی کند.
▫️طراحی محصول دیجیتال در واقع آموزش کاربران در مورد نحوه استفاده از محصول است. این فرآیند از صفحه اول محصول آغاز میشود که انتظارات کاربران را تنظیم میکند و الگوهای تعامل را معرفی میکند. ترکیب طراحی خوب و نوشتار مناسب میتواند محصول را معنا دار و قابل فهم کند.
▫️یکی از روشهای محبوب در طراحی، "آموزش محصول" یا همان onboarding است که به معرفی محصول به کاربران کمک میکند. دو نوع onboarding وجود دارد: یکی که ویژگیها، ابزارهای جدید و مزایای محصول را توضیح میدهد و دیگری که اطلاعاتی از کاربران جمعآوری میکند. هر دوی این روشها میتوانند به کاربران کمک کنند تا به راحتی با محصول آشنا شوند و در بسیاری از موارد ترکیبی از این دو استفاده میشود.
▫️برای داشتن یک تجربه onboarding موفق، باید مواردی همچون تنظیم انتظارات از ابتدا، شروع با ارایه ارزش واقعی، ایجاد حس پیشرفت، و توضیح دلایل درخواست اطلاعات کاربران را در نظر گرفت. همچنین، مهم است که تمامی مراحل اختیاری و راحت برای بازگشت و ادامه پروسه باشد، تا کاربران در صورت نیاز به توقف، بتوانند به راحتی از جایی که متوقف شدهاند ادامه دهند.
▫️در نهایت، طراحی onboarding باید به گونهای باشد که کاربر بتواند با تجربه و یادگیری از محصول، خود به کشف ویژگیها بپردازد، بدون اینکه نیاز به توضیحات اضافی باشد.
🔗 برای دریافت اطلاعات بیشتر و جزئیات دقیقتر در مورد این فرآیند، مقاله کامل را مطالعه کنید.
(مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه)
گردآورنده: رها کاوه
#تجربه_کاربری
#UX
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Writing the onboarding experience
How to help a product introduce itself.
❤7👍5