Telegram Web
#اخبار_دریچه
📕 در نشست اعضای انجمن دریچه که در روز دوشنبه برگزار شد، داستانی از داستان های اعضای انجمن، نقد و بررسی شد.

🖌"شناسنامه" نویسنده: مرضیه کریمیان


در این دوشنبه داستانی، داستان "شناسنامه" اثر خانم کریمیان نقد شد.‌ این داستان مورد توجه اکثر منتقدین جلسه قرار گرفت.

سوژه این داستان جذاب، تازه و بکر است.

داستان شروع خوبی دارد و روایتی است زیبا و پر حس و اتفاقات در زابل پیش آمده است. جایی که هوا گرم و داغ و پر گرد و خاک است...

زاویه ی دید داستان اول شخص است و انتخاب خوبی است، این نوع روایت می‌تواند حس همذات‌پنداری عمیق‌تری بین خواننده وکارکتر اصلی ایجاد می کند و خواننده با تجربیات و احساسات شخصیت آشنا می شود.‌

اسم داستان ، هوشیارانه ، انتخاب شده و اشاره می کند به نادیده گرفتن هویت افراد، به نیازها و به حقوق یک زن جوان؛ چگونه ممکن است زنی از داشتن جگر گوشه اش و حتی هویتش منع شود؟

داستان فضا پردازی زیبایی دارد و توصیفات آن دلنشین است و بدل می نشیند.
نویسنده با توانمندی، برشی از زندگی یک زن جوان را به تصویر کشیده است، زنی که با درد دست و پنجه نرم می کند. نویسنده از دریای هیرمند و هامون سخن گفته و تصویر پردازی های زیبایی را برای خواننده شکل داده است.

داستان انسجام خوبی دارد و کلیت داستان خوب است.

پایان بندی داستان، هدفمند، پر امید، با جذابیت ویژه است و حس خوبی به خواننده می دهد.


📕 انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده گرامی،  آرزوی موفقیت روز افزون دارد.

@daricheh93
Dariche93.ir
3
#پاراگراف_دریچه

چطور می‌توانست رفتن مادرش را نگاه کند و دلش نلرزد؟! البته او‌ رفتن مادرهای زیادی را در این خانه دیده ،دلش را دارد.
چهره اش تداعی آن روز را می کرد آن وقتی که مادر و پدرم خود را به من رساندند و گفتند: بگو پدر و مادرم مرده اند و من تنها فرزند آنها بودم. هوا سرد بود و من به حیاط بی آب و علف پاسگاه نگاه می کردم. رئیس پاسگاه ما را به مقامات بالاتر ارجاع داد و ما از این اتاق به اتاق دیگر میرفتیم و پدرم به آنها میگفت: از دختران اقوام هست کسی را جز ما ندارد. به واسطه پدرم و با سند مغازه من را آزاد کردند.
هنوز به خودم نیامده بودم که داییم به خانه آمد و گفت: مجید گفته طلاق میگیریم. آنقدر جیغ کشیدم و موهایم را کَندم که بی حال روی زمین افتادم و چند روز بعد شناسنامه ام باطل شد.
مدارک تحصیلی و لیسانس و هر آنچه برایش تلاش کرده بودم باطل شد. و فرزند شیر خواره م را به زور از من جدا کردند. وطنی بودم که فرزندی برای خود نداشت ؛ پر از آرزو ،عشق ،امید و ریشه …

#شناسنامه
#مرضیه_کریمیان

@daricheh93
Dariche93.ir
3
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه

معرفی نامزد ایرانی جایزه «من می‌خوانم» 

علی‌اصغر سیدآبادی از سوی شورای کتاب کودک به عنوان نامزد جایزه‌ جهانی IREAD (من‌ می‌خوانم) ۲۰۲۶ معرفی شد.
به گزارش ایسنا، شورای کتاب کودک پس از اعلام فراخوان و طی مراحل داوری و بررسی در گروه جوایز ترویج برای بار دوم «علی‌اصغر سیدآبادی»  را برای دریافت جایزه IREAD (من می‌خوانم) معرفی کرد.

بنیاد «شن ژن» در چین و دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان (IBBY)، اخیرا جایزه‌ای به نام IREAD (من می‌خوانم) را برای مروجان برجسته کتابخوانی بنیان نهاده‌اند که به‌ منظور تشویق و ایجاد تعهد پایدار در قبال ترویج کتابخوانی و با امید ترویج کتابخوانی برای مردم کره زمین به فعالان این عرصه اهدا می‌شود. این جایزه مشوق افرادی است که حداقل سه سال، با نوآوری و خلاقیت، درزمینه‌ خواندن و شیوه‌های مختلف آن، با کودکان و نوجوانان فعالیت کرده باشند و فعالیتشان تداوم داشته باشد. نامزدهای این جایزه را در ایران شورای کتاب کودک-شاخه‌ ملی دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) -‌ تعیین و معرفی می‌کند.
@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه

گوتیک، زنانه و هوشمندانه
@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه

لیزا تاتل بار دیگر نشان می‌دهد که چرا بسیاری او را «یکی از خطرناک‌ترین نویسندگان آرام زمانه ما» می‌دانند؛ نویسنده‌ای که بدون فریاد، شما را به دنیایی می‌برد که پس از بستن کتاب، هنوز در آن قدم می‌زنید.
لیلا عبداللهی، مترجم و منتقد در نگاهی به «مرگ من» اثر لیزا تاتل نوشته است: لیزا تاتل، نویسنده‌ای که نیل گیمن او را «به‌طرزی آرام و بی‌هیاهو، بهترین نویسنده امروز در خلق داستان‌های ناآرام‌کننده» می‌نامد، در رمان کوتاهش «مرگ من» بار دیگر نشان می‌دهد چرا چنین اعتباری دارد. او «با نثری به‌ظاهر معقول و بی‌خطر»، به قول گیمن، ما را به دل تاریکی می‌برد و کاری می‌کند که «به واقعیت شک کنیم»، بی‌آنکه متوجه شویم چه زمانی از مرزهای آشنای ادبیات عبور کرده‌ایم. این رمان با ترجمه آرش افراسیابی از سوی نشر بیدگل منتشر شده است.
لیزا تاتل، نویسنده‌ای است که در سکوت و به دور از هیاهوی رسانه‌ای، جایگاهی منحصربه‌فرد در ادبیات فانتزی، وحشت و داستان‌های غیرمعمول یافته است. او که در تگزاس متولد شد و از دهه ۱۹۸۰ در بریتانیا زندگی می‌کند، با نخستین رمان خود، «ویندهیون» که با همکاری جُرج. آر.آر. مارتین خالق «بازی تاج‌وتخت» نوشته شد، به‌سرعت توجه جامعه ادبی را به خود جلب کرد. پس از آن، بیش از یک دوجین رمان و صدها داستان کوتاه منتشر کرد که بسیاری از آنها جوایز معتبر ادبی دریافت کردند. مجموعه‌هایی مانند «آشیانی برای کابوس‌ها» و «ساعت‌های مرده شب» نمونه‌های شاخصی از مهارت او در خلق فضایی هستند که در عین عادی‌بودن، هراس‌انگیز و نامطمئن به‌نظر می‌رسند. تاتل همچنین کتاب مرجع «دانش‌نامه فمینیسم» را نوشته و سال‌هاست که نقدهای ماهانه ادبیات علمی‌–تخیلی را برای روزنامه «گاردین» می‌نویسد. اکنون در اسکاتلند زندگی می‌کند و آثار اخیرش، مانند «مرگ من» (ابتدا در 2003 منتشر شد، اما در 2023 توسط نیویورک‌ریویو بوک بازنشر شد) نشان می‌دهد که هنوز همان حساسیت و عمق فکری گذشته را حفظ کرده است.
رمان کوتاه «مرگ من» نمونه برجسته‌ای از ترکیب ادبیات گوتیک با رویکردی فمینیستی است. داستان با زنی بی‌نام آغاز می‌شود که پس از مرگ ناگهانی همسرش، دچار نوعی انزوا و رکود خلاقانه شده و در خانه‌ای دورافتاده در ساحل غربی اسکاتلند زندگی می‌کند. او در سفری به ادینبورو و بازدید از گالری ملی، به‌طور تصادفی با تابلویی به نام «سیرسه» اثر نقاشی خیالی به نام «دبلیو. ای. لوگان» (1928) مواجه می‌شود؛ تصویری که چهره‌ای آشنا و عجیب دارد و احساسات پیچیده‌ای را در او برمی‌انگیزد. پشت این اثر داستانی نهفته است: مدل تابلو، «هلن الیزابت رالستون»، پس از رابطه‌ای پرتنش با لوگان، از پنجره سقوط کرده و هرگز به‌طور کامل بهبود نیافته است. بعدها، لوگان به‌طور مرموزی نابینا می‌شود و رالستون به پاریس می‌گریزد و تبدیل به نویسنده‌ای مشهور می‌شود؛ نویسنده‌ای که یکی از آثارش الهام‌بخش راوی داستان ما بوده است.

isna.ir/xdTTpk

@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه
کتاب «درۀ دراز» نوشته جان اشتاین‌بک
@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه


کتاب «درۀ دراز» نوشته جان اشتاین‌بک با ترجمه اسدالله امرایی و از سوی نشر افق منتشر شد.
«درۀ دراز» مجموعه‌ای از یازده داستان کوتاه از جان اشتاین‌بک، نویسندۀ بزرگ امریکایی و برندۀ نوبل ادبیات است. مجموعۀ داستان‌های کوتاه جان اشتاین‌بک در ابتدا در روزنامه‌ها و به‌صورت جداگانه منتشر شدند و در سال ۱۹۳۸ در نشر پنگوئن، در یک کتاب، به‌چاپ رسیدند. محل وقوع همۀ این داستان‌ها در سالیناس ولی، محل تولد اشتاین‌بک، رخ می‌دهند. اشتاین‌بک در «درۀ دراز» آثار رکود بزرگ اقتصادی آمریکا و فرهنگ متعصبانۀ درۀ سالیناس بر سبک زندگی مردم را نشان می‌دهد.
این کتاب تازه شامل داستان‌هایی با عنوان گل‌های داوودی، بلدرچین سفید، گریز، مار، صبحانه، یورش، قوزبند، خودسر، جانی بیر، قتل و سنت کیتی پاک‌دامن است. این اثر در ۱۹۲ صفحه و قیمت ۲۹۵,۰۰۰ تومان در نشر افق منتشر شده است.
جان اشتاین‌بک از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم امریکا بود و با برنده شدن جایزۀ نوبل و پولیتزر جایگاه خود را در میان برترین نویسندگان تاریخ ادبیات تثبیت کرد. او نویسندۀ آثار مهم و اثرگذاری همچون «خوشه‌های خشم»، «موش‌ها و آدم‌ها» و «شرق بهشت» است. این نویسنده در نوشته‌های خود مسائل اجتماعی زمانه را به نمایش درمی‌آورد و معمولاً با زبان طنزآمیز داستانی روان و قابل درک برای مخاطبان را روایت می‌کند. او تلاش می‌کرد دردهای بشری و رنج و غم زندگی انسان‌ها را بازتاب دهد.
@daricheh93
dariche93.ir
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

از یک جایی به بعد، سخت‌ترین کار جهان، باور کردن آدم‌هاست!

#دبی_فورد
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
6👍1😢1💔1
#پاراگراف_طلایی


تو فقط قدم اول رو بردار...
کائنات خودش راه رو نشونت میده.

 
#کائنات_هوای_شما_را_دارد📕
#گابریل_برن_استین

@daricheh93
Dariche93.ir
2👍1👎1🤔1
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

شجاعت یعنی ادامه دادن، حتی وقتی از درون می‌ترسی!

#وینستون_چرچیل
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
4👍1
انجمن ادبیات داستانی دریچه pinned «فراخوان جشنواره داستان کوتاه «دریچه»»
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

عشق، لبخند‌ خداست‌ میان‌ این‌ همه‌ جنگ…

#ویلیام_شکسپیر
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
9
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه
فراخوان «جشنواره ادبی خیرِ ایران»
@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه

با انتشار فراخوان «دومین جشنواره ادبی خیرِ ایران» با موضوع «نیکوکاری در جامعه ایرانی»، این رویداد کار خود را به طور رسمی آغاز کرد.

«دومین جشنواره ادبی خیرِ ایران» در دو بخش اصلی شامل داستان کوتاه(بین ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ کلمه)، شعر در قالب‌های کلاسیک، سپید، نیمایی و ترانه، خاطره و تجربه‌نگاری(بین ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ کلمه) و بخش ویژه شعر و داستان کوتاه کودک‌ونوجوان پاییز ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد.

مهلت ارسال آثار به دبیرخانه این رویداد تا ۱۵ آبان ۱۴۰۴ ادامه خواهد داشت و آثار رسیده به دبیرخانه در بازه زمانی ۱۵ تا ۳۰ آبان داوری خواهند شد.
همچنین برگزیدگان جشنواره در آیین اختتامیه در آذرماه سال جاری معرفی خواهند شد.
این رویداد ادبی به همت مرکز فرهنگ نیکوکاری «خیرِ ماندگار» و «بنیاد راهبری خیریه آلا» فراخوان خود را منتشر کرد. همچنین معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، خانه شعر و ادبیات، خانه کتاب و ادبیات ایران، شبکه اجتماعی به‌خوان، سازمان جوانان جمعیت هلال احمر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در برگزاری این رویداد همراهی و همکاری دارند.

علاقه‌مندان به ثبت‌نام در جشنواره و اطلاع از شرایط می‌توانند به نشانی festival.kheir.ir مراجعه کنند.

@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه
داستانی شاعرانه به قلم یکی از نویسندگان ادبیات نوین آمریکای لاتین
@daricheh93
dariche93.ir
Forwarded from Marzi Ganji
#اخبار‌دریچه


برندا لوزانو، نویسنده و ویراستار معاصر مکزیکی، از چهره‌های مطرح ادبیات امروز آمریکای لاتین است. حرکت در مرز واقعیت و خیال و سنت و مدرنیته از ویژگی‌های آثار این نویسنده است. لوزانو نویسنده‌ای‌ست که در آثارش به روایت داستان کسانی می‌پردازد که در حاشیه اجتماع به‌سر می‌برند و صدایشان به گوش نمی‌رسد.
در رمان «ساحره» لوزانو به روایت داستانی پرکشش، چندلایه و شاعرانه می‌پردازد و داستان دو زن را نقل می‌کند که هر یک به دنیایی متفاوت تعلق دارند. روایت این دو زن در رمان «ساحره»، که یکی‌شان روزنامه‌نگار و دیگری شمن و درمانگری بومی است، به هم می‌آمیزد و رنگی از وردهای جادویی به خود می‌گیرد و نویسنده از خلال این روایت‌ها قدرت زنانه و نیز تبعیض و خشونت جنسیتی را به تصویر می‌کشد. «ساحره» رمانی‌ست که از جنایت زن‌کُشی سخن می‌گوید.
مترجم این رمان در یادداشت کوتاهی که در ابتدای ترجمه فارسی آن آورده، تاکید کرده است: «بخشی از کار لوزانو در ساحره، جابه‌جایی تعمدی ارکان جمله و همچنین سجاوندی سیال و قاعده‌گریز اوست. دیالوگ‌ها گاه در گیومه هستند و گاهی نه. گاهی عدم وجود نشانه نگارشی باعث می‌شود مرز میان دیالوگ و جمله‌های پس‌وپیش آن نامعلوم باشد. در ترجمه به این شگردهای لوزانا وفادار بوده‌ام.»
@daricheh93
dariche93.ir
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان

نیمه دوم زندگی ما، دنباله‌ی طولانی عاداتی است که در نیمه اول حاصل کرده‌ایم.

#فئودور_داستایوفسکی
@daricheh93
http://Dariche93.ir                 
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
4👍2
#اخبار_دریچه
📕 در نشست اعضای انجمن دریچه که در روز دوشنبه برگزار شد، داستانی از داستان های اعضای انجمن، نقد و بررسی شد.

🖌 " کتابدار_شماره_۳۶۶" نویسنده: فاطمه رضایی مهر

در این دوشنبه داستانی، داستان "کتابدار شماره ۳۶۶" اثر خانم رضایی نقد شد.‌ این داستان مورد توجه اکثر منتقدین جلسه قرار گرفت.

داستان تم فلسفی دارد.

ایده داستان جدید، بکر ، تازه و خلاقانه است.‌

درونمایه ی این داستان فلسفی است و کلا داستانی است که خواننده را به تفکر وامی دارد.

از ویژگی های خوب داستان خانم رضایی انتخاب "مکان خاص" در داستان هست. در این داستان مکان یک کتابخانه ست.‌ کتابخانه فقط برای علاقمندان به کتاب زیبا نیست ، حتی مخاطب غیر کتاب خوان هم جذب کتابخانه می شود. چون کتابخانه یک مکان خاص هست. مکان معمولی نیست و فضای کتابخانه حس متفاوتی را برای ما ایجاد می کند.
ایجاد مکان خاص اهمیت زیادی در داستان دارد و چه بهتر که مکان خاص در راستایی که نویسنده می خواهد حرفش را بزند، باشد که در این داستان همین اتفاق افتاده است.

از دیگر ویژگی های خوب داستان به این نکته اشاره کنیم که ،نویسنده، فرمی را در بستر متفاوت و مکان متفاوت ایجاد کرده است. فرم و ساختار دو بال اصلی هر داستان هست و فرم را نویسنده خلق می کند و تلاش نویسنده در این زمینه ستودنی است.‌

داستان فضا پردازی زیبا و جذابی دارد و نویسنده ماهرانه فضاهای تخیلی را به تصویر کشیده است که باعث زیبایی خاص داستان شده است.

در مجموع نوآوری و خلاقیت خوب نویسنده، خواننده را با داستان درگیر می کند و باعث جذب مخاطب می شود و نویسنده ،داستان تاثیر گذار و به یاد ماندنی را برای خواننده رقم زده است. 


📕انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی،  آرزوی موفقیت روز افزون دارد.

@daricheh93
Dariche93.ir
3
#پاراگراف_دریچه

آسمان بی نهايت بود و اين باعث شکستن چيزی در وجودش شد. چيزی که سيصدوشست وشش نمی توانست اسمی برايش پيدا کند. در کمال دلشکسته‌گی و غم. پوچی و بی هدفی. با خود انديشيد: «چه مرگم شده؟ اين آسمان است که ديگر درخشان نيست، يا دل من درخشش خود را از دست داده؟ آخر چرا؟» در تب وتاب اين انديشه ها بود که صدايی از پشت سرش آمد، و صدا گفت: «کمکی از من ساخته است؟»

#کتابدار_شماره_۳۶۶
#فاطمه_رضائی_مهر

@daricheh93
Dariche93.ir
3
2025/08/20 19:19:11
Back to Top
HTML Embed Code: