#پاراگراف_طلایی
رودخانه های بزرگ درست مثل روح های بزرگ اند ، عمقشان هرگز ثابت نمیماند.
#صیاد_اسفنج📖
#پانائیت_ایستراتی✍
@daricheh93
Dariche93.ir
رودخانه های بزرگ درست مثل روح های بزرگ اند ، عمقشان هرگز ثابت نمیماند.
#صیاد_اسفنج📖
#پانائیت_ایستراتی✍
@daricheh93
Dariche93.ir
👍4
°❀°🌸°❀°
#دریچه_سینما
نام فیلم: هفت حجاب
نام کارگردان: اتم اگویان
محصول کشور: کانادا
درجه نمایش: R بزرگسال
درصد پسندیده شدن: ۸۶٪
سال انتشار: ۲۰۲۳
موضوع: درام
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°🌸°❀°
#دریچه_سینما
نام فیلم: هفت حجاب
نام کارگردان: اتم اگویان
محصول کشور: کانادا
درجه نمایش: R بزرگسال
درصد پسندیده شدن: ۸۶٪
سال انتشار: ۲۰۲۳
موضوع: درام
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°🌸°❀°
👍3
Forwarded from Marzi Ganji
#اخباردریچه
مسابقه ادبی «آن چند ثانیه» در حوزههای شعر، داستان و روایت که در ادامه پویش «نه به تصادف» راهاندازی شده است، تا ۱۵ اردیبهشت تمدید شد.
در فراخوان این جایزه آمده است: «زندگیهای شیرین که خود قصههایی بلندند گاه با خرده قصهای که آن را «تصادف» میخوانیم به نقطه پایان میرسند. این قصهها با همه تلخیشان روایتی بیواسطه و عبرتآموزند که شاید بازگو کردن آنها از تکرار دردآورشان بکاهد.
یکی از اهداف اصلی این پویش تلاش برای ارتقای فرهنگ عمومی رانندگی ایمن و احترام به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی است و جشنواره شعر، داستان و روایت این پویش با مضمون اصلی «نه به تصادف: تجربهها» و موضوع ویژه «آن چند ثانیه» برای استفاده از تاثیرگذاری ادبیات و هنر و بهرهگیری از تخیل و فانتزی درکنار روایتهای متکی بر واقعیت ذیل این پویش طراحی شده است تا به زبان هنر با جلب توجه مخاطب در فرهنگسازی و تغییر رفتارهای ناشی از آن به ایفای نقش بپردازد.
بخشهای جشنواره
جوایز ادبی «نه به تصادف: تجربهها» و بخش ویژه «آن چند ثانیه» توسط مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با دبیری منصور ضابطیان روزنامهنگار، برنامهساز و مجری در چهار بخش زیر برگزار میشود:
داستان کوتاه (زیر هزار کلمه)
روایت و خاطرهنگاری - ناداستان (زیر هزار کلمه)
شعر (در فرمهای شعر کلاسیک و نو)
بخش ویژه: داستان، ناداستان و شعر با مضمون «آن چند ثانیه»
زمانبندی رویداد
۱- ارسال آثار: تا ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۴
۲- داوری آثار: تا ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴
۳- رویداد اختتامیه: دههی اول خردادماه ۱۴۰۴
isna.ir/xdThbH
@daricheh93
dariche93.ir
مسابقه ادبی «آن چند ثانیه» در حوزههای شعر، داستان و روایت که در ادامه پویش «نه به تصادف» راهاندازی شده است، تا ۱۵ اردیبهشت تمدید شد.
در فراخوان این جایزه آمده است: «زندگیهای شیرین که خود قصههایی بلندند گاه با خرده قصهای که آن را «تصادف» میخوانیم به نقطه پایان میرسند. این قصهها با همه تلخیشان روایتی بیواسطه و عبرتآموزند که شاید بازگو کردن آنها از تکرار دردآورشان بکاهد.
یکی از اهداف اصلی این پویش تلاش برای ارتقای فرهنگ عمومی رانندگی ایمن و احترام به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی است و جشنواره شعر، داستان و روایت این پویش با مضمون اصلی «نه به تصادف: تجربهها» و موضوع ویژه «آن چند ثانیه» برای استفاده از تاثیرگذاری ادبیات و هنر و بهرهگیری از تخیل و فانتزی درکنار روایتهای متکی بر واقعیت ذیل این پویش طراحی شده است تا به زبان هنر با جلب توجه مخاطب در فرهنگسازی و تغییر رفتارهای ناشی از آن به ایفای نقش بپردازد.
بخشهای جشنواره
جوایز ادبی «نه به تصادف: تجربهها» و بخش ویژه «آن چند ثانیه» توسط مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با دبیری منصور ضابطیان روزنامهنگار، برنامهساز و مجری در چهار بخش زیر برگزار میشود:
داستان کوتاه (زیر هزار کلمه)
روایت و خاطرهنگاری - ناداستان (زیر هزار کلمه)
شعر (در فرمهای شعر کلاسیک و نو)
بخش ویژه: داستان، ناداستان و شعر با مضمون «آن چند ثانیه»
زمانبندی رویداد
۱- ارسال آثار: تا ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۴
۲- داوری آثار: تا ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴
۳- رویداد اختتامیه: دههی اول خردادماه ۱۴۰۴
isna.ir/xdThbH
@daricheh93
dariche93.ir
👍2
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
آنها که واقعا حرفی برای گفتن دارند، حرفی از آن نمیزنند.
#آلبر_کامو
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
آنها که واقعا حرفی برای گفتن دارند، حرفی از آن نمیزنند.
#آلبر_کامو
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
👍9
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
یاد گرفتم در پایان یک علاقه، ما کسی را از دست نمیدهیم. خودمان از دست میرویم، آن خودِ دلبستهی خوشحالِ سرسختِ امیدوار.
#حمید_سلیمی
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
یاد گرفتم در پایان یک علاقه، ما کسی را از دست نمیدهیم. خودمان از دست میرویم، آن خودِ دلبستهی خوشحالِ سرسختِ امیدوار.
#حمید_سلیمی
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
👍10
#پاراگراف_طلایی
یولکائوت تصمیم گرفت دوباره یکی از آن عبارتهای پیچیده اش را بگوید.گفت:
میخوای کارت خوب پیش بره همیشه نیمهٔ
خالی لیوان رو ببین!
همین طور خندید و خندید، مثل روانی پارانوئیدی که تمام فکر و ذکرش یک چیز است: خنده
ولی آن حرف نه تنها در واقع اصلاً پیچیده نبود بلکه کمکم هم کرد تا معماهای دیگری را حل کنم!
#سور_و_سات_در_سوراخ_موش 📕
#خوان_پابلو_ویالوبوس ✍
#داستان_طنز
@daricheh93
Dariche93.ir
یولکائوت تصمیم گرفت دوباره یکی از آن عبارتهای پیچیده اش را بگوید.گفت:
میخوای کارت خوب پیش بره همیشه نیمهٔ
خالی لیوان رو ببین!
همین طور خندید و خندید، مثل روانی پارانوئیدی که تمام فکر و ذکرش یک چیز است: خنده
ولی آن حرف نه تنها در واقع اصلاً پیچیده نبود بلکه کمکم هم کرد تا معماهای دیگری را حل کنم!
#سور_و_سات_در_سوراخ_موش 📕
#خوان_پابلو_ویالوبوس ✍
#داستان_طنز
@daricheh93
Dariche93.ir
❤2
#اخبار_دریچه
📕 در نشست اعضای انجمن دریچه، داستانی از داستان های اعضای انجمن، نقد و بررسی شد.
🖌" ریشه_زیتون " نویسنده: مسیح عطایی
این داستان به سبک رئال و با زاویه ی دید اول شخص شاهد به رشته تحریر در آمده است.
داستان روان و خوش خوان است. زبان شسته رفته ای دارد و شخصیت_محور است.
درونمایه در مورد جنگ و تبعات آن، عشق و ایثارگری برای وطن است.
"ریشه زیتون" شروع خوب و پر هیجانی دارد. از نقطه اوج شروع می شود و بعد فلش بگ می خورد به گذشته. راوی داستان خانم پرستاری است که ماجراها از زاویه ی دید او بیان می شود.
از ویژگی های خوب داستان انتخاب نام داستان است که بشدت گیرا و جذاب است و با محتوا و درونمایه داستان سازگاری دارد و اکثر منتقدین در جلسه ی نقد به آن اشاره کردند. زیتون در غزه نمادی از مبارزه با استعمارگری اسراییل است و در داستان ، زنی که فرزندش را در جنگ از دست داده ، او را زیر درخت زیتونی در باغچه به خاک سپرده است و هر روز کنار درخت زیتون می نشیند.
از دیگر نکات انتخاب زاویه دید اول شخص شاهد است که انتخاب خوبی است.
این داستان با روایت جذاب و زیبایی، موقعیت پر استرسی را به تصویر کشیده است و فضا پردازی خوب داستان باعث می شود که حس دلهره تا پایان داستان همراه خواننده باشد.
تعلیق این داستان قوی است و داستان در لایه ی زیرین خواننده را به تفکر وا می دارد و در مورد جنگ، زندگی کردن با درد، ایثار و فداکاری ، وطن دوستی، پیامهایی را به خواننده منتقل می کند و خواننده به کشف و شهود می رسد.
کلیت داستان خوب است.
پایان بندی داستان زیبا، پر حس، غیر قابل پیش بینی است.
لازم به ذکر است که از این نویسنده توانا و چیره دست ، کتاب «شرجی مرداد» (مجموعه داستانهای کوتاه دربارۀ مسائل اجتماعی جنگ) قبلا به چاپ رسیده و « من مرد این خانه ام » خاطرات خواندنی خانم زهرا قیداری، پرستار بیمارستان ایلام در دوران دفاع مقدس است که توسط «انتشارات 27 بعثت» روانۀ بازار نشر شده است.
📕 انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی، آرزوی موفقیت روز افزون دارد.
@daricheh93
Dariche93.ir
📕 در نشست اعضای انجمن دریچه، داستانی از داستان های اعضای انجمن، نقد و بررسی شد.
🖌" ریشه_زیتون " نویسنده: مسیح عطایی
این داستان به سبک رئال و با زاویه ی دید اول شخص شاهد به رشته تحریر در آمده است.
داستان روان و خوش خوان است. زبان شسته رفته ای دارد و شخصیت_محور است.
درونمایه در مورد جنگ و تبعات آن، عشق و ایثارگری برای وطن است.
"ریشه زیتون" شروع خوب و پر هیجانی دارد. از نقطه اوج شروع می شود و بعد فلش بگ می خورد به گذشته. راوی داستان خانم پرستاری است که ماجراها از زاویه ی دید او بیان می شود.
از ویژگی های خوب داستان انتخاب نام داستان است که بشدت گیرا و جذاب است و با محتوا و درونمایه داستان سازگاری دارد و اکثر منتقدین در جلسه ی نقد به آن اشاره کردند. زیتون در غزه نمادی از مبارزه با استعمارگری اسراییل است و در داستان ، زنی که فرزندش را در جنگ از دست داده ، او را زیر درخت زیتونی در باغچه به خاک سپرده است و هر روز کنار درخت زیتون می نشیند.
از دیگر نکات انتخاب زاویه دید اول شخص شاهد است که انتخاب خوبی است.
این داستان با روایت جذاب و زیبایی، موقعیت پر استرسی را به تصویر کشیده است و فضا پردازی خوب داستان باعث می شود که حس دلهره تا پایان داستان همراه خواننده باشد.
تعلیق این داستان قوی است و داستان در لایه ی زیرین خواننده را به تفکر وا می دارد و در مورد جنگ، زندگی کردن با درد، ایثار و فداکاری ، وطن دوستی، پیامهایی را به خواننده منتقل می کند و خواننده به کشف و شهود می رسد.
کلیت داستان خوب است.
پایان بندی داستان زیبا، پر حس، غیر قابل پیش بینی است.
لازم به ذکر است که از این نویسنده توانا و چیره دست ، کتاب «شرجی مرداد» (مجموعه داستانهای کوتاه دربارۀ مسائل اجتماعی جنگ) قبلا به چاپ رسیده و « من مرد این خانه ام » خاطرات خواندنی خانم زهرا قیداری، پرستار بیمارستان ایلام در دوران دفاع مقدس است که توسط «انتشارات 27 بعثت» روانۀ بازار نشر شده است.
📕 انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی، آرزوی موفقیت روز افزون دارد.
@daricheh93
Dariche93.ir
👍2
#پاراگراف_دریچه
پدرم بیکار بود. برای کار به سرزمین های اشغالی می رفت. برای یهودی ها کار می کرد. هر کاری که می شد و ازش بر می آمد. توی مزارع اسراییلی ها کار می کرد. هفته ای یک بار به خانه می آمد. همه چیز خوب بود تا اینکه پدرم دیگر نیامد. چند ماه از نیامدنش گذشت. ما کوچک بودیم و غصه ها و دلتنگی مان کوچک بود. خیلی کم به یاد پدر می افتادیم اما مادرم وقتی صدای اذان عشا را می شنید دستهایش را به طرف آسمان می برد و دعا می کرد. شاید آن موقع بود که به یادم می آمد از نیامدن پدرم زمان زیادی گذشته. در اردوگاه کسی از پدرم خبر نداشت. حتی کارگران روزمزدی که مثل پدرم به سرزمین های اشغالی می رفتند. گاهی همسایه ها برای اینکه به مادرم دلداری بدهند که پدرم زنده و سالم است، می گفتند شاید سرش به زنی دیگر گرم شده و برای خودش در اسراییل سر و زندگی درست کرده اما مادرم این حرفها را باور نمی کرد. مردهای همسایه با پیگیری و نامه نگاری فهمیدند پدرم در یکی از ایستگاههای بازرسی با سربازی درگیر شده و در زندان اسراییلی هاست.
#ریشه_زیتون
#مسیح_عطایی✍
@daricheh93
Dariche93.ir
پدرم بیکار بود. برای کار به سرزمین های اشغالی می رفت. برای یهودی ها کار می کرد. هر کاری که می شد و ازش بر می آمد. توی مزارع اسراییلی ها کار می کرد. هفته ای یک بار به خانه می آمد. همه چیز خوب بود تا اینکه پدرم دیگر نیامد. چند ماه از نیامدنش گذشت. ما کوچک بودیم و غصه ها و دلتنگی مان کوچک بود. خیلی کم به یاد پدر می افتادیم اما مادرم وقتی صدای اذان عشا را می شنید دستهایش را به طرف آسمان می برد و دعا می کرد. شاید آن موقع بود که به یادم می آمد از نیامدن پدرم زمان زیادی گذشته. در اردوگاه کسی از پدرم خبر نداشت. حتی کارگران روزمزدی که مثل پدرم به سرزمین های اشغالی می رفتند. گاهی همسایه ها برای اینکه به مادرم دلداری بدهند که پدرم زنده و سالم است، می گفتند شاید سرش به زنی دیگر گرم شده و برای خودش در اسراییل سر و زندگی درست کرده اما مادرم این حرفها را باور نمی کرد. مردهای همسایه با پیگیری و نامه نگاری فهمیدند پدرم در یکی از ایستگاههای بازرسی با سربازی درگیر شده و در زندان اسراییلی هاست.
#ریشه_زیتون
#مسیح_عطایی✍
@daricheh93
Dariche93.ir
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
زندگی، یعنی حمل خودِ زخمی انسان در جهان...!
#جاودانگی
#میلان_کوندرا
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
زندگی، یعنی حمل خودِ زخمی انسان در جهان...!
#جاودانگی
#میلان_کوندرا
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
👍6😢2
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
دنیا همه را میشکند و پس از آن برخی در جای شکستهشان قویتر میشوند.
#ارنست_همینگوی
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
دنیا همه را میشکند و پس از آن برخی در جای شکستهشان قویتر میشوند.
#ارنست_همینگوی
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
👍5❤3
#پاراگراف_طلایی
زمانی که احساسات والای انسانی رنگ و لعاب خود را از دست نداده اند تنها چیزی که از دل انسانها رخت برنمیبندد دوستی های بزرگ است.
#صیاد_اسفنج📖
#پانائیت_ایستراتی✍
@daricheh93
Dariche93.ir
زمانی که احساسات والای انسانی رنگ و لعاب خود را از دست نداده اند تنها چیزی که از دل انسانها رخت برنمیبندد دوستی های بزرگ است.
#صیاد_اسفنج📖
#پانائیت_ایستراتی✍
@daricheh93
Dariche93.ir
❤3👍2
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
عشق، چیزی نیست که من دنبالش باشم، اما اگر قرار باشد عاشق شوم، باید ارزشش را داشته باشد؛ باید کسی باشد که بتواند تاریکی من را در آغوش بگیرد.
#سایههای_میان_ما
#تریشا_لونسلر
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
عشق، چیزی نیست که من دنبالش باشم، اما اگر قرار باشد عاشق شوم، باید ارزشش را داشته باشد؛ باید کسی باشد که بتواند تاریکی من را در آغوش بگیرد.
#سایههای_میان_ما
#تریشا_لونسلر
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
👍6❤3
#اکتاویو_پاز
(زادهٔ ۳۱ مارس ۱۹۱۴ – درگذشتهٔ ۱۹ آوریل ۱۹۹۸)
نویسنده، شاعر، دیپلمات و منتقد مکزیکی
فعالیت: او در هفده سالگی به نویسندگی و شاعری پرداخت. پدرش وکیل بود و پدر بزرگش داستاننویسی سرشناس. این دو در پرورش ذوق و استعداد پاز، تأثیر به سزایی داشت. در سال ۱۹۴۳ با استفاده از کمک هزینه تحصیلی بنیاد گوگنهایم به آمریکا رفت. در آنجا با شعر نوپردازان انگلو - آمریکایی آشنا شد و مطالعه دامنهدار و عمیق خود را درباره هویت مکزیک آغاز کرد که حاصل آن کتابی شد به نام هزار توی تنهایی. در سال ۱۹۶۸ در اعتراض به سرکوبی خونین تظاهرات آرام دانشجویان در مکزیک، قبل از شروع بازیهای المپیک، از مقام خود کنارهگیری کرد و پس از آن تا اواخر زندگی، سردبیری و نشر چند مجله معتبر ویژه هنر و سیاست را عهدهدار بود. در سال ۱۹۸۰ دانشگاه هاروارد به او دکترای افتخاری اهدا کرد و در سال ۱۹۸۱ مهمترین جایزه ادبی اسپانیا یعنی جایزه سروانتس نصیب او شد. سرانجام در سال ۱۹۹۰ آکادمی ادبیات سوئد، جایزه نوبل ادبیات را به اکتاویو پاز شاعر سرشناس مکزیکی به پاس نیم قرن تلاش در زمینه شعر و ادبیات مکزیک اهدا کرد.
@daricheh93
http://Dariche93.ir
(زادهٔ ۳۱ مارس ۱۹۱۴ – درگذشتهٔ ۱۹ آوریل ۱۹۹۸)
نویسنده، شاعر، دیپلمات و منتقد مکزیکی
فعالیت: او در هفده سالگی به نویسندگی و شاعری پرداخت. پدرش وکیل بود و پدر بزرگش داستاننویسی سرشناس. این دو در پرورش ذوق و استعداد پاز، تأثیر به سزایی داشت. در سال ۱۹۴۳ با استفاده از کمک هزینه تحصیلی بنیاد گوگنهایم به آمریکا رفت. در آنجا با شعر نوپردازان انگلو - آمریکایی آشنا شد و مطالعه دامنهدار و عمیق خود را درباره هویت مکزیک آغاز کرد که حاصل آن کتابی شد به نام هزار توی تنهایی. در سال ۱۹۶۸ در اعتراض به سرکوبی خونین تظاهرات آرام دانشجویان در مکزیک، قبل از شروع بازیهای المپیک، از مقام خود کنارهگیری کرد و پس از آن تا اواخر زندگی، سردبیری و نشر چند مجله معتبر ویژه هنر و سیاست را عهدهدار بود. در سال ۱۹۸۰ دانشگاه هاروارد به او دکترای افتخاری اهدا کرد و در سال ۱۹۸۱ مهمترین جایزه ادبی اسپانیا یعنی جایزه سروانتس نصیب او شد. سرانجام در سال ۱۹۹۰ آکادمی ادبیات سوئد، جایزه نوبل ادبیات را به اکتاویو پاز شاعر سرشناس مکزیکی به پاس نیم قرن تلاش در زمینه شعر و ادبیات مکزیک اهدا کرد.
@daricheh93
http://Dariche93.ir
👍2
انجمن ادبیات داستانی دریچه
#اکتاویو_پاز (زادهٔ ۳۱ مارس ۱۹۱۴ – درگذشتهٔ ۱۹ آوریل ۱۹۹۸) نویسنده، شاعر، دیپلمات و منتقد مکزیکی فعالیت: او در هفده سالگی به نویسندگی و شاعری پرداخت. پدرش وکیل بود و پدر بزرگش داستاننویسی سرشناس. این دو در پرورش ذوق و استعداد پاز، تأثیر به سزایی داشت.…
Moji ke Hargez Darya ra Tark Nakard (1).pdf
79.7 KB
#دریچه_داستان
#داستان_کوتاه
#موجیکه_هرگز_دریارا_ترکنکرد
نویسنده
#اکتاویو_پاز
مترجم
#مهدی_افشار
تعداد صفحات ۵
@daricheh93
http://Dariche93.ir
#داستان_کوتاه
#موجیکه_هرگز_دریارا_ترکنکرد
نویسنده
#اکتاویو_پاز
مترجم
#مهدی_افشار
تعداد صفحات ۵
@daricheh93
http://Dariche93.ir
👍2
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
میگویند انسانهای خوب به بهشت میروند، اما من میگویم انسانهای خوب هرجا که باشند، آنجا بهشت است.
#فریدون_فرخزاد
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
🌸°❀°
°❀°
#دریچه_بزرگان
میگویند انسانهای خوب به بهشت میروند، اما من میگویم انسانهای خوب هرجا که باشند، آنجا بهشت است.
#فریدون_فرخزاد
@daricheh93
http://Dariche93.ir
°❀°
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°
👍9❤3🔥1
Forwarded from Marzi Ganji
#اخباردریچه
گوزل یاخینا در «فرزندان من» داستانی خانوادگی، عاشقانه و پُرکشش را بر بستر تاریخ قرن بیستمِ روسیه روایت میکند.
مهسا شمسیپور، روزنامهنگار و نویسنده در یادداشتی درباره رمان «فرزندان من» گوزل یاخینا، نویسنده روس که با ترجمه زینب یونسی در انتشارات نیلوفر منتشر شده، نوشته است: گوزل یاخینا با همان رمان اولش در دلِ خوانندگان ایرانی جا باز کرد: «زلیخا چشمهایش را باز میکند»؛ عنوان زیبای کتاب و قهرمان کتاب که یک زن مبارز و شجاع است، در پیوند عجیبی با زیستِ انسان ایرانی قرار گرفت و بهسرعت جایگاه ویژه خود را پیدا کرد؛ تاجاییکه بهترین ترجمه سالِ جایزه ابوالحسن نجفی نیز شد. این موفقیت ابتدا در کشور زادگاه نویسنده بهوقوع پیوست. کتاب برنده جایزه کتاب بزرگ روسیه شد و بهعنوان محبوبترین کتاب روسیه در قرن حاضر به انتخاب خوانندگان روسی شد. کتاب از زمان انتشارش (۲۰۱۵) تا امروز، به بیش از سی زبان ترجمه شده است. سه سال پس از این رمان، گوزل یاخنیا رمان دومش بهنام «فرزندان من» را در سال ۲۰۱۸ منتشر کرد و موفقیتهای پیشین را تکرار کرد: کتاب در همان سال برنده جایزه «ایوو آندریچ»، جایزه کتاب بزرگ روسیه، و کتاب برگزیده مردمی شد. در سال ۲۰۲۱ نیز این رمان جایزه بهترین کتاب خارجی فرانسه را دریافت کرد.
گوزل یاخینا در «فرزندان من» داستانی خانوادگی، عاشقانه و پُرکشش را بر بستر تاریخ قرن بیستمِ روسیه روایت میکند؛ داستان یک قوم، یک جمهوری، یک ملت؛ داستانی که با سکوت آغاز میشود، در سکوت ادامه مییابد، قدرت میگیرد و همانندِ جریان ولگا، از زمان و مکان عبور میکند و فراتر میرود؛ فراسوی تاریخ- چراکه ولگا نه تنها یک مکان جغرافیایی است، بلکه سمبلی از جریان زندگی، تغییرات تاریخی و شخصیتهای مختلف است. ولگا همچنان در دل مردم و تاریخ روسیه جریان دارد، و همانطور که در زندگی یاکوب باخ نقش مهمی ایفا میکند، در داستان نیز نقشی پیوسته و همزمان با تحولات شخصیتها را تجربه میکند.
isna.ir/xdTjQJ
@daricheh93
dariche93.ir
گوزل یاخینا در «فرزندان من» داستانی خانوادگی، عاشقانه و پُرکشش را بر بستر تاریخ قرن بیستمِ روسیه روایت میکند.
مهسا شمسیپور، روزنامهنگار و نویسنده در یادداشتی درباره رمان «فرزندان من» گوزل یاخینا، نویسنده روس که با ترجمه زینب یونسی در انتشارات نیلوفر منتشر شده، نوشته است: گوزل یاخینا با همان رمان اولش در دلِ خوانندگان ایرانی جا باز کرد: «زلیخا چشمهایش را باز میکند»؛ عنوان زیبای کتاب و قهرمان کتاب که یک زن مبارز و شجاع است، در پیوند عجیبی با زیستِ انسان ایرانی قرار گرفت و بهسرعت جایگاه ویژه خود را پیدا کرد؛ تاجاییکه بهترین ترجمه سالِ جایزه ابوالحسن نجفی نیز شد. این موفقیت ابتدا در کشور زادگاه نویسنده بهوقوع پیوست. کتاب برنده جایزه کتاب بزرگ روسیه شد و بهعنوان محبوبترین کتاب روسیه در قرن حاضر به انتخاب خوانندگان روسی شد. کتاب از زمان انتشارش (۲۰۱۵) تا امروز، به بیش از سی زبان ترجمه شده است. سه سال پس از این رمان، گوزل یاخنیا رمان دومش بهنام «فرزندان من» را در سال ۲۰۱۸ منتشر کرد و موفقیتهای پیشین را تکرار کرد: کتاب در همان سال برنده جایزه «ایوو آندریچ»، جایزه کتاب بزرگ روسیه، و کتاب برگزیده مردمی شد. در سال ۲۰۲۱ نیز این رمان جایزه بهترین کتاب خارجی فرانسه را دریافت کرد.
گوزل یاخینا در «فرزندان من» داستانی خانوادگی، عاشقانه و پُرکشش را بر بستر تاریخ قرن بیستمِ روسیه روایت میکند؛ داستان یک قوم، یک جمهوری، یک ملت؛ داستانی که با سکوت آغاز میشود، در سکوت ادامه مییابد، قدرت میگیرد و همانندِ جریان ولگا، از زمان و مکان عبور میکند و فراتر میرود؛ فراسوی تاریخ- چراکه ولگا نه تنها یک مکان جغرافیایی است، بلکه سمبلی از جریان زندگی، تغییرات تاریخی و شخصیتهای مختلف است. ولگا همچنان در دل مردم و تاریخ روسیه جریان دارد، و همانطور که در زندگی یاکوب باخ نقش مهمی ایفا میکند، در داستان نیز نقشی پیوسته و همزمان با تحولات شخصیتها را تجربه میکند.
isna.ir/xdTjQJ
@daricheh93
dariche93.ir