محکومیت الهام صالحی به حبس و محدودیت فعالیت در فضای مجازی
#الهام_صالحی ، فعال مدنی محبوس در زندان قرچک ورامین، با حکم صادره از سوی شعبه ۲۳ دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی محکوم شد.
بر اساس گزارشهای رسیده، این حکم صبح امروز در زمان حضور الهام صالحی در شعبه قضایی مربوطه به وی ابلاغ شده است.
به گفتهی یکی از نزدیکان خانواده، الهام صالحی پس از اطلاع از رأی دادگاه، نسبت به روند رسیدگی به پرونده و صدور حکم ابراز نگرانی کرده است.
الهام صالحی پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای مدنی و اجتماعی خود بارها مورد احضار و بازجویی قرار گرفته بود.
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#نه_به_سرکوب
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
#الهام_صالحی ، فعال مدنی محبوس در زندان قرچک ورامین، با حکم صادره از سوی شعبه ۲۳ دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی محکوم شد.
بر اساس گزارشهای رسیده، این حکم صبح امروز در زمان حضور الهام صالحی در شعبه قضایی مربوطه به وی ابلاغ شده است.
به گفتهی یکی از نزدیکان خانواده، الهام صالحی پس از اطلاع از رأی دادگاه، نسبت به روند رسیدگی به پرونده و صدور حکم ابراز نگرانی کرده است.
الهام صالحی پیشتر نیز به دلیل فعالیتهای مدنی و اجتماعی خود بارها مورد احضار و بازجویی قرار گرفته بود.
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#نه_به_سرکوب
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
🔴 اخراج احمد درخشان از آموزشوپرورش به دلیل بازنشر مطالب انتقادی در شبکههای اجتماعی
🔸هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری آموزشوپرورش استان البرز، در جلسه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، #احمد_درخشان معلم و نویسنده را به استناد بند «ج» ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری به مجازات «بازخرید خدمت» محکوم کرد.
🔸در متن این حکم که روز گذشته ابلاغ شده است، اتهام وی «انتشار و بازنشر مطالب تحریکآمیز و خلاف شئون شغلی در صفحه اینستاگرامی» عنوان شده است. هیأت، این اقدامات را «در راستای اهداف دشمنان کشور و دارای آثار سوء اجتماعی و امنیتی» دانسته است.
🔸پیشتر نیز در دی ۱۴۰۳، دادگاه انقلاب کرج او را به یک سال حبس و محرومیت از تدریس محکوم کرده بود.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ضمن دفاع کامل از #احمد_درخشان، خواهان لغو همه احکام ناعادلانه صادر شده برای معلمان فعال صنفی و مدنی در هیاتهای تخلفات اداری آموزش و پرورش است
#معلمان_صنفی
#آزادی_اندیشه
🔸هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری آموزشوپرورش استان البرز، در جلسه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، #احمد_درخشان معلم و نویسنده را به استناد بند «ج» ماده ۹ قانون رسیدگی به تخلفات اداری به مجازات «بازخرید خدمت» محکوم کرد.
🔸در متن این حکم که روز گذشته ابلاغ شده است، اتهام وی «انتشار و بازنشر مطالب تحریکآمیز و خلاف شئون شغلی در صفحه اینستاگرامی» عنوان شده است. هیأت، این اقدامات را «در راستای اهداف دشمنان کشور و دارای آثار سوء اجتماعی و امنیتی» دانسته است.
🔸پیشتر نیز در دی ۱۴۰۳، دادگاه انقلاب کرج او را به یک سال حبس و محرومیت از تدریس محکوم کرده بود.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ضمن دفاع کامل از #احمد_درخشان، خواهان لغو همه احکام ناعادلانه صادر شده برای معلمان فعال صنفی و مدنی در هیاتهای تخلفات اداری آموزش و پرورش است
#معلمان_صنفی
#آزادی_اندیشه
نیلوفر حاجیان، قهرمان کیکبوکسینگ و فعال حقوق زنان، با قرار وثیقه آزاد شد
#نیلوفر_حاجیان ، قهرمان کیکبوکسینگ و از فعالان حقوق زنان، روز دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
آزادی او پس از حدود دو ماه بازداشت صورت گرفته است.
نیلوفر حاجیان، داور و مربی رسمی کیکبوکسینگ است و در رشتههای مویتای و جوجیتسو نیز سابقه فعالیت دارد. او روز یازدهم مرداد ۱۴۰۴ بازداشت شد و خانوادهاش تا مدتی از وضعیت و محل نگهداری او بیخبر بودند.
نیلوفر حاجیان متولد سال ۱۳۶۹ در تهران است. او پس از مدتی اقامت در خارج از کشور، برای ادامه فعالیتهای مدنی و با هدف ترویج «استقلال زنان» به ایران بازگشت. نزدیکانش میگویند او از طریق نوشتهها و پستهایش در اینستاگرام، تلاش میکرد توجه افکار عمومی را به حقوق شهروندی و مطالبات زنان در ایران جلب کند.
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#حقوق_زنان
#آزادی_بیان
#نیلوفر_حاجیان ، قهرمان کیکبوکسینگ و از فعالان حقوق زنان، روز دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
آزادی او پس از حدود دو ماه بازداشت صورت گرفته است.
نیلوفر حاجیان، داور و مربی رسمی کیکبوکسینگ است و در رشتههای مویتای و جوجیتسو نیز سابقه فعالیت دارد. او روز یازدهم مرداد ۱۴۰۴ بازداشت شد و خانوادهاش تا مدتی از وضعیت و محل نگهداری او بیخبر بودند.
نیلوفر حاجیان متولد سال ۱۳۶۹ در تهران است. او پس از مدتی اقامت در خارج از کشور، برای ادامه فعالیتهای مدنی و با هدف ترویج «استقلال زنان» به ایران بازگشت. نزدیکانش میگویند او از طریق نوشتهها و پستهایش در اینستاگرام، تلاش میکرد توجه افکار عمومی را به حقوق شهروندی و مطالبات زنان در ایران جلب کند.
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#حقوق_زنان
#آزادی_بیان
محکومیت فریبا حسینی، دندانپزشک ساکن شیراز، به یک سال حبس تعزیری تحت نظارت الکترونیکی
#فریبا_حسینی ، دندانپزشک ۳۶ ساله و شهروند ساکن شیراز، به دلیل «نوشتن شعار مرگ بر جمهوری اسلامی» از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی ساداتی، به یک سال حبس تعزیری تحت نظارت سامانه الکترونیکی در شعاع ۱۰۰۰ متر محکوم شد.
بر اساس حکم صادره، فریبا حسینی همچنین به دو سال ممنوعیت فعالیت در شبکههای اجتماعی، ممنوعالخروجی و ابطال گذرنامه محکوم شده است. این حکم بهتازگی در دادگاه تجدیدنظر استان فارس عیناً تأیید شده است.
به گزارش منابع مطلع، فریبا حسینی در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ در حالیکه در سطح شهر اقدام به شعارنویسی کرده بود، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ابتدا به کلانتری منتقل شد. او پس از سه روز نگهداری در بازداشتگاه اطلاعات سروش شیراز، با وجود صدور قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی، به دلیل عدم پذیرش وثیقه به زندان عادلآباد انتقال یافت.
فریبا حسینی در دوران بازداشت خود به مدت ۲۰ روز دست به اعتصاب غذا زد تا به گفتهی خودش، مقامات قضایی صرفاً به وجود پروندهاش اذعان کنند.
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#فریبا_حسینی ، دندانپزشک ۳۶ ساله و شهروند ساکن شیراز، به دلیل «نوشتن شعار مرگ بر جمهوری اسلامی» از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی ساداتی، به یک سال حبس تعزیری تحت نظارت سامانه الکترونیکی در شعاع ۱۰۰۰ متر محکوم شد.
بر اساس حکم صادره، فریبا حسینی همچنین به دو سال ممنوعیت فعالیت در شبکههای اجتماعی، ممنوعالخروجی و ابطال گذرنامه محکوم شده است. این حکم بهتازگی در دادگاه تجدیدنظر استان فارس عیناً تأیید شده است.
به گزارش منابع مطلع، فریبا حسینی در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ در حالیکه در سطح شهر اقدام به شعارنویسی کرده بود، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ابتدا به کلانتری منتقل شد. او پس از سه روز نگهداری در بازداشتگاه اطلاعات سروش شیراز، با وجود صدور قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی، به دلیل عدم پذیرش وثیقه به زندان عادلآباد انتقال یافت.
فریبا حسینی در دوران بازداشت خود به مدت ۲۰ روز دست به اعتصاب غذا زد تا به گفتهی خودش، مقامات قضایی صرفاً به وجود پروندهاش اذعان کنند.
#آزادی_زندانیان_سیاسی
نامه ی احمدرضا حائری از زندان قزلحصار
درود بر شما
پیش از هر سخن، یاد و نام علی مجدم، عدنان غبیشاوی، محمدرضا مقدم، سالم موسوی، حبیب دریس، معین خنفری و سامان محمدی خیاره را گرامی میدارم؛ انسانهایی که قربانی ساختاری شدند که نه تنها حقوق بنیادین بشر، که خود «حق زندگی» را انکار میکند. در زندانهای شیبان و قزلحصار و دهها زندان دیگر، طناب دار هر روز جان شهروندانی را میگیرد، اما در نقطهای دیگر از همین سرزمین، در زندان قرچک، شیوهای دیگر از سلب حیات در جریان است؛
اینجا، «حق حیات» و «حق سلامت» بیش از هزار زن زندانی هر روز و هر لحظه تهدید میشود گویی خطری عامدانه در مسیر زندگی آنان کار گذاشته شده است؛ چرا که قرچک زندان نیست جهنمی است که مسئولانِ مسئولیتناپذیر این حکومت، نام «زندان» بر آن نهادهاند.
سال ۹۹، پس از تجربهی کوتاه مدتی حبس در زندان تهران بزرگ، در جستوجوی واژهای بودم که بتواند آن مکان را توصیف کند. در میان ورقهای خاطرات هاشمی رفسنجانی، به پاسخی برخوردم که ریشهی ذهنیت اینگونه زندانها را برملا میکرد: در یکی از سالهای دههی هفتاد، گروهی از مقامات قضایی وقت، مهمان او بودند و دربارهی ساخت زندانی تازه در تهران گفتوگو میکردند. پیشنهاد ساخت زندانی در سی کیلومتری جنوب تهران، وسط بیابانی خشک، با آب شور و هوایی سوزان، از جانب چه کسی بود؟
بله از سوی همان کسی که در این نظام، «الگوی زندانبان نمونه» لقب گرفته بود: اسدالله لاجوردی.
و اینگونه بود که تفکر «حبس در دل بیابان» به الگویی بدل شد؛ الگویی که بعدها، در ساخت زندانهای جدیدی چون تهران بزرگ و قرچک تکرار شد.
کسی که حتی یکبار مسیر زندان زنان قرچک را طی کرده باشد، نیازی ندارد پشت دیوارهای بلندش زندانی شود تا درک کند چه فاجعهای در دل آن بیابان جریان دارد. کافی است همان راه را بپیماید تا بفهمد ذهنهایی که در سالهای ۸۹ و ۹۰ تصمیم گرفتند چند سوله متروک در حاشیهی جنوبشرقی تهران را به نام «زندان زنان» افتتاح کنند، تا چه اندازه بیمار و بیرحم بودهاند؛ همان ذهنهایی که طرح زندان تهران بزرگ را نیز ستودند.
دربارهی زندان زنان قرچک، تنها یک مطالبه باید فریاد شود:
این جهنمی را که در میان بیابان ساختهاید، زندان نیست؛ باید فوراً تعطیل شود.
از یادِ زندهیاد سمیه رشیدی تا یلدا آقا فضلی، و همهی زنان و دخترانی که در این پانزده سال، در این جهنمِ بینام و نشان به تدریج به مرگ سپرده شدند — مسئولیت نقض «حق حیات» آنان، بر عهدهی تمام حاکمیت است. روزی، بیتردید، پاسخگوی این جنایت خواهید بود.
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
درود بر شما
پیش از هر سخن، یاد و نام علی مجدم، عدنان غبیشاوی، محمدرضا مقدم، سالم موسوی، حبیب دریس، معین خنفری و سامان محمدی خیاره را گرامی میدارم؛ انسانهایی که قربانی ساختاری شدند که نه تنها حقوق بنیادین بشر، که خود «حق زندگی» را انکار میکند. در زندانهای شیبان و قزلحصار و دهها زندان دیگر، طناب دار هر روز جان شهروندانی را میگیرد، اما در نقطهای دیگر از همین سرزمین، در زندان قرچک، شیوهای دیگر از سلب حیات در جریان است؛
اینجا، «حق حیات» و «حق سلامت» بیش از هزار زن زندانی هر روز و هر لحظه تهدید میشود گویی خطری عامدانه در مسیر زندگی آنان کار گذاشته شده است؛ چرا که قرچک زندان نیست جهنمی است که مسئولانِ مسئولیتناپذیر این حکومت، نام «زندان» بر آن نهادهاند.
سال ۹۹، پس از تجربهی کوتاه مدتی حبس در زندان تهران بزرگ، در جستوجوی واژهای بودم که بتواند آن مکان را توصیف کند. در میان ورقهای خاطرات هاشمی رفسنجانی، به پاسخی برخوردم که ریشهی ذهنیت اینگونه زندانها را برملا میکرد: در یکی از سالهای دههی هفتاد، گروهی از مقامات قضایی وقت، مهمان او بودند و دربارهی ساخت زندانی تازه در تهران گفتوگو میکردند. پیشنهاد ساخت زندانی در سی کیلومتری جنوب تهران، وسط بیابانی خشک، با آب شور و هوایی سوزان، از جانب چه کسی بود؟
بله از سوی همان کسی که در این نظام، «الگوی زندانبان نمونه» لقب گرفته بود: اسدالله لاجوردی.
و اینگونه بود که تفکر «حبس در دل بیابان» به الگویی بدل شد؛ الگویی که بعدها، در ساخت زندانهای جدیدی چون تهران بزرگ و قرچک تکرار شد.
کسی که حتی یکبار مسیر زندان زنان قرچک را طی کرده باشد، نیازی ندارد پشت دیوارهای بلندش زندانی شود تا درک کند چه فاجعهای در دل آن بیابان جریان دارد. کافی است همان راه را بپیماید تا بفهمد ذهنهایی که در سالهای ۸۹ و ۹۰ تصمیم گرفتند چند سوله متروک در حاشیهی جنوبشرقی تهران را به نام «زندان زنان» افتتاح کنند، تا چه اندازه بیمار و بیرحم بودهاند؛ همان ذهنهایی که طرح زندان تهران بزرگ را نیز ستودند.
دربارهی زندان زنان قرچک، تنها یک مطالبه باید فریاد شود:
این جهنمی را که در میان بیابان ساختهاید، زندان نیست؛ باید فوراً تعطیل شود.
از یادِ زندهیاد سمیه رشیدی تا یلدا آقا فضلی، و همهی زنان و دخترانی که در این پانزده سال، در این جهنمِ بینام و نشان به تدریج به مرگ سپرده شدند — مسئولیت نقض «حق حیات» آنان، بر عهدهی تمام حاکمیت است. روزی، بیتردید، پاسخگوی این جنایت خواهید بود.
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
🔥1
تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفتهی هشتادونهم در ۵۲ زندان، در آستانهی روز جهانی علیه مجازات اعدام
هشتادونهمین هفتهی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را در آستانهی روز جهانی «علیه مجازات اعدام» در حالی آغاز میکنیم. که جامعهی جهانی در تلاش برای لغو کامل حکم اعدام و یا حداقل کاهش قابل ملاحظهی آن است اما در ایران نهتنها مجازات اعدام لغو نشده و یا کاهش نیافته، بلکه نظام حاکم هر روز رکوردهای بیشتری را در وحشیگری و اعدام در مینوردد.
بهطوریکه روز شنبه ۱۲ مهر، ۶ زندانی سیاسی از هموطنان عرب، علی مجدم، محمدرضا مقدم، معین خنفری، حبیب دریس، عدنان غبیشاوی، سیدسالم موسوی و زندانی سیاسی سامان محمدی خیاره از هموطنان کُرد اعدام شدند. در همین روز، حکم اعدام زندانی سیاسی محمدجواد وفاییثانی برای سومین بار در دیوان عالی تأیید شد.
شمار اعدامها در یک سال گذشته، از اول اکتبر ۲۰۲۴ تا امروز، به ۱۶۹۵ نفر و از ابتدای سال ۱۴۰۴ در شش ماه و نیم به ۹۵۷ تن رسیده است. باید اذعان کنیم که ما از بسیاری از اعدامها بیاطلاعیم و ارقام واقعی بسا بیشتر است و این تنها بخشی از جنایت حکومت اعدامی است.
بنابر گزارش تازهی سازمان عفو بینالملل، تا پایان دسامبر ۲۰۲۴ میلادی، ۱۱۳ کشور در جهان مجازات اعدام را بهطور کامل از قوانین خود حذف کردهاند و در مجموع، ۱۴۵ کشور یا در قانون یا در عمل، اعدام را متوقف نمودهاند. اما در ایران، سایهی مرگ هر روز گستردهتر میشود.
همه میدانیم اعدام در ایران نهتنها یک مجازات بلکه ابزاری برای ارعاب و ایجاد وحشت در جامعهای است که در شرایط انفجاری بهسر میبرد. از نظر این حکومت، هر اعتراض و اعتراضکنندهای را باید با اعدام و زندان مرعوب کرد. از همینروست که امروز «نه به اعدام» از جمله شعارهای همهی معترضان از معلمان و بازنشستگان و کارگران و دانشجویان است.
در پایان، روز جهانی معلم را به تمام معلمان عزیز تبریک میگوییم و یاد صمد بهرنگی و فرزاد کمانگر را گرامی میداریم؛ معلمانی که در تاریخ ایران درس آزادی و برابری دادند و سرانجام جان خود را در راه آن فدا نمودند.
ما در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، با تأکید بر اینکه مجازات اعدام نه عدالت میآورد و نه بازدارندگی، بلکه تنها خشونت را نهادینه میکند، از همهی وجدانهای بیدار، فعالان مدنی، نویسندگان، هنرمندان، معلمان، بازنشستگان و کارگران میخواهیم که صدای خود را علیه اعدام بلندتر کنند تا اصلیترین ابزار سرکوب و خفقان از دست این حکومت اعدامی گرفته شود. آن موقع است که مسیر برای تحقق عدالت و آزادی مهیا میگردد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴
در هفتهی هشتادونهم در ۵۲ زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، مرکزی کرج، فردیس کرج، تهران بزرگ، قرچک، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اهر، اراک، لنگرود قم، خرمآباد، یاسوج، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، نظام شیراز، عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، فیروزآباد فارس، دهدشت، زاهدان (بند زنان)، برازجان، رامهرمز، بهبهان، بم، یزد، کهنوج، طبس، مشهد، سبزوار، گنبدکاووس، قائمشهر، رشت (بند زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، ازبرم لاهیجان، دیزلآباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، مهاباد، بوکان، سقز، بانه، مریوان، سنندج و کامیاران.
هفتهی هشتادونهم
سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
هشتادونهمین هفتهی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» را در آستانهی روز جهانی «علیه مجازات اعدام» در حالی آغاز میکنیم. که جامعهی جهانی در تلاش برای لغو کامل حکم اعدام و یا حداقل کاهش قابل ملاحظهی آن است اما در ایران نهتنها مجازات اعدام لغو نشده و یا کاهش نیافته، بلکه نظام حاکم هر روز رکوردهای بیشتری را در وحشیگری و اعدام در مینوردد.
بهطوریکه روز شنبه ۱۲ مهر، ۶ زندانی سیاسی از هموطنان عرب، علی مجدم، محمدرضا مقدم، معین خنفری، حبیب دریس، عدنان غبیشاوی، سیدسالم موسوی و زندانی سیاسی سامان محمدی خیاره از هموطنان کُرد اعدام شدند. در همین روز، حکم اعدام زندانی سیاسی محمدجواد وفاییثانی برای سومین بار در دیوان عالی تأیید شد.
شمار اعدامها در یک سال گذشته، از اول اکتبر ۲۰۲۴ تا امروز، به ۱۶۹۵ نفر و از ابتدای سال ۱۴۰۴ در شش ماه و نیم به ۹۵۷ تن رسیده است. باید اذعان کنیم که ما از بسیاری از اعدامها بیاطلاعیم و ارقام واقعی بسا بیشتر است و این تنها بخشی از جنایت حکومت اعدامی است.
بنابر گزارش تازهی سازمان عفو بینالملل، تا پایان دسامبر ۲۰۲۴ میلادی، ۱۱۳ کشور در جهان مجازات اعدام را بهطور کامل از قوانین خود حذف کردهاند و در مجموع، ۱۴۵ کشور یا در قانون یا در عمل، اعدام را متوقف نمودهاند. اما در ایران، سایهی مرگ هر روز گستردهتر میشود.
همه میدانیم اعدام در ایران نهتنها یک مجازات بلکه ابزاری برای ارعاب و ایجاد وحشت در جامعهای است که در شرایط انفجاری بهسر میبرد. از نظر این حکومت، هر اعتراض و اعتراضکنندهای را باید با اعدام و زندان مرعوب کرد. از همینروست که امروز «نه به اعدام» از جمله شعارهای همهی معترضان از معلمان و بازنشستگان و کارگران و دانشجویان است.
در پایان، روز جهانی معلم را به تمام معلمان عزیز تبریک میگوییم و یاد صمد بهرنگی و فرزاد کمانگر را گرامی میداریم؛ معلمانی که در تاریخ ایران درس آزادی و برابری دادند و سرانجام جان خود را در راه آن فدا نمودند.
ما در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، با تأکید بر اینکه مجازات اعدام نه عدالت میآورد و نه بازدارندگی، بلکه تنها خشونت را نهادینه میکند، از همهی وجدانهای بیدار، فعالان مدنی، نویسندگان، هنرمندان، معلمان، بازنشستگان و کارگران میخواهیم که صدای خود را علیه اعدام بلندتر کنند تا اصلیترین ابزار سرکوب و خفقان از دست این حکومت اعدامی گرفته شود. آن موقع است که مسیر برای تحقق عدالت و آزادی مهیا میگردد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴
در هفتهی هشتادونهم در ۵۲ زندان زیر در اعتصاب غذا میباشند:
زندان اوین، قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، مرکزی کرج، فردیس کرج، تهران بزرگ، قرچک، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اهر، اراک، لنگرود قم، خرمآباد، یاسوج، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، نظام شیراز، عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، فیروزآباد فارس، دهدشت، زاهدان (بند زنان)، برازجان، رامهرمز، بهبهان، بم، یزد، کهنوج، طبس، مشهد، سبزوار، گنبدکاووس، قائمشهر، رشت (بند زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، ازبرم لاهیجان، دیزلآباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، مهاباد، بوکان، سقز، بانه، مریوان، سنندج و کامیاران.
هفتهی هشتادونهم
سهشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع خانوادههای زندانیان سیاسی در کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
خانوادههای زندانیان سیاسیِ محکوم به اعدام، همزمان با هشتاد و نهمین هفته از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام تجمع کردند. این خانوادهها با شعار «نه به اعدام» خواستار لغو فوری احکام اعدام زندانیان سیاسی شدند.
#نه_به_اعدام #زندانیان_سیاسی
#سهشنبههای_نه_به_اعدام
خانوادههای زندانیان سیاسیِ محکوم به اعدام، همزمان با هشتاد و نهمین هفته از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام تجمع کردند. این خانوادهها با شعار «نه به اعدام» خواستار لغو فوری احکام اعدام زندانیان سیاسی شدند.
#نه_به_اعدام #زندانیان_سیاسی
#سهشنبههای_نه_به_اعدام
❤1
در سالهای اخیر، معلمان ایران بهجای آنکه صدایشان برای آموزش بهتر شنیده شود، زیر شدیدترین فشارهای امنیتی و اداری قرار گرفتهاند.
تنها از تابستان تا پاییز امسال، بیش از ۴۵ معلم در استانهای مختلف بازداشت، بازجویی یا به احکام سنگین محکوم شدند. در ۲۵ شهریور، نیروهای امنیتی به جلسه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی در شهرضا یورش بردند و دستکم ۱۸ معلم را بازداشت کردند. هرچند بیشتر آنها همان روز آزاد شدند، اما مسعود فرهیخته همچنان در حبس باقی ماند.
در مردادماه، هشت معلم در کرمان در دادگاه انقلاب مجموعاً به بیش از ۸ سال حبس محکوم شدند. اتهامها شامل «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» بود؛ تنها به دلیل فعالیت صنفی و دفاع از حقوق همکارانشان.
در کردستان، دستکم ۱۴ معلم با احکام سنگین اداری چون اخراج، بازنشستگی اجباری، تنزل درجه یا تبعید روبهرو شدهاند. علاوه بر آن، گزارشها حکایت از صدور دهها حکم تعلیق چندماهه برای معلمان در سقز و سنندج دارد.
نمونههای شاخص:
• مسعود فرهیخته، عضو شورای هماهنگی، همچنان در زندان است.
• محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان، برای اجرای حکم شش ماه و یک روز حبس احضار شد.
• سهیلا خالدیان، معلم سنندجی، بازداشت مجدد شده است.
• فرهاد میرزایی، فعال صنفی، در یورش به منزلش بازداشت شد.
• سارا سیاهپور، با حکم شش سال زندان در تجدیدنظر روبهروست.
در کنار اینها، موج تازهای از احکام سنگین علیه معلمان در کرمان و سنندج صادر شده و دهها معلم به اتهامهای امنیتی به دادگاه فراخوانده شدهاند. همچنین شماری از معلمان در شهرهای مختلف بدون دادگاه عادلانه یا حتی دسترسی به وکیل، با خطر زندان و حتی اعدام مواجهاند.
فشارها محدود به معلمان نیست. همزمان با سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی»، فعالان زن و معلمان زن در سنندج احضار و تهدید شدهاند؛ اقدامی که نشاندهنده پیوند سرکوب صنفی و مدنی است.
در شرایطی که بحرانهای اقتصادی و اجتماعی زندگی مردم را سختتر کرده، حاکمیت بهجای پاسخ به مطالبات، با بازداشت و پروندهسازی علیه معلمان و بازنشستگان واکنش نشان داده است.
این روند، تصویری روشن از وضعیت امروز ایران بهدست میدهد: سرکوب گستردهی صدای عدالتخواهی در مدارس، دانشگاهها و خیابانها. با این حال، مقاومت مدنی و پیگیری حقوق از سوی معلمان و بازنشستگان ادامه دارد؛ چرا که آنها باور دارند دفاع از آموزش رایگان، کیفیت مدرسهها و زندگی شرافتمندانه حقی است که نمیتوان از آن چشم پوشید.
کمیته آزادی زندانیان سیاسی در ایران
۱۳ مهر ۱۴۰۴
۵ اکتبر ۲۰۲۵
تنها از تابستان تا پاییز امسال، بیش از ۴۵ معلم در استانهای مختلف بازداشت، بازجویی یا به احکام سنگین محکوم شدند. در ۲۵ شهریور، نیروهای امنیتی به جلسه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی در شهرضا یورش بردند و دستکم ۱۸ معلم را بازداشت کردند. هرچند بیشتر آنها همان روز آزاد شدند، اما مسعود فرهیخته همچنان در حبس باقی ماند.
در مردادماه، هشت معلم در کرمان در دادگاه انقلاب مجموعاً به بیش از ۸ سال حبس محکوم شدند. اتهامها شامل «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» بود؛ تنها به دلیل فعالیت صنفی و دفاع از حقوق همکارانشان.
در کردستان، دستکم ۱۴ معلم با احکام سنگین اداری چون اخراج، بازنشستگی اجباری، تنزل درجه یا تبعید روبهرو شدهاند. علاوه بر آن، گزارشها حکایت از صدور دهها حکم تعلیق چندماهه برای معلمان در سقز و سنندج دارد.
نمونههای شاخص:
• مسعود فرهیخته، عضو شورای هماهنگی، همچنان در زندان است.
• محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان، برای اجرای حکم شش ماه و یک روز حبس احضار شد.
• سهیلا خالدیان، معلم سنندجی، بازداشت مجدد شده است.
• فرهاد میرزایی، فعال صنفی، در یورش به منزلش بازداشت شد.
• سارا سیاهپور، با حکم شش سال زندان در تجدیدنظر روبهروست.
در کنار اینها، موج تازهای از احکام سنگین علیه معلمان در کرمان و سنندج صادر شده و دهها معلم به اتهامهای امنیتی به دادگاه فراخوانده شدهاند. همچنین شماری از معلمان در شهرهای مختلف بدون دادگاه عادلانه یا حتی دسترسی به وکیل، با خطر زندان و حتی اعدام مواجهاند.
فشارها محدود به معلمان نیست. همزمان با سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی»، فعالان زن و معلمان زن در سنندج احضار و تهدید شدهاند؛ اقدامی که نشاندهنده پیوند سرکوب صنفی و مدنی است.
در شرایطی که بحرانهای اقتصادی و اجتماعی زندگی مردم را سختتر کرده، حاکمیت بهجای پاسخ به مطالبات، با بازداشت و پروندهسازی علیه معلمان و بازنشستگان واکنش نشان داده است.
این روند، تصویری روشن از وضعیت امروز ایران بهدست میدهد: سرکوب گستردهی صدای عدالتخواهی در مدارس، دانشگاهها و خیابانها. با این حال، مقاومت مدنی و پیگیری حقوق از سوی معلمان و بازنشستگان ادامه دارد؛ چرا که آنها باور دارند دفاع از آموزش رایگان، کیفیت مدرسهها و زندگی شرافتمندانه حقی است که نمیتوان از آن چشم پوشید.
کمیته آزادی زندانیان سیاسی در ایران
۱۳ مهر ۱۴۰۴
۵ اکتبر ۲۰۲۵
یورش دوباره نیروهای امنیتی به منزل ژاله روحزاد و اسماعیل گرامی
بامداد امروز، سهشنبه ۷ مهر، نیروهای وزارت اطلاعات با حکم بازرسی به منزل #ژاله_روحزاد ، معلم و فعال کارگری، یورش بردند و تمامی وسایل الکترونیکی او و همسرش، #اسماعیل_گرامی ، را ضبط کردند.
گزارشها حاکی است مأموران امنیتی هیچ توضیحی دربارهی علت این اقدام ارائه نکردهاند.
این دومین بار در ماههای اخیر است که منزل این دو فعال کارگری هدف حمله نیروهای امنیتی قرار میگیرد؛ پیشتر نیز در مرداد ۱۴۰۳ مأموران به خانهی آنان یورش برده و اسماعیل گرامی را بازداشت کرده بودند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومکردن چنین رفتارهایی با فعالان صنفی معلمان و کارگران اعلام میکند:
#ژاله_روحزاد
#اسماعیل_گرامی
#سرکوب_فعالان_صنفی
بامداد امروز، سهشنبه ۷ مهر، نیروهای وزارت اطلاعات با حکم بازرسی به منزل #ژاله_روحزاد ، معلم و فعال کارگری، یورش بردند و تمامی وسایل الکترونیکی او و همسرش، #اسماعیل_گرامی ، را ضبط کردند.
گزارشها حاکی است مأموران امنیتی هیچ توضیحی دربارهی علت این اقدام ارائه نکردهاند.
این دومین بار در ماههای اخیر است که منزل این دو فعال کارگری هدف حمله نیروهای امنیتی قرار میگیرد؛ پیشتر نیز در مرداد ۱۴۰۳ مأموران به خانهی آنان یورش برده و اسماعیل گرامی را بازداشت کرده بودند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومکردن چنین رفتارهایی با فعالان صنفی معلمان و کارگران اعلام میکند:
تهدید و سرکوب، هرگز ارادهی فعالان صنفی در مسیر مطالبهگری و عدالتخواهی را تضعیف نخواهد کرد.
#ژاله_روحزاد
#اسماعیل_گرامی
#سرکوب_فعالان_صنفی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نه به اعدام — صدای خانوادههای محکومان به مرگ
همزمان با هشتاد و نهمین هفتهی کارزار سهشنبههای نه به اعدام،
ما ایرانیانی هستیم که ایرانِ بدون اعدام و چوبهدار میخواهیم.
این سخنِ خانوادههای محکومان به اعدام است؛ خانوادههایی که عزیزانشان هر لحظه در خطر مرگ قرار دارند.
بیایید با آنان همصدا شویم و در هر کجا فریاد بزنیم:
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#شاهرخ_دانشورکار
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
همزمان با هشتاد و نهمین هفتهی کارزار سهشنبههای نه به اعدام،
ما ایرانیانی هستیم که ایرانِ بدون اعدام و چوبهدار میخواهیم.
این سخنِ خانوادههای محکومان به اعدام است؛ خانوادههایی که عزیزانشان هر لحظه در خطر مرگ قرار دارند.
بیایید با آنان همصدا شویم و در هر کجا فریاد بزنیم:
نه به اعدام برای هیچکس!
زندانی سیاسی باید آزاد گردد!
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#شاهرخ_دانشورکار
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است