Telegram Web
سی و یکم شهریور؛ تولدی گره‌خورده با دلتنگی سعید زینالی

۳۱ شهریور، زادروز سعید زینالی است؛ روزی که باید پر از خنده و شادی باشد، اما بیش از سه دهه است با اشک و دلتنگی گره خورده است. روزی که مادر، پدر و خانواده باید در کنارش جشن می‌گرفتند، حالا یادآور نبودنش و سکوت بی‌رحم خانه‌ای است که جای خالی او را فریاد می‌زند.
#سعید_زینالی ، دانشجوی ۲۳ ساله رشته مهندسی کامپیوتر در دانشگاه تهران، با قلبی روشن و آرزوهایی بزرگ، در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در جریان اعتراضات دانشجویی «کوی دانشگاه» در خانه‌اش بازداشت شد. از آن روز تاکنون هیچ خبری از او در دست نیست؛ تنها یک تماس کوتاه با خانواده برقرار شد و پس از آن، سکوتی عمیق بر زندگی آنان سایه افکند.
مادر داغدارش، اکرم نقابی، ۲۶ سال است با اشک و امید به دنبال حقیقت و نشانی از فرزندش می‌گردد. مادری که حتی اگر سعید دیگر در میان ما نباشد، تنها می‌خواهد محل آرامگاه او را بداند تا بتواند با آرامش خاطره‌اش را در آغوش گیرد.
امروز تولد سعید با خاطرات، اشک‌ها و امید به عدالت گرامی داشته می‌شود. نبودنش زخمی است که هرگز کهنه نخواهد شد، اما یاد و نامش همچنان روشن و جاودانه است.
سعید جان، هر سال که می‌گذرد، نبودنت بیشتر حس می‌شود، اما یاد تو، مظلومیتت و قلب‌هایی که برایت می‌تپند هرگز خاموش نخواهد شد. تولدت مبارک؛ ای فرزند گمشده‌ای که مادرت هنوز چشم‌به‌راه توست و حقیقت حضورت را فریاد می‌زند.

#دانشجوی_گمشده
#کوی_دانشگاه #دادخواهی
#علیه_فراموشی
#نه_میبخشیم
سه سال از جان‌باختن جاویدنام محسن محمدی کوچکسرایی گذشت

پدر محسن محمدی کوچکسرایی، در سومین سالگرد قتل حکومتی فرزندش نوشت:
«سه سال از قتل جاویدنام #محسن_محمدی_کوچکسرایی در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ می‌گذرد 💔✌️ اما این داغ هرگز کهنه نمی‌شود. زخم نبودنت از دل ما پاک نخواهد شد و این ظلم تا ابد بر جانمان خواهد ماند. اما برای دادخواهی سکوت نخواهیم کرد...»
بر مزار محسن، مادر داغدارش چنین مویه کرد:
«گلوله نمی‌دونست تو زن و بچه داری… لیام و حامی بدون بابا به مدرسه میرن… بچه منو ازم گرفتند بی‌وجدان‌ها… مامان بمیره.»
محسن محمدی کوچکسرایی، مهندس برق و پدر دو کودک به نام‌های حامی ۱۱ ساله و لیام ۵ ساله، به خاطر علاقه‌اش به محیط‌زیست به «پسر طبیعت» معروف بود. او متولد ۱۳۶۴ و اهل قائم‌شهر استان مازندران بود.
در شامگاه ۳۰ شهریور، وقتی برای اعتراض به کشته‌شدن مهسا امینی به خیابان رفت، با شلیک گلوله به سینه‌اش جان باخت. همان شب پیکرش از بیمارستان ولی‌عصر به پزشکی قانونی ساری منتقل شد.
مأموران تنها به شرطی حاضر به تحویل پیکر شدند که خانواده مرگ او را به معترضان نسبت دهند؛ اما خانواده نپذیرفتند. سرانجام با پیگیری‌های مداوم و تجمع بیش از ۷۰۰ نفر مقابل منزل پدر محسن، پیکر او به خانواده تحویل داده شد.
پیراهن آغشته به خونش، تنها یادگار او برای خانواده است. پدری که از آن روز بارها در صفحه اینستاگرامش علیه دیکتاتوری که خون فرزندش را ریخت، فریاد زده است

#دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی
1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده دادخواه پویا قبادی؛ «نه به اعدام»

خانواده دادخواه پویا قبادی، زندانی سیاسی زیر حکم اعدام، هم‌زمان با کارزار سراسری سه‌شنبه‌های نه به اعدام، در هشتاد و هفتمین هفته این حرکت اعتراضی حضور یافتند و بار دیگر بر مخالفت خود با مجازات اعدام تأکید کردند.
آنان اعلام کردند:
«نه به اعدام؛ اعدام برای هیچ‌کس.»

#پویا_قبادی
#نه_به_اعدام
#لغو_فوری_اعدام
اعتراض به محرومیت درمانی؛ اعتصاب محمد معیدی شکیب در زندان اوین

از روز شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۴، #محمد_معیدی_شکیب، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در اعتراض به عدم دسترسی به خدمات درمانی مناسب، دست به اعتصاب زده است.
به گزارش منابع حقوق بشری، این زندانی سیاسی که از بیماری قلبی، عارضه پروستات و دیسک گردن و کمر رنج می‌برد، همچنان از دریافت خدمات پزشکی تخصصی محروم مانده است. یک منبع مطلع تأیید کرده که او به دلیل تداوم این وضعیت، اعتصاب خود را آغاز کرده است.

#حق_درمان
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
تداوم فشارها و محرومیت‌ها بر مجید عجبی در زندان سقز

بر اساس گزارش‌های دریافتی، #مجید_عجبی ، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی سقز، بیش از یک‌سال است که بدون برخورداری از حقوق اولیه قانونی، از جمله حق مرخصی، در حبس به‌سر می‌برد.
گفته می‌شود علت این محرومیت‌ها، امتناع او از همکاری با نهادهای امنیتی بوده است. وی که پیش‌تر از اعضای یکی از احزاب بوده، با دریافت مجوز رسمی «امان‌نامه» به ایران بازگشت؛ اما پس از بازگشت، تحت فشار اداره اطلاعات سقز و به دلیل مخالفت با همکاری امنیتی، با پرونده‌سازی مواجه شد و در نهایت به سه سال حبس تعزیری محکوم گردید.
مجید عجبی اواخر سال ۱۴۰۲ به کشور بازگشت و در بهار ۱۴۰۳ از سوی دادگاه انقلاب سقز به اتهام «عضویت و همکاری با یکی از احزاب» و «تبلیغ علیه نظام» به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. او هم‌اکنون بدون دسترسی به حقوق اولیه زندانیان در زندان مرکزی سقز دوران محکومیت خود را سپری می‌کند.

#مجید_عجبی
#زندان_سقز
#نه_به_سرکوب
وخامت حال پرویز منصوری‌نژاد، وکیل دادگستری در بازداشت

به گزارش منابع مطلع، #پرویز_منصوری_نژاد ، وکیل دادگستری که اوایل تیرماه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است، در دوران بازداشت دچار حمله‌های عصبی شده و با وجود شرایط وخیم جسمی، مسئولان از رسیدگی درمانی به او خودداری کرده‌اند.
بر اساس این گزارش‌ها، حساب‌های شخصی او در شبکه‌های اجتماعی از جمله اینستاگرام، ایتا و تلگرام تحت کنترل نیروهای امنیتی قرار گرفته و با سوءاستفاده از داده‌های موجود در تلفن همراهش، برای اطرافیان و آشنایان نیز پرونده‌سازی می‌شود.
این وکیل دادگستری از حق دسترسی به وکیل محروم مانده و خانواده‌اش همچنان از محل نگهداری او بی‌اطلاع هستند. وضعیت جسمی و روانی وی نگران‌کننده توصیف شده است.
یادآوری می‌شود پرویز منصوری‌نژاد، وکیل دادگستری ساکن کیانپارس اهواز، در تیرماه ۱۴۰۴ بازداشت و از آن زمان تاکنون خانواده‌اش هیچ اطلاعی از محل نگهداری یا نهاد بازداشت‌کننده او ندارند.

#وکیل_دادگستری
#نه_به_سرکوب
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
#آزادی_زندانیان_سیاسی
تداوم بلاتکلیفی هدی مهرگانفر در زندان عادل‌آباد شیراز

#هدی_مهرگانفر ، فعال سیاسی اهل زرقان (استان فارس)، نزدیک به یک سال است که در زندان عادل‌آباد شیراز در بازداشت به‌سر می‌برد. او حدود ۱۱ ماه پیش بازداشت شده و همچنان بدون صدور حکم نهایی و در وضعیت نامشخص نگهداری می‌شود.
این زندانی سیاسی با اتهام «هواداری و عضویت در سازمان مجاهدین خلق» تحت تعقیب قضایی قرار گرفته، اما با وجود گذشت ماه‌ها از بازداشت، همچنان در حالت بلاتکلیفی در زندان مانده است.

#زندان_عادل_آباد
#بلاتکلیفی
#جان_زندانیان_سیاسی_در_خطر_است
#آزادی_زندانیان_سیاسی
خروج تیفور سلیمی بابامیری، زندانی سیاسی محکوم به اعدام از ایران

امروز سه‌شنبه، اول مهرماه ۱۴۰۴، تیفور سلیمی بابامیری، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، پس از چندین ماه زندگی دشوار و مخفی، موفق به ترک ایران شد و به فرانسه رسید.

منبع هانا

#تیفور_سلیمی_بابامیری
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی
مهرماهی که دیگر بوی مهر ندارد؛ یاد کیان پیرفلک در آستانه سال تحصیلی

در آستانه آغاز سال نو تحصیلی، داغ و یاد کیان پیرفلک برای خانواده‌اش دوباره تازه شده است؛ همچون هر سال، همچون همیشه.
کیان، کودک ۹ ساله‌ای که در اعتراضات سال ۱۴۰۱ به دست نیروهای جمهوری اسلامی جان باخت، ملتی را همراه خانواده‌اش داغدار کرد.
میثم پیرفلک، پدر کیان، همزمان با بازگشایی مدارس نوشت:
«مهرماهی که دیگر بوی مهر ندارد… فردا اول مهر است؛ آغاز سال تحصیلی، شروع اشتیاق مدرسه و دیدار صمیمی دوستان و همکلاسی‌ها. اما جای خالی کیان در مدرسه و میان دوستانش خالی خواهد بود.»
او با یادآوری غم سنگین از دست دادن فرزندش، از مسئولانی که سبب این داغ شدند انتقاد کرد و افزود: «باز باید گفت افسوس و هزاران افسوس…»

#کیان_پیرفلک
#مهر_بی_مهر
#دادخواهی
1
آزادی مریم دریسی از زندان عادل‌آباد شیراز

روز گذشته، مریم دریسی، زندانی سیاسی، پس از پایان دوران محکومیت خود از زندان عادل‌آباد شیراز آزاد شد.
این آزادی در پی اتمام مدت حبس او صورت گرفت و وی اکنون پس از سال‌ها زندان، دوباره در کنار خانواده و عزیزانش قرار گرفته است.

#مریم_دریسی
#آزادی_زندانیان_سیاسی
#زن_زندگی_آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سومین سالگرد قتل حکومتی ابوالفضل، محمدحسن و امیرحسین بساطی

امروز ۳۰ شهریور، سومین سالگرد جان‌باختن ابوالفضل، محمدحسن و امیرحسین بساطی و صدها عزیز دیگر در خیزش «زن، زندگی، آزادی» است.
مادر دادخواه ابوالفضل در این روز با انتشار ویدئویی در اینستاگرام نوشت:
«ماهم رفت، ماهت بمیرد آسمان… به خون جگر زادمت و به مام وطن دادمت. سه سال پیش در سی شهریور ۱۴۰۱ آخرین بار صدای قشنگت را شنیدم، آخرین روزی بود که مرا مامان صدا کردی 💔.
کفتاران جمهوری اسلامی به سر تو شلیک کردند و تو را از من گرفتند. اما نمی‌دانند خون پاک تو و آه مظلومیتت پایه‌های این حکومت غرق در خون را می‌لرزاند.
ندارمت… اما یقین دارم با رفتنت بذر آزادی و شجاعت را پاشیدی.»

#ابوالفضل_بساطی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سومین سالگرد جان‌باختن روزبه خادمیان؛ «نامت برای همیشه ماندگار شد»

پدر روزبه خادمیان، از جان‌باختگان اعتراضات سال ۱۴۰۱، با انتشار ویدئویی از حضور خانواده بر مزار فرزندش نوشت:
«سه سال از نبودنت گذشت روزبه جان، اما نامت برای همیشه ماندگار شد. به تو افتخار می‌کنم پسر ایران.»

#روزبه_خادمیان
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یادشان_زنده
آ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد جان‌باختن بهنام لایق‌پور در رشت؛ «یادش زنده، راهش ادامه دارد»

امروز، در سالگرد جان‌باختن بهنام لایق‌پور، خانواده و جمعی از مردم رشت بر مزار او گرد آمدند تا یادش را گرامی بدارند.
بهنام نه تنها هنرمندی بود که با هنر تتو و پیرسینگ زیبایی را در زندگی روزمره جاری می‌کرد، بلکه صدایی برای عدالت و برابری بود؛ صدایی که سکوت را برنمی‌تافت تا حرف دل مردم شنیده شود.
یاد و نام او امروز همچنان زنده است؛ الهام‌بخش راهی برای فردایی بهتر، تا مظلومیت‌ها تکرار نشوند و عدالت برپا گردد.
یادش گرامی، راهش ادامه دارد. 🕯️🌹

#بهنام_لایق‌پور
#یادشان_زنده
#راهشان_ادامه_دارد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلباران مزار جاویدنام حمیدرضا روحی؛ «پسر بارون» همیشه در یادها

مزار حمیدرضا روحی بنفشه‌ورق، ساکن تهران، در سومین سالگرد جان‌باختنش گلباران شد.
او شامگاه جمعه ۲۷ آبان ۱۴۰۱، در جریان انقلاب «زن، زندگی، آزادی» در منطقه شهرزیبای تهران، با شلیک مستقیم نیروهای جمهوری اسلامی به قتل رسید.
حمیدرضا به دلیل ویدیویی که در آن سوار بر موتور، تکه‌ای از آهنگ «قاف» را می‌خوانْد، به «پسر بارون» مشهور شد؛ لقبی که امروز همچنان یادآور شجاعت و جوانی اوست.
یادش گرامی، راهش ادامه دارد. 🕯️🌹

#حمیدرضا_روحی
#یادشان_زنده
#راهشان_ادامه_دارد
سارینا اسماعیل‌زاده یکی از نوجوانان آگاه و معترض بود که بر اثر ضربات متعدد باتوم مأموران امنیتی بر سرش، جان خود را از دست داد.
سارینا، متولد ۱۱ تیر ۱۳۸۵، دانش‌آموز مدرسه‌ی فرزانگان و ساکن مهرشهر کرج بود. او در تظاهرات اول مهرماه ۱۴۰۱ شرکت کرد و کشته شد. پس از جان‌باختنش، نیروهای امنیتی بارها تلاش کردند با تحت فشار قرار دادن خانواده، علت مرگ او را خودکشی و سقوط از ارتفاع جلوه دهند.
سارینا از طریق کانال یوتیوب و تلگرام خود، با زبان و نگاه شخصی‌اش، دیدگاه‌ها و دغدغه‌هایش را درباره وضعیت زنان، نابرابری در خانواده، سرکوب جنسیتی، فقر و شرایط هم‌کلاسی‌هایش بیان می‌کرد. او در یکی از ویدئوهای یوتیوب گفته بود:
«مردم یک کشور چه انتظاری می‌تونن از کشور خودشون داشته باشن؟ رفاه، رفاه، رفاه... نه چیز دیگه‌ای. یک سری محدودیت‌ها هست، مخصوصاً برای زن‌ها؛ مثل حجاب اجباری، مثل ممنوعیت‌هایی که برای پسرها وجود نداره. مثلاً ما حتی نمی‌تونیم به استادیوم بریم... این بحث خیلی ابتداییه و انقدر تکرار شده که همه‌مون خسته شدیم.»
سارینا علاوه بر اعتراض و ابراز عقایدش، از طریق شعر و موسیقی نیز پیوند خود را با جامعه‌ای که خواهان تغییرش بود، حفظ می‌کرد. کانال تلگرام او با نام My Whole Universe و صفحه یوتیوبش با عنوان Sarinacmz سرشار از روحیات، زندگی شخصی و تلاش‌های او برای تغییر در زیست فردی و اجتماعی بود.
اعتراض به قتل سارینا اسماعیل‌زاده، همچون نیکا شاکرمی و حدیث نجفی، در آغاز خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در دانشگاه‌ها، مدارس و خیابان‌ها گسترش یافت. تنها دو روز پیش از حضور در اعتراضات، با انتشار عکس‌هایی از زنان و دختران مبارز، دو پیام کوتاه نوشت:
«یعنی میشه بشه؟»
«وطنم بوی غربت می‌ده.»
سارینا در طبقه‌ی دوم مزار پدرش به خاک سپرده شد؛ دختری که رویای رهایی و آزادی در سر داشت، هرگز تسلیم ارتجاع نشد و آرزوهای جمعی‌اش بسیار بزرگ‌تر از شانزده سالگی‌اش بود.

#سارینا_اسماعیل‌زاده
#زن_زندگی_آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سه‌شنبه‌های «نه به اعدام» در #کلن_آلمان

در این تجمع فعالین سیاسی به فراخوان کمیته آزادی زندانیان سیاسی در ایران گرد هم آمدند و با سردادن شعارهایی چون «نه به اعدام» و «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» بار دیگر بر حق زندگی و کرامت انسانی تأکید کردند.

کمیته آزادی زندانیان سیاسی در کنار خانواده های زندانیان سیاسی و دادخواه تا لغو کامل احکام اعدام و پایان سرکوب و آزادی زندانیان سیاسی است

#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#سه‌شنبه‌های_اعتراضی_نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
2025/10/17 18:16:07
Back to Top
HTML Embed Code: