Telegram Web
#امام_جواد_ع
#شهادت

جز عطش  جز درد  جز آتش  بجز ماتم نداشت
آه، زهرِ ام‌فضل از زهرِ جعده کم نداشت

مجتبای دیگری در حجره‌ای اُفتاده بود
غیر وا اُما خدایا سینه‌اش مرهم نداشت

 آن حسن دورش شلوغ است از عزیزان این حسن
خواهری حتی برای گریه کردن هم نداشت

ای جوانِ خانه با این زهر پیرت کرده‌اند
ای بهم پیچیده قدتت شانه‌های خم نداشت

واجوادِ فاطمه دارد رضا را می‌کُشد
داغ این است این جوان جز قاتلش محرم نداشت

پشت در کِل می‌کشند و پای می‌کوبند تا...
گم شود  دادش که دیگر  قوتی از سم  نداشت

خوب شد بابای او بالاسرش امروز نیست
خوب شد پیش پدر خون ناله‌ای مبهم نداشت

گرچه بر سینه کشیدندش به سمت پشت بام
جای شُکرش هست دیگر سینه‌ای درهَم نداشت

بوی نان می‌آمد اما دخترک این روزها
چند وعده جای نان جز سیلی محکم نداشت

#حسن_لطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع
#شهادت

هر چه حال و هوای او بد بود
دور او رقص بود و رقاصه

قطره آبی نماند بر آقا
هر چی میریخت آب از آن کاسه

آنقدر داشت دشمنی با او
بر زبان هم نبرد اسمش را

به چه ترفند پشت بامش برد
به یقین می کشید جسمش را

از صدای زنان بی تقوا
گر ملائک به حال غش بودند

ای بمیرم که گودیِ گودال
مردها دور عمه اش بودند

آب را ریخت پیش روی امام
کار او بود اگر چه بود خندیدن

شکر در محضر جواد نبود
خبری از شراب پاچیدن

دو امام و غمی که مالامال
این به بام یکی دگر گودال

سرحال ست ام فضل اما
بارها هم رباب رفت از حال

#حامد_آقایی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع
#شهادت

همسرش با مهربانی هایِ او سازش نداشت
لحظه ای حتی میان خانه آرامش نداشت

برده بود ارث از پدر یک رأفتِ دلخواه را
حیفِ آن قلبی که ایمن بود و آلایش نداشت

در جوانی پیر شد آقا جوادإبن رضا(ع)
زجرها میدید و دیگر طاقتِ رنجش نداشت

جودِ مطلق شد گرفتارِ خساست-زاده که
بُخل و کینه داشت اما دستِ پُر از بخشش نداشت

شد برایش قاتلِ جانی شریکِ زندگی
آن شریکِ زندگی که ذره ای ارزش نداشت

ذاتِ امّ الفضل(لع) با خورشید در جنجال بود
عینِ ظلمت بود و چشم ِ دیدنِ تابش نداشت

زهر را آخر به خوردش داد و میزد قهقهه
پشتِ در شد هلهله! فتنه گری کاهش نداشت

سرفه ها میشد نفسگیر از گلویش تا جگر-
سوخت آری هیچ زهری اینقدَر سوزش نداشت

بر زمین افتاد و خاکِ حجره دستش را گرفت
چشم هایش خیره ماند و قدرتِ چرخش نداشت

تشنه جان داد و تنش را روی بام انداختند
آسمان مانندِ عاشورا تبِ بارش نداشت

هیچ روزی در بلایا مثل عاشورا که نیست
هیچ روزی مثل عاشورا خدا سنجش نداشت
*
در قساوت! در جدال و قتل؛ آن هم قتلِ صبر
هیچکس مانندِ شمرِ بی حیا(لع) کوشش نداشت

پیکری شد غرقِ در خونِ قفا در قتلگاه
پیکری که طاقتِ ده مرکبِ سرکش نداشت

مانْد عریان؛ روی خاکِ غربت و با گریه رفت...
خواهری که جز خدا از هیچکس خواهش نداشت!

#مرضیه_عاطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع
#شهادت

شعله های کینه از هر سو به سویش آمدند
در دل حجره دل پروانه را آتش زدند

زهر، بهر بردن نوری دگر مامور شد
زهر یکبار دگر همدست با انگور شد

داغ او هم مثل داغ مجتبی مرهم نداشت
آه صاحبخانه بین خانه اش محرم نداشت

ظهر بود و هلهله بود و هیاهو بود و درد
آه کاری کرد ام الفضل که جعده نکرد

از سر شادی کنار پیکر او کف زدند
تا صدایش در دل حجره نپیچد دف زدند

پایکوبی کنیزان حرمتش را بد شکست
کل کشیدند و نگفتند او عزیز فاطمه ست

آه جا دارد تمام عمر از داغش گریست
پشت بام خانه که شان امام شیعه نیست

گرچه قرآن تنش از زهر آیه آیه شد
لااقل بال کبوتر ها برایش سایه شد

لااقل جمع کثیری از محبین آمدند
وقت تشییع جنازه گل به تابوتش زدند

در دل گودال جسمش نامرتب شد؟ نشد
پیکر پاکیزه اش مهمان مرکب شد؟ نشد

او ندیده لحظه‌ای دروازه ساعات را
کوچه و پرتاب سنگ و عمه سادات را

تازه بعد از این که لشکر از دل گودال رفت
شمر با آن خنجر کندش به استقبال رفت

میکشد می خواره ای فریاد فکرش را بکن
ریش و قیچی دست شمر افتاد فکرش را بکن...

#محمود_یوسفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع

منم که باب نیازم، تویی که باب مرادی
چه خوش مقام عطایی! چه خوش امام جوادی!

منم نداری مطلق، تویی کرامت بی‌حد
که آنچه خواسته بودم تو جز به لطف ندادی

چکامه‌ها همه حیران، میان اول و پایان
پدر که شمس شموس و پسر که حضرت هادی(ع)

تو روشنای زمینی، تو آفتاب‌ترینی
که در شباشب عالم بنای نور نهادی

بمیرم و نسرایم، شکست قامت نخلت
بمیرم و ننویسم که سر به خاک نهادی

غریب پیکر پاکت سه روز روی زمین بود
نبود نوحه‌سرایی، ندا نداد منادی

دواتْ خون جگر شد برای مقتل شعرت
چه سازم و چه سُرایم، نمانده عرض زیادی

#فائزه_زرافشان
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع
#شهادت

میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت

درست مثل فدک پاره‌پاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال روبه‌راه نداشت

میان حجره کسی وقت احتضار نبود
چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت

بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست
به تشنه‌ای نرسیدن مگر گناه نداشت

سپاه حرمله در پشت در به صف بودند
حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت

نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی
پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت

برای کشتن او زهر بی‌اثر می‌ماند
میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت...

#محسن_حنیفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع
#شهادت


ای حجره ات غریب ترین جای این جهان
در قتلگاهت... آه... کسی نیست روضه خوان،

جز مادری جوان که ز جان آه می‌کشد
هنگام دست و پا زدنت با قدی کمان

بغداد شد مدینه و مردی که باز هم
در خانه‌اش ز کینۀ همخانه داد جان

جعده است ام فضل و تو هم مجتبی ولی
آن پست‌تر از این و تو مظلوم‌تر از آن

آن‌قدر بی کسی که به دستور همسرت
مشتی کنیز مست که رقاص و شادمان،

با سوز ناله‌های تو بر طبل می‌زنند
تا نشنوند داد دلت را در آن میان

آن‌قدر بی کسی که تنت را کشان کشان
دادند روی بام به دستان آسمان

اما برای اینکه نسوزد تنت ببین
از مشهد آمدند تمام کبوتران

آه از تنی که زیر شررهای آفتاب
پوشیده بود پیکرش از نیزه و سنان

#محمدعلی_بیابانی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع
#شهادت

هزار نقشه کشیدید دام بگذارید
عزیز فاطمه را تشنه کام بگذارید

همان عزیز که بعد از نوشتن نامش
موظفید علیه السلام بگذارید

همان کسی که در این شهر آبرودار است
رواست سر به قدومش مدام بگذارید

همان که بی کرم او میان سفره خود
محال بود کمی هم طعام بگذارید

همان که قبله عرش است و رو به او باید
قدم به نیت بیت الحرام بگذارید

میان خانه او نیست جای رقاصه
حیا کنید به او احترام بگذارید

بد است پیکر او را کنیزها ببرند
برای او دو سه تایی غلام بگذارید

میان قعر جهنم بسوزد آنکه سپرد
جنازه را به روی پشت بام بگذارید

پیام آمدن این کبوتران این است
که احترام به جسم امام بگذارید

فدای جد غریبش که نیمه جان می گفت
به جسم من عوض خیمه گام بگذارید

#علی_ذوالقدر
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع
#شهادت

در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم
ای تشنه ! دور از آب تو ماندی حسین هم

پیرو جوان نداشت که یک نور واحدید
در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم

کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی کند
در روضه در کتاب ، تو ماندی حسین هم

گودال و بام ، مرز قبول شهادتند
راضی از انتخاب ، تو ماندی حسین هم

شمشیر و زهر هردو جگر پاره می کنند
دل خون و دل کباب ، تو ماندی حسین هم

در روضه های کرببلا جانگدازتر
داغ از غم رباب ، تو ماندی حسین هم

هرگز نمیرد آنکه از او زنده ایم ما
پس با همین حساب ، تو ماندی حسین هم

#محسن_ناصحی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
هرچند که زیر آفتاب است تنت
صد شکر که غارت نشده پیرهنت
وقتی که کبوتران شما را دیدند
با گریه شدند سایبان بدنت

#امام_جواد_ع
#مهدی_شریفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع

همسرت یک دشمن غدار فکرش را بکن
هی دهد دم بر دمت آزار فکرش را بکن

جای پشتیبانی از تو در تقابل با عدو
خود کند با سم تو را ناکار فکرش را بکن

چون جگر می سوزد از سم همنوا با ناله ات
هی بخندد مست و مجنون وار فکرش را بکن

نشنوندت ناله تا، بر دست افشانی کند
عده ای را پشت در وادار فکرش را بکن

چون بسوزی از عطش او جای رفع آن تو را
وانهد با یک تن تب دار فکرش را بکن

با دهان تشنه رفتی مرده ات را هم برد
زیر تیغ شمس آتشبار فکرش را بکن

تا کبوترها بپیوندند پرهاشان به هم
تا نبینی بیش از این آزار فکرش را بکن

عسکری سوزاندی از غم سینه ی زهرا بس است
مادر و این قصه ی غمبار فکرش را بکن

#سید_عسکر_رئیس_السادات
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
خطاب به امام رضا(ع)

ارثِ تو جود بود و به دست پسر رسید
اینگونه شد که نامِ محمد، جواد شد.‌..

#امام_جواد_ع
#علی_سمرقندی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع


آنقدر بی حساب،به ما لطف کرده است
تا نام او به دفتر خلقت جواد شد

#سجاد_روانمرد
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع

از دست زمانه خون جگر بود جواد
یک عمر اسیر ام شر بود جواد
فرزند غریب الغربا بود ولی
در خانه ی خود غریب تر بود جواد

#محمدجواد_منوچهری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع
#روضه

شکرِ خدا برای تو این حجره تنگ نیست
در خانه تیر و نیزه و شمشیر و سنگ نیست

از فرط تشنگی به رخت گرچه رنگ نیست
دیگر برای غارتِ جسمِ تو جنگ نیست

شکر خدا که داغِ تو چون کربلا نشد
انگشترت نرفت و سر تو جدا نشد

#رضا_یزدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع

زدست خاتم پیغمبران نگین افتاد
که جسم پاک تو از بام بر زمین افتاد

از این غمت دل من رفت کربلا، دیدم
بلتد مرتبه شاهی زصدر زین افتاد

#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_جواد_ع
#شهادت

عروج من و آستان جواد
قنوت من و آسمان جواد
من و خلوت لامکان جواد
سری دارم و سایبان جواد

که آقا ندیدم  بسان جواد


رهاییم اما به دامی خوشیم
اسیریم اما به بامی خوشیم
همه کنج صحن  امامی خوشیم
به امید عرض سلامی خوشیم

نگیرید از ما امان جواد


هزاران هزار آستان دیده‌ایم
در این آستان نورِ جان دیده‌ایم
که جود و کرم توامان دیده‌ایم
همیشه همین و همان دیده‌ایم

دو عالم کجا خورده نان جواد


اگر کارو بارت بهم خورده است
اگر بر دلت موج غم خورده است
به نامت اگر رزق کم خورده است
چه غم راه تو بر حرم خورده است

تو و سفره‌ی  جاودان جواد


به گِردش کرم در کرم را ببین
به صحنش حرم در حرم را ببین
به روی گناهان قلم را ببین
هلا سائل محترم را ببین

که عمری نشسته به خوان جواد


خوشا باد اگر کاظمین آمدیم
اگر پیش این نور عین آمدیم
همه عمر در زیرِ دِین آمدیم
کنار ضریح حسین آمدیم

خوشا بر دل میهمان جواد


اگر مشهدی وقت دیدار گو
سرت را به دیوار بگذار گو
شبیه گدایی بدهکار گو
دو بار و سه دفعه نه یکبار گو

فقط گو رضاجان به جان جواد....

#حسن_لطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_زمان_عج

السلام علي مُفرّج الکربات
یاصاحب الزمان ادرکنی

بتاب و رخ بنما که مُنوّرُ الظُلماتی
فدای اسم شریفت، مُفرّجُ الکُرُباتی

کدام لفظ تواند که وصف خُلقِ تو گوید؟!
زبان زبون ز مدیحت، که ماورای لغاتی

زمین به یُمن تو روید، زمان ز شوق تو پوید
تو قطب عالم امکان و منشاء برکاتی

به خنده ای همه دل ها اسیر لطف تو گردد
فدای خُلقِ لطیفت، که مصطفی سکناتی

مسیر گردنِ گردنکشان به تیغ تو افتد
که ذوالفقار به کف داری و علی وَجناتی

در این تلاطم دوران، در این زمان‌ پریشان
تویی که مایه آرامشی و اصل ثباتی

بیا که تشنگی ام کُشت در کشاکش دنیا
در این سیاهی عالم، فقط تو آب حیاتی

امیدِ وصل به سر دارم عاقبت که بیایی
«مَضَی الزَّمانُ و قَلبي يَقولُ إنَّكَ آتي»

#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
*مصراع از سعدی شیرازی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_باقر_ع

خیلی زمان گذشته ز روز شهادتم
من کشته ی قدیمی یک هتک حرمتم
چون پیر پنج ساله شدم بعد کربلا
دنیا ندید کودکی با طراوتم
پشتم هنوز زخمی شلاق کینه است
من یادگار خیمه ی در چنگ غارتم
هر شب مرور خاطره ی سرخ کربلا
از من گرفت مهلت یک خواب راحتم
چون چشم های من نشود روضه خوان کسی
من شاهد هنوز زنده ی روز اسارتم
سوگند بر تلاوت خورشید نیزه ها
یادم نمی رود لبِ آن ماه طلعتم
وقتی شراره ریخت روی سر مادرم به شام
آتش گرفت مثل حسن چشم غیرتم
من دیده ام شبیه رقیه که بوده است
دست عدو بزرگ تر از قاب صورتم
شام و شراب و سنگ لبِ بامِ کوچه ها
خون می چکد ز خط به خطِ این روایتم

#حسن_کردی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
علی فقط که علی نیست، چهارده نور است
از او جدا شدن از هفت پشت ما دور است
2024/06/11 19:38:37
Back to Top
HTML Embed Code: